ارسالها: 87
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان عزیز
ما هم می خواهیم با 20 روز تأخیر سفرنامه مون رو بنویسیم. ما تو این سایت خیلی کم نوشتیم ولی سوالا و جوابای دوستان رو می خوندیم و استفاده می کردیم. حالا هم شاید با این سفرنامه بتونیم دین خودمون رو ادا کنیم و به بقیه کمکی کنیم.
وقت سفارت ما 2 آگوست بود. ولی برای 25 جولای بلیط گرفتیم چون قیمت بلیط نسبت به چند روز بعد خیلی ارزون تر بود. هتل سگمن 3 ستاره رو انتخاب کردیم که حدود 50 متر با ددمان فاصله داره. ( شبی 60 دلار برای دو نفر). 26 جولای وقت دکترمون بود. ساعت 11:30 نوبت داشتیم ولی وقتی ساعت 9 صبح اونجا بودیم، مشخص شد هرکس زودتر بیاد کارش زودتر انجام می شه. مدیکال هم همونطور که همه دوستان گفتند بود و چیز جدیدی نیست که بگم. فقط خانم من در طول روز قبل برای سردرد 2 قرص استامینوفن کدئین خورده بود. صبح موقع آزمایش خون پرستار گفت مهم نیست ولی بعد از ظهر که برای معاینه پیش دکتر رفتیم به دکتر گفتیم و اون هم گفت خوب شد گفتید و به آزمایشگاه میگم که مشکلی براتون پیش نیاد. در مورد واکسن هم خانمم جای آبله مرغان را نشان داد و بهش واکسن آبله مرغان نزد.
27 جولای ساعت 3 جواب آزمایش رو گرفتیم و چون 5 روز تا وقت سفارت فرصت داشتیم، همون روز ساعت 11 شب با اتوبوس رفتیم کوش آداسی و بعدش ازمیر رفتیم و نهایتاً یکشنبه 1 آگوست به آنکارا برگشتیم و دوشنبه صبح عازم سفارت شدیم...
ساعت 7:45 آنجا بودیم و حدوداً 10 نفر جلوی ما بودند. 8:45 وارد سفارت شدیم. همان روالی که دوستان قبلاً گفته اند طی شد: گرفتن اصل و یک نسخه ترجمه مدارک جلوی ورودی سفارت، گرفتن شماره، انتظار، اعلام شماره برای انگشت نگاری، اعلام شماره برای واریز پول، و بالاخره ... اعلام شماره برای مصاحبه! مصاحبه ای که نزدیک 1 سال فکرمون رو به خودش مشغول کرده بود... مصاحبه خیلی سریع پیش رفت. 2 سوال از من در مورد شغلم و خدمت که شغلم آزاد بود و معاف هم شده بودم و 2 سوال از همسرم در مورد شغلش و تحصیلاتش. (خانمم برنده اصلی بود) که در شرکت خصوصی کار می کرد و الان در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد هست. فرمهایی رو که سری اول پر کرده بودیم امضا کردیم، بعد یک کاغذ کوچیک بهمون داد و گفت... برید UPS و ویزاتون 3-5 روز کاری دیگه براتون فرستاده می شه... خیلی لحظه شیرینی بود. امیدوارم همه تجربه اش کنند.
بعد اصل مدارک رو بهمون پس داد. فقط دقت کنید که مدارک رو کنترل کنید که چیزی جا نمونه. البته اگر هم جا بمونه براتون می فرستند. آدرس هتل رو به UPS دادیم و ... تمام. دوشنبه مصاحبه انجام شد و 3 روز بعد یعنی پنجشنبه 5 آگوست پاسپورتامون اومد. همان روز عازم استانبول شدیم، یک روز در استانبول ماندیم و شنبه صبح به تهران برگشتیم.
اگر سوالی داشته باشید خوشحال می شیم کمک کنیم. فقط باید بگم این پروسه خیلی ساده تر و راحت تر از اونیه که بخواین فکرتون رو مشغولش کنید. ان شاء الله همگی موفق باشید.
ارسالها: 153
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوستان سلام.
من الان آنکارا هستم دیروز صبح مصاحبه داشتم وهمون روز ویزا گرفتم انشالله در وقت مناسب سفرنامه ای ارائه خواهم داد
ارسالها: 35
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2010-08-26 ساعت 21:07
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-08-26 ساعت 21:10 توسط BABAK.)
سلام
ما ديروز مصاحبه داشتيم برگه آبي گرفتيم كلا مصاحبه 3 دقيقه بيشتر طول نكشيد 3تا سوال كرد اول شغل دوم سربازي كجا بودي و از دخترم پرسيد كه چند سالته همين و بس بعدش گفت كه مراحل اداري بايد انجام بشه شمارتون تو سايت اعلام شد بياين ويزاتونو بگيرين توضيحا من اسپانسر نداشتم فقط مانده حساب بانكي برده بودم تاريخ تولد دخترم و خانمم 1 روز اشتباه بود
و اسم خانمم هم يه حرف كم داشت كه گفت مهم نيست فقط هول بود كه ما قسم بخوريم زود نفر بعدي رو صدا كنه كلا چيزي كه من فهميدم اينه كه اينا فقط ميخوان بدونند شما هموني هستي كه تو لاتاري برنده شدي و كلكي تو كار نيست با چيزاي ديگه هم كاري ندارند استرس بيخودي هم به خودتون راه ندين بهش گفتم من دخترم رو هنوز مدرسه ثبت نام نكردم گفت من درك ميكنم و ما تمام سعي مون رو ميكنيم كه ويزاي شماها تا 30 سپتامبر صادر بشه
شماره کیس: 2010AS00025XXX
تاریخ دریافت نامه قبول--2009-30JUNE
کنسولگری:آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2009-05-JULY
تاریخ کارنت شدن کیس:jun-15-2010
تاریخ دریافت نامه دوم:1aug
تاریخ مصاحبه:2010-25-aug
تاریخ دریافت کلیرنس:13sep
تاريخ دريافت ويزا 17sep
ارسالها: 108
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2010-08-30 ساعت 00:07
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-08-30 ساعت 00:09 توسط SNAGHIAN.)
سلام.. از بچه هایی که حالا به وسیله ی هر وثیقه ای پاسپورت گرفتند و مصاحبه شدند چند تا سوال دارم :
1.آیا در هنگام مصاحبه وقتی در جواب اینکه آیا سربازی رفتی ؟ گفتید نه !! اونها نمیگن چطور از ایران خارج شدید؟؟ چطور
پاسپورت گرفتید و ازتون مدرک بخوان ؟ آیا تو قسمت توضیحات پاسپورتتون چیزی نوشته؟
2.آیا پاسپورت های شما هم 5 ساله است؟ چه فرقی بین پاس شما و اونهایی که کارت پایان خدمت دارن وجود داره؟
3.موقع خارج شدن از ایران تو فرودگاه ایران بهتون گیر ندادن؟ که چطور پاسپورت گرفتید؟؟و ازتون مدرک بخوان؟
ارسالها: 153
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوستان عزيز سلام
در اينجا از تمام دوستان مهاجرسرا که با تقسيم اطلاعاتشون با ديگران به روند پروسه کمک کردند تشکر ميکنم واقعا براي من خيلي مفيد بود. مصاحبه من در انکارا بود و خوشبختانه روز مصاحبه به دريافت ويزا نايل شدم و فرداي همان روز پاسپورت به دستم رسيد نکته قابل توجهي نميبينم که با شما در ميان بگذارم فقط ميخواستم خواهش کنم پولتون رو الکي به اين افرادي که به عنوان نماينده کارهایی از قبیل انجام امور پزشکی و بردن شما به سفارت ندهید همه کارها را خودتون به راحتی میتونید انجام بدید.نکته دیگه اینکه واکسن ها رو اگه موعد نوبت دوم رسیده رو حتما بزنید دکتر الکی به شما واکسن نمیزنه یا اینکه فکر کنید بعضی ها اون رو متقاعد میکنند اگه نزده باشید که میزنه و اگر هم نوبت دوم باشه به همین ترتیب . برای خرید کردن هم مغازه های اطزاف میدان کیزیلای به نظر خوب و قابل قبول بودند. برای تمام دوستانی که منتظر مصاحبه شدن هستند آرزوی موفقیت میکنم ...شیرین
ارسالها: 79
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2010-08-30 ساعت 15:05
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-08-31 ساعت 21:27 توسط Taraneh.)
سلام. و اما سفرنامه ما:
22 آگوست با تركيش اير لاين ساعت 40/5 روز يكشنبه صيح پرواز آرام و خوبي به آنكارا داشتيم. از بالا كه به آنكارا نگاه مي كردم خانه هاي با سقفهاي نارنجي خيلي برايم فانتزي جلوه كرد. از فرودگاه كه خارج مي شوي غيرممكن است اتوبوسهاي هاواش (HAVAS) را نبيني. با نفري 10 لير به ايستگاه داخل شهر مي رود بدون توقف و داراي كولر در صورتي كه تاكسي ها كولر روشن نمي كنند.. ما دو نفر با 32 لير از فرودگاه به هتل ددمان رسيديم.20 لير اتوبوس و 12 لير تاكسي كه در ايستگاه هاواش فراوان يافت مي شود. در اتوبوس وقتي به ساختمانها نگاه مي كردم، آنها را بسيار ساده و كم خرج ولي يكدست و بسيار تميز ديدم بخصوص شيشه هاي تميز منازل توجهم را جلب كرد. تميزي با وجود فقير يودن خيلي كمياب است. بگذريم كه بعضي ها در اوج پولداري كثيف اند بخصوص تازه به دوران رسيده ها. مردم و دولت آنجا خيلي فقير ولي خيلي پاكيزه اند. براي همين از ديدن پول و طلا خيلي شادماني مي كنند. با آوازه اي كه تركيه دارد تصورم اين بود كه بايد پولدارتر باشند.
به هتل ددمان رفتيم. در قسمت A رزرو و پولش را به جزيره بهشت در تهران پرداخت كرده بودم ولي در آنجا متوجه شدم مدتهاست به دليل تعميرات در قسمت B (كه لااقل شبي 20 دلار ارزانتر است)، همه مسافران را به قسمت A كه گرانتر است منتقل مي كنند بدون دريافت وجه اضافي. نمي دانم چرا آقاي راهواري كه هميشه و هر روز پسرشان و همكار پسرشان در اين هتل رفت و آمد دارند، اين مسئله كه مطمئناً از آن اطلاع داشتند را به من نگفتند. اميدوارم واقعاً وجه پرداختي ما را به هتل داده باشتد. مسافراني كه 85 دلار براي اتاق دبل در قسمت B پرداخته بودند اتاق بهتر و در طبقات بالاتر از ما كه 110 دلار داده بوديم داشتند. ما در انتهاي راهروي طولاني طبقه اول بوديم. اعتراض هم كرديم ترتيب اثر ندادند. نكته ديگر اينكه هرگز به خاطر انتظار براي آوردن پاسپورت به هتل چند روز اضافه بر روز مصاحبه اتاق رزرو نكنيد و پول نپردازيد چون اگر با كليرنس مواجه شويد و بخواهيد زودتر برگرديد، پولتان را پس نمي دهند. يعني هتل ددمان گفت بايد از طريق آژانسي كه هتل را گرفته ايد اقدام كنيد. ما هم با آقايان راهواري در تهران و آنكارا تماس گرفتيم كه گفتند نمي شود. در آنكارا هم هميشه هتل فراوان پيدا مي شود و نيازي به رزرو و پراخت پول در ايران نيست. اگر خواستيد فقط رزرو كنيد بدون پرداخت پول.
فرداي آنروز به مطب اونگان رفتيم. وقت گرفتن اصلاً مهم نيست. من آزمايش خون خود را كه نشان مي داد آنتي بادي آبله مرغان در بدنم هست به دكتر نشان دادم گفت ما آزمايشهاي جاهاي ديكر را قبول نداريم. البته به من آبله مرغان نزد ولي همان نفري 135 دلار را پرداختيم. گفت واكسن آنفولانزا و ذات الريه زده در صورتيكه در تهران براي سن بالاي 60 سال تزريق مي شود. بهرحال من كه نفهميدم. فرداي آنروز هم نتايج را گرفتيم و پس فردايش يه مصاحبه رفتيم. وقتي براي بار دوم شماره مان افتاد فكر كرديم براي پرداخت نفري 819 دلار است. ولي آفبسر در آنچا نشسته بود و به همسرم كه برنده اصلي بود گفت قسم بخور. بنابراين كمي هل شديم. همسرم خواست توضيحي در مورد شغل دومش كه Freelance بود بدهد كه حوصله گوش كردن نداشت و رو به من گفت: خوب تو قسم بخور و من قسم خوردم و همسرم نخورد. بعد هم از همسرم پرسيد: آيا شزكت خصوصي كه برايش كار مي كني با دولت قرارداد دارد يا نه؟ و بعد هم بلافاصله برگه آبي را داد. فكر كنم فقط مي خواست مطمئن شود درخواست كننده ويزا زنده است. همين. يعد به او گفتم ما پولي پرداخت نكرده ايم. فوراً بلند شد و به باجه 3 رفت و برگشت و از ما خواست به آنجا رفته پرداخت كنيم.
و اما آنكارا: جاي ديدني كه ندارد و اصلاً توريستي نيست. در مراكز خريد و فروشكاهها هم اجناس با كيفيت خوب كمتر پيدا مي شود. روز آخر در يك فروشگاه بزرگ در كيزيلاي پرسه مي زدم كه با ديدن آن همه جنس بنجل به خودم نهيب زدم كه چرا اينقدر وقت تلف ميكنم. پس شعور من به چه دردم ميخورد و بلافاصله آمدم بيرون.
مراكز خريدي كه رفتم:
1- آنكامال كه با مترو رفتيم. خيلي بزرگ نبود و قابل مقايسه با مالهايي كه در كشور چين هر روز از زمين سر بر مي آورد نبود. واقعاً چين سرعت پيشرفت خارق العاده اي دارد.
2- تور خريد كه آقاي راهواري ترتيب داد يك Outlet در 25 كيلومتري آنكارا. چيز فوق العاده اي نداشت و چندتايي اجناس خريدني كه پيدا مي شد در نزديك هتل در خيابان تونالي هم پيدا مي شد.
3- Armada گران است.
4- Saman Bazar بازار سامان كه بازار سنتي آنكارا است و من را ياد كوچه مهران يا كوچه برلن انداخت. اگر خوب و با دقت زياد بگردي لباس شب (چون معلوم بود براي خريد عروسي به آن جا مي روند) و يا مثلاً شلوار با قيمتي ارزانتر از مراكز خريد بزرگ پيدا مي كني. فقط در ابتدا ممكن است به خاطر قديمي بودنش جبهه بگيري. تميزي اين بازار قديمي جالب بود.
5- خبابان تونالي
6- خيابان كيزيلاي
من در تهران لباسهاي بسيار مرغوب ساخت تركيه با قيمت بالاي 150 هزار تومان مي خرم كه در آنكارا اصلاً نديدم. فكر كنم آنها در استانبول كه اروپايي تر است پيدا مي شود.
در موزه آتاتورك شرح جنگهايشان را با تابلوهاي رنگ و روغن با توضيحات نوشته بودند. يك تابلو در مورد حمله يونانيها به ازمير يود كه نوشته بود نقش كشيشها در تشويق به كشتار مردم بر طبق اسناد تاريخي قابل اثبات است. برايم عجيب بود. نشان از كينه آنها به ارمني هاست. نمي دانم.
از گارسون ايراني يك رستوران در مورد زندگي در آنجا پرسيدم. راضي بود. روزمزد بود با درآمد 700 لير در ماه. يك آپارتمان 3 خوابه را با ماهي 300 لير اجاره كرده بود و با 400 لير بقيه هم هر چه مي خواست مي خريد. دولت ترتيب خريد مواد غدايي ارزان قيمت را مي دهد چون مي داند مردم فقيرند.
براي همه سفر خوب و بدون كليرنس آرزو مي كنم. لطفاً براي كليرنس هرچه سريع تر همه ما منتظران دعا كنيد.
شماره کیس:***2010AS00023
تاریخ دریافت نامه قبولی: June 2009
کنسولگری: آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: July 2009
تاریخ کارنت شدن کیس: June 2010
تاریخ دریافت نامه دوم: July 2010
تاریخ مصاحبه: August 25, 2010
تاریخ دریافت کلیرنس:13 September
جمع تقریبی هزینه ها:نه ميليون براي دو نفر و دو بار سفر به تركيه
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2010-08-30 ساعت 15:06
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-08-30 ساعت 15:08 توسط _parisa.)
دوستان آیا کسی بوده که با داشتن شغل دولتی و سربازی، تونسته باشه بعد از مصاحبه بلافاصله ویزا بگیره؟ (FBI CHECK نخوره ). ممنون میشم اگه بگید
(2010AS29000)