ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سَرَم درد میکند
دستمالی بدهید ببندم به آن و بیاویزم خود را از سقف !
(باز هم بنجامین فرانکلین)
--------------
انرژی فوق مثبت :d
ارسالها: 181
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-02-05 ساعت 01:16
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-02-05 ساعت 01:18 توسط sohi.)
جملۀ «نگران نباش، درستاش میکنیم.»، از مقدسترین عباراتِ دنیاست. فکر میکنم کسانی که روزی این جمله را از کسی میشنوند، جزء آدمهای خوششانس دنیا به حساب میآیند. «نگران نباش، درستاش میکنیم.»
من به دعای شما نیاز دارم !
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دست هايي كه كار ميكنند مقدس تر از لبه هايي هستند كه دعا ميكنند (كوروش كبير)
ارسالها: 358
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
روزي دو مرد جوان نزد شيوانا آمدند و از او پرسيدند: «فاصله بين دچار مشكل شدن تا راه حل يافتن چقدر است؟»
شيوانا اندكي تامل كرد و گفت: «فاصله مشكل يك فرد و راه نجات او از آن مشكل براي هر شخصي به اندازه فاصله زانوي او تا زمين است.»
آن دو مرد گيج و آشفته از نزد شيوانا بيرون آمدند و در بيرون مدرسه با هم به بحث و جدل پرداختند. اولي گفت: «من مطمئنم منظور استاد معرفت اين بوده است كه بايد به جاي روي زمين نشستن از جا برخاست و شخصا براي مشكل راه حلي پيدا كرد. با يك جا نشستن و زانوي غم بغل گرفتن هيچ مشكلي حل نمي شود.»
دومي كمي فكر كرد و گفت: «اما اندرزهاي پيران معرفت معمولا بار معنايي عميق تري دارند و به اين راحتي قابل بيان نيستند. آنچه تو مي گويي هزاران سال است كه بر زبان همه جاري است و همه آن را مي دانند. شيوانا منظور ديگري داشت.»
پس برگشته و از شيوانا پرسيدند؛ شيوانا لبخندي زد و گفت: «وقتي يك انسان دچار مشكل ميشود بايد ابتدا خود را به نقطه صفر برساند. نقطه صفر وقتي است كه انسان در مقابل كائنات و خالق هستي زانو مي زند و از او مدد مي جويد. بعد از اين نقطه صفر است كه فرد مي تواند به پا خيزد و با اعتماد به همراهي كائنات دست به عمل بزند. بدون اين اعتماد و توكل براي هيچ مشكلي راه حل پيدا نخواهد شد. باز هم مي گويم فاصله بين مشكلي كه يك انسان دارد با راه چاره او فاصله بين زانوي او و زميني است كه بر آن ايستاده است.»
*******************************************
پسري جوان از شهري دور به دهكده شيوانا آمد و به محض ورود به دهكده بلافاصله سراغ مدرسه شيوانا را گرفت و نزد او رفت و مقابلش روي زمين مودبانه نشست و گفت: «از راهي دور به دنبال يافتن جوابي چندين ماه است كه راه مي روم و همه گفته اند كه جواب من نزد شماست! تو كه در اين ديار استاد بزرگي هستي برايم بگو چگونه مي توانم تغييري بزرگ در سرنوشتم ايجاد كنم كه فقر و نداري و سرنوشت تلخ والدينم نصيبم نشود!؟»
شيوانا نگاهي به تن خسته و رنجور جوان انداخت و با تبسم گفت: «جوابت را زماني خواهم داد كه آرام بگيري و گرد و خاك جاده را از تن خود پاك كني. برو استراحت كن و فردا صبح زود نزد من آي!»
روز بعد شيوانا پسر جوان را از خواب بيدار كرد و همراه چند تن از شاگردانش به سوي رودخانه اي بزرگ در چند فرسنگي دهكده به راه افتاد. نزديك رودخانه كه رسيدند شيوانا خطاب به پسر جوان و شاگردانش گفت: «تكليف امروز شما اين است! از اين رودخانه عبور كنيد و از آن سوي رودخانه تكه اي كوچك از سنگ هاي سياه كنار صخره برايم باوريد. حركت كنيد!»
پسر جوان مات و مبهوت به شاگردان شيوانا خيره ماند و ديد كه هر كدام از آنها براي رفتن به آن سوي رودخانه يك روش را انتخاب كردند. بعضي خود را بي پروا به آب زدند و شنا كنان و به سختي خود را به آن سوي رودخانه رساندند. بعضي با همكاري يكديگر با چوب هاي درختان اطراف رودخانه كلك كوچكي درست كردند و خود را به جريان آب رودخانه سپردند تا از آن سوي رودخانه سر در آورند. بعضي از گروه جدا شدند تا در بالادست در محلي كه عرض رودخانه كمتر بود از آن عبور كنند.
