(2012-04-20 ساعت 00:54)zaherbin نوشته: یامی جان تمام تجربیات 17 سال پیش فراموش کن آمریکا براش مهم نیست چند سال سابقه کار داری اینجا فقط باید خودت نشون بدی یا حداقل طبقه بندی شده پیش بری...
ظاهربین جان! خیلی ممنون از بابت این پست کامل و بسیطت. یعنی حال کردم هااا. بالاخره نمردم و یکی جواب سوالم رو عین خودم مفصل داد. دست مریزاد! کارت درسته.
والا عرض کنم به خدمتت که الان دو سه سالی میشه که دیگه از عشق کامپیوتر افتادم. یعنی عشق کار تخصصی کامپیوتر و صرفا در حد استفاده خودم مطالعه میکنم در موردش. 34 سالمه! فکر میکنم که دیگه برای همپای این تکنولوژی شدم کمی پیر شدم! حالا کاری مثل همین U-verse Tech باشه بحث دیگه ای هست. خودشون آموزش میدن و دانسته های قبلی من هم مازاد بر اون کمکم میکنه ولی اینکه برم وقت و هزینه بذارم که مدرک شبکه بگیرم و این برام کی پول بشه.... نه برام مقدور نیست. فکر کنم مجردی؟ تاهل هم مشکلات خودش رو داره. مهمترینش اینه که مثل مجردها 24 ساعت در روز وقت نداری!
همین کار دیسپچر که میگی شما من خودم عشق اینجور کارهای فرودگاهی بودم. ایران که بودم شهر ما این دوره ها نبود و برام مقدور نبود برم تهران. اینجا هم که باز توی شهرهای نزدیک ما نیست. هزینه بالای 5000 دولاری دوره و بعد اینترنشیپ و هزینه بیش از دو ماه زندگی در شهر دیگه, فعلا از توانم خارجه. فرودگاه وست پالم چندین شرکت هواپیمایی داره. به سایتهاشون سر زدم دیدم دیسپچر استخدام دارن. خلبان و حتی نظافت کار هواپیما هم میخواستن. گفتم بذار برای کار نظافت هواپیما تقاضا بدم ببینم چی جواب میدن؟ از بابت مسائل امنیتی منظورمه. زنگ هم میزدن میگفتم که شرمنده یک کار دیگه پیدا کردم. صرفا قصدم یک تست زدن این فیلد شغلی بود. رزومه ای مناسب اون تهیه کردم و حتی قید کردم که کلیرنس TWIC هم از وزارت راه و ترابری آمریکا دارم. نتیجه میدونین چی شد؟ زنگ نزدن!! با توجه به کیفیت رزومه ای که فرستاده بودم تنها علتی که میتونه دلیل ردش باشه فقط و فقط بحث امنیت پرواز هست. با این شرایط چطور دل آدم گرم بشه بره اون همه پول برای دوره ای خرج کنه که مشخصه با این وضعیت استخدام هم نخواهد شد؟ البته خداییش کسایی که قصدشون برگشتن به ایرانه بهترین کاری همینه که این دوره رو بگذرونن. با توجه به استاندار جهانیش ایران بعید میدونم بیکار بمونن.
مشکل بعدی من اینه که بد جایی گیر کردم! فلوریدا مخصوصا این قسمتش یک منطقه به شدت توریستی هست و از بیزنس های غیر ریتیل و غیر پزشکی و غیر توریستی به اون صورت خبری نیست. سر کارهای پشتیبانی همین بیزنس ها (مثلا کارهای خدماتی و کامپیوتری و تعمیر نگهداریشون) چنان سر و کله ای میشکنن که بیا و ببین چون مردم نمیخوان در خود اون بیزنس ها کار کنن البته بجز خدمات پزشکی که خیلی خوبه. اصلا باور کن یک بیزنس بزرگ کارخانه و تولید من اینجا ندیدم. همش هتل و بیمارستان و فروشگاه هست. همین! برای بیش از بیست شرکت استوریج و انبار ایمیل فرستادم, کار منیجری. رزومه و کاورلتری کاملا مناسب مرتبط و با سابقه کار. نتیجه؟ هیچی حتی یکی هم جواب نداد! چرا؟ بعدا فهمیدم که بخاطر همین موقعیت شغلی این منطقه مردم برای این شغلهای سر کله میشکنن و به ندرت ممکنه کسی همچین شغلی رو ول کنه و جا خالی بشه! کلا فلوریدایی ها هم آدمهایی گرم و خوبی نیستن. من الان یک ساله اینجام یک نفر دوست نتونستم پیدا کنم. اونقدر که نژادهای مختلف از سوئدی و فنلاندی و مکزیکی و فرانسوی و کانادایی و هندی و چینی قاطی هم شده اینجا, همه سرشون به لاک خودشونه. سر کار حتی سلام علیک کردن گرم و صمیمی همچین مرسوم نیست. کلا ضد حال محیط کار.
بخاطر محل اسکان رایگان و کار مناسب همسرم هم امکان نقل مکان نداریم. یک مدلی فعلا اینجا گیر کردیم, شدید!
از سایتهای کار دولتی هم نگو که دلم خونه. فقط برای کار انتری لول کتابداری بیش از بیست بار اقدام کردم. یک بار هم مصاحبه دعوت نکردن. یعنی چنان سر و کله ای سر این مشاغل اینجا میشکنن که نوبت به ماها نمیرسه.
حالا زیاد آه و ناله نکنم. بذار سوالام رو بپرسم اگه لطف کنی و جواب بدی.
این جریان نامه نوشتن به شورای شهر بوستون چی بود؟ چه رو به کی نوشتی و چی خواستی؟ مگه اینجا هم مثل ایران از این برنامه ها مده؟
جریان کار در آلاسکا چی هست؟ من با این اوضاع عین خیالم نیست که وسط شهر باشم یا بیابون! چون بی پول شما بهشت هم باشی بهت خوش نمیگذره. البته هزینه نقل مکان به آلاسکا هم خودش ماجراییه.
در پایان اجازه بده یک بار دیگه از تمام ایده های نابی که دادی دوباره تشکر کنم. حرف نداری!