ارسالها: 91
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2014
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-07-15 ساعت 19:32)tabatabaee نوشته: برای منم همینو زدن..بچه ها من دیگه نابود شدم کلا.....
خدا نکنه ؟ چرا اخه ؟؟
کیس: 2015AS8xxx/ رویت قبولی May 3 / سفارت: Ankara / ارسال فرمها : Jun 3 / تعداد افراد منظور در کیس : 1نفر / کارنت شدن کیس: متاسفانه در 10 ژولای به ما نرسید و خداحافظ(بازمانده2015)
ارسالها: 77
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من اعتبار ویزام تا چند روز دیگه تموم میشه و متاسفانه نمی تونم تا اون موقع به آمریکا مسافرت کنم می خواستم ببینم تو کودم قسمت از تاپیک می تونم راهنمایی لازم برای تمدید و نحوه تمدید و ... پیدا کنم از دوستان کسی می دونه چکار باید بکنم ؟
کیس نامبر 2300
کارنت سری اول
فرم 260 اواخر جولای
محل مصاحبه آنکارا
نامه دوم فکر کنم تا آخر پاییز بیاد
ارسالها: 2,265
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Jun 2014
رتبه:
145
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
به هیچ عنوان تمدید نمیشه کرد شما اگر میتونی یه پرواز رفت و برگشت یه روزه بگیر برو مهر بخوره بیاد تا 6 ماه بعد دوباره بری.
اگر نری ویزاتون باطل میشه و دیگه اجازه ورود ندارین ابدا!
ارسالها: 395
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
رتبه:
45
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
غروب دلگیریه
روزایی که قرار بود پر باشه از ذوق و شوق و اماده شدن واسه سفر ، تبدیل شده به سخت ترین روزای عمرم .
اصلا انگار زمان نمیگذره...
از بازمانده ها کسی نیست یه خورده حرف بزنیم دلمون باز شه ؟؟
بازمانده لاتاری 2015
امیدوار به آینده ...
ارسالها: 928
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
55
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-07-16 ساعت 19:26)rezasadeghi نوشته: غروب دلگیریه
روزایی که قرار بود پر باشه از ذوق و شوق و اماده شدن واسه سفر ، تبدیل شده به سخت ترین روزای عمرم .
اصلا انگار زمان نمیگذره...
از بازمانده ها کسی نیست یه خورده حرف بزنیم دلمون باز شه ؟؟
دوست عزیز
باور کنید که ما هم هر وقت به این موضوع فکر میکنیم قلبمون میگیره. از خدا میخوام خیلی زود توی زندگی این ادمها یک اتفاق ویژه بیفته که این روزای لعنتی تموم شه
خوشتر ز عشق و صحبت و باد بهار چیست........................ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
.زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست..............................تا در میانه خواسته کردگار چیست
ارسالها: 928
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
55
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-07-16 ساعت 22:04)houshym نوشته: (2015-07-16 ساعت 19:26)rezasadeghi نوشته: غروب دلگیریه
روزایی که قرار بود پر باشه از ذوق و شوق و اماده شدن واسه سفر ، تبدیل شده به سخت ترین روزای عمرم .
اصلا انگار زمان نمیگذره...
از بازمانده ها کسی نیست یه خورده حرف بزنیم دلمون باز شه ؟؟
دوست عزیز
باور کنید که ما هم هر وقت به این موضوع فکر میکنیم قلبمون میگیره. از خدا میخوام خیلی زود توی زندگی این ادمها یک اتفاق ویژه بیفته که این روزای لعنتی تموم شه
برای همه اتون یک فال گرفتم
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
دست به هر چه بزنی طلا می شود. کسب و کارت رونق می گیرد. عجله کن وقت دارد می گذرد، دقیقه ها و ثانیه ها هم باید برایت مهم باشند. از دو دلی خلاصی خواهی یافت و راه درست برایت روشن می شود. از جور زمانه ناله نکن که از این به بعد همه چیز نصیبت می شود.
خوشتر ز عشق و صحبت و باد بهار چیست........................ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
.زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست..............................تا در میانه خواسته کردگار چیست
ارسالها: 11
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من از وقتی دیدم اینجوری اعلام کردن دیگه همه چیزو فراموش کردم...انگار اصلا اتفاقی نیافتاده....شانسی بود که زورش نرسید تا آخر ما رو بکشونه...چون من نه واسش هزینه کردم نه تلاش...یه ثبت نام رایگان فقط کردم..همین..ما که نرفتیم..بیخیال
هرچه پیش آید خوش آید ما که خندان میرویم
ارسالها: 381
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
55
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوستان خوب من، شايد زمانش رسيده به اون ضرب المثل قديمي پشت كنيم. ممكنه اين بار ترك عادت موجب پيشرفت باشه.
قسمتي از من هم نميتونه از اين صفحات دل بكنه، ساده نيست. نظاره ميكنم و كلمات نمي تونن حس م رو بيان كنن. نميگم فراموش مي كنيد ولي خيلي زود روزي ميرسه كه اين موضوع واستون از درجه اعتبار ساقط ميشه!!
ارسالها: 645
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2015
رتبه:
46
تشکر: 23
37 تشکر در 8 ارسال
2015-07-17 ساعت 16:08
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-07-21 ساعت 12:36 توسط farrokh33.)
سلام دوستان عزیز .میگن وقتی شخصی به مصیبتی گرفتار میشه باید تا مدتی دور وبرش شلوغ باشه و نباید تنها باشه که تنهایی براش خیلی کشنده است تا مدتی که بتونه باهاش کنار بیاد میشه باهاش صحبت کرد میشه مشکلات بزرگتری رو براش تعریف کرد تا با مقایسه ناراحتی هاش کمتر بشه .بد نیست این یادداشت رو هم از من بخونید :این داستان لاتاری هم حکایتی داره برا خودش که میشه کتابی براش نوشت .من اسم اونو مینویسم اشکها ولبخندها -تراژدی و کمدی-ویا هر اسم دیگه ای به این مضمون .نوشته های لاتاری 2014و2015 رو که میخوندم ومیخونم گاهی از صمیم قلب خوشحال میشدم وگاهی لبخند میزدم گاهی شب تاصبح از ناراحتی خوابم نمیبرد وگاهی غمگین میشدم واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش .کسی مثل این دوستمون که مهلت ویزاش داره تموم میشه ولی بنا به دلایلی نمیتونه بره وکسایی هستند که آمادگی کامل رو برا رفتن دارن ولی کارنت نمیشن .خانواده ای که درلاتاری قبول میشن ولی با مخالفت همسر برا نرفتن در حال فرو پاشی وطلاق هستن ومجبور میشن از ادامه کار باز بمونن وکسایی هستند که حدود یک سال است برنامه ریزی کردن برا یک زندگی جدید در اون ور آبها ولی در آخر کار کارنت نمیشن .واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش.زلزله نپال هم میتونه یک داستان دیگه ای باشه .حتما کسایی بودن که ویزا هم گرفتن ولی اجل به اونا فرصت مهاجرت نداده ویا مصاحبه رفتن ومنتظر کلیر شدن بودن ولی...واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش .داستان دختری رو خوندم که همه اعضای خانواده قبول شده بودند ولی چون 21سالش شده بود نمی توانست همراه خانواده باشد ودر پستی که نوشته بود از بد بختی خودش میگفت ومثل کسی میماند که یک دفعه همه خانواده اش را در یک سانحه از دست داده است واین دل منو مدتها به درد میآورد داستان دختر دیگه ای رو میخوندم که لاتاری قبول شده بود وچون وابستگی شدیدی به خانواده اش داشت نمی خواست بره چون جدا شدن از خانواده براش فاجعه بود. و این لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش .واما از شیرینی هاولبخند های لاتاری هم بگم که استارتی زده باشم به قسمت لبخند های لاتاری .سالها بود لاتاری شرکت میکردم شاید بیشتر از بیست سال ولی خبری از قبولی نبود سال گذشته اولین سالی بود که پسر وسطی ام به صورت مستقل شرکت میکرد وقبول شد ورفت به سرزمین آرزوهایش ومن نیز به آرزوهای شیرین خودم که خوشبختی فرزندانم هست دست پیدا کردم.(جای خوشحالی وتعجب است که او یک ساله راه بیست ساله مرا طی کرد )واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش . بقیه داستان (اشکها ولبخندهای لاتاری )رو واگذار میکنم به سایر دوستان تا تلخی ها وشیرینی ها رو بازگو کنن واین حکایت واقعی رو به تاریخ بسپاریم شاید درس عبرتی باشد برای آیندگانی که دل به لاتاری بسته اند .از لحظه لحظه زندگیتان استفاده کنید وشاد باشید در هر کجا که هستید چه در سرزمین مادری تان ویا درهرکجای این کره خاکی .که دیگر برگشتی به گذشته هرگز وجود ندارد .همیشه شاد باشید
ارسالها: 928
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
55
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-07-17 ساعت 16:08)farrokh33 نوشته: سلام دوستان عزیز .میگن وقتی شخصی به مصیبتی گرفتار میشه باید تا مدتی دور وبرش شلوغ باشه و نباید تنها باشه که تنهایی براش خیلی کشنده است تا مدتی که بتونه باهاش کنار بیاد میشه باهاش صحبت کرد میشه مشکلات بزرگتری رو براش تعریف کرد تا با مقایسه ناراحتی هاش کمتر بشه .بد نیست این یادداشت رو هم از من بخونید :این داستان لاتاری هم حکایتی داره برا خودش که میشه کتابی براش نوشت .من اسم اونو مینویسم اشکها ولبخندها -تراژدی و کمدی-ویا هر اسم دیگه ای به این مضمون .نوشته های لاتاری ۲۰۱۴و۲۰۱۵ رو که میخوندم ومیخونم گاهی از صمیم قلب خوشحال میشدم وگاهی لبخند میزدم گاهی شب تاصبح از ناراحتی خوابم نمیبرد وگاهی غمگین میشدم واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش .کسی مثل این دوستمون که مهلت ویزاش داره تموم میشه ولی بنا به دلایلی نمیتونه بره وکسایی هستند که آمادگی کامل رو برا رفتن دارن ولی کارنت نمیشن .خانواده ای که درلاتاری قبول میشن ولی با مخالفت همسر برا نرفتن در حال فرو پاشی وطلاق هستن ومجبور میشن از ادامه کار باز بمونن وکسایی هستند که حدود یک سال است برنامه ریزی کردن برا یک زندگی جدید در اون ور آبها ولی در آخر کار کارنت نمیشن .واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش.زلزله نپال هم میتونه یک داستان دیگه ای باشه .حتما کسایی بودن که ویزا هم گرفتن ولی اجل به اونا فرصت مهاجرت نداده ویا مصاحبه رفتن ومنتظر کلیر شدن بودن ولی...واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش .داستان دختری رو خوندم که همه اعضای خانواده قبول شده بودند ولی چون 21سالش شده بود نمی توانست همراه خانواده باشد ودر پستی که نوشته بود از بد بختی خودش میگفت ومثل کسی میماند که یک دفعه همه خانواده اش را در یک سانحه از دست داده است واین دل منو مدتها به درد میآورد داستان دختر دیگه ای رو میخوندم که لاتاری قبول شده بود وچون وابستگی شدیدی به خانواده اش داشت نمی خواست بره چون جدا شدن از خانواده براش فاجعه بود. و این لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش .واما از شیرینی هاولبخند های لاتاری هم بگم که استارتی زده باشم به قسمت لبخند های لاتاری .سالها بود لاتاری شرکت میکردم شاید بیشتر از بیست سال ولی خبری از قبولی نبود سال گذشته اولین سالی بود که پسر وسطی ام به صورت مستقل شرکت میکرد وقبول شد ورفت به سرزمین آرزوهایش ومن نیز به آرزوهای شیرین خودم که خوشبختی فرزندانم هست دست پیدا کرد.(جای خوشحالی وتعجب است که او یک ساله راه بیست ساله مرا طی کرد )واین لاتاری عجب حکایتی داره برا خودش . بقیه داستان (اشکها ولبخندهای لاتاری )رو واگذار میکنم به سایر دوستان تا تلخی ها وشیرینی ها رو بازگو کنن واین حکایت واقعی رو به تاریخ بسپاریم شاید درس عبرتی باشد برای آیندگانی که دل به لاتاری بسته اند .از لحظه لحظه زندگیتان استفاده کنید وشاد باشید در هر کجا که هستید چه در سرزمین مادری تان ویا درهرکجای این کره خاکی .که دیگر برگشتی به گذشته هرگز وجود ندارد .همیشه شاد باشید
خیلی عالی بود احسنت
خوشتر ز عشق و صحبت و باد بهار چیست........................ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
.زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست..............................تا در میانه خواسته کردگار چیست
ارسالها: 738
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
39
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
چقدر بولتن این ماه عجیبه!!!!!! این لاتاری هرسال یه داستانی داره 2013 پایان سهمیه ایران 2014 پایان سهمیه جهان قبل از سپتامبر و حالا ثابت ماندن کارنتی ها !!!!!!!
عزیزانی که جا موندن بدونن که همیشه یه راه دیگه هست شاید طولانی تر و سخت تر ولی. هست.
ارسالها: 81
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
10
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-07-18 ساعت 01:29
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-07-18 ساعت 01:29 توسط styvan.)
ممنون از دلداري همه من شخصا اين قضيه رو نه مصيبت ميدونم نه گرفتاري شايد درست تجربه ي گرفتاريرو نداشتيد بهرحال ممنون و با وجود همه ي شواهد دال بر اتمام همچي من تا ١٠ آگوست همچنان اميد به تغيير ناگهاني دارم. اين آمريكاييا هميشه يه سوپرايزي دارن. تغييرم ندادن كه هيچي شاد و خرم بقيه زندگيمونو ميكنيم.
کیس نامبر: 2015AS7XXX>سفارت: ابوظبی> ارسال فرم ها: 26 می || تعداد اعضای کیس: یک نفر
ارسالها: 240
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
21
تشکر: 5
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-07-16 ساعت 10:22)heridas نوشته: (2015-07-15 ساعت 19:32)tabatabaee نوشته: برای منم همینو زدن..بچه ها من دیگه نابود شدم کلا.....
خدا نکنه ؟ چرا اخه ؟؟
امیدت به خدا باشه...... بدون امریکا هم میشه زندگی کرد...
کیس نامبر : **2015AS57**مصاحبه : JUNE 25 ابوظبی
دو نفر یکضرب - خودم کلیرنس**اپدیتها : 4 جولای و 22 جولایمقصد : ایالت DELAWARE - نیوآرک** آپ کلیر: 22 جولای شبدریافت ایمیل ویزا : 23 جولای تحویل پاس به سفارت: 27 جولای**دریافت ویزا : 30جولای.ورود به امریکا : 9 دسامبر 2015**فرودگاه : واشنگتن دی سی.افتتاح حساب بانکی : 11 دسامبر** درخواست پاس سفید :12دسامبر** انگشت نگاری : 6 ژانویه 2016.دریافت سوشیال نامبر : 17 دسامبر**دریافت گرین کارتها : 4 فوریه 2016 دریافت پاس سفید : 2016/April/1 ....ورود مجدد March /19/2018 دالاس تگزاس
ارسالها: 240
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
21
تشکر: 5
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-07-17 ساعت 02:19)AliReza.Sh نوشته: دوستان خوب من، شايد زمانش رسيده به اون ضرب المثل قديمي پشت كنيم. ممكنه اين بار ترك عادت موجب پيشرفت باشه.
قسمتي از من هم نميتونه از اين صفحات دل بكنه، ساده نيست. نظاره ميكنم و كلمات نمي تونن حس م رو بيان كنن. نميگم فراموش مي كنيد ولي خيلي زود روزي ميرسه كه اين موضوع واستون از درجه اعتبار ساقط ميشه!!
امیدت به خدا و سالهای بعد باشه....امیدوارم سال آینده پست رفتنت رو بذاری....
کیس نامبر : **2015AS57**مصاحبه : JUNE 25 ابوظبی
دو نفر یکضرب - خودم کلیرنس**اپدیتها : 4 جولای و 22 جولایمقصد : ایالت DELAWARE - نیوآرک** آپ کلیر: 22 جولای شبدریافت ایمیل ویزا : 23 جولای تحویل پاس به سفارت: 27 جولای**دریافت ویزا : 30جولای.ورود به امریکا : 9 دسامبر 2015**فرودگاه : واشنگتن دی سی.افتتاح حساب بانکی : 11 دسامبر** درخواست پاس سفید :12دسامبر** انگشت نگاری : 6 ژانویه 2016.دریافت سوشیال نامبر : 17 دسامبر**دریافت گرین کارتها : 4 فوریه 2016 دریافت پاس سفید : 2016/April/1 ....ورود مجدد March /19/2018 دالاس تگزاس