پسر جوان به سوي شيوانا برگشت و گفت: «اين ديگر چه تكليف مسخره اي است!؟ اگر واقعا لازم است بچه ها آن سمت رودخانه بروند، خوب براي اين كار پلي بسازيد و به بچه ها بگوييد از آن پل عبور كنند و بروند آن سمت برايتان سنگ بياورند!؟»
شيوانا تبسمي كرد و گفت: «نكته همين جاست! خودت بايد پل خودت را بسازي! روي اين رودخانه دهها پل است. اين جا كه ما ايستاده ايم پلي نيست! اما تكليف امروز براي اين است كه ياد بگيري در زندگي بايد براي عبور از رودخانه هاي خروشان سر راهت بيشتر مواقع مجبور مي شوي خودت پل خودت را بسازي و روي آن قدم بزني! تو اين همه راه آمدي تا جواب سوالي را پيدا كني و من اكنون مي گويم كه جواب تو همين يك جمله است: اگر مي خواهي چون بقيه گرفتار جريان خروشان رودخانه هاي سر راهت نشوي، دچار فقر و فلاكت نشوي و زندگي سعادتمندي پيدا كني، بايد يك بار براي هميشه به خودت بگويي كه از اين به بعد پل هاي زندگي خودم را خودم خواهم ساخت و بلافاصله از جا برخيزي و به طور دايم و مستمر و در هر لحظه در حال ساختن پلي براي قدم گذاشتن روي آن و عبور از رودخانه باشي. منتظر ديگران ماندن دردي از تو دوا نمي كند. پل من به درد تو نمي خورد! پل خودت را بايد خودت بسازي!»
یه تصمیم یه هدف یا شکست یا پیروزی .... در جاده ی موفقیت دور زدن ممنوع
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اگر همواره مانند گذشته بينديشيد، هميشه همان چيزهايي را بهدست ميآوريد كه تا بحال كسب كردهايد فاينمن
ارسالها: 181
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
در بن بست هم راه آسمان باز است پرواز را باید آموخت(آنتونی رابینز)
ارسالها: 179
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اگر رویاهایت را انکار کنی،روحت را فروخته ایی ...
اي کاش آدمها ميدانستند در انتظار چه هستند،
انسان مي تواند در انتظار همه چيز باشد، از هيچ تا لايتناهي، آري انسان حتي مي تواند در انتظار هيچ باشد، هيچ هيچ
ارسالها: 358
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-03-02 ساعت 18:19
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-03-02 ساعت 18:21 توسط wushu kung fu.)
پسر بچه ی ۸ ساله ای پیش پیر مرد مسنی رفت و از او پرسید : به نظرم مرد عاقل و فرزانه ای هستی. آیا می توانی راز زندگی را به من بگویی؟ پیر مرد نگاهی به پسر انداخت و گفت:من در طول عمرم خیلی به این مسئله فکر کردم و به نظرم راز زندگی در چهار کلمه خلاصه می شود:
اول فکر کردن است؛ به ارزشهایی که میخواهی بر اساس آنها زندگی کنی، فکر کن.
دوم باور کردن است؛ خود را باور کن و بر اساس آنچه فکر کرده ای، عمل کن تا به ارزشهایی که در سر داری برسی.
سوم آرزو کردن است؛ آرزوی چیزی را بکن که بر اساس باورهایت نسبت به خود و ارزشهایی که در سر داری باشد.
و چهارم جرئت کردن است ؛ جرئت کن آرزوهایت را بر آورده کنی، آرزوهایی بر اساس باورها و ارزشهایی که در سر داری و دست آخر والتر دیزنی به پسر بچه گفت : فکر کن ، باور کن ، آرزو کن ، جرئت کن!
یه تصمیم یه هدف یا شکست یا پیروزی .... در جاده ی موفقیت دور زدن ممنوع
ارسالها: 363
موضوعها: 7
تاریخ عضویت: Dec 2009
رتبه:
37
تشکر: 0
7 تشکر در 0 ارسال
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود، دری دیگر باز میشود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم میدوزیم که درهای باز را نمیبینیم.
«هلن کلر»
One day your life will flash before your eyes, make sure it's worth watching.
ارسالها: 181
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
هر روز صبح در آفریقا، آهویی از خواب بیدار میشود
و برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچرد
آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود
در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد
میداند که باید از آهو سریعتر بدود، تا گرسنه نماند
مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو ...
مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت
با تمام توان
و با تمام وجود شروع به دویدن کنی ...
ارسالها: 181
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
میدانی که:
از خدا خواستن عزت است
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حکمت است
از خلق خدا خواستن خفت است
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است
پس هر چه می خواهی از خدا بخواه
و در نظر داشته باش که
برای او غیر ممکن وجود ندارد و تمام غیر ممکن ها فقط برای توست
ارسالها: 221
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-03-06 ساعت 23:07
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-03-06 ساعت 23:09 توسط farzad24.)
زنده بودن را به بيداري بگذرانيم که سالها به اجبار خواهيم خفت...
مهاجرت و زندگی در غربت برای انسان ، مانند فردی است که در جاده های وطن خود رانندگی می کرده و حال او را به اقیانوس انداخته اند ! باید اتومبیل خود را تبدیل به قایق کند تا نجات یابد...
ارسالها: 181
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
پيروزي آن نيست كه هرگز زمين نخوري،
آن است كه بعد از هر زمين خوردني مجدداً برخيزي.
تونل ها نشان می دهند در دل سنگ ها هم میتوان راه ساخت.....
"اینجآ بجز دوری تــو چیزی به مــن نزدیک نیست"
ارسالها: 179
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سال 1390 , خوش قلب باشیم ...
اي کاش آدمها ميدانستند در انتظار چه هستند،
انسان مي تواند در انتظار همه چيز باشد، از هيچ تا لايتناهي، آري انسان حتي مي تواند در انتظار هيچ باشد، هيچ هيچ
ارسالها: 181
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
برای کسب موفقیت اسانسوری وجود ندارد باید پله پله رفت بالا
تونل ها نشان می دهند در دل سنگ ها هم میتوان راه ساخت.....
"اینجآ بجز دوری تــو چیزی به مــن نزدیک نیست"