ارسالها: 168
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2010
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2010-10-09 ساعت 15:38
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-10-09 ساعت 16:06 توسط arshida.)
بچه هامن قاطی کردم. ا ین پروسه کلیرنس از کی شروع میشه؟ از وقتی فرمهای سری اول را فرستادیم. یا وقتی که مدارک را می فرستیم سفارت.یا بعد از تاریخ مصاحبه؟من چند جا خوندم بودن افرادی که وقتی رفتن مصاحبه کلیرنسشون اومده بوده. امکان داره به سفارت ایمیل بزنیم و ازشون بخواهیم مثلا وقت مصاحبه مون را وقتی بزارن که جواب کلیرنس اومده باشه؟
کیس نامبر:2011AS 12000
مصاحبه:27ژانويه آنکارا
کلیرنس:4 مارس
ارسالها: 399
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Nov 2007
رتبه:
63
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آقا کلیر که حکم مرگ نیست اینجوری برخورد میکنین
الان اینجوری استرس دارین روز مصاحبه چه کار می کنین
خودشون میگن یه پرسه معمول اداریه که 70% موارد حدکثر 2 ماه
ارسالها: 2,286
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: May 2009
رتبه:
127
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-10-09 ساعت 15:17)indmehdi نوشته: عليرغم احترام خاصي که براي همه دوستان خوبم بخصوص علي عزيز قائلم؛ بايد بگم که من اصلاً با بحث دروغ گفتن و يا کتمان حقايق موافق نيستم.
ببينين دوستان؛ شما بعد از اين همه وقت که از کليرنس ميگذره و با کيسهاي مختلف با شرايط مختلف آشنا شديد؛ هنوز تحليل درست و يگانهاي از اين پروسه ندارين. دوستاني داشتيم که توي مشاغل حساس (نيروگاه هستهاي کار ميکردند) و سربازي سپاه داشتن؛ ولي بعد از دوماه کلير شدن.
بدي اين قصه اينه که ما هيچ اطلاع درستي نداريم که اونا چي رو ميدونن و چقدر اطلاعات دارند.
با اين کار فقط به استرس خودتون توي مصاحبه اضافه ميکنين.
ضمن اينکه اگه خداي نکرده به دروغگويي يه نفر پي ببرند و بر اساس اون ردش کنند؛ اسمش ميره توي Black List و ديگه هيچوقت و از هيچ کشوري نميتونه ويزا بگيره. (حتي ويزاي سياحتي)
کاش میشد صد تا تشکر زیر این پست زد
با گفتن دروغ به هر شکل ،تحت هر عنوان، با هر دلیل در این زمینه مخالفم.
این مسئله امسال متاسفانه برای بعضی از دوستان پیش اومد و اگه یه نگاهی به سالهای قبل بندازین اصلا سابقه ی همچین چیزی نبوده.
اکثر دوستانی که مصاحبه میرن سربازی رفته اند و نیمی از اونها هم سپاه خدمت کردند ولی تمام اونها کلیر شدند و ویزا گرفتند.
اگه یه آمار گذرا از کسانی که موفق به گرفتن ویزا نشدند توی این چند سال اخیر دربیاریم متوجه میشید که کسانی که دروغ گفتند و یا تاریخ تولدشون اشتباه بوده و یا اسپل اسمشون مطابق با پاسشون نبوده و آفیسر احساس کرده که طرف واقعیت رو نمیگه موفقیتشون در گرفتن ویزا به مراتب کمتر از کسانی بوده که سربازی رفتند و یا کار دولتی داشتند....
باز هم به قول دوستان لزومی نداره تمام جزئیات رو بیان کنید ولی در مورد چیزهائی که ازتون خواستند تحت هیچ شرایطی دروغ نگید و تا میتونید شفاف باشید.
به طور مثال من خودم رشته ام جزو رشته های حساس بود و علاوه بر اون مجوز نشر داشتم و چند تا کتاب هم به نام خودم چاپ شده ولی زمانی که
آفیسر ازم پرسید شگل شما چی هست؟؟؟ فقط گفتم خانه دار...دروغ نگفتم ولی توضیح اضافه هم ندادم...
ولی مطمئنا اگه کار دولتی داشتم و یا سربازی رفته بودم نمیتونستم دروغ بگم و یا اصلا نگم!!!
در هر صورت ذوق نکنید و بخواهید خودتون رو دانشمند نشون بدید و فکر کنید که الان با سلام و صلوات شما رو وارد آمریکا میکنند ....
حتی اگه میتونید انگلیسی هم صحبت کنید بهتره فارسی رو برای مصاحبه انتخاب کنید ولی باز هم میگم از گفتن هر نوع دروغی جدا جدا جدا بپرهیزید.
