روز مصاحبه

[samad]

اگر در ایران زندگی میکنید و هیچ وقت بیش از 6 ماه خارج از ایران نبودید، نمی خواهند.

[Masoud]

دوستان عزیز من و خانمم امروز در ابوظبی مصاحبه داشتیم و همه چیز شکر خدا به خوبی پیش رفت، ما به کلیرنس نیاز داریم ولی بهمون گفتند که بین 1 تا 5 روز دیگه وب سایت را برای جواب کلیرنس چک کنید. آقایی که ما را به ابوظبی برد گفت که روز گذشته دو تاکیس لاتاری ایرانی را به سفارت برده بوده که هر دو خانواده بدون کلیرنس ویزا را گرفته اند. از فرودگاه دوبی مینویسم و ظرف چند روز آینده مفصل تر جزییات را در فروم خواهم نوشت.

[samad]

تبریک میگم، امیدوارن هر چه زودتر جواب کلیرنس شما هم بیاد.

[sasaj58]

مسعود عزیز
بهتون تبریک میگم و امیدوارم که هر چه زودتر کلیرنستون بیاد. خوش خبر باشی

[mahan]

سلام مسعودجان خیلی خوشحالم که اوضاع خوب و مرتبه. من هم الان آنکارا هستم .برای تصحیح مشکل ویزای همسرم. امروز رفتم سفارت.ساعت 12 ظهر رفتم ایستادم تا برای ساعت 1:30 نفر اول باشم. مدارک رو گرفتن و گفتن بشین. وقتی دیگه تقریبا به جز من کسی نمونده بود و کرکره ها یکی یکی کشیده می شد پایین یکی از کارمندها اومد و دوتا پاسپورت و دوتا بسته رو بهم داد که البته همه چیز اصلاح شده بود. حتما شمام با من مواقفین که اگر 2 ساعت دیگه هم می نشستم ارزششو داشت تا ایکنه بخوام بیام تو هتل منتظر UPS باشم. حالا اگر پرواز یکشنبه جا بده زودتر برمی گردم. خیلی خوشم اومد که وقوع اشتباه رو اینطوری جبران کردن. این چند روز گاهی با خودم فکر می کردم نکنه سیستم اداری تو آمریکا هم مثله مال خودمون باشه، ولی امروز دیدم نه ظاهرا همونطور که میشه حدس زد تفاوتهاشون خیلی بیشتر از شباهتهاشونه!

[Soheyla]

سلام آقا مسعود
به خاطر انجام مصاحبه تبریک می گویم و امیدوارم که هر چه سریعتر جواب کلیرنس تان هم بیاید.

[lili]

آقا مسعود تبریک می گم، امیدوارم زود ویزاتون رو هم بگیرید. ما هم مصاحبه مون ابوظبی یه. اگه نکته خاصی به نظرتون میاد که بدونیم بهمون لطفا بگین. مثلا اینکه سفارت ابوظبی از ایرانیها سوءپیشینه می‌خواد یا نه؟
موفق باشید.

[Masoud]

من و خانمم دو روز قبل از مصاحبه به دوبي رسيديم. روز اول آزمايشهاي پزشكي را در پلي كلينيك كه خيلي نزديك به سيتي سنتر هست انجام داديم. براي پرونده پزشكي 3 عكس و براي سفارت دو تا نياز هست، پس حداقل 5 تا عكس همسان بايد داشته باشيد. ما 4 تا داشتيم و در مدتي كه منتظر دريافت جواب آزمايشها بوديم در عكاسي ديجيتال سيتي سنتر يك سري جديد عكس گرفتيم. جواب آزمايشها و عكس قفسه سينه 2 ساعته حاضر شد و با اينكه ركورد واكسنهامون تكميل بود و حتي از دكترمون در آمريكا نامه سلامت آورده بوديم مجبور شديم واكسن ديفتري،كزاز و سياه سرفه را كه از فوريه به بعد اجباري شده بزنيم. هزينه هر دو نفر 1100 درهم شد. در كلينيك يك آقاي ايراني به اسم آقاي ميرزايي با ما سلام عليك كرد و پرسيد آيا براي كار سفارت اومديد؟ بعد گفت كه كارش اين هست كه متقاضيان ويزا را هر روز مي بره ابوظبي و منتظر ميشه كارشون تموم بشه و برشون ميگردونه، به ازاي هر نفر هم 150 درهم ميگيره. هزينه تاكسي از اين بيشتر ميشه بنابراين ما ازش خواستيم كه سراغ ما بياد و شماره موبايل اعتباري را كه از اتصالات دوبي گرفته بوديم بهش داديم. صبح ساعت يك ربع به 5 زنگ زد بيدارمون كرد و 5 به اتفاق دو نفر ديگه كه براي گرين كارت از طريق فاميلي آمده بودند راهي ابوظبي شديم. آقاي ميزايي گفت كه روز قبل دو تا خانواده را براي لاتاري برده بوده به سفارت و هر دو بدون كليرنس ويزا گرفتند. ساعت شش و نيم دم سفارت بوديم و نفر دوم. ساعت هفت و ربع در را باز كردند و هفت و نيم بعد از بازرسي وارد شديم و شماره گرفتيم. از ساعت هشت و نيم شروع به صدا زدن شماره ها كردند و يك خانم جوان ايراني به فارسي مدارك را از ما خواست. خوشبختانه همه چيز تكميل بود، پول را واريز كرديم (دقت كنيد كه فقط درهم يا كرديت كارت قابل قبول هست) و منتظر شديم. با اينكه شماره ما 2 بود خيليهاي ديگه قبل از ما صدا زده شدند و كارشون انجام شد. ما تنهاي كيس لاتاري اون روز بوديم و ساعت 1 ما را صدا زدند. يك آقاي آمريكايي به انگليسي از ما خواست كه قسم بخوريم همه چيزهايي كه در فرم نوشته ايم درست است. ما درخواست اصلاح بعضي موارد را داشتيم كه فرمها را به ما برگرداند و گفت كه هر چيزي كه لازم هست را درست كنيد. انگشت نگاري ديجيتالي شديم، قسم خورديم و امضا كرديم و بعد از من خواست كه بنشينم و خانمم كه برنده اصلي هست بمونه. به خانمم گفت كه شما به يك سري بررسي بيشتر نياز داريد، برگه آبي را به ما داد و گفت كه بين 1 تا 5 روز ديگه وب سايت را چك كنيد. تا حالا 4 روز كاري گذشته و خبري نشده. نكته خاص ديگري به ذهنم نميرسه. دسترسي خيلي محدود به اينترنت دارم و از جواب دادن پيامهاي خصوصي فروم فعلا معذورم، ولي اين تاپيك را چك خواهم كرد. با آرزوي موفقيت براي همه دوستان.

شماره تلفن آقاي ميزايي: 00971507843767 و اگر از دوبي تماس مي گيريد 0507843767

[Masoud]

آقا مسعود تبریک می گم، امیدوارم زود ویزاتون رو هم بگیرید. ما هم مصاحبه مون ابوظبی یه. اگه نکته خاصی به نظرتون میاد که بدونیم بهمون لطفا بگین. مثلا اینکه سفارت ابوظبی از ایرانیها سوءپیشینه می‌خواد یا نه؟
موفق باشید.

ممنون از تبريك، نكات مهم را در پست بالا نوشتم. از ايرانيها گواهي عدم سوء پيشينه نمي خواهند، ما براي اطمينان گواهي عدم سوء پيشينه از آمريكا هم گرفته بوديم كه گفتند لازم نيست، خودمون چك ميكنيم! با آرزوي موفقيت.

