ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
2009-10-04 ساعت 10:37
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-01-28 ساعت 11:27 توسط frozen mind.)
الان شب شنبه است و پس از گذراندن یک روز تعطیل پرماجرا نشسته ام تا برایتان مطلب بنویسم. امروز که برای ماهیگیری به اقیانوس رفته بودم موقع برگشتن موتور قایقم خراب شد. خوشبختانه یک موتور کوچک زاپاس داشتم ولی مسیری را که میبایست نیم ساعته برمیگشتم چهار ساعت و نیم طول کشید. این موتور قایق من ماجرا داره چون من اصولا این قایق رو بصورت خراب و خیلی ارزون خریدم بخاطر اینکه واشر سر سیلندرش سوخته بود. وقتی بردمش پیش مکانیک گفت که فقط 3000 دلار دستمزد میگیره که موتور را باز کند و ببندد. من هم که کل قایق به اون بزرگی رو 2500 دلار خریده بودم بیخیال شدم و تصمیم گرفتم خودم درستش کنم. یه چیزهایی از موتور میدونستم و یه چیزهایی هم از روی یوتیوب یاد گرفتم و در عرض دو هفته فقط با 50 دلار درستش کردم. ولی نمیدونم کجاش یه ایراد برقی داره که دلکوی برقیش رو میسوزونه. خلاصه این چندمین باریه که وسط اقیانوس گیر میکنم و دیگه برام عادی شده. جایی که من زندگی میکنم تمام خانه ها در یک لگون یا دریاچه مصنوعی کوچک است و همه خانه ها اسکله اختصاصی دارند. این دریاچه با یک رودخانه خیلی کوچک به اقیانوس وصل میشه و با یک گیت لاک که یه چیزی مثل آسانسور قایقه میتونید از دریاچه وارد رودخانه و سپس وارد اقیانوس بشید. اینجا جزر و مدهای خیلی زیادی وجود داره و خود من دو بار توی گل گیر کردم که یک بارش مجبور شدم توی کابین قایقم بخوابم و صبر کنم تا آب دوباره بیاد بالا. خلاصه دردسرهای امریکا هم کم نیست. من که تا قبل از اومدنم به امریکا اصلا نمیدونستم این چیزها خوردنیه یا پوشیدنی. دیشب هم تازه ساعت دوازده و نیم بود و بعد از دیدن یه فیلم سینمایی تازه میخواستم بخوابم که همخونه ام زنگ زد و گفت من و دوستام توی بار کلاب هستیم و من مستم نمیتونم رانندگی کنم. خلاصه چون شب تعطیل بود رفتم که برسونموش خونه که چشمتون روز بد نبینه. مگه میشد این دخترها رو جمع و جورشون کرد. یکیشون رو میاوردم توی ماشین اون یکی دوباره میرفت توی کلاب. دو تا پلیس اونجا ایستاده بودند و از کارهای من مرده بودند از خنده. این سفیدها وقتی مست میکنند واقعا غیر قابل کنترل میشوند. وقتی برگشتم خونه ساعت چهار و نیم صبح بود. ولی با اینحال ساعت هشت صبح پاشدم و رفتم ماهیگیری که بقیه ماجرا را هم میدانید.
حالا بگذریم. موضوع اصلی که میخواهم برایتان بگویم گلاب برویتان روم به دیوار مسئله دستشویی رفتن در امریکا است. اگر نمیخواهید به امریکا بیایید و یا علاقه ای به دانستن ندارید و یا اینکه در حال خوردن غذا هستید خواندن ادامه این متن را بهتان توصیه نمیکنم.
ایرانیها و یا کلا مردمان خاور میانه که به امریکا میایند روشهای مختلفی برای برخورد با این معضل ابداع کرده اند. اول از همه بگویم که شما قادر نیستید در امریکا با خودتان آفتابه حمل کنید مخصوصا وقتی که به سر کار میروید مجبورید خود را با آنها انطباق دهید. البته در خانه میتوانید بجای آفتابه از آبپاش استفاده کنید ولی باید با قیچی آن را برای مصرف مورد نظر تنظیم کنید. حالا فرض میکنیم شما به یک شرکت امریکایی میروید و مجبورید از صبح تا ساعت پنج در آنجا باشید. و در این حین هم گلاب بروتون ممکن است تنگتان بگیرد و طاقت صبر کردن هم نداشته باشید. شما برای اجابت مزاج میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید.
1- دستمال مرطوب. در اینجا دستمالهای مرطوبی هست که البته مصارف دیگری دارد ولی بعضیعا برای این مصرف از آن استفاده میکنند. ابتدا باید محل مورد نظر را با دستمال توالت پاک کرده و سپس با دستمال مرطوب محل مورد نظر را شستشو داده و سپس دوباره بادستمال توالت آنرا خشک کنید.
2- روش دوم که بسیار معمول تر و مقرون به صرفه تر است این است که بجای دستمال مرطوب دستمال توالت را چند لایه کنید و سپس آن را خیس نموده و دستورالعمل مربوط به دستمال مرطوب را ادامه دهید.
3- روش سوم روش خشک است که امریکاییها از آن استفاده میکنند و فقط با دستمال محل مورد نظر را پاک میکنند ولی در عوض هر روز دوش میگیرند.
در روزهای اول بخاطر مبتدی بودن ممکن است نصف رول دستمال توالت را برای هر وعده مصرف نمایید ولی به مرور زمان و ایجاد مهارت شما میتوانید تنها با چند تکه دستمال این کار را انجام دهید.
اگر سوالی در این مورد دارید خوشحال میشوم تا توضیحات بیشتری بدهم.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 260
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
30
تشکر: 0
11 تشکر در 3 ارسال
rs232 عزيز
وقتي از تعطيلات آخرهفته ات تعريف مي كني خيلي بي صبر اومدن مي شم من عاشق تعطيلات آخر هفته - ماهيگيري - شكار - پيك نيك هستم بخاطرش دستمال كه سحله با خودم يه مشت سنگ مي برم .
ارسالها: 158
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
26
تشکر: 0
4 تشکر در 0 ارسال
با سپاس از rs232 عزیز برای مطرح کردن این موضوع حیاتی!
این لینک ها رو من قبلاً از فوروم applyabroad برداشته بودم ولی الان لینک تاپیکشو پیدا نکردم. مربوط به یه جور شلنگ و شیره که تو مسیر شلنگ آب توالت فرنگی نصب می شه و برای خونه لازمه. فکر نمی کنم بشه اینا رو از ایران برد چون احتمالاً قطر لوله ها اونور اینچیه و ممکنه دنده های پیچاشون هم متفاوت باشه بنابراین به درد تازه واردین خواهد خورد:
http://www.amazon.com/Mini-Shower-Bidet-...04&sr=8-12
http://www.sanicare.com/category_s/3.htm
اینم طرز نصب دومیه:
http://www.sanicare.com/Articles.asp?ID=134
شماره کیس: **342
تاریخ دریافت نامه قبولی:خرداد 87 (ژوئن 2008)
کنسولگری: آنکارا
تاریخ کارنت شدن کیس: ژوئیه 2009
تاریخ دریافت نامه دوم: 13 تیر، 2 ژوئن
تاریخ مصاحبه: 18 تیر، 9 ژوئیه
تاریخ دریافت کلیرنس: 1 سپتامبر (بعد از 51 روز)
ارسالها: 177
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
16
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
آقا دستت درد نکنه .بالاخره یکی پیدا شد در مورد حیاتی ترین بحث بشر یعنی بحث شیرین توالت رفتن یه توضیحی بده!
با عرض معذرت این بحث رو یک مقدار بازش کنید! شفاف سازی کنید!آخه ما اینجا یک سری عادت هایی داریم که ترک کردنش بعضی مواقع سخته!
چند نوع توالت دارند این ملت ؟ روش های استفاده ؟
شماره کیس:2010AS00007xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:یادم نیست!
کنسولگری:Abu Dhabi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE-12- 2009
تاریخ کارنت شدن کیس: 2009 Sep
تاریخ مصاحبه: Feb 2010
تاریخ دریافت نامه دوم:دو هفته بعداز مصاحبه
تاریخ دریافت کلیرنس: 23 Sep -بیش از ۷ ماه!
تاریخ دریافت ویزا : ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۰
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
2009-10-05 ساعت 22:56
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-10-06 ساعت 06:53 توسط rs232.)
دیشب جاتون خالی یک عدس کشمش پلو برای خودم درست کردم که محشر بود. اینجا زیاد عدس را نمیشناسند ولی در فروشگاهها میتوانید لنتیل سوپ بخرید که در واقع همان عدسی خودمان است. کشمش هم پیدا میشود انواع و اقسامش هست ولی هیجوقت باهاش غذا نمیپزند. کشمش پلویی خودمان در واقع رد رزین است که باید در قسمت خشکبار دنبالش بگردید. برنج هم انواع و اقسام هست ولی برنج آسیایی نگیرید چون آنها معمولا برنج را شفته میخورند و لعابش خیلی زیاد است که ما دوست نداریم. یک نوع برنج هندی توی گونی هست که واقعا محشره و هرطوری که بپزید خوب از آب در میاد. البته ببخشید این مسئله سنخیتی با موضوع تاپیک نداره.
تهرانی پور جان مرسی از لینکی که فرستادی. راستش من نمیدونستم که میشه آن لاین هم این وسیله را گرفت و به احتمال زیاد یکی برای خودم سفارش میدهم. چون هم بیده است و هم برای تمیز کردن کاسه توالت خیلی بدرد میخورد. البته حتما باید تیمم با دستمال را هم یاد بگیرید چون استفاده از آن در امریکا اجتناب ناپذیر است.
معماری جان امیدوارم قسمت باشه تشریف بیارید از همه مزایای اینجا استفاده کنید. راستش اگر آدم بخواهد در کنج خانه بشیند دیگر تهران و بندر عباس و سنفرانسیسکو چه فرقی میکند؟ بنابراین باید از همه امکاناتی که فراهم میشود استفاده کرد.
هوملس جان راستش اینجا برای آقایان دو نوع دستشویی وجود دارد. یکی کاسه های دیواری که در مراکز عمومی نصب میشود و بصورت ایستاده از آن بابت سیالات استفاده میکنند و معمولا اطراف آن خیلی هم تمیز نیست. دیگری هم همون توالت فرنگی خودمونه که معرف حضورتون هست. البته اگر مخصوصا در اوایل برای استفاده از کاسه های فرنگی مشکل دارید میتوانید به روش سنتی هم از آن استفاده کنید ولی باید حتما چند نکته زیر را رعایت کنید.
الف) حتما باید کفش خود را در بیاورید و یا از روکشهایی که مخصوص کاسه های فرنگی است استفاده کنید تا آن را کثیف نکنید چون نفر بعدی میخواهد روی آن بنشیند.
ب) در مراکز عمومی درهای آن با زمین حدود نیم متر فاصله دارد و شما با دیدن پای فردی که نشسته است میتوانید بفهمید که آن کابین اشغال است و به کابین دیگری مراجعه میکنید. اگر بصورت سنتی در کابین بنشینید افراد دیگر با ندیدن پای شما گمان میکنند که کابین خالی است و بزور هم که شده میخواهند وارد شوند. بنابراین باید مواظب این قضیه باشید.
ج) کاسه های فرنگی طوری طراحی شده اند که فشار را بطور مساوی تحمل کنند. اگر شما بخواهید بطور سنتی از آن استفاده کنید وقتی یک پای خود را روی آن قرار میدهید تا پای دیگر خود را بالا بیاورید فشار بیش از حد به یک طرف وارد شده و باعث شکستن و یا از بیخ کنده شدن کاسه میشود. برای اینکه از شکستن آن ممانعت کنید باید پشت به کاسه بایستید و پای خود را دوبرایر عرض شانه باز کنید خم شوید و دو دست خود را روی دو طرف کاسه قرار داده و مانند عمل بارفیکس پای خود را بالا بکشید و به روش سنتی بنشینید. البته بعد از مدتی عضلات دست شما قوی میشود و این عمل را راحت تر انجام میدهید.
پ) اگر از کاسه فرنگی به روش سنتی استفاده میکنید باید بطور مدام آن را فلاش کنید چون سطح شما با آب فاصله زیادی دارد و بخاطر قوانین فیزیکی شاهد پرش آب تا فواصل زیاد خواهید بود و اگر آب را فلاش نکنید اطراف و بیرون کاسه و حتی بدن خود را آلوده خواهید کرد.
بهرحال این تمام چیزهایی است که من در این رابطه میدانم و امیدوارم بکارتان بیاید.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 1,064
موضوعها: 57
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
59
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
آقا دستت درد نکنه که این چیز ها رو می نویسید! اما خواهش می کنم دیگه بیش از این تو جزئیات نرید! (شوخی می کنم البته، شما هرچی دوست داری بنویس!)
ارسالها: 158
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
26
تشکر: 0
4 تشکر در 0 ارسال
برای تو کیف خانم ها هم این قمقمه های دوچرخه سواری موقع بیرون رفتن خوبه. لینک یکیش رو تو والمارت می ذارم:
http://www.walmart.com/catalog/product.d...ductDetail
بعضیهاش یه شلنگ کوتاه هم سرشون دارن که شاید اونا بهتر باشن.
شماره کیس: **342
تاریخ دریافت نامه قبولی:خرداد 87 (ژوئن 2008)
کنسولگری: آنکارا
تاریخ کارنت شدن کیس: ژوئیه 2009
تاریخ دریافت نامه دوم: 13 تیر، 2 ژوئن
تاریخ مصاحبه: 18 تیر، 9 ژوئیه
تاریخ دریافت کلیرنس: 1 سپتامبر (بعد از 51 روز)
ارسالها: 127
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2008
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
rs232 و tehranipoor عزیز
تشکر اولا بخاطر باز کردن چنین مبحثی و دوما بخاطر کمک کردنتون
ارسالها: 407
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
39
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
وای که چه قدر خندیدم. خیلی باحال بود. امروز این قدر نخندیده بودم.
دستت درد نکنه بابت توضیحات. تعریف کردنت از 83 تا جوک هم با مزه تره.
مرسی.
ارسالها: 741
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
62
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2009-10-21 ساعت 16:34
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-10-22 ساعت 00:49 توسط kavoshgarnet.)
با اینکه مطلب خیلی جدی بود، کلی خندیدم و با اینکه مطالب ذاتا خنده دار بود به صورت جدی روش فکر کردم. راستی اصطلاحات عامیانه، فانتزی، مودبانه و عمومی قضیه در آمریکا را هم بنویس. مثلا بعضی ها اینجا بهش می گن اتاق فکر یا زورخانه و ...
ارسالها: 286
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Apr 2009
رتبه:
50
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
سلام عزیز دل برادر؛
واقعا ً شما باید نویسنده میشدید و امیدوارم از نوشتن سفرنامه و یا زندگی نامه ات غفلت نکنی که یکی از بهترین و دقیقترین های ادبی را از دست خواهیم داد. امــّا نه اینکه فکر کنی اغراق میکنم؛ بلکه من رشته ی تخصصی ام ادبیات فارسی است و از این همه نازک بینی و دقت شما شگفت زده شده ام؛ جالب است بدانی که بااینکه خود من آمریکازندگی میکنم؛ بعضی نکات مورد اشاره ی شما در نوشته هایتان ؛را،تازه متوجه شده ام.
امیدوارم که روزی همه ی نوشته هایتان را بصورت مدون و انشاالله چاپ شده ؛ بخوانم. دستنوشته ی «دیتینگ» را بسیار پسندیدم. موفق باشید ارادتمند حمید ایالت میزوری
ارسالها: 122
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Sep 2008
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
vowwwwwww!!!!!!!!!!!!!!
لاتاری 2008
شماره پرونده: ***14
مصاحبه: روزهای پایانی ماه آگوست
دریافت ویزا: 13 روز بعد از مصاحبه