کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
امتحان تافل در آمریکا(ماجراهای تافل من)
خوب دوستان برای اینکه من نگران سلامتی شما هستم شما رو از لذت تعلیق و انتظار برای ادامۀ داستان محروم میکنم و قسمت آخر رو بدون مقدمه و تبلیغ و دادارو دودور به صورت کاملا یکهویی در اختیارتون قرار میدم .

سیزن دوم- قسمت پنجم

چون بین دوقسمت فاصله کم بوده پری ویسلی هم نداریم دیگه.


بلاخره لیسنینگ من تموم شدو زنگ تفریح رسید .من که داغون بودم و نمی دونستم اصلا امتحان رو چه جوری دادم رفتم بیرون آب بخورم و نفسی تازه کنم و مخم رو جمع و جور کنم برای اسپیکینگ که خانم تپل قشنگه تو اون هیرو ویر من رو صدا کردو گفت بیا شوهرت پاسپورتت رو آورده .خب خدا رو شکر که امتحانم کنسل نمیشد ،هرچند که اون لحظه اگه می گفت کنسله،هیچ فرقی برام نمی کرد از بس که گند زده بودم.
حالا مگه این خانم تپل قشنگه یقۀ من رو ول می کرد ؟تو این ده دقیقه که می خواستم برم مغزم رو برای اسپیکینگ آماده کنم این خانم وایستاده بود برای من توضیح می داد که اگه از اول گرین کارت همرات بود مشکلی نبودو مابه خدا آدمای بدی نیستیم از دست ما ناراحت نباشی یه وقت ،بیا حالا پاسپورت و گرین کارتت رو تحویل بگیر و از این حرفها. منم که داغون، اصلا نمی فهمیدم اون داره با کی حرف می زنه .

خلاصه که بلاخره خودم رو از دستش خلاص کردم ورفتم جیرۀ مدادو کاغذم رو به زور از مسوول اونجا بگیرم .حالا به خانم مسوول میگم خانم من جیره ام رو میخوام بده ، میگه ده دقیقه ات که تموم شد میام خودم بهت میدم . گفتم لامصب نه که همه چیتون رو حسابه حالا اومدیم و ده دقیقۀ من تموم شد ، شما در موال تشریف داشتید من باید چه خاکی به سرم کنم ؟خلاصه که با کلی چک و چونه برای گرفتن چنین چیز بدیهیی که در بقیۀ مراکز تافل به صورت فله ای کنار میزت قرار داشت ،خانم بلاخره اونم با دست لرزون انگار که داره یک مقدار از ارث باباش رو به من می ده 3 عدد کاغذه قرمزِ دیگه تحویلم داد که وقتی روش چیزی می نوشتی انعکاس رنگ قرمزش نمی ذاشت چیزی از نوشته هات ببینی.

رفتم سر جلسه و حالا قسمت جالبتر این بود که همه اسپیکینگشون تموم شده بود و به رایتینگ رسیده بودند و داشتند در سکوت مطلق چق چق تایپ می کردندو من به عنوان تنها اسپیکرِ محل باید برای یک سالن آدم نطق می کردم و هر از گاهی هم می دیدم که همه زیر چشمی من رو می پایند وشاید هم داشتند غلطهام رو می گرفتند و تو دلشون به ریشم می خندیدند. شاید هم داشتند تو دلشون بهم فحش می دادند که تمرکزشون رو بهم ریختم.خلاصه که من با صدای یک زنبورله شده ای که رد لاستیک دوچرخه روش بود و کمی هم از پشگل گوسفند بهش چسبیده بود ،وزوز خفیفی می کردم و یک چیزهایی به انگلیسی بلغور می کردم که مصدع اوقات یک لشگر آدم نشم.

خوشبختانه اسپیکینگ هم تموم شدو رایتینگ رو در حالی دادم که 20 نفر دیگه یکی یکی اتاق رو ترک می کردندو با هم خوش وبش کنان به سمت خونه هاشون می رفتند. و چون قسمتی از رایتینگ به صورت شنیداریست من با رفتن پرسر و صدای افراد دوباره همون مشکل قسمت لیسنینگ رو داشتم و چون دیگه سوراخ گوشم کاملا باز شده بود ،هدفون تقریبا نزدیکهایی زبون کوچکم بود، ولی من که دیگه آب از سرم گذشته بود و همۀ مصائب بشری رو در عرض این 3-4 ساعت متحمل شده بودم به صورت کاملا کرخت و بی حال افتاده بودم روی صندلی و آروم واسه خودم یکسری چرندیات تایپ میکردم و لحظه شماری می کردم که این امتحان طلسم شده تموم شه .اتاق خالی بود من آخرین جملۀ رایتینگم رو هم نوشتم و یک نفس راحت کشیدم که بلاخره این کابوس تموم شد.

رایتینگ که تموم شد ،رسم امتحان تافل اینجوریه که بعد از تکمیل بخشهای امتحان باید یک دکمۀ تایید رو فشار بدی که اگه امتحان رو به نظرت خیلی بد دادی دیگه نمره ات رو برای دانشگاههایی که قبلا درخواست دادی نمی فرستندو نمره ات بین خودت و خدای خودت و ای تی اس باقی می مونه .
وقتی آخر امتحان به این دکمه رسیدم ،یک لحظه به امتحانی که دادم فکر کردم وپیش خودم خندم گرفت که آخه این نمره که جز آبرو ریزی چیزی نیست بذار اصلا برای جایی فرستاده نشه !ولی بعدش گفتم خوب این آخرین شانس من برای اپلای 2011 است ،شاید یک صدم درصد شانس آورده باشم و جوابهای چپ اندر قیچیم درست باشه پس بذار فشارش بدم. ندای درونم میگفت Push the button! push the button ودرست مثل دزموند برای نجات جزیرۀ ازدست رفته ام دکمه رو فشار دادم و نمره ام برای تمام دانشگاههای مورد علاقه م رفت .

نمره ام بعد از دوهفته اومد و من تقریبا شوکه شدم اگه فکر میکنید که چون این سریال ایرانی بوده هپی اِنده سخت در اشتباهید این سریال در آمریکا ساخته شده و توش از معجزه خبری نیست .من یکبار قبلاها بدون اینکه درس بخونم امتحان داده بودم و نمره ام به مراتب بالاتر از این شده بود . در امتحان قبلی من ریدینگ رو 20 از 30 گرفته بودم فکر میکنید اینبار چند شدم ؟ 3 باورتون میشه 3 !!یک دو سه!! فقط سه !!ولی از شما چه پنهون با این شرایطی که من امتحان دادم بالای 100 که چه عرض کنم بالای 50 گرفتنم هم معجزه ای بود در این وانفسا و بازهم باید کلاهم رو مینداختم هوا و به خودم مدال افتخار امتحان تاقل در شرایط سخت رو میدادم.
ورقه ای که به من به عنوان نتیجۀ امتحان دادند کاملا آغشته به فین اون آقا و رد پای اطرافیانم بود، به خصوص خانم تپل قشنگه که با به موقع راه ندادنم سر جلسۀ امتحان نقش به سزایی در خلق این اثر هنری داشت و جا داره که ازشون در کنار خانوادۀ محترم رجبی تشکر کنم .

تیتراژ پایانی:
نویسنده و کارگردان: ای تی اس
دستیار کارگردان و برنامه ریز: موسسۀ زبان برگزار کننده تافل
تهیه کننده: آقای شوهر

بازیگران: راساراسا
خانم تپل قشنگه
آقای فین فینو
خانم مسئول جیره مواجب
آقای شوهر
خانم چشم بادومی
آقای چشم بادومی
بادومیهای 5تا صندلی اینور و اونور
جناب گوسفند

بدلکاران:جناب زنبور
تدارکات و حمل و نقل : آقای شوهر
هنروران: ممد و اصغر و تقی و نقی و قلی که همهمه ایجاد میکردند

با تشکر از: خانم تپل قشنگه
اداره گذرنامه
ای تی اس
ادارۀ ایمیگریشن
خانوادۀ محترم رجبی
دوستان دعا کن
دزموند


این تنها سریال پخش شده از شبکه مهاجرسرا بود آخه اینهمه اصرار میکنید نمیگید این تموم شه چه جوری سرتون رو میخواید گرم کنید؟ ولی آب ریخته رو نمیشه جمع کرد با اینکه عده ای قسمت قبلی رو هنوز نخونده بودند من قسمت آخر رو دیگه گفتم وخلاص .خوب حالا خیالتون راحت شد؟ تموم شد خوب شد؟ دیگه هیچ سریالی نیست بخونید خوشحال شدید؟
.اگه فکر کردید که دوباره میرم 175 دلار دیگه میریزم تو حلقوم ای تی اس که برای شما سریال بسازم کور خوندید. من بعد از این ماجراها چنان دپرشنی گرفتم که با گذشت دوماه هنوز که هنوزه نتونستم خودم رو راضی کنم که دست به یک کتاب تافل بزنم و چیزی بخونم چه برسه به اینکه برم دوباره امتحان بدم!
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
واقعاً عالی بود!

داشتم فکر می کردم می شد بیشتر از این تراژدی باشه یا نه؟!! فکر کنم جزو تلخ ترین طنزهایی بود که تا حالا خونده بودم!!!

احتمالاً اگر فیلنامه کنی برای کسی مثل تارنتینو بفرستی، یک کار سینمایی خوب از آب در می یاد!! فقط یکم خون و خونریزیش کمه!!

(خدا همه ما رو ببخشه که به انسان مظلومی این قدر خندیدیم که دل درد گرفتیم، خصوصاً اونهایی که دعا می کردند سریال ادامه داشته باشه!)

پاسخ
تشکر کنندگان: User ، rasarasa ، maaref ، امیلا ، hana ، nastaran86 ، msar ، soheil1993
اوووه!!! چقدر بد تمام شد ای سریال!!!! هر چند با اون همه مصائب انتظاری نمی رفت نمره خیلی بالایی بخصوص در ریدینگ دریافت کرده باشید. ولی واقعا ستم بود! امیدوارم نامید نشوید و دفعه بعد مرکز بهتری رو انتخاب کنید و بالای 110 رو دریافت کنید.
فراموش نکنید که شکست پلیست به سوی پیروزی!

با آرزوی پیروزی
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، R.F ، maaref ، امیلا ، hana ، nastaran86 ، saied-k ، pr.kia ، msar ، soheil1993 ، afshin007x
میشه درخواست سریال جی آر ای بدیم !
شماره کیس:2010AS00007xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:یادم نیست!
کنسولگری:Abu Dhabi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE-12- 2009
تاریخ کارنت شدن کیس: 2009 Sep
تاریخ مصاحبه: Feb 2010
تاریخ دریافت نامه دوم:دو هفته بعداز مصاحبه
تاریخ دریافت کلیرنس: 23 Sep -بیش از ۷ ماه!
تاریخ دریافت ویزا : ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۰
پاسخ
تشکر کنندگان: User ، rasarasa ، moraddad ، R.F ، maaref ، hana ، nastaran86 ، pr.kia ، sadeghi897 ، apoornaki ، sumya ، ali234 ، msar
من هم همین درخواست رو دارم
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، maaref ، ali234 ، msar
سلام
ممنون كه زحمت كشيدن و ماجراي تافل را كامل نوشتين .يك مقدار استراحت كنيد و دوباره شروع كنيد مطمئنم با پشتكاري كه داريد مي تونيد بالاترين نمره را كسب كنيد
شاد و پيروز باشيد
(2011-01-28 ساعت 19:27)rasarasa نوشته:  خوب دوستان برای اینکه من نگران سلامتی شما هستم شما رو از لذت تعلیق و انتظار برای ادامۀ داستان محروم میکنم و قسمت آخر رو بدون مقدمه و تبلیغ و دادارو دودور به صورت کاملا یکهویی در اختیارتون قرار میدم .

سیزن دوم- قسمت پنجم

چون بین دوقسمت فاصله کم بوده پری ویسلی هم نداریم دیگه.


بلاخره لیسنینگ من تموم شدو زنگ تفریح رسید .من که داغون بودم و نمی دونستم اصلا امتحان رو چه جوری دادم رفتم بیرون آب بخورم و نفسی تازه کنم و مخم رو جمع و جور کنم برای اسپیکینگ که خانم تپل قشنگه تو اون هیرو ویر من رو صدا کردو گفت بیا شوهرت پاسپورتت رو آورده .خب خدا رو شکر که امتحانم کنسل نمیشد ،هرچند که اون لحظه اگه می گفت کنسله،هیچ فرقی برام نمی کرد از بس که گند زده بودم.
حالا مگه این خانم تپل قشنگه یقۀ من رو ول می کرد ؟تو این ده دقیقه که می خواستم برم مغزم رو برای اسپیکینگ آماده کنم این خانم وایستاده بود برای من توضیح می داد که اگه از اول گرین کارت همرات بود مشکلی نبودو مابه خدا آدمای بدی نیستیم از دست ما ناراحت نباشی یه وقت ،بیا حالا پاسپورت و گرین کارتت رو تحویل بگیر و از این حرفها. منم که داغون، اصلا نمی فهمیدم اون داره با کی حرف می زنه .

خلاصه که بلاخره خودم رو از دستش خلاص کردم ورفتم جیرۀ مدادو کاغذم رو به زور از مسوول اونجا بگیرم .حالا به خانم مسوول میگم خانم من جیره ام رو میخوام بده ، میگه ده دقیقه ات که تموم شد میام خودم بهت میدم . گفتم لامصب نه که همه چیتون رو حسابه حالا اومدیم و ده دقیقۀ من تموم شد ، شما در موال تشریف داشتید من باید چه خاکی به سرم کنم ؟خلاصه که با کلی چک و چونه برای گرفتن چنین چیز بدیهیی که در بقیۀ مراکز تافل به صورت فله ای کنار میزت قرار داشت ،خانم بلاخره اونم با دست لرزون انگار که داره یک مقدار از ارث باباش رو به من می ده 3 عدد کاغذه قرمزِ دیگه تحویلم داد که وقتی روش چیزی می نوشتی انعکاس رنگ قرمزش نمی ذاشت چیزی از نوشته هات ببینی.

رفتم سر جلسه و حالا قسمت جالبتر این بود که همه اسپیکینگشون تموم شده بود و به رایتینگ رسیده بودند و داشتند در سکوت مطلق چق چق تایپ می کردندو من به عنوان تنها اسپیکرِ محل باید برای یک سالن آدم نطق می کردم و هر از گاهی هم می دیدم که همه زیر چشمی من رو می پایند وشاید هم داشتند غلطهام رو می گرفتند و تو دلشون به ریشم می خندیدند. شاید هم داشتند تو دلشون بهم فحش می دادند که تمرکزشون رو بهم ریختم.خلاصه که من با صدای یک زنبورله شده ای که رد لاستیک دوچرخه روش بود و کمی هم از پشگل گوسفند بهش چسبیده بود ،وزوز خفیفی می کردم و یک چیزهایی به انگلیسی بلغور می کردم که مصدع اوقات یک لشگر آدم نشم.

خوشبختانه اسپیکینگ هم تموم شدو رایتینگ رو در حالی دادم که 20 نفر دیگه یکی یکی اتاق رو ترک می کردندو با هم خوش وبش کنان به سمت خونه هاشون می رفتند. و چون قسمتی از رایتینگ به صورت شنیداریست من با رفتن پرسر و صدای افراد دوباره همون مشکل قسمت لیسنینگ رو داشتم و چون دیگه سوراخ گوشم کاملا باز شده بود ،هدفون تقریبا نزدیکهایی زبون کوچکم بود، ولی من که دیگه آب از سرم گذشته بود و همۀ مصائب بشری رو در عرض این 3-4 ساعت متحمل شده بودم به صورت کاملا کرخت و بی حال افتاده بودم روی صندلی و آروم واسه خودم یکسری چرندیات تایپ میکردم و لحظه شماری می کردم که این امتحان طلسم شده تموم شه .اتاق خالی بود من آخرین جملۀ رایتینگم رو هم نوشتم و یک نفس راحت کشیدم که بلاخره این کابوس تموم شد.

رایتینگ که تموم شد ،رسم امتحان تافل اینجوریه که بعد از تکمیل بخشهای امتحان باید یک دکمۀ تایید رو فشار بدی که اگه امتحان رو به نظرت خیلی بد دادی دیگه نمره ات رو برای دانشگاههایی که قبلا درخواست دادی نمی فرستندو نمره ات بین خودت و خدای خودت و ای تی اس باقی می مونه .
وقتی آخر امتحان به این دکمه رسیدم ،یک لحظه به امتحانی که دادم فکر کردم وپیش خودم خندم گرفت که آخه این نمره که جز آبرو ریزی چیزی نیست بذار اصلا برای جایی فرستاده نشه !ولی بعدش گفتم خوب این آخرین شانس من برای اپلای 2011 است ،شاید یک صدم درصد شانس آورده باشم و جوابهای چپ اندر قیچیم درست باشه پس بذار فشارش بدم. ندای درونم میگفت Push the button! push the button ودرست مثل دزموند برای نجات جزیرۀ ازدست رفته ام دکمه رو فشار دادم و نمره ام برای تمام دانشگاههای مورد علاقه م رفت .

نمره ام بعد از دوهفته اومد و من تقریبا شوکه شدم اگه فکر میکنید که چون این سریال ایرانی بوده هپی اِنده سخت در اشتباهید این سریال در آمریکا ساخته شده و توش از معجزه خبری نیست .من یکبار قبلاها بدون اینکه درس بخونم امتحان داده بودم و نمره ام به مراتب بالاتر از این شده بود . در امتحان قبلی من ریدینگ رو 20 از 30 گرفته بودم فکر میکنید اینبار چند شدم ؟ 3 باورتون میشه 3 !!یک دو سه!! فقط سه !!ولی از شما چه پنهون با این شرایطی که من امتحان دادم بالای 100 که چه عرض کنم بالای 50 گرفتنم هم معجزه ای بود در این وانفسا و بازهم باید کلاهم رو مینداختم هوا و به خودم مدال افتخار امتحان تاقل در شرایط سخت رو میدادم.
ورقه ای که به من به عنوان نتیجۀ امتحان دادند کاملا آغشته به فین اون آقا و رد پای اطرافیانم بود، به خصوص خانم تپل قشنگه که با به موقع راه ندادنم سر جلسۀ امتحان نقش به سزایی در خلق این اثر هنری داشت و جا داره که ازشون در کنار خانوادۀ محترم رجبی تشکر کنم .

تیتراژ پایانی:
نویسنده و کارگردان: ای تی اس
دستیار کارگردان و برنامه ریز: موسسۀ زبان برگزار کننده تافل
تهیه کننده: آقای شوهر

بازیگران: راساراسا
خانم تپل قشنگه
آقای فین فینو
خانم مسئول جیره مواجب
آقای شوهر
خانم چشم بادومی
آقای چشم بادومی
بادومیهای 5تا صندلی اینور و اونور
جناب گوسفند

بدلکاران:جناب زنبور
تدارکات و حمل و نقل : آقای شوهر
هنروران: ممد و اصغر و تقی و نقی و قلی که همهمه ایجاد میکردند

با تشکر از: خانم تپل قشنگه
اداره گذرنامه
ای تی اس
ادارۀ ایمیگریشن
خانوادۀ محترم رجبی
دوستان دعا کن
دزموند


این تنها سریال پخش شده از شبکه مهاجرسرا بود آخه اینهمه اصرار میکنید نمیگید این تموم شه چه جوری سرتون رو میخواید گرم کنید؟ ولی آب ریخته رو نمیشه جمع کرد با اینکه عده ای قسمت قبلی رو هنوز نخونده بودند من قسمت آخر رو دیگه گفتم وخلاص .خوب حالا خیالتون راحت شد؟ تموم شد خوب شد؟ دیگه هیچ سریالی نیست بخونید خوشحال شدید؟
.اگه فکر کردید که دوباره میرم 175 دلار دیگه میریزم تو حلقوم ای تی اس که برای شما سریال بسازم کور خوندید. من بعد از این ماجراها چنان دپرشنی گرفتم که با گذشت دوماه هنوز که هنوزه نتونستم خودم رو راضی کنم که دست به یک کتاب تافل بزنم و چیزی بخونم چه برسه به اینکه برم دوباره امتحان بدم!

کیس12XXX
دریافت نامه قبولی خرداد در منزل
ابوظبي
تاریخ ارسال فرمها:27 june
مصاحبه:4 jan
كليرنس:22 مارچ
دریافت ويزا:21 آپريل
تاریخ هجرت 2011 8 oct
محل اقامت سن حوزه
جمع تقریبی هزینه ها :15000 عكس+54000 پست TNT+هزينه واكسناسيون 2200 + 101000  ترجمه+هزینه سفر و سفارت و مدیکال 3ميليون تومان+ 1580 بلیط آمریکا
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، maaref ، anab ، msar
سلام دوستان و هم راهان
این وب سایت رو الان پیدا کردم .تقدیم میکنم به تمام پویندگان و رهروان یادگیری زبان شیرین انگلیش .http://www.americanidioms.net/above-and-beyond/
خانه دوست کجاست...
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، maaref ، aadine ، mirzamemar ، apoornaki ، free pigeon ، msar
دوستان قدر من رو بدونین اگه اینهمه اصرار های من نبود هنوز ایشون داشیتند ماجرای زنگ تفریح رو تعریف می کردندCool

راساراسا جان افسردگی چرا ؟؟ بابا نشانه ها را جدی بگیر !!! کتابای پائلوکویلو را نخوندی؟؟ برو از بلاگش فارسیشو کاملا فریییی دانلود کن بخون بعدشم بشین یا اگه خواستی دراز بکش فیلم "پی اس : آی لاو یو "رو ببین که قدر خانم تپل قشنگه را بدونی .تافل برای چی می خوایییییی؟؟؟؟مگه فیلم نامه نویسی و نویسندگی تافل می خوااااادددددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میخواستی پذیرش بگیری چه کاره شی اصلا ؟؟؟ هانننن ؟؟؟ کاش من یه دستی در مسایل فرهنگی داشتم( نه که نداشته باشماااا می خوام ریا نشه فقطTongue) خودم دعوت به کارت می کردم.

فقط من دستم به اوونی که زبانهای مختلف رو اختراع کرد برسه..... می دونم باهاش چی کار کنم!!! با زبان نگاه باهاش حرف می زنم که بره سر به کوه و بیابون بزاره . همچین امتحان تاففل Test Of Farsi as a Foreign Languageبگیرم ازشششش......
آهاااااااااااااااااااااااییییییییی نفس کششششششششششششششش
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، maaref ، امیلا ، mavarfan ، hana ، shr.jafari ، nastaran86 ، mitr.p ، saied-k ، pr.kia ، sadeghi897 ، msar ، soheil1993
دوستان ممنون از دلگرمی دادنتون . خوب مثل اینکه خوشحال شدید که سریال تموم شد خدا رو شکر یک کار خیر دیروز انجام دادم . نه خیالتون راحت باشه با خیال راحت بخندید و عذاب وجدان هم نگیرید من قبلا این سریال رو البته به صورت فشرده تر در فیس بوک برای دوستان و آشنایانم که با دعاهاشون نقش بسزایی در تولید این اثر هنری داشتند شیر کرده بودم که بفهمند دعاهاشون چه قدرت مخربی داره واونها هنوز که هنوزه از من میپرسند که کی میری تافل بدی ما یک کم بخندیم . اینه که خیالتون راحت باشه و راحت بخندید.

من متاسفانه جی ار ای لازم ندارم ،به خدا شرمندۀ دوستانی شدم که درخواست جی ار ای داده بودند . وگرنه از اون امتحان به دلیل سخت تر بودن و با این شانسی که من دارم میشد بمب خنده در آورد احتمالا.

شهرزاد جان اتفاقا اگه سری به سیاره ام زده باشی در دربارۀ من میبینی که خوندم ،خوبم خوندم،تازه بهش عمل هم کردم .همین کتابهای پائولو کوییلو من رو بدبخت کرد عزیزم و باعث شد از مهندس شدن دست بکشم و برم تئاتر بخونم و بیام آمریکا مدارکم رو بذارم در کوزه و بیکار و الاف به دنبال نمرۀ تافل باشم . اگه دستت به اونی که زبانهای مختلف رو اختراع کرد رسید فقط از طرف من یه سیلی بزن تو صورتش با صدای گرفته به سبک ازکرخه تاراین بگو: "شاید دیگه ندیدمت" اونم که فارسی حالیش نیست خیال میکنه بهش فحش ناموسی دادی بهش کلی برمیخوره.
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
(2011-01-29 ساعت 04:28)rasarasa نوشته:  دوستان ممنون از دلگرمی دادنتون . خوب مثل اینکه خوشحال شدید که سریال تموم شد خدا رو شکر یک کار خیر دیروز انجام دادم . نه خیالتون راحت باشه با خیال راحت بخندید و عذاب وجدان هم نگیرید من قبلا این سریال رو البته به صورت فشرده تر در فیس بوک برای دوستان و آشنایانم که با دعاهاشون نقش بسزایی در تولید این اثر هنری داشتند شیر کرده بودم که بفهمند دعاهاشون چه قدرت مخربی داره واونها هنوز که هنوزه از من میپرسند که کی میری تافل بدی ما یک کم بخندیم . اینه که خیالتون راحت باشه و راحت بخندید.

من متاسفانه جی ار ای لازم ندارم ،به خدا شرمندۀ دوستانی شدم که درخواست جی ار ای داده بودند . وگرنه از اون امتحان به دلیل سخت تر بودن و با این شانسی که من دارم میشد بمب خنده در آورد احتمالا.

شهرزاد جان اتفاقا اگه سری به سیاره ام زده باشی در دربارۀ من میبینی که خوندم ،خوبم خوندم،تازه بهش عمل هم کردم .همین کتابهای پائولو کوییلو من رو بدبخت کرد عزیزم و باعث شد از مهندس شدن دست بکشم و برم تئاتر بخونم و بیام آمریکا مدارکم رو بذارم در کوزه و بیکار و الاف به دنبال نمرۀ تافل باشم . اگه دستت به اونی که زبانهای مختلف رو اختراع کرد رسید فقط از طرف من یه سیلی بزن تو صورتش با صدای گرفته به سبک ازکرخه تاراین بگو: "شاید دیگه ندیدمت" اونم که فارسی حالیش نیست خیال میکنه بهش فحش ناموسی دادی بهش کلی برمیخوره.


اووووووه عجب بک گراندی داشتی و من خبر نداشتم. اتفاقا اومدم سیارت یه چایی هم نشستیم با هم خوردیم . اما رو همون موضوع اول اینقدر کیف کردم که رفتم تو فیس بوک البته به نام خودت شیرش کردم خلاصه نشد بفهمم کی هستی و چی هستی؟ ولی خوب خدا رو شکر بی راهه نرفتی واقعا حیف بود اگه مهندس می شدی!
اصلا من به نحوه اداره دنیا اعتراض دارم . دست زیاد شده !!!
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، maaref ، mavarfan ، hana ، nastaran86 ، msar ، soheil1993
Smile)))))))))))
خیلی خووووووب بود البته امیدوارم کم کم واسه امتحان مجدد آماده بشی و اینبار واسه هپی اند شدنشم کلی انرژی میفرستیم!!! به انرژی هایی که از مهاجرسرا میاد اعتماد کن, تا حالا کلیییییییییییییییی ویزا گرفته !!!Big Grin

در کل راساراسا جان خسته نباشی , برو یه ذره استراحت کن برگرد, ما همینجا میشینیم تا سریال بعدی شروع بشه!Tongue
[عکس: 119.gif]
چشم انتظاری جاذبه ای قوی دارد. منتظر چیزهایی باش که می خواهی شان, نه چیزهایی که نمی خواهی

شماره کیس: 2010AS000016XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: May 2010  
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: WIKIMAN ، Hossein81 ، frozen mind ، maaref ، rasarasa ، aadine ، fairwall ، hana ، nastaran86 ، pr.kia ، msar
Sad تموم شد؟ من حالا شبا با چه امیدی بخوابم ؟ ایشالا دفعه بعد امتحانت رو 100 به بالا بگیری و بکنی تو چشم اون چشم بادومیای فین فینو !
بهشت آنجاست که انسان به خاطر انسان بودنش محترم است. آنجا که آرامش و منطق در سرتا سر زندگی جاریست...Wink
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، mavarfan ، hana ، msar
lotfan bejay tamom kardan serial,ye kam az posht sahne ham begid.lotfan az jozeiat va soalat emtehan bishtar begid.akhe manam dare mizane besaram ke beram emtehan bedam

لطفا بجای تموم کردن سریال،یه کم از پشت صحنه هم بگید.لطفا از جزئیات و سوالات امتحان بیشتر بگید.آخه منم داره می‌زنه بسرم که برم امتحان بدم
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، frozen mind ، msar
راستی این داستان 1 نکته باریکتر از مو داشت که به درستی مورد غفلت نظار قرار گرفت !
و اون نقش بی بدیل آقایان شوهر در حل و فصل معضلات و بلایا است که در همه
عرصه ها و صحنه ها چون فرشته ای برق گرفته به طرفت العینی ظاهر و بی چشمداشتی
در صدد تجات اخلاف حواییان بر میایند
ناگفته پیداست که ایشان البته وظیفه وجدانی تاریخی و جغرافیایی خویش را انجامیده و نیازی
به امتنان نخواهند داشت و بقول اینجایی ها اصلا "بیگ دیلی" نیست
اصلا ببخشید هیچ نکته ای در داستان نبود. هیچ استخوانی هم اینجا چال نشده !
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: User ، aadine ، frozen mind ، rasarasa ، R.F ، Hossein81 ، elena ، Lamborghini ، shahrzad_a ، admin ، sorena ، mitr.p ، saied-k ، humsun ، pr.kia ، HRSH ، sumya ، pari pariaaa ، msar
راساراسا جان فکر استراحت را از سرت بیرون کن . بچه های مهاجر سرا با این استقبال گرمی که از سریال شما کرده اند منتظر شماره های بعدی سریال شما هستند . مگه تو از بقیه چی کم داری که یک عنوان پیدا می کنند و شماره 1 و 2 و 3 و... رو می سازنند . من که گمان نکنم بچه ها به این زودی دست از سرت بردارند و هر روز به اینجا سر نزنند .
الهی به ما آن ده که آن به .
پاسخ
تشکر کنندگان: rasarasa ، frozen mind ، aadine ، nastaran86 ، pr.kia ، msar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان