ارسالها: 1,426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
75
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
2011-01-04 ساعت 12:48
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-01-04 ساعت 13:08 توسط soheilbadami.)
(2011-01-03 ساعت 13:53)mehran626 نوشته: (2011-01-03 ساعت 13:44)soheilbadami نوشته: چک لیست بسیار خوبی هست که جای تشکر دارد. فقط 1 نکته راجع بیمه بچه هاست
من برای فرزندم اینجا (تکزاس) تقاضای بیمه دولتی کردم که اسمش اینجا چیب هست
و به این شکل که تا مرز 20 سال رو پوشش میده و شما تقریبا کسر کوچکی از هزینه
رو میدید برای درمان احتمالی. این برنامه رو روز ثبت نام در مدرسه به ما معرفی کردن.
نکته جالب اینکه بعد تز درخواست اینها پرونده رو بررسی کردن و چون ما طبیعتا منبع درامدی نداشتیم بچه رو اتوماتیک تا 6 ماه زیر پوشش مدیکد بردن که کاملا مجانی هست
واقعا این که گفتید بهشت بچه هاست همینطوره و واقعا اهمیت میدن از همه لحاظ.
حالا این پسر ما هر روز پشت در وامیسه و میگه برگردیم ! بسه دیگه همه چیز رو دیدیم !
خوب بود عالی بود ! بریم خونه ! (البته بچه نیس راهنمایی هست ولی نظرش فعلا اینه)
اینم داستان بچه داری که ادم رو بلا نسبت همه چوب دو سر طلا میکنه
موفق باشید
سهیل جان ممنون و خوشحالم که تاییدش میکنی آیا در مورد هزینه ها هم نظر موافق داری؟ هزینه بیمه ، ماشین ، خرید وسایل و هزینه های جاری زندگی
یکی از مواردی که من در مورد بچه ها شنیدم اینه که ممکنه پذیرش بچه در مدرسه از سوی دیگر بچه ها یه مقدار زمانبر باشه و حتی ممکنه درگیری هم داشته باشه بدین منظور من در مورد مدارسی ( در شهر هیوستون)که درصد دانش آموزان مهاجر و عدم تسلط کافی به زبان انگلیسی آنها بیشتر است جستجو و مواردی رو هم تونستم پیدا کنم در این حالت اونها در اقلیت قرار نمی گیرند که اتفاقا مدارس با رتبه بندی خوب هم با این شرایط پیدا کردم که با بعضیهاشون هم مکاتبه داشتم ممکنه یکی از دلایل زدگی پسر گل شما هم همین باشه بررسی کنید شاید بتونید بهش کمک کنید
ممنون از توجه شما
در مورد هزینه ها نظرم اینست که برای تکزاس مقداری دست بالا لحاظ
شده البته این به نحوه زندگی هم بستگی دارد و دیگر اینکه مدیریت هزینه ها هم در ماههای اولیه به علت نا اشنایی مشکل تر هست.
در مورد پسرم مقداری به شخصیتش بر میگرده که عاطفی است و در سن بلوغ و وابستگی زیادی به نزدیکان مانده در ایران داره.
از لحاظ زبان مشکل خاصی ندارد چون ما سالهاست که قصد مهاجرت داشتیم و عنقریب به کشور همسایه اینجا میومدیم که ناگاه قسمت این شد. اما در کل سال اول برای بچه ها سخت خواهد بود اما هرچه گذشته وضع این پسر ما بهتر شده. مشکل تفاوت فرهنگ و سیستم اصل کار هست.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
ارسالها: 1,426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
75
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
2011-01-04 ساعت 13:06
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-01-04 ساعت 13:12 توسط soheilbadami.)
(2011-01-03 ساعت 14:45)oghab نوشته: باسلام .
با تشكر از مهران و سهيل عزيز . اقا من مدتهاست بدنيال افرادي هستم كه فرزند (راهنمايي ) داشته باشند . به مهاجر سرا قسم ميدهم كه لطف كنيد . تا جايي كه در خصوص مسائل و مشكلات از درس و مدرسه و اموزش و غيره كه تابحال در گير ان شده ايد در جاي مناسب بنويسيد چون اين از بزرگترين دغدغه هاي من و امثالهم براي امدن يا نيامدن است .
