سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی

[leilit]

عزیزم لطفا دل بچه ها رو خالی نکنین
سفارت هیچ دخالتی در دادن ویزا نداره چه انکارا چه ابوظبی
این خود کی سی سی هست که تصمیم گیرنده هست
اگه اینطور بود چون مدارک در انکارا 15 روز قبل فرستاده میشه باید زودتر کیسها شناخته شن و بیشتر ویزا یک ضرب داده شه .

دوست خوبم من اصلاً قصد ایجاد استرس ندارم چون خودم توی این مدت که بعضی از کامنت ها رو میخوندم خیلی نگران میشدم و اصلاً دوست ندارم کامنت های من استرس زا باشن !!
اگر باعث نگرانی شدم معذرت میخوام!
اگر کامنتهای من رو خونده باشید به محض اینکه از دبی اومدم نوشتم اصلاً استرس نداشته باشید و آفیسر اونجا نشسته که به همه ما ویزا بده و پروسه بسیار بسیار راحتر از اونی هست که ما فکر میکنیم.
ولی من هم توی 3 سال گذشته یک آمار گیری توی ویزاهای برندگان لاتاری ،ویزاهای دانشجویی ، فامیلی و... کردم و بعد سفارت عوض کردم. بعلاوه اینکه سفارت ابوظبی سرش خلوتر حتی ملیکا خانم هم میگفت امسال ابوظبی خیلی خلوت. روز مصاحبه ما کلاً 10 نفری بودیم و تا جایی که من دیدم 6تا از پاسپورت ها رو نگه داشت ( یعنی یک ضرب) .شاید بالاخره این خلوتر بودن از همون کی سی سی هم تاثیر داره.
شاید هم یکی از دلایل انتخاب اکثر دوستان و بستگان من از انتخاب ابوظبی محل سکونت ما در شیراز باشه که با امارات بیشتر در تماس هستند تا ترکیه. . بعلاوه نزدیکتر هم هست.

در مورد کی سی سی هم فرمایشات شما کاملاً درسته . ما همگی تقریباً مدارک رو 8-7 ماه پیش برای کی سی سی پست کردیم و اونجا سرچ میشیم و تصمیمات در مورد ما همون جا گرفته میشه. ولی آفیسر هم نقش بسیار مهمی داره طبق گفته یک وکیل در مورد پرونده ما قبل از مصاحبه کاملاً تصمیم گیری شده ولی اگر آفیسر تشخیص بده میتونه برای شما چک بزنه وگرنه شما که تمام مدارک و اطلاعات رو پست میکنید چه لزومی داشت برای مصاحبه حضوری برید! قبلاً هم گفتم اصلاً نباید توضیح زیادی بدیم. با آرامش و خونسردی جواب سوال هاش رو کوتاه بدین .
مهم اینه که همه برندگان امسال ویزا بگیرن. فرقی نداره کدوم سفارت ، با کلیرنس و یا یک ضرب. امیدوارم همگی بتونیم اونجا موفق باشیم و یک زندگی با آرامش رو شروع کنیم.

[علیرضا م]

با سلام خدمت تمامی دوستان خوب مهاجرسرا
سفرنامه ام را تاجایی که امکان داشته باشد بصورت مفصل ودرچندمرحله مینویسم تا انشالله مورد استفاده شما دوستان قرار بگیرد
گرفتن بلیط
من از همان اول برنامه ام این بود که بدون استفاده از تور به دبی بروم ولی وقتی تاریخ مصاحبه ام دوم اپریل (14 فروردین) معین شدومیدانستم در این ایام مسافرین نوروزی زیاد هستند لذا ریسک نکردم واوایل اسفند ماه بلیط وهتل رو از طریق آژانس رزرو کردم.هزینه بلیط،ویزا وهتل برای هر نفریک میلیون تومان شد،ولی بعدش که رفتم دبی متوجه شدم که آژانس به ازای هر شب اقامت در دبی مبلغ 150درهم اضافه برای خودش برداشته بود.یعنی اینکه هزینه اقامت هتل هرشب درهتل 310 درهم بود وصاحب آژانس با کلی منت همین اتاف رو 460درهم به ماداده بود،حالا شما از قرار درهمی 520 تومان حساب کنید چقدر اضافه برده،درهرصورت من به همه دوستانی که توی ابوظبی مصاحبه دارند توصیه میکنم از آژانسها فقط بلیطوویزا رو بگیرند وبرن دبی،اونجا که رسیدن از فرودگاه یک تاکسی بگیرن برن میدان بنی یاس ،اونجا هتل زیاده،یا اینکه ازراننده تاکسی بخوان که اونها برسونه یک هتل سه یا چهارستاره(بستگی به توان مالیشون)برسونه وبعدازرسیدن به هتل موردنظرشون وچونه زدن هتل بگیرن.
من خودم یک هفته ای که دبی بودم هتل گولدن اسکویرGOLDEN SQUAREبودم که سه ستاره بود وازش راضی بودم
یک چیز مهمی که باید بگم اینه که هرجا میخواهیدبرید حتما"از مترو استفاده کنید.جابجایی با مترو خیلی براتون به صرفه است وکیفیت مترو هم خیلی بالاست.من اول فکرمیکردم متروشون درحدمتروی تهران باشه ولی وقتی رفتم دیدم متوجه شدم انشالله متروی تهران تا 50 سال آینده به متروی دبی میرسه البته اگه متروی دبی کیفیتش در50 سال آینده همین طور بمونه وهیچ پیشرفتی نداشته باشه
درمورد تاکسی متر تاکسی هاهم بگم که شما همین که سوارمیشید 3درهم میندازه واگه مسیرتون کوتاه باشه وکرایه تون کمتر از 10 درهم باشه همون10درهم رو ازتون میگیره به عبارتی حداقل پرداختی شما هرباسوارتاکسی میشید 10 درهمه
مدیکال
من به توصیه بچه های مهاجرسرا برای مدیکال رفتم نیومدیکال سنتر که دقیقا بغل ایستگاه متروی ابوهیل قرارگرفته،
بعدازرسیدن به NMC از من وخانمم هرکدوم 3قطعه عکس خواستن ولی از بچه ها نفری یک عکس
هزینه مدیکال اینطوریه
عکس قفسه سینه75درهم فقط برای افرادبزرگسال
آزمایش خون VDRL-RPRپنجاه درهم فقط برای افرادبزرگسال
هزینه معاینه دکترشوکلا250 درهم برای بزرگ وکوچیک
دکترشوکلا گفت چون شما واکسن مرحله سوم کزاز رونزدید پس الان باید بزنید به همین خاطر از من وهمسرم نفری 100 درهم اضافی واسه این واکسن گرفتن،چیز دیگه ای که دکترDINESH KUMAR SHUKLA بهش گیرداد این بود که گفت ازکجا معلومه بچه های شماواکسن آنفولانزا زدن،چون توی کارت واکسیناسیون اطفال اسمی ازواکسن آنفولانزا نبود،من هم بهش گفتم توی کارت من وهمسرم نوشته که ما دوتا زدیم خوب اونها هم بامازدن که ایشون قبول نکردن،من هم افتادم سردنده لج گفتمش که نامه واکسن ما چهارنفر خونه است ومیگم برام بفرستن ایشون هم گفت من فردا صبح منتظرم بیاری ببینم،من هم سریعا زنگ زدم به برادر خانمم که پزشکه وگفتم یک نامه ای سریعا برام بنویسه ،مهرکنه وبرام ایمیل کنه،البته لازمه خدمتتون عرض کنم که خانواده ما هرسال بخاطر اینکه پسرم آسم داره واکسن آنفولانزا رو میزنیم.
فرداش که من کپی ایمیل رو نشون دکتر شوکلا دادم گفت برام بخونش که من متن فارسی ایمیل رو براش خوندم،اون هم گفت حالا تمام اینایی که گفتی برام به انگلیسی زیر برگه بنویس من هم همین کاروکردم ودکتر پذیرفت وقرارشد ما پس فرداش بیاییم جوابمون رو بگیریم،یک چیز دیگه ای که برام جالب بود گرفتن تعهد کتبی ازخانمم بود که بعد از عکس برداری باید تعهد میداد تا سه ماه آینده باردارنشه،درحالی که من توی سوالات یکی از خانمهای برنده امسال دیدم که نوشتن اگرکسی دردوران کلیرنس بارداربشه بایدچکارکنه؟؟؟؟؟
وقتی روز جمعه رفتم جواب مدیکالموبگیرم از پرستاری که جوابها رو بمن داد پرسیدم مدت اعتبارمدیکالم چقدره که ایشون گفت یک ساله است،پرسیدم چرا بعضی ها میگن جواب های شما 6 ماهه است که ایشون گفت برای افرادی که مسن باشند یا آزمایشهاشون نرمال نباشه ماتاریخ 6ماهه میزنیم ولی برای شما که آزمایشاتون نرماله زدیم یک ساله،توی مصاحبه هم من این سوالو ازافسرمصاحبه گرپرسیدم که ایشون هم تاییدکردن مدت اعتبار مدیکال یک ساله است
مورد دیگه اینکه بیمارستان نیومدیککال سنتریک بیمارستان کاملا"هندی هستش ومدیریت مرکزی این بیمارستان در دهلی نو میباشد وهیچ ربطی به آمریکا نداره ولی فعلاطرف قراردادسفارت امریکاست
مورد مهم دیگه ای که خدمتون بایدعرض کنم هر100دلار آمریکا 367 درهم توی صرافی ها چنج میشه ولی توی مدیکال سنتر وبازار بین 363 تا 365 درهم چنج میکنن پس بهتره توی صرافی پولتون رو تبدیل به درهم کنید
ایشالله مرحله بعدی سفر رو روزهای آینده براتون میزارم.درمورد این مرحله هرسوالی دارید میتون بپرسید،باکمال میل پاسخگوخواهم بود

[علیرضا م]

گشت وگذار در دبی
چون من احتمال میدادم که در روز مصاحبه بعلت گرفتن برگه آبی وعدم دریافت ویزای یکضرب حالمون گرفته بشه لذا برنامه سفرمون رو طوری تنظیم کردم که اول خوشیهامون رو به اتفاق خانواده انجام بدیم ودرآخرمصاحبه بدیم وسریع برگردیم خونه به همین خاطر تاریخ مصاحبه مون روزششم سفرمون بود وفرداش باید برمیگشتیم
درمرحله گشت وگذار دردبی به این جاهاسرزدیم
1-بازار ابن بطوطه که قیمتها بسیار بالا وبازاربسیاردیدنی(جنب ایستگاه متروی ابن بطوطه)
2-یک شب شام درکشتی به همرا موزیک زنده
3-ماشین سواری در صحرا به همراه شام وموزیک عربی ودیگر برنامه ها
4-استخر پارک آبی
5-بازدید ازبرج خلیفه .رقص آبنمای روبروی برج
6-بازدید از آکواریم بسیاربزرگ نزدیک برج خلیفه
7-بازدید از سیرک دولفینها
8-بازاز های مختلف منجمله ریف مول،انصارگالری(ایستگاه متروی صلاح الدین)،امارات مول،دی تو دی،گرین هاوس،سیتی سنتر . .. . ..
مصاحبه
برای مصاحبه ورفتن به دبی من به توصیه دوستان مهاجرسرابا ملیکا هماهنگ کردم واز ایشون قیمت خواستم که ایشون گفت 400 درهم،البته از جاهای دیگه هم قیمت گرفتم که اونها هم از 500 درهم به بالا گفتن ودرنهایت باماشینی رفتم که ایشون فرستاده بود،ماشین صبح ساعت 5 اومد دم درهتل وماساعت 7دم درسفارت بودیم .قبل از ماکسی نبودومااولین نفرروی صندلیهای سمت چپ نشستیم.بعدازما کم کم افراددیگری هم اومدن که اونها هم درصف ویزای مهاجرتی نشستن
ساعت 8که شد یک آقای هندی با یک دستمالی که مثل مردای هندی میبندن روی سرشون اومد وبرگه های ماروچک کردن وازماخواست که وارد سفارت بشیم.پس ازکلی بازرسی بدنی وتحویل اسباب واثاثیه ازماخواستن که بریم داخل ،پس ازورود ،شماره یک رو تصاحب کردیم.
چنددقیقه ای ننشسته بودیم که من یادم اومد پولها روتوی کیفم توی بازرسی جاگذاشتم،ازمسئول اونجاخواستم که برگردم وپولا روبیارم که ایشون به راحتی قبول کرد.بعدازبرگشتنم دیدم که دارن شماره یک روصدامیزنن،یک خانم ایرانی بود که بهم گفت هرکدام از افرادخانواده رو که میگم مدارکشو بده،اول از من که فردبرنده بودم خواست تمام اصل مدارک مربوط به خودم وکپی ترجمه هاشون روبدم(اصل ترجمه ها رونخواست)از هرکپی مدرک ترجمه فقط یک سری گرفت بعد تمام مدارک مربوط به خانمم ودرنهایت بچه ها
نکته ای که باید اینجابایدخدمتتون عرض کنم اینه که من یک جوردیکه مدارک رو مرتب کرده بودم من تمام ترجمه شناسنامه افراد رو توی یک پوشه جداکرده بودم،تمام مدارک تحصیلی من وخانمم رو توی یک پوشه دیگه الی آخر . . . . .منظوراینه که من مدارک رو بصورت موضوعی جداکرده بودم ولی اون خانم مدارک رو بصورت فردی ازم خواست که جداکردن مدارک هرفردبصورت تکی باعث شدکمی وقتم گرفته بشه وایشون شروع کردبه غرزدن،درنهایت ازم خواست که فرمهای پرشده رو بهم بده که من گفتم کدوم فرمها؟اون هم گفت فرمهایی که بایدپرمیکردی ومن بهش یادآوری کردم که مافرمهاروپست کردیم kcc که یکدفعه انگارکه یادش اومده باشه رفت و فرمهای مارو آورد.ازم خواست که یک آدرس توی امریکا توی قسمت مربوطه بنویسم که من نوشتم ودرآخرهم گفت اسم وفامیل شخصی که آدرسشونوشتی هم بنویس من از spell صحیح اسم اون دوستمون مطمئن نبودم به همین خاطر ازش خواستم کپی پاسپورتش که پیش خودش هست رو به من بده تا ازروی اون بنویسم.درنهایت هم گفت بریدبشیند
نکته دیگه اینکه از ما بهیچ وجه عکس نخواستن وبااینکه من یادآوری کردم گفت لازم نیست.از مدارک مدیکالمون هم فقط پاکت آزمایشها روبرد وپاکت عکسهای سینه روپس داد وگفت لازم نیست
بعد ازچند دقیفه یک باجه دیگه اسم وفامیل ماروصدازد برای انگشت نگاری،البته ازبچه هاانگشت نگاری نخواستن
بعدازانگشت نگاری یک باجه دیگه ای ماروصدا زدن،یک خانم امریکایی که فارسی رو خیلی خوب صحبت میکرد.ازمن پرسیدکارم چیه من هم گفتم گلفروشی بعد مدرکم وپرسید که من گفتم مهندس عمران اینو که شنید بلند گفت wow شما مهندسی عمران خوندیدولی کارتون گلفروشیه؟ که من بهش گفتم همه مثل شما تعجب میکنن وهمینو ازم میپرسن واون هم دیگه دنبالشونگرفت بعد هم ازم پرسید که اگه رفتی آمریکا چقدرمیخوای باخودت پول ببری که من جاخوردم چون توی مصاحبه های قبلی نخونده بودم که ازکسی اینو پرسیده باشن،من هم فی البداهه گفتم 100هزاردلار،نمیدونم کم گفتم یا زیاد،بعدش هم گفت کجاخدمت کردی که من گفتم سپاه ،همین که گفتم سپاه قیافه اش کش اومد ودیگه هیچی نپرسید،یک فرم آبی بهم داد که توی اون روی آدرس سایت ابوظبی وشماره کیس نامبر من با ماژیک فسفری پررنگ شده بود و ازم خواست که توی سایت چک کنم هروقت اسمم دیدم بیام برای گرفتن ویزا ،البته بعدش تاکیدکرد شما منتظر45 روزنباشید وهر هفته سایت رو چک کنید
یک چیزمهم دیگه اینکه من مدارکم فقط مهردارالترجمه روداشت بدون مهردادگستری وامورخارجه که سفارت هم ترجمه ها روپذیرفت ،به شما هم توصیه میکنم پول اضافی برای مهر دادگستری وامورخارجه ندید
موضوع مهم دیگه اینکه من برای خانمم45میلیون تومان وبرای خودم 115 میلیون تومان تمکن مالی بردم به اضافه مدارک اسپانسر که همه شون رو ازم گرفتم وضمیمه پرونده ام کردند
فکرنکنم چیز مهم دیگه ای مونده باشه که ننوشته باشم ولی اگرکسی سوالی داره درخدمتم
والسلام

[علیرضا م]

آدرس سایت بیمارستان
Web : www.nmchealthcare.com
ایمیل بیمارستان جهت گرفتن نوبت
Email : appointmentdeiradxb@nmc.ae
هزینه مسافرت برای هرنفر بمدت یک هفته اقامت شامل بلیط،ویزا،هتل هرنفر800000 تومان
بیمارستان هرنفر425 درهم
سفارت هرنفر440 دلار
بقیه مخارج شامل خرید وگشت وگذار برای هرفردی متغیر است 

[علیرضا م]

یک موضوعی رو من طی پیام خصوصی با دوستمون Hediyeh مطرح کردم که بنظرم بدنیست بقیه دوستان هم درجریان باشن
بچه ها هزینه بلیط اهواز به دبی رفت وبرگشت 292000 تومانه و هزینه ویزای هرنفر170000 تومان ،حالا دوستان اگر میبینن که هزینه بلیط ازشهرشون به دبی خیلی بالاتره میتونن مسیرهای مختلفی رو برای رفتن به دبی انتخاب کنن،پس با این حساب هزینه بلیط وویزا روی همدیگه حدودا"470000 تومنه،میمونه هزینه هتل،هتلی که من بودم هتل golden square اتاق سه نفره در ایام نوروز که قیمتها بالا بود شبی حدودا" 300 درهم میداد،البته همونطورکه من توی سفرنامه ام گفتم آژانس همین اتاق روگرونتر برام حساب کرد ،حالا با توجه به تعدادنفراتتون وتعدادشبهایی که شما میخواهید اونجا بمونید میتونین یک مقایسه ای بین قیمت تور آژانسها و رفتن بدون تور بکنید
موفق باشید. 

[houmanes]

با سلام به همه دوستان مهاجر سرایی و تشکر از مدیران سایت .
من یک هفته قبل از زمان مصاحبه به دبی رفتم و با توجه به اینکه به خونه یکی از اشنایان در دبی رفتم در مورد هتل یا شرایط گرفتن تاکسی و چیزهای دیگه نمیتونم اطلاعات خاصی به دوستانم بدم ضمن اینکه دوستان دیگه به خوبی در باره این مطالب اطلاعات کافی در اختیار گذاشتن .فقط درباره دو بخش مهم یعنی مصاحبه و مدیکال چک نکاتی به نظرم میرسه که باید به دوستان اطلاع بدم. درباره مدیکال چک و هزینه های ان دوستان قبلی مطالب کافی بیان کردن فقط اینکه اگه براتون امکان داره وقت قبلی حتما بگیرین چون روزی که من برای گرفتن وقت رفتم برای دو روز بعد بهم نوبت دادن و در اون روز هم حدود یک ساعت طول کشید تا نوبت به من رسید با اینکه وقت قبلی داشتم!( بیمارستان 24 ساعته پاسخگو هست ، من روز شنبه رفتم جوابو گرفتم).در بیمارستان پرستارها انگلیسی صحبت میکنن ولی دکتر از همون اول فارسی صحبت کرد و تمام سوالها رو فارسی پرسید یک کمی هم اخمو به نظر میرسه ولی در نهایت مشکلی نبود فقط یکی از پرستارها یک عکس منو با قیچی خراب کرد که مجبور شدم یک عکس دیگه بدم که در نهایت 4 عکس به بیمارستان دادم.در کل عکس به تعداد زیادتر ببرین که به مشکل بر نخورین.
در روز مصاحبه هم ساعت 6.5 صبح بلند شدیم و حرکت کردیم که با توجه به اینکه وسط راه چند جا توقف داشتیم ساعت 8 به سفارت رسیدیم .در سفارت ابتدا یه مامور پاسپورت و نامه مصاحبه رو چک میکنه و بعد وارد سالن اول میشیم که اونجا لباسها و وسایل رو چک میکنن و بعد از ان وارد دالان سبز معروف میشیم .در سالن بعد موقع ورود یه شماره میدن که باید منتظر شد تا شماره اعلام بشه.ابتدا مدارک بعد اثر انگشت وپرداخت 440 دلار وبعد هم در نهایت مصاحبه که یک خانم امریکایی که فارسی صحبت میکرد با من مصاحبه کرد .اول گفت اسمت چیه و بعد گفت قسم میخورید که چیزهایی که نوشتید درسته،بعد بقیه سوالها این بود که فقط من ترتیبش یادم نیست.شغل پدر و مادر،چند فرزندین،این حساب مال خودته،سربازی رفتی یا نه،شغلت چیه،کدوم ایالت و پیش چه کسی میری و رابطش با تو چیه،و بعد گفت کیس تو مشکلی نداره و یه برگه صورتی دراورد و گفت پس فردا بیا و ویزاتو بگیر.کلا میخوام بگم که اصلا سخت نگرفتن .
شرایط من :سربازی معاف .اسپانسر نداشتم .کار در شرکت خصوصی .برگه تمکن مالی بعلاوه وکالت خونه
موفق باشید.

[houmanes]

سلام بچه‌ها دو تا سوال فوری دارم

من چون مصاحبم ابوظبی هست می‌خوام تور بگیرم سوالام این هست که چون تور‌ها معمولاً پروازشون قابل تغییر نیست اگر بخوان ویزارو بدن معمولاً ویزا چند روز بد حاضر و اینکه کسی‌ هتل رامادا رفته ، خوبه؟

و یک سوال دیگه من مصاحبم دوشنبه هست اگر شنبه برم nmc یکشنبه عصر حاضر میشه جواب؟

ممنون میشم اگه جواب بدین!

در مورد اول معمولا 2 روز بعد میدن ولی روزی که من برای مصاحبه رفتم، خانمی بود که کیسش کیس لاتاری نبود ، برای دیدن بچه هاش می خواست بره بهش ویزای یک ضرب دادن ول پس فرداش امد که ویزاشو بگیره بهش گفتن دو روز دیگه اماده میشه ، یه چنین حالتهایی هم ممکن پیش بیاد (البته نه برای شما) ،اگه ممکن 3 یا 4 روز بعد مصاحبه بیشتر بمونین فکر میکنم بهتره .ولی این اتفاق فکر میکنم خیلی نادره ، در نهایت کار از محکم کاری عیب نمیکنه
در مورد دوم با بیمارستان قبلا هماهنگ کنین بهتره

[faranak.n]

و اما بعد از نزدیک 10 ماه نوبیت من شد:
من همیشه دوست داشتم برای زندگی جایی خارج از ایران زندگی کنم اما هرگز به طور جدی تلاشی نکرده بودم تا اینکه زد و دومین باری که لاتاری شرکت کردم برنده شدم و تازه فهمیدم مهاجرت یعنی چی ...
خوب کیس ما لاتاری ها هلو برو تو گلو هست و از همه کیس ها راحت تر...
زمانی که نامه قبولی رو دیدم مصاحبه خودم رو از آنکارا به ابوظبی تغییر دادم و پشیمون که نیستم هیچ، خیلی هم راضیم... برای این کار هم کافیه در فرم های اولی که پر می کنید اون قسمتی که ازتون پرسیده می خواهید مصاحبتون کجا باشه بزنید ابوظبی..
من همون اول که فهمیدم برنده شدم با خانوادم صحبت کردم ببینم اصلا می زارن من تنها برم یا نه..در نتیجه ی مشورت ها به این نتیجه رسیدیم که من یک راست رفتم اونجا برم دانشگاه و درسم رو ادامه بدم...این رو بگم که ما باید 1 سال و بعضاً 6 ماه(بسته به قوانین ایالت)در آمریکا بمونیم تا in state حساب بشیم و از اون به بعد خرج دانشگاه نصف می شه برامون اما اگر قبل1 سال بخوایم بریم دانشگاه باید مثل دانشجو های اینترنشنال کل پول رو بدیم که تقریبا ترمی 10،000 دلار (برای رشته های فنی) با هزینه خوابگاه در میاد..
خلاصه من هم شروع کردم به جستجو برای مراحل اپلای...اول کلاس تافل رفتم و تافل دادم بعد هم مدارکم رو جمع و جور کردم و برای دانشگاه ها فرستادم تا بالاخره از یکی پذیرش گرفتم و خیال خودم و خانوادم تا حدی راحت شد...اگر سوالی برای پذیرش داشتید در خدمتم.
بعد از اینکه زمان مصاحبه معلوم شد به یکی از دکتر های nmc ایمیل زدم و گفتم که مصاحبه من 1 شنبه هست اگر 5شنبه بیام برای مدیکا تا شنبه حاضر می شه؟ و اونم گفت بله و یه وقت برای 5شنبه 8:30 صبح بهم داد...و من هم بلیط رو برای شب 4شنبه گرفتم...اما 1 هفته مونده به مصاحبه اومئم خونه دیدم رو پیغام گیر یه خانومی به زبان فارسی پیغام گذاشته که مصاحبتون از 6 می به 9 می تغییر پیدا کرده..اول باور نکردم و کفتم سر کاریه اما بعد دیدم ایمیل هم از طرف سفارت اومده..خلاصه پرواز رو به 1 شنبه شب موکول کردم و دوباره ایمیل زدم nmc و برای 2شنبه 8:30 وقت گرفتم...
ما 1شنبه شب با پرواز امارات که حدوداً 560،000 تومن قیمت بلیطش بود رفتیم دبی...موقع نشستن نیم ساعت دبی رو دور دور کردیم تا باند خالی بشه و حسابی خستمون کرد...ساعت 3 رسیدیم هتل...هتل ما 4 ستاره اسکات بود، البته هتل آپارتمان بود که برای کسایی که می خوان آشپزی اینا کنن خوبه! من چون با خانواده رفته بودم و حالت مسافرت هم بود یه اتاق 2 خوابه گرفتیم...حدودا شبی 550 درهم...فقط هم صبحانه می داد هتل...اما هتل خیلی خوبی بود..آرامش داشتیم و ایرانی هم نداشت اصلا
ما خودمون ماشین گرفته بودیم بنا براین روز 2شنبه 7:30 صبح با برادرم رفتیم nmc که توی خیابان الهلال کنار ایستگاه مترو هست...ساعت 8 اونجا بودیم و هنوز مریضی نیومده بود..اصلا نگفتم که من 8:30 وقت دارم..اونا هم نپرسیدن..اول کارت زرد و نامه مصاحبه و ایمیلی که سفارت زده بود رو دادم به رسپشن به همراه3 تا عکس...یکی دیگه هم ازم گرفت که بعدش بهم پس داد...
بعد از 15 دقیقه صدام کرد و 2 تا فیش بهم داد یکی برای ایکس ری و یکی هم برای آزمایش خون جمعاً 175 درهم...بعد از پرداخت پول اول رفتم ایکس ری و بعد هم رفتم آزمایش خون رو دادم که کلا 15 دقیقه شد...دوباره اومدم نیم ساعتی نشستم تا یک پرستار هندی اومد صدام کرد و گفت برو صندوق برای معاینه 250 درهم دیگه بده، بعد رفتیم تو یه اتاقی قد و وزن و فشار خون کرفت...بعد رفتیم یه اتاق دیگه تست بینایی سنجی گرفت از اینا که باید بگی E کدوم وریه
نکته انحرافی این که اتاقای بیمارستان رسماً فریزره! حتما یه سویت شرت ببرید مثل من نلرزید
بعد رفتم دوباره نشستم یک ربع بعد صدام کرد رفتم پیش خانوم دکتر سانتیا که ایشونم هندیه و خیلی خوش اخلاق! کارت واکسن رو چک کرد و گفت که باید وقتی زیر 18 سال بودی دو نوبت MMR رو به فاصله 4 هفته می زدی..چون نزدی الان باید یک نوبت بزنی..من اول کفتم که نه کلا باید 3 نوبت زده باشم که من هم زدم اونم برام یه دفترچه در آورد و داشت برام توضیح های الکی می داد که برادرم گفت بیخیال بحث نکن و گرنه اون واکسن گرونه که مال خانوم هاس رو می زنن ها! منم از ترس گفتم باشه بابا بدید این واکسن و....خلاصه می خوان یه پولی بگیرن دیگه...
بعد هم یک سری سوال میپرسه مثل این که معتادی؟ سرطان داشنی؟ الکلی ای؟ و .... و در آخر هم روی تخت دراز می کشید و معاینه تون می کنه
بعد رفتم صندوق 150 درهم ناقابل دادم واکسن خوردم و اومدم..جوابش رو هم 3 شنبه 8 شب به بعد گفتن بیا بگیر که رفتم و گرفتم...
دوستان ابوطبی حتما دقت کنید واکسن های mmr تون به فاصله 4 هفته زده باشید اگر نزدید اشکال نداره دوباره برید الان بزنید..اینجا 5 تومنه اونجا 75 تومن...
دکتر شوکلا هم گویا برای مدتی رفتن مسافرت و فعلا این خانوم مسئول اند (به گفته ملیکا)

3شنبه زنگ زدم به ملیکا و برای فردا ساعت 4:45 هماهنگ کردیم با قیمت 150 درهم..ایشون گفتن که چون 2 نفر بیشتر مسافر ندارم 150 می گیرم اگر ماشین پر می شد کمتر می گرفتم...

ایشون خیلی on time هستن و سر ساعت اومدن دنبال من و بعد رفتیم دنبال یه آقایی که ایشون هم از بچه های مهاجر سرا بودن...خانوم ملیکا خیلی واردن چون سال هاست کارشون اینه! توی راه به هر دوی ما اطمینان دادن که 1ضرب می گیریم..خیلی از سوال هاتون رو می نتونن جواب بدن حتما بهشون زنگ بزنید اگر سوال دارید...مثلا اینکه گفتن کسایی بودن سال های پیش که مصاحبشون با زمان امتحان بچه هاشون یکی شده، خود پدر و مادر اومدن و کاراشون رو انجام دادن و سفارت بهشون جواب داده فقط گفته باید برید فرزندتون رو هم بیارید تا کیستون نهایی بشه! البته این حرف خانوم ملیکاست و من مسئولیتی قبول نمی کنم هاااا!
ساعت 6:30 رسیدیم سفارت..نفر اول دوم بودیم..بعد از 20 دقیقه کم کم بقیه هم اومدن...ساعت 7:30 نگهبان فیلیپینی اومد و نامه هامون رو نگاه کرد...ساعت 8 درب سفارت باز شد و من نفر اول رفتم داخل..اول مدارکتون رو از زیر دستگاه رد می کنن بعد خودتون رو می گردن اگر سی دی، موبایل و ... داشته باشید می گیرن و یه شماره بهتون میدن...من همه چیز رو تو ماشین پیش ملیکا گذاشتم...بعد رفتیم توی سالن انتظار نشستیم...بعد از 5-6 دقیقه خانوم سیاه پوست توپولی که مسئول بود اشاره ککرد که برید..رفتیم از سالون بیرون از بین شمشادها رد شدیم و وارد یک سالن دیگه شدیم..همون دم در یک شماره بهم داد که من 1 بودم...کمی نشستیم تا باجه شماره 1 رو صدا زد..کلا 3 تا خانوم ایرانی و یک خانومی آمریکایی تو باجه ها بودن (به جز افسر)..یه خانوم حدودا 47-8 ساله عینکی و کمی بد اخلاق ایرانی توی باجه من بود..گفت مدارکت رو بده..من چون دیدم خیلی سر سری نگاه می کنن خودم با دقت هر چی مدرک داشتم به ترتیبی که قبلا چیده بودم گذاشتم تو باجه، پیشنهاد می کنم به اون نگین چی لازمه خودتون هر چی لازمه بزارید چون اونجور که اونا کار می کنن بعید نیس چیزی از قلم بیفته بعد دردسر شه براتون...هر چی رو لازم داشت بر می داشت بقیه رو پس می داد...همه اصل ها رو برگردوند به جز اصل تمکن مالی و باقی رو کپی برداشت:
1- ترجمه شناسنامه
2- ترجمه کارت ملی
3- ترجمه آخرین مدرک تحصیلی
4-تمکن مالی به زبان لاتین
5-جواب معاینات پزشکی
بعد یک کارت بهم داد گفت برو صندوق...صندوق یه خانوم جوون خوش اخلاق امریکایی بود که به سختی می تونست فارسی حرف بزنه! از من پرسید انگلیسی متوجه میشی؟ گفتم بله و بعد گفت 330 دلار بده!..بعد یک فیش بهم داد که رفتم دادم به هموم خانومی که مدارک رو گرفته بود...اونم گفت بشین صدات می کنم...
بعد از چند دقیقه باز همون خانومه که توی صتدوق بود شمارم رو زد و رفتم برای انگشت نگاری..باز نشستم تا مصاحبه! با این که شمارم 1 بود نفر دوم رفتم برای مصاحبه! افسر یک خانوم جوون آمریکایی بود که مثل بلبل فارسی حرف می زد و اصلا نپرسید فارسی باشه یا انگلیسی...اول قسم بعد هم سوال ها:
تا حالا امریکا رفتی؟ دانشجویی؟ کارت چیه؟ این کسی که اسم و آدرسش رو تو فرم نوشتی کیه؟ کجا می خوای بری؟ چیکار می خوای بکنی آمریکا؟ پدر و مادرت چیکارن؟
بعد هم یک نگاه به نامه تمکن مالی کرد..من 2 تا نامه داشتم یکی مال 2 ماه قبل بود و یکی مال 3 هفته قبل..توی ماشین از ملیکا پرسیدم کدوم رو نشون بدم؟ گفت قدیمیه رو نشون بده مشکلی نداره تا 6 ماه قبل باشه چیزی نمی گن! من هم با ترس و لرز قدیمیه رو دادم چون پول بیشتری توش بود(43 میلیون با قیمت دلار 1226) و گفتم اگر گفت این قدیمیه جدید رو نشون می دم و میگم این پولی که برداشتم رو دلار خریدم که کم کم آماده رفتن شم...که خدا رو شکر لازم نشد چون هیچ گیری به تاریخ نداد و به مبلغ نگاه کرد و یه سری به حال "ای بد نیست" تکون داد و بعد کاغذ صورتی رو برداشت دور روز 1شنبه خط کشید و گفت روز 1 شنبه 1:30 بیا ویزات رو بگیر...منم شاد و خندان اومدم بیرون
آقایی که با من بود قبل من مصاحبه شد...یک ضرب گرفت...کیس لاتاری دیگه اون روز نبود...2 تا کیس خانوادگی بود که هر دو خانوم ها و بچه هاشون گرفتن و آقایون رو گفتن 1 ماه دیگه بیاین...
در کل همه چی خیلی خوب و آروم بود...استرس هامون همش بی خوده اما تا تموم نشه متوجه نمی شیم..
بعد از گرفتن کارت صورتی یک دفعه کلی بغضم گرفت و تازه فهمیدم که جدی جدی دارم میرم و دوری و هزار تا چیز دیگه یه دفعه جلوم ظاهر شد..و جای اینکه خوشحال باشم با دل گرفته بر گشتم هتل...حسه عجیبیه ایشالا همتون تجربه می کنید می فهمید چی میگم!
پ.ن: من اونجا خط ایرانم رو روشن کردم و فقط تلفن های مهم رو جواب دادم...10 هزار تومن بیشتر نشد رومینگش..اونجا هم از اتصالات استفاده کردمم...اگر خیلی از موبایل استفاده می کنید حتما سیم کارت بگیرید وگرنه همین خط ایران خوبه!
پ.ن2: من یه سند ماشین هم برده بودم که اصلا نگاه نکرد و بهم پس داد...شاید چون اونا ماشین رو سرمایه نمی دونن شایدم دید حساب بانکیم کافبه! نمی دونم
همگی موفق باشید سوالی بود در خدمتم...ببخشید طولانی شد

[علیرضا م]

بچه هاي ابوظبي ممكنه متني كه واسه وقت معاينه پزشكي زديد رو اينجا واسه من بگذاريد؟

دوست عزیز اصلا"احتیاج به نوبت قبلی نیست اگه خواستی صبح بری ساعت 7 ونیم اونجا باش واگه خواستی بعد از ظهر بری ساعت 3 اونجا باش تا نفر اول باشی،موفق وپیروز باشید

[khorma]

با سلام خدمت دوستان.
من حدود 4 ماهه كه از مصاحبه ام در ابوظبي مي گذرد و هنوز كلير نشدم.
از زمان آزمايش پزشكي هم حدود 4 ماهه كه مي گذرد، مي خواستم بدونم اعتبار ويزاي من از 4 ماه پيش شروع شده و نهايتا 2 ماهه ديگه اعتبار خواهد داشت؟ بنابر اين اگر در طول 2 ماه آتي كلير نشوم ويزا ديگر به من تعلق نمي گيرد؟ آيا اگر كلير شدم ،امكان دارد قبل از گرفتن ويزا، يك بار ديگر آزمايشات پزشكي را تكرار كنم و به سفارت ارائه دهم تا زمان مجاز ورود به آمريكا براي من از همان روزي كه ويزا گرفتم تا شش ماه بعد ، اعتبار داشته باشد؟ كارت واكسن انيستيتو پاستور را در بيمارستان دبي براي آزمايشات پزشكي 4 ماه پيش تحويل دادم و هيچي دستم نيست. آيا براي تمديد زمان ويزا ، جدا از انجام مجدد آزمايشات پزشكي در دبي ، بايد به اتيستيتو پاستور مراجعه كنم و دوباره واكسن هارا بزنم و كارت جديد واكسن بگيرم؟
ممنون مي شوم اگر كسي كه در اين زمينه اطلاع دارد پاسخي به من بدهد.

[khorma]

سلام دوستان
اول بايد يك هورررررررررررررررا بكشم ، چون كليرنس من جوابش اومد و مثبت بود. البته همانطور كه قبلا هم گفته بودم زمان انتظار من 4 ماه شد
و فكر نميكنم فرايند كليرنس كسي در اين دوره به اندازه من طولاني بوده باشه. البته من در ابوظبي مصاحبه داشتم. براي همه منتظرين كليرنس آرزوي صبر ميكنم و يك نكته را با اطمينان بهتون بگم كه همتون كلير مي شيد و اصلا نگران نباشيد. فقط براي من در انتهاي نامه جوابيه، چند جمله را نوشته اند كه فكر من را مشغول كرده و اشاره كرده به اين نكته كه تعداد ويزاها محدود است و سريع خودتو به سفارت برسان. البته اگر ويزاها محدود باشه اين به كل برندگان 2012 در ايران مربوط ميشه و فقط به من مربوط نيست. عباراتي كه براي من نوشته اند را دقيقا در ذيل براتون كپي كردم. لطفا آنهايي كه در ابوظبي كليرنسشان مثبت بوده ، نظر بدهند كه آيا آنها هم اين متن نامه را هنگام دريافت جواب مثبت از طرف سفارت دريافت كرده اند يا نه. اگر بصورت Typical اين متن براي همه آنها اومده كه جاي نگراني چنداني نيست و فقط هدفشان اينه كه ميخواهند برندگان را وادار كنند كه زودتر براي دريافت ويزا به سفارت مراجعه كنند، ولي اگر براي من تنها اومده، بيانگر اينست كه ممكنه واقعا ويزاها براي ايرانيها رو به اتمام است(اابته زبونم لال و خدا نكنه). به هر حال من مي خواستم 10 روز ديگه برم و ويزا را دريافت كنم. لطفا با تجربه ها نظر بدهند كه اگر موضوع جدي است همين فردا حركت كنم برم ابوظبي. ممنون ميشم اساتيد باتجربه و متخصصين فن، نظر كارشناسي بدهند و بنده محتاج به راهنمايي را راهنمايي بفرمايند كه بهتره هرچه سريعتر برم يا مي تونم 10 روز ديگه برم .
در انتها براي تمام دوستان آرزو مندم كه هرچه سريعتر جواب مثبت كليرنس را در يافت كنند.
براي تسكين حال همه منتظران به اين شعر اشاره ميكنم ، بلكه خواندن اون آرامش دهنده دلهاي نازنينشان باشه
بايد پارو نزد وا داد بايد دل رو به دريا داد
خودش مي بردت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست

متن نامه دريافت شده از سفارت به شرح ذيل است:

The administrative processing on your file has been completed. However, a visa number may not be available for your file within this
month.

Please note: if you do not send your passport immediately, a visa number may not be available for your file within this month. please check the Department of State’s current Visa Bulletin at Click here (http://www.travel.state.gov/visa/bulleti..._1360.html )for information about visa availability for your visa category

[faranak.n]

بچه ها چند تا سوال داشتم
وقتی میریم دبی تا مصاحبه واسه اینکه حوصله مون سر نره مجبوریم یا توی این فروشگاه ها بچرخیم یا با این تور های تفریحی بریم دور بزنیم
1- حالا از دوستانی که تازه از مصاحبه اومدن غیر از خانم ملیکا شخص دیگه ای که کارهای تور رو انجام بده و قیمتش هم مناسب باشه میشه معرفی کنین و اگه امکان داره نوع تور و هزینه ای که پرداخت کردین رو هم ذکر کنین ممنون میشم
البته نمی دونم تا موقع مصاحبه ما قیمت ها بالاتر میره یا نه
2- در خصوص مراکز خرید هم اگه جای خاصی رو مد نظر دارین معرفی کنین ( حالا چه از نظر قیمت در برابر جنس ارائه شده یا مارک های معروف یا .....)
مرسی ممنون

در مورد تور نمی دونم ما بیشتر جاها رو خودمون از اینترنت سرچ می کردیم می رفتیم 1-2 جا هم با ملیکا رفتیم قیمتش خوبه نسبتاً
بزرگترین و بهترین بازار دبی از نظر من دبی مال هست که 1-2 روز کامل باید وقت بزارید تا تمام مغازه ها رو ببینید اما حتما برید چون خیلی دیدنیه..آبشار موزیکال هم همون جاست...یک آکواریوم و باغ وحش خزندگان و حیوانات دریای هم داره که بد نیست (اگر علاقه مندید)
بعد هم امارات مال هست که اون هم بزرگه و خوبه...
هر دوی این بازارها گرونن..کلا جنس های دبی نسبت به چند وقت اخیر گرون شده و زیاد هم فروش ندارن...تازه ما رفتیم همه جا حراج بود ولی بازم گرون بود
جاهایی واسه سوغاتی یا کلا جنس های ارزون می تونید برید green house یا مرکزالقبائل ...
مغازه مورد علاقه من center point هست که جنساش عالیه و من هر سری می رم کلی جنس میخرم..قیمتش نسبتا گرونه اما من با باقی جاها مقایسه کردم به صرفه تره
جاهای دیدنی هم پیست اسکی امارات مال، آکواریوم دبی مال، هتل آتلانتیس که واقعا عالیه یک پارک آبی داره می تونید برید با دلفینا شنا کنید و در کل خیلی خوبه و هزینش از 400 درم شروه می شه فکر کنم ..
تور کشتی کروز هم هست که در خور شما رو می گردونن و شام بهتون می دن..اگر ایرانیش رو برید برایتون موسیقی ایرانی می خونن و غیر ایرانی ها هم رقص عربی (بلی دنس) و ...
رستوان آبشار که موسیقی سنتی از 9 تا 12 داره...
تور کویر هم خوبه!
wonderbus هم هست که یک اتوبوس داخل آبه!
پارک های آبی مثل واید وادی و ...
یه تور کل شهر هم هست که ملیکا میاد دنبالتون همه جای دبی رو می گردین که ما نرفتیم چون همه جا رو خودمون دیدم

[Hediyeh]

یه سوال:
واسه سفارت ابوظبی چند سری کپی از مدارک باید بگیریم؟

یک سری کافیه دوست من. البته دو سری از نظر قیمت فرقی با یک سری نمیکنه. من برای احتیاط دو سری گرفتم که شاید امریکا به دردم بخوره.

[Hediyeh]

و اما...
نوبتی هم باشه نوبت سفرنامه ی منه...
شنبه 30 اردیبهشت ساعت 7.30 با پرواز ماهان به دبی رفتیم. من با در نظر گرفتن دو احتمال, هتل رو برای سه شب رزرو کرده بودم و پرواز برگشتمون رو برای پنجشنبه شب گرفتم. حالا دلیلش چی بود؟ عرض میکنم خدمتتون!
مصاحبه مون 3 شنبه بود و با توجه به شرایط خاص همسرم احتمال اف بی آی چک خوردنشون رو خیلی بالا میدادم و درصدی رو هم برای خودمون در نظر گرفتم که اگر ما هم برگه آبی گرفتیم بتونیم همون شب بریم فرودگاه و پروازمون رو جلو بندازیم یا به اصطلاح P.O.R کنیم و برگردیم که در این حالت دیگه نگران این موضوع نبودیم که پول اضافی پرداختی به هتلمون سوخت بشه! با احتمال دوم که دریافت ویزای یکضرب محسوب میشد چون پاسپورتها دست سفارت میموند مجبور بودیم تا پنجشنبه صبر کنیم. در این حالت ما فقط باید هتل رو برای دو شب دیگه تمدید میکردیم که کم دردسرترین راه بود!
خب بریم سر اصل مطلب! شنبه صبح بعد از رسیدن به هتل و تحویل اتاق و جاگذاری وسایل و صرف ناهار با آدرسی که از لیدرمون گرفتم ساعت 2.5 با مترو به nmc رفتیم و خیلی هم راحت پیدا کردیم وخداییش تازه فهمیدم مترو یعنی چه! رفتیم داخل کلینیک و منهم که به لطف دوستان گل مهاجرسراییم همه ی مراحلو حفظ بودم وبدون اینکه از کسی چیزی بپرسم مراحل رو مو به مو اجرا میکردم و مبالغ مورد نظر برای هر قسمت رو هم از قبل محاسبه کرده بودم و کنار گذاشته بودم! خلاصه اینکه کارهای مدیکالمون بدون هیچ مشکلی خدارو شکر تمام شد و ما اصلا هم واکسنی نزدیم. قرار شد دوشنبه شب ساعت 8 به بعد بهمون جواب بدن. فرداش زنگ زدن و گفتن واکسن شما و همسرتون کامل نیست باید عصر بیاید و بزنید! ما هم که برای عصر برنامه ریزی کرده بودیم گفتیم نمیتونیم فردا 10 صبح میایم ببینیم چه خبره!
فردا صبح رفتیم دیدیم بله! همون واکسن ام ام آر ی که باید دو مرحله یکماهه میزدیم و هر چه ما اینجا گفتیم میگفتن نیازی نیست! رو باید دوباره بزنیم! مرحله اول ام ام آر رو ما 5 اپریل تو کلینیک دانشگاه تهران زدیم و به اون خانم هم گفتیم که باید مرحله دوم رو بزنیم گفتن نه چون شما تو طرح ملی سال 82 زدین دیگه نیازی به مرحله بعدی نیست! حتی توی کارتمون هم تاریخ سال 82 رو وارد کردن و گفتن خیالتون راحت باشه!!! و همین خیال راحت باعث شد که واکسن 10 هزارتومنی رو ما بریم اونجا به قیمت 60 هزارتومن بزنیم! که من حتی به اون خانم دکتر هندی هم وقتی این تفاوت قیمت رو گفتم خیلی متاثر شد که چرا اونجا بهتون جواب درست ندادند که شما مجبور بشین این هزینه رو تقبل کنید! بعدش هم گفت من خیلی عذر میخوام ازتون که مجبورم به خاطر تکمیل پرونده سفارتتون این واکسن رو بهتون بزنم وبه خاطر اینکه شما هزینه کردین و این راهو دوباره تا بیمارستان اومدین منهم میگم سریع مدارک پزشکیتونو آماده کنن و بهتون بدن که شما دوباره شب این مسیرو نیاین!
ما هم دیدیم چاره ای جز قبول این واکسن نداریم خیلی سنگین و رنگین مثل بچه های خوب رفتیم 240 درهم ناقابل پرداخت کردیم و واکسنمون رو هم زدیم و در عرض کمتر از یکساعت مدارکمون رو تحویل گرفتیم و برگشتیم. البته ما که از این اتفاقات کم توی زندگیهامون نیفتاده و به خاطر بی تعهدی افراد و عدم آگاهی کامل نسبت به کارشون ازاین نوع ضررها کم متحمل نشدیم! از ما که گذشت, اینها رو گفتم تا دوستانی که هنوز نرفتن حتما به فکر تکمیل پروندشون باشن و اصلا به حرف کسی اعتماد نکنند!
همه چیز آماده بود و من هم شب برای آخرین بار مدارک رو کنترل کردم و توصیه های لازم رو به همسر و دخترم کردم. فردا صبح راس ساعت 5 ماشینی که هماهنگ کرده بودیم دم هتل منتظرمون بود. با لیدرمون برای این ماشین هماهنگ کرده بودیم که خونواده سه نفره مارو با یه ماشین سانتافه به ابوظبی ببره و برگردونه به قیمت 350 درهم. که البته اولش 450 درهم بود که با کلی چونه زدن شد 350 درهم
حدود 6.20 به سفارت رسیدیم و روی صندلیهای سمت چپ منتظر نشستیم بعد از ما هم یکی یکی میومدن تا اینکه حدود ساعت 7.30 کاملا اونجا پر شده بود ولی جالبش این بود که فقط ما کیس لاتاری بودیم! بقیه همه کیسهای متفاوت مهاجرتی بودن, ازدواج, پناهندگی, خونوادگی... بالاخره حدود 7.45 همون آقای هندی معروف اومدن پاسپورتها و نامه ی مصاحبه مون رو چک کردن و ما رفتیم داخل. اونجا هم کمی نشستیم تا ساعت 8 که شروع به خوندن شماره ها کردن. خانم مسنی پرونده ها رو ازم تحویل گرفت. من برای هر کدوم از اعضای خونوادمون یه پوشه جداگونه تهیه کرده بودم که کلیه ی مدارک مربوط به هر شخص تو اون به ترتیب الویت گذاشته شده بود. اول مدارک شناسایی, بعد مدارک تحصیلی, سند ازدواج و بعد هم تمکن مالی به همراه پاکت عکس و کپی پاسپورت. اول مال من رو گرفت بعد همسر بعد فرزند. سوالایی که موقع بررسی پرونده از من پرسید این بود و دقیقا با همین الفاظی که براتون مینویسم:
ضمانت مالی از امریکا کجاست؟ گفتم اسپانسر نداریم!
چند دقیقه بعد پرسید کجا کار میکنید؟ گفتم کار نمی کنم!
دوباره چند دقیقه بعد پرسید یعنی اصلا تا حالا جایی کار نکردین؟ گفتم: کار نه فقط دو سه ماه دوره کارآموزی گذروندم! گفت کارآموزی چی؟ گفتم: حسابداری!
آخرش هم گفت شما کسی رو دارین تو امریکا؟ گفتم بله یکی از دوستانمون هستن.
گفت فرمتون بدون آدرسه شما باید آدرس داشته باشین. گفتم بله دارم. فرمها رو داد و منهم آدرسو وارد کردم.
بخاطر تعداد افراد کیسمون کار ما خیلی طول کشید ولی در کل اون خانم زیاد اعصاب نداشت نمیدونم چرا! ولی از اونجایی که خدای مهربونم این خاصیت کاندیشنری رو زیادی برای من مایه گذاشت اواخر کار کمی مهربون شده بود بهمون یه قبض داد که یکیمون بره هزینه رو پرداخت کنه. بعدش هم رفتیم کانتر انگشت نگاری که چقدر کارمندش سرحال و خوش برخورد بود و کلی با خنده های شیرینش استرس نهفته ی من رو کاهش داد! بعد هم کانتر آخر که خانم لاغراندام امریکایی ازمون قسم گرفت و بعد از همسرم CV خواست که خدا رو شکر همراهمون بود و ارایه دادیم. یه نگاهی بهش کرد و گفت من که اصلا هیچی نمیفهمم! اسم همسرم رو روی برگه آبی نوشت و از کنار میزش یه کارت صورتی رنگ برداشت دور روز پنجشنبه خط کشید و خطاب به من و دخترم گفت شما دو نفر روز پنجشنبه ساعت 1.30 بیاین پاسپورتاتونو بگیرین و به همسرم هم گفت شما هم از یکماه و نیم دیگه برید تو سایت و چک کنید.
تو راه برگشت زنگ زدم ایران و هتل رو برای دو شب دیگه رزرو کردم. دوستان در جریان باشید که هتل گرفتن از طریق آژانسها ارزونتره تا اینکه خودتون مستقیما اقدام کنید.
با وجودیکه شنیده بودم برگه صورتی یعنی ویزای یکضرب ولی تا روز پنجشنبه که من پاسپورتم رو تحویل گرفتم و ویزارو توش دیدم دلم آروم و قرار نداشت! شب هم با پرواز ساعت 23.15 ماهان برگشتیم تهران.
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست...
و اینجا جا داره از مدیران عزیزی که این سایت مفید رو راه اندازی کردن و از همه ی دوستان مهربونی که این مدت من رو از راهنماییهای مفید و دلسوزانشون برخوردار کردن صمیمانه تشکر کنم. تمام آنچه که آموختم و اجرا کردم از همین سایت بود وگرنه من کوچکترین اطلاعی از اصول مهاجرت نداشتم!
دستان پرمهرتون رو میفشارم و برای همه تون بهترینها رو آرزو میکنم...
شاد و پیروز و تندرست باشید
ارادتمند
هدیه

[Hediyeh]

متشکرم دوست عزیز
انشاالله شما هم موفق باشید. و اما پاسخ سوالاتتون:
1) دخترم 17 سالشه, در مورد واکسن اطفال زیر 2 سال اطلاعی ندارم میتونید از پاستور میدان پاستور بپرسید. هم اطلاع رسانیشون بهتره هم منصفتر از تجریشن!
2) دو تا نامه تمکن مالی به مبلغ 50 و 45 میلیون به نام من و همسرم ارائه دادیم.
3) به تعداد افراد کیس باید مبلغ تعیین شده پرداخت بشه. بچه و بزرگسال نداره!
4) والله کامل نمیدونم! درست روز آخر قبل از سفر ایشون گفتن من یه cv جدید تهیه کردم که بهتره همرامون باشه و اتفاقا چقدر هم خوب شد که بود! اگر لازم بود بفرمایید تو پیام خصوصی براتون نمونه اش رو بذارم.
موفق باشید