ارسالها: 604
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2011
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2014-06-01 ساعت 20:16)Abamos نوشته: بچه هايي كه تجربه دارند لطفا كمك كنيد آيا كيسهاى خانوادگى كه آنكارا مصاحبه دارند هم بايد قبل از مصاحبه مدارك را به سفارت پست كنند ؟ اينجا
http://photos.state.gov/libraries/turkey...202013.pdf
ميگه پست كنيد ولى تو يه قسمت ديگه سايت كه استپ باى استپ توضيح داده حرفى از پست نزده؟
خیر ، کیسهای خانوادگی بدون در نظر گرفتن محل مصاحبه ، مدارکشون رو به nvc ارسال میکنند، مگر کسری مدارک ، که روز مصاحبه همراه خودتون به سف ارت میبرید .
و یا مدارکی که بعداز مصاحبه خود سف ارت از شما بخواد مثل ترجمه جدید و غیره..
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
ارسالها: 26
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2014-06-03 ساعت 00:28
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-06-03 ساعت 00:34 توسط sarira.)
سلام
من بلاخره بعد از ٢٠ سال انتظار GREEN card رو گرفتم , میخوام شرح حال رو اینجا بنویسم شاید به درد کسی خورد , عموی من سیتیزن امریکا هست و در سال ١٩٩٣ برای ما اقدام کرد من اون موقع ١١ ساله بودم بعد از ١٢ سال نامه مصاحبه اومد به من که ٢٣ ساله شده بودم گرین کارد ندادن و چون فقط ٧ ماه تا approve شدن طول کشیده بود شامل cspa نشدم ,پدرم در سال ٢٠٠٥ برای من با گرین کارد اقدام کردن , تو این مدت بارها برای retension of priority date نامه نگاری کردیم با این حال هر بر گفتن امکان پذیر نیست , من تو ایران پزشکی میخوندم سال ٢٠٠٨ درسم تموم شد و به فکر افتادم از راه دیگه ای به امریکا بیام, از طریق RESEARCH ویزای h ١b گرفتم این ویزا به شما اجازه میده در عین اینکه تو لیست دریافت گرین کرد هستیم با این حال ویزا غیر مهاجرتی بگیریم این ویز احتیاج به کارفرما داره و اون کارفرما باید قبول کنه به شما حقوق بده و این حقوق نباید کمتر از خط حقوقی ی کارمند آمریکایی برای همونرشته باشه , تو سفارت امریکا تو قبرس به من گفت تنها علتی که بهت ویزا میدم اینه که ویزای کار هست که dual intent هست و میتونی قصد مهاجرتی هم داشته باشی , سال ٢٠١٠ اومدم امریکا , ساله ٢٠١٢ رزیدنتی داخلی قبول شدم و باز هم با ویزای کار درسم رو شروع کردم , پارسال پریوریتی date که sep ٢٠٠٥ بود current شد و چون تو خاک امریکا بود برای adjust کردن status green اقدام کردم , این پروسه ١٠ ماه طول کشید , می ٢٧ مصاحبه کردم تو uscis office تو شیکاگو و قبول شدم و گرین کردم پست شد , کلا اگه از داخل خاک امریکا اقدام کنین خیلی بیشتر از سفارت طول میکشه چون همه رکورد شما از وقتی اومدین چک میشه , خیلی راه طولانی بود حالا هم به زودی دارم ازدواج میکنم و همسرم باید این راهو طی کنه ولی چون خودش اینجاست خوب زیاد سخت نیست , امیدوارم همه شما دوستان عزیز موفق بشین
Category: F2B
Priority Date: Sep 2005
Interview may 27th 2014
Interview place Chicago
Green card was ordered on Jun 2,2014
ارسالها: 24
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2014-07-19 ساعت 00:46
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-07-19 ساعت 00:51 توسط f98.)
دوست عزیز میشه لطف کنید بگید در مورد دامسیل مادرتون چه مدارکی به سفارت دادید؟
همچنین مگر برای کیسهای خانوادگی باید CV هم داشته باشیم؟
ارسالها: 604
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2011
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
برای کسانی که قصد بازگشت به ایران رو ندارن و مستقیما میخوان از استانبول به سوی مقصدشون پرواز کنن ، بهترین ، سریعترین و امن ترین راه رسیدن از انکارا به استانبول استفاده از قطار سریع السیر هست مدت سفر 4 ساعت و قیمت بلیط بزرگسال 70 لیر و کودک 35 لیر
سایت اینترنتی راه آهن آنکارا TCDDجهت خرید بلیط قطار به استانبول
لیست آژانسهای فروش بلیط قطار در سطح شهر انکارا
کافی ادرس هر آژانس رو در گوگل مپ کپی و پیست کنین تا جای اونرو پیدا کنید
محل ایستگاه قطار هم انتهای جنوب پارکی هست که ایستگاه مترو اولوس در شمال اون پارک قرار داره
ساعت حرکت قطارها در حال حاضر همه روزه 6 و 8/45 و 11/30 و 14/40 و 17/40 و 19
دیگه
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
ارسالها: 133
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2014-12-28 ساعت 12:53
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-13 ساعت 10:46 توسط مير منصور.)
[quote='
دوستان سلام .
رفتم سراغ كيس هاي خانودگي ( چون من كيس f4 هستم ) مبحث سفر به ابوظبي را پيدا نكردم در هر صورت گفتم تا يادم نرفته چند تا مطلب از سفر خودم به اطلاع دوستان برسونم تا شايد يك درصد از كمك هاي شما جبران شود .
در خصوص آژانس مسافرتي با يكي از آژانسهايي كه سايت بزرگي در اينترنت دارد و اسامي هتل ها را با جزييات كامل مي نويسد يك ماه قبل از رفتن هماهنگ شدم كه براي 4 شب و 5 روز براي سه نفر هتل آواري 4500 تومان با ايران اير 7 صبح رفت و برگشت 10 شب تلفني قول قرار گذاشتيم بلافاصله مبلغ 2500 تومان واريز كردم از فرداي انروز اعصاب خرد كردن شروع آقا هواپيما نيست ، بيا با اسمان برو - قشم اير و تابان هم خوب است ساعت حركت 11 صبح برگشت 5 بعد از ظهر خلاصه من هر چه مي گفتم ؛ خانم محترم منكه قبل از قرارداد شفاهي تك تك موارد و خواسته هايم را گفته بودم . ولي برايش صرف نداشت كه بفهمد . بالاخره گفتم من حضورا مي آيم آژانس براي گرفتن پولم شما يك هفته است تكليف منو روشن نمي كنيد دوباره تغير رويه داد حالا اگر 100 تومان اضافه تر بدهيد اگر 200 تومان بدهيد براي شما معجزه مي كنم . ديگه تصميم گرفتم هر طور شده بروم و پولم را بگيرم . البته شرايط كاري اجازه نمي داد اين تصميم را سريعا عمل كنم و از طرفي هيچ چشم اندازي براي پيدا كردن آژانس ديگر نداشتم . براي آخرين بار با صحبت تاكيدي و اينكه مشكل با چقدر حل مي شود تا گزينه مورد نظر من فراهم شود گفت با 250 تا ديگه مي شود گفتم قرارداد بنويس مي آيم امضا ميكنم گفت : لازم نيست اينجا بيايد. گفتم مي ايم و رفتم . 12 دختر خانم مانكن مشغول تلفن جواب دادن بودن قرارداد امضا شده ، با شرايط مورد نظرم و پرواز ماهان حركت 7 - برگشت 10 گرفتم 4750 تومان .
20روز به سفر داشتيم بليط و ويزا را تا سه روز مانده به ما ندادن و بعد گفتند بدليل افزايش درهم جمع هزينه هاي شما مي شود 5300 (چشمم كور ) با تقديم احترامات پرداخت كردم .
دريافت ارز طبق گفته دوست خوبمان از بانك سامان انجام شد كه در فرودگاه خيلي كمك كرد صف ملت 20نفر سامان 1 نفر .
در فرودگاه دبي بقدري كار سريع انجام مي شود كه لازم نيست از جمعيت به صف شده كنترل بترسيد تا نگاهي به اطراف بندازيد نوبت شما شده . من با فري شاپ ورودي فرودگاه آشنا نشدم . ترانسفر تمام هتلها انجا جمع بودند سه نفر از ترانسفر ها ايراني بودند و در بعضي موارد به ديگران كمك مي كردند .
هتل آواري هتلي خوب با كاركناني هندي خوب و نسبتا مودب بر اساس دستور داده شده بدون انعطاف كار مي كنند مثلا با اصرار زياد مي گويد روي اين ميز بنشينيد يا اگر ديروز چاي خوردي امروز با تعجب و اكراه كافي ميدهد ........... به مناسبت ورود ما يا تامين بودجه هتل ديسكو كارائكوئه راه انداخته بودند ورودي 2500 درهم !!!!!!!!!! تا ساعت 3 صبح طبقهاي پايين را آزار ميداد . فاصله با مترو 6 دقيقه فاصله است و مابين دو ايستگاه الاتحاد و الرقه قرارگرفته در مسير رسيدن به مترو در خيابان الرقه انواع و اقسام فروشگاههاي مارك و ايراني و 1درهم تا 10 درهم وجود دارد و انواع ساندويچي و پيتزايي و kfc غيره دارد .گزينه اولم ب هتل سيتي سيزن بود كه بدليل نداشتن ناهار انرا انتخاب نكردم ولي با سيتي سنتر 100متر بيشتر فاصله ندارد و بيشتر خريد از انجاست و هزينه مترو لازم نيست بدهيد .ليدر شركت طرف ايراني ما سارا خانم ذوقي بد نبود بدليل در گيري ليدر هاي هتل هاي ديگر در جريان رفتن با مليكا من موضوع سفرم را با سارا خانم مطرح نكردم اون با ما كاري نداشت ما هم با اون بخير گذشت .البته روزي يك مرتبه زنگ مي زد به اتاق و جوياي احوال مي شد .
مترو ؛ كارت سيلور كه هر بار 3 درهم در مسير هاي كوتاه كم ميكند و 5 درهم مسير هاي طولاني مثل دوبي مال البته واگن اول قطار بيزنسي است و 6 درهم كم مي كند با صندليهاي هواپيمايي اگر جا پيدا شود قبل از سوار شدن بايد ابتدا و انتهاي خط را شناسايي كنيد بجهت شكل خاص مسير هاي تعبيه شده اشتباه زياد مي شود . ولي در تمام ايستگاهها تابلو هاي هوشمند وجود دارد .
تركيب جمعتي مردم قابل مشاهده در دبي هندي - بنگلادشي - پاكستاني - فيليپني - كمي افغاني و كمي ايراني مي گويند قبلا زياد ايراني مشغول كار بودند . قابل ذكر است در فيلم هاي مستندي كه از كشور هاي فوق الذكر مي بينيم با توجه به انتخاب دبي براي كار قابل تصور است كه اكثر اكثر تاكيد مي كنم منظورم همه نيستند در چه سطح فرهنگي هستند ولي در انجا بسيار رعايت مي كنند . البته يك قلم جريمه ماشين دوبله پارك شده كه راننده داخل ماشين روشن بوده را شنيدم بمبلغ 300 درهم ناقابل . پس مردم انجا بدليل قوانين سخت رعايت مي كنند .
