ارسالها: 69
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-12-17 ساعت 08:45
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-12-17 ساعت 08:46 توسط rimaya.)
من هم نظر دوستمون رو دارم اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تخصص و آشنای خاصی ندارید نیویورک ممکنه بد جوری اذیتتون کنه، (البته تو این آمریکا به من ثابت شده تا حالا که آشنا و فامیل کاری برای کسی انجام نمیده )
ولی هر کدوم از اینها رو حتا یکیش رو هم داشته باشید خوبه
نیویورک ، لس آنجلس و این جور شهرها برای این گرون هستن که همه بهشون هجوم نیارن
در آخر هم تصمیم با خودتون هست
فقط این رو به خاطر داشته باش پیرو حرف قبلیم اگر نیویورک رو خیلی دوست داری هرجا بری همیشه میخوای بری نیویورک و همیشه با خودت کلنجار خواهی رفت که چرا نرفتم بعد باید دوباره زحمت جا به جا شدن رو متحمل بشی
ارسالها: 281
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
15
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-12-18 ساعت 08:49
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-12-18 ساعت 08:53 توسط deineath.)
(2013-12-18 ساعت 04:21)rimaya نوشته: (2013-12-17 ساعت 10:52)tabim4 نوشته: (2013-12-17 ساعت 08:45)rimaya نوشته: من هم نظر دوستمون رو دارم اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تخصص و آشنای خاصی ندارید نیویورک ممکنه بد جوری اذیتتون کنه، (البته تو این آمریکا به من ثابت شده تا حالا که آشنا و فامیل کاری برای کسی انجام نمیده )
ولی هر کدوم از اینها رو حتا یکیش رو هم داشته باشید خوبه
نیویورک ، لس آنجلس و این جور شهرها برای این گرون هستن که همه بهشون هجوم نیارن
در آخر هم تصمیم با خودتون هست
فقط این رو به خاطر داشته باش پیرو حرف قبلیم اگر نیویورک رو خیلی دوست داری هرجا بری همیشه میخوای بری نیویورک و همیشه با خودت کلنجار خواهی رفت که چرا نرفتم بعد باید دوباره زحمت جا به جا شدن رو متحمل بشی
من با این نظریه دوستان کاملاً موافق نیستم و این مطلب اخیر دوستمان را اینجوری تصحیح میکنم:
اگر زبان سطح بالا و پول ندارید و یا تجربه کار توام با تخصص فنی و عملی قوی در سطوح کارگری یا تکنسینی یا کارشناسی ندارید کلاً فکر مهاجرت به آمریکا را از سرتان بیرون کنید و بشینید سر جایتان در مملکت خودتون.قبول دارم که آمریکا سرزمین فرصتهاست اما از آنجائیکه سال به سال اوضاع اقتصادی وخیمتر و رقابت در بازار کار شدیدتر میشود و چون سیستم بیرحم صد در صد سرمایه داری حاکم است پیدا کردن شغل و کسب درآمد برای تمام اقشار مختلف ؛ انحصاری و مافیایی میشود به این دلیل فرصت برای خوشبختی خیلی خیلی کم است ولی فرصت برای بدبختی و فلاکت زیاده. اما فقط یک استثناء در این بین وجود دارد آنهم اینکه برای جوان مجردی که در سن پایین مهاجرت میکند و وارد تحصیلات دانشگاهی در آن کشور میشود در صورت کسب تخصص قوی و مدارک معتبر و بالای دانشگاهی شانس موفقیت و خوشبختی وی در آن سرزمین خیلی بالاست. ارزش مدارک تحصیلات دانشگاهی ایران برای کارفرمایان این کشور در حکم یک برگ دستمال کاغذی مستعمل و مچاله شده می باشد.
منم با این متن موافقم ، اما یک خورده هم عصبی و وحشتناک جلوه دادید به نظر من ، میشه تمام این هایی رو که مثال زدید اینجا به دست آورد ، البته خود من تخصص داشتم و اصلن دنبال کار نگشتم اما چند نفری رو میشناسم که با تخصص بالا و حتا دکترا برگشتن ایران چون کار پیدا نکردن (مدارک تحصیلی شون رو آمریکا و اروپا گرفته بودن )
اشخاص زیادی رو هم دیدم که از صفر شروع کردن و به دست آوردن البته گزینه پر اهمیت سن و سال و پشتکار رو من هم تأیید میکنم
من یک پیشنهاد دارم برای کسانی که پشتوانه قوی علمی و مالی ندارن من میگم بیاید از شهرهای کوچک آمریکا شروع کنید جاهای خوبی هم هستن واقعن مثل پورتلند و یا پیتسبورگ بعد که پشتوانه تون قوی شد میتونید نیویورک برید ، نیویورک سرجاش هست فرار نمیکنه
اما اگر هوش از سرتون پرونده این حرف ها روی شما تأثیری نداره برای بار چندم بازهم میگم برید از همونجا شروع کنید .
درست میگید دوستان ، اما قضیه این طوری که اگه یکی به من میگفت نیا آمریکا اوضاع ایرانت خوبه . می خندیدم بهش . توی دلمم ناراحت میشدم .
اما توی حرفای شما یه چیزی خیلی مهمه اونم شن و شرایطه . من خودم رو مثال بزنم که سوء تفاهم پیش نیاد . من فوق دیپلم نرم افزار و کارم تدوین و تصویر برداری مستند های ایرانی و شاغل در صدا سیما بودم و در آستانه کارمند رسمی شدن زدم بیرون . 25 سالمه و متاهلم هستم . فقط و فقط بخاطر داشتن یک دوست خیلی مطمئن به نیویورک و نیوجرسی اومدم و توی این یکماه 1000 دفعه به این فکر کردم که من توی ایران 10 سال دیگه کجاها بودم حد اقل توی کاری که دوست داشتم اما حالا برم ظرف بشورم ؟و از خونه خودم بکنم بیام اینجا و اتاق 40 متری که یه تخت و یک میز صندلی دست دوم قرار بخرم بزارم توش ماهی 800 دلار توی یه شهر که مثل جاجرود توی نیوجرسیه باشم ؟! .. اما مهم نیست . برای من . شاید برای خیلی ها باشه و این تعیین کنندست که آیا شخص 40 ساله می تونه بیاد از 0 شروع کنه آیا ؟ 30 ساله ؟ بنظر من کاملا شخصیه . من خوشحالم که یکم نظر با شما هایی که فکر کنم از من بیشتر اینجا بودید هم جهته و امیدوارم بقیه هم یکم تامل بخرج بدن و کاملا تحقیق کنن چه خبره اینجا .
به قول یکی از دوستامون آمریکای توی فیلما از دید کسی که میاد رو فقط میشه توی منتهتن دید و همونجا تموم میشه وقتی میری توی خونت .
2013EU21XX
ورود 22 نوامبر 2013
نیویورک
ارسالها: 69
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-12-19 ساعت 02:09
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-12-19 ساعت 02:40 توسط rimaya.)
ببینید من باید یک مسأله خیلی مهم رو برای شما بگم اینجا اون هم اینه که مثل انگشتای دست که با هم فرق دارن آدم ها و شرایط و روحیاتشون هم با هم فرق دارن .
از این مهم که بگذریم باید گفت شما ۲۵ سال سن دارید و متأهل هستید خب شما اگر متأهل نبودید شاید فشار کمتری رو این اول کار متحمل میشدید (البته این هم صد در صد نمیتونه باشه ) و یکمی هم شرایط الان شما برای این که روزهای اول مهاجرت رو میگذرونید قابل درکه همه شاید همین افکار از ذهنشون بگذره
فرضن من خودم هم یک شغل معمولی دولتی داشتم سه سال پیش برای ادامه تحصیل وارد اروپا شدم بعد از اتمام تحصیل آمدم امریکا من هم روزهای اول مهاجرتم خیلی به همین موضوعی که شما فکر میکنید فکر میکردم .
باید قبل از مهاجرت و یا روزهای اول مهاجرت سریع با هوش بالا برانداز کنید که چه چیزهایی از دست دادید و چه چیزهایی به دست آوردیدو میخواید به دست بیارید .
من تجربه یکی آشناهام رو برای شما میگم . یکی از آشناهای من برنده لاتاری شده بود و درست همین ۳ ماه پیش وارد آمریکا شد و اومد پیش من تا شروع کنه اما نتونست و برگشت ایران
شرایط این شخص اینجوری بود : ۴۲ سال سنش بود ، دیپلم نداشت و مدرک مربی گری رو جایگزین کرده بود و زبان هم هیچ چیز نمیدونست طوری که اگر من نبودم هیچکاری نمیتونست بکنه و عملن فلج بود تازه تو لس آنجلسی که پر از ایرانیه و حتا ادارات دولتیش هم کارمند ایرانی داره نتونست کارش رو پیش ببره
خب این فرد تو ایران برای خودش بساز بفروش بود و سریع برگشت سر زندگیش تو ایران .
این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت .
پیرو نوشته قبلیم باز میگم هرکسی خودش رو بهتر میشناسه که آیا درس خون هست علاقه داره به تحصیل ؟
سن و سالش بهش اجازه مهاجرت رو میدن ؟ هرچقدر سن شما بیشتر باشه همون قدر مهاجرت سخت تر میشه
هدفش چی هست اصلن از مهاجرت ؟ شرایط فامیلی و دوستیش در ایران چه جوری هست فرضن دور و برش همیشه شلوغه ؟ (این خیلی مسأله ساده ایه ولی خیلی خیلی مهمه خودتون بهش فکر کنید شمایی که همیشه دورتون شلوغ بوده یک آن دور و برتون خالی میشه ، خطر غربت زدگی و هوم سیک خیلی برای اینجور افراد که این سبک زندگی رو داشتن هست مخصوصن برای ما ایرانی ها که فوق العاده احساساتی هستیم )
من میشنوم که در جواب سؤالم بهم میگن هدفمون زندگی راحت و بهتر هست از مهاجرت بعد من سؤال میکنم و میبینم همون زندگیی که دنبالش میگردن رو همین الان تو ایران دارن و متوجه نیستن .
یک مسأله مهم دیگه هم که هست من فکر میکنم چند سالی هست که مهاجرت کردن به یک چشم و هم چشمی ویک داشته بدل شده طرف حاضره بره موسکو و مجارستان و حتا بلغارستان زندگی کنه اما مهاجرت کنه و از این مسابقه جا نمونه، دیگه امریکا که جای خودش رو داره
من اینجا کسانی که در سرار دنیا و تمامی کشورها نه فقط ایران مهاجرت براشون دردی رو دوا میکنه به طور کلی نام میبرم شما خودتون اگر تونستید به این لیست اضافه کنید و یا از لیست انتقاد کنید.
۱ . کسانی که برای علم مهاجرت میکنن
۲ . کسانی که برای رشته اونها چه علمی فنی و ورزشی شغل مناسبی در وطنشون وجوود نداره
۳ . کسانی که مشکلات عقیدتی دارن و نمیتونن در کشور خودشون بمونن و ...(همونطور که اشاره شد منظور فقط ایران نیست این لیست کلی هست برای همه)
۴ . کسانی که سرمایه دار و کارآفرین هستن و در کشور خودشون در کارهای اقتصادی موفق هستن
۵ . کسانی که زندگی سختی دارن و چیزی ندارن که از دست بدن منظورم اموال و دارایی و همسر و فرزند و ... هست که با تغییر جغرافیا میتونن به آرامش نسبی برسن حداقل
ارسالها: 281
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
15
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-12-19 ساعت 02:09)rimaya نوشته: ببینید من باید یک مسأله خیلی مهم رو برای شما بگم اینجا اون هم اینه که مثل انگشتای دست که با هم فرق دارن آدم ها و شرایط و روحیاتشون هم با هم فرق دارن .
از این مهم که بگذریم باید گفت شما ۲۵ سال سن دارید و متأهل هستید خب شما اگر متأهل نبودید شاید فشار کمتری رو این اول کار متحمل میشدید (البته این هم صد در صد نمیتونه باشه ) و یکمی هم شرایط الان شما برای این که روزهای اول مهاجرت رو میگذرونید قابل درکه همه شاید همین افکار از ذهنشون بگذره
فرضن من خودم هم یک شغل معمولی دولتی داشتم سه سال پیش برای ادامه تحصیل وارد اروپا شدم بعد از اتمام تحصیل آمدم آمریکا من هم روزهای اول مهاجرتم خیلی به همین موضوعی که شما فکر میکنید فکر میکردم .
باید قبل از مهاجرت و یا روزهای اول مهاجرت سریع با هوش بالا برانداز کنید که چه چیزهایی از دست دادید و چه چیزهایی به دست آوردیدو میخواید به دست بیارید .
من تجربه یکی آشناهام رو برای شما میگم . یکی از آشناهای من برنده لاتاری شده بود و درست همین ۳ ماه پیش وارد آمریکا شد و اومد پیش من تا شروع کنه اما نتونست و برگشت ایران
شرایط این شخص اینجوری بود : ۴۲ سال سنش بود ، دیپلم نداشت و مدرک مربی گری رو جایگزین کرده بود و زبان هم هیچ چیز نمیدونست طوری که اگر من نبودم هیچکاری نمیتونست بکنه و عملن فلج بود تازه تو لس آنجلسی که پر از ایرانیه و حتا ادارات دولتیش هم کارمند ایرانی داره نتونست کارش رو پیش ببره
خب این فرد تو ایران برای خودش بساز بفروش بود و سریع برگشت سر زندگیش تو ایران .
این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت .
پیرو نوشته قبلیم باز میگم هرکسی خودش رو بهتر میشناسه که آیا درس خون هست علاقه داره به تحصیل ؟
سن و سالش بهش اجازه مهاجرت رو میدن ؟ هرچقدر سن شما بیشتر باشه همون قدر مهاجرت سخت تر میشه
هدفش چی هست اصلن از مهاجرت ؟ شرایط فامیلی و دوستیش در ایران چه جوری هست فرضن دور و برش همیشه شلوغه ؟ (این خیلی مسأله ساده ایه ولی خیلی خیلی مهمه خودتون بهش فکر کنید شمایی که همیشه دورتون شلوغ بوده یک آن دور و برتون خالی میشه ، خطر غربت زدگی و هوم سیک خیلی برای اینجور افراد که این سبک زندگی رو داشتن هست مخصوصن برای ما ایرانی ها که فوق العاده احساساتی هستیم )
من میشنوم که در جواب سؤالم بهم میگن هدفمون زندگی راحت و بهتر هست از مهاجرت بعد من سؤال میکنم و میبینم همون زندگیی که دنبالش میگردن رو همین الان تو ایران دارن و متوجه نیستن .
یک مسأله مهم دیگه هم که هست من فکر میکنم چند سالی هست که مهاجرت کردن به یک چشم و هم چشمی ویک داشته بدل شده طرف حاضره بره موسکو و مجارستان و حتا بلغارستان زندگی کنه اما مهاجرت کنه و از این مسابقه جا نمونه، دیگه آمریکا که جای خودش رو داره
من اینجا کسانی که در سرار دنیا و تمامی کشورها نه فقط ایران مهاجرت براشون دردی رو دوا میکنه به طور کلی نام میبرم شما خودتون اگر تونستید به این لیست اضافه کنید و یا از لیست انتقاد کنید.
۱ . کسانی که برای علم مهاجرت میکنن
۲ . کسانی که برای رشته اونها چه علمی فنی و ورزشی شغل مناسبی در وطنشون وجوود نداره
۳ . کسانی که مشکلات عقیدتی دارن و نمیتونن در کشور خودشون بمونن و ...(همونطور که اشاره شد منظور فقط ایران نیست این لیست کلی هست برای همه)
۴ . کسانی که سرمایه دار و کارآفرین هستن و در کشور خودشون در کارهای اقتصادی موفق هستن
۵ . کسانی که زندگی سختی دارن و چیزی ندارن که از دست بدن منظورم اموال و دارایی و همسر و فرزند و ... هست که با تغییر جغرافیا میتونن به آرامش نسبی برسن حداقل
کاملا درسته . موافقم . روی حرف منم به دوستانی بود که داشتن می پرسیدن چه خبره توی نیویورک در باره موقعیت ها می خوان بدونن و ... . البته فکر کنم روی صحبتم به خودمم بود یه طورایی . خلاصه امیدوارم حرفایی که زدیم به درد بقیه هم بخوره .
فقط یک نکته ای برای من هست گفتید ما ایرانیا احساسی هستیم و غربت هم که مشخصا کلی دلتگی رو برامون میاره ، اینه که من و همسرم بعد از قبولی ازدواج کردیم و یکی از نکات مثبتی که الان داره برای من اینکه که نمی تونم تصور کنم می خواستم تنها شروع کنم . شاید همه جوانب رو بسنجیم بگیم که یه فرد مجرد خیلی راحت تره اما توی موقعیت که باشیم اینو یه پوئن حساب می کنیم و الان شکر می کنم که به هر جفتمون ویزا دادن تا مثل خیلی خانواده ها جدا از هم نیایم .
2013EU21XX
ورود 22 نوامبر 2013
نیویورک
ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
3 تشکر در 1 ارسال
(2013-12-19 ساعت 02:09)rimaya نوشته: ... این حالت در اروپا هم بود طرف سنش از درس خوندن گذشته بود ۳۰ سال رو رد کرده بود و گپ تحصیلی داشت با آشنا و پارتی پذیرش و ویزا گرفته بود و اومده تا به یک زبان دیگه درس بخونه مسلمن اون هم ناموفق بود و بعد از کلی هزینه برگشت ....
با حرفهای شما موافقم.
فقط اینو بگم که درس خوندن در سنین بالا سخته اما غیر ممکن نیست. من هم شخصی را می شناسم که دو سال پیش با 41 یا 42 سال سن رفت سوئد برای تحصیل و الآن خیلی هم موفقه.
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 1,050
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2013
رتبه:
84
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
کسی میدونه کجا ها حمل سلاح مجاز و کجاها ممنوعه ؟ یا سایتی داره بشه فهمید. ؟!
من شنیدم همه جا حمل اسلحه مجاز نیست !
ارسالها: 12
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام به دستای گلم.
بابا اینقدر ما رو از سنمون نترسونین! من تازه تو سن 45 سالگی با 2تا بچه دارم مییام امریکا. البته تخصص. تعمیر کولرگازی و دستگاههای سرد کننده است.مدرک تحصیلی خاصی هم ندارم اما تا دلتون بخاد امید دارم! شما اینقدر مثالهای ناامید کننده میزنین که من میترسم.....
به امید شادکامی برای همه دوستان مهاجرسرا
خدای بزرگ و مهربون، به خاطر همه لطف و محبتت ازت ممنونم.