کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
چگونه برای مصاحبه در سفارت آمریکا حاضر شویم؟ (از نظر پوشش)
دوستان بگذارید از مورد خودم بگویم .من تا بحال به سفارتهای اروپائی و دو بار هم به سفارت امریکا در دبی مراجعه کردم .خود من شخصا از کت کروات بیزارم وهمیشه اسپرت لباس میپوشم به خدا که افسران سفارت به ضاهر نمائی بی تفاوتند من هر دوبار با تی شرت و جین برای مصاحبه رفتم و هر دو دفعه هم ویزای توریستی گرفتم.مصاحبه گر تعلیمات خاص در مورد رفتارشناسی دیده پس خودتان باشید تمیز و عادی و زیاد ذهن خودتانرا درگیر این موضوعات خیلی فرعی نکنید .
پاسخ
Wink 
سلام عزیزانSmile
همانطور که اکثر با تجربه ها (پیشکوتان و مدیران) مرقوم فرمودند:Cool

باید در مصاحبه خودمون باشیم و راحت و شیک . احترام سفارت و البته آفیسر خیلی مهم است.بالاخره اونجا دوربین هست و احتمال زیر نظر داشتن هست و فقط زمان 3 یا 4 دقیقه ای مصاحبه نیست.Cool

روزی که مصاحبه ما بود خودم با کت و شلوار و کراوات که چند بار هم پوشیده بودم و خیلی راحت بودم.
خانمم با مانتو روسری رسمی ولی با حجاب کامل و آرایش خیلی خیلی سطحی.
و دو پسر ها م هم با شلوار پارچه ای وکاپشن و کفش رسمی

خیلی ساده و راحت و ....
ولی در عوض 2 تا(خانواده ) از هموطنان بشکل مانکن و عصا قورت داده و مثلا خیلی با کلاس و دیسپرین هم بودنند که ظاهرا به چشم همه هم می آمدند وووولی مشخص بود که ادا در می آرن و....WinkBig Grin وباز هم کلیرنس خوردند.

ولی بهر حال همون کلیرنس خوردیم .Tongue
نتیجه اخلاقی: (البته برای خودم)Shy
انسان باید به اعتقادش هم از لحاظ عرف و اجتماع و هم طرف مقابلش ارزش قائل بشه و احترام بذارهWinkCoolBig Grin
مصاحبه واقعا معامله نیست و فقط ارائه شخصیت و صداقت است.
کیس: 2013AS4XXX ، رویت : 12 می- 4 نفر، مصاحبه: آنکارا 13 مارچ Tongue
وضعیت :کلیرنس بعد از71 روزTongue دریافت ویزا 07 June
ورود به آمریکا :2013 /28 / August
پاسخ
سلام
من 3 روز پیش مصاحبه داشتم
من یه کت و شلوار سرمه ای همراه با یه پیرهن سفید و یه کروات و خانومم هم یه کت و دامن در مجموع راحت بودیم ولی خوب تعریف نباشه شیک هم بودیم و افیسر فقط پرسید کار دولتی کردی نه حساب بانکیت اینه ؟بله اکی ویزای شما 3 روز دیگه میاد به همین راحتی به همین خوشمزگی در کل عزیزان سعی کنید مرتب برید مثل همیشه ما ایرانی هستیم و لایق بهترینها
شماره کیس:2013AS59XX رویت قبولی :1می 2012
کنسولگری:ابوظبی محل مورد نظر:ویریجینیا-ویزا یک ضربCool
كيس دو نفرو نصفي . 9/8/2013 تاریخ ورود
پاسخ
(2013-04-14 ساعت 12:44)امیر مهاجر نوشته:  نورا جان در این زمینه بحثها شده و خواهد شد. من در این مباحث مشکلی نمیبینم.
از نکات جالب توجهی هم که شما در مورد ترکیب رنگ گفتید استفاده کردم.
پست قبلی من خطاب به نگرشی بود که لابه‌لای جملات اون دوستمون مشاهده میشد.
نگرشی که هدفش فریب دادن طرف مقابل و گول زدن اونه. بر هم زدن تمرکز و ... که شاید در معامله ترفند محسوب بشه (شخصا همین رو هم نمیپسندم و معتقدم سودی که از این راه بدست میاد جای بحث و ایراد داره) ولی جدا از نظر شخصی بنده، این نوع نگرش با چیزی که ما در ذهن میپرورانیم، یعنی احترام گذاشتن به آفیسر و رسمی بودن، زمین تا آسمون فرق داره و اینقدر این نگرش جدید و متفاوت بود که فکر نمیکنم قبلا به این شکل مطرح شده باشه تا الان!
و اما نظر شخصی بنده: من نه میگم ساده باش و نه میگم خیلی رسمی و نه میانه‌رو. من میگم: رسمی باش و خودت باش. ممکنه رسمی من یک پیراهن سفید و یک شلوار سرمه‌ای باشه و رسمی یکی دیگه کت و شلوار و کراوات و رسمی یکی دیگه شلوار جین. اما «خودت باش» خیلی مهمتر از رسمی بودنه. وقتی خودت نباشی تابلو میشی و راحت‌تر بگم مضحکه میشی. همونطوری که مریم عزیز اشاره کردند، اگر با لباست راحت نباشی صورت خوشی نخواهد داشت.

ساده باش ، خودت باش.
کیس نامبر : **2013AS75 _ تاریخ مشاهده قبولی: MAY 2012 _تاریخ کارنت: مارس2013 _ تاریخ مصاحبه: 2 می ، ابوظبی _کلیرنس: 12 جون ( 41 روز) ، ورود به خاک نو : 11 جولای 2013 _ ساکن: فیر فکس ویرجینیا ، تعداد: 4 نفرWink
پاسخ
تشکر کنندگان: bayat_r ، KIMIA2005 ، farshadsh ، azar1348 ، marigol61 ، Sara_lphmkf
سلام دوستان
کدوم سفارت برای مصاحبه برای ما خوبی ایا میتونیم سفارت رو عوض کنیم.ممنونم
به سراغ من اگر میاید نرم آهسته بیاید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهای من.Rolleyes
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2013-04-14 ساعت 19:38)کاوه شیز نوشته:  دوستانی که مصاحبه رفتن:
میشه بگید آفیسر چه مدل لباسی میپوشه؟
تشکر

سلام دوست عزيز افيسر ما يه آقاي جوون و خوشرو بود كه يه پيراهن آستين كوتاه آبي پوشيده بود بدون كراوات،بايد بهتون بگم اصلا فكر نكنيد به طرز پوشش شما كسي كاري داره ما كه اونجا بوديم شايعه شده بود كه به ناخن آقايون خيلي اهميت ميدن ولي اونا فقط از كمر به بالا رو ميبينن و چون در حالت نشسته هستن و ما وايستاديم احتمالا فقط صورت و سرشونمون رو ميبينن.من تاحالا سفارتاي زيادي رفتم براي ويزا هيچكدوم رو لباس و...زوم نيستن
روز مصاحبه ما بعضي ازاين تركيه اي ها با شلوارك هم اومده بودن وخانم و اقايي كه يكضرب گرفتن خانمشون تيشرت آستين بلند پوشيده بود با شلوار كتون البته ايراني بودن پس سخت نگيرين و هرجور راحت و شيك ميشين برين سعي كنين مداركتون نقص نداشته باشه و به سوالاتشون كوتاه ومفيد جواب بدين و دروغ نگين
٠- بازمانده 2013AS6### آنکارا.
١- ارسال أي ١٣٠ :١٠/١٨/ ٢٠١٣ , PD: ١٠/٢١،  اپروو:١١/٢٠، كيس نامبر:٢٠١٣/١٢/٢٠-YRV20138#
٢- يكسال و دو ماه سكوت مطلق و زجر آور و رتروگرس كردن بولتن، Sad
٣- واريز ١٢٠ دلار: ٢٠١٥/٠٢ ، ٣٢٥$ :مارس،  كارنت :٢٠١٥/٠٦
٤- مصاحبه:هفته اول جولاي
٥- فرآيند اداري:در هفته اول چهار بار آپديت، هفته دوم سه بار، ٣ آگوست ٢٠١٥  و  تقريبا يكسال بعد ٢١و ٢٧و ٢٨ ژوئن ٢٠١٦
٦- كليرنس: بعد ٣٦٤ روز در ٢٩ ژوئن or شد و كليير
٧- آزمايش مجدد ٦ جولاي، تحويل مدارك  مالياتي و پزشكي به پست ٧ جولاي، انگشت نگاري و تكميل مجدد فرم ٢٦٠ در ١١ جولاي ٢٠١٦
٨- صدور ويزا  12 جولاي ٢٠١٦، تحويل پاس و بسته مهاجرتي ١٣ جولاي ٢٠١٦ پس از سه سال
٩- ورود ٢٦
پاسخ
تشکر کنندگان: KIMIA2005 ، farshadsh ، عشق رفتن ، taleghani ، Sara_lphmkf ، lighter ، r.bazargan ، copol
البته در مورد این موضوع بسیار بحث شده و خواهد شد و دیدگاه های متفاوت همیشه وجود خواهد داشت اما... دوست داشتم من هم تجربه و نظر شخصی ام را در این زمینه بنویسم.
جسارتاً من با آن دسته از دوستانی که روی رسمی بودن لباس تاکید موکد دارند خیلی موافق نیستم. درست است که سفارت یک مکان اداری و رسمی ست اما من تصور می کنم که فرهنگ ما برای آفیسرها کاملاً شناخته شده است، اینکه چون یک خانم کارمند بانک در آمریکا صبح زود با کت و دامن و کفش پاشنه 10cm از خانه خارج می شود به نظر من دلیل خوبی برای اینکه ما مصاحبه شوندگان را تشویق کنیم شما هم همانطور بروید نیست. ضمن اینکه حتی اگر این مثال صادق هم باشد شما روز مصاحبه در جایگاه مراجعه کنندگان یک بانک خواهید بود و نه کارمندانش. در نتیجه با تمام احترامی که برای آرش عزیز و سایرین قائل هستم من هم مثل laili نازنین معتقدم که خیلی هم رسمی نباشید بهتر است. قطعاً باید مرتب باشید، لباس هایتان مناسب، هماهنگ، زیبا، راحت، خیلی تمیز و اتو کشیده باشند اما اینکه الزاماً کت و دامن یا کت و شلوار باشد ( چیزی که متاسفانه حتی در مهمانی ها هم به ندرت استفاده می شود و اکثر خانم ها عادت ندارند) من مخالف هستم. اتفاقاً به نظر من کسی اگر می خواهد طبق توصیه آرش عزیز نشان بدهد که خونسرد است و آرامش و تسلط کافی دارد بهتر است طوری ظاهر نشود که نشان دهد که خیلی معذب است و این جو بر او اثر گذاشته و تمام تلاشش را کرده که خودش را طوری نشان دهد که آفیسر از ظاهر [ بیش از حد] آراسته اش تاثیر بپذیرد.
علاوه بر لباس و آرایش؛ مدل مو هم به نظر من مهم است، البته قبلاً به این گزینه فکر نمی کردم اما... روز مصاحبه ام، 2 خانم ایرانی با اینکه آرایش خیلی غلیظی هم نداشتند ( البته در مقایسه با سایرین) موهایشان را چنان شینیون پیچیده و حرفه ای کرده بودند که من در حیرت بودم که 7 صبح شینیون های به این سنگینی چه مناسبتی داشت! نمی دانم ساعت 5 صبح رفته بودند آرایشگاه! شب قبل رفته بودند آرایشگاه و برای حفظش تا صبح سر بر بالین نگذاشته بودند! یا خودشان آرایشگر بودند و زحمت پیچیدن موهای یکدیگر را کشیده بودند! خلاصه من نفهمیدم اما با کت و دامن های ضخیمی که اصلاً برای آن تاریخ (28 تیرماه) مناسب نبود و کفش های پاشنه بلندی که تعادلشان را به وضوح به هم می زد اصلاً خوب به نظر نمی رسیدند، اینکه یک زن آمریکایی با کت و دامن و کفش پاشنه بلند می رود سر کار و به حق خیلی هم خوب و جذاب به نظر می رسد و تا غروب می تواند با آن لباس و کفش تاب بیاورد، دلیل قاطعی نیست بر اینکه فکر کنید شما هم خوب به نظر خواهید رسید، بپذیرید که متاسفانه اکثر ما عادت به این نوع لباس نداریم و اغلب ( نه همیشه، نه همۀ خانم ها) همانقدر بد به نظر می رسیم که یک زن خارجی نمی تواند با پوششِ چادر دو قدم ِراست بردارد ( من هم نمی توانم البته Big Grin ).
در مورد آقایان هم شاید تیشرت و شلوار جین به نظرتان خیلی پیش پا افتاده باشد اما به نظر من کت و شلوار و کراوات، دکمه سردست و ... هم دیگر برای ساعت 7 صبح بیش از حد رسمی و نامناسب است. من خواهرانه توصیه می کنم یک شلوار پارچه ای خوش دوخت ( تو را به خدا بدون پیلی Tongue ) و اتو کشیده، پیراهن مردانۀ مرتب با سایز مناسب و کفش رسمی بپوشید و حتی اگر مایل به استفاده از کراوت هستید باور کنید که الزامی نیست که از کت هم استفاده کنید، به خصوص در فصول گرم ( و به خصوص مردهای جوان). روزهای پایانی تیرماه جایی که ترکها با شلوارک یا شلوارهای اسپرت نخی آمده بودند، آقایان ایرانی با کت هایی که غالباً هم خیلی سایز مناسبی نداشت، با آن سرشانه های آویزان، به خدا خیلی هم شیک به نظر نمی رسیدند، بیشتر شبیه مردان بدهکار و گرفتاری بودند که بعد از یک روز کاریِ سخت، کلافه به منزل برمی گردند.

من طرز لباس پوشیدن خودم را هم تایید نمی کنم البته، بی شک نواقصی داشت و صرفاً سلیقه من بود اما از آنجا که بعضی از دوستان ویزای یکضربشان را به لباس رسمی ربط دادند و من در تلاشم که این فرضیه را رد کنم Tongue می نویسم که من هم بدون کلیرنس ویزا گرفتم در حالیکه نه کت داشتم، نه دامن بالای زانو، نه کفش پاشنه بلند، نه آرایش کامل و نه موی شینیون شده! من یک شلوار قهوه ای سوخته پوشیدم با یک پیراهن یقه دار ساده ( شبیه پیراهن مردانه) که آستین تا آرنج داشت،کاملاً فیت و تا حدی یقه باز بود و کفشم هم کالج قهوه ای بود. موهایم را هم کشیدم بالا و از پشت بستم. آرایشم هم به غایت مختصر بود چون هم صبح زود بود و و آرایش غلیظ را برای روز مناسب نمی دانم و هم وقت زیادی برای آماده شدن نداشتم ( چون به نظر من خواب کافی و شاداب به نظر رسیدن بر 2 ساعت خیره شدن در آیینه، کار گذاشتن مژه مصنوعی و طراحی سایه 4 رنگ ترجیح دارد) و در نهایت بدون کیف، موبایل و وسایل اضافه، با یک عینک آفتابی و یک پوشه در دست راهی سفارت شدم، همین. مسلماً می پذیرم که احتمالاً کسانی که من را در خیابان دیدند فکر نمی کردند مقصدم سفارت آمریکا باشد، شاید بیش از حد ساده بودم Cool اما باز هم تصور می کنم عادی تر از خانم هایی به نظر می رسیدم که ساعت 7 صبح به اندازۀ یک عروس آراسته بودند و اکلیل روی گونه هایشان آفتاب صبحگاهی را به روشنی بازتاب می داد Big Grin و با وجود این سادگی فاحش و لباس غیر رسمی کلیرنس نخوردم.
در مجموع من با این نکته که امیر عزیز گفتند که خودتان باشید 100% موافقم و باور کنید یا نکنید، آفیسری که با شما مصاحبه می کند بهتر از هر کسی می داند که خود واقعیِ ایرانی ها چه تیپی ست، می داند که عموم مردان ایرانی در آن کت و شلوارهای ضخیم و پهن که فیت نیست و با کراواتی که (دور از جان) به اندازۀ طناب دار محکم شده و معذبشان کرده، خودشان نیستند، می داند که آن کت با دامن بالای زانو و جوراب شیشه ای و کفش پاشنه بلند لباس مرسوم خانم های ایرانی نیست، می داند که شما ساعت 6 صبح که به قصد محل کار از منزل خارج می شوید زیر مقنعه موهای شینیون شده و روی صورتتان آرایش حرفه ای ندارید ( البته نکته آخر را بعضی ها همیشه دارند Wink ) اما عموم آمریکایی ها هم ندارند، پس اگر به توصیه دوست عزیز مهاجرسرایی خواستید طرز لباس پوشیدن یک خانم کارمند آمریکایی در یک فیلم را الگو قرار بدهید تمنا می کنم حداقل به آرایشش هم دقت کنید و ببینید که بسیار ساده است و ساعت 7 صبح موهای شینیون شده با 2 مشت سنجاق و یک قوطی تافت و کلی چسب مو ندارد.

در مجموع برعکس چیزی که اغلب ایرانی ها فکر می کنند با لباس بر ذهن آفیسر تاثیر ژرفی نخواهید گذاشت چون در کنار شناختی که آفیسرها از طرز زندگی ایرانی دارند، من به دلایل ملموسی ایمان دارم که آنها خیلی بیشتر از ما به کُنه " تن آدمی شریف است به جان آدمیت ..." پی بردند. فقط کافیست مرتب باشید و سعی کنید با اعتماد به نفس بالا، آرامش مطلق، صداقت محض و باطنی آراسته مصاحبه شوید.

به امید موفقیت برای تمام دوستانی که راهی سفارتند. ببخشید که طولانی شد. پیروز و شاد باشید Smile.
[font=Arial]گر به هم آویزیم
ما دو سرگشتۀ تنها... چون موج
به پناهی که تو می جویی،
خواهیم رسید
اندر آن لحظۀ جادوییِ اوج!
[/font]
پاسخ
راستش من در این هفت سالی که در امریکا هستم فقط دو و یا فوقش سه بار کت و شلوار و کراوات پوشیده ام که آن هم یک جورهایی متناسب با لباس عمومی جمعیت در آن مکان ها نبوده است. حتی زمانی که برای مراسم و یا مصاحبه سیتیزن شیپی رفتم با این که در نامه تاکید شده بود با لباس رسمی بروید فقط با یک پیراهن و شلوار رفتم و تقریبا همه هم به همین صورت آمده بودند. آن کت و شلوار را از ایران آورده بودم و به قول خانم نسیم سرشانه هایش آویزان بود و به تنم زار می زد و آستین هایش هم از نوک انگشتانم آویزان بود. اقدامات مقتضی از ترس این که مبادا آن را دوباره بپوشم همان روز اول که به خانه من آمد با وجود مقاومت های من برای حفظ اموال بنجلم سرانجام موفق شد که با حربه بخشش به فقرا خودش را از شر آن کت و شلوار و البته مقادیر دیگری از لباسهایی که از ایران با خود آورده بودم راحت کند.

خوب من هم در این مدت زمانی که از عمرم گذشته است به این نتیجه رسیده ام که دوستانی که می گویند راحت و مرتب به مصاحبه بروید حق دارند و حرف خودم را در رابطه با پوشیدن کت و شلوار و کراوات و یا کت و دامن آستین کوتاه در زمان حضور در سفارت پس می گیرم. ولی به نکته های دیگری که گفته ام حتما دقت کنید. مثلا خیلی بلند و یا خیلی آهسته حرف نزنید, جواب های کوتاه و مفید به سوالات بدهید و قصه حسین کرد شبستری تعریف نکنید, بدون این که سوالی از شما بشود حرف نزنید. صاف و آرام بایستید و پشت پیشخوان خم نشوید و قمبل نکنید و یا با دستان خود بر روی پیشخوان تنبک نزنید و یا حرکات هیستریک انجام ندهید که حواس مصاحبه کننده به آن پرت شود.

به جای همسر خود حرف نزنید مخصوصا آقایانی که همیشه فکر می کنند بهتر از همسر خودشان حرف می زنند و سوالاتی که از همسرشان می شود را جواب می دهند. سعی کنید چهره آرامی داشته باشید و لبخند بزنید تا انرژی مثبت به مصاحبه کننده منتقل کنید. وقتی مصاحبه کننده ساکت است و مکث می کند شما دلهره نگیرید و عصبی نشوید چون او اطلاعات را در کامپیوتر خود ذخیره می کند و چون این برنامه ها از طریق اینترنت به مرکز خود پیوسته است بعضی وقت ها طول می کشد که به صفحه بعدی برود و مصاحبه کننده برای اینکه سوال بعدی را بکند ممکن است مثلا سی ثانیه مکث کند. در برخی سفرنامه ها دیده ام که دوستان گمان می کنند مصاحبه کننده آزار دارد که هیچ کاری نمی کند و فقط با خودکارش بازی می کند و یا پرونده ها را الکی بالا و پایین می کند.

ممکن است الآن به خودتان بگویید که آخر کدام آدم اشکولی ممکن است این کارهایی را که من می گویم انجام دهد و معمولا همه مردم خودشان این چیزها را می دانند ولی خوب است بدانید که بیشتر این نکته هایی را که من می گویم کارهایی است که خود من انجام می داده ام و بعدها متوجه بد بودن آنها شده ام. مثلا وقتی که در ایران برای مصاحبه به جایی می رفتم آنقدر دست و پایم را تکان می دادم که حواس طرف پرت می شد و یک بار هم که پایم به میز چسبیده بود طرف فکر کرد دارد زلزله می آید و بدبخت از جایش پرید که به بیرون از ساختمان فرار کند. معمولا پشت باجه ها خم می شدم و قمبل می کردم بدون اینکه متوجه باشم چه منظره فجیعی از زاویه پشت من ایجاد می شود مخصوصا اگر نصف پیراهن هم از شلوارم بیرون می زد.

معمولا در حرف زدن عجله داشتم و صبر نمی کردم که طرف مقابل سوالش تمام شود و همان اول سوالش را حدس می زدم و جواب می دادم در حالی که در بسیاری از اوقات حتی سوال را به درستی متوجه نمی شدم. در ضمن نمی دانستم که قطع کردن سخن یک نفر خیلی زشت است و به دفعات در طول روز آن را انجام می دادم. وقتی یک نفر از من یک سوال می پرسید داستان حسین کرد شبستری تعریف می کردم و موضوعات بی ربط را به هم می بافتم. این را از زمان کودکی و مدرسه یاد گرفته بودم که مثلا وقتی معلم می پرسید چرا مشق ننوشته ای شروع می کردم به داستان سرایی که مثلا دیشب مهمان آمد و مادربزرگم زمین خورد و به درمانگاه رفتیم و برق رفت و آب قطع شد و زمین و زمان به هم گره خورد. امیدم این بود که طرف حواسش به چیزهای جانبی پرت شود و در نهایت سوال اصلی خودش که جوابی برای آن نداشتم را از یاد ببرد.

دروغ گفتن را هم از همان زمان کودکی و از مدرسه یاد گرفتم و چنان دروغ به هم می بافتم که حتی خودم هم باورم می شد که آن وقایع برای من رخ داده است. چنان به دروغ گفتن عادت کرده بودم که در جواب ساده ترین سوال ها هم ترجیح می دادم دروغ بگویم و مثلا اگر کسی از من می پرسید که آیا الآن از فلان کوچه رد شده ای می گفتم که نه از کوچه بالایی آن رد شده ام چون دروغ گفتن برای من مثل یک سلاح بود که گمان می کردم که می تواند از من در مقابل دیگران محافظت کند. این روند تا چهارده سالگی ادامه داشت و ناگهان یک روز و در یک ساعت بدون هیچ دلیل خاصی تصمیم گرفتم که دیگر هرگز در عمرم دروغ نگویم و به مدت حدود پانزده سال از آن زمان هرگز دروغ نگفتم که این هم برایم بسیار مشکل ساز شد. تقریبا هیچ کسی در جلوی من هیچ حرفی را نمی زد چون می دانستند که اگر از من در رابطه با آن سوال شود ممکن است با دروغ نگفتن آنها را دچار مشکل کنم. تازه در سن سی سالگی کم کم فهمیدم که آدم در هر چیزی باید متعادل باشد و هیچ چیزی بدون در نظر گرفتن شرایط و محیط پیرامون آن قطعیت ندارد. زندگی بدون دروغ و رشوه و پارتی بازی و ریا و دو رویی در ایران مثل این است که یک خرس وحشی در وسط جنگل به شما حمله کند و شما در آن لحظه به فکر رعایت حقوق و شئونات حیوانات وحشی و نگهداری از محیط زیست و این چیزها باشید در حالی که یا باید فرار کنید و یا با هر سیخ و یا وسیله دفاعی که گیر می آورید سعی کنید آن خرس را از آنجا برانید.

خلاصه این که بعضی از گفته های من ممکن است مفید باشد ولی بعضی از آنها هم تا حدودی چرت و پرت است و می توان گفت که پوشیدن کت و شلوار در زمان مصاحبه هم تقریبا یکی از آنها است. البته من خودم باز ترجیح می دهم که با آدم های خوش تیپ و خوش لباس برخورد داشته باشم و بوی خوش بدهند چون لااقل با دیدن آنها به یاد بدهی های بانکی خودم نمی افتم ولی خوش تیپ و مرتب بودن فقط به کت و شلوار نیست و ممکن است که کسی کت و شلواری از آن نوع که من داشتم بپوشد و همچنان هم بد تیپ باشد.

امیدوارم که مصاحبه همه شما به خوبی و خوشی انجام شود و یک ضرب ویزا بگیرید و تشریف بیاورید به این گوشه دنیا تا یک زندگی متفاوت را تجربه کنید. ولی یک نصیحتی را از من بپیذیرید و آن هم برای ان دسته از عزیزانی است که زبان فارسی را برای مصاحبه خود بر می گزینند. اگر گرین کارت قبول شده اید و آن قدر زبان انگلیسی نمی دانید که بتوانید در چنین مصاحبه ساده ای شرکت کنید هرگز بر روی سرمایه خودتان ریسک نکنید و به گرفتن گرین کارت خود فقط به عنوان یک موضوع تفریحی و سیاحتی فکر کنید چون مصاحبه برای گرفتن یک کار ساده و پیش و پا افتاده در امریکا به مراتب سخت تر و پیچیده تر از مصاحبه برای گرفتن ویزا است.

برای همه شما آرزوی موفقیت دارم.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
حالا که همه مخالف کت شلوارن من بد ندیدم یکم دعوا راه بندازمBig Grin فک کنم معلوم شد من چی پوشیده بودم. برای اینکه تصوری که میکنید نفرت انگیزتر بشه خودم کمکتون کنم که مصاحبم ابوظبی بود و نیمه مرداد.Big Grin
اما همچین هم بد نبود. یه پیرهن سفید با کت شلوار. کت رو میگیرید دستتون و کروات رو شل میکنید و دکمه اول رو باز میکنید. داخل که رفتید زیاد وقت دارید مرتب کنید. توی خود سالن مصاحبه هم که کاملا خنکه.
مطمئنا افراط و تفریط خوب نیست و فکر نمیکنم کت و شلوار برای همچین جایی افراط باشه. اما فکر کنم آقایی که ازین بولوز درویشیا که روش نستعلیق نوشته و جلوی سینش بند بندیهBig Grin پوشیده بود و به همه میگفت آقا casual باش یکم تفریط کرده بود.
سرشونه های کتم هم نیفتاده بود.Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، amir82 ، Lemony ، hasti_rara ، farshadsh ، usa lover ، Hedieh20 ، vahidbaq ، lighter ، copol
بچه ها سلام
سفارت رفتن خیلی راحتتر و ساده تر از اون کابوسهایی هست که همه ما قبل از دفعه اول رفتن داریم . ما خودمون مصاحبه مون بهمن ماه وسط زمستون سرد بود .
همسرم یه کت و شلوار سرمه ای تیره با یه پیراهن آبی و کراوات آب سرمه ای و کفش ورنی با یه پالتوی مشکلی . به قول بعضی از دوستان هم سرشونه های کت و پالتوش هم اصلا آویزون نبود . خیلی شیک و رسمی .
من یه شلوار جذب مشکلی با بوت ورنی بلند تا زیر زانو با یه بلوز یقه شل با یه پالتو مشکلی و آرایش کم و موهای دم اسبی بسته شده پشت سر . برای پسرمون که سه سالشه هم یه شلوار سرمه ای با یه پلیور سفید و کتونی سفید سرمه ای پسرونه و کاپشن نارنجی خیلی شیک و مجلسی .
من خودم خیلی واسه لباس پوشیدن استرس داشتم . اعتراف میکنم که فقط 2 دست کت و دامن و کت شلوار گرفتم و میخواستم خیلی رسمی باشم و یه دفعه روز قبل از رفتنم به ارمنستان نظرم عوض شد و یه لباس راحت و شیک پوشیدم .
میدونم دفعه اول رفتن برای خیلی ها مثل من سخته و با استرسه. ولی اصلا نگران نباشین برای اونها آرامش شما و نحوه برخورد و صحبت کردن شما خیلی مهم تره . نه اینکه با یه لباس شلخته و نامرتب برین نه . مهم اینه که شیک راحت و اتو کشیده با بوی خوش برین نه عصا قورت داده . امیدوارم همه کسایی که میرن مصاحبه با دست پر و با ویزا برگردن نه مثل ما که نه گذاشتن نه برداشتن ردمون کردن
پاسخ
تشکر کنندگان: farshadsh ، mehD ، ojee ، el333 ، Hedieh20 ، azar1348 ، sharifian ، taleghani ، pari pariaaa ، jojo_hami ، lighter ، copol
(2013-06-25 ساعت 12:39)alvaneh نوشته:  من مدار کم را فرستادم چگونه پیگیری کنم برای مصاحبه متشکرم

دوست خوبم . موضوع این تاپیک با سوال شما فرق داره ، شما اول باید تاپیک مربوط رو پیدا کنین و بعد سوالتونو بپرسین.
مثلا اینجا : http://mohajersara.com/thread-6451.html
سفرنامه
case No: 19may: ABD****23/ F2A = I130: 21 Nov2013/ PD: 25 Nov2013/ /INTERVIEW: 11 AUG,2015/ approve: Apr 2-2014/ ds261 : 17 Feb 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: azar1348
من هرچی گشتم نتونستم موضوع پرسشهای مربوط به مصاحبه رو پیدا کنم ، من میخوام بدونم که آفیسر چه سوالاتی رو به صورت معمول میپرسه ؟ اگر کسی میدونه لطفا جواب بده ، من مجرد هستم و میخوام بدونم از آقایون چه سوالاتی پرسیده شده اونایی که مجردن
ن
پاسخ
تشکر کنندگان:
سلام
موضوع جالبی بود که چون بالا آمده بود تاپیک موفق شدم نوشته های ارزشمند دوستانم را بخونم.
عرض میکنم بنده از سر کوچمون جلوتر نرفتم. همیشه تو همین دهات بودم. دهاتیم جدی میگم. اما یه چیزی برام جالبه:
کشوری مثل امریکا که برای کارهای پیش پا افتاده و یدی خودش کلی ارزیابی و تجربه نیاز داره به نظرتون اگر من امریکایی بودم منو همینطوری میفرستادن پشت اون کابین که با شما بزرگواران مصاحبه کنم؟ من فکر میکنم مصاحبه کنندگان یکسری تحصیل کرده های روانشناسی و رفتار شناسی هستند. باور کنید مطالب زیادی را از نظر ابعاد شخصیتی و روانی میشه بدون دیدن شما و صرفا دیدن امضا و روش نوشتن شما تشخیص داد. الان اگر جستجو کنید در اینترنت میبینید. مثلا بنویسید ‌ "روانشناسی امضا" یا خط شناسی و ...حالا تصور کنید علایم ناهنجاری ظاهری یا تیکهای عصبی یا...را حضورا در کسی ببینند چه برداشتهایی میکنن
صداقت بهترین تدبیر و سیاست است. اگر من یه روزی پام به اون کابین برسه سعی میکنم همونطوری رفتار کنم که با هموطنانم رفتار میکنم.
خدایا این سرزمین را از دروغ، خشکسالی و دشمن حفظ فرما
یاد شعری از سعدی افتادم:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت.....نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دماغ و گوش و بینی......چه میان نقش دیوار و میان آدمیت؟
من عقیده دارم خیلی از مردم دنیا که اتفاقا ایرانی هم نیستند اینو خیلی بهتر از ما ایرانی ها میدونن و هر روز به اون عمل هم میکنن
عذر بابت روده درازی
پاسخ
تشکر کنندگان: sce ، poram ، copol
من هیچ وقت سعی نکردم از داستان روز مصاحبه و جریانات سفر مربوط به اونرو بنویسم.دوستان خیلی شیواتر و کاملتر گفتن و نیازی به سفرنامه من نبوده.
اما نکته ای رو می خوام از تجربه خودم از روز مصاحبه بگم که شاید جالب باشه.
ضمن تایید حرف دوستان در مورد پوشش باید خدمت سروران عزیزم عرض کنم که نوع رفتار و حرکات ما در روز مصاحبه و در برخورد حضوری با آفیسر به مراتب تاثیر بیشتری نسبت به پوشش ظاهری داره.بازم به نظر من سرنوشت یک ضرب یا کلیر شدن زودتر یا دیرتر هرکدوم از کیس ها می تونه به همین موضوع ارتباط داشته باشه.البته بازم میگم این نظر شخصیه منه و نمی خوام به چالش کشیده بشه به هیچ وجه.ضمنا تجربه من به احدی توصیه نمی شه چون کاملا شخصیه.
بعد از یه صحبت معمولی در خصوص مدارک آفیسر واسه چند ثانیه مکث کرد که به قول آرش عزیز ظاهرا منتظر اقدام بعدی بود.
در این لحظه :
من:ببخشین شما خام سارا گرو هستین ؟
آفیسر با حالت تعجب و کنجکاوی ولی لبخند زنان :بله.شما چطور منو میشناسین ؟
من : شما تو ایران خیلی معروفین(شما ایران رو مهاجرسرا فرض کنین).یه کم اغراق چاشنی کار بود اینجا.
آفیسر لبخند زنان : جدی ؟
من : آره.
آفیسر : پس من خیلی معروفم ؟
من : خیلی.دی.
آفیسر : شما کجا کار می کنین ؟
من :...
آفیسر : کجا ؟با حالت کاملا متعجبانه که انگار اصلا تا حالا به گوشش نخورده.
من : توضیح بیشتر.
اون : دولتیه ؟
من :آره.خیلی هم دولتیه.
اون : کدوم شهر ؟
من : بوشهر.
اینجاش جالبه.
اون : جدی ؟زلزله اومد شما فهمیدین ؟
من : آره خیلی بد بود.
اون : آره.اینجا هم لرزید.منم خیلی ترسیدم.
من : خدارو شکر که اتفاق خاصی واسه کسی نیوفتاد.آخر پاچه خواری.
خلاصه اینکه ما با کار کاملا دولتی و خدمت مقدس سربازی ارتش 38 روزه پاک شدیم.
اما چرا اینقدر اینارو گفتم ؟به نظر من هر فرد می تونه خودش مصاحبه رو طوری که خودش دوست داره مدیریت کنه.پس قبل از اینکه به پوشش خودتون فکر کنین به این فکر کنین که چطور خودتون مصاحبه رو مدیریت کنین.دوستانه جلو رفتن و لبخند زدن،حتی به زور کاملا توصیه میشه.حتی با یه تی شرت ساده و شلوار جین.
موفق باشین.
لاتاری 2013
پاسخ
تشکر کنندگان: usa lover ، bayat_r ، khalili.pmo ، ojee ، Hejrat ، kasrafo ، amin arefi ، el333 ، taleghani ، nasim ، rezahoorjandi ، vahidbaq ، sunflower00 ، lighter ، copol
(2013-08-10 ساعت 21:12)khalili.pmo نوشته:  من هرچی گشتم نتونستم موضوع پرسشهای مربوط به مصاحبه رو پیدا کنم ، من میخوام بدونم که آفیسر چه سوالاتی رو به صورت معمول میپرسه ؟ اگر کسی میدونه لطفا جواب بده ، من مجرد هستم و میخوام بدونم از آقایون چه سوالاتی پرسیده شده اونایی که مجردن

در قسمت سفرنامه ها بیشتر دوستان سوالاتی را که افسر در روز مصابه پرسیده در میان گذاشتن .
کیس نامبر: **2014AS42/محل مصاحبه: انکارا---> ابوظبی/ تعداد نفرات: 2/ کارنت : 9 ژانویه/ نامه دوم:17 ژانویه/مصاحبه:4W مارچ/ویزا یکضرب/ورود به امریکا:20 شهریور 93/ ساکن : لس آنجلس/دریافت گرین: 26 روز و سوشال:9 روز بعد از ورود
*** Seize the day ***
همسر من در بانکی در لس انجلس( منطقه انسینو) کار می کنه اگر کاری داشتین می تونه کمکتون کنه
پاسخ
تشکر کنندگان: m_yek




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان