کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
چرا امريكا؟
@saied عزیز
اولا شما لطف دارین. در ادامه میگم که پستهای دوستان پیشکسوت مثل ارش- لیلی- شهرزاد- کاوش-- و غیره به نظر خودم بار مثبت تری دارن و همینجا تشکر ازشون دارم چون مطالب رو میخونم ولی دکمه تشکر من اکثرا کار نمیکنه ! و نمیدونم چه اشکالی داره.
اما اول بگم از تجسم قشنگ شما علی رغم اینکه به عکس خودم بود ! (اینو بچه های دالاس میدونن و کلی هم بهم خندیدن لابد !) اما شاید جلوه ای از بخشی از شخصیت من باشه . اما اینو بگم که ادمی سمج (به گواه خانم صابخونه/مدیر امریکایی من که 4 ماهه با من درگیری داره و نمیتونه ناک اوتم کنه ! که البته 3 برابر یک7 خط وطنی کار کرد داره و در این امریکاییها استثناست!)هستم و در کار خودم بسیار جدی و پیگیرم (البته در حوزه کاری فقط) همین هم باعث شده که فعلا کارم رو تو ایران حفظ کنم و موافقت بشه که از راه دور کار رو به سرانجام برسونم . خوبیش اینه که تا مدتی از حیث درامد و کار کمتر در مضیقه ام ولی خب با گرفتاری زیادی که دارم و بعد خانوار ! و مسئولیتهای جانبی هنوز نشده که بازار کار اینجا رو اونطور که دلم میخواد بشناسم و تحقیق کنم.(راستی ما 1 ذره گوشت داشتیم ولی تو این 1 سال 15 پاندش پرید! )القصه
من هم مانند شما با این فرض نیامدم که جایی استخدام بشم چون میدونم که بازار کار تخصصی در اینجا برای من 1 درصد جوابگو هست چون عمر کاری من رو به انتهاست (یعنی زمان از 0 شروع کردن ندارم. و نمیخوام که داشته باشم غیر از کیس اجبار.) و تا بحال برای شغلی اپلای نکردم. ولی جمعبندی من این هست که بیزنسهای کوچک هم در امریکا موفق نبودن و نصف انقلابیون ! وال استریت بنا به امارها صاحبان یا کارکنان مشاغل کوچک بودن.
پس باز توصیه تکراری من این هست که اگر مایلید که پول زیاد هم بیارید عیبی ندارد چون برابری دلار و ریال عدم ضرر شما رو تضمین خواهد کرد (با این اوصاف ارز) ولی بکار گیری اون رو با احتیاط کامل انجام بدید چون اینجا هم ادم سودجو و منتظر استفاده کم نیست.
اصلا من شب عید که امدم تهرون میام 1 دست سرویس چینی که عیال منو کشته براش و اینجا قیمت خونه ! ازت میخرم و کلی هم داستان برات میگم در ضمن دیگه از من نمیترسی ! (به شرط مایه کاری!)
اما مطلبی که اول پستم گفتم در همین رابطه هست که به فکر افتادم که چرا بعضی از پستها رو علیرغم باور قلبی خودم طوری مطرح میکنم (خیلی جدی وار !) که مخاطب مجازی رو دچار ترس و دو دلی کنه. خب افرادی مثل من که ادعای تجربه دارن باید سیاست هم چاشنی کارشون باشه.
مثالی میزنم و اینکه مثلا مخاطب من خانم جوانی هست با بسیاری از محدودیتهای زندگی در وطن و چیزهایی که چنان او را از نیازهای فطری اش به زور دور میکنه که شاید برای من مذکر قابل درک و برابری نیست.
زنانی از کشور من که برای اینکه دیده شوند باید به پرداختن به ظاهر روی بیاورن و اکثریتی از انها مثلا ناخواسته به اعمال زیبایی روی بیارن که بگن ای ی ی ادمها ما هم اینجاییم و اسفا که جامعه و خصوصا مردهای ما این رو نمیفهمند و برداشت دیگری از اون دارند و این تبعیض چه ناگوار است. خب من چاره ای نمیبینم که به احترام تمامی این زنان مقاوم از جای خود برخیزم.
حال من واقع گرای جدی و سخت انگار در 1 پست بزنم که بله امریکا چنان است و دیگر سرزمین فرصتها نیست و البته که از نظر من نیست و اگر هست برای 95 درصد ادمها نیست و برای ان اقلیت به زودی و راحتی نیست و چندین و چند چیز دیگر که بنا به تجربه چندین ساله زندگی میدانم که بسیاری از مبانی موجود در این کشور و بطور عام مطابق انتظارات بسیاری از مهاجران نیست. ولی خب نیست که نیست ! به جهنم که نیست !
بسیاری از ما به دنبال سقفهای کوتاهتری از ارزوها اینجا امدیم و حالا که مثلا من در مقایسه با عزیز دیگری که با زندگی در وطن به سختی در مضیقه روحی بوده در شرایط بهتری بودم شروع میکنم و میخواهم به سقفهای بالاتری برسم و اگر این رو به همه تعمیم بدهم دور از انصاف و مایه نا امیدی ایشان است.
خلاصه اینکه تمامی این راهنماییها از افراد گوناگون رو در گوشه ای از ذهن داشته باشید نه در متن و بیایید و شخصا بسیاری از امور رو تجربه کنید و صد البته تصمیم و جمعبندی نهایی که شما برای شخص خود و موقعیت خود دارید ارزشمندترین خواهد بود.
میبخشید اگر روده درازی شد یا به تاپیک مربوط نبود. شاید ایشالا بشود با جابجایی مطالب تاپیکها مقدای به اینها سر و سامان داد.
در پناه حق
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
تشکر کنندگان: ParsTrader ، ابی22 ، free_free ، rs232 ، sohi ، kavoshgarnet ، tartar ، amiry ، saied-k ، SH1A2R3
سهیل جان به نظر من امریکا حتی برای 95 درصد ناموفق مهاجران هم سرزمین فرصت ها است ولی آنها نتوانسته اند از فرصت های خودشان به درستی استفاده کنند و یا حتی قابلیت استفاده از فرصت ها را ندارند. به همان گونه که در هر فعالیت اجتماعی دیگری هم فقط تعداد کمی از انسانها موفق می شوند. مثلا چند درصد از کسانی که در امریکا و اروپا به دنبال کار نویسندگی می روند به معروفیت و اقبال خانم رولینگ که هری پاتر را نوشته است می رسند؟ ولی در ایران یک نویسنده ای که به اندازه خانم رولینگ توانا است حتی نمی تواند اجاره خانه اش را بدهد زیرا هم کتابش سالها در بایگانی ممیزان خاک می خورد و هم اینکه اصلا در ایران کسی حوصله کتاب خواندن ندارد و اگر هم بخواهد کتاب بخواند می رود و کتاب مزخرفی مثل بامداد خمار را می خرد و می خواند. به این می گویند یک فرصت برای اقبال که در غرب وجود دارد ولی در کشوری مثل ایران و برای افراد مستعد واقعی غیر دلال و غیر پاچه خوار و غیر خودی وجود ندارد.
ولی نباید هرگز فراموش کنیم که فرصت ها هیچ گاه به خودی خود به موقعیت تبدیل نمی شوند مگر این که ما قابلیت شکار آنها را داشته باشیم. قابلیت های شکار فرصت را هم قبلا به دفعات یادآوری کرده ام که همان ابزار موفقیت در کشوری مثل امریکا است. تحصیلات در واقع اگر کم باشد نیزه و اگر خوب باشد تفنگ سرپر است. تجربه کاری همان مهارت در نشانه گیری است. تسلط بر زبان انگلیسی همان قابلیت حمل شکار بر دوش است. و در نهایت میزان انطباق پذیری همان آتش و یا شرایطی است که بتوانید با آن از شکار برای خودتان غذا بپزید.
اگر نه در صورت نبود این قابلیت ها اگر در سرزمین فرصت ها باشیم و تا ابد هم به دنبال فرصت های متعدد بدویم و خیال کنیم که با دراز کردن دستمان می توانیم کباب بره آهو به دست بیاوریم هیچ حاصلی جز اتلاف انرژی و زمان برایمان نخواهد داشت.
با آرزوی موفقیت برای شما
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، sohi ، tamanna ، ARASH@MH ، comrun ، amiry ، satusa ، saied-k ، shahram1347 ، SH1A2R3 ، nimar123 ، nastaran86 ، mohammadm64 ، hvm ، Hediyeh ، yaser60 ، salehpq
در ایران البته کتابهای بسیار سطح پایینتر از بامداد خمار هم کم نیست مانند کتابهای عشقی مبتذل مریم ج. یا فهیمه ر. و ... که فروش خیلی بالایی هم در ایران داشتند و هر دختری که دو تا کتاب می خواند می گفت چرا خودم نویسنده نباشم. کتاب بامداد خمار یک کتاب متوسط بود و البته همانطور که می دانید در هنر سطح متوسط یعنی فاجعه. کتابهایی مثل کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو و بقیه کتابهای احمقانه اش را هم که متاسفانه ایرانیانان علاقه مند به خواندن مجبورند بخوانند؛ من می خواهم اضافه کنم.(*) این نویسنده درجه سه که دنباله رو ضعیف کارلوس کاستاندا بود و خود کارلوس هم دنباله رو ضعیف بورخس یکی از تواناترین نویسندگان آمریکای لاتین بود که متاسفانه بسیاری از ایرانیان اسم بورخس را هم نشنیده اند ولی عاشق پائولو هستند.

در کشورهایی که تمایل زیادی به جهان سومی بودن دارند نویسندگان سطح پایینی که مطابق میل ممیزها بنویسند به سرعت رشد می کنند و علاوه بر فروش بالا از امکانات و کمکهای مختلف دولتی بهره مند می شوند ولی نویسندگان توانا که معمولا استقلال فکری دارند در محاصره اقتصادی قرار می گیرند. اما در آمریکا نویسندگان سطح بالا حمایت و نویسندگان سطح پایینی مثل کوئیلو هم امکان رشد دارند. (فروش بسیار بالای کتابهای کوئیلو در آمریکا نیز به نظر من نمی تواند دلیل بر سطح بالا بودن این نویسنده باشد)
نتیجه اینکه مردمان کشورهای جهان سوم حتی برای خواندن هم حق انتخاب زیادی ندارند و معتادین به مطالعه نیز بیشتر به سمت کتابهای مبتذل سوق داده می شوند چه برسد به نویسنده شدن.
(*البته منظور از بسیاری از ایرانیان همه نیست و ما هم خوانندگان کتاب حرفه ای زیادی داریم و هم نویسندگان بسیار خوب مانند سیسمن دانشور و سیمین بهبهانی، هوشنگ گلشیری، زرین کوب، دولت آبادی و ...)
تشکر کنندگان: rs232 ، sohi ، amiry ، saied-k ، soheilbadami ، shahram1347 ، SH1A2R3 ، nimar123 ، nastaran86
(2011-10-21 ساعت 22:26)kavoshgarnet نوشته:  در ایران البته کتابهای بسیار سطح پایینتر از بامداد خمار هم کم نیست مانند کتابهای عشقی مبتذل مریم ج. یا فهیمه ر. و ... که فروش خیلی بالایی هم در ایران داشتند و هر دختری که دو تا کتاب می خواند می گفت چرا خودم نویسنده نباشم. کتاب بامداد خمار یک کتاب متوسط بود و البته همانطور که می دانید در هنر سطح متوسط یعنی فاجعه. کتابهایی مثل کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو و بقیه کتابهای احمقانه اش را هم باید به لیست کتابهایی که متاسفانه ایرانیانان علاقه مند به خواندن مجبورند بخوانند را هم من می خواهم اضافه کنم.(*) این نویسنده درجه سه که دنباله رو ضعیف کارلوس کاستاندا بود و خود کارلوس هم دنباله رو ضعیف بورخس یکی از تواناترین نویسندگان آمریکای لاتین بود که متاسفانه بسیاری از ایرانیان اسم بورخس را هم نشنیده اند ولی عاشق پائولو هستند.

در کشورهایی که تمایل زیادی به جهان سومی بودن دارند نویسندگان سطح پایینی که مطابق میل ممیزها بنویسند به سرعت رشد می کنند و علاوه بر فروش بالا از امکانات و کمکهای مختلف دولتی بهره مند می شوند ولی نویسندگان توانا که معمولا استقلال فکری دارند در محاصره اقتصادی قرار می گیرند. اما در آمریکا نویسندگان سطح بالا حمایت و نویسندگان سطح پایینی مثل کوئیلو هم امکان رشد دارند. (فروش بسیار بالای کتابهای کوئیلو در آمریکا نیز به نظر من نمی تواند دلیل بر سطح بالا بودن این نویسنده باشد)
نتیجه اینکه مردمان کشورهای جهان سوم حتی برای خواندن هم حق انتخاب زیادی ندارند و معتادین به مطالعه نیز بیشتر به سمت کتابهای مبتذل سوق داده می شوند چه برسد به نویسنده شدن.
(*البته منظور از بسیاری از ایرانیان همه نیست و ما هم خوانندگان کتاب حرفه ای زیادی داریم و هم نویسندگان بسیار خوب مانند سیسمن دانشور و سیمین بهبهانی، هوشنگ گلشیری، زرین کوب، دولت آبادی و ...)

کاملا درست میفرمایید.
الان کتابای عشق و عاشقی و بی محتوا فروششون خیلی بالاتر از کتاب های حرفه ای و بامحتواست.و فقط قشر خاصی کتاب های جلال ال احمد و سیمین دانشور و ...رو میخونن.
البته من تا 2 ،3 سال پیش از این کتابا میخوندما،اماوقتی دیدم چه قدر وقتم تلف میشه و هیچی به اطلاعاتم اضافه نمیشم دیگه نخوندم.
بعد نمیدونم چرا در رمان های ایران همه دخترا خیلی خوشگل،ثروتمند،نجیب،و... هستند!
تونل ها نشان می دهند در دل سنگ ها هم میتوان راه ساخت.....

"اینجآ بجز دوری تــو چیزی به مــن نزدیک نیست"
تشکر کنندگان: rs232 ، amiry ، kavoshgarnet ، soheilbadami ، shahram1347 ، SH1A2R3
آرش جان من هم به نوعی حرف شما رو میزنم . مثلا فرض کن فردا معجزه ای شود و در وطن کلیه شرایط موجود در امریکا فراهم شود . واقعا چند درصد ما میتونیم ان فرصت ها رو شکار کنیم و از بالقوه به بالفعل در بیاریم ؟
حالا چون فرهنگ و زبان مادری خودمون هست شاید این 5 درصد بشه 20 درصد. فکر میکنم ما 1 جایی از درون خودمون هم لنگ میزنم صرف نظر از شرایط و محیط اطراف و این به طرز تربیت غلط و استبداد زدگی طولانی ما برمیگرده که حتما تو از من بهتر میدونی. ( حالا باز نرم تو کار انرزی منفی !).
راستی این پر فروشی و به به و چه چه آن کتاب ... که گفتی ( که خواندنش رو از اشتباهات نابخشودنی عمرم میدانم !) واقعا برایند چیست !!

------------------------------------------------------------------------------------------
به این پست اضافه کنم که منظورم از فرصتها فرصتهای کسب وکار (بیزنس) بود و الا از مسئله اشتغال و حواشی ان چندان اطلاع دقیق ندارم مگر به دیده ها و شنیده ها.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
تشکر کنندگان: rs232 ، sohi ، amiry ، saied-k ، kavoshgarnet ، SH1A2R3
الآن اگر بخواهید در ایران کتابی را به چاپ برسانید دو حالت دارد. یا نویسنده قابلی هستید که در این صورت هیچ کدام از ناشران کار شما را قبول نمی کنند زیرا نویسنده به درد بخور در ایران همیشه همراه با دردسر و مکافات است مگر اینکه مرده باشد. یا اینکه نویسنده آبدوغ خیاری هستید که در اینصورت همه ناشران از شما استقبال می کنند به شرط این که حداقل بیست میلیون تومان برای هزینه چاپ بپردازید که البته این نرخ قدیم است و از قیمت های الآن خبر ندارم. در واقع آنها هزینه ها و سودشان را از قبل از شما می گیرند و اصلا هم برایشان مهم نیست که یک دانه از کتاب ها به فروش برسد یا خیر. البته ناشران هم خودشان بدبخت هستند و اگر چهارتا آقاموشه تمام رنگی و یا نوشته های دخترخانم ها و آقا پسرهای پولدار را چاپ نکنند در عرض یک ماه ورشکست می شوند.
با آرزوی موفقیت برای شما
تشکر کنندگان: sohi ، shahrzad_a ، amiry ، kavoshgarnet ، saied-k ، soheilbadami ، SH1A2R3 ، nastaran86 ، Hediyeh ، perna
سلام
متاسفانه جهت این تاپیک گویا دارد عوض می شود و به جای "چرا امریکا؟ "باید عنوان را بگذاریم "چرا ایران ؟" لطفا از این به بعد در مورد " چرا امریکا " بنویسید تا سایت هم دچار مشکل نشود با عرض پوزش من چند تا از پستها را مجبورم عدم تایید کنم امیدوارم هیچکدام از بزرگواران ناراحت نشوند
با ارزوی موفقیت برای همه
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
تشکر کنندگان: sohi ، SH1A2R3 ، ابی22 ، rs232 ، soheilbadami ، nimar123 ، alireza.nayyeri
(2011-10-22 ساعت 13:45)ParsTrader نوشته:  سلام
متاسفانه جهت این تاپیک گویا دارد عوض می شود و به جای "چرا امریکا؟ "باید عنوان را بگذاریم "چرا ایران ؟" لطفا از این به بعد در مورد " چرا امریکا " بنویسید تا سایت هم دچار مشکل نشود با عرض پوزش من چند تا از پستها را مجبورم عدم تایید کنم امیدوارم هیچکدام از بزرگواران ناراحت نشوند
با ارزوی موفقیت برای همه

سلام پارس عزيز ! اون پستي رو كه از من پاك كردي قبول دارم مشكل دار بود كاش ميگفتي ويرايش مي كردم ، يا خودت قسمت هاي صحنه دارشو پاك مي كردي ؟!! Big Grin

جواب اقا Sadسهيل توش بود اونو چيكار كنم ؟!!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------سهيل جان !
هر زمان خواستيد تهران تشريف بياوريد پيام يا ايميل بزنيد تا من افتخار ميزباني شما را داشته باشم ، تازه مي توانم بسياري از جاهاي ديدني و دست آوردهاي بزرگ ايران زمين را كه در همين يكسال كه نبوده ايد برپا شده است به شما نشان دهم ! و با هم در بلنداي برج ميلاد بستني 300 دلاري بخوريم ! در مورد سرويس چيني يا هر گونه وسايل منزل چون ميدانم قيمت هاي ايران مناسب است ، تمام دوستان روي چشم بنده جا دارند ، هر زمان خواستيد تشريف بياوريد.
تشکر کنندگان: ParsTrader ، soheilbadami
(2011-10-22 ساعت 13:45)ParsTrader نوشته:  سلام
متاسفانه جهت این تاپیک گویا دارد عوض می شود و به جای "چرا امریکا؟ "باید عنوان را بگذاریم "چرا ایران ؟" لطفا از این به بعد در مورد " چرا امریکا " بنویسید تا سایت هم دچار مشکل نشود با عرض پوزش من چند تا از پستها را مجبورم عدم تایید کنم امیدوارم هیچکدام از بزرگواران ناراحت نشوند
با ارزوی موفقیت برای همه

درود بر دوستان گرامی ...
به قول مدیر گرامی ، دوستان سعی کنید با ارائه نظرات ، مقصد ( یا موضوع تاپیک را ) به چالش بکشانید .... اینجا رو نه ! ! ! !

چرا آمرریکا ؟ موضوع جالبی هست که دوستمون Sohi زحمت راه اندازیش رو کشیدند ....
چون همه ی راه ها برای قدم نهادن در پیشرفت باز هستند ...
موفقیت های بزرگ لازمه اراده ی قوی هستند.!
تشکر کنندگان: saied-k ، ParsTrader
سلام

اعمال قانون شدن توسط پارس تريدر عزيز بيشتر از بقيه مديران مي چسبه ! نمي دونم چرا ؟ شايد به اين خاطر كه خودش يكي از پر كار ترين هاي سايت هست و تشكرش زير خيلي از نوشته ها وجود داره كه نشون ميده اون ارسال ها را خونده و بهشون توجه كرده !

من با نظر شما و ابي عزيز هم موافقم ولي از اونجاييكه فكر مي كنم اين انجمن بين دوستان مقيم ايران و امريكا به صورت نا مساوي تقسيم شده و تعداد ايران نشين هاي مهاجر سرا بسيار بيشتر است و البته دل ما بسيار پر تر ، به همديگر حق بدهيم كه با مقايسه مبدا و مقصد ارزيابي خود را انجام بدهيم. اگر چه گاهي قرار است در باره امريكا حرف بزنيم و يكي مثل من ميپرد وسط و از ايران ميگه ؛ بحث به نظر ميرسه از راهش خارج شده ولي بارها مشاهده كرديم همين نظرات به ظاهر نابجا تونسته بحث رو به چالش هاي بزرگي بكشونه و جواب هاي مهمي رو از بچه هاي مقيم امريكا بيرون بكشه. من به هيچ وجه مخالف رعايت قوانين مهاجرسرا و يا عدم زياده روي در نوشتن مسايل صحنه دار ! و اين چنين اعمال شنيعي كه خودم هم زياد مرتكب مي شوم ! نيستم ؛ اما در بسياري از مواقع نوشته ها ، بجاي قلم ( KEYBOARD ) از مغز ادم نشات ميگيره و باعث تيره شدن روابط انجمن مهاجر سرا و دوستان عزيز مهرورز ميشه ! بد نيست بدانيد همين گونه هم بسيار خود سانسو. ر.ي مي كنيم .

غصم مي خورم امدي در كار نبوده و نخاهد بود !
تشکر کنندگان: ParsTrader ، ابی22 ، sohi ، majidusa01 ، kavoshgarnet ، nimar123




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان