سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی

[Kaveh792004]

اين مبلغ براي هر نفر است

براي سه نفر بايد در 3 ضرب شود

دوستاني كه مصاحبه دارند :

KCC امروز براي من ايميل زده و ليست آپديت شده مبلغي كه بايد در سفارت پرداخت شود را نوشته :

Updated 2010 Fee information for the Diversity Visa program is listed below. Please visit our website at dvselectee.state.gov to learn more about fees. At your visa interview you must pay the immigrant visa application processing and DV lottery fee, and any other fees which remain due.



DV fees include:

Applicant Fee: $305

Security Surcharge: $74

Diversity Visa Lottery Surcharge: $440

سلام
ممنون از اطلاعاتتون فقط من يك سوال دارم الان مي خواهم بدونم من و همسرم و يك دختر 4 ساله جمعا بايد اين مبالغ را در 3 ضرب كنيم يا اين هزينه كلي براي هر كيس نامبر هست؟

[Amir78]

چه خوب امیدوارم همه ی دوستان نیز در این روزهای پایانی به ارزوی دیرینه خودشان برسند

[انا]

دوستان عزیز مهاجر سرایی،
در طی یکسال و حدودا 3 ماهی که با محله مهاجرسرا آشنا شدم، جایی که همگی ما داریم توش زندگی میکنیم و تجربه های مشترکی رو میگذرونیم، بارها و بارها شاهد این موضوع بودم که در مواقع حساس چقدر همسایه ها دست همدیگر رو میگیرن و بهم کمک میکنن و یا حداقل اگه کاری هم از دستشون برنمیآد با دعای خیر همدیگر رو بدرقه میکنن.
برای همین، من هم فقط چشم انتظار دعای خیر شما هستم در این شبهای ویژه.
ما فردا داریم میریم دبی برای پنجشنبه که مصاحبه داریم.
اهالی محل، همسایه های عزیز، لطفا دعا کنید هرچی که خیره پیش بیاد...

سلام
توكل كن به خدا كه خير براتون داره ان شا الله
من هم براتون دعا مي كنم
مطمئنم همه بچه هاي لاتاري مهاجر سرا دعاي خيرشون پشت سرتون است.
موفق باشيد

[khashayar6310]

دوستان عزیز مهاجر سرایی،
در طی یکسال و حدودا 3 ماهی که با محله مهاجرسرا آشنا شدم، جایی که همگی ما داریم توش زندگی میکنیم و تجربه های مشترکی رو میگذرونیم، بارها و بارها شاهد این موضوع بودم که در مواقع حساس چقدر همسایه ها دست همدیگر رو میگیرن و بهم کمک میکنن و یا حداقل اگه کاری هم از دستشون برنمیآد با دعای خیر همدیگر رو بدرقه میکنن.
برای همین، من هم فقط چشم انتظار دعای خیر شما هستم در این شبهای ویژه.
ما فردا داریم میریم دبی برای پنجشنبه که مصاحبه داریم.
اهالی محل، همسایه های عزیز، لطفا دعا کنید هرچی که خیره پیش بیاد...

اقا شهریار من به هرکی که داره میره میگم الان از هر کی بپرسی میدونه چی میخوام بگم ولی بازم میگم : رفتید مصاحبه اگر شروع کردند به گیر دادن و اشکال گرفتن از هر چی" کم نیاریدا ! جوابشون رو بدید بگید من میخوام هر چی زود تر برم آمریکا رو سر و سامون بدم درستش کنم " آمار جرم و جنایت رو پایین بیارم من که نمیخواستم برم شما با زور نامه لاتاری رو فرستادید جلوی خونم گفتید باید بری آمریکا ......
ولی جدا از شوخی هر چی گفتند شما شروع کنید به تکیه کردن روی نقاط قوتتون فقط بهشون بگید من میتونم از پس زندگی در اونجا بر بیام و اصلا اصلا استرس نداشته باشید همه چی به امید خدا رو به راه میشه و ویزا رو همون جا بهتون میدن .

