سلام به همگی
راجع به سفر آنکارا برای مصاحبه خیلی از رفقا تا الان نوشتن ولی از اونجا که به هر حال ممکن تجربه هرکس فرق داشته باشه من هم می نویسم شاید نکته ی مفیدی داشته باشه. من نامه اول رو در اردیبهشت دریافت کردم. من برنده اصلی بودم و چون مشخصات متا هلی پر کرده بودم برای همسرم هم فرم فرستاده بودن. فرمهارو طبق چیزی که خواسته بود پر کردم و در تیرماه با پست TNT برای KCC فرستادم. همینجا بگم که مسلما اگر کسی این کارو زودتر انجام بده بهتره چون خود قانون DV میگه در هرزمان از سال اداری که ویزاهای موجود تمام بشه برنامه متوقف میشه. من به دلیل اینکه سرم شلوغ بود بلافاصله نفرستادم. با پست TNT وقتی میفرستین می تونین روی سایتش هم چک کنین.فرمهای من سه روزه ! رسید KCC. کاری که حتما لازمه که زود شروع به انجامش کرد آماده کردن مدارکیه که تو نامه اول KCC بهش اشاره کرده. مثلا اصل دیپلم خیلی موضوع مهمیه و من هم برای پیدا کردن اصل دیپلمم چند روزی از این مدرسه به اون مدرسه و اداره رفتم تا خوشبختانه پیدا شد. ولی خوب ممکنه مال کسی راحت پیدا نشه و برای اینکه وقت کافی داشته باشه توصیه می شه که کار جمع کردن مدارک رو زودتر شروع کنه.
هفته ی سوم شهریور نامه ی دوم KCC به دستم رسید و چون من آنکارا رو در فرمهام انتخاب کرده بودم در اواخر اکتبر یا به عبارتی اوایل آبان برام تاریخ مصاحبه در سفارت آمریکا در آنکارا معلوم کرده بودن. اون موقع من چیزی از کارنت شدن و اینها نمی دونستم چون شماره ی من سه رقمی بود و کلا کارای من داشت زود انجام می شد. برای رفتن به آنکارا من کل مدارکم آماده بود فقط مونده بود تهیه ترجمه ها و کپی برابر اصل. اینها رو هم خیلی سریع و از هرکدوم دو نسخه آماده کردم. سفارت آنکارا روشش اینه که می گه مدرارک رو حداقل ده روز زودتر از مصاحبه بفرستید. من یک نسخه از تموم چیزهای که خواسته بود رو 15 روز قبل از مصاحبه بازم با TNT براشون پست کردم. اینبار تا سفارت ترکیه 7 روز طول کشید رسیدنش! یعنی 2 روز دیرتر از چیزی که سفارت گفته بود. ولی خوب خوشبختانه بعد که رفتیم ایرادی به این موضوع نگرفتن. همینجا بگم که یکی از آشناها آقایی رو در آنکارا بهم معرفی کرد که گفت وکیله و حتما کاراتو بده انجام بده تا مشکلی برات پیش نیاد. من باهاش تماس گرفتم ولی آبم باهاش تو یه جوی نرفت! اینو می گم واسه اینکه بدونین لزوما احتیاجی به وکیل نیست هرچند بعدا که رفتیم آنکارا دیدم اونجا پر از این دلالهاست و شک کردم که اونهم واقعا "وکیل" بوده باشه. مثلا این آقا می گفت که نمی شه با پستی بجز UPS بفرستی چون سفارت فقط با همین پست کار می کنه و اگر با پست دیگه ای بفرستی حتما بر می گردونه. من به سفارت ایمیل زدم و دو بار ازشون پرسیدم هر دو بار هم گفتن آقاجان شما با هر پست قابل اطمینانی می خوای بفرست بیاد. بعد بهش گفتم سفارت اینطوری می گه می گفت نه اینکه من می گم!!! یا مثلا من می خواستم طبق گفته ی سایت دکتر اونگان حداقل 3 روز قبل از مصاحبه آنکارا باشم ولی بازم اون آقا می گفت همون 2 روز قبلش بیا چون کار دکتر یک روزه تموم می شه و به جای 1 هفته 3 روز اینجا می مونی و پولت ذخیره می شه. ولی به نظر من هرچند خیلی ها هم اونکارو کردن باز هم گرفتن جانب احتیاط در این موارد درست تره. خلاصه مواظب باشین کسی به کلاهتون دست نزنه اعم از گذاشتن یا برداشتن کلاهتون.
در آنکارا هتل های زیادی هست. یک سری از هتل ها خیلی گرون هستن که خوب طبیعتا از بحث ما خارجن. از بین هتلهایی که می شه بهشون فکر کرد ما ددمان رو انتخاب کردیم. چون با اینکه از هتلهای دیگه ای که آژانسها معرفی می کردن گرونتر بود ولی با همسرم به این نتیجه رسیدیم که میزان پولی که صرفه جویی می شه اونقدر نیست که بخوایم به خاطرش تو یه جای اعصاب خردکن یک هفته رو بگذرونیم. البته من تصمیمم اینه که اگر دفعه ی بعد واسه ویزا بخوام تنها برم آنکارا به هتلهای ارزونترم فکر کنم.
ددمان نه یک هتل خاص بلکه یک هتل تمیز قابل قبول بود. اطاقهای هتل فرق داشت و اطاق ما از نوع معمولی بود شاید چون آژانسها سعی می کنن اینطوری قیمت پایین تری ارائه بدن. روی برگه رزرو هتل هم که کپی بود و آزانس که من داده بود نوشته شده بود special price. ما برای بلیط رفت و برگشت و اقامت 1 هفته ای در ددمان نفری 585 هزار تومان پول دادیم. صبحانه با هتل بود و می شه گفت صبحانه ی خیلی خوبی بود و جزو مزیت های هتل به حساب می اومد. با خوردن صبحانه ی مفصل معمولا وقت ناهار اصلا گرسنه نبودیم و اول شب دیگه شام می خوردیم. استخر سربازش به دلیل سرما قابل استفاده نبود و استخر سرپوشیده هم طبق معمول خیلی کوچک بود.
ما روز بعد از رسیدن به آنکارا رفتیم مطب دکتر اونگان که من آدرسشو کامل داشتم و حتی کروکی و نقشه هم از اینترنت و سایت خودشون گرفته بودم و پرینتش همراهم بود. عکس هم برای راهنماییه رفقا گرفتم که حالا یکی بگه چطوری بذازم اینجا تا بذارمشون همه ببینن. عجالتا بدونین که مردم ترکیه واقعا از انگلیسی معافن. ما که نتونستیم از کسی آدرسه به درد بخوری بپرسیم در کل یک هفته . ولی به هر حال مطب اونگان به ددمان خیلی نزدیک بود در حدود 15 دقیقه پیاده روی بود و راحت هم می شه پیداش کرد.
صبح ساعت 10 رفتیم مطب. کسی نبود چون خیلی ها قبل از ما رفته بودن روز رو شزوع کرده بودن. صبح که می ری مطب کار زیادی باهات ندارن پاسپورت و نامه رو چک می کنن و معرفیت می کنن برای آزمایشگاه که طبقه ی بالاست. اونجا هم کارا منظم و خوب انجام می شه وپول هم می گیرن (فکر کنم نفری 85 دلار بود) و میگن تمام شد و عصر برید پایین یعنی مطب. نتیجه رو خودشون می فرستن مطب.برای آزمایش هم نیازی نیست که ناشتا باشین .لی میل خودتونه. به هر حال یک چیز شیرین برای بعدش همراهتون باشه. عصر که رفتیم خیلی شلوغتر بود. نشسیم تا نوبتمون که شد و رفتیم تو.قبلش هم کارت واکسن که از پاستور گرفته بودیم و پول رو بهش دادیم. دکتر چندتا سوال کرد که تقریبا جواب همه می شد نه. یه معاینه بدنی هم کرد و گفت تمام. بعدش همه چیزو میذارن توی یک پوشه و سیل می کنن و میدن دستت که ببری سفارت. حتما می دونین که نباید بازش کنین. عکس سینه تون رو هم بندازین توی سطل لطفا. من قبل از رفنن از طریق سایت دکتر اونگان وقت رزرو کرده بودم ولی پرینتش رو اصلا نگاه هم نکرد. با این حال به نظرم بهتره این کارو بکنین چون ممکنه خیلی شلوغ باشه و برگه ی رزرو کمک کننده باشه ضمن اینکه خیلی هم کار راحتیه.
بعد از کار معاینه پزشکی ما چند روز فرصت داشتیم که شروع کردیم به گشت و گذار. آنکارا واقعا شهر توریستی نیست ولی خوب یه چند جایی هت که می شه رفت و دید مثل موزه تمدن که ما رفتیم و جالب هم بود. برای خرید هم ما خیلی جای مناسبی پیدا نکردیم . قیمتها معمولا خیلی بالا بود ولی توی بلوار آتاتورک یک سری از فروشگاههای لباس حراج زده بودن که چیزهای خوبی می شد ازشون خرید. مک دونالد هم توی بلوار آتاتورک هست اگر کسی علاقمند هست ولی به نظر من و همسرم که هیچ جذابیتی نداشت. یعنی در مقایسه با غذاهای سریع توی ایران حرفی واسه گفتن نداشت. توی همون آتاتورک قهوه فروشی Star Bucks هم هست که اون واقعا قابل توصیه هست. خلاصه ما این چند روز رو گذروندیم تا روز مصاحبه که ساعت 8:30 بود.
ما از همه ی مدارکی که باید میفرستادیم یک نسخه هم همراه برده بودیم تا اگر نامه به دستشون نرسیده بود همراهمون باشه. ساعت 8 صبح با مدارک اعم از اصل ( مثل شناسنامه، پاسپورت،دیپلم، پرونده پزشکی، سند ازدواج) و کپی ها و ترجمه ها جلوی در سفارت حاضر شدیم. طبق معمول یک سری توی صف بودن که صف گرین کارد با صف ویزا جدا هست و شما باید تو صف گرین کارد بایستین. حواستون باشه که اینجا باید کمی روتون رو زیاد کنین چون یک سری جلوی ما ایستاده بودن که نامه هم نداشتن یا اینکه قرارشون ساعت 10 بود ولی جواب درست به ما نمی دادن و نمی ذاشتن ما بریم جلو. افسری که میاد دم در برای راه دادن مراجعین یک لیست داره که اسم افرادی که در اون روز مصاحبه دارن توش هست. وقتی اومد اگر دیدین جلویی ها دارن تندتند می رن تو که هیچ. ولی اگر دیدین دارن معطل می کنن شما صبر نکنین و خودتون رو برسونین جلو و نامه رو نشونی بدین. توی لیست اسمتونو می بینه و میفرسته تو. همون اول ازتون عکس می خوان و می گن فارسی یا انگلیسی. شما بگین فارسی ولی بدونن که فارسی شون اصلا خوب نیست.یک قبض می دن که شماره روش هست و این شماره ایه که با اون شمارو صدا می زنن. بعد دوباره یک صف کوچیک هست و وارد می شین که اینجا کیف چک می کنن و مو بایل می گیرن و اینها. بهتره از این جور چیزها دنبالاتون نباشه تا راحت باشین. بعد وارد یک سالن می شین که سمت چپ حدود 8-7 تا باجه هست که مامور پشت شیشه می شینه و از پشت شیشه توسط میکروفون با افراد صحبت می کنه. بالای اینها هم مثل بانکهای خصوصی شماره انداز هست که هرکس شماره ش افتاد یعنی اینکه نوبتشه.ما نسبتا زیاد نشتیم تا نوبتمون شد. اول شماره مون که افتاد یک خانمی مدارک و پول رو ازمون گرفت و گفت بشینین تا دوباره شماره تون بیفته. فرمهایی که برای KCC فرستاده بودیم هم جلوش بود و یک چیزی رو از من خواست که تصحیح کنم و اون آدرسی بود که می خوام گرین کارد به اونجا بره و من آدرس کامل اسپانسرم رو نوشتم. قبلش نوشته بودم The same ولی گفت باید کامل بنویسی.
بعدش دوباره نشستیم تا نوبتمون بشه. تو این فاصله یک سری می رفتن و مصاحبه می شدن و ما می دیدیم که یک سوالهایی ازشون می پرسن و جواب می دن و گاهی هم یکیشون دست راستشو می برد بالا که می فهمیدیم داره سوگند می خوره. یه کم خنده دار بود چون من و همسرم فکر می کردیم این مصاحبه حتما توی یک اتاق انجام می شه که کس دیگه ای نیست ولی اینطور نبود و پشت همون باجه ها و به طور ایستاده مصاحبه انجام می شد.
خلاصه حدود نیم ساعت دیگه نشستیم تا نوبتمون شد. اینبار یک آقای سیاه تپل نشسته بود پشت شیشه. من یک شماره داشتم و همسرم هم یک شماره. چون فقط شماره ی من افتاد اول فقط من رفتم جلو. تا دید من تنهام گفت پس اون یه نفر؟ گفتم آهان با هم بیایم؟ گفت خوب 2 نفر هستید دیگه! من برگشتم و همسرم رو صدا زدم و اون هم اومد ولی حس کردم از همون اول یه کم فضای مصاحبه سنگین شد. علت دیگه ش این بود که فارسیش خیلی خوب نبود. یعنی دقیقا مثل آدم آهنی های توی فیلمها حرف می زد. می شد فهمید ولی من چون انتظار این رو نداشتم یه کم قاطی کردم. بعضی حرفاشو اصلا نمی فهمیدم. چندبار پیش اومد گفتم بله؟! که دوباره بگه. بعد یه بارش که گفتم بله؟! گفت: You have written in this form that you can speak English!!! و انگشتش رو گذاشت روی فرم KCC !. تازه فهمیدم که این جمله آخری انگلیسی بوده! گفتم آهان! بعدش دیگه راحت شدم چون انگلیسی که باهام حرف زد کامل می فهمیدم و جوابشو می دادم و اونم خوشش اومده بود انگار یه کم. اینو نمی گم که نگران بشید. به هر حال بهتره که زبان فارسی رو انتخاب کنین چون اگر انگلیسی رو انتخاب کنین و بعد یه جاش گیر کنین دیگه فارسی نمی گن براتون چون شاید اصلا افسرش فارسی ندونه. ولی این رو در ذهن داشته باشین که فارسیش مثل آدم آهنیه. خوب خوب و با دقت گوش بدین می فهمین و مشکلی پیش نمیاد.
اما اینکه چی پرسید. اول از من اسمم رو پرسید.گفت "آآآآآکا اسم شما چی هههههست؟ ".بعد تاریخ تولدم رو پرسید و بعدش تاریخ ازدواجم رو. من تاریخ فارسیش رو گفتم و تا می خواستم میلادیش رو هم بگم سر تکون داد و رفت سراغ سوال بعد یعنی که همون براش کافی بود. بعد به انگلیسی ازم پرسید چرا اینکاره شدی؟ (با اشاره به شغلم) منم گفتم خوب علاقه داشتم. بعد گفت خوب چی باعث شده علاقه داشته باشی توضیح بده؟ منم یه چندتا جمله براش گفتم که اون هم سر تکون می داد. بعد گفت که دست راست را بگذار. من هم 4 انگشت دست راستم رو گذاشتم روی اسکنر کوچیکی که روی پیشخوان بود. گفت حالا دست چپ منم گذاستم. کاش میتونستم صداشم بگذارم اینجا به خدا عین خود آدم آهنی حرف می زد. بعدم گفت حالا دو شست. منم گذاشتم. بعدش گفت "دست راست را بالا ببر" منم بردم. گفت آیا چیزهایی که در اینجا نوشته اید درست است؟ گفتم بله. گفت آیا آنچه امروز اینجا گفتید درست است؟ گفتم بله.
بعد گفت "کانوووم اسم شما چی ههههههست؟" منظورش این بود که خانم اسم شما چیه؟ بعد ش دیگه همونها که از من پرسید از خانمم هم پرسید و کمی هم راجع به شغلش پرسید و گفت چی هست خانمم هم توضیح داد و وسطش معلوم بود که زیاد متوجه نمی شه چون توضیح همسرم یه کم تخصصی بود. سر تکون داد و در تایید بعد از اونهمه توضیح گفت "مهندسید شما...".همسرم هم گفت بله. بعد اثر انگشت گرفتو بعدم سوگند و تمام.
بعدش مدارک اصل رو یکی یکی از زیر شیشه بهمون داد به همراه یک برگه ی آبی که همون Refusal sheet خودمونه. روی اون برگه شماره مونو نشون داد و گفت از 6 تا 9 هفته دیگه به بعد سایت رو چک کنین و وقتی شماره تون نو سایت اومد بیاین واسه گرفتن ویزا و یک نفرتون هم که بیاد کافیه. بعد من گفتم می تونم 2 تا سوال بپرسم که با سر پاسخ مثبت داد. من گفتم از وقتی که شماره مون بیاد چقدر وقت داریم که بیایم که گفت 3 ماه و ما اگر دیدیم داره دیر می شه با ایمیل بهتون خبر می دیم که بیاین. بعد من پرسیدم در مورد دیجیتال شدن پاسپورتها اگر پاسپورت ما دیجیتال نشده باشه ممکنه آمریکا فقط پاسپورت دیجیتال قبول کنه برای ورود به کشور؟ گفت تا زمانی که ما توی پاسپورت شما ویزا بزنیم اون ویزا برای ورود هیچ مشکلی نداره. این رو قبلا عمران اشاره کرده ود و گفته بود که بپرسم. خلاصه این سوال رو که پرسیدم کمی خوشش اومد و یه لبخند ملیح هم تحویلم داد.
بعدش دیگه ما کاری نداشتیم از سفارت اومدیم بیرون و رفتیم دفتر ایران ایر که همون روبروی در سفارته و بلیط برگشت فردامون رو تایید کردیم.
کلیرنس من حدود 100 روز بعدش اومد ولی مال همسرم هنوز نیامده و منتظر آمدنش هستیم.
راجع به سفر آنکارا برای مصاحبه خیلی از رفقا تا الان نوشتن ولی از اونجا که به هر حال ممکن تجربه هرکس فرق داشته باشه من هم می نویسم شاید نکته ی مفیدی داشته باشه. من نامه اول رو در اردیبهشت دریافت کردم. من برنده اصلی بودم و چون مشخصات متا هلی پر کرده بودم برای همسرم هم فرم فرستاده بودن. فرمهارو طبق چیزی که خواسته بود پر کردم و در تیرماه با پست TNT برای KCC فرستادم. همینجا بگم که مسلما اگر کسی این کارو زودتر انجام بده بهتره چون خود قانون DV میگه در هرزمان از سال اداری که ویزاهای موجود تمام بشه برنامه متوقف میشه. من به دلیل اینکه سرم شلوغ بود بلافاصله نفرستادم. با پست TNT وقتی میفرستین می تونین روی سایتش هم چک کنین.فرمهای من سه روزه ! رسید KCC. کاری که حتما لازمه که زود شروع به انجامش کرد آماده کردن مدارکیه که تو نامه اول KCC بهش اشاره کرده. مثلا اصل دیپلم خیلی موضوع مهمیه و من هم برای پیدا کردن اصل دیپلمم چند روزی از این مدرسه به اون مدرسه و اداره رفتم تا خوشبختانه پیدا شد. ولی خوب ممکنه مال کسی راحت پیدا نشه و برای اینکه وقت کافی داشته باشه توصیه می شه که کار جمع کردن مدارک رو زودتر شروع کنه.
هفته ی سوم شهریور نامه ی دوم KCC به دستم رسید و چون من آنکارا رو در فرمهام انتخاب کرده بودم در اواخر اکتبر یا به عبارتی اوایل آبان برام تاریخ مصاحبه در سفارت آمریکا در آنکارا معلوم کرده بودن. اون موقع من چیزی از کارنت شدن و اینها نمی دونستم چون شماره ی من سه رقمی بود و کلا کارای من داشت زود انجام می شد. برای رفتن به آنکارا من کل مدارکم آماده بود فقط مونده بود تهیه ترجمه ها و کپی برابر اصل. اینها رو هم خیلی سریع و از هرکدوم دو نسخه آماده کردم. سفارت آنکارا روشش اینه که می گه مدرارک رو حداقل ده روز زودتر از مصاحبه بفرستید. من یک نسخه از تموم چیزهای که خواسته بود رو 15 روز قبل از مصاحبه بازم با TNT براشون پست کردم. اینبار تا سفارت ترکیه 7 روز طول کشید رسیدنش! یعنی 2 روز دیرتر از چیزی که سفارت گفته بود. ولی خوب خوشبختانه بعد که رفتیم ایرادی به این موضوع نگرفتن. همینجا بگم که یکی از آشناها آقایی رو در آنکارا بهم معرفی کرد که گفت وکیله و حتما کاراتو بده انجام بده تا مشکلی برات پیش نیاد. من باهاش تماس گرفتم ولی آبم باهاش تو یه جوی نرفت! اینو می گم واسه اینکه بدونین لزوما احتیاجی به وکیل نیست هرچند بعدا که رفتیم آنکارا دیدم اونجا پر از این دلالهاست و شک کردم که اونهم واقعا "وکیل" بوده باشه. مثلا این آقا می گفت که نمی شه با پستی بجز UPS بفرستی چون سفارت فقط با همین پست کار می کنه و اگر با پست دیگه ای بفرستی حتما بر می گردونه. من به سفارت ایمیل زدم و دو بار ازشون پرسیدم هر دو بار هم گفتن آقاجان شما با هر پست قابل اطمینانی می خوای بفرست بیاد. بعد بهش گفتم سفارت اینطوری می گه می گفت نه اینکه من می گم!!! یا مثلا من می خواستم طبق گفته ی سایت دکتر اونگان حداقل 3 روز قبل از مصاحبه آنکارا باشم ولی بازم اون آقا می گفت همون 2 روز قبلش بیا چون کار دکتر یک روزه تموم می شه و به جای 1 هفته 3 روز اینجا می مونی و پولت ذخیره می شه. ولی به نظر من هرچند خیلی ها هم اونکارو کردن باز هم گرفتن جانب احتیاط در این موارد درست تره. خلاصه مواظب باشین کسی به کلاهتون دست نزنه اعم از گذاشتن یا برداشتن کلاهتون.
در آنکارا هتل های زیادی هست. یک سری از هتل ها خیلی گرون هستن که خوب طبیعتا از بحث ما خارجن. از بین هتلهایی که می شه بهشون فکر کرد ما ددمان رو انتخاب کردیم. چون با اینکه از هتلهای دیگه ای که آژانسها معرفی می کردن گرونتر بود ولی با همسرم به این نتیجه رسیدیم که میزان پولی که صرفه جویی می شه اونقدر نیست که بخوایم به خاطرش تو یه جای اعصاب خردکن یک هفته رو بگذرونیم. البته من تصمیمم اینه که اگر دفعه ی بعد واسه ویزا بخوام تنها برم آنکارا به هتلهای ارزونترم فکر کنم.
ددمان نه یک هتل خاص بلکه یک هتل تمیز قابل قبول بود. اطاقهای هتل فرق داشت و اطاق ما از نوع معمولی بود شاید چون آژانسها سعی می کنن اینطوری قیمت پایین تری ارائه بدن. روی برگه رزرو هتل هم که کپی بود و آزانس که من داده بود نوشته شده بود special price. ما برای بلیط رفت و برگشت و اقامت 1 هفته ای در ددمان نفری 585 هزار تومان پول دادیم. صبحانه با هتل بود و می شه گفت صبحانه ی خیلی خوبی بود و جزو مزیت های هتل به حساب می اومد. با خوردن صبحانه ی مفصل معمولا وقت ناهار اصلا گرسنه نبودیم و اول شب دیگه شام می خوردیم. استخر سربازش به دلیل سرما قابل استفاده نبود و استخر سرپوشیده هم طبق معمول خیلی کوچک بود.
ما روز بعد از رسیدن به آنکارا رفتیم مطب دکتر اونگان که من آدرسشو کامل داشتم و حتی کروکی و نقشه هم از اینترنت و سایت خودشون گرفته بودم و پرینتش همراهم بود. عکس هم برای راهنماییه رفقا گرفتم که حالا یکی بگه چطوری بذازم اینجا تا بذارمشون همه ببینن. عجالتا بدونین که مردم ترکیه واقعا از انگلیسی معافن. ما که نتونستیم از کسی آدرسه به درد بخوری بپرسیم در کل یک هفته . ولی به هر حال مطب اونگان به ددمان خیلی نزدیک بود در حدود 15 دقیقه پیاده روی بود و راحت هم می شه پیداش کرد.
صبح ساعت 10 رفتیم مطب. کسی نبود چون خیلی ها قبل از ما رفته بودن روز رو شزوع کرده بودن. صبح که می ری مطب کار زیادی باهات ندارن پاسپورت و نامه رو چک می کنن و معرفیت می کنن برای آزمایشگاه که طبقه ی بالاست. اونجا هم کارا منظم و خوب انجام می شه وپول هم می گیرن (فکر کنم نفری 85 دلار بود) و میگن تمام شد و عصر برید پایین یعنی مطب. نتیجه رو خودشون می فرستن مطب.برای آزمایش هم نیازی نیست که ناشتا باشین .لی میل خودتونه. به هر حال یک چیز شیرین برای بعدش همراهتون باشه. عصر که رفتیم خیلی شلوغتر بود. نشسیم تا نوبتمون که شد و رفتیم تو.قبلش هم کارت واکسن که از پاستور گرفته بودیم و پول رو بهش دادیم. دکتر چندتا سوال کرد که تقریبا جواب همه می شد نه. یه معاینه بدنی هم کرد و گفت تمام. بعدش همه چیزو میذارن توی یک پوشه و سیل می کنن و میدن دستت که ببری سفارت. حتما می دونین که نباید بازش کنین. عکس سینه تون رو هم بندازین توی سطل لطفا. من قبل از رفنن از طریق سایت دکتر اونگان وقت رزرو کرده بودم ولی پرینتش رو اصلا نگاه هم نکرد. با این حال به نظرم بهتره این کارو بکنین چون ممکنه خیلی شلوغ باشه و برگه ی رزرو کمک کننده باشه ضمن اینکه خیلی هم کار راحتیه.
بعد از کار معاینه پزشکی ما چند روز فرصت داشتیم که شروع کردیم به گشت و گذار. آنکارا واقعا شهر توریستی نیست ولی خوب یه چند جایی هت که می شه رفت و دید مثل موزه تمدن که ما رفتیم و جالب هم بود. برای خرید هم ما خیلی جای مناسبی پیدا نکردیم . قیمتها معمولا خیلی بالا بود ولی توی بلوار آتاتورک یک سری از فروشگاههای لباس حراج زده بودن که چیزهای خوبی می شد ازشون خرید. مک دونالد هم توی بلوار آتاتورک هست اگر کسی علاقمند هست ولی به نظر من و همسرم که هیچ جذابیتی نداشت. یعنی در مقایسه با غذاهای سریع توی ایران حرفی واسه گفتن نداشت. توی همون آتاتورک قهوه فروشی Star Bucks هم هست که اون واقعا قابل توصیه هست. خلاصه ما این چند روز رو گذروندیم تا روز مصاحبه که ساعت 8:30 بود.
ما از همه ی مدارکی که باید میفرستادیم یک نسخه هم همراه برده بودیم تا اگر نامه به دستشون نرسیده بود همراهمون باشه. ساعت 8 صبح با مدارک اعم از اصل ( مثل شناسنامه، پاسپورت،دیپلم، پرونده پزشکی، سند ازدواج) و کپی ها و ترجمه ها جلوی در سفارت حاضر شدیم. طبق معمول یک سری توی صف بودن که صف گرین کارد با صف ویزا جدا هست و شما باید تو صف گرین کارد بایستین. حواستون باشه که اینجا باید کمی روتون رو زیاد کنین چون یک سری جلوی ما ایستاده بودن که نامه هم نداشتن یا اینکه قرارشون ساعت 10 بود ولی جواب درست به ما نمی دادن و نمی ذاشتن ما بریم جلو. افسری که میاد دم در برای راه دادن مراجعین یک لیست داره که اسم افرادی که در اون روز مصاحبه دارن توش هست. وقتی اومد اگر دیدین جلویی ها دارن تندتند می رن تو که هیچ. ولی اگر دیدین دارن معطل می کنن شما صبر نکنین و خودتون رو برسونین جلو و نامه رو نشونی بدین. توی لیست اسمتونو می بینه و میفرسته تو. همون اول ازتون عکس می خوان و می گن فارسی یا انگلیسی. شما بگین فارسی ولی بدونن که فارسی شون اصلا خوب نیست.یک قبض می دن که شماره روش هست و این شماره ایه که با اون شمارو صدا می زنن. بعد دوباره یک صف کوچیک هست و وارد می شین که اینجا کیف چک می کنن و مو بایل می گیرن و اینها. بهتره از این جور چیزها دنبالاتون نباشه تا راحت باشین. بعد وارد یک سالن می شین که سمت چپ حدود 8-7 تا باجه هست که مامور پشت شیشه می شینه و از پشت شیشه توسط میکروفون با افراد صحبت می کنه. بالای اینها هم مثل بانکهای خصوصی شماره انداز هست که هرکس شماره ش افتاد یعنی اینکه نوبتشه.ما نسبتا زیاد نشتیم تا نوبتمون شد. اول شماره مون که افتاد یک خانمی مدارک و پول رو ازمون گرفت و گفت بشینین تا دوباره شماره تون بیفته. فرمهایی که برای KCC فرستاده بودیم هم جلوش بود و یک چیزی رو از من خواست که تصحیح کنم و اون آدرسی بود که می خوام گرین کارد به اونجا بره و من آدرس کامل اسپانسرم رو نوشتم. قبلش نوشته بودم The same ولی گفت باید کامل بنویسی.
بعدش دوباره نشستیم تا نوبتمون بشه. تو این فاصله یک سری می رفتن و مصاحبه می شدن و ما می دیدیم که یک سوالهایی ازشون می پرسن و جواب می دن و گاهی هم یکیشون دست راستشو می برد بالا که می فهمیدیم داره سوگند می خوره. یه کم خنده دار بود چون من و همسرم فکر می کردیم این مصاحبه حتما توی یک اتاق انجام می شه که کس دیگه ای نیست ولی اینطور نبود و پشت همون باجه ها و به طور ایستاده مصاحبه انجام می شد.
خلاصه حدود نیم ساعت دیگه نشستیم تا نوبتمون شد. اینبار یک آقای سیاه تپل نشسته بود پشت شیشه. من یک شماره داشتم و همسرم هم یک شماره. چون فقط شماره ی من افتاد اول فقط من رفتم جلو. تا دید من تنهام گفت پس اون یه نفر؟ گفتم آهان با هم بیایم؟ گفت خوب 2 نفر هستید دیگه! من برگشتم و همسرم رو صدا زدم و اون هم اومد ولی حس کردم از همون اول یه کم فضای مصاحبه سنگین شد. علت دیگه ش این بود که فارسیش خیلی خوب نبود. یعنی دقیقا مثل آدم آهنی های توی فیلمها حرف می زد. می شد فهمید ولی من چون انتظار این رو نداشتم یه کم قاطی کردم. بعضی حرفاشو اصلا نمی فهمیدم. چندبار پیش اومد گفتم بله؟! که دوباره بگه. بعد یه بارش که گفتم بله؟! گفت: You have written in this form that you can speak English!!! و انگشتش رو گذاشت روی فرم KCC !. تازه فهمیدم که این جمله آخری انگلیسی بوده! گفتم آهان! بعدش دیگه راحت شدم چون انگلیسی که باهام حرف زد کامل می فهمیدم و جوابشو می دادم و اونم خوشش اومده بود انگار یه کم. اینو نمی گم که نگران بشید. به هر حال بهتره که زبان فارسی رو انتخاب کنین چون اگر انگلیسی رو انتخاب کنین و بعد یه جاش گیر کنین دیگه فارسی نمی گن براتون چون شاید اصلا افسرش فارسی ندونه. ولی این رو در ذهن داشته باشین که فارسیش مثل آدم آهنیه. خوب خوب و با دقت گوش بدین می فهمین و مشکلی پیش نمیاد.
اما اینکه چی پرسید. اول از من اسمم رو پرسید.گفت "آآآآآکا اسم شما چی هههههست؟ ".بعد تاریخ تولدم رو پرسید و بعدش تاریخ ازدواجم رو. من تاریخ فارسیش رو گفتم و تا می خواستم میلادیش رو هم بگم سر تکون داد و رفت سراغ سوال بعد یعنی که همون براش کافی بود. بعد به انگلیسی ازم پرسید چرا اینکاره شدی؟ (با اشاره به شغلم) منم گفتم خوب علاقه داشتم. بعد گفت خوب چی باعث شده علاقه داشته باشی توضیح بده؟ منم یه چندتا جمله براش گفتم که اون هم سر تکون می داد. بعد گفت که دست راست را بگذار. من هم 4 انگشت دست راستم رو گذاشتم روی اسکنر کوچیکی که روی پیشخوان بود. گفت حالا دست چپ منم گذاستم. کاش میتونستم صداشم بگذارم اینجا به خدا عین خود آدم آهنی حرف می زد. بعدم گفت حالا دو شست. منم گذاشتم. بعدش گفت "دست راست را بالا ببر" منم بردم. گفت آیا چیزهایی که در اینجا نوشته اید درست است؟ گفتم بله. گفت آیا آنچه امروز اینجا گفتید درست است؟ گفتم بله.
بعد گفت "کانوووم اسم شما چی ههههههست؟" منظورش این بود که خانم اسم شما چیه؟ بعد ش دیگه همونها که از من پرسید از خانمم هم پرسید و کمی هم راجع به شغلش پرسید و گفت چی هست خانمم هم توضیح داد و وسطش معلوم بود که زیاد متوجه نمی شه چون توضیح همسرم یه کم تخصصی بود. سر تکون داد و در تایید بعد از اونهمه توضیح گفت "مهندسید شما...".همسرم هم گفت بله. بعد اثر انگشت گرفتو بعدم سوگند و تمام.
بعدش مدارک اصل رو یکی یکی از زیر شیشه بهمون داد به همراه یک برگه ی آبی که همون Refusal sheet خودمونه. روی اون برگه شماره مونو نشون داد و گفت از 6 تا 9 هفته دیگه به بعد سایت رو چک کنین و وقتی شماره تون نو سایت اومد بیاین واسه گرفتن ویزا و یک نفرتون هم که بیاد کافیه. بعد من گفتم می تونم 2 تا سوال بپرسم که با سر پاسخ مثبت داد. من گفتم از وقتی که شماره مون بیاد چقدر وقت داریم که بیایم که گفت 3 ماه و ما اگر دیدیم داره دیر می شه با ایمیل بهتون خبر می دیم که بیاین. بعد من پرسیدم در مورد دیجیتال شدن پاسپورتها اگر پاسپورت ما دیجیتال نشده باشه ممکنه آمریکا فقط پاسپورت دیجیتال قبول کنه برای ورود به کشور؟ گفت تا زمانی که ما توی پاسپورت شما ویزا بزنیم اون ویزا برای ورود هیچ مشکلی نداره. این رو قبلا عمران اشاره کرده ود و گفته بود که بپرسم. خلاصه این سوال رو که پرسیدم کمی خوشش اومد و یه لبخند ملیح هم تحویلم داد.
بعدش دیگه ما کاری نداشتیم از سفارت اومدیم بیرون و رفتیم دفتر ایران ایر که همون روبروی در سفارته و بلیط برگشت فردامون رو تایید کردیم.
کلیرنس من حدود 100 روز بعدش اومد ولی مال همسرم هنوز نیامده و منتظر آمدنش هستیم.