[lili]

مسعود جان ممنون از پاسخ مفصلت. ما هم همه مدارکمون آماده است به غیر از فرم ساپورت که اصلش رو برامون فرستادند ولی در بند 3 بجای اسم من که برنده اصلی هستم اسم همسرم رو نوشتند و در جدول پایینش اسم من رو به عنوان همراه. و دیگه اینکه دو صفحه رو در دو برگ جدا پرینت گرفتند که نمی دونم مشکل ایجاد می کنه یا نه. به هر حال خواستم برام اصلاح کنند و دوباره بفرستند.
یک مورد دیگه هم هست. همسرم به خاطر کار پدر و مادرش در پاکستان متولد شده ولی شناسنامه اش رو از کنسولگری ایران در اونجا گرفته و شناسنامه پاکستانی هم نگرفته. ولی دیدم که در نامه دوم که برای بچه ها اومده بود نوشته بودند کسانی که در کشوری غیر از محل سکونتشون به دنیا اومدند از آن کشور گواهی بیارند که من اصلا نمی دونم چطوری باید اینکارو بکنیم یا اصلا لازم هست یا نه. چون چیزی در اون کشور ثبت نشده.
موفق باشی

[mahan]

سلام رفقا با آرزوی بهروزی برای همگی
سفر دومی که به آنکارا داشتم با تجربه ی متفاوتی همراه بود که بلافاصله پس از برگشتنم من رو به فکر این انداخت که این تجربه رو هم با همه سهیم بشم. در این سفر من تنها بودم و باز هم در هتل ددمان اقامت داشتم. همونطور که می دونین این هتل و تعداد زیادی از هتلهای معروف آنکارا در محدوده ی نزدیک مرکز شهر واقع شده اند. خیابانهای اون منطقه عموما خیابانهای شلوغی هستند و پلیس هم متناوبا در اون حوالی دیده می شه ؛ خلاصه من در سفر اول و دوم احساس کردم که اون حوالی کاملا امن هست و می شه بدون نگرانی اونجا رفت و آمد کرد. اینبار یک روز حوالی ظهر داشتم برای خریدن چیزی تو خیابونهای اطراف هتل می گشتم و چون پیداش نمی کردم مجبور شدم که چندین بار مسیری رو برم و برگردم. سر یک چهار راه یک مرد ترک که کت شکوار مشکی پوشیده بود و روی یقه ش آرمی دیده می شد به ترکی بهم چیزی گفت و من چون نفهمیدم گفتم "وات" که اون هم بدونه من خارجی هستم و ترکی نمی دونم. دیگه چیزی نگفت و منم راهم رو ادامه دادم. چند قدم پایینتر یک نفر دیگه صدام زد که همونطور لباس پوشیده بود. انگلیسی نسبتا قابل فهمی حرف میزد. یکی از این آرمهای برجسته از جیبش در آورد و گفت که پلیسه و می خواد از من سوالاتی بپرسه. منم گفتم باشه. گفت کجایی هستی گفتم ایرانی. گفت بیا اونطرف خیابون و من رو به یک گوشه ی خلوت برد و پاسپورت من رو نگاه کرد و شروع کرد به گشتن کیف کمری من. گفتم مشکل چیه گفت از این اطراف چیزی خریدی گفتم نه. گفت ک نفر چیزی خریده و پول تقلبی داده. گفتم من نخریدم.گفت به ما گفتن شما مدام توی این خیابون رفتی و برگشتی. پولهای من چندجا بود از جمله توی یک پاکت توی کیف کمریم. بلافاصله توجهش جلب این پاکت شد و توشو نگاه کرد و گفت فقط با همین قدر پول اومدی یه کشور دیگه؟! منم گفتم بیشتر از این نیازم نبوده چون پول هتل و بلیط رو قبلا دادم. خلاصه یه کم دیگه گشت و گفت "دراگ" همراهت نداری؟ دروغ نمی گی؟ منم گفتم نه و کارت شناساییم رو درآوردم و گفتم من هیچ کار خلافی نکردم و نمی کنم.بازهم توی کیف پول و هرجا که می شد اسکناس گذاشت رو گشت و بعد از چند دقیقه گشتن و سوالهای عجیب گفت ببخشید وقتتون رو گرفتم و خواست که بره. من گفتم حالا که مشکلی نبود این آدرسو میتونی به من بگی؟ گفت آره از این طرف برو...
خیلی کلافه شدم. از اینکه اونقدر احساس بی پشتوانگی کردم. احساس می کردم اگر مشکل از اون جدی تر می شد واقعا من باید چیکار می کردم و آیا واقعا می تونستم مثلا به سفارت پشتگرم باشم...
رفتم و آدرس رو هم پیدا نکردم و عصبانی برگشتم هتل. فرداش تو لابی داشتم با یک آقای دوست داشتنی اهل شیراز و سیتیزن آمریکا گپ می زدم و این موضوع رو براش گفتم. وقتی حرفم به آخر رسید خودش و همسرش نفش راحتی کشیدن و گفتن خبر نداری چه شانسی آوردی. تو دو سه روزه گذشته از دو تا خانواده ی ایرانی تو همین خیابونهای اطراف هتل حدود 4500 دلار پول سرقت شده اون هم با بهانه ی پول تقلبی!!!!!
گفت یونیفرم پلیس داشت؟ گفتم نه ولی دوتاشون یکجور لباس پوشیده بودن. گفت وقتی آرم برجسته رو بهت نشون داد کارت شناسایی عکس دار هم داشت گفتم نه! یادم اومد که حتی آدرسی که به من داد هم اشتباهی بود و من بعدا آدرسو از هتل پرسیدم و معلوم شد که اشتباه گفته بود.
بماند که اون آقا و خانم چقدر سربه سرم گذاشتنو سعی کردن از ناراحتی بیرون بیارنم ولی من خیلی کلافه شدم از این که حالا دیگه نمی دونستم آیا اینها پلیس بودن یا دزد! خوب که فکر کردم دیدم انگار منطقی تر اینه که بپذیرم اینها دزد بودن. یونیفرم پلیس نداشتن، کارت شناسایی نشون نداد، من رو به گوشه ی خلوتی برد، هیچ جا رو نگشت به جر کیف کمری و کیف پول و جیبها یعنی مشخصا دنبال پول بود. و اینکه پرسید چرا اینقدر کم پول داری نشونه ی این بود که ناراحته که من چرا کم پول همراهمه.البته من دلارهام کم بود حدود 200 دلار ولی حدود 500 لیره هم همراه داشتم ولی توجهش رو جلب نکرد. شاید به قول همون آقایی که گفتم: گذاشته ماهی کوچیکه بره تا ماهی بزرگارو بگیره!!! باید بگم خیلی خوش شانس بودم که گذشته از پول طرف هدفش سرقت پاسپورتم نبود...
همه ی این توضیحارو دادم تا همه رفقا بیشتر مراقب باشت و این رو به هرکس که راهی آنکاراست بگن چون خیلی از افرادی که میان آنکارا واسه کار سفارت هیچ آشنایی با این سایت ندارن. رساندن این اطلاعات به دیگران می تونه برای هموطنان دیگه هم کمک کننده باشه. شاید بهتره در ذهن داشته باشیم که ترکیه اگرچه امن تر از گذشته به نظر میاد ولی به هر حال کشوریه که همیشه موضوع سرقت در موردش مطرح بوده و الان هم هست.بنابراین ضمن اینکه نگرانی بی مورد لزومی نداره ولی بهتره مراقب باشیم.بر این اساس چند پیشنهاد دارم برای رفقا که شاید کمک کننده باشه :
1.سعی کنید پول و مدارک مهم رو همراه خود بیرون نبرید به خصوص اگر هتل امنی کرایه کردید که صندوق امن داره بهتره پاسپورت و مدارک و پولهاتون رو توش بگذارین. فوقش اگر پلیس پاسپورتتون رو خواست میگین هتله و اگر پلیس واقعی هستن این فرصت رو بهتون می دن که از هتل بردارین و نشون بدین.
2.سعی کنید تنها در خیابانها تردد نکنین
3.به شدت از مکاتهای خلوت و دور بپرهیزید
4.ترجیح داره ظاهرتون خیلی توریستی نباشه. توجه این آدمهارو ظاهر من که کوله و کیف کمری داشتم و تنها بودم جلب کرد
5. اگر کسی با لباس شخصی به عنوان پلیس جلوتونو گرفت آرامشتون رو حفظ کنید و بخواهید که کارت شناساییش رو نشون بده و اونو کامل چک کنید.
مسعودجان اگر صلاح میدونی ترتیبی بده که همه ی اعضا از موضوع خبردار بشن چون بازم فکر می کنم موضوع خیلی مهمیه که بهتره هرکس راهی آنکاراست ازش خبر داشته باشه.اگر از رفقا کسی می تونه ابوظبی و آنکارا رو از نظر امنیت و مسایل دیگه مقایسه کنه فکر کنم می تونه موضوع کارآمدی باشه برای دوستانی که می خوان محل مصاحبه شون رو انتخاب کنن. امیدوارم برای هیچیک از هموطنا مشکلی پیش نیاد.
ارادت.

[shiva]

سلام آقا ماهان و خیلی ممنون از هشدارهایتان
اتفاقا من هم که در آنکارا مصاحبه داشتم شنیدم چند نفر ایرانی از هتل برای گردش به خیابانهای اطراف رفته بودند که البته این چند نفر حدودهای ساعت 11 یا 12 شب به بیرون از هتل رفته بودند که در همان خیابانهای هتل ددمان افرادی به همین شکل که شما گفتید خودشان را جای پلیس زده بودند و به این ترفند پولهایشان را به نحوی سرقت کرده بودند و یکی از آن چند نفر ایرانی گفته بوده که پولها و مدارکم در هتل هست و آن سارقان به دنبال آن شخص تا دم در هتل رفته بوده و وقتی آن طرف مدارک و پولهایش را از داخل اتاقش می آورد می بیند که آن سارق غیب شده و همان لحظه متوجه می شوند که اینها پلیس نبودند بلکه دزد بودند و به این ترفند پولهای ایرانیها را می زنند ولی من فکر می کردم چون اینها در نصف شب به بیرون رفته اند این اتفاق برایشان افتاده ولی حالا می بینم که حتی در روز هم ممکن هست چنین افرادی در آنجا باشند آقا ماهان آیا شما به مکان خلوتی رفته بودید که این اتفاق افتاد؟

[godthegreat]

سلام،
پليس هاشون هم دست كمي از بقيه شون ندارند. من را بعد از اينكه سراغ نمازخونه را در ترمينال ازمير گرفتم حدود 1 ساعت نگه داشتند و ازمن در مورد سياست و اينكه چرا اومدي اينجا پرسيدند. البته زمان خاتمي بود الان كه ديگه حتما" بدتر شده. دم مرز هم كه همه پولم را چند نفر ديگه زدند.

[mahan]

حتی در روز هم ممکن هست چنین افرادی در آنجا باشند آقا ماهان آیا شما به مکان خلوتی رفته بودید که این اتفاق افتاد؟

شیواجان من در روز روشن و در یکی از شلوغ ترین ساعتها و مکانها با این موضوع روبرو شدم.

[lili]

سلام،
در سایت سفارت ابوظبی نوشته شده که روزهای کاری برای صدور ویزا یکشنبه دوشنبه سه شنبه و پنج شنبه است. دوستانی که ابوظبی مصاحبه داشتند به این موضوع برخورد کردند که ویزاشون حاضر باشه ولی سفارت باز نباشه و مجبور باشند بیشتر اونجا بمونند؟ یک مقدار برای تعیین بلیط برگشت مردد هستم.
ممنون