[samira t]

با عرض سلام و خسته نباشید به مدیران محترم مهاجرسرا و تشکر از همه دوستانی که در یک سال گذشته همواره با این سایت همراه بودند و اطلاعات مفید خودشان را در اختیار دیگران قرار دادند.
دوستان عزیر من به همراه همسرم هفته پیش در ابوظبی مصاحبه داشتیم و بدون کلیرنس ویزامون گرفتیم. چند نکته وجود دارد که فکر می کنم در گرفتن ویزا بدون کلیرنس بی تاثیر نیست، البته این موارد بر اساس مشاهدات بنده و برداشت شخصی اینجانب است.
1- پوشیدن لباس رسمی و مناسب. آقایان پیراهن و شلوار و ترجیحا" با کراوات و خانمها از پوشیدن لباسهای کوتاه و باز و همچنین آرایش غلیظ اجتناب فرمایند.
2- تکمیل بودن مدارک و مرتب بودن آنها طبق لیست
3- نداشتن شغل دولتی
4- داشتن معافیت سربازی و یا خدمت در ارتش
5- نداشتن اسپانسر (ارائه حساب بانکی با گردش یکساله)
6- داشتن یک آدرس معتبر در آمریکا (ترجیحا" در کالیفرنیا)
7- ارائه گواهی اشتغال به کار برای خود و همسر
8- انجام مصاحبه به زبان انگلیسی و داشتن تسلط نسبی در پاسخگویی

با آرزوی موفقیت برای همه دوستان

ضمن عرض تبريک به شما دوست عزيز،
بهتر نبود مي‌نوشتين اين چيزهايي که گفتين، شرايط شما بود!؟

ممنون از شما دوست عزیز،
من در ابتدا اشاره کرده ام که این نکات بر اساس مشاهدات و برداشت شخصی بنده است و داشتن شرایط فوق هیچ تضمینی برای گرفتن ویزا بدون کلیرنس نیست. در ضمن موارد ذکر شده همگی شرایط بنده نبوده اند! من فقط به عنوان چند نکته به آنها اشاره کردم که رعایت همه آنها شاید ضروری نباشد. به عنوان کسی که در حدود یک سال و 3 ماه انتظار کشیده بود خواستم کمکی به دوستان خودم کرده باشم. اگر نوشته های من باعث ناراحتی کسی شده است من عذر خواهی می کنم.
با تشکر

من از حس نوعدوستي شما تشکر ميکنم. اين که دوستان قصد کمک به ديگر متقاضيان مهاجرت رو دارند؛ شکي نيست. نوشته شما باعث ناراحتي هيچ کس نميشه.
اما دوست من؛ همه بچه‌هايي که الان شرايط پارسال من و شما رو دارند، منتظر يه تلنگرند که براي خودشون استرس درست کنند.
نکاتي که من در پست قبلي شما قرمز کردم، نکاتي بود که ميتونست استرس‌زا باشه.
من هم مثه شما اسپانسر نداشتم و فقط با يک مانده حساب يکروزه موفق به دريافت ويزا شدم. آدرسي هم که براي ارسال گرين کارت داده بودم، توي شهر سياتل بود. حتي آدرس محل سکونتي که قصد دارم براي مهاجرت برم اونجا رو "Not Known" زده بودم.
بحث کليرنس يه موضوع پيچيده هستش که بنظر من هنوز خود KCC هم اطلاعات دقيقي ازش نداره!!!
بهرحال از اطلاعاتي که در اختيارمون قرار داديد بسيار ممنونم.
مجدداً دريافت ويزا رو به شما تبريک ميگم و اميدوارم موفق و پيروز باشيد.

ببخشید که منم این بحث رو طولانی می کنم ولی در مورد زبان چیزی که من دیدم اصلا مهم نبود من خودم به انگلیسی مصاحبه کردم در صورتی که آفیسر به فارسی مسلط بود ولی خانمی با ما بود که انگلیسی اصلا بلد نبود و هردو آفیسری که مدارک رو گرفتند و مصاحبه کردند اصلا فارسی بلد نبودند و کلی جواب های اشتباه شنیدند ولی همون موقع قبول کردند و پاسپورتش رو گرفتند و ما باهم ویزامون رو گرفتیم

---

سلام من دیشب برگشتم تهران و الان آماده ام که سفرنامه رو بنویسم البته بخش مدیکال رو جدا کردم الان که همه منتظر کلیر شدن هستن نمی دونم که به درد بخوره یا نه ولی من سعی می کنم نکته های مهم رو بگم و دعا می کنم که همه کلیر بشند

[samira t]

من اول تصمیم گرفتم که طبق توصیه آقای اشکان همراه پدرم با اتوبوس بریم ولی منصرف شدیم اول چون مطمین نیودیم و بعد این که ابن بطوطه از مرکز شهر خیلی دور بود و با تاکسی خیلی زیاد می شد (مترو اون موقع شروع به کار نکرده ولی برای ظهر گزینه خوبیه چون رفت و برگشت 11 درهم میشه). ما با یه خانمی توی هتلمون آشنا شدیم که اونم همراه پدرش اومده بود و همزمان باهم مصاحبه داشتیم که چون اون از قبل از طریق لیدر ماشین گرفته بود قرار شد با همون بریم که 450 درهم گرفته بود. 6.15 صبح راه افتادیم و 7.30 رسیدیم . شماره من رو کانتر 8 که یه آقای هندی بود صدا کرد ام پرسید انگلیسی بپرسم که جوابم دادم بله البته فقط مدارک خواست نکته ای اینج بود من حساب بانکی داشتم ولی تا گفتم اسپانسر دارم گوش منکرد و تنها چزی که نگاه کرد مدارک اسپانسر بود که من فقط I134 کپی پاسپورت و W2 مربوط به 2009 رو داشتم که قبول کرد 819 دلار هم همون موقع به صندوق دادم و 20 دقیقه منتظر شدم تا با یه خانم که فکر می کنم آمریکایی بود باهم مصاحبه کرد سوال ها خیلی راحت بود کجا مری؟ کسی رو اونجا داری؟ با اسپانسرت می خوای زندگی کنی؟ اونج می خوی چی کار کنی ؟ آخرین مدرکت چیه؟ رشته تحصیلی و اینکه چند یار شرکت کردی؟ بعد هم تبریک گفت یه کارت زرد رنگ داد که 1شنبه ساعت 1 بیا پاسپرتتو بگیر. و مشکل من بعد این بود که کلی دعوا مرافه با لیدر ها داشتیم که داشتند غش می کردن یا از هم مثلا شکایت می کردند. برای بار دوم با 2 نفردیگه آشنا شدیم که 4 تایی با راننده ای که خانم ملیکا فرستاد با یکم چونه 350 درهم دادیم حالا اگه سولی هست در خدمتم.

[Ashkan78]

منو توصيه كردم اگر تنها هستيد و تاكسي 400 درهمي پيدا نكرديد، با تاكسي تا ابن بطوطه بريد و از اون جا با اتوبوس بريد. اما اينجوري كه شما رفتيد (4 نفره 350 درهم) هم از اون راه ارزونتره و هم راحت تر. بستگي به شرايطتون داره و اين كه چند نفر هستيد.

يه كم شديدالحن نوشتم چون از مفت خوري يك مشت كلاش توي دبي خيلي اعصابم به هم ريخته بود. چند نفر رو توي سفارت ديدم و از پول هايي كه داده بودن سرم سوت كشيد!!!

به هر حال خوشحالم كه كارتون انجام شد.

من اول تصمیم گرفتم که طبق توصیه آقای اشکان همراه پدرم با اتوبوس بریم ولی منصرف شدیم اول چون مطمین نیودیم و بعد این که ابن بطوطه از مرکز شهر خیلی دور بود و با تاکسی خیلی زیاد می شد (مترو اون موقع شروع به کار نکرده ولی برای ظهر گزینه خوبیه چون رفت و برگشت 11 درهم میشه). ما با یه خانمی توی هتلمون آشنا شدیم که اونم همراه پدرش اومده بود و همزمان باهم مصاحبه داشتیم که چون اون از قبل از طریق لیدر ماشین گرفته بود قرار شد با همون بریم که 450 درهم گرفته بود. 6.15 صبح راه افتادیم و 7.30 رسیدیم . شماره من رو کانتر 8 که یه آقای هندی بود صدا کرد ام پرسید انگلیسی بپرسم که جوابم دادم بله البته فقط مدارک خواست نکته ای اینج بود من حساب بانکی داشتم ولی تا گفتم اسپانسر دارم گوش منکرد و تنها چزی که نگاه کرد مدارک اسپانسر بود که من فقط I134 کپی پاسپورت و W2 مربوط به 2009 رو داشتم که قبول کرد 819 دلار هم همون موقع به صندوق دادم و 20 دقیقه منتظر شدم تا با یه خانم که فکر می کنم آمریکایی بود باهم مصاحبه کرد سوال ها خیلی راحت بود کجا مری؟ کسی رو اونجا داری؟ با اسپانسرت می خوای زندگی کنی؟ اونج می خوی چی کار کنی ؟ آخرین مدرکت چیه؟ رشته تحصیلی و اینکه چند یار شرکت کردی؟ بعد هم تبریک گفت یه کارت زرد رنگ داد که 1شنبه ساعت 1 بیا پاسپرتتو بگیر. و مشکل من بعد این بود که کلی دعوا مرافه با لیدر ها داشتیم که داشتند غش می کردن یا از هم مثلا شکایت می کردند. برای بار دوم با 2 نفردیگه آشنا شدیم که 4 تایی با راننده ای که خانم ملیکا فرستاد با یکم چونه 350 درهم دادیم حالا اگه سولی هست در خدمتم.

[Shahryar]

سلام دوستان،
ما همین الان از ابوظبی برگشتیم دبی. من چک خوردم ولی دوستانی بودند که ویزاشون گرفتند. به همشون تبریک میگم بخصوص kaveh 792004.

[arashir]

سلام به دوستان عزیز.
من به اتفاق همسرم و دخترم روز دوشنبه ابوظبی مصاحبه داشتیم که کارت آبی گرفتیم و منتظر نتیجه نهایی تا آخر سپتامبر هستیم. اما ذکر چند نکته :
1-مديکال (حتما برید نیو مدیکال سنتر): همانطور که دوستان طی یک ماه گذشته متوجه شدن نیو مدیکال سنتر گزینه ی خوبی برای انجام تستهای پزشکیه. دو نوبت صبح و عصر کار میکنه. اگه احیانا پرواز صبح داشتید و نزدیکای ظهر به هتل رسیدید می تونید ساعت 6 بعد از ظهر برید و آزمایش بدید. شنبه ها هم بازه. من خودم روز شنبه ساعت 12 با بیمارستان تماس گرفتم گفتند ساعت 6 بیاید. در مجموع نفری 425 تا 450 درهم میگیرن. یک خانواده ی خوب 4 نفره هم؛ که همزمان با ما مصاحبه داشتن و سه نفرشان قبول شدند ابتدا پلی کلینیک رفتند اما قبلش با من هماهنگ کردن که تماس می گیرن تا قیمت هارو با هم مقایسه کنیم که با تماسی که داشتیم و قیمتی که از اون یارو دکتره سلیمان گرفته بودن (نفری تقریبا 500 تا 550) اومدن نیومدیکال سنتر و تقریبا برای هر کدامشان 400 درهم افتاد .البته به اضافه یک واکسن ضروری سرطان رحم برای دخترشان که زیر بیست سال بود. (هزینه این واکسن فکر کنم 650 درهمه). بیمارستان جنب :ساختمان آل یاسمین" هست که غالبا راننده ها میشناسن. البته هتل رامادا کانتیننتال هم کد خوبی برای شناسایی اونه.
با این اوصاف باید علاوه بر بیمارستان مید ایست که حداقل دو برابر پول می گیره؛ باید سلیمان و پلی کلینیکش رو هم از مدار خارج کنیم .
2-پرداخت پول در سفارتخونه(حتما به دلار پرداخت کنید و حتما به اندازه مبلغ خواسته شده دقیقا دلار داشته باشید): من 2500 دلار همراه داشتم. و از اونجا که برای هر نفر 819 دلار میشه باید 2457 دلار می دادم. 2500دلار را که دادم طرف گفت من پول خرد ندارم اگر دارید یک نفر را به درهم حساب کنید و دو نفر را به دلار. البته استدلالش خیلی عجیب بود چون اگه من دو نفر را هم به دلار حساب می کردم باید 2 تا 819 تا یعنی 1638 دلار می دادم و باز هم نتیجه همان بود چرا که طرف پول خرد نداشت. من گفتم 2400 دلار می دم و بقیه اش را درهم گفت ما اینجا فقط نفر را بر اساس دلار یا درهم حساب می کنیم. درهم هم همراهم نبود. گفت برو بیرون خردش کن. درون سفارتخونه هم کسی دلار نداشت. خلاصه رفتم به اون بنده خدایی که ما را آورده بود گفتم داری 57 دلار بهم بدی. گفت نه گفتم حالا چه خاکی تو سرمون بریزیم گفت بپرس دستگاه ای تی ام کجاست برم بردارم. دیدم اوضاع داره شوخی شوخی کش میاد ازش مقداری درهم گرفتم برگشتم به طرف گفتم اینم درهم برای یک نفر و دلار برای دو نفر. گفت نه آقا الان دیگه نمیشه من هیچی چی پول خرد ندارم. گفتم ببین خواهر من از خیر 43 دلار ما بقی گذشتم نوش جونت تو 2500 دلار حساب کن گفت نه برادر این چه حرفیه من نمی تونم پول شمارو نزد خودم نگه دارم. گفتم عجب گرفتاری شدیم عجب پیله ایه این بابا. (این استدلال را با وضعیت ایران مقایسه کنید! اگه تو ایران بودیم تو شکم طرف و نمی دونم دیگه کجاهاش کلی قند آب میشد و آخرش هم میگفت: دلت راضیه؟ ...) گفتم بیاید مساله را اینطور حل کنیم من به شما 2500 دلار میدم که 43 دلارش امانت. خوب؟ بعد وقتی مصاحبم تموم شد دوستم از دستگاه ای تی ام 57 دلار بر می داره میدم به شما و شما 100 دلار بهم بدید و امانتم را برگردونید اینطوری شد که طرف راضی شد. البته حین مصاحبه اومد وسط حساسترین سوال مصاحبه ما بقی پول یعنی 43 دلار بهم پس داد. و پاسخ به اون سوال را مخدوش کرد. اما برای تاکید میگم شما باید نفری 3157 درهم یا 819 دلار بپردازید. با یک حساب کتاب ساده و نرخ دلار و درهم در ایران متوجه میشید تقریبا در صورت پرداخت درهم تقریبا 50 هزار تومن باید بیشتر پرداخت کنید هکذا اگه چند نفره اید که دیگه باید 50000 تومن را در چند ضرب کنید.
3-تیپ و قیافه: (مرتب باشید به نظرم کافیه): در مورد خانم ها که شاید فکر کنن اونا به حجاب حساس هستن حداقل اونچه که من اون روز دیدم اینطور نبود. نیم بیشتر خانم ها روسری داشتن البته روسری شیک و خوشگل؛ اتفاقا خانواده ای که در بالا نام بردم برنده اش خانم میانسالی بود که اتفاقا روسری داشت و تمییز اومده بود. اینم اضافه کنم یکی از آفیسر ها سیاه پوست و کاملا محجبه بود. یعنی معنا نداره جایی که که کادر رسمی خودشون چنین وضعیتی داره بخوان به این چیزا گیر بدن. مردها هم تر و تمییز برن کافیه. خیلی اصراری نیست که حتما کروات بزنید. من خودم زده بودم اما گرما اذیتم کرد.
4- تحصیلات: اونایی که تحصیلات بالاتر از لیسانس دارن؛ من خودم دانشجو دکترا هستم؛ باید آماده باشن که اگه چک خوردن اونجا نفله نشن. حالا یکی در نیاد جواب بده ای آقا چرا انرژی منفی میدیو و از این جور حرفا!!این فروم فضای باز و بدون سانسور برای گفتو گوست. خط قرمز هم اهانت و بی احترامیست نه گفتن بعضی واقعیت ها که شاید کمی آزارنده باشه. تازه این که همبستگی تحصیلات عالی را با چک خوردن بالا می دانم تفسیر شخصی منه. و شاید درست و قابل تعمیم نباشه. به هر حال باید به لحاظ روانی آماده ی هر نوع پاسخی باشیم. به نظرم باید بچه پرو تر از اون باشیم که با گرفتن یک کارت آبی نا امید بشیم. من که کارت آبی رو گذاشتم لای ما بقی مدارکم و بعدش با خانواده رفتیم سراغ گشت و گذار. امیدوارم که جور شه. اما برداشت اونا احتمالا اینه که کسی که تحصیلات عالی میکنه احتمالا درگیر کارهای حساس هم بشه. که خلاصه برای ضریب ایمنی بالا این کارو میکنن و حق هم دارن.
فعلا اینا به نظرم اومد اگه چیز تازه ای به ذهنم اومد اضافه میکنم.

[arashir]

5-راستی یک چیز دیگه هم یادم اومد. اونم انحصار قیمت ها در دست بعضیا برای مسافرت رفت و برگشت به ابوظبیه. من با همسرم و دخترم مجموعا 350 درهم برای رفت و برگشت به ابوظبی دادیم. همان خانواده 4 نفره با شخص دیگری مجموعا 300 درهم برای رفت و برگشت دادن. و اتفاقا تجربه برخی دوستان نشون میده میشه انحصار برخی دلال ها و تو ر لیدرها و واسطه های حقیر که واسه یک قرون دو زار کاری با خودشون می کنن که برای ترمیمش باید کلی پول نخ و سوزن خرج کنن را می تونیم بشکنیم. ببینید من نمی دونم امثال این خانم ملیکا چقدر میگیره ولی از مقداری که ما پرداخت کردیم قطعا بیشتره. از دوستان می خوام همه هوای هم را داشته باشیم و کاری نکنیم که پیامد ناخواستش تبلیغ برای یک نفر خاص و انحصار در دست بعضیا باشه. آدرس این خانمی را که ما را برد و آورد را از خشایار عزیز گرفتم. هیچ نسبتی با من نداره و به نظرم ارزانتر و بهتر از او پیدا کردید اصلا دریغ نکنید اما در شبکه این فرصت پیش میاد که بدون میانجی واسطه ها و به خصوص تو لیدرها ی فلان فلان شده با خود اشخاص مستقیما تماس داشته باشیم و انحصار قیمت ها را بشکنیم. اگه بتویم تلفن چند نفر از این افراد را که نسبت به سایرین قیمت مناسبتر میدن داشته باشیم ؛ فرصت برای چانه زنی باز میشه و میشه قیمت هارو شکست. البته کیفیت رفت و برگشت مثل خنکی ماشین و راحتی اون هم جای خودش محفوظه دیگه.

[گاتا]

5-راستی یک چیز دیگه هم یادم اومد. اونم انحصار قیمت ها در دست بعضیا برای مسافرت رفت و برگشت به ابوظبیه. من با همسرم و دخترم مجموعا 350 درهم برای رفت و برگشت به ابوظبی دادیم. همان خانواده 4 نفره با شخص دیگری مجموعا 300 درهم برای رفت و برگشت دادن. و اتفاقا تجربه برخی دوستان نشون میده میشه انحصار برخی دلال ها و تو ر لیدرها و واسطه های حقیر که واسه یک قرون دو زار کاری با خودشون می کنن که برای ترمیمش باید کلی پول نخ و سوزن خرج کنن را می تونیم بشکنیم. ببینید من نمی دونم امثال این خانم ملیکا چقدر میگیره ولی از مقداری که ما پرداخت کردیم قطعا بیشتره. از دوستان می خوام همه هوای هم را داشته باشیم و کاری نکنیم که پیامد ناخواستش تبلیغ برای یک نفر خاص و انحصار در دست بعضیا باشه. آدرس این خانمی را که ما را برد و آورد را از خشایار عزیز گرفتم. هیچ نسبتی با من نداره و به نظرم ارزانتر و بهتر از او پیدا کردید اصلا دریغ نکنید اما در شبکه این فرصت پیش میاد که بدون میانجی واسطه ها و به خصوص تو لیدرها ی فلان فلان شده با خود اشخاص مستقیما تماس داشته باشیم و انحصار قیمت ها را بشکنیم. اگه بتویم تلفن چند نفر از این افراد را که نسبت به سایرین قیمت مناسبتر میدن داشته باشیم ؛ فرصت برای چانه زنی باز میشه و میشه قیمت هارو شکست. البته کیفیت رفت و برگشت مثل خنکی ماشین و راحتی اون هم جای خودش محفوظه دیگه.

دوستان ما که از هتلمون در دوبی تا ابوظبی از تاکسی معمولی استفاده کردیم که با تاکسیمتر حساب کرد و شد 180 درهم و کاری هم به تعداد نفرات نداشت. اما وقتی از کانسییرج هتل تقاضا کرده بودیم گفت می شه 280 درهم وما همون تاکسی معمولی را انتخاب کردیم و نیازی هم به این واسطه هایی که شما نام می ببرید نیست.

[Radian]

سلام دوستان،
ما همین الان از ابوظبی برگشتیم دبی. من چک خوردم ولی دوستانی بودند که ویزاشون گرفتند. به همشون تبریک میگم بخصوص kaveh 792004.

خانواده ی من هم چک خوردن ! علتش رو که ازشون پرسیدم این بود که آفیسر

به مدرسه ای پدرم در اون درس میده که رسیده به یک اسم هچل هفت برخورد میکنه و ترش میکنه !

حالا هی از اینا اسرار که بابا این سازمان ملی استعداد های درخشانه !

ولی آفیسر میگه نه اون اسم دیگش قلمبست !

خلاصه که من الله توفیق

پ.ن : هی به این باباهه گفتم که دل بکن از سیبیلات جون من این یک روزو ! گرچه اگر نگیرن واسه ویزای F1 من بهتر میشه

[Amir78]

دوستان 10 ثانیه پیش از ابوظبی به من خبر رسید خانم یزدانی از بچه های 2010 هستند که امروز صبح در ابوظبی مصاحبه داشت
و خدا را شکر بدون کلیرنس ویزاشا گرفت
برای یاد اوری بیشتر:
دوستانی که در گرده همایی حضوری سوم اصفهان شرکت کردند میدانند: خانمی که هنر مند بود و نمونه کار هاشونا اورده بودند و مشکل اسپانسر داشتند.

[kaveh1979]

دوستان 10 ثانیه پیش از ابوظبی به من خبر رسید خانم یزدانی از بچه های 2010 هستند که امروز صبح در ابوظبی مصاحبه داشت
و خدا را شکر بدون کلیرنس ویزاشا گرفت
برای یاد اوری بیشتر:
دوستانی که در گرده همایی حضوری سوم اصفهان شرکت کردند میدانند: خانمی که هنر مند بود و نمونه کار هاشونا اورده بودند و مشکل اسپانسر داشتند.

خدا رو شکر.

[maxsupermax]

سلام دوستان،
ما همین الان از ابوظبی برگشتیم دبی. من چک خوردم ولی دوستانی بودند که ویزاشون گرفتند. به همشون تبریک میگم بخصوص kaveh 792004.

خانواده ی من هم چک خوردن ! علتش رو که ازشون پرسیدم این بود که آفیسر

به مدرسه ای پدرم در اون درس میده که رسیده به یک اسم هچل هفت برخورد میکنه و ترش میکنه !

حالا هی از اینا اسرار که بابا این سازمان ملی استعداد های درخشانه !

ولی آفیسر میگه نه اون اسم دیگش قلمبست !

خلاصه که من الله توفیق

پ.ن : هی به این باباهه گفتم که دل بکن از سیبیلات جون من این یک روزو ! گرچه اگر نگیرن واسه ویزای F1 من بهتر میشه

سلام
رادیان عزیز
مگه تو سفارت به سیبیل گیر می دن...... قضیه سیبیل بابات چی بود که توو پی نوشت آورده بودی؟