کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
در آمریکا چه می خواهید کنید؟
سلام به همه مهاجرسرائی ها
من حدود یک ساعته که دارم این تاپیک رو می خونم و واقعا لذت بردم این شد که تصمیم گرفتن منم بنویسم خب چه اشکال داره منم یه ارزوهائی دارم
من ( یعنی من و همسرم ) حدود یک ساله که تصمیم جدی گرفتیم که به امریکا مهاجرت کنیم ما نمی تونیم شغلمون رو عوض کنیم و حتی اگر هم بشه نمی خواهیم اینه که از همون اول شروع کردیم به زبان خوندن و درسهای مربوط به رشته مون
اگر کسی بخواد تو رشته ما تو ایران به جائی برسه حداقل چهل سالش شده و تازه اون موقع هم معلوم نیست موفق شده باشه یا نه
اینه که ما تصمیم گرفتیم بریم ولی تنها راهمون اول لاتاری بود و دوم سرمایه گذاری
که اگر لاتاری برنده نشدیم سرمایه گذاری می کنیم
اما :
من می خوام برم امریکا درس بخونم زحمت بکشم کار بکنم سختی بکشم غم غربت داشته باشم
ولی:
مزد زحمت هامو بگیرم نه اینکه اینجا بمونم هم درس بخونم ها زحمت بکشم هم کار بکنم و فقط غم غربت نداشته باشم ولی مزد زخمتم رو یکی دیگه بگیرهSad
تشکر کنندگان: seravin ، laili ، ADONIS ، ParsTrader ، darya ، mahdis ، ساشا ، sanaz2010 ، eblam ، R.F ، frozen mind ، bahram_fadakar ، rad_95 ، taherifar
(2010-06-30 ساعت 00:44)vicky نوشته:  سلام به همه مهاجرسرائی ها
من حدود یک ساعته که دارم این تاپیک رو می خونم و واقعا لذت بردم این شد که تصمیم گرفتن منم بنویسم خب چه اشکال داره منم یه ارزوهائی دارم
من ( یعنی من و همسرم ) حدود یک ساله که تصمیم جدی گرفتیم که به امریکا مهاجرت کنیم ما نمی تونیم شغلمون رو عوض کنیم و حتی اگر هم بشه نمی خواهیم اینه که از همون اول شروع کردیم به زبان خوندن و درسهای مربوط به رشته مون
اگر کسی بخواد تو رشته ما تو ایران به جائی برسه حداقل چهل سالش شده و تازه اون موقع هم معلوم نیست موفق شده باشه یا نه
اینه که ما تصمیم گرفتیم بریم ولی تنها راهمون اول لاتاری بود و دوم سرمایه گذاری
که اگر لاتاری برنده نشدیم سرمایه گذاری می کنیم
اما :
من می خوام برم امریکا درس بخونم زحمت بکشم کار بکنم سختی بکشم غم غربت داشته باشم
ولی:
مزد زحمت هامو بگیرم نه اینکه اینجا بمونم هم درس بخونم ها زحمت بکشم هم کار بکنم و فقط غم غربت نداشته باشم ولی مزد زخمتم رو یکی دیگه بگیرهSad
سلام
امیدوارم در لاتاری برنده بشید اما اگر خدای نکرده نشدید لطفا بگید چه زمانی اقدام برای ویزای سرمایه گذاری می خواهید کنید وE2 یا EB5 ر؟
در ضمن ما را از مراحل انجام کار خود اگاه کنید با تشکر
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
تشکر کنندگان: eblam ، rad_95 ، taherifar
(2010-06-29 ساعت 15:14)wushu kung fu نوشته:  دوست عزیز اون کسی که میاد این جا هدف های ( این رویا ها که بچه ها دارند به نظر من رویا نیست بلکه هدفه!) بچه ها رو می خونه خودش عقل داره شعور داره و متوجه می شه و لازم به نصیحت من و شما نیست که بگیم اینا که همه تو عالم رویان به نظر شما آیا رویا ها نیستند که به هدف تبدیل میشند ؟ آیا فقط رویا های تو عالم رویان نه این حقیقت نداره والت دیزنی میگه: همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، مشروط بر اینکه ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم. و مارک فیشر: ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند و همین طور مارک فیشر: زندگی دقیقا به ما آن چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم من به این جملات خیلی اعتقاد دارم خیلی از ماها شجاعت دنبال کردنه رویاهامونو نداریم و اون ها را فقط در حد یه رویا می دونیم نه هدف!

برای مثال شما می خواید برید قطب شمال مثالا این رویاتونه خودتون رو تو تکه های یخ میبنید .... آیا تا وفتی که شجاعت دنبال کردنش رو داشته باشید و از اتفاقاتی که در این راه براتون میوفته نترسید بازم بهش نمی رسید؟ این که این جا بچه های میان یه چیزای می گن ( مغازه .بادیگارد....) اینا رویا نیست بلکه هدفه
حالا شاید شما بگید بابا رفتی اونور نشستی و داری از این ور که ما توشیم می گی من می گم نه حرف من تنها تو غرب نیست بلکه اینه که تو هر جا حتی کویر هم میشه انسان به رویاهاش برسه به شرطی که ابتدا رویاهشو به هدف و بعد به واقعیت تبدیل کنه

آرزوهای هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود. هراکلیتوس


تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند. مارک فیشر

اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید. مارک فیشر

برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی، سپس با اشتیاق شروع کنی. مارک فیشر

هر واقعه ای در آغاز به صورت رویا است. کارل سندبرگ

به امید موفقیت تمام دوستان و رسیدن به تمام هدفاشون
دوست خوبم ووشو کونگ فو جان
به نظر من عقل و شعور برای مهاجرت لازمه ولی کافی نیست مهمترین مسئله برای یک مهاجر که باعث موفقیتش میشه شناخت قبلی و واقعی از محیط جدیده.
به نظر من برای شما که هنوز هیچ اقدامی برای مهاجرت نکردید بهترین رویا ( به قول شما هدف ) که فکر میکنم خیلی راحت هم دست یافتنی نیست رویای رسیدن به آمریکاست. که امیدوارم به این رویای بزرگ برسید( طبقه بندی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت )
بهر حال ما همگی در دوران نوجوانی رویاهایی داشتیم و شاید هنوز هم داشته باشیم به همین خاطر شما رو درک میکنم.
2010AS3xxx
تشکر کنندگان: ParsTrader ، laili ، mahdis ، nnazi_2005 ، eblam ، R.F ، ALIREZA205 ، rad_95 ، taherifar
نقل قول:ارسال شده توسط seravin - امروز 04:15 AM

دوست خوبم ووشو کونگ فو جان
به نظر من عقل و شعور برای مهاجرت لازمه ولی کافی نیست مهمترین مسئله برای یک مهاجر که باعث موفقیتش میشه شناخت قبلی و واقعی از محیط جدیده.
به نظر من برای شما که هنوز هیچ اقدامی برای مهاجرت نکردید بهترین رویا ( به قول شما هدف ) که فکر میکنم خیلی راحت هم دست یافتنی نیست رویای رسیدن به آمریکاست. که امیدوارم به این رویای بزرگ برسید( طبقه بندی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت )
بهر حال ما همگی در دوران نوجوانی رویاهایی داشتیم و شاید هنوز هم داشته باشیم به همین خاطر شما رو درک میکنم.


دوست من من هیچ وقت رویای مهاجرت به آمریکا رو نداشتم و نخواهم داشت
یه تصمیم یه هدف یا شکست یا پیروزی .... در جاده ی موفقیت دور زدن ممنوع
تشکر کنندگان: seravin ، eblam ، taherifar
ما چون میرم لس‌آنجلس و اونجا که میریم به هالیوود نزدیکه میریم بلوار هالیود رو ببینیم. هزینه زیادی نداره و به دیدنش می‌ارزه
تشکر کنندگان: eblam ، taherifar
یک ماه اول: نگاه می کنیم........فقط نگاه می کنیم....... همه چیز جدیده! ....فوری میریم دنبال گرین کارت. به محض گرفتن گرین کارت، با موبایل یه عکس ازش میگیریم و توی یک کافی نتی چیزی عکس گرین کارت رو برای دوستان و فامیل می فرستیم تا نشون بدیم ما الان دیگه با اونا فرق داریم.........پول خرج کردن تا بتونیم زنده بمونیم.
3 ماهه بعد: پول خرج کردن، گشتن، آشنا شدن با محیط، اسم خیابونا رو یاد گرفتن، عوض کردن خونه. خرید خنزر پنزر. خلاصه اینکه یه خورده سطح زندگی رو افزایش می دیم!
شش ماهه بعد: دیگه حتما باید یه کاری پیدا کرد. شروع می کنیم به جستجوی کار جستجو.....جستجو...............ناامیدی....................جستجو................ناامیدی........ناامیدی..........(همزمان نثار بد و بیراه به غربت و گفتن این که آبت نبود، نونت نبود، جیک جیک مستونت نبود! مهاجرتت چی بود)........... تصمیم به بازگشت می گیریم.....دوباره جستجو..................جستجو.........و بالاخره موفق می شویم: نگهبانی پمپ بنزین، فروشندگی، نظافت چی رستوران، منشیگری، شیشه پاک کنی، لوله کشی، برق کاری، داگ واکری، و اگه دیگه خیلی شانس بیاریم تکنسین کامپیوتر! به همه ی فامیلا و دوست و آشناها هم میگیم توی یک شرکت بزرگ کامپیوتری دارم کار می کنم (یه جوری هم میگیم که طرف فکر کنه ما داریم یا توی گوگل کار می کنیم یا اپل! مایکروسافت رو هم دیگه قبول نداریم!)
خوب الان درآمد داریم! همزمان هم به سایت مهاجر سرا سر می زنیم و به بچه های جدید کمک می کنیم که فرم 230 رو درست پر کنند و این شانس! بزرگ رو از دست ندهند! کم کم دیگه به تاپیک های برندگان 2012 سر نمی زنیم... تاپیک های "زندگی در آمریکا"، "در آمریکا می خواهد چه بکنید؟"، "عکس هایی از محل زندگی" و .... میشن پاتوق ما! تو امضامون هم می نویسم هر میخواد بیاد لس آنجلس، میتونه روی کمک های من حساب کنه.

یک سال گذشت: یاد وطن بخیر! اونجا رییس یک واحد بودیم! واسه خودمون بروبیایی داشتیم! واسه 5 نفر فوق لیسانس تعیین تکلیف می کردیم... شروع به جستجو.... دانشگاه اول...دوم....سوم........چهارم.........بالاخره موفق شدم! پذیرش همراه با TA! حالا کم کم داریم مثه آدم زندگی می کنیم! تاره داریم مثه زمانی که تو وطن بودیم خرج می کنیم.....حالا دیگه برای مهاجرسرا وقتی نداریم که بگذاریم.... الان خیلی بیزی ام (Busyام) Cool
(2010-07-01 ساعت 00:08)sarfarash نوشته:  یک ماه اول: نگاه می کنیم........فقط نگاه می کنیم....... همه چیز جدیده! ....فوری میریم دنبال گرین کارت. به محض گرفتن گرین کارت، با موبایل یه عکس ازش میگیریم و توی یک کافی نتی چیزی عکس گرین کارت رو برای دوستان و فامیل می فرستیم تا نشون بدیم ما الان دیگه با اونا فرق داریم.........پول خرج کردن تا بتونیم زنده بمونیم.
3 ماهه بعد: پول خرج کردن، گشتن، آشنا شدن با محیط، اسم خیابونا رو یاد گرفتن، عوض کردن خونه. خرید خنزر پنزر. خلاصه اینکه یه خورده سطح زندگی رو افزایش می دیم!
شش ماهه بعد: دیگه حتما باید یه کاری پیدا کرد. شروع می کنیم به جستجوی کار جستجو.....جستجو...............ناامیدی....................جستجو................ناامیدی........ناامیدی..........(همزمان نثار بد و بیراه به غربت و گفتن این که آبت نبود، نونت نبود، جیک جیک مستونت نبود! مهاجرتت چی بود)........... تصمیم به بازگشت می گیریم.....دوباره جستجو..................جستجو.........و بالاخره موفق می شویم: نگهبانی پمپ بنزین، فروشندگی، نظافت چی رستوران، منشیگری، شیشه پاک کنی، لوله کشی، برق کاری، داگ واکری، و اگه دیگه خیلی شانس بیاریم تکنسین کامپیوتر! به همه ی فامیلا و دوست و آشناها هم میگیم توی یک شرکت بزرگ کامپیوتری دارم کار می کنم (یه جوری هم میگیم که طرف فکر کنه ما داریم یا توی گوگل کار می کنیم یا اپل! مایکروسافت رو هم دیگه قبول نداریم!)
خوب الان درآمد داریم! همزمان هم به سایت مهاجر سرا سر می زنیم و به بچه های جدید کمک می کنیم که فرم 230 رو درست پر کنند و این شانس! بزرگ رو از دست ندهند! کم کم دیگه به تاپیک های برندگان 2012 سر نمی زنیم... تاپیک های "زندگی در آمریکا"، "در آمریکا می خواهد چه بکنید؟"، "عکس هایی از محل زندگی" و .... میشن پاتوق ما! تو امضامون هم می نویسم هر میخواد بیاد لس آنجلس، میتونه روی کمک های من حساب کنه.

یک سال گذشت: یاد وطن بخیر! اونجا رییس یک واحد بودیم! واسه خودمون بروبیایی داشتیم! واسه 5 نفر فوق لیسانس تعیین تکلیف می کردیم... شروع به جستجو.... دانشگاه اول...دوم....سوم........چهارم.........بالاخره موفق شدم! پذیرش همراه با TA! حالا کم کم داریم مثه آدم زندگی می کنیم! تاره داریم مثه زمانی که تو وطن بودیم خرج می کنیم.....حالا دیگه برای مهاجرسرا وقتی نداریم که بگذاریم.... الان خیلی بیزی ام (Busyام) Cool
سلام

واقعیتها تلخه ولی‌ واقعیت هست و باید که قبولش کرد ، ممنون که برای بعضی‌ها یاد آوری کردین .

با تشکر
Wink
نامه­ی چارلی چاپلین به دخترش
ژرالدین، دخترم! اینجا شب است... شب نوئل؛ در قلعه­ی کوچک من همه­ی این سپاهیان بی سلاح خفته­اند، نه تنها برادر و خواهر تو، حتی مادرت. به زحمت توانستم بی آن که این پرندگان خفته را بیدار کنم، خود را به این اتاق کوچک نیمه روشن، به این اتاق انتظار پیش از مرگ، برسانم.
تشکر کنندگان: ParsTrader ، User ، mahdis ، rad_95 ، taherifar ، maryam.azad
در پی نوشته های sarfarash اینرا هم اضافه کنم که اگر مهاجر زبان انگلیسی بلد نباشه که همون شغلهای رده پایین را هم بسختی پیدا میکنه. من شنیده ام بسیاری از فروشگاههای بزرگ لباس و... ، دیگه افراد را بصورت کمیسیونی استخدام میکنند. یعنی هر چه بیشتر بفروشی، بیشتر پورسانت میگیری و اینهم یعنی presentation قوی به انگلیسی!!!!

اگر زبان انگلیسی تون خوب و خیلی خوب باشه ( تا حالا در حد عالی)، میتونید در هر رشته ایی اینجا زود کار پیدا کنید.
در کالیفرنیا در بعضی رشته ها دانستن زبان فارسی یک امتیاز است به شرطی که انگلیسی را هم به همان خوبی فارسی بدونه. پس تا میتونید انگلیسی تون را قوی کنید.
آنهاییکه مهاجر های تازه هستند نگران نباشند، این 2 سال اول پوست آدم کنده میشه. بیشتر از کار و... این نگرانی است که آدم را اذیت میکنه که چکار کنم!؟؟؟؟ حالا چی میشه!!!؟؟؟؟ بهتر بود ایران میموندم یا؟؟؟!!!! تا اینکه بالاخره تکلیفمون با خودمون معلوم میشه و میمونیم... انشالله...
در این 2 سال انگار آدم بین زمین و آسمان است. اصلا انگار خوابه . که هر چه زودتر بیدار بشه بهتره!!! محیط را کاملا نمیشناسه و نمیتونه درست تصمیم بگیره. مخصوصا اگر مثل ما کسی را هم نداشته باشه.... وای خیلی سخته.......... ولی بعدا کم کم واقعیات را میپذیره و همه چی فرق میکنه.
آنهاییکه خوب امکانش را ندارند فعلا بیایند، آزادند هر طور دوست دارند راجع به زندگی در آمریکا یا هر جای دیگه فکر و آرزو کنند. ما هم براشون از صمیم قلب آرزو میکنیم هر چه زودتر کارهاشون درست بشه و بتونند بیایند اینجا برای زندگی ولی آنهاییکه آمدنی هستند و منتظر پروسه گرفتن ویزا یا گرین کارت و... هستند، باید گفت: رویاهاتون کنار بگذارید و خودتون را برای فراز و نشیب زندگی در اینجا آماده کنید. روزی 8 ساعت کار یعنی 8 ساعت کار!!!!
آمریکا یعنی عمری کار !!!

موفق باشید.....
One day your life will flash before your eyes, make sure it's worth watching.
تشکر کنندگان: ADONIS ، ParsTrader ، laili ، seravin ، User ، eblam ، R.F ، mahdis ، mary joon ، oxin ، rad_95 ، ماتیتی ، taherifar
من دنبال آرامش هستم، جائی که احساس غریبی نکنم، در آلمان خیلی احساس غربت میکنم، واسه همین میخام برم به یک جائی که فرهنگ های متفاوت زیادی داره مثله امریکا.
تشکر کنندگان: laili ، eblam ، rad_95 ، taherifar
nicole.gemini عزیز

پس فکر کنم بلد بودن انگلیسی در حد عالی یکی از مهمترین امتیاز ها تو کار پیدا کردن باشه درسته؟
یه تصمیم یه هدف یا شکست یا پیروزی .... در جاده ی موفقیت دور زدن ممنوع
تشکر کنندگان: eblam ، taherifar
(2010-07-01 ساعت 01:37)wushu kung fu نوشته:  nicole.gemini عزیز

پس فکر کنم بلد بودن انگلیسی در حد عالی یکی از مهمترین امتیاز ها تو کار پیدا کردن باشه درسته؟

بله بسیار مهمه . ولی نه اینکه با دانستن انگلیسی قوی هم میشه در ابتدای ورود منتظر پیشنهاد شغل مدیرکلی بود!!!! کلا هر چه زبان بهتر باشه خوب شانس زودتر کار پیدا کردن و کار بهتر بیشتر میشه...
کلا این 1 سال اول مثل این میمونه که آدم سعی کنه خودش را روی آب نگه داره تا بعدا... یا خوش شانس باشه کار مناسب بسته به همین حد تحصیلات و تجربه کاریش پیدا کنه طوری که راضی اش کنه و همین را ادامه بده. یا کج دار مریض بگذرونه و بعد از 1-2 سال تصمیم بگیره ادامه تحصیل بده..... و.......
(2010-07-01 ساعت 00:50)Sahar-Germany نوشته:  من دنبال آرامش هستم، جائی که احساس غریبی نکنم، در آلمان خیلی احساس غربت میکنم، واسه همین میخام برم به یک جائی که فرهنگ های متفاوت زیادی داره مثله امریکا.

خوب خیلی ها هم مثل شما خوش فکرند و مثل شما فکر میکنند!!! به همین علت است که در آمریکا از هر جای دنیا مهاجر میبینی. پس رقابت کار هم زیاد میشه ..... واقعا یک دولت و سیاست قوی ایی لازمه که این همه نیروی کار را راضی نگه داشت و برای همه شغل ایجاد کرد!!!!!!!!!!!!!!!
One day your life will flash before your eyes, make sure it's worth watching.
تشکر کنندگان: Sahar-Germany ، eblam ، taherifar
[خوب خیلی ها هم مثل شما خوش فکرند و مثل شما فکر میکنند!!! به همین علت است که در آمریکا از هر جای دنیا مهاجر میبینی. پس رقابت کار هم زیاد میشه ..... واقعا یک دولت و سیاست قوی ایی لازمه که این همه نیروی کار را راضی نگه داشت و برای همه شغل ایجاد کرد!!!!!!!!!!!!!!!
[/quote]

حق با شماست. ولی آیا واسه همه مقطع های تحصیلی و همه رشته ها این مشکل وجود داره؟ آیا رشته های خاصی هستند که راحت تر در امریکا کار پیدا میکنن؟
تشکر کنندگان: eblam ، taherifar
(2010-07-01 ساعت 02:55)nicole.gemini نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 02:43)Sahar-Germany نوشته:  [خوب خیلی ها هم مثل شما خوش فکرند و مثل شما فکر میکنند!!! به همین علت است که در آمریکا از هر جای دنیا مهاجر میبینی. پس رقابت کار هم زیاد میشه ..... واقعا یک دولت و سیاست قوی ایی لازمه که این همه نیروی کار را راضی نگه داشت و برای همه شغل ایجاد کرد!!!!!!!!!!!!!!!

حق با شماست. ولی آیا واسه همه مقطع های تحصیلی و همه رشته ها این مشکل وجود داره؟ آیا رشته های خاصی هستند که راحت تر در امریکا کار پیدا میکنن؟

-------------------------------------------------------------------
امیدوارم رشته شغلی شما هم جزو یکی از اینها باشد:
http://www.americascareerinfonet.com/sel...m=&ShowAll=
[/quote]

من در رشته زیست شناسی سلولی ۲ ماهه دیگه دکترا میگیرم و در مورده سرطان خون و آنتیبادی برای درمان لوکمی که یک نوع سرطان خون هست تحقیق کردم.
(2010-07-01 ساعت 02:55)nicole.gemini نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 02:43)Sahar-Germany نوشته:  [خوب خیلی ها هم مثل شما خوش فکرند و مثل شما فکر میکنند!!! به همین علت است که در آمریکا از هر جای دنیا مهاجر میبینی. پس رقابت کار هم زیاد میشه ..... واقعا یک دولت و سیاست قوی ایی لازمه که این همه نیروی کار را راضی نگه داشت و برای همه شغل ایجاد کرد!!!!!!!!!!!!!!!

حق با شماست. ولی آیا واسه همه مقطع های تحصیلی و همه رشته ها این مشکل وجود داره؟ آیا رشته های خاصی هستند که راحت تر در امریکا کار پیدا میکنن؟

-------------------------------------------------------------------
امیدوارم رشته شغلی شما هم جزو یکی از اینها باشد:
http://www.americascareerinfonet.com/sel...m=&ShowAll=
[/quote]
در این سایت که گذاشتین آدرسشو، چیزی مربوط به رشته های اینجوری مثله مال خودم پیدا نکردم.
تشکر کنندگان: eblam ، taherifar
(2010-07-01 ساعت 03:46)nicole.gemini نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 03:31)Sahar-Germany نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 02:55)nicole.gemini نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 02:43)Sahar-Germany نوشته:  [خوب خیلی ها هم مثل شما خوش فکرند و مثل شما فکر میکنند!!! به همین علت است که در آمریکا از هر جای دنیا مهاجر میبینی. پس رقابت کار هم زیاد میشه ..... واقعا یک دولت و سیاست قوی ایی لازمه که این همه نیروی کار را راضی نگه داشت و برای همه شغل ایجاد کرد!!!!!!!!!!!!!!!

حق با شماست. ولی آیا واسه همه مقطع های تحصیلی و همه رشته ها این مشکل وجود داره؟ آیا رشته های خاصی هستند که راحت تر در امریکا کار پیدا میکنن؟

-------------------------------------------------------------------
امیدوارم رشته شغلی شما هم جزو یکی از اینها باشد:
http://www.americascareerinfonet.com/sel...m=&ShowAll=

من در رشته زیست شناسی سلولی ۲ ماهه دیگه دکترا میگیرم و در مورده سرطان خون و آنتیبادی برای درمان لوکمی که یک نوع سرطان خون هست تحقیق کردم.
(2010-07-01 ساعت 02:55)nicole.gemini نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 02:43)Sahar-Germany نوشته:  [خوب خیلی ها هم مثل شما خوش فکرند و مثل شما فکر میکنند!!! به همین علت است که در آمریکا از هر جای دنیا مهاجر میبینی. پس رقابت کار هم زیاد میشه ..... واقعا یک دولت و سیاست قوی ایی لازمه که این همه نیروی کار را راضی نگه داشت و برای همه شغل ایجاد کرد!!!!!!!!!!!!!!!

حق با شماست. ولی آیا واسه همه مقطع های تحصیلی و همه رشته ها این مشکل وجود داره؟ آیا رشته های خاصی هستند که راحت تر در امریکا کار پیدا میکنن؟

-------------------------------------------------------------------
امیدوارم رشته شغلی شما هم جزو یکی از اینها باشد:
http://www.americascareerinfonet.com/sel...m=&ShowAll=
در این سایت که گذاشتین آدرسشو، چیزی مربوط به رشته های اینجوری مثله مال خودم پیدا نکردم.
[/quote]

فکر کنم جزو رشته میکروبیولوژی بشه.... . خودتون بهتر میدونید. شاید هم باید در رشته های بگردید که بالاترین دستمزد را داره. حالا شاید بیشترین بازار کار را هم نداشته باشه...این لیست را هم ببینید:
http://www.payscale.com/Job_Description
[/quote]

مرسی از شما سایته جالبییه
تشکر کنندگان: eblam ، oxin ، taherifar
(2010-07-01 ساعت 00:17)ADONIS نوشته:  
(2010-07-01 ساعت 00:08)User نوشته:  کم کم دیگه به تاپیک های برندگان 2012 سر نمی زنیم...
cool:
User اقا من اعتراض دارم...عزیز جان اگه من سال بعد برنده شدم نمی خواهی کمک کنی ؟!خیلی بدی...Sad من قهرمBig Grin

الان که دارم اینها رو می نویسم میدونم که الان میتونم کمک کنم. اما الان نمیدونم که میتونم سال دیگه کمک کنم یا نه. چون هنوز سال دیگه نیومده! و اگه من بگم کمک می کنم و کمک نکردم اونوقت من با کسانی که در گفتار روزمره با سادگی اونها رو دروغگو می نامیم چه فرقی دارم؟

تازه شاید هم اون وقت من نشسته باشم توی بالکن، پیپ را روشن کرده ام و شروع می کنم به نوشتن قسمتی که با ورود اعصاب خورد کن همسایه روبرویی ام ناتمام ماند (که من با شنیدن صدای در فکر کردم باز هم طبق معمول قلاده سگش را برداشته کشان کشان دنبال خود میاورد و آمده با من درباره زنش درد دل کند) در حالیکه مردم رو تماشا می کنم که به سرعت در حال رفت و آمد هستند، سر و صدای جوانان رو می شنوم که با غوغا و هلهله فراوان با عجله می روند که به قطار بعدی برسند تا به مرکز شهر بروند و سانس سوم فیلم را ببینند... حالا خودت را جای من بگذار... در این موقعیت می ارزد همه ی آن حس و حال را کنار بگذاری و جواب این سوال را بدهی که: "من یک اشتباه بزرگ کرده ام!!! من نام و نام فامیل را در فرم 230 با حروف بزرگ ننوشتم!؟ آیا کیس مرا رد می کنند؟"
تشکر کنندگان: ADONIS ، laili ، eblam ، frozen mind ، mary joon ، oxin ، taherifar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان