کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
هدف از مهاجرتمان چیست؟؟؟
دوست عزیز اگر بخواهم بیش از این برای شما توضیح بدهم و جواب شما رو بدهم به یه دلایلی که همه میداند برایم دردسر خواهد شد.
در ضمن من به ی شخص محترمی که عضو همین سایت هم هست، قول دادم که سعی کنم که جلوی نوشتن افکارم رو بگیرم...
فقط همین رو بگم و بس:
چه کسانی فرهنگ هزاران ساله ایران را نابود کرد؟!؟جواب نمیخواهد بدهید چون همه میداند. پس چرا حالا طرفتاری آناها رو میکنید.
راستی اگر مایل بودی جواب دهید، فقط از طریق پیام خصوصی لطفا.
امضای شما رو هم میدونم که از زبان کیست.
800 بار دیگه که نباید عرض کنم که من که میگم عاشق فرهنگ آمریکا هستم، دلیلش این هست که فرهنگ الان آمریکا به فرهنگ ایرانی (نه این جمهوری ...) نزدیک تر هست تا الان ایران.

فکر میکنم شما این سایت رو با سایتهای افتخارات مسلمانان اشتباه گرفتید!
اگر میخواهید درباره مهاجرت بحث کنید، من چاکرم، اگر میخواهید متفرقه بحث کنید، لطفا به سایتهای دیگر مراجعه کنید.
من هم نمیخواستم هی ادامه بدهم، فقط خواستم یه اشاره کوچکی بکنم.

لطفا اگر میخواهید این سایت ادامه بقا داشته باشد، بحث نامربوط نکنید.
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، Parslottery ، kavoshgarnet ، seravin ، shahram1347 ، Danoosh
شهرام عزیز تشکر از مطالبی که فرمودی

با این طرز فکرت که نباید قومی رو به خاطر رنگ پوست یا اعتقادی یا سلیقه ای که دارند کاملا موافق هستم، خود جامع شناس های آمریکا اعتقاد دارند که انقلاب فرهنگی در آمریکا از موقعی رخ داد که دولت به سلیقه ی مردم کشورش احترام گذاشت، یک جمله ی معروف دارند که دقیقش یادم نیست اما معنی اش میشد مسایلی که در اتاق خواب شهروندان روی میده ربطی به دولت نداره و مفهومش هم برمیگرده به همون آزادی سلیقه و .....
هرچند سلیقه ی ما ایرانی ها با تمامی سیلقه هایی که آمریکایی ها دارند همسو نیست، اما مطلب این هستش که یکی از بزرگترین دلایل آمریکا بودن همون احترام به ادیان، سلیقه ها و خواسته های گوناگون به دور از تفکیک نژاد و رنگ پوست هستش.

آیا واقعا به فلسفه ی گرین کارت لاتاری فکر کرده ایم ؟؟؟

سالانه یک قرعه کشی برگزار میشه:

1- هزینه ای برای ثبت نام نداره، پس نشون میده که آمریکا به هر سطحی از اجتماع در صورتی که بتونه زندگی خودش رو تامین کنه احترام میزاره، در غیر این صورت خیلی راحت میتونست بگه هر ویزا 50.000 دلار و با 50.000 ویزا سالانه دست کم 2 میلیارد و پانصد میلیون دلار درآمد داشته باشه، اولین کسی هم که از خداش بود اقدام کنه خودم بودم.

2- در قوانین آمده تنها کشورهایی اجازه دارند در این قرعه کشی شرکت کنند که در 5 سال اخیر زیر 50000 نفر مهاجر به آمریکا داشته باشند، خوب اگر تفکر نژاد پرستانه داشتند میگفتند 20.000 تا از این گرین کارت ها به اروپایی ها تعلق بگیره چون هم خوش تیپ تر هستند و معمولا آدم های تحصیل کرده تری هستند. اما جامع شناس هاشون به این نتیجه رسیدن که اگر بخواهند در یک جامع سالم زندگی کنند باید جامعه یک دست باشه، یعنی تعادل داشته باشه. هدف این هستش که شما نه احساس کنید اقلیت زیر زور هستید و نه احساس ابر قدرتی نژادی در آمریکا کنید.
الان درد آلمان چی هستش؟؟
تعداد مهاجرهای ترک انقدر هستش که دیگه بهش نمیشه گفت اقلیت، خوب مطمنا همشون هم میخوان در کشور جدید فرهنگ و اداب خودشون رو حفظ کنند، چنین جامعه ی بزرگ مهاجرتی در کل مسایل کشور تاثیر میگذاره و دولت نمیتونه به طور مستمر و روزانه اونها رو به احترام و رعایت قوانین اجتماعی سوق بده، شما وقتی در یک کشور تازه وارد هستید معمولا فرهنگ اون کشور رو با نگاه کردن به بقیه مردم یاد میگیرید. مثل سر صف ایستادن، سوال کردن، احوالپرسی کردن و ....
حالا اگر شما در یک کشوری وارد بشوید که 40 درصد کسایی رو که در اجتماع میبینید رفتاری غیر از عرف آن جامعه انجام بدهند شما هم به عنوان یک تازه وارد فکر میکنید این فرهنگ آن کشور است، و به همین ترتیب بسیاری از فرهنگ های خوب در اون کشور به تدریج کمرنگ تر خواهد شد. پس جامعه باید اقلیت های مهاجر به یک تعادل برسه... و تمامی این جوامع کوچک مهاجر با حفظ فرهنگ خود به قنوانین اجتماعی جدید احترام بگذارند.

در آمریکا قرار نیست بخاطر اینکه ما ایرانی ها گل هستیم یا آلمانی ها بهتر هستند یا انگلیسی ها خوشگلترند فرهنگ ماها رو بگیرند و برای مثال بر چینی ها یا اعراب آمریکا تحمیل کنند.

3- این مسله ثابت شده که اشخاصی که مهاجر هستند کودکانشون که در کشور جدید 2 زبان یعنی زبان مادری و زبان کشور جدید رو یاد میگیرند در سن بلوغ از لحاظ توانایی های مغزی بالاتر از بچه هایی هستند که در کشور خودشون یک زبان رو یاد میگیرند. پس بازده ی این نسل جدید حتی از خود کودکانی که در آمریکا و با یادگیری یک زبان بزرگ میشوند بیشتر هست.

و 10000000000 آیتم دیگه که نشون میده، آمریکا اگه الان فرق داره با جاهایی دیگه یکی از بزرگترین علت هاش همین تعدد فرهنگی و احترام به تمامی فرهنگها و ادیان هستش. اگر کمی به نام دی وی لاتاری هم دقت کنیم گویای همین تفکر آمریکا هستش.
Diversity Visa Program, بقولی پروژه ی ویزای گوناگونی .









از USA.LOVER و SHAHRAM عزیز هم که نمی خواهند بحث های داغ رو ادامه بدهند بدین وسیله تشکر خود را اعلام میکنم.Big Grin

تشکر
تشکر
تشکر
تشکر
تشکر
من سوات ندارم امزا بزارم. نمیشه انگشط بزنم؟؟ په ای چه وب صاتی یه
پاسخ
تشکر کنندگان: shahram1347 ، usa.lover ، lexington ، Danoosh
(2009-10-23 ساعت 14:48)usa.lover نوشته:  دوست عزیز اگر بخواهم بیش از این برای شما توضیح بدهم و جواب شما رو بدهم به یه دلایلی که همه میداند برایم دردسر خواهد شد.
در ضمن من به ی شخص محترمی که عضو همین سایت هم هست، قول دادم که سعی کنم که جلوی نوشتن افکارم رو بگیرم...
فقط همین رو بگم و بس:
چه کسانی فرهنگ هزاران ساله ایران را نابود کرد؟!؟جواب نمیخواهد بدهید چون همه میداند. پس چرا حالا طرفتاری آناها رو میکنید.
راستی اگر مایل بودی جواب دهید، فقط از طریق پیام خصوصی لطفا.
امضای شما رو هم میدونم که از زبان کیست.
800 بار دیگه که نباید عرض کنم که من که میگم عاشق فرهنگ آمریکا هستم، دلیلش این هست که فرهنگ الان آمریکا به فرهنگ ایرانی (نه این جمهوری ...) نزدیک تر هست تا الان ایران.

فکر میکنم شما این سایت رو با سایتهای افتخارات مسلمانان هشتباه گرفتید!
اگر میخواهید درباره مهاجرت بحث کنید، من چاکرم، اگر میخواهید متفرقه بحث کنید، لطفا به سایتهای دیگر مراجعه کنید.
من هم نمیخواستم هی ادامه بدهم، فقط خواستم یه اشاره کوچکی بکنم.

لطفا اگر میخواهید این سایت ادامه بقا داشته باشد، بحث نامربوط نکنید.

از آواتار و امضاي بنده و نظراتم خواهيد ديد كه كاملا با آنها مخالف هستم و طرفدار تاريخ 2500 ساله هستم نه 1400 سال پيش تاكنون . به بزرگواري دوستاني چون
parslottery , payam و صدرا rs232 - كاوشگر - ادمين عزيز از ادامه بحث منصرف شده و كلمه تحسين برانگيز شما را ( بحث نامربوط به خودم را ) ناديده ميگيرم .
usa.lover
اگر مايل هستي به سايت سرزمين پارسيان نگاهي بيانداز . آنجا در خدمت شما با همين اسم هستم.
[font=Arial] دستاني كه كمك ميكنند از لبهائي كه دعا ميكنند مقدس ترند . ( كوروش كبير )[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، kavoshgarnet ، payam_prz ، indmehdi ، Ali Sepehr ، Danoosh
من دارم از خوشحالی منفجر میشم از اینکه چقدر بچه های مهاجر سرا گل هستن!!!
من به صراحت بگم که تاحالا دوستانی به این خوبی پیدا نکرده بودم!
همگی موفق باشیم Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان:
خوشحال شدم که در پایان دوستان متوجه شدند که هم عقیده هستند ولی بیان ها متفاوت است. شهرام گرامی در دفاع از تمدنی وارد شده اند و usa.lover هم با حمله به تمدنی که باعث تضعیف تمدن مورد نظر شهرام و بنده هستند. وارد شده اند. اما شهرام عزیز خصلت جوانان کمی تندتر است.
حالا چرا صحبت تمدن و فرهنگ کمی داغ شده علت اینست که مهاجرین علاوه بر پول، مدرک، تخصص و ... چیزی به نام فرهنگ از اینجا به آنجا می برند.
البته چند راه وجود دارد:
1- به دلیل اینکه آمریکا دارای فرهنگ و تمدن بالایی است ما بدون فرهنگ یا به عبارتی بدون هویت وارد آنجا شده و از همان اولین روز ذوب در فرهنگ آنها شویم.
(در اینصورت بر خلاف نظر سران ایالات متحده که خود دوست دارند فرهنگهای مختلف را به این وسیله پذیرش کنند عمل کرده ایم)
2- با فرهنگ اسلامی موجود وارد آنجا شویم.
(که به نظر می رسد آمریکاییها در حال حاضر با این فرهنگ به شدت مخالفند)
3- با فرهنگ ایرانی وارد آنجا شویم.
بیشتر ایرانیانی که در دهه پنجاه و شصت خورشیدی وارد آمریکا شدند فرهنگ ایرانی را وارد آنجا کردند و چون از نظر آمریکایی ها این فرهنگ پسندیده بود تاثیر قابل توجهی بر فرهنگ آمریکایی گذاشته است.
در مورد فرهنگ اسلامی در آمریکا دو حالت وجود دارد: الف- فرهنگ اسلامی مربوط به کشورهای تندرو که آمریکا نسبت به این فرهنگ حالت دافعه و تدافعی دارد و در برابر نفوذ این فرهنگ به شدت مقاومت می کند و ب- فرهنگ اسلامی کشورهای معتدل که به نظر می رسد آمریکا در مقابل این فرهنگ حالت خنثی دارد یعنی اینکه مدافع و مخالف این فرهنگ نیست.
در مورد حالت اول یا بی هویتی به نظر می رسد بیشتر مهاجرین دهه شصت به بعد این حالت را داشته باشند و عده زیادی از مهاجرین سابق نیز فرهنگ خود را از دست داده و کاملن فرهنگ آمریکایی را پذیرفته اند.
در این مورد آخر هم منظور فرهنگ اقشار سطح پایین آمریکاست و گرنه در سطوح بالا به نظر من فرهنگ هر دو کشور بسیار به هم نزدیک است.

فرهنگ غنی ایرانی اصیل فرهنگ تحمیل گر نیست و به همین دلیل هم قابل پذیرش است. در آن زمان که داریوش شاه به عنوان فاتح وارد خاک مصر شد به بتان مصری به رسم خودشان تعظیم کرد. زمانی که کوروش به عنوان فاتح وارد بابل شد به سربازان دستور داد به هیچ قومی آزار نرسانند و دستور داد معابد همه فرقه بازسازی شد و به این دلیل است که هیچ مقاومتی از طرف مردم بابل و مصر در برابر سپاه ایران صورت نگرفت.
آمریکای کنونی نیز پایه را بر احترام به نژادها، فرقه ها و مذاهب گوناگون گذاشته است. و هیچ دلیلی وجود ندارد که ما برای مهاجرت بی هویت شویم و سپس مهاجرت کنیم.
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، shahram1347 ، indmehdi ، tehranipoor ، Danoosh
من خدمت شهرام عزیز هم عرض کردم، کاملا درست میفرمایید که لحن جوانان کمی تند است>>> و من هم دارم سعی میکنم که این عادت بد رو ترک کنم.
بازم تشکر میکننم که این رو به من گوشزد کردید.
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، shahram1347 ، kavoshgarnet ، sousangerd ، Danoosh
آقای کاوشکر عزیز. من چون همیشه از درس تاریخ تجدید میاوردم اطلاعات تاریخیم خیلی کمه. ولی با خوندن متنهای شما یه چیزهایی دارم یاد میگیرم. فقط یه سوالی برام پیش اومده. برای چی آقا کوروش با سربازانش وارد بابل شد و آقا داریوش هم با سربازانش وارد مصر شد. مگر خدای نکرده آنها هم در فکر کشورگشایی بوده اند. من تمام افتخارم به تاریخمون اینه که ما هیچوقت به هیچ کشوری حمله نکردیم ولی ظاهرا اشتباه فکر میکردم.
ارادتمند
پاسخ
(2009-10-23 ساعت 21:43)kavoshgarnet نوشته:  خوشحال شدم که در پایان دوستان متوجه شدند که هم عقیده هستند ولی بیان ها متفاوت است. شهرام گرامی در دفاع از تمدنی وارد شده اند و usa.lover هم با حمله به تمدنی که باعث تضعیف تمدن مورد نظر شهرام و بنده هستند. وارد شده اند. اما شهرام عزیز خصلت جوانان کمی تندتر است.
حالا چرا صحبت تمدن و فرهنگ کمی داغ شده علت اینست که مهاجرین علاوه بر پول، مدرک، تخصص و ... چیزی به نام فرهنگ از اینجا به آنجا می برند.
البته چند راه وجود دارد:
1- به دلیل اینکه آمریکا دارای فرهنگ و تمدن بالایی است ما بدون فرهنگ یا به عبارتی بدون هویت وارد آنجا شده و از همان اولین روز ذوب در فرهنگ آنها شویم.
(در اینصورت بر خلاف نظر سران ایالات متحده که خود دوست دارند فرهنگهای مختلف را به این وسیله پذیرش کنند عمل کرده ایم)
2- با فرهنگ اسلامی موجود وارد آنجا شویم.
(که به نظر می رسد آمریکاییها در حال حاضر با این فرهنگ به شدت مخالفند)
3- با فرهنگ ایرانی وارد آنجا شویم.
بیشتر ایرانیانی که در دهه پنجاه و شصت خورشیدی وارد آمریکا شدند فرهنگ ایرانی را وارد آنجا کردند و چون از نظر آمریکایی ها این فرهنگ پسندیده بود تاثیر قابل توجهی بر فرهنگ آمریکایی گذاشته است.
در مورد فرهنگ اسلامی در آمریکا دو حالت وجود دارد: الف- فرهنگ اسلامی مربوط به کشورهای تندرو که آمریکا نسبت به این فرهنگ حالت دافعه و تدافعی دارد و در برابر نفوذ این فرهنگ به شدت مقاومت می کند و ب- فرهنگ اسلامی کشورهای معتدل که به نظر می رسد آمریکا در مقابل این فرهنگ حالت خنثی دارد یعنی اینکه مدافع و مخالف این فرهنگ نیست.
در مورد حالت اول یا بی هویتی به نظر می رسد بیشتر مهاجرین دهه شصت به بعد این حالت را داشته باشند و عده زیادی از مهاجرین سابق نیز فرهنگ خود را از دست داده و کاملن فرهنگ آمریکایی را پذیرفته اند.
در این مورد آخر هم منظور فرهنگ اقشار سطح پایین آمریکاست و گرنه در سطوح بالا به نظر من فرهنگ هر دو کشور بسیار به هم نزدیک است.

فرهنگ غنی ایرانی اصیل فرهنگ تحمیل گر نیست و به همین دلیل هم قابل پذیرش است. در آن زمان که داریوش شاه به عنوان فاتح وارد خاک مصر شد به بتان مصری به رسم خودشان تعظیم کرد. زمانی که کوروش به عنوان فاتح وارد بابل شد به سربازان دستور داد به هیچ قومی آزار نرسانند و دستور داد معابد همه فرقه بازسازی شد و به این دلیل است که هیچ مقاومتی از طرف مردم بابل و مصر در برابر سپاه ایران صورت نگرفت.
آمریکای کنونی نیز مبنی را بر احترام به نژادها، فرقه ها و مذاهی گذاشته است. و هیچ دلیلی وجود ندارد که ما برای مهاجرت بی هویت شویم و سپس مهاجرت کنیم.

با عرض درود خدمت دوست بزرگوارم جناب كاوشگر نت
شما دوست عزيز حرف دل من را زديد از شما بينهايت سپاسگزارم
(2009-10-24 ساعت 01:40)rs232 نوشته:  آقای کاوشکر عزیز. من چون همیشه از درس تاریخ تجدید میاوردم اطلاعات تاریخیم خیلی کمه. ولی با خوندن متنهای شما یه چیزهایی دارم یاد میگیرم. فقط یه سوالی برام پیش اومده. برای چی آقا کوروش با سربازانش وارد بابل شد و آقا داریوش هم با سربازانش وارد مصر شد. مگر خدای نکرده آنها هم در فکر کشورگشایی بوده اند. من تمام افتخارم به تاریخمون اینه که ما هیچوقت به هیچ کشوری حمله نکردیم ولی ظاهرا اشتباه فکر میکردم.
ارادتمند

با عرض درود خدمت دوست گرامي ام جناب rs232
من هم مثل خودت اطلاعات تاريخي ام در مدرسه خوب نبود (بعد از سلسله ساسانيان تاكنون) اما تا دلت بخواهد ماقبل آنرا دولت ماد - هخامنشيان - اشكانيان تا ساسانيان را بلد هستم . rs232 عزيز خدمتتان عرض كنم تا ناحيةاي مورد ظلم و ستم حاكمان خود قرارنميگرفت و مردم آنجا دادخواهي از كوورش نميخواستند .ايشان هيچوقت به آنجا حمله نميكرد اگر غير از اين بود عملش با فرمانش در تضاد بود.
بگذريم زيادي داريم از هدف مهاجرتمان دور ميشويم . rs232 جان نميدوني چقدر دلم براي مهاجرت به امريكا تنگ شده با اينكه در دوران مجردي بطور توريستي به كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي و امارات و تركيه و يونان داشتم. واز ايران خودم بيزار ميشوم اما باور نميكني بقول امروزيها كه بعضي ها گلويشان پيش عشقشان گير است من هم به جرات ميگويم هرجا كه باشم قلبم فقط و فقط
براي پاسارگاد و عظمت و شكوه تخت جمشيد ميتپد. آخه نميدوني هر موقع به آن مكانها ميروم يك حس عجيبي بهم دست ميده. قابل توجه دوست گرامي usa. lover ( اخماتو باز كن يكمي بخند) باز بگو چرا طرفداري 1400 پيش ميكني؟ . عزيزم دلبندم اينها را كه من ميگم ماله 2500 سال پيش است تورو خدا اينقدر بنده را فيتيله پيچ نكن اينقدر گير نده هي نگو چرا ميخواهي بيايي امريكا ( اول صبح دارم شوخي ميكنم بازم كه اخمات رفت تو هم ). بابا امريكا چون يكسري سياست كشورداري و حقوق اجتماعي را مثل هخامنشيان دنبال ميكند من عاشقش شدم كه به آنجا مهاجرت كنم (البته اگر قسمت شد).

دليل بعدي مهاجرت، عاشق خود باراك اوباما هستم بخاطر صحبتهاي قشنگي كه در مجمع عمومي سازمان ملل نمود . و اينكه در اخر صحبتهايش گفت : باشد جهاني را درست كنيم كه همه در آسايش و صلح و بدور از هرگونه خشونت و هركس مايل است با انتخاب دين و آزادي خودش زندگي كند و حتي در عيد نوروز در شبكه طپش با زير نويس فارسي به سعدي و حكومتهاي باستاني ما ابراز احترام و علاقه نمود خصوصا جمله آخري كه با زبان فارسي لهجه دار عيد را به ما تبريك گفت. واقعا احسنت به اين مرد باور كنيد دوستان من با اينكه زندگي نامه تمامي روساي جمهوري آمريكا را مطالعه نمودم . بيشتر از همه به ابراهام لينكن - توماس جفرسون - جان اف كندي - خصوصا و خصوصا مهر اين جوان سياهپوست ( باراك اوباما ) كه همين سخن اواخرش در سازمان ملل بي شك به صحبتهاي كورش كبير شباهت داشت بيشتر به دلم نشست علاقه دارم ( ببخشيد از ريچارد نيكسون نفرت دارم ). آن موقع بود به خودم گفتم ديگر جايز نيست بمانم . باور كنيد حس كردم كوروش كبيري ديگر از نسل و قومي ديگر پيدا شده است ( تا دلتان ميخواهد بخنديد) بقول دوستمان usa.lover شايد وطن دوم آنجا باشد . ولي بگذريم جناب usa.lover تازه اين يكطرف قضيه . ولي چيزي بگويم بخنديم .خودمانيم از كجا معلوم شايد باراك اوباما آبا و اجدادي ايشان در گذشته دور ، از ايران به آمريكا مهاجرت كردند كه من و شما بيخبريم؟
[font=Arial] دستاني كه كمك ميكنند از لبهائي كه دعا ميكنند مقدس ترند . ( كوروش كبير )[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، kavoshgarnet ، indmehdi ، Ali Sepehr ، Danoosh
بابا شهرام جان شما دیگه تا آخر عمر به من مشکوک هستید،آره؟Big Grin
من قبل از اینکه به قسمتی که درباره من هست،برسم، از نوشتتون داشتم لذت میبردم و میبرم!من که عرض کردم من در مورد شما اشتباه قضاوت کردم که سریع هم فهمیدم و معذرت خواهی کردم!در ضمن من اخم نمیکنم، و همیشه خندان و بشاش هستم!!!Big Grin
مطمئنم که قسمت میشه و به آرزو و هدفهایتان خواهید رسید.
بله همینطور است که شما میفرمایید، کورش کبیر به کشوری بی خود وبی جهت حمله نمیکرد، مگر برای برقراری عدالت و آزادی!
احتمالا،چند ماه پیش شایعه شده بود و حتی یه کلیپی اومده بود تو گوشی های ملت که اوباما اهل بندرعباس هست!!! Big Grin
ولی امکانش هست که اینطوری که شما میفرمایید باشه!ما هم از خدامونه!
پاسخ
تشکر کنندگان: shahram1347 ، kavoshgarnet ، Danoosh
usa.lover عزیز دوستت دارم.
Rs232 گرامی با سبک نوشتاری بسیار زیبایی که داری می دانم که بسیار اهل مطالعه هستی و حتما اطلاعات تاریخی زیادی داری اما چشم مختصر اشاره می کنم. لشکر کشی (نه حمله) کوروش به بابل به دلیل ظلم و ستمی که شاه بابل به مردمانش می کرده است و به خصوص به قشر یهودی و به قول شهرام گرامی به درخواست خود مردم آن کشور برای آزاد سازی بابل به آنجا لشکر کشید. در تاریخ این به آزاد سازی یهودیان معروف است. و از آن زمان یهودیان کوروش را یکی از پیامبران خود می دانند. جالب اینجاست که بعضی افراد ضد ایرانی کوروش را سرسپرده یهودیان می دانند و می گویند که یهودیان او را سر کار آورده اند اما همه می دانند که در آن زمان قوم یهود از الان هم بسیار کوچکتر بوده و کوروش آنها را نجات داد و دستور داد در ایران پناه داده شوند و تا 400 سال مقرری آنها از خزانه شاهنشاهی برقرار بود. در این جنگ حتی یک نفر هم کشته نشد و کوروش دستور داد به هر کس که در بابل آسیب دیده خسارت بپردازند و ...

در مورد مصر هم بنابه وصیت کوروش به پسرش کمبوجیه برای آزاد سازی آنجا ابتدا کمبوجیه به مصر حمله کرد و پس از خودکشی کمبوجیه و تغییر و تحولاتی مجددا داریوش به مصر حمله کرد. و آنجا را تصرف کرد و کارهای عمرانی بسیاری برای مصری ها انجام داد. حتما شنیده اید که اولین منشور حقوق بشر را کوروش نوشته است. پس او نمی توانسته است دستور حمله به مصر را برای کشورگشایی بدهد.

در مصر برای ساخت اهرام، انسانها را برده وار به کار می کشیدند و اگر کسی از شدت ضعف یا بیماری یا بر اثر ضربات تازیانه می مرده است او را به جای مصالح لای همان دیوار اهرام دفن می کرده اند و این ظلمها همچنان تا زمان کوروش و داریوش ادامه داشته است. اما برای ساخت قصر پاسارگاد: کارگران علاوه بر حقوق، حق سختی کار دریافت می کرده اند و بیمه بوده و زنان نیز برابر مردان حقوق می گرفته اند و در زمان بارداری 4 ماه مرخصی با حقوق داشته اند.

همانطور که شهرام گرامی گفت الان آمریکا جا در پای هخامنشیان گذاشته است و به همین دلیل است که ما می خواهیم به آنجا مهاجرت کنیم.
(2009-10-24 ساعت 01:40)rs232 نوشته:  آقای کاوشکر عزیز. من چون همیشه از درس تاریخ تجدید میاوردم اطلاعات تاریخیم خیلی کمه. ولی با خوندن متنهای شما یه چیزهایی دارم یاد میگیرم. فقط یه سوالی برام پیش اومده. برای چی آقا کوروش با سربازانش وارد بابل شد و آقا داریوش هم با سربازانش وارد مصر شد. مگر خدای نکرده آنها هم در فکر کشورگشایی بوده اند. من تمام افتخارم به تاریخمون اینه که ما هیچوقت به هیچ کشوری حمله نکردیم ولی ظاهرا اشتباه فکر میکردم.
ارادتمند
---
kavoshgarnet:
در ادامه پست قبلی و در پاسخ شما به عرض برسانم که برعکس برداشت شما متاسفانه شاید بیشتر از هر کشور دیگری این ما بوده ایم که به دیگر کشورها حمله کرده ایم. اما هیچکس در باره حملات هخامنشیان تاسف نمی خورد . نه دوست و نه غیر دوست. چرا کسی درباره حمله نادر به هند با افتخار سخن نمی گوید در حالی که نادر یکی از وطن دوست ترین شاهان بوده است. دلیلش این است که هدف اصلی او کشور گشایی و قدرتمند تر کردن کشور بوده است.
چرا کسی با افتخار جنگهای ایران علیه روم و یونان را در بوق و کرنا نمی کند. هر چند که آنها برای کشورگشایی نبوده و بلکه برای پیشگیری بوده است.

.
.

من از دوستان پوزش خواهی می کنم که این چند تاپیک شد درس تاریخ و دلیل آن هم این بود که بنده پیشنهاد یک نظرسنجی را دادم که بررسی شود و موارد علاقه مشترک دوستان انجمن را بکشیم بیرون و مثال زدیم که کامپیوتر و تمدن ایران باستان؛ که متاسفانه حملات توهین آمیزی به اعتقادات من و هم کیش هایم شد که من هم مجبور به دفاع شدم و تا به اینجا به درازا کشید.
در ضمن آرش گرامی اگر علاقه مند بودی و فرصت خواندن داشتی می توانم منابع زیادی از اینترنت جستجو کرده طبقه بندی خلاصه سازی و مرتب کنم و برایت بفرستم. (با ایمیل یا پیام خصوصی)
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، shahram1347 ، indmehdi ، Danoosh
سلام. شب شنبه شما و صبح شنبه من ببخیر.
شهرام کاوشگرنت جان خیلی ممنون از اطلاعاتتون. حتما در تاپیکهای مختلف برایمان از تاریخ کهن بیشتر بنویسید.
من هر موقع خبری از عملیات تروریستی و بمبگذاری و خرابکاری در دنیا میشنوم تنم میلرزه و پیش خودم میگم ای داد بیداد حتما باز هم یک سر این ماجراها به ایران برمیگرده. فقط دلم خوش بود که حمله امریکا به ویتنام و افغانستان و عراق به ایران مربوط نمیشه. ولی مثل اینکه با تفاصیل شما اونهم یه جورایی تقصیر ما است چون اگر آقا کوروش برای آزادسازی یهودیها نرفته بود بابل, امریکاییها هم به طبع او برای آزادسازی مردم افغانستان و عراق اقدام نمیکرد. البته شوخی میکنم ما مخلص آقا کوروش هم هستیم.
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، usa.lover ، shahram1347 ، سارا کوچولو ، Ali Sepehr ، pouya7
با درود و سلام
بذارید حال و هوا را با یه سوتفاهمی که داره برای خودم ایجاد میشه کمی عوض کنم و یه سوال از شما بپرسم که :
چرا من خود و بی خود هرجا میخوام یه اظهار فضلی کنم؛ این آقای « آر.اس = آرش » زودتر اومده و با کلامش ؛ دیگه حرفی برای من باقی نگذاشته؟؟ ( پیام جان حالا نخوای بیایی و هزار تا دلیل انسان شناسی برام بگی؟ من اصلا ً تا حالا او را ندیده ام چه برسد به اینکه...)
اما دوستان عزیز , کلامم را با این نسبتا ً طنز شروع کردم ؛ چراکه (البته امیدوارم) این دو دوست تقریبا ً به این پی برده اند که اگر در کلامم نقصی و سوتفاهمی وجود داشت ؛ دلیل فقط و فقط بر ناتوانی ام از بیان شفاف و بهتر بوده است و بس.
متاسفانه چندین صفحه ی این «موضوع» صرف مسائلی شد که یادآور داستانی از مولانا بود که همه داشتند درباره ی یک چیز دعوا میکردند و عرب زبان آنرا «عنب» و ترک«اوزوم» و فارس انگور مینامیدندش .

عزیزان ؛ دائم داریم از « بی فرهنگ» بودن و یا شدن مردمی(نگفتم مردم ؛ تا باز سوتفاهم نشود) مینالیم؛ من نمیگویم آیا خود ما تا چه حد از همان رفتارهای « بی فرهنگ » پیروی میکنیم؟ بلکه میپرسم آیا از خود پرسیده ایم که وظیفه ی فرد فرد ما در ساختن این فرهنگ ( فرهنگ سازی) چیست؟
آیا در راه روشنگری و فرهنگ سازی خــــود و دیگران؛ گامی برداشته ایم؟؟ در بخش دیگری از یکی از همین دوستان؛ و حتی دیگر دوستان خواهش کردم که بنویسند و بنویسند و بیشتر بنویسند. میدانید چرا؟ چــون کلامشان, تجربه های شخصی شان , و یا حتی داستانگویی برمبنای رویاهای شان را سخت دلنشین دیگران و مثمر ثمر دیدم؛ لذا این دوستان باید تا آنجا که میتوانند بنویسند تا به امید خدا با عوض شدن دید افراد؛ فرهنگ سازی شایسته ای بشود.

دوستان؛ این به معنی ازدست دادن موارد خوب فرهنگ کنونی نیست؟ این به معنی دین ستیزی نیست؟ این به معنی غربزدگی نیست؟ بلکه باید هرچه خوب و خوبی است را بپذیریم و بر هرچه که بدی است پشت پا بزنیم( حال تفسیر خوبی و بدی چیست؟ بماند؛ حداقل ویژگی آن باید خیر و صلاح و رفاه خود و دیگران باشد)

موضوع این قسمت« هدف از مهاجرت چیست؟» بود و نباید وقت خوبمان را به بحثهای انرژی سوز تلف کنیم؛
از استاد دکتر«یارشاطر»(سرپرست گردآورندگان بزرگترین دائره المعارف دنیا؛ ایرانیکا) پرسیدند آیا در این سن هشتاد سالگی که سخت مشغول اتمام کتاب هستید؛ یاد ایران میکنید و دلتان میخواهد یک سفر بروید ایران؟ ایشان فرمودندSadنقل به مضمون): به عشق ایران پر انرژی و سرزنده مانده ام تا کتاب را اتمام کنم, و بسا که چندین سال است(فکر کنم بیش از بیست سال) ایران را ندیده ام؛ امـــّــا همانگونه که هیچ کس زیباتر از پدر و مادر خود نمی شناسد؛ مگـــر میشود کسی « مــــادر وطن » خود را فراموش کند و یا دیگر نامادری ها را بیشتر دوست داشته باشد؟؟؟!!

من خودم به شخصه ؛ نه تنها هیچگاه وطنم را فراموش نمیکن بلکه دلم هم برای همان بوی دود آتشدان ته باغ ؛ همان گرد و خاک کوچه خاکی ناشی گذر از گله ی گوسفندان ؛ تعطیلی مدرسه و دوان دوان دویدن دخترکی که مغنه اش کج شده ؛ فالوده فروش پیر سر کوچه ؛ صدای جاروی ساعت چهار صبح توی محل ؛ تعزیه های دیدنی ؛ و.... پر میزند (برای هم حسی بیشتر ؛ آهنگ «کودکیها» با صدای «هــاتف » را از آلبوم «سفره ی سین» پیشنهاد میشود و در صورت امکان لینک آنرا برای شنیدن دوستان اضافه خواهم کرد)

ولی این هم به این معنی نیست که دلم نمیخواهد به زندگی ام در آمریکا ادامه بدهم؛ شاید باور نکنید که من با چه سختی تا اینجا رسیده ام و هنوز هم دارای گرین کارد نیستم و چه بسا پس از سه سال و انقضای ویزایم؛ مجبور باشم دوباره برگردم . البته از خدا میطلبم همان زمان هم توانایی پذیرفتن سرنوشت و تقدیر را به خود و خانواده ام عطا کند.

آری ؛ هدف من از مهاجرت آن بود که به یکی از پندهای حکیمانه ی قرآنی عمل کرده باشم؛« در جهان سفر کنید و عاقبت پرهزیکاران را ببینید؛ و یا طلب علم کنید حتی اگر در چین باشد. منظور این نیست که فقط سود مادی ؛ بهره ی هر مهاجرتی خواهد بود.
همان که چشم و گوشمان باز بشود؛ همینکه به این پی ببریم آنچه به اسم مذهب بخورد من داده بودند بیشتر بخاطر منافع انسانی بوده تا خدایی؛ همینکه بدانم به نظر دیگران باید احترام بگذارم؛ همینکه حقوق و سن و دین افراد را مسئله ای شخصی تلقی کنم؛ همینکه بدون هیچ نگرانی شاهد تحصیل و رشد محصول زندگی ام هستم و... و ازهمه مهمتر همینکه همه ی تقدیر خداوندی را در سرنوشتم نعمتی مثبت بدانم حتی آنچه را که مصییبت تلقی میکرده ام(چه بسا چیزی را بد بپندارید؛ درحالیکه خیر شما در او بوده - قرآن) بهترین بهره ی من از این مهاجرت بوده است.

مگر خداوند نفرموده است برای گشایش در کارهایتان (بهتر شدن امور) مهاجرت کنید؛ پس من بدون هیچگونه توجیح دیگری ؛ اگر از این فرصت دست داده (بدون در نظر گرفتن نتیجه ؛ که حتما ً صلاح و خیر من است) نهایت استفاده را نکنم و سهم خودم را انجام ندهم؛ مطمئنا ً شکر نعمت خداوندی را ندانسته ام.

عزیزان ؛ واقعا ً شرمنده ام ؛ کلام طولانی شد و آن گیرایی خود را ندارد؛ ولی اگر قرار نبود در راه مهاجرت تجربه ای کسب کنید؛ مطمئنا ً آن چیزهایی که باعث آشنایی و دانستن بیشتر و آزمایش بخت تان در راه مهاجرت شده؛ هرگز سر راهتان قرار نمیگرفت.

ارادتمند همگی شماهـــا به امید پیروزی روز افزون حمید ایالت میزوری
---------------------------------
این لینک سایت « پارسی میوزیک » است که خوشبختانه در ایران هم فعال میشود؛ و امیدوارم همزمان مطالعه ی این نوشته بتوانید آهنگ را بشنوید.
http://parsimusic.com/song.php?IdAlbum=241

من از آقا و یا خانم « کاوشگر نت » درخواست میکنم در صورت خلاصه و طبقه بندی کردن منابع تارخی مورد نظرش؛ در صورت امکان برای این حقیر نیز یک کپی بصورت ایمیل ارسال بفرمایند.
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
تشکر کنندگان: shahram1347
با تشكر از دوست خوبم جناب كاوشگر نت
البته به بزرگواري خودتان ببخشيد يك اشتباه كوچك داشتي در مورد مرخصي زنان كه در آن زمان مرخصي زايمان حدود يكسال بود كه منبع آن هم فيلم مستند شكوه تخت جمشيد ميباشد و با تشكر از راهنمايي و اطلاعات دقيق شما دوست گرامي .

دوستان گرامي جناب uas.lover و rs232 عزيز نكته جالب كه ميخواستم بگويم اينست كه حتما اين مستند نيمساعته شكوه تخت جمشيد را ببيند ( ميتوانيد از طريق موتور جستجو آنرا بيابيد و دانلود كنيد). تمامي اساتيد باستان شناس غرب و شرق و كشورمان در باره ساخت تخت جمشيد بصورت انيميشن توضيحاتي داده اند . خصوصا پرفسور آمريكايي ( ريچارد فراي) كه با شور و هيجان خاصي در مورد اين مجموعه صحبت ميكند . راستي usa.lover در خصوص اين پرفسور امريكايي من تحقيق كردم حدودا چهار سال پيش اين پرفسور امريكايي در يكي جشنواره ها نميدانم اسم اين جشنواره چه بود؟ ( خوارزمي بود يا ....) عكسي از ايشان ديدم كه در حال دريافت جايزه اش از دست رئيس جمهورمان (جناب آقاي احمدي نژاد) ميباشد . ميدانيد در آن جشنواره چه درخواستي از رئيس جمهورمان كرد؟ خدمتتان عرض ميكنم . گفت: من در وصيت نامه خود نوشته ام كه عاشق و شيفته فرهنگ باستاني ايران هستم و آرزو دارم اين خواهش من را زمين نگذاريد . بگذريم ،خواهش اين پرفسور آمريكايي اين بود كه گفت بعد از مرگم مرا در خاك ايران ( اصفهان يا شيراز ) دفن كنيد. باور كنيد اين مطلب را حدودا دو يا سه سال پبش در اينترنت جستجو كردم و برايم كمي تعجب برانگيز بود با خود گفتم كه : پرفسور باستان شناس آمريكايي و اين حرفها ، شايد خوشي دلش را در امريكا زده كه ميخواهد آخر عمري در خاك ايران دفن شود؟ بگذريم .usa. lover نظرت در مورد اين پرفسور چيست؟ ببخيشد ادامه ندادم تا از هدف اصلي مهاجرت دور نشويم
[font=Arial] دستاني كه كمك ميكنند از لبهائي كه دعا ميكنند مقدس ترند . ( كوروش كبير )[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، kavoshgarnet ، Danoosh
من هم پیشنهاد می کنم شما فیلم جیمی وست وود (Jimmy Westwood) را ببنید تا کلی به این آدم ها که در 2500 سال پیش زندگی می کنند بخندید!! دوست عزیز تمدن و شهر نشینی در حال حاضر سه رتبه دارد: جهان اول، جهان دوم، جهان سوم.... خودتون می دونید رتبه ما کجاست. دیگه اگه ما 6000 سال قبل از میلاد مسیح هم برای شهروندامون فرهنگسرا داشتیم هم توفیقی نداشت. واقع بین باشید. یک بار به مترو برید و ببینید فرهنگ و شهرنشینی ما تو چه سطحیه! به نظر من داریوش و کوروش جد ما نیستند. جد جورج کبیر هستند که ندای آنها را شنید.
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، Ali Sepehr ، feryfreaky
من با محسن کاملا موافقم!
شهرام جان به نظر من این پرفسور یکم جو گرفتش!Big Grin و شاید تا حالا از این جو خارج شده باشه!
این پرفسور به نظر من باید بیاد یه ماه ایران زندگی کنه که حساب کار بیاد دستش و دیگه هوس ایران نکنه!
من بهش پیشنهاد میکنم(من کی هستم؟) یکم هم درباره امروز ایران تحقیق کنه، این عزیز فکر کردند که ایران مثل همون ایران باستان هست.خواب دیدی خوش باشه پرفسور جان!
من فیلم شکوه تخت جمشید رو به صورت دی وی دی دارم و بسیار جالب هست. من دست این پرفسور هم میبوسم برای این کارش(مجموعه).
من هم پیشنهاد میکنم همه این مجموعه زیبا رو مشاهده کنند، خالی از لطف نیست.
پاسخ
تشکر کنندگان: shahram1347 ، kavoshgarnet




کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان