درود
از اونجایی که این انجمن یکی از علتهای انتخاب کشور گرجستان جهت اخذ اقامت بود، احساس کردم باید نظر و دیدگاه خودم رو در مورد این کشور، طی یک هفته اقامتم بیان کنم.
از نظر زیبایی، آرامش و امنیت، هر آنچه که توسط اساتید گفته شده، تایید میشه. همچنین در خصوص ایرانیانی که در امور خدماتی(ثبت شرکت، اجاره و خرید و فروش منزل،...) مشغول بکار هستند، کاملن تایید میشه که جمیعن کلاهبردار هستند و یا شاید کلاهبردارهاش به پست من خوردن. ولی یک نکته اینکه تمامی ایرانیانی که در خیابان ها مغازه ی کارچاق کنی دارند رو رفتم و هرکدومشون به سبک خاصی بقیه رو کلاهبردار میدونه. کلن خیلی جالبن و به هر طریق ممکن میخوان اعتماد رو جلب کنن(در مواردی خیلی از کارها رو به رایگان براتون وقت میزارن اما بعدش حتمن تلافی میکنن)... امنیت هم در این کشور تا زمانی معنی داره که با ایرانی ها ارتباط نداشته باشی.
نمیدونم چرا اما بالای 80 درصد از توریستهای ایرانی عازم به این کشور از نوع درجه 8 اونم دو موتوره هستند. (کلامم رو واضح میگم و امیدوارم به کسی برنخوره چون میخوام دید واقعی داشته باشید) فکر کنید با شورت و عرق گیر تو لابی هتل نشسته و بوی گند عرقش تمام محیط رو پر کرده بعدش هر دختری هم رد میشه با اون دندون های به رنگ خورشید که میخواد غروب کنه، نیشخند بزنه و بلافاصله یه سوت بلبلی و یه چشمک اقدس کش نثار طرف کنه. بعد بلند داد بزنه ایرانی ، مانی(پول)..... و 3 روز از مسافرتت بخاطر تفکر از این اتفاق و حس تنفر از هموطن خواندن خودت با چنین حیوانی!!!!!، گند بخوره بره.
بگذریم... نکته ی جالبی که دیدم، سایز سگهای ولگرد بود که اکثرا با گربه هاشون هم اندازه هستند
گدا تا دلتون بخواد بوفور یافت میشه. و نکته ی دیگه اینکه درخواست یک نخ سیگار کاری بسیار عادیه. یعنی طی این یک هفته بالای 30 نفر به پست من خورد که من هم نه تو دهنم نیست متاسفانه
سیگار کشیدن، تقریبا همه جا آزاده(رستوران، تاکسی،...) و خودشون هم خیلی سیگار میکشن.
بیشترین نیروی کار مربوط به زنانشون هست. در واقع زنها بیشتر از مردها مشغول بکار هستند و تا جایی که به چشم میخورد احساس میکنم جمعیت زنانشون بسیار بالاتر از مردانشون باشه.
معمولا دخترها در سن پایین یعنی قبل از 20 سالگی ازدواج میکنن و عاشق بچه دار شدن هستند. که البته شنیدم طلاق هم بسیار رایجه. ضمنا خیلی کم پیش میاد که مردها به همراه زنهاشون برای قدم زدن(کلن تفریح) با هم دیده بشن. مردهاشون یه تعصب خاص سنتی دارن. برای همین به توریستهایی که مثلا گوشواره به گوش دارن یا تتوی زیادی دارن .... به یه چشم دیگه نگاه میکنن.
کسب درآمد در فصول توریستی میتونه خوب باشه. و در بقیه فصول به نظرم هیچ کاری بهتر از کار ساختمانی نیست.
حساب بانکی با ویزای توریستی، تا جایی که من تحقیق کردم تنها یک بانک اون هم بانک جورجیا هست که باز میکنه و برای من ظرف 3 روز انجام شد با هزینه ی نزدیک به 37 دلار بعلاوه یک 50 دلار که باید به عنوان دپازیت پیش بانک بمونه تا وقتی که بخوای حسابت رو ببندی و بهت برگردونن
این ملت عاشق توریست هستند و بهشون بسیار احترام میزارن پس باید وظیفه ی خودمون بدونیم که بهشون احترام بزاریم.
در آخر یک خاطره بگم: در باتومی یک اتاق 3 تخته خوابه اجاره کردم که حمام و دستشویی مشترک داشت(با چند تا توریست دیگه) به قیمت شبی 50 لاری. یکبار بعد از استحمام فراموش کردم که شامپو رو با خودم به اتاق ببرم و بعد از حدود یک ساعت رفتم و دیدم نیست. به صاحبخونه(یه پیرمرد نازنین) جریان رو گفتم. خیلی ناراحت شد و بدون اینکه بهم بگه رفت برام یه شامپو خرید و آورد و اجاره ی روز آخرم رو هم ازم نمیگرفت که به زور بهش دادم.
اگر شده حتی چند کلمه ی ساده مثل سلام و خداحافظی و تشکر رو یاد بگیرین و در طول سفر استفاده کنید، خیلی خوششون میاد.
امیدوارم 6 ماه دیگه که انتخابات ریاست جمهوریشون هست، یک رئیس جمهور لایق مثل فعلی سرکار بیاد
ببخشید پرحرفی کردم اما گفتنی ها از این کشور تمامی نداره
از اونجایی که این انجمن یکی از علتهای انتخاب کشور گرجستان جهت اخذ اقامت بود، احساس کردم باید نظر و دیدگاه خودم رو در مورد این کشور، طی یک هفته اقامتم بیان کنم.
از نظر زیبایی، آرامش و امنیت، هر آنچه که توسط اساتید گفته شده، تایید میشه. همچنین در خصوص ایرانیانی که در امور خدماتی(ثبت شرکت، اجاره و خرید و فروش منزل،...) مشغول بکار هستند، کاملن تایید میشه که جمیعن کلاهبردار هستند و یا شاید کلاهبردارهاش به پست من خوردن. ولی یک نکته اینکه تمامی ایرانیانی که در خیابان ها مغازه ی کارچاق کنی دارند رو رفتم و هرکدومشون به سبک خاصی بقیه رو کلاهبردار میدونه. کلن خیلی جالبن و به هر طریق ممکن میخوان اعتماد رو جلب کنن(در مواردی خیلی از کارها رو به رایگان براتون وقت میزارن اما بعدش حتمن تلافی میکنن)... امنیت هم در این کشور تا زمانی معنی داره که با ایرانی ها ارتباط نداشته باشی.
نمیدونم چرا اما بالای 80 درصد از توریستهای ایرانی عازم به این کشور از نوع درجه 8 اونم دو موتوره هستند. (کلامم رو واضح میگم و امیدوارم به کسی برنخوره چون میخوام دید واقعی داشته باشید) فکر کنید با شورت و عرق گیر تو لابی هتل نشسته و بوی گند عرقش تمام محیط رو پر کرده بعدش هر دختری هم رد میشه با اون دندون های به رنگ خورشید که میخواد غروب کنه، نیشخند بزنه و بلافاصله یه سوت بلبلی و یه چشمک اقدس کش نثار طرف کنه. بعد بلند داد بزنه ایرانی ، مانی(پول)..... و 3 روز از مسافرتت بخاطر تفکر از این اتفاق و حس تنفر از هموطن خواندن خودت با چنین حیوانی!!!!!، گند بخوره بره.
بگذریم... نکته ی جالبی که دیدم، سایز سگهای ولگرد بود که اکثرا با گربه هاشون هم اندازه هستند
گدا تا دلتون بخواد بوفور یافت میشه. و نکته ی دیگه اینکه درخواست یک نخ سیگار کاری بسیار عادیه. یعنی طی این یک هفته بالای 30 نفر به پست من خورد که من هم نه تو دهنم نیست متاسفانه
سیگار کشیدن، تقریبا همه جا آزاده(رستوران، تاکسی،...) و خودشون هم خیلی سیگار میکشن.
بیشترین نیروی کار مربوط به زنانشون هست. در واقع زنها بیشتر از مردها مشغول بکار هستند و تا جایی که به چشم میخورد احساس میکنم جمعیت زنانشون بسیار بالاتر از مردانشون باشه.
معمولا دخترها در سن پایین یعنی قبل از 20 سالگی ازدواج میکنن و عاشق بچه دار شدن هستند. که البته شنیدم طلاق هم بسیار رایجه. ضمنا خیلی کم پیش میاد که مردها به همراه زنهاشون برای قدم زدن(کلن تفریح) با هم دیده بشن. مردهاشون یه تعصب خاص سنتی دارن. برای همین به توریستهایی که مثلا گوشواره به گوش دارن یا تتوی زیادی دارن .... به یه چشم دیگه نگاه میکنن.
کسب درآمد در فصول توریستی میتونه خوب باشه. و در بقیه فصول به نظرم هیچ کاری بهتر از کار ساختمانی نیست.
حساب بانکی با ویزای توریستی، تا جایی که من تحقیق کردم تنها یک بانک اون هم بانک جورجیا هست که باز میکنه و برای من ظرف 3 روز انجام شد با هزینه ی نزدیک به 37 دلار بعلاوه یک 50 دلار که باید به عنوان دپازیت پیش بانک بمونه تا وقتی که بخوای حسابت رو ببندی و بهت برگردونن
این ملت عاشق توریست هستند و بهشون بسیار احترام میزارن پس باید وظیفه ی خودمون بدونیم که بهشون احترام بزاریم.
در آخر یک خاطره بگم: در باتومی یک اتاق 3 تخته خوابه اجاره کردم که حمام و دستشویی مشترک داشت(با چند تا توریست دیگه) به قیمت شبی 50 لاری. یکبار بعد از استحمام فراموش کردم که شامپو رو با خودم به اتاق ببرم و بعد از حدود یک ساعت رفتم و دیدم نیست. به صاحبخونه(یه پیرمرد نازنین) جریان رو گفتم. خیلی ناراحت شد و بدون اینکه بهم بگه رفت برام یه شامپو خرید و آورد و اجاره ی روز آخرم رو هم ازم نمیگرفت که به زور بهش دادم.
اگر شده حتی چند کلمه ی ساده مثل سلام و خداحافظی و تشکر رو یاد بگیرین و در طول سفر استفاده کنید، خیلی خوششون میاد.
امیدوارم 6 ماه دیگه که انتخابات ریاست جمهوریشون هست، یک رئیس جمهور لایق مثل فعلی سرکار بیاد
ببخشید پرحرفی کردم اما گفتنی ها از این کشور تمامی نداره