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
ارسالها: 93
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2010
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-10-10 ساعت 11:02)یاشار و ماری نوشته: من در فرمها نوشتم که دولتی کار می کنم. همسرم هم که شغلش یک جوریه که در تمام دنیا شغل دولتی محسوب میشه. ما تمام برنامه ریزیمون برای رفتن بود. به طوری که همسرم بر اساس این برنامه ریزی درس خوندنشو ول کرده و رفته یک جای خیلی دور و من یک ماهه که ندیدمش. قرار بود من بعد این ترم تحصیلی (چون این ترم در دانشگاه تدریس داشتم) برم پیشش و کار دولتیم رو ول کنم. اما به خاطر این مسائل پیش آمده شاید برنامه ریزیمون عوض بشه. ما داریم یک سال مفید رو از دست می دیم. به من بگین آخه من چیکار کنم؟ به نظر شما چقدر احتمال داره ما ویزا بگیریم؟ [/align]
دوست عزیز انشااللله که هر دوی شما ویزا را میگیرید شک نکنید و به خدا بسپارید.اما این نکته را نیز فراموش نکنید که اونا تو نامه ای هم که بهتون دادن قید کردن که برنده شدن در لاتری به معنی گرفتن 100% ویزا نیست.پس به نظر بنده هیچ تعغیری تو روال روتین زندگیتون ندهید نه کار ونه چیز دیگه زمانیکه ویزا را تو پاستون دیدید اون زمان هر کاری که دوست دارید با خیال راحت انجام بدهید.
در ضمن این تجربه را از من کوچک گوش بدهید و اون اینکه تا اونجا که میتونید نگذارید کسی مطلع بشه که شما لاتری برنده شدید و به کسی نگید تا زمانیکه ویزا را گرفتید.
در پناه حق شاد و سربلند باشید
معبودا !
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوجکی آنچه ندارم ناآرامم نکند.
ارسالها: 371
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
10
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-10-10 ساعت 11:54)Rasool نوشته: (2010-10-10 ساعت 11:02)یاشار و ماری نوشته: مم؟ [/align]
دوست عزیز انشااللله که هر دوی شما ویزا را میگیرید شک نکنید و به خدا بسپارید.اما این نکته را نیز فراموش نکنید که اونا تو نامه ای هم که بهتون دادن قید کردن که برنده شدن در لاتری به معنی گرفتن 100% ویزا نیست.پس به نظر بنده هیچ تعغیری تو روال روتین زندگیتون ندهید نه کار ونه چیز دیگه زمانیکه ویزا را تو پاستون دیدید اون زمان هر کاری که دوست دارید با خیال راحت انجام بدهید.
در ضمن این تجربه را از من کوچک گوش بدهید و اون اینکه تا اونجا که میتونید نگذارید کسی مطلع بشه که شما لاتری برنده شدید و به کسی نگید تا زمانیکه ویزا را گرفتید.
در پناه حق شاد و سربلند باشید
ببخشيد رسول جان چرا مي گي كسي متوجه قبول شدنتون نشه؟
شماره كيس : 2011AS39xxx
تاريخ مصاحبه: 12 سپتامبر 2011
تاريخ ورود: 19 بهمن 1389- ورود از فرودگاه دالاس
تلاش تلاش تلاش. فقط همین.
ارسالها: 93
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2010
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-10-10 ساعت 13:08)HOMAYON53 نوشته: (2010-10-10 ساعت 11:54)Rasool نوشته: (2010-10-10 ساعت 11:02)یاشار و ماری نوشته: مم؟ [/align]
دوست عزیز انشااللله که هر دوی شما ویزا را میگیرید شک نکنید و به خدا بسپارید.اما این نکته را نیز فراموش نکنید که اونا تو نامه ای هم که بهتون دادن قید کردن که برنده شدن در لاتری به معنی گرفتن 100% ویزا نیست.پس به نظر بنده هیچ تعغیری تو روال روتین زندگیتون ندهید نه کار ونه چیز دیگه زمانیکه ویزا را تو پاستون دیدید اون زمان هر کاری که دوست دارید با خیال راحت انجام بدهید.
در ضمن این تجربه را از من کوچک گوش بدهید و اون اینکه تا اونجا که میتونید نگذارید کسی مطلع بشه که شما لاتری برنده شدید و به کسی نگید تا زمانیکه ویزا را گرفتید.
در پناه حق شاد و سربلند باشید
ببخشيد رسول جان چرا مي گي كسي متوجه قبول شدنتون نشه؟
چونکه با جمع بندی که من با خودم داشتم به این نتیجه رسیدم که یکی از دلایلی که من نتونستم ویزا بگیرم این بود که همه از این جریان مطلع شدن..خانواده.فامیل.دوست .دشمن وخلاصه همه...
خانوادهام که با رفتنم مخالف بودن این اولین انرژی و پالس منفی...این بزرگترین گره تشعشعاتی و زنجیر وابستگی تو کارم بود..در مجموع یه عده از روی حسادت ویه عده از روی حماقت نمیخواستن که من برم.البته بگم که من هیچ وقت دیگران را مقصر نمیدونم اما اونا هم بی تاثیر در این قضیه نبودن..
قدیمی ها بیشتر به این چیزها معتقد بودن ومن هم شخصا به پارازیتهای شعوری منفی .تشعشعات منفی و ...اعتقاد دارم که ممکنه تو کار آدم اختلال ایجاد کنه.البته باز هم میگیم این نظر شخصی بنده است میتونید قبول داشته باشید و میتونید نداشته باشید..
معبودا !
به بزرگی آنچه داده ای آگاهم کن تا کوجکی آنچه ندارم ناآرامم نکند.