ارسالها: 94
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2010
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-08-24 ساعت 15:50
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-08-24 ساعت 16:12 توسط shani.)
یکی از چیزایی که برای ما ایرانیا به عنوان مهاجر در کشورهای اروپایی و امریکایی میتونه مسئله ساز باشه تفاوت های فرهنگیه. بعد از مهاجرت برخی از این تفاوت ها رو دوست داریم و شاید اصلا دلیل مهاجرتمون اون تفاوتها باشه اما بعضی وقتا هم نمیتونیم بعضی از اونا رو قبول کنیم در حالیکه فرهنگ مورد پذیرش جامعه همینه چه دوست بداریم چه دوست نداشته باشیم.
ایا یک مرد ایرانی که با معیارهای و ارزش های ایرانی رشد کرده میتونه اجازه بده دخترش توی 18 سالگی آزاد زندگی کنه و توی روابطش آزاد باشه؟ یک مرد ایرانی آیا حاضره با همسرش (ایرانی) به ساحل یا استخر بره و همسرش اونجا با پوشش اکثریت مردم بیاد؟ و آیا یک زن ایرانی ته دلش راضی هست که شوهرش دوستانی از جنس مخالف داشته باشه (Just Friends)؟ آیا ما حاضریم تعارف های ایرانی رو کنار بگذاریم و به دوستانمون "نه" بگیم؟ اگر اونا راحت به ما بگن "نه" چطور؟ آیا میتونیم رک باشیم و احساسمون رو صریح بیان کنیم و آیا راحت شنیدن حرف رک رو از اطرافیان میتونیم قبول کنیم و ناراحت نشیم؟
از طرفی آیا جنبه داریم و میتونیم همونطور که تلاش میکنیم با این فرهنگ انطباق پیدا کنیم تعادل رو هم حفظ کنیم و به اصطلاح جوگیر نیشم و از اون لبه بوم نیفتیم؟ مثلا همه موارد بالا رو قبول کنیم ولی حدش رو نگه نداریم و با یک تلاش مصنوعی بیشتر از اون حدی که یک شهروند تیپیکال و نرمال آمریکایی هست فراتر بریم؟
توی این تاپیک هرگونه مطلب که در مورد این موضع هست رو میتونین مطرح کنید و سوالات، خاطره و تجربیات و اصلا حتی نظراتتون رو میتونین مطرح کنید. ما هم استفاده خواهیم کرد!
ارسالها: 177
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با درود فراوان خدمت دوست عزیز shani
بهه نظر من مهمترین چیز ارزشهای انسانی هست که باید به این ارزشها احترام گذاشته بشه
حالا اصلا مهم نیست که در کدوم کشور و در کدوم نقطه از این زمین خاکی در حال زندگی هستین
تنها چیز و مهمترین چیز ، پایبند بودن به ارزشهای والای انسانیست و هر کسی باید در جهت اینکه انسان کاملی باشه حداکثر تلاش خودش رو انجام بده . آزادی هم معنی و ممفهومم خودش رو داره و باید اجرا بشه.به نظر من اگه اون آزادی حقیقی مد نظر باشه ، هیچ تناقصی با انسانیت ندراه و یک انسان واقعی میتونه آزاد باشه و در عین اینکه هیچ دلخوری برای دیگران پیش نیاره .
شماره کیس: 2012As054XXX
رویت قبولی:16july
ارسال فرمهای اولیه:27july2011 DHL
کنسولگری: آنکارا
کارنت شدن کیس:7aprill
مصاحبه:20june امیدواریم یکضربنتیجه آبی شد.
دریافت کلیرنس:31july
دریافت ویزا:15August
ورودبه آمریکا:
دریافت گرین کارت[/u]:
http://mohajersara.com/thread-5157.html
ارسالها: 2,997
موضوعها: 167
تاریخ عضویت: Feb 2009
رتبه:
175
تشکر: 0
14 تشکر در 1 ارسال
خیلی وقت بود توی مهاجرسرا اینجوری دست به نوشتن نشده بودم ، شاید این تاپیک باب نوشتن دوباره ام بشه ، بنظر من هر محیطی فرهنگ خواص خودش رو داره و برای یک مهاجر بهتره که بتونه با فرهنگ جدید انطباق پیدا کنه ، توی کشور ما از بچگی به ما یاد دادند که تعصب داشته باشید ، غیرت داشته باشید و الخ اونم بخاطر اینه که مردان کشور ما تا هر زنی رو می بینند که حتی با حجاب کامله بهش جور دیگه ای نگاه می کنند و فکرهای ناجوری توی سرشون رد میشه اما این رو باید بپذیریم که توی کشورهای غربی بالاخص آمریکا اونقدر آزادی عمل هست و فرهنگ مردم جوری جا افتاده که اکثریت غالب ایجوری فکر نمی کنند و حتی اگر هم اینگونه فکر کنند قانون جوری جلوشون می ایسته که نتونند دست از پا خطا کنند.
من به شخصه به این اعتقاد دارم که انسان ها آزاد هستند هرکاری که می خواهند بکنند به شرطی که به آزادی دیگران تجاوز نکنند و خیانت نکنند ، پس جواب اون سوالت که آیا حاضرید با همسرتون با پوشش اکثریت مردم اونجا به استخر یا ساحل برید بنظر من بله است به شرطی که شرط بالا رعایت بشه. ببینید آدم وقتی 18 سالش میشه مخصوصا اگر دختر باشه یعنی به بلوغ فکری رسیده و میتونه راجع به زندگی خودش تصمیم بگیره ، نمیشه توی آمریکا با فرهنگی که توی ایران هست و الان دیگه تضاد هایی هم توش بوجود اومده زندگی کرد. مفاهیمی که توی ایران معنی نجابت داره توی فرهنگ اونجا ضد عرف نامیده میشه برفرض که دختری تا زمان ازدواجش با پسری رابطه نداشته باشه بعد از ازدواج بدلیل اینکه مسائلی رو تجربه نکرده توی زندگیش دچار مشکل میشه و ویرانی زندگی رو به بار میاره ، توی شهرستانهای کوچک ایران ملاک نجابت دختران داشت چیزیه که خیلی راحت با عمل جراحی بر میگرده و این فرهنگ تقلب ، دروغ ، دغل بازی رو ترویج میده اما در فرهنگ آمریکایی این مساله اهمیتی که توی ایران داره رو نداره و خیلی راحت باهاش برخورد میشه چرا که حق طبیعی انسان می دونند با قبلا دیگران رابطه داشته داشته باشه و نیازهاش رو برطرف کنه.
در کل بنظر من برای اینکه بتونیم توی جامعه ی جدید راحت زندگی منیم باید خودمون رو با فرهنگشون منطبق کنیم.
ارسالها: 94
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2010
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-08-24 ساعت 20:04
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-08-24 ساعت 20:11 توسط shani.)
البته منظور من ارزش ها نیست که انسانی یا غیرانسانی باشه. منظورم اون ریزه کاری های فرهنگی هست. از مهمان نوازی گرفته تا صراحت لهجه و رک گویی که البته گاهی برای شبیه شدن به امریکایی ها توی این موارد زیاد اغراق میکنن تا جایی که ه خود مردم اونجا هم این رفتارها رو ندارند. چون مثلا بعضی ها از رکگویی فقط یک اسم شنیدند و تا حدی اون رو با بی ادبی اشتباه میگیرند در حالیکه ادب در کشورهای غربی از نظر اجتماعی و ارتباطی خیلی مهمه.
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
ارسالها: 2,997
موضوعها: 167
تاریخ عضویت: Feb 2009
رتبه:
175
تشکر: 0
14 تشکر در 1 ارسال
با سایه خانم تا حدودی موافقم ، وقتی که آدما محیطشون عوض میشه تطبیق دادن با محیط جدید براشون سخته اما غیرممکن نیست ، بزارید یه چیزی رو بگم از نظر خودم البته ، بر فرض که دخترم هم باردار شد من چیکار می تونم کنم؟ خودش خواسته ، خودش راضی بوده ، مگه میتونیم روی خصوصی ترین رفتار های بچه هامون کنترل داشته باشیم؟ اصلا بتونیم مگه درسته؟ بهش بگیم تو نمیدونی چیه؟
با گفتن این حرف ممکنه همه انگی بهم بخوره ولی میگم این فرهنگ ایرانی که میگه دختر باید فقط خونه ی شوهر بچه دار بشه توی ایران فقط کاربرد داره اگه این حرف رو به یه امریکایی روشنفکر بزنید ممکنه بهتون بگه شما امل هستید چون توی فرهنگ خودش این معنی نداره.
البته این رو هم بگم که از این آزادی ای که جامعه مقصد بهتون میده نباید سو استفاده کرد و هر کاری رو کرد.
ارسالها: 94
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2010
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-08-25 ساعت 00:02
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-08-25 ساعت 00:15 توسط shani.)
حفظ تعادل هم در اینجا خیلی مهمه. اصلا من بیشتر این تاپیک رو در مورد حفظ این تعادل باز کردم وگرنه مسئله زندگی شخصی و آزادی اجتماعی که واضحه حق همه انسانهاست و بحث کردن سر اون تازگی نداره. اما اینکه با آزادی چطور برخورد کنی هم مهمه. اینکه مثلا بچه 12 ساله باردار بشه خوب ناراحت کننده هست حالا چه امریکایی باشی چه ایرانی. حتی از نظر پزشکی و علمی هم قابل قبول نیست. درسته زندگی شخصیش هست و مال خودشه اما هنوز وقتی 18 سالش نیست مسئولیتش با پدر و مادره.
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ببینید فرهنگ ابعاد مختلف داره، بله اگه صداقت و یک رویی و تعهد کاری و بی تعارفی رو از آمریکایی ها وارد فرهنگمون کنیم، عاااالیه. ولی با بقیه موارد موافق نیستم.
اصولا به نظر من: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش
به نظر من بهترین حالت ممکن اینه که موارد منفی هر دو فرهنگ رو حذف کرد و موارد مثبت هر دو رو حفظ. این دیگه بهینه ترین حالته
این نظر شخصی منه و نظر همه دوستان هم واسم محترمه
پ.ن: یکی از بهترین موارد فرهنگ غرب اینه که همدیگه رو قضاوت نمیکنن، منم دارم روش کار میکنم و میخوام شروع کنم. از همینجا میشه شروع کنم و هیچ کسیو توی تاپیک بخاطر نظراتش متهم نکنمو جبهه نگیرم
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 83
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2011
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
به نظر ما اگه میخوایم توی آمریکا زندگی کنیم برای همیشه پس باید با فرهنگ آمریکایی انطباق پیدا کنیم
[en]William Shakespeare Said : I always feel happy, you know why? Because I don't expect anything from anyone. Expectations always hurt
Life is short ...
So love your life ...
[/en]
ارسالها: 94
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2010
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-08-25 ساعت 02:15)elahenadafy2 نوشته: ببینید فرهنگ ابعاد مختلف داره، بله اگه صداقت و یک رویی و تعهد کاری و بی تعارفی رو از آمریکایی ها وارد فرهنگمون کنیم، عاااالیه. ولی با بقیه موارد موافق نیستم.
اصولا به نظر من: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش
به نظر من بهترین حالت ممکن اینه که موارد منفی هر دو فرهنگ رو حذف کرد و موارد مثبت هر دو رو حفظ. این دیگه بهینه ترین حالته
این نظر شخصی منه و نظر همه دوستان هم واسم محترمه
پ.ن: یکی از بهترین موارد فرهنگ غرب اینه که همدیگه رو قضاوت نمیکنن، منم دارم روش کار میکنم و میخوام شروع کنم. از همینجا میشه شروع کنم و هیچ کسیو توی تاپیک بخاطر نظراتش متهم نکنمو جبهه نگیرم
الهه جون به نظر من ابراز موافقت و مخالفت هیچ اشکالی نداره و خودش از اصول دموکراسی هستش! قضاوت کردن فرق داره. قضاوت اینه که وقتی کسی نظرش رو در مورد چیزی بیان میکنه فورا روی کل شخصیتش قضاوت کنیم و در ذهنمون اون آدم رو رد کنیم. بر عکسش هم درسته. یک نفر اگه نظر درستی در مورد چیزی میده نمیشه گفت این آدم همیشه خیلی کارش درسته. اما تبادل نظر، ابراز مخالفت (طوری که گستاخانه نباشه) به نظر من عیب نیست. و گاهی از درون همین مناظرات (عجب واژه ای!) تفکر انسان شکوفایی پیدا میکنه.
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آره شانی جان. ولی خیلی توی از تاپیک ها دیده شده که وقتی کسی نظری میده که با نظر اکثریت مطابقت نداره، بچه ها شروع میکنن به حمله و جبهه گیری و صد البته قضاوت. کلی هم وصله های بی مورد به هم میچسبونن. خوب وصله زدنم یعنی قضاوت کردن دیگه
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 358
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
در مورد بچه ها در امریکا من یه نکته ی رو اضافه کنم
مسلما وقتی بچه ی در آمریکا به دنیا میاد دیگه ایرانی نیست و آمریکایی میشه ( تنها کشوری که یه بچه ی مهاجر رو عضو 100 در 100 همون کشور میدونه آمریکاست نمونش رئیس جمهور فعلی آمریکا ) و امه اگه بچه ی از یه پدر ایرانی و مادر آمریکایی یا بعلکس متولد بشه خوب این که خوده آمریکایی و دیگه اصلا نمیشه گفت ایرانی خوب نکته همین جاست چطور میشه انتظار داشت از بچه ی که تمام عمرش رو در حالا مثالا آمریکا گذرونده با فرهنگ ایرانی باشه !؟؟؟ اصلا نمیشه و ما هم باید با تمام امکان سعی کنیم فرهنگمون رو مطابق فرهنگ آمریکایی کنیم !! شاید بگید برا چی؟؟ خوب برای موفقیت باید این کار رو کرد وگرنه نمیشه در یک کشور با یک فرهنگ دیگه زندگی کرد دوستی در مورد باردار شدن و از این حرفا توی آمریکا صحبت کرده بود که واقعا این یه حقیقته و کسی منکرش نیست روابط دیپلماتیک در آمریکا معمولا از سن 16 سالگی شروع میشه که حتی پایین تر از اینم گاهی اتفاق میوفته و این موضوع ربطی به فرهنگ آمریکایی نداره بلکه به تریبیت بچه داره ! و نمیشه این موضوع رو چسبوند به آمریکا دقت کنید ببینید که تمام کسای که توی آمریکا در سن پایین بادار شدن یا معتاد خانواده هاشون چطور بودن ؟؟؟ اکثرا طلاقی - معتاد - هوس باز و.... خوب مسلما بچه هم چیزی از تربیت یاد نگرفت پس از نظر من نگران نباشید و با این مسئله کنار بیایید به طور مثال شما نمیتونید به بچتون بگید ایرانی باش چون بچتون دیگه یه آمریکایی شده ! ولی کاری که میتونید بکنید اینه که خوب تربیتش کنید و از ازرش های دینتون از همون کوچیکی براش تعریف کنید اگه از همون کوچیکی از دینتون و ارزشهاش بگید مطمئن باشید بچتون درسته آمریکایی شده ولی خیلی پایبند ارزش های دینی میشه
جالبه من با چند دختر آمریکایی صحبت میکردم که مسحیی بودن و خیلی پایبند ارزش هاشون میگفتن روابط دیپلماتیک فقط بعد از ازدواج !!
یه تصمیم یه هدف یا شکست یا پیروزی .... در جاده ی موفقیت دور زدن ممنوع
ارسالها: 2,585
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
260
تشکر: 2
13 تشکر در 0 ارسال
در عوض چی.ن و روس.یه روابط Dپلماتیک خیلی شدیدی با ایران دارند!
ارسالها: 297
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
55
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
منم موافقم كه ما بايد بعد از مهاجرت تو خيلي از جنبه ها خودمون رو وفق بديم و اصولا اگه آدمهاي انعطاف پديري باشم اين اتفاق ذره ذره و نا خود آگاه مي افته مثلا ياد مي گيريم كه براي خودمون، وقتمون و زندگيمون بيشتر ارزش قائل بشيم، منظم تر بشيم و كاري به كار خصوصيه بقيه نداشته باشيم...به قول دكتر فرهنگ هلاكويي: ما تو ايران تو دل و روده هم زندگي مي كنيم و به اسم عشق و علاقه هيچ حد و مرز خصوصي واسه نزديكامون فائل نيستيم.
اين طور تغييرات فرهنگي به نفعمونه ( من كسيو مي شناسم كه آلمان زندگي مي كنه وقتي ايران بود به حجاب زنش گير مي داد اما حالا خودش بزور زن و بچشو مي فرسته استخر ! جالبيش اينجاست كه هنوزم وقتي زنش مياد ايران طرف يادش مي افته كه به زنش بگه رعايت كن!!!! چون اينجا فرهنگ فرق داره.) اما اون قسمت كه مربوط به شرايط خونوادگي و بخصوص در رابطه با بچه هاست من فكر مي كنم تو آمريكا هم پايه درست و غلطش شبيه فرهنگ ما باشه فقط جزييات متفاوته كه كاملا بر مي گرده به شرايط تربيت بچه ها و اينكه از اول تو رفتار پدر مادرشون ديده باشن و بدونن ارزش و ضد ارزش چيه
دختر داييه من 18 سالگي مي خواست بره جدا زندگي كنه، چون تو كشورهاي پيشرفته عرفه! باباش هم گفت باشه برو فقط چون اين عرفه كه اينجا بچه ها از 18 سالگي خودشون خرجشونو در ميارن و كار ميكنن پس منم پول نميدم :ديييي اونم رفت و چند ماه برگشت چون طبق فرهنگي كه بار اومده بود سختش بود اونجور زندگي كنه، فقط به مامان باباش گفت من بر ميگردم به شرطي كه كاري به كارم نداشته باشين
بالاخره اون بچه يك روزي ميره ولي حد اقل وقتي ميره كه خوبو بدشو از هم تشخيص ميده
اين ارزش ها هنوز هم همه جاي دنيا ارزشن، ما سعي مي كنيم خوباشو حفظ كنيم
سفرنامه
case No: 19may: ABD****23/ F2A = I130: 21 Nov2013/ PD: 25 Nov2013/ /INTERVIEW: 11 AUG,2015/ approve: Apr 2-2014/ ds261 : 17 Feb 2015