دوست عزیز هنوز خیلی زود هست که من قضاوت کلی راجه به اموزش در اینجا داشته باشم که بتونه ملاک اومدن یا نیومدن بشه ولی در کل مشکل خاصی نیست فقط همون تفاوت در سیستم هاست مثل همه چیز دیگه از واحد وزن و طول و حجم بگیر تا برق و تلفن و فرهنگ و زبان و غیره اصلا
امریکا یک جای دیگه ای هست ! خلاص . من اطلاعات کشور های زیادی رو دارم اما اینجا کلا متفاوته و تازه خودش 50 کشور مختلف !
اما بگم که در بحث اموزش دروس پایه حجم خیلی کمتر هست و برای کسی که دیپلم میخواد لزومی نمیبینند که خیلی عالم باشه.
اما همین مقدلر از دروس بسیار سیستماتیک تدریس میشه و بر پایه تحقیق و نه خفظیات و هلو هلو !
در بحث پرورش اما- چه به لحاظ جسم و چه روح و تربیت- عملکرد فوق العاده هست. البته اینها به رتبه بندی مدرسه و محل سکونت شما بستگی کامل داره. اما به جرات یکی از بهترین جاهای دولتی که باش سر و کار دارید مدارس هست و مابقی دوایر اصلا تعریفی ندارند.
ببخشید من اگر تایپ بلد بودم همه چیز رو براتون مینوشتم ! ولی واقعا این چند جمله فکر کنم 40 دقیقه طول کشید. ایشالا اگه تشریف اوردید به من زنگ میزنید همه رو تند تند عرض میکنم !
خلاصه خدا به داد کاربران میرسید اگر ما تایپ فارسی بلد بودیم این فروم ترکیده بود ! چون مطلب خیلی هست برا گفتن.
به هر حال راجع بیمه -مدرسه- دکتر و از این دست مطالب مربوط به بچه ها هر کمکی بود دریغ نمیکنیم.
موفق باشید
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 2,442
موضوعها: 26
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
90
تشکر: 0
3 تشکر در 0 ارسال
ماري عزيز
سپاسگذارم براي گفتن همه ناگفته هاي من.
دل ما داره مي تركه از ديدن و شنيدن مسائل كوچك فرهنگي كه تباهي عمر ما را بيش از هر خسران ديگري به ما نمايانده!
ارسالها: 331
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
(2011-01-05 ساعت 11:06)User نوشته: ماري عزيز
سپاسگذارم براي گفتن همه ناگفته هاي من.
دل ما داره مي تركه از ديدن و شنيدن مسائل كوچك فرهنگي كه تباهي عمر ما را بيش از هر خسران ديگري به ما نمايانده!
من هم از شما متشکرم که نوشته های من رو می خونید و ما رو توی جمع خوبتون پذیرفتین. شاد و پیروز و سربلند باشید.
شماره کیس :2011AS35XXX
دریافت نامه: 9 خرداد -- 30 می
ارسال فرمها: 11 خرداد-- 1 ژوئن
کنسولگری:آنکارا
مصاحبه: 10 مرداد-- 1 آگوست
دریافت ویزا:23 شهریور-- 14 سپتامبر
ورود به آمریکا: ۱۴ مهر--۶ اکتبر
دریافت سوشال:۱۵ روز بعد از ورود
دریافت گرین کارت: ۲۱ روز بعد از ورود
ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
چه جور مطالعه ای باید بکنیم متوجه نمیشم یکی منو روشن کنه
ارسالها: 81
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Nov 2010
رتبه:
2
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
مطالعه به معنی علمی در اینجا یعنی(( آنالیز ریسک))
ارسالها: 1,049
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
58
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خیلی از بچه های مهاجرسراا هدفشون از مهاجرت انگیزهای مادی مثل پست، مقام ، پول،و یا ....نیست و با شناختی که بنده از برخی از دوستان دارم بیشتر در جستجوی هویت انسانی و حقوق از دست رفته خودشون هستند...
شاید خیلی از دوستان ازجمله خود من برای بدست آوردن حقوق اولیه انسانی خودمون حاضر باشیم کارمون رو با چندین سال سابقه ،موقعیت اجتماعیمون رو که به هزار بدبختی بدست آوردیم و اندوخته های حاصل سالها کار و تلاشمون رو به حراج بگذاریم به امید آینده ای نه چندان مطمئن..
ولی جالب اینکه آدمی هر آنچه که در ذهن خودش پرورش می دهد سرانجام به آن دست پیدا میکند، همه ما کسانی بوده ایم که برنامه مهاجرتی داشته ایم و یا اینکه در تدارک آغاز چنین پروسه هایی بوده ایم و یقین دارم که با ادامه راه و نهراسیدن از حواشی(پیدا کردن کار و هزینه های زندگی و ...) به اهداف بلندمان خواهیم رسید
به امید آنروز . . .
آرزوی من مفید بودن برای مهاجرسراست در صورتی که پرسش و یا مشکلی دارید(هرچندغیرقابل حل) دارید می توانید تا حد توان من روی کمک من حساب کنید...
دستهایی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستندکه رو به آسمان دعا می کنند(کورش کبیر)
ارسالها: 68
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام
از استرس کارنت شدن و مصاحبه و ویزا گرفتن که بگذریم این استرس کار پیدا کردن رو نمیشه نادیده گرفت. اسپانسر ما هم که هرروز داره توصیه میکنه که خیلییییییییییییییییی خووووووووووووب در مورد مهاجرت فکر کنیم چون اوضاع کار توی آمریکا افتضاحه و میگه اکثرا" بعد از یکی دوسال و خرج کردن کل پولی که داشتن برمیگردن ایران !!!! (البته یکی از بستگان خودمون که دوسال پیش لاتاری برنده شد و بهمراه همسر و دختر 16 ساله اش رفت حدودا" دو ماه پیش برگشت و میگه 120.000.000 تومان خرج کرده و کار هم پیدا نکرده !!!!!!) . نگرانی من از همینه که اگر ذخیره مالی یکساله هم تموم بشه و از کار خبری نباشه چه باید کرد؟ بالا رفتن قیمت دلار هم که شده قوز بالا قوز. ارزش اون چیزی که قرار بود به دلار تبدیل بشه میشه نصف ، تازه اگر دلار رو همین 2000 تومان حساب کنیم. بعضی وقتها انقدر کلافه میشم که میگم اگر قراره بریم و دو سال بعدش بادست خالی برگردیم اصلا" برای مصاحبه هم نریم و الکی خودمون رو درگیر یه کار بی نتیجه نکنیم. احساس میکنم دارم افسردگی میگیرم. وقتی هیجان دوستان دیگر رو بابت کارنت شدن یا رفتن به مصاحبه می بینم فکر میکنم که من یه مشکلی دارم که هییییییچ هیجانی ندارم و فقط دارم بابت مشکل کار غصه میخورم!!!
شماره کیس : 2012AS0005xxxx
تاریخ مصاحبه: هفته آخر june برگه آبی
دریافت کلیرنس: 31 جولای
دریافت ویزا: 10 آگست 2012
تعداد افراد این کیس : 3 نفر
تاریخ ورود به امریکا: 2 DEC
ارسالها: 229
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2011
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
شما واقعا حق داريد كه نگران بشيد.من خودم شخصا به همه چيزهايي كه گفتيد حق ميدم. راستش درسته كه خيلي از سايت مهاجرسرا استفاده كرديم و خواهيم كرد.و هيچ وقت نميگيم كه دوستان پيش كسوت اميد الكي بدن ولي حداقل انتظاري كه داريم اينه كه در كنار بيان مشكلاتي از قبيل كمبود كار و يا گران بودن خرج و مخارج و... راه حلها رو هم پيشنهاد بدهند.بالاخره بايد قبول كرد كه كار مهاجرت كاري سخت هست ولي من هرگز قبول نميكنم كه هيچ كس نميتونه اونجا موفق بشه و همه پولشون تموم خواهد شد و برخواهند گشت.
درسته پيدا كردن كار سخته ولي مگه در ايران خودمون وضع كار و درامد چقدر خوبه؟ ما به عنوان مهاجر كه نميخواهيم در بدو ورود بدون هيچ تحصيل و آموزشي يه كار مناسب و خوب داشته باشيم.ولي صد در صد ميتونيم كارهاي ساده تر رو پيدا كنيم.البته اين هم به شخص بستگي داره و ممكنه كسي حاضر نشه هر كاري بكنه.به نظر من بايد در وهله اول تا جايي كه ميتونيم هزينه ها رو پائين بياريم و در كنار اينكار توقعاتمون رو هم پائين بياريم و در وهله دوم حتما اونجا تخصصي رو ياد بگيريم و به كار تخصصي مشغول بشيم. مطمئن هستم كه با پشتكار همه چيز حل ميشه.
من ميخواهم از همه اعضا كه اطلاعاتشون رو در اختيار ما قرار ميدن قدرداني كنم و بگم كه اين نظر بنده هست وممكنه همه تائيد نكنند و نظر همه افراد مسلما براي ما محترم هست.
2012AS00041XXX
دریافت نامه قبولی: 2011 , 15 Jul
سفارت: آنكارا
ارسال فرمها: 2011 , jul 25
کارنت شدن:june
دریافت نامه دوم:19 april
مصاحبه:12 june
دریافت کلیرنس:در انتظار كلير
2 نفر
هزینه ها:14000عکس+74000 DHl+ عكس12000+10000 بانك+200000 ترجمه+ 64000dhl+واكسنها 141000 +بليط 560000 تركيش فقط رفت
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2012
رتبه:
-1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوست خوب اومدیم شما کار توی ماک دونالد هم پیدا کردی اخرش میخای چی بکنی ؟ انقدر امریکایی کالج تموم کرده بیکار هست که هیچی اگه پول حسابی ندارید همینجا خوبه هست.
ارسالها: 358
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
31
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-03-13 ساعت 14:28
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-03-13 ساعت 14:31 توسط wushu kung fu.)
دوستان عزیز من یک نصیحتی به شما میکنم
ابتدا به این سوالات برا خودتون جواب بدید بعد میبینید که چی میشه
1- آیا شما اونقدر به خودتون اعتماد ندارید که اجازه میدید دیگران برای شما تصمیم بگیرن ؟؟ و شما رو وارد حاله از ابهام کنن ؟ ؟
2- شما که خیال نمیکنید در ابتدای ورود به آمریکا براتون فرش قرمز پهن کردن؟ ( فکر نکنم هیچ کس از ما ها این خیال رو کنه )
3- آیا شما خودتون رو باور دارید ؟؟؟
4- توانایی هاتون رو ارزیابی کردید؟
بله دوستان حتی مهاجرت برای یک پرنده سخته چه برسه به انسان ! بله مهاجرت سخته سخته چون باید همه ی چیزای رو که داری بزاری بری از خانواده - رفیق- وطن- عشق - و از همه مهمتر خاطرات رو . مهاجرت یعنی وارد دنیای شدن که همه جاش تو ی دوشکی - دوراهی هست . مهاجرت یعنی این که قبول کنی هزاران مایل دورتر از جای که توش بزرگ شدی و هویت ایرانی رو گرفتی اتفاق های برات میافته که شاید تو خوابم نمیتونی ببینی !
از دیدگاه من انسان ها دو نوع اند همینو بس 1- خیلی شجاع 2- خیلی ترسو
ترسو های با ترس و دو دلی و شک وارد سرزمینی ناشناخته میشن ولی کم میارن و جا میزنن و بر میگردن ( خیلی از این گزینه ها رو دیدم )
ولی شجاع ها همچنان ادامه میدن و حتی اگه کم بیارن و به روی زمین پرت شن همچنان سینه خیز به سوی موفقیت راه میرن
ترسو ها جای توی تاریخ ندارن دقت کنید میبنید که تمام صفحه های تاریخ رو افرادی شجاع پرکردن
باز یک حکایتی میگم از استاد فقید بروسلی
روزی بروس توی سیاتل با رفیقش نشسته بود که به رفیقش گفت میخوام برم هالیوود رفیقش گفت بروس مطمئنی !!!! هر سال 1200 نفر میرن هالیوود تا بازیگر و فیلم نامه نویس و .... بشن ولی فقط 3-4 نفر از اونها موفق میشن و بروس با قاطعیت گفت : من هم جزو همون 3-4 نفر خواهم بود
( دوستان نامه ی که بروسلی قبل از این که ستاره بشه برای خودش نوشته توی نت موجود هست فقط کافی سرچ کنید Bruce lee's letter to himself )
بله دوستان میرسیم به این جمله که میگه :
دل شیر نداری سفر عشق مرو
من دیدگاهم در مورد مهاجرت اینکه بهترین سن از 19 - 24 سالگی است زمانی که انسان میتونه خودش رو با شرایط وقف بده و ریسک پذیری بالای داره و هنوز شروع نکرده و در نقطه ی صفر ه پس من از دوستان مهاجرسرای خواهش میکنم اندکی تفکر کنن در مورد مهاجرت اگر :
1- سنشون بالا تر از 25
2- موقعیت مالی خوبی دارن
3- شرایط اجتماعی بالای دارن
4- همسر و بچه دارن
5- هدف خاصی توی مهاجرت ندارن
با تشکر
یه تصمیم یه هدف یا شکست یا پیروزی .... در جاده ی موفقیت دور زدن ممنوع