(2010-05-14 ساعت 20:26)azin نوشته: سلام، بچه ها من به صف کلیرنسی ها پیوستم! همین الان رسیدم خونه! تو سفرنامه مفصل توضیح میدم! ممنون از همه دعاها و انرژی های مثبتتون! تبریک به رزای عزیز و تشکر از همسفری خوبش!
آذین عزیز واقعاً خیلی خوشحالم که ویزاتو گرفتی . تبریکککککککککککک
منظور آذين اين بود هنوز ويزاشو نگرفت البته آرزو ميكنم زودتر كليرش بياد
منتظر سفرنامه ات هستيم
خوب همین که به مرحله کلیرنس برسی خیلی خوبه مخصوصاً اینکه ایشون تو اطلاعات ثبت نامی هم اشکالاتی داشتند .
مهاجرت و زندگی در غربت برای انسان ، مانند فردی است که در جاده های وطن خود رانندگی می کرده و حال او را به اقیانوس انداخته اند ! باید اتومبیل خود را تبدیل به قایق کند تا نجات یابد...
دلیل تاخیر در گرفتن پاس!! : مدرک اسپانسر w2 همرام بود.از اونجایی که فرم 1040 شخصیه و زیادم هست(28 صفحه بود ماله من) اسپانسرم نفرستاده بود و قرار شد اگه ازم خواستن اونو بفرسته. که سفارت خواست و منم با اسپانسرم تماس گرفتم و اونم فرستاد.
و ساعت 1/30 دوباره رفتم سفارت با اون 28 صفحه! تحویل دادم و پاسموووووو گرفتن مرسی دوستای خوبم از انرژی های مثبتی که واسم فرستادیییییییییییید )))))))))))))))))))))
Congratulation, I wish U all the best
شماره کیس: 2010AS00023xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:june 2009
کنسولگری:آنكارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:july 2009
تاریخ کارنت شدن کیس:july 2010
تاریخ دریافت نامه دوم:july 2010
تاریخ مصاحبه:August 11 و August 12
تاریخ دریافت ویزا: روز مصاحبه
جمع تقریبی هزینه ها:با گردش دو هفته ای و خرید،
دو نفر 10000$
سلام به دوستان. برای یکی از آشنایان امروز نامه دوم به دستشون رسیده و 11 خرداد آنکارا مصاحبه درن.(16 روز دیگه)
مدارک آماده هست جز بلیط و هتل و نامه از اسپانسر
نمی دونم آیا این مدت کم کافی هست یا خیر
لطفا راهنمایی کنید
(2010-05-15 ساعت 13:59)farnoush1689 نوشته: سلام به دوستان. برای یکی از آشنایان امروز نامه دوم به دستشون رسیده و 11 خرداد آنکارا مصاحبه درن.(16 روز دیگه)
مدارک آماده هست جز بلیط و هتل و نامه از اسپانسر
نمی دونم آیا این مدت کم کافی هست یا خیر
لطفا راهنمایی کنید
اگر مدارک ترجمه شده، و اون روز بلیت هواپیما هم هست به نظره من کافیه.
شماره کیس: 2010AS87XX
تاریخ دریافت نامه قبولی: می ۲۰۰۹
کنسولگری: تغییر از آنکارا به ابوظبی
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: ۵ جون ۲۰۰۹
تاریخ کارنت شدن کیس:دسامبر ۲۰۰۹
تاریخ دریافت نامه دوم:تا الان هم دریافت نکردم
تاریخ مصاحبه: ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰
تاریخ دریافت کلیرنس: بعد از ۶۴ روز
تاریخ دریافت ویزا :۲۸ مارچ ۲۰۱۰
(2010-05-15 ساعت 13:59)farnoush1689 نوشته: سلام به دوستان. برای یکی از آشنایان امروز نامه دوم به دستشون رسیده و 11 خرداد آنکارا مصاحبه درن.(16 روز دیگه)
مدارک آماده هست جز بلیط و هتل و نامه از اسپانسر
نمی دونم آیا این مدت کم کافی هست یا خیر
لطفا راهنمایی کنید
بله مي تونه بايد همين امروز مداركشو اماده كنه تا فردا يا پس فردا بفرسته
نامه دوم بايد حداقل 15 روز زودتر به دستشون برسه بايد يكمي زودتر به كاراش سرو سامون بده
تاريخ مصاحبه منم همون حول وحوشه
شماره کیس:2010AS000165xx
تاریخ دریافت نامه قبولی:-2009-4-Aug
کنسولگری:Ankara
تاریخ کارنت شدن :may
تاریخ مصاحبه: 17 june
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
رزا جان با يك دنيا تبريك و آروزي موفقيت منتظر سفرنامه شما هستيم .
شماره كيس :2010AS23400
كنسولگري :آنكارا
تاريخ كارنت شدن كيس: =VISA BULLETIN FOR JUNE 2010
يا همان روز خوب چهارشنبه 22/2/89
تاريخ مصاحبه: اواسط جولاي
دريافت كليرنس: 23 آگوست يعني 1 شهريور كلير شدم .كلير شدم خدايا خودت از ما بپذير
vısa:27 augest2010
جمع هزينه ها با بليط رفت و برگشت به آمريكا :5 هزار دلار
2010-05-16 ساعت 11:29 (آخرین تغییر در ارسال: 2010-05-16 ساعت 11:32 توسط azin.)
سلام به همه دوستای گلم در مهاجرسرا، وقتشه که منم دینم رو به این انجمن ادا کنم و از همه بچه هایی که در این مدت با توضیحات خوبشون و امید دادنشون کمکم کردن، از صمیم قلب تشکر کنم! من سعی می کنم نکات مهمی رو که به نظرم میاد بنویسم تا مطالبم خیلی تکراری نشه، هر چند چون روند این پروسه برای همه یکیه، اکثر مطالب در سفرنامه ها تکراری میشه!
من با مادرم سفر کردم، چون قبلاً چند بار رفته بودم ترکیه و به محیط آنکارا آشنایی نسبی داشتم، اینه که خیلی در آنکارا اذیت نشدم! خصوصاً اینکه زبون ترکی استانبولی رو تقریباً اشنایی دارم و به راحتی می تونستم از عهده کارهام بر بیام! فلذا این قسمت سفرم یه خورده با بقیه فرق فوکوله!!! منظورم پرواز و هتل و ترانسفره! من از تبریز رفتم، پروازهای داخلی ترکیه Pegasus که از وان انجام میشه قیمت فوق العاده مناسبی دارن، وان به استانبول و بعد از اونجا به آنکارا، هتل هم در 200 متری میدون کیزیلای، میدون کیزیلای در ترکیه، موقعیتش تقریباً شبیه میدون ونک خودمونه یا میدون ولیعصر! این که میگم به لحاظ موقعیت جغرافیایی در شهرنیست، به لحاظ نزدیک بودن و در دسترس بودن همه چیز از جمله فروشگاهها و رستورانهای مناسبه! تا دم در سفارت هم با تاکسی که 10 دقیقه بیشتر نیست، با اتوبوس تقریباً 15 دقیقه! (10 دقیقه در اتوبوس+ 5 دقیقه پیاده روی) اونایی که تا حالا انکارا نرفتن، شاید بد نباشه با تور برن و هتل نزدیک سفارت بگیرن، (هر چند به غیر از هتل رکسوس، بقیه تقریباً مسافتی دارن تا هتل، آخه من از سفرنامه ها اینطور برداشت کرده بودم که هتل ددمان یا رویال تو خیابون سفارت هستند، در حالی که اینطور نیست! یک 10 دقیقه ایی پیاده روی دارن ! )
پس از روز مدیکال می نویسم:
دوشنبه 9:45 صبح وقت مدیکال داشتم، 9:10 رسیدم مطب، دیدم الی ماشاءالله غلغله ست! نمیدونم همیشه همینطور بوده یا روز ما خیلی شلوغ بود! خیالتون رو راحت کنم منشی های دکتر جز طبقه اولی ها، انگلیسیشون اصلاً خوب نیست! یه خورده کار میبره... اول میرین طبقه اول، پاسپورت رو میدین، اسمتون رو می نویسه، بعد می فرسته طبقه سوم یا پنجم،(معمولاً پنجم، اگه سرشون خیلی شلوغ باشه طبقه سوم هم همین کارا رو انجام میدن.) اونجا پاسپورت رو با یک قطعه عکس و کیس نامبرتون میگیرن و شما باید منتظر باشین تا Register بشین و صداتون کنن برای پرداخت پول! بعد هم ازمایش خون و عکس قفسه سینه! روز مدیکال ما (من ورزا) خیلی حاشیه داشت که از حوصله جمع خارجه! حالا شاید رزا جون تو سفرنامه اش نوشت! بعد که عکس قفسه سینه رو گرفتین، دوباره میرین طبقه اول برای گرفتن وقت معاینه دکتر! اینجا هزینه تون میشه 47.5$!
نکته 1:
حواستون باشه ترجیحاً پول رو به دلار بدین، من هم لیره همراهم بود و هم دلار، منشی گفت: ترجیحاً لیره بدین که شد 75 لیره، بعد تو هتل حساب کردم، دیدم به قیمت روز من دادم 51000 تومن، در حالی که به دلار می شد حدود 48500 تومن! ( حالا نگین طرف چقدر خسیسه ها! چون وجدانی به خودم قول دادم بابت همه دینی که به مهاجراسرا دارم، همه ریزه کاریها رو بنویسم، نوشتم، والله تفاوتش یه کم خنده داره!!)
نکته 2:
دوستانی که گفتن وقت گرفتن اینترنتی لازم نیست، نکته کار اینجاست که تا این لحظه شما نیاز به نشون دادن پرینت ایمیل دکتر ندارین و کارهاتون بر اساس زودتر دادن پاستون به منشی دکتر انجام میشه، اما برای وقت معاینه دادن در بعد از ظهر، منشی پرینت ایمیل رو می خواد و ازتون میپرسه که وقت سفارتتون برای کیه؟ و آیا وقت اینترنتی از دکتر گرفتین یا نه؟ اگه گرفتین پرینت ایمیل رو می خواد! پس سعی کنین پیشتون باشه!
ظهر 4:20 وقت من بود، خانم دکتره معاینه ام کرد، وقتی داشت کارت واکسنم رو پر میکرد، گفت آبله مرغون گرفتی؟ گفتم: ببین جانم؛ من یک برادر بزرگتر دارم که چند سالی ازم بزرگتره، ماشاءالله همه انواع بیماریها رو زمان کودکستان و دبستان گرفته، به منم هدیه داده، به لطف ایشون من همه انواع بیماریها رو به صورت خفیف گرفتم! اونم خندید و گفت برو رو تخت معاینه، معاینه کرد و بعدم گفت باید یک واکسن، دیفتری و کزاز بهت بزنم!!!! (جل الخالق) آخه من 2 تا تو کارت واکسنم داشتم، یکی Booster بود، یکی هم 5 اپریل زده بودم! خلاصه دیگه حریفش نشدم و خیلی خونسرد گفتم: olsun، (یعنی باشه دیگه، بزن!)
اینجا هم هزینه شد 120$ ، بایت معاینه و یک واکسن! باز هم بر اساس وقت مصاحبه، منشی دکتر میگه، برو فردا ساعت 3 بیا، جواب رو بگیر! (البته، بنده به دلیل خرید کردنهای مادر جان، فرداش ساعت 6 به زور خودمو رسوند مطب و جواب رو گرفتم!) بقیه اون روز و فرداش به گشت و گذار و خرید گذاشت که بعداً در نکته خرید براتون توضیح میدم!
روز مصاحبه:
بنده تمام، سفرنامه های 2010 رو خونده بودم و اصلاً فکر نمی کردم، روز مصاحبه اینقدر شلوغ باشه! فکر کنین از 5 صبح با مادر جان خبردار بودیم و 100 بار جلوی آینه برو و بیا و ...(اینجاهاشو خانمها بهتر درک می کنن که چی میگم!!!) 7:55 دم در سفارت بودیم و ماشاءالله فکر کنم دروغ نباشه، بالای 50 نفر اونجا بودن، چه صفی بسته بودن ایرانی های محترم!!! وای یعنی مامور ترکه، دیوونه شده بود، هی می گفت تو رو خدا، 2 تا صف بشین، یکی دست راست، یکی دست چپ!!! جلوی در ورودی رو باز بذارین!!! مگه در کت این ملت محترم می رفت!!! همین جوری وایساده بودن بروبر ماموره رو نیگا می کردن، اومدم نقش مترجم بازی کنم و با زبان شیرین فارسی خواهش کردم، آقایون، خانمها لطفاً 2 صف مجزا و کنار نرده و دیوار بایستید، دیدم نخیر!!! هیچ افاقه ای نکرد، همه برگشتن، به حالت پوزخندی نگاه کردن و... دوباره همون وضعیت!!! بیچاره ماموره هی می گفت : الله، الله...چرا اخه اینا متوجه حرف من نمیشن؟!! هر کسی هم از در سفارت بیرون می اومد، از خود ترکها یا آمریکایی ها یک چیزی به ماموره می گفت، یک نگاه تمسخرآمیز به جمعیت می کرد و سرش رو تکون میداد و می رفت...والله چی بگم؟ "از ماست که بر ماست!" تو صف سمت چپ نفر جلویی من یک پسر جوونی بود، من تا رسیدم ازش پرسیدم، صف گرین کارتیا اینطرفه؟ گفت بلی! چند دقیقه بعد شک کردم، دوباره ازش پرسیدم: اونم دوباره بلی گفت و یک لبخند مسخره تحویل داد که "ای بابا چقدر باهوشی تو، چند دفعه بگم!!!" خلاصه منم وایسادم، پشت سرم هم یک زوج اومدن که اونا هم از من پرسیدن و وایسادن!
نکته 3:
من به دلیل استرس، یادم رفته بود که تو سفرنامه ها اغلب بچه ها گفته بودن، صف گرین کارتیا دست راسته، اونایی که نرفتن یادشون باشه، اغلب موارد صف گرین کارتیا صف کنار نرده هاست،(سمت راست در) نه دیوار سفارت!
علی ایحال، ما نیم ساعتی وایسادیم و بعد متوجه شدیم ای بابا این آقا پسر باهوش اشتباه به ما آدرس داده و ما باید سمت راست می ایستادیم! خلاصه با کمال شرمندگی دوباره رفتیم ته صف سمت راست و این شد که حدودای 9:15 وارد سفارت عزیز شدیم! (جالبم این بود که این آقا پسر جلویی ما از همون صف خودشو غالب کرد و رفت تو...آی من تو این موارد حرص می خورم، ولی صدام در نمی یاد!!!)
دوباره صف در حیاط کوچیکه، بعد هم وارد گیت بازرسی!
نکته 4:
خانمها دقت کنن، شلوارشون کمربند فلزی نداشته باشه، یا کفشاشون توش فلز نداشته باشه، مثلاً پاشنه های فلزی و ... کمربند شلوار من جلوش یک تکه فلز داشت، گیت بازرسی چنان جیغی زد که خودمم ترسیدم، ماموره گفت از کفشاته؟! گفتم، نه احتمالاً از کمربنده! و مجبور شدم، جلوی ملت کمربند شلوار رو باز کنم و با رنگ و روی زرد و سرخ دوباره از گیت کنترل رد بشم!!! حالا دوباره بستن کمربند، اونم از زیر کت، خیلی کار جالبی نیست! نفر بعدی منم که خانم همون زوجی بود که در بالا گفتم، مجبور شد کفشاشو در بیاره و با ناخنهای پدیکور کرده، پا برهنه از گیت رد بشه!
دوباره میاین تو یک حیاط خلوت کوچیک، بازم حواستون باشه، 2 تا صفه!!! صف اولی مال ویزاهای توریستیه، صف دومی که ته حیاطه، البته به فاصله کم، صف گرین کارتیاست! آخه بعضیا اشتباه می ایستادن و بعد که نوبتشون می شد، می فهمیدن که...وارد یک اتاق کوچیک که 2 تا در به داخل سالن سفارت داره، شدیم، خانمه با لهجه خیلی خوب فارسی، مدارک رو می خواست! اصل شناسنامه+ اصل کارت ملی+ اصل آخرین مدرک تحصیلی+ مدارک اسپانسر2 تا عکس، بدو ورود بهش گفتم ترجمه ها رو قبلاً فرستادم و اونم همینا رو گرفت و یک شماره برای مصاحبه فارسی داد!
نکته5 :
در همین اتاق خانمه، کنارش 2 تا WC ، هست، (گلاب به روتون البته!!!)اونایی که خیلی استرسی هستند، مثل همین رفیق پشت سری ما، می تونن ازش استفاده کنن! (آخه، من ماشاءالله دور و برم، پر آدمهای مسن بود که بچه هاشون براشون اقدام گرین کارت کرده بودن و یکی گوشش سنگین بود و یکی نمی دونم... اینه که یه خورده به ریزه کاریها واردتر شدم دیگه، SO SORRY!!!!)
وارد سالن سفارت که شدیم،(توصیفش رو همه ملت اینجا نوشتن: سالن پر صندلی در ردیفهای 2 تایی و پشت به باجه های مصاحبه و پرداخت پول و...)! روز من اینقدر شلوغ بود که جا برای نشستن نبود و نصف ملت سر پا بودن، بعد از نیم ساعتی از ورود به سالن، شماره ام افتاد و رفتم باجه 7، اونجا یک خانمه ترکه نسبتاً چاق نشسته بود و خیلی خوش برخورد گفت Hello، بنده از استرس ناگهانی(خدائیش تا اینجاش آروم بودم)، فرمودم: سلام!!! اونم خندید و گفت سلام!!! (حالا، احتمالاً ته دلش گفته، IQ، نمیتونه یه Hello بگه، می خواد بره U.S. )، اونجا انگشت نگاری شد و در پایان گفت مرسی، گفتم Thank you!!!!( لطفاً نخندین، سر خودتون میاد، میبینین ادم چه حالی داره، خصوصا من که یک اشتباه فاحش در تاریخ تولدم داشتم و در فرمهای اینترنتی به جای September زده بودم November و...)، و اومدم دوباره نشستم، کلی خودم رو آروم کردم که خجالت بکش و این حرفها...(خدا وکیلی من نه سر کنکور لیسانس، نه ارشد، نه در هیچ مصاحبه کاری و ...نه حتی قبل ورود به سالن سفارت چنین استرسی نداشتم که اونجا بهم وارد شده بود!!!) مضطرب نشین، فقط خودتون، به خودتون دلداری بدین که نشد هم، آخر دنیا که نیست... نیم ساعت بعد از انگشت نگاری، دوباره شماره ام افتاد برای پرداخت پول! اینجا دیگه خیلی relax بودم و پول دادم و کلی هم با دختره خوش و بش کردم به ترکی استانبولی! بعد ازش پرسیدم، میشه با این افسره مصاحبه کننده ترکی استانبولی، مصاحبه کرد؟ اونم خندید، گفت؛ نه اونا فقط فارسی یا انگلیسی صحبت می کنن!!!دوباره نشستیم و این دفعه دیگه خدائیش هر دفعه این شماره می افتاد رو تابلو و می گفت Ding، من قلبم یک متر می پرید جلو ، تا می دیدم، شماره من نیست، دوباره برمی گشت سر جاش، تا اینکه بالاخره شماره اعلام شد و با قلبی که درجاش نبود و با یک لبخند ملیح رفتم جلو باجه:
این دفعه گفتمHello ، گفت سلام، حال شما کوبه؟!(خدائیش گفت، کوبه؟ It means : خوبه) ، گفتم: خیلی ممنونم، شما چطورین!!؟!! (از اینجا به بعد دیگه من نبودم!!! )گفت مرسی! بعد گفت دست راستتون رو ببرین بالا قسم بخورین! گفتم، ببخشید، من اشتباه دارم، باید اصلاح کنم! با تعجب نگاهم کرد و گفت: چی بوده؟ گفتم: در تاریخ تولد، خانمه اخمهاش رفت تو هم عجیب!!! منم دیدم، سکوت کنم دیگه تمومه!!! بستمش به رگبار، گفتم : من موقع ثبت نام، خیلی عجله داشتم، شهریور رو به جای تبدیل به سپتامبر زدم نوامبر، اشتباه کردم! نیگام کرد، هیچی نگفت، دوباره گفتم: ببینید، من خیلی هول بودم، تو تبدیل ماهها اشتباه کردم! گفت: چه کسی فرمها رو براتون پر کرده بود؟ گفتم: خودم، پر کردم! گفت: خودتون پر کردیم و اشتباه کردین؟گفتم، بلی، معذرت می خوام! دوباره سرشو انداخت پائین، این دفعه دیگه، حق به جانب نیگاش کردم، گفتم، ببینید، من به kcc ایمیل زدم، اطلاع دادم! اونا هم گفتن در پرونده ام درج میشه! به خود شما هم نامه نوشتم، اطلاع دادم! بعد انگار خوشحال شده باشه، گفت، ببینم نامه ها رو؟ منم که الی ماشاءالله کاغذ و مدرک و پرینت برده بودم! گذاشتم جلوش، پرینت ایمیل kcc رو خوند و دوباره گفت: کوبه= خوبه! بعد گفت حالا قسم بخور! گفتم نه،چیزه، بازم اصلاحات دارم، آخه! یعنی دیگه بنده خدا می خواست منو بزنه که باز دوباره چی شده؟! گفتم، آدرس محل تحصیلهام رو یادم رفته بنویسم! گفت اونا مهم نیست! قسم بخور! منم دیدم دوباره کش بدم و حرف بزنم، میگه، اصلاً تو مثل اینکه نمی خوای قسم بخوری!!! خلاصه قسم رو خوردیم ، پرسید: الان چیکار میکنی؟ گفتم: دانشجوام! گفت چه رشته ایی؟گفتم! در کامپیوترش نوشت و بعد پرسید: شما استاد بودید؟ گفتم: بلی قبلاً 2 سال تدریس کردم، گفت کجا؟ جواب دادم! بعد دست کرد، از لای پرونده ام برگه ابی رو در آورد، به همراه یک برگه 9 سئوالی و... خلاص!
چند تا نکته اضافی در حاشیه:
نکته 6:
سعی کنین حداقل چند تا لغت در حد اولیه،از زبون ترکی استانبولی یاد بگیرین، خیلی به درد می خوره، خصوصاً در مطب دکتر و موقع خرید! تو خود سفارت حتی! حالا دچار استرس نشینا که ای بابا ما هیچی بلد نیستیم! گفتم در حد اولیه! برای من که فوق العاده مفید بود!
نکته7:
اگر بیماریه خاصی دارین، یا جای زخم و جراحتی، بد نیست 4 تا لغت تخصصی مربوط به بیماریتون رو به انگلیسی بدونین! مثلاً من، رو دستم یک خال کوچیک قرمز خیلی کمرنگ دارم، مادرزادیه! روز معاینه، تا دکتر دیدش، گفت: این چیه؟ گفتم خال congenital ! هیچ مشکلی هم نداره! خندید، پرسید، همانژیومه؟! گفتم، آره! بعد پرسید رشته ات چیه؟ جواب دادم! اینو از این جهت میگم که معمولاً وقتی پزشکا میبینن طرفشون از وضعیت خودش اطلاعات خوبی داره، خیلی گیر نمیدن! بعد هم در خصوص واکسنها طوری وانمود کنین که اصلاً براتون مهم نیست و نمی ترسین! اگه بدو ورود شروع کنین به توضیح که : آی من، فلان، بیماری رو گرفتم و آی نمی دونم، آبله نزن و...اینطوری بیشتر شک میکنه! (تجربه شخصی همراه با رزا جان!)
نکته 8:
اونایی که مشکل تاریخ تولد دارن، مثل من، ابداً نگین که فرمها رو کسه دیگه ایی پر کرده و من اشتباه نکردم! کارمندهای سفارت مردمان خیلی صادقی هستن، وقتی رک میگی، من اشتباه کردم و معذرت می خوام، ازت قبول می کنن! من از روزی که متوجه اشتباهم شدم، تقریباً با کل ملت مهاجر سرا که این اشتباه رو داشتن و ویزا گرفتن، مکاتبه کرم، و وقتی یکی از بچه ها به خاطر 25 روز اشتباه در ثبتش رد شد، خیلی حالم بد شد!!! ولی در مجموع الگوریتمی که برای اصلاح این اشتباه دستم اومد، این بود:
1- مکاتبه با kcc قبل از کارنت شدن!(قبل کارنت شدن خیلی مهمه ها، کیس رد شده بعد از کارنت شدن مکاتبه کرده بود!)
2- فرستادن نامه به افسر کنسول همراه مدارک سری دوم و اعتراف به اینکه قصد تقلب نداشتین!!
3- روز مصاحبه قبل از قسم خوردن، بگین که خودم اشتباه کردم و معذرت می خوام!
نکته 9:
سعی کنین خیلی رسمی لباس بپوشید، عکس قضیه صادق نیست، یعنی اینطور نیست که کسی تیپ اسپرت پوشید، ویزا نمی گیره! اما به نظرم هر کس متناسب با سن و موقعیت کاریش، یک لباس رسمی در شان خودش بپوشه، خیلی در دید افسر تاثیر میذاره! من مشابه این مطلب رو در سایت یکی از مهاجرها خونده بودم، با عنوان اداب مصاحبه در سفارت آمریکا و به نظر خودم هم رعایت کردنش خیلی تاثیر داشت! Esmail عزیز هم در این زمینه خیلی کمکم کرد که همین جا ازش و همسرش تشکر می کنم!
نکته 10:
اگه اهل خرید هستید، آنکامال جای فوق العاده ایه! (باز هم به نظر من)! چون همه Brand های معروف ترک اونجا شعبه دارن! قیمتهاش هم به نظرم مناسب بود! خصوصاً در حراجی های اونجا! اگه حوصله ندارین با مترو 4 ایستگاه برین، در همون بلوار اتاتورک از میدون کیزلای به سمت سفارت، سمت چپ خیابون، تقریباً اکثر مغازه ها، شعبه های همون Brand های معروفن، مثل Levi's، Mavi، LC Waikiki ، Collins و... تو خیابون هیلمی تونالی هم همینطور! من که از خریدهام راضی بودم!
در پایان از اینکه، سفرنامه ام اینطور حجیم شد، واقعاً شرمنده!!! اینا همش تجربه و نظر شخصی بود، ان شاءالله که برای بقیه دوستان خیلی خیلی بهتر از این پیش بره! در ضمن فرم 9 سئوالی رو اینجا می ذارم برای بچه های ارشد و به بالا، فکر کنم بیه خورده با اون فرم 7 سئوالی که قبلاً دیدیم فرق کرده! باز هم هر چیزی که فکر کردین، از قلم افتاده و من می تونم کمکی بکنم، خوشحال میشم کمک کنم! از همه دوستانی که این مدت بهم کمک کردن، امید دادن، راهنمایی ام کردن، از صمیم قلب تشکر می کنم! سلام مخصوص به رزای عزیز و مامان گلش!
2010-05-16 ساعت 12:49 (آخرین تغییر در ارسال: 2010-05-16 ساعت 12:51 توسط mohsen324.)
سلام
من و سحر امروز صبح رسیدیم هتل رویال مستقر شدیم
اینجا خیلی امکاناتش خوبه و از ددمان ب بهتره. مثلا سشوار داره که ددمان ب نداشته طبق گفته ها. سیف باکس دیجیتال هم داره.
سفارت تا اینجا 400 متر فاصله داره. سندش موجوده. ایناهاش.
ما سیم کارت ترکسل از دوستان عزیز تر از جان گرفته بودیم. یک کنتور 20 لیری خریدیم.(اینجا به شارژ یا اعتبار می گن کنتور). با خط ثابت 1 دقیقه و 40 ثانیه صحبت کردیم شد 3.3 لیر. نکته اینکه اینجا کارتهای کنتوری هستند که روشون قیمت نزده و مثلا فقط نوشته 100 کنتور. من تاکید کردم کارت کنتوری بده که حتما روش قیمت قید شده باشه. اینطوری مطمئن تره. البته ترکا آدمها خوبی هستند و اگه گیر آدم بدای تو فیلما نیفتید بقیه خوبند.
برای ما دعا کنید با ویزا برگردیم.
(2010-05-16 ساعت 12:49)msnazi نوشته: سلام
من و سحر امروز صبح رسیدیم هتل رویال مستقر شدیم
اینجا خیلی امکاناتش خوبه و از ددمان ب بهتره. مثلا سشوار داره که ددمان ب نداشته طبق گفته ها. سیف باکس دیجیتال هم داره.
سفارت تا اینجا 400 متر فاصله داره. سندش موجوده. ایناهاش.
ما سیم کارت ترکسل از دوستان عزیز تر از جان گرفته بودیم. یک کنتور 20 لیری خریدیم.(اینجا به شارژ یا اعتبار می گن کنتور). با خط ثابت 1 دقیقه و 40 ثانیه صحبت کردیم شد 3.3 لیر. نکته اینکه اینجا کارتهای کنتوری هستند که روشون قیمت نزده و مثلا فقط نوشته 100 کنتور. من تاکید کردم کارت کنتوری بده که حتما روش قیمت قید شده باشه. اینطوری مطمئن تره. البته ترکا آدمها خوبی هستند و اگه گیر آدم بدای تو فیلما نیفتید بقیه خوبند.
برای ما دعا کنید با ویزا برگردیم.
محسن جان، یک کارت تلفن 5 لیری بگیر، اسم کارته اینه IPC، Asia Card ! با 5 لیر کارت تلفن می تونی 19 دقیقه با خط تلفن موبایل یا ثابت ایران صحبت کنی!
2010-05-16 ساعت 14:06 (آخرین تغییر در ارسال: 2010-05-16 ساعت 14:30 توسط R.F.)
(2010-05-16 ساعت 12:49)msnazi نوشته: سلام
من و سحر امروز صبح رسیدیم هتل رویال مستقر شدیم
اینجا خیلی امکاناتش خوبه و از ددمان ب بهتره. مثلا سشوار داره که ددمان ب نداشته طبق گفته ها. سیف باکس دیجیتال هم داره.
سفارت تا اینجا 400 متر فاصله داره. سندش موجوده. ایناهاش.
به سلامتی محسن جان. ایشالا که همه چی خوب پیش میره.
راستی محسن جان و دوستانی که می خوان برن ددمان. ددمان ب هم سشوار داره هم سیف باکس دیجیتال.
(اما سشوارش مدلی هست که انگار یه دستگاهی چیزیه! واسه همین بعضی ها شاید اصلا متوجه نشدن که اون سشواره. ولی داره . من تضمین میکنم! )
___________________________________________________________________________________________
آذین جان مرسی از سفرنامت. چه سریییییع! من که تازه امروز صبح زود رسیدم و هنوز خوابم! ایشالا به زودی منم سفرناممو می نویسم!
در مورد بند 6 هم شما که خیلی در حد اولیه بود زبانت! ماشالا شده بودی دستیار اول منشی های دکتر که!!
✿چشم انتظاری جاذبه ای قوی دارد. منتظر چیزهایی باش که می خواهی شان, نه چیزهایی که نمی خواهی✿
شماره کیس: 2010AS000016XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: May 2010
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
محسن جان
ایشالا همه چی به خوبی پیش بره و ویزات رو همون روز بگیری
امیدوارم اقامت خوبی در هتل رویال داشته باشی, ما هم همون هتل رو گرفتیم.
سعی کن از جزئیات سفرت یادداشت برداری و ایشالا سفرنامه پرباری داشته باشی
آنکارا آپدیت کرد . همه چیز درست شد. تاریخ مصاحبه ها منطقی شد. مثل قبل.
کسی بلیط کنسل نکنه ، همه چی آرومه ، من چقدر خوشحالم.
Case Number : 2010AS16000
Embassy : Ankara
Interview Date: 24 May 2010
Visa Issuance Day: 18 August 2010
Entry To United States : 22 October 2010
Port Of Entrance : John F Kennedy Airport
Green Card Received On : 22 Nov 2010
يعني دوباره درست اش كردن
كردنش همون تاريخ اي كه تو نامه دوم زدن؟
case number:2010AS00021xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:June--2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE--2009
تاریخ کارنت شدن کیس:june2010
تاریخ دریافت نامه دوم:
تاریخ مصاحبه:july7
تاریخ دریافت کلیرنس::23 aguest (کشت همه رو تا اومد )
خوبه آبجی؟