nmc و مديكال قبلا ايميل زدم و جواب نوبت سريعا امد ولي نوبت را جابجا داده بود . ديگه ايميل نزدم مستقيم رفتيم 2 خانواده ايراني قبل از ساعت 8 انجا بودند و ما سومين خانواده بوديم محوطه داخلي ميديكال مشابه پذيرش ازمايشگاه هاي ماست كه چند پرسنل در حال تايپ هستند و صدا كردن بيمار و سوپر وايزرشان با كت شلوار طوسي بمحض سلام و گفتن مديكال براي سفارت دستش رو دراز كرد و گفت پاسپورتهاتون كه دلم آشوب شد چون فراموش كردم پاسپورتها را از هتل بگيرم . دوان دوان با تاكسي رفتم هتل حالا بعد از تعريف كل ماجرا به صورت پانتوميم فقط پاس منو داد. گفت فقط ليدر گفتم جون مادرت شوخي نكن ما بعد از 14 سال به اينجا رسيدم . كه بعد از ده بار هماهنگي پاس ها را داد ( البته من بمحض ورود به هتل مبلغ ماليات مستقيم هتل را پرداخت كرده بودم كه خيلي كمك كرد .) برگشتم به nmc . رفت و برگشت شد 25 درهم من 50 بهش دادم 20 برگردوند ما ايراني ها تيپ نداريم كمي زور مياد ولي بايد عادت كنممممم . خلاصه رفتم ديدم بعله به خاطر سرد شدن هوا از 50 درجه به 25 درجه كلي بيمار نشسته . خلاصه تا ساعت 3 بعد از ظهر طول كشيد دكتر شوكلا مرد 60ساله و محترم هندو كه به گفته خودش 25 سال پيش در ايران بوده و از دست ما فراركرده . بعد از كنترل دقيق و كمي شوخي ملايم گفت فردا ساعت 7 يا 8 شب آماده است اگر مشكلي باشه با شما تماس مي گيريم بنابراين شماره تلفن معتبر و روشن و آدرس هتل لازم است.
تلفن - گفتم تلفن ياد ماجرا يي افتادم مسافران قبلي ما سيم كارت اتصالات خريده بودند كه خيلي دردسر كشيده بودند و كلي هزينه شارژ داده بودند كه از دست رفته بود و نتوانستند استفاده كنند قرار شد ما بريم حال اونا رو بگيريم آقا شارژ جديد 25 درهمي ما هم كار نكرد . با 10 نفر صحبت كردم حل نشد بالاخره در دي تو دي يك بنگلادشي كه به فارسي مسلط بود بعد از 5 دقيقه گفت پيدا كردم شارژ شما تو يا همان دو است و به محل خريد سيم كارت اتصالات برو از جايي كه شارژ خريدي برايت درست مي كند . خلاصه رفتيم سوپر ماركت مربوطه پسر جوان عربي در حال خريد شارژ اتصالات بود . به دختر فروشنده فليپيني گفتم شما اين شارژ اشتباه دادي اين اتصالات مال من 2 است .دختره گفت : متوجه نشدم . من گفتم : خودم هم متوجه نشده ام ، اين اقا پسر عرب كه انگليسي را خوب صحبت مي كرد با صداي بلند خنديد رو به فروشنده گفت سيم كارت اين آقا اتصالات نيست شركت du است شما شارژ اتصالات بهش دادي منكه تازه متوجه موضوع شده بودم دو دستي دستهاي پسره رو گرفتم گفتم بابا خدا پدر تو بيامرزه تا حالا كجا بودي من دو روزه دنبال اين ماجرا هستم .بالاخره كمك كرد و دختر فروشنده را قانع كرد . و در واقع شارژ منو اين پسر عرب از من خريد و شارژ مورد نظر du را بمن داد ، بعبارتي اتصالات سيم كارتهاي متفاوتي دارد كه جزيياتش را نمي دانم ولي يكي از انها du است كه اقاي بنگلادشي انرا دو يا 2 ميخواند . تازه توانستيم با تهران تماس بگيرم كه با يك سلام و عليك شارژ تمام شد و دوباره شارژ و 25 درهم تكرار كرديم اگر سرتنو درد اوردم بخاطر ياداوري عدم شناخت ما از چند نوع سيم كارت در يك برند است كه باعث شد كلي مشكل داشته باشيم .
مليكا - با اين خانم داخل nmc آشنا شدم . البته بدون سر و صدا آرام امد و گوشه اي نشست در حدود 40 سال قد كوتاه رفتم جلو سلام و عليك پرسيدم شما مليكا خانم قصه ما هستيد با احتياط لبخند زد گفتم مي توانيم با شما بيايم وقتي به همسرم و فرزندم اشاره كردم قدري گرم تر شد ( توضيح ميدهم براينكه نشينيد ساكت باشيد شايد خودش نيامد و يا مسافرش تكميل شد . ) خانم هزينه سه نفر چقدر ميشه 400 تا نه شما كمتر هم برديد .گفت 350 تا ؛ من 200تا بيعانه دادم و قرار گذاشتم . براي جواب گرفتن با هم هماهنگ كنيم . با توجه به مشكل سيم كارتم به سختي تونستم روز بعد با مليكا تماس بگيرم و ازش خواهش كردم جواب ما رو هم بگيره اما لحظه بله گرفتن از ايشان شارژ تمام شد . مليكا هم تماس نگرفت بعد از 2 ساعت مجدد تماس گرفتم گفت من جواب مسافرهاي خودم رو گرفتم دوباره نمي روم nmc توجه كنيد داستان سراي نمي كنم دارم با شما كه هنوز درگير نشدي توحه مي دهم ( مسافرهاي خودم ) يعني هر چه قدر كه پول بدي آش مي خوري تشكر كردم و خريد در بازار را قطع كردم و دوان دوان راه افتاديم به طرف nmc ساعت 7.30 رسيديم تا 8.30 طول كشيد تا جواب اماده شود .
ساعت 4.45 صبح هواي دبي سرد بود يعني با كت و شلوار ايستادن كنار هتل كمي سخت بود . مليكا با سواري كيا امد .
بعد از سلام گفت سردت نيست اينجوري وايستادي گفتم نه !!!!!!!! هوا خيلي هم خوب !!!!!!!!تا ابوظبي من چهار چشمي مواظب مليكا بودم كه نخوابه البته مسافري كه جلو نشسته بود را نديدم خوابيده يا نه . در مسير پمپ بنزين آقاي مومني همسر مليكا هم با ون بما رسيد 5 نفر همراه داشت رسيديم جلوي سفارت ساعت 6.30 نفر اول دوم شديم ولي سرد بود . آقاي مومني ما را تا ساعت شروع بكار با صحبت كردن سرگرم كرد ما فقط گوش كرديم . كنترل ورود خيلي با دقت و سخت گيرانه بود از كنترل فريم عينك گرفته تا بازرسي بدني ؛ شمشاد ها سر حال نبودن . ورودي ساختمان اصلي در اول بسمت بيرون و در دوم بسمت داخل هر دو بسختي باز مي شدند بطوريكه مامورين مجبور به كمك مي شدند انجا هم انواع كشورها نماينده فعال داشتند از جمله خانم ايراني 50ساله سبزه رو با موهاي ژوليده دورو برش و افسرده كه حال حرف زدن نداشت دقيقا شبيه مادرم بود اين تاكيد براي اين بود كه فكر نكنيد دارم به ايشان خداي نخواسته توهين مي كنم . ولي در عوض امريكايها خيلي سرحال و بگو بخند بودند . مرد تنومند ورزيده اي كه انگشت نگاري مي كرد با همه شوخي مي كرد اگر پرونده بدستش نرسيده بود مي رفت و انرا از كابين بغلي مي اورد برايش عار نبود .. راستي سالن با صندلي هاي رويه چوبي قديمي بود در حدود 5 رديف و روبرو صندليها ديوار تا بالاي كمر و بقيه شيشه كه بصورت كابين كابين از يكديگر جدا شده بود و در حدود 10تا 11 كابين وجود داشت . خانم ايراني مدارك قديمي را پس ميداد و مدارك جديد را تحويل مي گرفت مثلا نگاه مي كرد با زمان ارسال مدارك مي گفت خوب شما تابحال بايد پاس هايتان تعويض شده باشد بله ؟ بله . پس كپي جديد را بدهيد و هيچ مدرك اصل از ما نخواست فقط عكس جديد را گرفت و قديمي را پس داد و نامه ماليات اسپانسر كه چون در پاكت مهر و موم شده در بسته بود گفت من پاكت باز نمي كنم يا خودتان باز كنيد يا كسري مدرك اعلام مي شود كه پاكت را جلوي خودش باز كرديم و داديم . كجا كاري مي كني شما و شما نه ادرس اسپانسر نه تلفن ..........هيچ چيز ديگر نخواست بعد انگشت نگاري بترتيب شماره كه بايد تا آخر شماره را محفوظ داشته باشيد . بعد از شوخي هاي انگشت نگار و بعد از كمي انتظار داخل يك اتاق دوباره كابين دار شديم و آقاي استيو كه فارسي را خيلي خوب و شمرده و زيبا حرف مي زد . خوب شما بگويد كارتان چيست ؟ دولتي چه مي سازيد؟ تا حالا امريكا رفتي؟ نه . سربازي نه . چرا ؟ چون ......... خوب پس مشكلي نيست برويد سايت را چك كنيد (برگ ابي )تا مراحل اداري شما تمام شود .گفتم تشكر مي كنم . تحويل نگرفت
عجب ادم جدي و خوش برخوردي بود ما بوديم يك ناهار كه مشكلي براي كسي درست نمي كرد .
اما ؛ عرب بود كه وارد سالن مي شد و مي رفت . در حالي كه من انگشت اولم روي دستگاه بود به دومي نرسيده با ويزا خارج مي شد از زماني كه متوجه اين داستان شدم تا اخر به 5 نفر ويزا دادند يعني از اول ورود خانم جوان و چاق انها را راهنمايي مي كرد و ( سر) آقا آقا( سر ) به انها ميگفت تا لحظه خروج همه افراد ايراني انروز كلييرنس گرفتند . برگشت تا دبي خوابيدم ساعت 11 رسيديم .
فرودگاه برگشت داستان خودش را دارد غافل شوي جا مي ماني با چنگ دندان بايد بري بپرسي آقا يا خانم گيت ماهان كجا است (پشت رديف اول در سالن بعدي است ) هموطن بي هموطن هواپيما تاخير دارد نبايد از گيت تكان بخوري چون بدون اطلاع رساني گيت خروجي عوض مي شود و شما در فري شاپ مشغول گشت هستي و گوش به بلند گو ولي اطلاع رساني نمي كنند . اگر همسرم نبود من و فرزند جا مانده بوديم .
دوستان گلم هر جا مي رفتم ياد راهنمايي هاي شما راه رو بمن نشان ميداد از خروچي 3 مترو براي nmc تا چانه زدن با مليكا تا خريد تا ديدنيها كاش ايراني ها بهمان اندازه كه در امور كمك رساني مجازي فعال هستند در امور اجتماعي هم فعال مي بودند .
نقل ماجراي فوق از ديدگاه من بود هر كسي ظن خود مي برد . باشد نزد خودتان .
كيس 2000-2001 خانوادگي f4 . تكميل مدارك 2009 - 2011 . مصاحبه ابوظبي دسامبر 2014 .دريافت برگه آبي . از زمان مصاحبه تا بحال 4 بار اپديت شده ايم و بعد از 5/5 ماه كلير و يك ماه بعد از كلير ويزا دريافت كردم .متاسفانه ايميل ام باز نمي شود و اگر كاري بود پيام خصوصي بدهيد .
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آغایرمنصورتشکراز قلمت ولی نگفتی nmcچقدر بابت هر نفر گرفت بهر حال کم کم منتظرتان در بخش منتظران پرشور کلیرنس هستیم[SMILING FACE WITH SMILING EYES]
F4 category P.D 23Jan2002 Interview َAbd 06Nov2014 Waiting ForA.P
ارسالها: 204
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2015
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه ها من تازه واردم و هر چی گشتم سر از پرسشنامه 9 سوالی که دوستمون abamos بهش اشاره کرده بود در نیاوردم.میشه یکی راهنماییم کنه؟
كيس f4 سفارت ankara تاريخ اقدام اوليه jul2002 تاريخ مصاحبه may2015 دریافت برگه صورتي ٩ اپديت كلير شدن sep 2015
ارسالها: 604
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2011
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-01-12 ساعت 16:16)montazerf4 نوشته: بچه ها من تازه واردم و هر چی گشتم سر از پرسشنامه 9 سوالی که دوستمون abamos بهش اشاره کرده بود در نیاوردم.میشه یکی راهنماییم کنه؟
به این ادرس برین
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
ارسالها: 53
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان من کیس f4 هستم و بطور خلاصه سفر نامه خودم را به اطلاع عزیزان میرسونم تا کمی برای دوستان کمک باشه من 3 روز قبل پرواز به دوبی از new medical center برای 3 شنبه 4 بعد از ظهر وقت گرفتم و با ملیکا هم برای سفارت هماهنگ کردم پرواز ما 3 شنبه 7:30 صبح با ماهان بود که ساعت 4 صبح حرکت کردیم و1 ساعت بعد رسیدیم وطبق معمول دادن بار و گرفتن ارز و بعد هم که پرواز خوب و به موقعی داشتیم که 1:55 دقیقه طول پروازمون بود در فرودگاه کمی پول چنج کردیم بعد با ترانسفور هتل که دنبالمون امد البته چون مسافر دیگه ای هم داشت کمی طول کشید تا بلا خره بعد 1 ساعت منتظر در فرودگاه بسمت هتل حرکت کردیم ساعت 1 رسیدیم هتل نفری 10 درهم برای مالیات هتل میگیرن که ما 20 درهم دادیم و فرمی هم داد که اگر اینترنت یا شام و.....میخواین که ما فقط همون صبحانه و ناهار را خاستیم بعد از تحویل گرفتن اتاق رفتیم رستوران هتل برای ناهار ضمنا لیدر هم زنگ زد هتل خودشو معرفی کرد و گفت اگه کاری داشتین این شماره من زنگ بزنین من هم پرسیدم مسیر هتل تا بیمارستان چقدر راهه گفت با تاکسی 15 دقیقه باید اینجا از( سیامک ع)تشکر کنم که ادرس دقیق را در تاپیک خودش نوشته بود من هم تمام ادرسها و تلفنهای وحتی جاهای دیدنی دوبی را همراه داشتم خلاصه همراه همسرم به سمت ایستگاه مترو ابوهیل که بیمارستان بود حرکت کردیم هوا عالی بود و ما پیاده با ادرسی که داشتیم 1 ساعته رسیدیم بیمارستان ساعت 3/5 مدارک را دادم پذیرش بعد چند دقیقه 2 تا فرم دادن که پر کنیم که ادرس و کد پستی خودمون و اسپانسر را بنویسیم فراموش نکنید دوستان همه مدارکتون همراهتون باشه راستی فراموش کردم بگم که ما داشت یادمون میرفت پاسپورت را از هتل بگیریم که هتل قانونشون اینه که باید مبلغی را بدی بطور امانت تا پاسپورت را تحویلتون بده که 100 درهم امانت گذاشتیم بهر حال در بیمارستان بعد از پر کردن فرمها صدا کردن برای اندازه قد و وزن و معاینه چشم و سوالات مربوطه که عینک داری یا قرصی مصرف میکنی بعد گرفتن خون و عکس از قفسه سینه برای معاینه میری خدمت دکتر شوکلا که سوالات زیادی از شما میپرسه اینکه سیگار میکشی بیماری داری جراحی کردی دارویی مصرف میکنی و....... البته فارسی حرف میزنه وبعدمعاینه از نوک سر تا نوک پا شروع میشه معاینه چشم .گوش دست .پا و....... البته خانم دکتری هم هست که برای معاینه خانمها هست بعد هم به شما میگن که فردا 8شب نتیجه را بیا بگیر که ما این مراحل را طی کردیم و 3 ساعت طول کشید 7/5 به سمت هتل براه افتادیم پیاده بقدری هوا خوب بود که ما هم از این فرصت استفاده کردیم پیاده روهای پهن بدون چاله یکدست نور خیابانها عالی البته برای کسانیکه اهل ورزش و پیاده روی هستند پیشنهاد میکنم بهر حال ساعت 8/5 رسیدیم هتل و در لابی خوردن چای واقعا لذت بخش بود برای روز 4 شنبه هم صبح دیدن از دی تو دی هر دو شعبه که به هتل ما 10 دقیقه پیاده راه بود کمی هم خرید و برای ساعت 3 هم رفتیم دوبی مال که واقعا دیدنیه رقص فواره ابها.پاتیناژ.اکواریوم که البته کمی دوره که هزینه تاکسی رفت 30 درهم شد برگشت که ترافیک بود 40 درهم شد ولی ارزش دیدن داشت .ساعت 8بیمارستان بودیم جواب را گرفتیم برگشتیم هتل یک تماسی هم با ملیکا گرفتیم و قرار را برای ساعت 5 صبح گذاشتیم و من همه مدارک را شب در دو پوشه جدا اماده کردم و زنگ موبایل را همسرم برای ساعت 4 تنظیم کرد با این حال من نتونستم بخوابم کمی استرس داشتم ولی بعد از برگشتن از سفارت فهمیدم که چقدر بیخودی نگران بودم صبح ملیکا که خیلی هم وقت شناسه امد دنبالمون و بعد دنبال دو خانم دیگه هم رفت شدیم 4 نفر حدود 6/5 صبح جلو سفارت نفر اول بودیم بعد نیم ساعت 1 افیسر امد ما را راهنمایی کرد که گذرنامه هامون و پرینت وقت مثاحبه را تحویل باجه بدیم بعد داخل سلن شدیم شماره دادن و یکی یکی از رو شماره صدا میکردن نوبت ما شد که از ما هیچ مدرکی بجز 2 عکس جدید و تکس و مالیات اسپانسر چیزی نخاستن اینهمه مدرکی که ایمیل زدن و ما ترجمه کردیم کلیم هزینه کردیم همه را برگردوندیم فقط تکس اسپانسر و عکس جدید خودمون را گرفتن بهر حال برای انگشت نگاری در باجه دیگه صدا کرد که انجام دادیم و بعد چند دقیقه دوباه صدا کردن که وارد اتاقی شدیم برای قسم خوردن و چند سوال که بعد از سلام و احوالپرسی کفت دست راست بالا وقسم بخورید که تمام این سوالات را درست جواب دادین ما هم قسم خوردیم و از همسرم که کیس اصلی بود پرسید که شغل اسپانسرتون چیه ؟چه دوستانی یا فامیلی در امریکا دارین؟شغل خودتون چیه؟و همینطور شغل منو پرسید وبعد گفت هر دو شما ok هستین و 1 برگه ابی که فقط با ماژیک روی سایتی را کشیده بود گفت تا 3 ماه دیگه ویزاتون اماده هست شمارتون رو از روی سایت ببینید ودارکمون هم کامل بود فقط چون من و همسرم شغل دولتی داشتیم این برگه نسیبمون شد ولی خانم های همراه ما که خانه دار بودن روز 3 شنبه ویزاشون اماده میشه که باید از سفارت برن بگیرن عزیزان جای هیچ نگرانی نیست چون قبلا همه چیز بررسی شده سعی کنید استرس نداشته باشین اگر سوالی داشتین در خدمتم جواب بدم در ضمن ملیکا نفری 150 درهم برای ابوظبی میگیره و اینکه فرودگاه هر 100 دلار را 363 درهم در 13 ژانویه چنج کرد اگر اشتباه نکرده باشم در اینجا باز از تمام دوستانی که منو راهنمایی کردن و به سوالاتم جواب دادن ممنونم و برای تمام دوستان مهاجر سرا ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم