کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
ایالت نیویورک
(2013-12-17 ساعت 02:09)deineath نوشته:  
(2013-12-16 ساعت 18:18)soli asali نوشته:  1000 دلار ؟؟؟؟ تاکسی هم نمیتونی بگیری ....
کسی و هم ندارم نیویورک و کار هم حاضرام هر کاری بکنم البته ابرومندانه.

فکر کنم دوستمون یه صفر جا انداخت چون یه شاتل معمولی از فرودگاه به هتل (مرکز شهر حداقل) چیزی حدود 100 تا آب می خوره ، اونجا هم که برسی و یه گلو تازه کنی 50 تا دیگه رفته Big Grin
با 850 تا انشالله بشه استارت چند شب موندن رو کرد .

جدا از شوخی بنظر من اگه کسی رو اینجا ندارید و جای دیگه دارید ، بهتره برید هر جا آشنا دارید حتی پرت ترین شهر ..
یه جور دیگه هم میشه نگاه کرد ، که پول کافی ، زبان سطح بالا و اعتماد به نفس کافی رو داشته باشید و دل و بزنید به دریا و واردشید.

وقتی کاری و جایی نیست یعنی هزینه کردن ، توی نیویرک هم یعنی ضزب در 2 حداقل . دوستم می گفت سیگار توی پنسیلوانیا 6 دلاره ، اما اینجا 13-14 دلار . خورد و خوراک هم به همین ترتیب .
یه مثال دیگه برام زد دوستم انکه ، گیت ورودی ماشینی ایال ها ، نیویورک به نیوجرسی 2 دلاره ، نیوجرسی به نیویورک 15 دلار .
منم فکر می کردم الکی شلوغش کردن اما اینطور نبود . اگه از من بپرسید می گم که : خوشبینانه حالت توی 6 ماه اول ماهی 1000 تا باید حساب کنید و 500 تا محض احتیاط . فکر کنم به من باشه بگم 6 ماهه 10000 تا نفری . اگه زیاد آورید آخرش جای دوری نمیره Big Grin


خب ، دقیقن ده هزارتا منظورم بود Smile ، این دیگه چه جور سؤالیه Smile Smile)))
پاسخ
تشکر کنندگان: deineath ، soli asali ، لاتاری ، alirezanz ، faraz15 ، jsmlz
من هم نظر دوستمون رو دارم اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تخصص و آشنای خاصی ندارید نیویورک ممکنه بد جوری اذیتتون کنه، (البته تو این آمریکا به من ثابت شده تا حالا که آشنا و فامیل کاری برای کسی انجام نمیده )
ولی هر کدوم از اینها رو حتا یکیش رو هم داشته باشید خوبه
نیویورک ، لس آنجلس و این جور شهرها برای این گرون هستن که همه بهشون هجوم نیارن
در آخر هم تصمیم با خودتون هست
فقط این رو به خاطر داشته باش پیرو حرف قبلیم اگر نیویورک رو خیلی دوست داری هرجا بری همیشه میخوای بری نیویورک و همیشه با خودت کلنجار خواهی رفت که چرا نرفتم بعد باید دوباره زحمت جا به جا شدن رو متحمل بشی
پاسخ
(2013-12-17 ساعت 08:45)rimaya نوشته:  من هم نظر دوستمون رو دارم اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تخصص و آشنای خاصی ندارید نیویورک ممکنه بد جوری اذیتتون کنه، (البته تو این آمریکا به من ثابت شده تا حالا که آشنا و فامیل کاری برای کسی انجام نمیده )
ولی هر کدوم از اینها رو حتا یکیش رو هم داشته باشید خوبه
نیویورک ، لس آنجلس و این جور شهرها برای این گرون هستن که همه بهشون هجوم نیارن
در آخر هم تصمیم با خودتون هست
فقط این رو به خاطر داشته باش پیرو حرف قبلیم اگر نیویورک رو خیلی دوست داری هرجا بری همیشه میخوای بری نیویورک و همیشه با خودت کلنجار خواهی رفت که چرا نرفتم بعد باید دوباره زحمت جا به جا شدن رو متحمل بشی
من با این نظریه دوستان کاملاً موافق نیستم و این مطلب اخیر دوستمان را اینجوری تصحیح میکنم:
اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تجربه کار توام با تخصص فنی و عملی قوی در سطوح کارگری یا تکنسینی یا کارشناسی ندارید کلاً فکر مهاجرت به آمریکا را از سرتان بیرون کنید و بشینید سر جایتان در مملکت خودتون.قبول دارم که آمریکا سرزمین فرصتهاست اما از آنجائیکه سال به سال اوضاع اقتصادی وخیمتر و رقابت در بازار کار شدیدتر میشود و چون سیستم بیرحم صد در صد سرمایه داری حاکم است پیدا کردن شغل و کسب درآمد برای تمام اقشار مختلف ؛ انحصاری و مافیایی میشود به این دلیل فرصت برای خوشبختی خیلی خیلی کم است ولی فرصت برای بدبختی و فلاکت زیاده. اما فقط یک استثناء در این بین وجود دارد آنهم اینکه برای جوان مجردی که در سن پایین مهاجرت میکند و وارد تحصیلات دانشگاهی در آن کشور میشود در صورت کسب تخصص قوی و مدارک معتبر و بالای دانشگاهی شانس موفقیت و خوشبختی وی در آن سرزمین خیلی بالاست. ارزش مدارک تحصیلات دانشگاهی ایران برای کارفرمایان این کشور در حکم یک برگ دستمال کاغذی مستعمل و مچاله شده می باشد.
پاسخ
(2013-12-17 ساعت 10:52)tabim4 نوشته:  
(2013-12-17 ساعت 08:45)rimaya نوشته:  من هم نظر دوستمون رو دارم اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تخصص و آشنای خاصی ندارید نیویورک ممکنه بد جوری اذیتتون کنه، (البته تو این آمریکا به من ثابت شده تا حالا که آشنا و فامیل کاری برای کسی انجام نمیده )
ولی هر کدوم از اینها رو حتا یکیش رو هم داشته باشید خوبه
نیویورک ، لس آنجلس و این جور شهرها برای این گرون هستن که همه بهشون هجوم نیارن
در آخر هم تصمیم با خودتون هست
فقط این رو به خاطر داشته باش پیرو حرف قبلیم اگر نیویورک رو خیلی دوست داری هرجا بری همیشه میخوای بری نیویورک و همیشه با خودت کلنجار خواهی رفت که چرا نرفتم بعد باید دوباره زحمت جا به جا شدن رو متحمل بشی
من با این نظریه دوستان کاملاً موافق نیستم و این مطلب اخیر دوستمان را اینجوری تصحیح میکنم:
اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تجربه کار توام با تخصص فنی و عملی قوی در سطوح کارگری یا تکنسینی یا کارشناسی ندارید کلاً فکر مهاجرت به آمریکا را از سرتان بیرون کنید و بشینید سر جایتان در مملکت خودتون.قبول دارم که آمریکا سرزمین فرصتهاست اما از آنجائیکه سال به سال اوضاع اقتصادی وخیمتر و رقابت در بازار کار شدیدتر میشود و چون سیستم بیرحم صد در صد سرمایه داری حاکم است پیدا کردن شغل و کسب درآمد برای تمام اقشار مختلف ؛ انحصاری و مافیایی میشود به این دلیل فرصت برای خوشبختی خیلی خیلی کم است ولی فرصت برای بدبختی و فلاکت زیاده. اما فقط یک استثناء در این بین وجود دارد آنهم اینکه برای جوان مجردی که در سن پایین مهاجرت میکند و وارد تحصیلات دانشگاهی در آن کشور میشود در صورت کسب تخصص قوی و مدارک معتبر و بالای دانشگاهی شانس موفقیت و خوشبختی وی در آن سرزمین خیلی بالاست. ارزش مدارک تحصیلات دانشگاهی ایران برای کارفرمایان این کشور در حکم یک برگ دستمال کاغذی مستعمل و مچاله شده می باشد.


منم با این متن موافقم ، اما یک خورده هم عصبی و وحشتناک جلوه دادید به نظر من ، میشه تمام این هایی رو که مثال زدید اینجا به دست آورد ، البته خود من تخصص داشتم و اصلن دنبال کار نگشتم اما چند نفری رو میشناسم که با تخصص بالا و حتا دکترا برگشتن ایران چون کار پیدا نکردن (مدارک تحصیلی شون رو امریکا و اروپا گرفته بودن )
اشخاص زیادی رو هم دیدم که از صفر شروع کردن و به دست آوردن البته گزینه پر اهمیت سن و سال و پشتکار رو من هم تأیید میکنم
من یک پیشنهاد دارم برای کسانی که پشتوانه قوی علمی و مالی ندارن من میگم بیاید از شهرهای کوچک امریکا شروع کنید جاهای خوبی هم هستن واقعن مثل پورتلند و یا پیتسبورگ بعد که پشتوانه تون قوی شد میتونید نیویورک برید ، نیویورک سرجاش هست فرار نمیکنه
اما اگر هوش از سرتون پرونده این حرف ها روی شما تأثیری نداره برای بار چندم بازهم میگم برید از همونجا شروع کنید .
پاسخ
(2013-12-18 ساعت 04:21)rimaya نوشته:  
(2013-12-17 ساعت 10:52)tabim4 نوشته:  
(2013-12-17 ساعت 08:45)rimaya نوشته:  من هم نظر دوستمون رو دارم اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تخصص و آشنای خاصی ندارید نیویورک ممکنه بد جوری اذیتتون کنه، (البته تو این آمریکا به من ثابت شده تا حالا که آشنا و فامیل کاری برای کسی انجام نمیده )
ولی هر کدوم از اینها رو حتا یکیش رو هم داشته باشید خوبه
نیویورک ، لس آنجلس و این جور شهرها برای این گرون هستن که همه بهشون هجوم نیارن
در آخر هم تصمیم با خودتون هست
فقط این رو به خاطر داشته باش پیرو حرف قبلیم اگر نیویورک رو خیلی دوست داری هرجا بری همیشه میخوای بری نیویورک و همیشه با خودت کلنجار خواهی رفت که چرا نرفتم بعد باید دوباره زحمت جا به جا شدن رو متحمل بشی
من با این نظریه دوستان کاملاً موافق نیستم و این مطلب اخیر دوستمان را اینجوری تصحیح میکنم:
اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تجربه کار توام با تخصص فنی و عملی قوی در سطوح کارگری یا تکنسینی یا کارشناسی ندارید کلاً فکر مهاجرت به آمریکا را از سرتان بیرون کنید و بشینید سر جایتان در مملکت خودتون.قبول دارم که آمریکا سرزمین فرصتهاست اما از آنجائیکه سال به سال اوضاع اقتصادی وخیمتر و رقابت در بازار کار شدیدتر میشود و چون سیستم بیرحم صد در صد سرمایه داری حاکم است پیدا کردن شغل و کسب درآمد برای تمام اقشار مختلف ؛ انحصاری و مافیایی میشود به این دلیل فرصت برای خوشبختی خیلی خیلی کم است ولی فرصت برای بدبختی و فلاکت زیاده. اما فقط یک استثناء در این بین وجود دارد آنهم اینکه برای جوان مجردی که در سن پایین مهاجرت میکند و وارد تحصیلات دانشگاهی در آن کشور میشود در صورت کسب تخصص قوی و مدارک معتبر و بالای دانشگاهی شانس موفقیت و خوشبختی وی در آن سرزمین خیلی بالاست. ارزش مدارک تحصیلات دانشگاهی ایران برای کارفرمایان این کشور در حکم یک برگ دستمال کاغذی مستعمل و مچاله شده می باشد.


منم با این متن موافقم ، اما یک خورده هم عصبی و وحشتناک جلوه دادید به نظر من ، میشه تمام این هایی رو که مثال زدید اینجا به دست آورد ، البته خود من تخصص داشتم و اصلن دنبال کار نگشتم اما چند نفری رو میشناسم که با تخصص بالا و حتا دکترا برگشتن ایران چون کار پیدا نکردن (مدارک تحصیلی شون رو آمریکا و اروپا گرفته بودن )
اشخاص زیادی رو هم دیدم که از صفر شروع کردن و به دست آوردن البته گزینه پر اهمیت سن و سال و پشتکار رو من هم تأیید میکنم
من یک پیشنهاد دارم برای کسانی که پشتوانه قوی علمی و مالی ندارن من میگم بیاید از شهرهای کوچک آمریکا شروع کنید جاهای خوبی هم هستن واقعن مثل پورتلند و یا پیتسبورگ بعد که پشتوانه تون قوی شد میتونید نیویورک برید ، نیویورک سرجاش هست فرار نمیکنه
اما اگر هوش از سرتون پرونده این حرف ها روی شما تأثیری نداره برای بار چندم بازهم میگم برید از همونجا شروع کنید .

درست میگید دوستان ، اما قضیه این طوری که اگه یکی به من میگفت نیا آمریکا اوضاع ایرانت خوبه . می خندیدم بهش . توی دلمم ناراحت میشدم .
اما توی حرفای شما یه چیزی خیلی مهمه اونم شن و شرایطه . من خودم رو مثال بزنم که سوء تفاهم پیش نیاد . من فوق دیپلم نرم افزار و کارم تدوین و تصویر برداری مستند های ایرانی و شاغل در صدا سیما بودم و در آستانه کارمند رسمی شدن زدم بیرون . 25 سالمه و متاهلم هستم . فقط و فقط بخاطر داشتن یک دوست خیلی مطمئن به نیویورک و نیوجرسی اومدم و توی این یکماه 1000 دفعه به این فکر کردم که من توی ایران 10 سال دیگه کجاها بودم حد اقل توی کاری که دوست داشتم اما حالا برم ظرف بشورم ؟و از خونه خودم بکنم بیام اینجا و اتاق 40 متری که یه تخت و یک میز صندلی دست دوم قرار بخرم بزارم توش ماهی 800 دلار توی یه شهر که مثل جاجرود توی نیوجرسیه باشم ؟! .. اما مهم نیست . برای من . شاید برای خیلی ها باشه و این تعیین کنندست که آیا شخص 40 ساله می تونه بیاد از 0 شروع کنه آیا ؟ 30 ساله ؟ بنظر من کاملا شخصیه . من خوشحالم که یکم نظر با شما هایی که فکر کنم از من بیشتر اینجا بودید هم جهته و امیدوارم بقیه هم یکم تامل بخرج بدن و کاملا تحقیق کنن چه خبره اینجا .
به قول یکی از دوستامون آمریکای توی فیلما از دید کسی که میاد رو فقط میشه توی منتهتن دید و همونجا تموم میشه وقتی میری توی خونت .
2013EU21XX
ورود 22 نوامبر 2013
نیویورک
پاسخ
تشکر کنندگان: mhb161 ، soli asali ، rimaya ، mahbube ، tabim4 ، لاتاری ، alirezanz ، philter ، pey.com ، miyu ، armin021 ، peidaye penhan ، we are one ، faraz15 ، jsmlz ، copol ، pishtaz611
ببینید من باید یک مسأله خیلی مهم رو برای شما بگم اینجا اون هم اینه که مثل انگشتای دست که با هم فرق دارن آدم ها و شرایط و روحیاتشون هم با هم فرق دارن .
از این مهم که بگذریم باید گفت شما ۲۵ سال سن دارید و متأهل هستید خب شما اگر متأهل نبودید شاید فشار کمتری رو این اول کار متحمل میشدید (البته این هم صد در صد نمیتونه باشه ) و یکمی هم شرایط الان شما برای این که روزهای اول مهاجرت رو میگذرونید قابل درکه همه شاید همین افکار از ذهنشون بگذره
فرضن من خودم هم یک شغل معمولی دولتی داشتم سه سال پیش برای ادامه تحصیل وارد اروپا شدم بعد از اتمام تحصیل آمدم امریکا من هم روزهای اول مهاجرتم خیلی به همین موضوعی که شما فکر میکنید فکر میکردم .
باید قبل از مهاجرت و یا روزهای اول مهاجرت سریع با هوش بالا برانداز کنید که چه چیزهایی از دست دادید و چه چیزهایی به دست آوردیدو میخواید به دست بیارید .
من تجربه یکی آشناهام رو برای شما میگم . یکی از آشناهای من برنده لاتاری شده بود و درست همین ۳ ماه پیش وارد آمریکا شد و اومد پیش من تا شروع کنه اما نتونست و برگشت ایران
شرایط این شخص اینجوری بود : ۴۲ سال سنش بود ، دیپلم نداشت و مدرک مربی گری رو جایگزین کرده بود و زبان هم هیچ چیز نمیدونست طوری که اگر من نبودم هیچکاری نمیتونست بکنه و عملن فلج بود تازه تو لس آنجلسی که پر از ایرانیه و حتا ادارات دولتیش هم کارمند ایرانی داره نتونست کارش رو پیش ببره
خب این فرد تو ایران برای خودش بساز بفروش بود و سریع برگشت سر زندگیش تو ایران .
این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت .
پیرو نوشته قبلیم باز میگم هرکسی خودش رو بهتر میشناسه که آیا درس خون هست علاقه داره به تحصیل ؟
سن و سالش بهش اجازه مهاجرت رو میدن ؟ هرچقدر سن شما بیشتر باشه همون قدر مهاجرت سخت تر میشه
هدفش چی هست اصلن از مهاجرت ؟ شرایط فامیلی و دوستیش در ایران چه جوری هست فرضن دور و برش همیشه شلوغه ؟ (این خیلی مسأله ساده ایه ولی خیلی خیلی مهمه خودتون بهش فکر کنید شمایی که همیشه دورتون شلوغ بوده یک آن دور و برتون خالی میشه ، خطر غربت زدگی و هوم سیک خیلی برای اینجور افراد که این سبک زندگی رو داشتن هست مخصوصن برای ما ایرانی ها که فوق العاده احساساتی هستیم )
من میشنوم که در جواب سؤالم بهم میگن هدفمون زندگی راحت و بهتر هست از مهاجرت بعد من سؤال میکنم و میبینم همون زندگیی که دنبالش میگردن رو همین الان تو ایران دارن و متوجه نیستن .
یک مسأله مهم دیگه هم که هست من فکر میکنم چند سالی هست که مهاجرت کردن به یک چشم و هم چشمی ویک داشته بدل شده طرف حاضره بره موسکو و مجارستان و حتا بلغارستان زندگی کنه اما مهاجرت کنه و از این مسابقه جا نمونه، دیگه امریکا که جای خودش رو داره

من اینجا کسانی که در سرار دنیا و تمامی کشورها نه فقط ایران مهاجرت براشون دردی رو دوا میکنه به طور کلی نام میبرم شما خودتون اگر تونستید به این لیست اضافه کنید و یا از لیست انتقاد کنید.

۱ . کسانی که برای علم مهاجرت میکنن
۲ . کسانی که برای رشته اونها چه علمی فنی و ورزشی شغل مناسبی در وطنشون وجوود نداره
۳ . کسانی که مشکلات عقیدتی دارن و نمیتونن در کشور خودشون بمونن و ...(همونطور که اشاره شد منظور فقط ایران نیست این لیست کلی هست برای همه)
۴ . کسانی که سرمایه دار و کارآفرین هستن و در کشور خودشون در کارهای اقتصادی موفق هستن
۵ . کسانی که زندگی سختی دارن و چیزی ندارن که از دست بدن منظورم اموال و دارایی و همسر و فرزند و ... هست که با تغییر جغرافیا میتونن به آرامش نسبی برسن حداقل
پاسخ
(2013-12-19 ساعت 02:09)rimaya نوشته:  ببینید من باید یک مسأله خیلی مهم رو برای شما بگم اینجا اون هم اینه که مثل انگشتای دست که با هم فرق دارن آدم ها و شرایط و روحیاتشون هم با هم فرق دارن .
از این مهم که بگذریم باید گفت شما ۲۵ سال سن دارید و متأهل هستید خب شما اگر متأهل نبودید شاید فشار کمتری رو این اول کار متحمل میشدید (البته این هم صد در صد نمیتونه باشه ) و یکمی هم شرایط الان شما برای این که روزهای اول مهاجرت رو میگذرونید قابل درکه همه شاید همین افکار از ذهنشون بگذره
فرضن من خودم هم یک شغل معمولی دولتی داشتم سه سال پیش برای ادامه تحصیل وارد اروپا شدم بعد از اتمام تحصیل آمدم آمریکا من هم روزهای اول مهاجرتم خیلی به همین موضوعی که شما فکر میکنید فکر میکردم .
باید قبل از مهاجرت و یا روزهای اول مهاجرت سریع با هوش بالا برانداز کنید که چه چیزهایی از دست دادید و چه چیزهایی به دست آوردیدو میخواید به دست بیارید .
من تجربه یکی آشناهام رو برای شما میگم . یکی از آشناهای من برنده لاتاری شده بود و درست همین ۳ ماه پیش وارد آمریکا شد و اومد پیش من تا شروع کنه اما نتونست و برگشت ایران
شرایط این شخص اینجوری بود : ۴۲ سال سنش بود ، دیپلم نداشت و مدرک مربی گری رو جایگزین کرده بود و زبان هم هیچ چیز نمیدونست طوری که اگر من نبودم هیچکاری نمیتونست بکنه و عملن فلج بود تازه تو لس آنجلسی که پر از ایرانیه و حتا ادارات دولتیش هم کارمند ایرانی داره نتونست کارش رو پیش ببره
خب این فرد تو ایران برای خودش بساز بفروش بود و سریع برگشت سر زندگیش تو ایران .
این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت .
پیرو نوشته قبلیم باز میگم هرکسی خودش رو بهتر میشناسه که آیا درس خون هست علاقه داره به تحصیل ؟
سن و سالش بهش اجازه مهاجرت رو میدن ؟ هرچقدر سن شما بیشتر باشه همون قدر مهاجرت سخت تر میشه
هدفش چی هست اصلن از مهاجرت ؟ شرایط فامیلی و دوستیش در ایران چه جوری هست فرضن دور و برش همیشه شلوغه ؟ (این خیلی مسأله ساده ایه ولی خیلی خیلی مهمه خودتون بهش فکر کنید شمایی که همیشه دورتون شلوغ بوده یک آن دور و برتون خالی میشه ، خطر غربت زدگی و هوم سیک خیلی برای اینجور افراد که این سبک زندگی رو داشتن هست مخصوصن برای ما ایرانی ها که فوق العاده احساساتی هستیم )
من میشنوم که در جواب سؤالم بهم میگن هدفمون زندگی راحت و بهتر هست از مهاجرت بعد من سؤال میکنم و میبینم همون زندگیی که دنبالش میگردن رو همین الان تو ایران دارن و متوجه نیستن .
یک مسأله مهم دیگه هم که هست من فکر میکنم چند سالی هست که مهاجرت کردن به یک چشم و هم چشمی ویک داشته بدل شده طرف حاضره بره موسکو و مجارستان و حتا بلغارستان زندگی کنه اما مهاجرت کنه و از این مسابقه جا نمونه، دیگه آمریکا که جای خودش رو داره

من اینجا کسانی که در سرار دنیا و تمامی کشورها نه فقط ایران مهاجرت براشون دردی رو دوا میکنه به طور کلی نام میبرم شما خودتون اگر تونستید به این لیست اضافه کنید و یا از لیست انتقاد کنید.

۱ . کسانی که برای علم مهاجرت میکنن
۲ . کسانی که برای رشته اونها چه علمی فنی و ورزشی شغل مناسبی در وطنشون وجوود نداره
۳ . کسانی که مشکلات عقیدتی دارن و نمیتونن در کشور خودشون بمونن و ...(همونطور که اشاره شد منظور فقط ایران نیست این لیست کلی هست برای همه)
۴ . کسانی که سرمایه دار و کارآفرین هستن و در کشور خودشون در کارهای اقتصادی موفق هستن
۵ . کسانی که زندگی سختی دارن و چیزی ندارن که از دست بدن منظورم اموال و دارایی و همسر و فرزند و ... هست که با تغییر جغرافیا میتونن به آرامش نسبی برسن حداقل

کاملا درسته . موافقم . روی حرف منم به دوستانی بود که داشتن می پرسیدن چه خبره توی نیویورک در باره موقعیت ها می خوان بدونن و ... . البته فکر کنم روی صحبتم به خودمم بود یه طورایی . خلاصه امیدوارم حرفایی که زدیم به درد بقیه هم بخوره .

فقط یک نکته ای برای من هست گفتید ما ایرانیا احساسی هستیم و غربت هم که مشخصا کلی دلتگی رو برامون میاره ، اینه که من و همسرم بعد از قبولی ازدواج کردیم و یکی از نکات مثبتی که الان داره برای من اینکه که نمی تونم تصور کنم می خواستم تنها شروع کنم . شاید همه جوانب رو بسنجیم بگیم که یه فرد مجرد خیلی راحت تره اما توی موقعیت که باشیم اینو یه پوئن حساب می کنیم و الان شکر می کنم که به هر جفتمون ویزا دادن تا مثل خیلی خانواده ها جدا از هم نیایم .
2013EU21XX
ورود 22 نوامبر 2013
نیویورک
پاسخ
تشکر کنندگان: mahbube ، soli asali ، tabim4 ، rimaya ، mori ، سيبك ، لاتاری ، alirezanz ، philter ، pey.com ، miyu ، armin021 ، peidaye penhan ، we are one ، faraz15 ، ben123 ، jsmlz ، golia ، copol
(2013-12-19 ساعت 08:14)deineath نوشته:  
(2013-12-19 ساعت 02:09)rimaya نوشته:  ببینید من باید یک مسأله خیلی مهم رو برای شما بگم اینجا اون هم اینه که مثل انگشتای دست که با هم فرق دارن آدم ها و شرایط و روحیاتشون هم با هم فرق دارن .
از این مهم که بگذریم باید گفت شما ۲۵ سال سن دارید و متأهل هستید خب شما اگر متأهل نبودید شاید فشار کمتری رو این اول کار متحمل میشدید (البته این هم صد در صد نمیتونه باشه ) و یکمی هم شرایط الان شما برای این که روزهای اول مهاجرت رو میگذرونید قابل درکه همه شاید همین افکار از ذهنشون بگذره
فرضن من خودم هم یک شغل معمولی دولتی داشتم سه سال پیش برای ادامه تحصیل وارد اروپا شدم بعد از اتمام تحصیل آمدم آمریکا من هم روزهای اول مهاجرتم خیلی به همین موضوعی که شما فکر میکنید فکر میکردم .
باید قبل از مهاجرت و یا روزهای اول مهاجرت سریع با هوش بالا برانداز کنید که چه چیزهایی از دست دادید و چه چیزهایی به دست آوردیدو میخواید به دست بیارید .
من تجربه یکی آشناهام رو برای شما میگم . یکی از آشناهای من برنده لاتاری شده بود و درست همین ۳ ماه پیش وارد آمریکا شد و اومد پیش من تا شروع کنه اما نتونست و برگشت ایران
شرایط این شخص اینجوری بود : ۴۲ سال سنش بود ، دیپلم نداشت و مدرک مربی گری رو جایگزین کرده بود و زبان هم هیچ چیز نمیدونست طوری که اگر من نبودم هیچکاری نمیتونست بکنه و عملن فلج بود تازه تو لس آنجلسی که پر از ایرانیه و حتا ادارات دولتیش هم کارمند ایرانی داره نتونست کارش رو پیش ببره
خب این فرد تو ایران برای خودش بساز بفروش بود و سریع برگشت سر زندگیش تو ایران .
این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت .
پیرو نوشته قبلیم باز میگم هرکسی خودش رو بهتر میشناسه که آیا درس خون هست علاقه داره به تحصیل ؟
سن و سالش بهش اجازه مهاجرت رو میدن ؟ هرچقدر سن شما بیشتر باشه همون قدر مهاجرت سخت تر میشه
هدفش چی هست اصلن از مهاجرت ؟ شرایط فامیلی و دوستیش در ایران چه جوری هست فرضن دور و برش همیشه شلوغه ؟ (این خیلی مسأله ساده ایه ولی خیلی خیلی مهمه خودتون بهش فکر کنید شمایی که همیشه دورتون شلوغ بوده یک آن دور و برتون خالی میشه ، خطر غربت زدگی و هوم سیک خیلی برای اینجور افراد که این سبک زندگی رو داشتن هست مخصوصن برای ما ایرانی ها که فوق العاده احساساتی هستیم )
من میشنوم که در جواب سؤالم بهم میگن هدفمون زندگی راحت و بهتر هست از مهاجرت بعد من سؤال میکنم و میبینم همون زندگیی که دنبالش میگردن رو همین الان تو ایران دارن و متوجه نیستن .
یک مسأله مهم دیگه هم که هست من فکر میکنم چند سالی هست که مهاجرت کردن به یک چشم و هم چشمی ویک داشته بدل شده طرف حاضره بره موسکو و مجارستان و حتا بلغارستان زندگی کنه اما مهاجرت کنه و از این مسابقه جا نمونه، دیگه آمریکا که جای خودش رو داره

من اینجا کسانی که در سرار دنیا و تمامی کشورها نه فقط ایران مهاجرت براشون دردی رو دوا میکنه به طور کلی نام میبرم شما خودتون اگر تونستید به این لیست اضافه کنید و یا از لیست انتقاد کنید.

۱ . کسانی که برای علم مهاجرت میکنن
۲ . کسانی که برای رشته اونها چه علمی فنی و ورزشی شغل مناسبی در وطنشون وجوود نداره
۳ . کسانی که مشکلات عقیدتی دارن و نمیتونن در کشور خودشون بمونن و ...(همونطور که اشاره شد منظور فقط ایران نیست این لیست کلی هست برای همه)
۴ . کسانی که سرمایه دار و کارآفرین هستن و در کشور خودشون در کارهای اقتصادی موفق هستن
۵ . کسانی که زندگی سختی دارن و چیزی ندارن که از دست بدن منظورم اموال و دارایی و همسر و فرزند و ... هست که با تغییر جغرافیا میتونن به آرامش نسبی برسن حداقل

کاملا درسته . موافقم . روی حرف منم به دوستانی بود که داشتن می پرسیدن چه خبره توی نیویورک در باره موقعیت ها می خوان بدونن و ... . البته فکر کنم روی صحبتم به خودمم بود یه طورایی . خلاصه امیدوارم حرفایی که زدیم به درد بقیه هم بخوره .

فقط یک نکته ای برای من هست گفتید ما ایرانیا احساسی هستیم و غربت هم که مشخصا کلی دلتگی رو برامون میاره ، اینه که من و همسرم بعد از قبولی ازدواج کردیم و یکی از نکات مثبتی که الان داره برای من اینکه که نمی تونم تصور کنم می خواستم تنها شروع کنم . شاید همه جوانب رو بسنجیم بگیم که یه فرد مجرد خیلی راحت تره اما توی موقعیت که باشیم اینو یه پوئن حساب می کنیم و الان شکر می کنم که به هر جفتمون ویزا دادن تا مثل خیلی خانواده ها جدا از هم نیایم .

منم باشما موافقم مجرد بودن خیلی سخته باید ادم یکی باش باشه که تو روزای سخت بش امیدواری بده من خودم منتظرم جواابا اردیبهشت بیاد اگه اسمم دراومد با کسی ک 5ساله باهاشم ازدواج کنم وباهم بریم جدا ازینکه بهم علاقه داریم واقن لازمه تو ماههای اول که خیلی چیزای مهاجرت سخته بهم امید بدیم
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، soli asali ، rimaya ، tabim4 ، deineath ، لاتاری ، alirezanz ، armin021 ، peidaye penhan ، we are one ، ben123 ، jsmlz
خب بچه ها به مهاجرت و فلسفه اش پرداختیم به اندازه کافی ، Smile یه دل دریایی میخواد و یکمی پشت کار به نظر من
حالا بریم سراغ بحث شیرین نیویورک Smile
هر کسی کمکی از دستش برمیاد جدن دریغ نکنه من چهار ماهی میشه که تصمیم صد در صدم رو گرفتم دارم میام نیویورک یا بوستون باهمه دردسر هاشون Smile
در حال بررسی هستم یکی از این دوتا رو انتخاب کنم میام به امید خدا ، غرب امریکا با اینکه جای باحالیه ولی من اصلن دوستش ندارم
پاسخ
تشکر کنندگان: deineath ، soli asali ، tabim4 ، nora ، لاتاری ، alirezanz ، philter ، pey.com ، armin021 ، we are one ، faraz15 ، jsmlz ، pishtaz611
(2013-12-19 ساعت 02:09)rimaya نوشته:  ... این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت ....

با حرفهای شما موافقم.
فقط اینو بگم که درس خوندن در سنین بالا سخته اما غیر ممکن نیست. من هم شخصی را می شناسم که دو سال پیش با 41 یا 42 سال سن رفت سوئد برای تحصیل و الآن خیلی هم موفقه.
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
پاسخ
(2013-12-22 ساعت 20:30)frozen mind نوشته:  
(2013-12-19 ساعت 02:09)rimaya نوشته:  ... این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت ....

با حرفهای شما موافقم.
فقط اینو بگم که درس خوندن در سنین بالا سخته اما غیر ممکن نیست. من هم شخصی را می شناسم که دو سال پیش با 41 یا 42 سال سن رفت سوئد برای تحصیل و الآن خیلی هم موفقه.


من اول بحثم گفتم که مثل انگشتان دست که باهم متفاوت هستن آدم ها هم متفاوت هستن
سوئد شرایط زندگی کردن خیلی راحت تر و از لحاظ رفاه اجتماعی خیلی خیلی سطحش بالاتر از آمریکاست ، پس شما میتونید با خیال راحت شروع کنید درس خوندن ، یکی از بستگان نزدیک خود من در کشور نروژ وقتی بچه اش دیپلم گرفت رفت و شروع کرد ادامه تحصیل دادن و مددکار اجتماعی شد.
اما من بازهم فکر میکنم درس خوندن هم یک سن و سالی داره این عقیده من هست ، مگر اینکه واقعن عاشق تحصیل باشی و بیای اینجا شروع کنی کار کردن و تحصیل کردن .
بعد هم شما فکر کنید یک نفر بیاد و شروع کنه از ۴۱ سالگی درس خوندن مجددن اون هم به یک زبان دیگه کی میخواد فارغ التحصیل بشه ؟! کی میخواد کار پیدا کنه؟! تا بیاد این کارهارو انجام بده ۵۰ سالگی رو رد کرده دوست عزیز . اون هم تو کشوری مثل آمریکا حالا اگر ۳۴ یا ۳۵ سالش باشه اون یه چیزی تازه اون هم باید بره یه رشته ای رو انتخاب کنه که کار بتونه پیدا کنه فرضن دوره ۲ ساله پرستاری یا مددکاری یا منیجری رستوران و ...
البته میگم آدم های خاص و عاشق علم و دانش و مستعد هم زیاد هستن اما من حالت نرمالش رو اشاره کردم .
به اعتقاد من عمر مثل باد میگذره این یک واقعیت تلخه در زندگی ما و هر کاری هم یک سنی داره به اعتقاد من شما نمیتونید از یک نفر که ۳۵ سالشه در شرایط نرمال بخواید تا فوتبالیست خوبی بشه .
پاسخ
بچه ها کسی نیست واقعن درمورد نیویورک راهنمایی کنه ؟
ایرانی کم نداره نیویورک اینو من از رژه سالانه برای عید نوروز فهمیدم

البته بعضی وقت ها فکر میکنم کمتر بدونی بهتره Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: deineath ، soli asali ، لاتاری ، alirezanz ، philter ، armin021 ، peidaye penhan ، faraz15 ، jsmlz
کسی میدونه کجا ها حمل سلاح مجاز و کجاها ممنوعه ؟ یا سایتی داره بشه فهمید. ؟!
من شنیدم همه جا حمل اسلحه مجاز نیست !
[font=Tahoma]منتظرسرا عضو سبز میپذیردCool
[/font]
[font=Verdana]
کدام کشورها برای سفر نیاز به ویزا ندارند
[/font]

پاسخ
سلام به دستای گلم.
بابا اینقدر ما رو از سنمون نترسونین! من تازه تو سن 45 سالگی با 2تا بچه دارم مییام امریکا. البته تخصص. تعمیر کولرگازی و دستگاههای سرد کننده است.مدرک تحصیلی خاصی هم ندارم اما تا دلتون بخاد امید دارم! شما اینقدر مثالهای ناامید کننده میزنین که من میترسم.....
به امید شادکامی برای همه دوستان مهاجرسرا
خدای بزرگ و مهربون، به خاطر همه لطف و محبتت ازت ممنونم.
پاسخ
(2013-12-27 ساعت 22:41)سلام مهاجر نوشته:  سلام به دستای گلم.
بابا اینقدر ما رو از سنمون نترسونین! من تازه تو سن 45 سالگی با 2تا بچه دارم مییام آمریکا. البته تخصص. تعمیر کولرگازی و دستگاههای سرد کننده است.مدرک تحصیلی خاصی هم ندارم اما تا دلتون بخاد امید دارم! شما اینقدر مثالهای ناامید کننده میزنین که من میترسم.....
به امید شادکامی برای همه دوستان مهاجرسرا

سلام
خدا نکنه من کسی رو نا امید کنم شما خدا رو دارید و بعد از اون شما مهم ترین رو دارید امید و توانایی کار فنی ، من منظورم فقط به کسی بود که تازه میخواد تو سن بالا شروع کنه درس خوندن اون همه تجربه خودم بود .
زنده و سلامت باشید در پناه حق .
پاسخ
تشکر کنندگان: deineath ، soli asali ، لاتاری ، mahbube ، alitab ، alirezanz ، peidaye penhan ، sksara ، jsmlz




کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان