ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
اینجا پلیس هایش همه کار می کنند و از جریمه رانندگی گرفته تا تعقیب و گریز مجرم و یا جدا کردن زن و شوهری که دعوا می کنند. فقط یک پلیس های مخصوصی هستند که کارشان جریمه کردن ماشین های پارک شده است. ماشین آنها مثل پت پستچی است و ظاهرا هیچ اختیاری جز نوشتن برگ جریمه برای ماشین های پارک شده ندارند. یک چوب هم دستشان است که مثل چوب گلف می ماند و سر آن گچ دارد و در حال رانندگی توسط آن روی لاستیک ماشین ها علامت می گذارند. مثلا اگر ماشین ها در یک مکانی دو ساعت محدودیت پارک دارند او هر دو ساعت یک بار از آنجا می گذرد و اگر گچ علامت گذاری شده خودش بر روی لاستیک باشد می فهمد که او بیشتر از دو ساعت پارک کرده است و جریمه اش می کند.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 21
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: May 2011
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
از دوستانی که سابقه تماس با 911 را داشتند خواهش میکنم در این رابطه تجربیاتشون در اختیار دیگران قرار دهند.
آیا برای طرح شکایت باید به همون اداره پلیس رفت یا اونجا هم مثل ایران دادسرا داره که اول باید بریم دادسرا؟
زندگی یعنی بخند، هر چند که غمگینی
ببخش، هر چند که مسکینی
فراموش کن، هر چند که دلگیری
این گونه بودن زیباست، هر چند که آسان نیست.
ارسالها: 1,064
موضوعها: 57
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
59
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
برای تماس با 911 می تونید ازشون بخواهید براتون مترجم وصل کنند.
مواقع اورژانسی وقت زبان یاد گرفتن با آزمون و خطا نیست.
از کل آمریکا که تماس بگیرید فقط کافیه اولش بگید
I want Farsi interpreter
ارسالها: 21
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: May 2011
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با عرض سلام
مطلبی نوشته شده توسط یکی از ایرانیان مقیم کانادا در وبلاگ شخصی ایشون دیدم گفتم شاید با بحث 911 بی ربط نباشه حیفم اومد اینجا قرار ندم:
قبلا” گفته بودم که تا حالا چندین بار شب تا صبح در گاراژ منزلمان باز مانده و خوشبختانه مشکلی پیش نیامده . در چاتام بیشتر خانه ها چفت و بست درست و حسابی ندارند اما خیلی از منازل دزد گیر و زنگ خطر نصب کرده اند که خیالشان راحت باشد و بیشتر این دزد گیر ها به مرکز پلیس وصل است که اگر خبری شد سریعاً اقدام لازم را به عمل آورند . خیابان ما هم در منطقه ی امنی واقع شده وگرنه در هر شهری خلافکار پیدا می شود. خلاصه این که تا حالا ما شانس آورده ایم . البته دیده ام که بچه ها در خیابان و جلوی مغازه ها دوچرخه هایشان را قفل می کنند و در کلاس هم گاهی صحبت دوچرخه دزدی می شود. اما چرا یک مرتبه یاد امنیت افتادم؟
چند هفته قبل سمینار آشنایی با پلیس در کلاس برگزار شد و یک افسر پلیس خوش قد و بالا آمد و در مورد وظایف پلیس و ماموریت ها و بخشهای مختلف سازمانشان سخنرانی کرد و به سوالات دوستان جواب داد هفته بعدش رفتیم و از اداره پلیس بازدید کردیم . افسری آمد و بعد از توضیحات مفصل قسمتهای مختلف را نشانمان داد. ضمن بازدید از مرکز ناین .وان . وان - ۹۱۱ هم بازدید کردیم ( قبلاً گفته ام که اینجا شماره ی تلفن را تک تک می گویند) این مرکز کارش مثل ۱۱۰ خودمان است اما غیر از خدمات پلیسی کارهای مربوط به اعزام آمبولانس و آتش نشانی را هم به عهده دارد. کافیست به این شماره اعلام آتش سوزی و کمک و یا درخواست آمبولانس نمایید و یا حتی بدون هیچ صحبتی ارتباط قطع شود. اگر روز باشد ممکنست آن مرکزاز روی ID تلفن بلافاصله زنگ بزند که چه شده؟ ولی بیشتر مواقع مخصوصاً شبها چون شهر ما کوچک است بعد از سه چهار دقیقه سر و کله ی ماشین پلیس و آمبولانس و آتش نشانی پیدا می شود. حالا اگر این شماره اشتباهاً گرفته شده باشد و خوشبختانه اتفاق بدی رخ نداده باشد پلیس ول کن ماجرا نیست سوالات مختلف که نکند خانم وآقا دعوایشان شده و یا بچه کتک خورده و زنگ زده از هر کدام جدا جدا سوالاتی می کند وماجرا ختم به خیر میشود. در مورد دزد گیرهم همین طور است اگر به اداره پلیس وصل باشد و بیایند اما خبری نباشد و در اثر بی دقتی آلارم به صدا در آمده بوده تا دو بار مسئله ای نیست بر می گردند اما اگر تکرارشد بار سوم صد دلار جریمه ودفعه بعد دویست دلار و بعد هم ممکنست تا یک سال نسبت به تماس های این شماره بی خیال شوند.
بهر حال بازدید جالبی بود . در این بازدید تعداد نفرات وتجهیزات و ماشینهای پلیس توجهم را جلب کرد چون به نظرم آن همه تجهیزات برای شهر چاتام خیلی زیاد بود. شاید به همین خاطرست که امنیت برقرار می باشد. در مرکز پلیس ما از سلولهای بازداشتگاهشان هم دیدن کردیم حدوداً پانزده بیست سلول در چند راهرو وجود داشت که همه خالی بودند. نمی دانم بخاطر حضور ما خلافکاران را به جای دیگری منتقل کرده بودند یا آنها را به دادگاه اعزام شده بودند و یا نه واقعا امنیت بر قرار است. من از افسر راهنما پرسیدم که معمولا جرم بازداشتی ها چیست که جواب داد بیشتر مربوط به درگیری های خانوادگی است. مردی زن یا بچه اش را کتک زده و یا خانم شوهر زن ذلیلش را کتک زده و بیشتر شبهای تعطیل هم بازداشتگاه میزبان رانندگان سرخوش از ب ا د ه می باشد. در مورد جنایت پرسیدم گفت پنج سال است که در چاتام هیچ اتفاق جنایی رخ نداده. در این بازدید از امنیتی که بر شهر حاکم است خوشحال شدم اما از آن روز به بعد شبها قبل از خواب در گاراژ و پنجره ها را کنترل می کنم. به هر حال کار از محکم کاری عیب نمی کند.
همیشه شاد و همیشه خوش باشید
برگرفته از سایت
http://www.mohajeran.ca
زندگی یعنی بخند، هر چند که غمگینی
ببخش، هر چند که مسکینی
فراموش کن، هر چند که دلگیری
این گونه بودن زیباست، هر چند که آسان نیست.
ارسالها: 221
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
صاحبخونه ما یه ماشین ون داشت که همیشه جلوی خونه پارک می کرد و چندین ماه بود که استارت نخورده بود . یه روز ظهر ماشین رو از جلوی خونه دزدیده بودن . اینها به پلیس زنگ زدن و به دلیل اینکه بحث اورژانسی نبوده ، پلیس نیم ساعت دیگه اومد و کلی سوال و جواب کرد و صورت جلسه کرد و یه فرم به اینها داد و گفت شما لازم نیست هیچ کاری بکنید و برای اطلاع گرفتن لازم نیست تماس بگیرید و گفت که به محض گرفتن خبر ، خودشون تماس می گیرن . حدود یه هفته دیگه پلیس ماشین شون رو توی شهر خودمون در یه منطقه ای نه چندان دور کنار خیابون پیدا کرده بود و توسط جرثقیل به یه پارکینگ انتقال داده بودن که اینها مجبور شدن چند صد دلار خرج جرثقیل رو بدن و برن ماشینشونو تحویل بگیرن . بعد از اون جریان چندین بار دیدم که ماشین پلیس میاد کوچه ما و دور و بر رو بررسی می کنه .
چند روز بعد از اون جریان ، من صبح زود داشتم از خونه میرفتم بیرون که دیدم بیرون یه ماشینی پارک کرده و یک نفر توش نشسته و داره داخل ماشینو می گرده و مرتب داره به خونه ای که جلوش پارک کرده نگاه می کنه ! من هم یکمی شک کردم و هم اینکه خواستم این 911 رو یه امتحانی کرده باشم . زنگ زدم یه خانم خیلی محترمانه جوابم رو میداد . جریان رو بهش توضیح دادم و گفتم که مطمئن نیستم که اون مرد که داخل ماشینه صاحبشه یا اینکه داره دزدی میکنه . خلاصه یکمی ازم توضیحات گرفت و بعدش اش هم بابت تماس تشکر کرد و گفت اگه باز موارد مشکوک دیدم باهاشون تماس بگیرم بعدش من رفتم بیرون و نفهمیدم چی شد . وقتی برگشتم خونه و جریان رو به صاحبخونه مون تعریف کردم زن و شوهر دوتایی زدن زیر خنده چون اون ماشین سرویس مدرسه بچه همسایه بوده و منتظر بچه بوده و به این خاطر مرتب به خونه نگاه میکرد.....
مهاجرت و زندگی در غربت برای انسان ، مانند فردی است که در جاده های وطن خود رانندگی می کرده و حال او را به اقیانوس انداخته اند ! باید اتومبیل خود را تبدیل به قایق کند تا نجات یابد...
ارسالها: 221
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-05-31 ساعت 10:59
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-05-31 ساعت 11:31 توسط farzad24.)
همچنین شما می تونین با مراجعه به وبسایت پلیس منطقه تون ، به اطلاعات آماری جالبی در مورد جرم ها دسترسی داشته باشین و هم اینکه می تونین به صورت آنلاین یک جرم رو گزارش کنین . راستش همین امروز بعد از ظهر من موبایلم رو توی محل کار گم کردم و چند دقیقه پیش با 911 تماس گرفتم و پرسیدم آیا لازمه که من گم شدن یا دزدیده شدن موبایل رو به شما گزارش کنم تا اگه یه وقت سوئ استفاده ای شد ، از یقه ما نگیرن !!!! که بهم گفت برو آنلاین ریپورت کن
که این هم آدرس مربوط به دپارتمان پلیس شهر ما هستش : http://www.sjpd.org
مهاجرت و زندگی در غربت برای انسان ، مانند فردی است که در جاده های وطن خود رانندگی می کرده و حال او را به اقیانوس انداخته اند ! باید اتومبیل خود را تبدیل به قایق کند تا نجات یابد...
ارسالها: 221
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-06-01 ساعت 19:43
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-06-02 ساعت 07:06 توسط farzad24.)
(2011-06-01 ساعت 00:34)shahrzad_a نوشته: (2011-05-31 ساعت 10:33)farzad24 نوشته: چند روز بعد از اون جریان ، من صبح زود داشتم از خونه میرفتم بیرون که دیدم بیرون یه ماشینی پارک کرده و یک نفر توش نشسته و داره داخل ماشینو می گرده و مرتب داره به خونه ای که جلوش پارک کرده نگاه می کنن ! من هم یکمی شک کردم و هم اینکه خواستم این 911 رو یه امتحانی کرده باشم . زنگ زدم یه خانم خیلی محترمانه جوابم رو میداد . جریان رو بهش توضیح دادم و گفتم که مطمئن نیستم که اون مرد که داخل ماشینه صاحبشه یا اینکه داره دزدی میکنه . خلاصه یکمی ازم توضیحات گرفت و بعدش اش هم بابت تماس تشکر کرد و گفت اگه باز موارد مشکوک دیدم باهاشون تماس بگیرم بعدش من رفتم بیرون و نفهمیدم چی شد .
اونوقت چیو می خواستین امتجان کنین شما که گذاشتین رفتین ؟ نفهمیدین اومدن بالاخره یا نه ؟ بعد ماشین دزدیده شدن مورد اورژانس نیست ؟ خوب تا هنور تو خیابونه و تیکه تیکه نشده باید پیدا شه دیگه نه ؟
دوست عزیز من می خواستم زنگ زدن به 911 رو امتحان کنم و اگه پلیس میومد دو تا حالت داشت یا اینکه طرف مجرم از آب در میومد و یا صاحب ماشین ! چون محل زندگی ما شدیداً خلوت هستش ، من اگه می موندم معلوم بود که کار منه و در هر دو حالت برای من خوب نبود .
بعد در مورد دزدیده شدن ماشین صاحبخونه مون هم بهتون عرض کنم که خیر حالت اورژانسی نیست ، حداقل پلیس اینجا اینطوری برخورد میکنه ! اگه عاقلانه هم به این مسئله نگاه کنیم اورژانسی نیست ! چون وقتی از در خونه شما کسی ماشینتونو دزدیده رفته ، دیگه حادثه اتفاق افتاده و تموم شده و بعد اون دیر یا زود اومدن پلیس برای پرسیدن سوالات از شما و نوشتن صورتجلسه زیاد فرقی نخواهد کرد و ممکنه همون لحظه که شما دزدیده شدن ماشینتون رو بهشون اعلام می کنین ، اونها به گشت هاشون در اون منطقه گزارش کنن و به دنبال ماشین باشن ، نه اینکه آژیر کشان بیان در خونه شما ! و طبق فرمایش شما تیکه تیکه شدن ماشین صورت گرفته باشه یا خیر ، به هر حال دیگه در خونه شما نیست . شاید هم اینها اشتباه می کنن و شما راست می گین
بازم اگه از این تیپ سوالات داشتین لطفاً پیغام خصوصی بفرستین تا با جزئیات بیشتری براتون توضیح بدم و این تاپیک مفید بودنش رو از دست نده !
مهاجرت و زندگی در غربت برای انسان ، مانند فردی است که در جاده های وطن خود رانندگی می کرده و حال او را به اقیانوس انداخته اند ! باید اتومبیل خود را تبدیل به قایق کند تا نجات یابد...
ارسالها: 358
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 358
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
به نظر من بزرگ ترین مزیت امریکا نسبت به اروپا تنوع فرهنگی و نژادی است. مثلا شما یک امریکایی را می بینید که فکر می کنید همین دیروز از یکی از مزارع ترکمن صحرا آمده است و یا یک امریکایی دیگر شبیه بروس لی است یک امریکایی مو هویجی است و دیگری وایکینگ و یک امریکایی دیگر هم ذغال سوخته. آنقدر تنوع فرهنگی و نژادی در امریکا زیاد است که شما به عنوان یک مهاجر خودتان را در میان آنها تافته جدا بافته نمی بینید.
فقط یک مقداری انگلیسی حرف زدن ما تابلو است و باعث می شود که بفهمند ما خارجی هستیم اگرنه از دید امریکاییان هر موجود دو پایی که در امریکا باشد و انگلیسی را مثل خودشان صحبت کند امریکایی است.
ولی در اروپا گمان نمی کنم این طور باشد و بر اساس گفته کسانی که در کشورهای اروپایی زندگی کرده اند یک خارجی به خاطر قیافه ظاهری و رنگ مو و چشم و پوست خود همیشه خارجی می ماند.
با آرزوی موفقیت برای شما