اولین سفر به آمریكا برای فعال سازی گرین کارت

[Acaro]

این مو ضوع گواهینامه بین المللی یک مقداری سئوال برانگیز شده مخصوصا کالیفرنیا چون هر ایالتی گویا فرق می کنه
عده ای از دوستان گفتن با این گواهینامه رانندگی کردن,چند تا از دوستان گفتن با گواهینامه بین المللی فقط با ویزای توریستی امکانش هست , جالا من نمی دونم مامور راهنمایی اگه ماشین رو نگه داره و گواهینامه بخواد مدارک اقامتی رو هم چک می کنه؟
بعضی از دوستان هم گفتن با گواهی نامه بین المللی هزینه بیمه بیشتر
دوستان ساکن کالیفرنیا راهنمایی کنید؟

دوست من بهترین کار همراه داشتن ترجمه گواهی نامه ایران است در زمان امتحان کتبی ترجمه را ارایه بدید و در صورت قبولی در امتحان کتبی گواهی نامه موقت دو ماهه به شما تعلق می گیرد من درست یک هفته بعد از ورود همین مراحل را انجام دادم و بعد از گواهی نامه موقت یک هفته بعد امتحان رانندگی را دادم و بعد از قبولی امکان دریافت بیمه را داشتم
طبق صحبتی که با مسول DMV داشتم گواهی نامه بین المللی ایران در لوس آنجلس برای مهاجرین معتبر نیست

[j1970]

این مو ضوع گواهینامه بین المللی یک مقداری سئوال برانگیز شده مخصوصا کالیفرنیا چون هر ایالتی گویا فرق می کنه
عده ای از دوستان گفتن با این گواهینامه رانندگی کردن,چند تا از دوستان گفتن با گواهینامه بین المللی فقط با ویزای توریستی امکانش هست , جالا من نمی دونم مامور راهنمایی اگه ماشین رو نگه داره و گواهینامه بخواد مدارک اقامتی رو هم چک می کنه؟
بعضی از دوستان هم گفتن با گواهی نامه بین المللی هزینه بیمه بیشتر
دوستان ساکن کالیفرنیا راهنمایی کنید؟

این تجربه شخص منه در کالیفرنیا (لس‌آنجلس) برای گرفتن اجازه رانندگی، اجاره ماشین بدون نیاز به شخص گواهینامه‌دار کالیفرنیایی.
من با ترجمه گواهینامه تونستم بعد از امتحان کتبی اجازه رانندگی بگیرم.
این رو میگم و تاکید میکنم چون روز امتجان بقول معروف behind the wheel test هم که رفتم یه ایرانی قدیمی‌تر که خونوادگی واسه امتجان اومده بودن به من میگفتن چرا خودت تنها اومدی و باید یه گواهینامه‌دار کالیفرنیایی باهات میبود! و من توضیح میدادم که من اجازه رانندگی تو فری‌وی رو هم به تنهایی دارم و نیازی به اون نیست اما دوستان حرف خودشون رو میزدن! در نهایت من امتحانمو با همون ماشین اجاره‌ای دادم و قبول شدم.
روز امتجان هم ترجمه رو نبردم (با توجه به اینکه پرمیت گرفته بودم) و ممتحن گفت گواهینامه که من اصلشو دادم که ناراحت شد و گفت من فارسی نمیدونم که گفتم خب قبلا چک شده و من نمیدونستم باید دوباره بیارمش و اونم قبول کرد.
حالا دوستانی که خیلی محتاطن میتونن همه جوره ترجمه و بین‌المللی بیارن.
نکته: من راجع به گرفتن گواهینامه و پرمیت صحبت کردم و نه فقط اجاره ماشین

[j1970]

درتکمیل فرمایش شما عرض کنم من با گواهینامه بین المللی تونستم ماشین کرایه کنم منتهی باید 14دلاربابت بیمه به شرکت بپردازید.

بیمه ربطی به نوع گواهینامه نداره و 14 دلار مبلغ خوبی بوده واسه بیمه.
قانون اینجا اینه که شما وقتی سوار ماشین میشی باید مدرکی دال بر پشتوانه فک کنم 35 هزار دلار داشته باشی که میتونه موارد مختلفی باشه که ازون جمله بیمه‌س.
حالا وقتی شما ماشین کرایه میکنی
1. اسم شما ثبت میشه بعنوان راننده (که اگه تخلف کردی جریمه شی)
2. بیمه نداشته باشی، واست بیمه صادر میشه برای همون روزهای کرایه (مگه اینکه شما مدرکی دال بر داشتن مبلغ فوق داشته باشی هنگام رانندگی)

یه نکته راجع به امتحان با ماشین اجاره‌ای بگم و اونم اینه که اگه شما بیمه داشته باشین (مثل من) و ماشین اجاره کنین (برای مواقع عادی لازم نیست) حتما برای dmv بیمه مربوط به همون ماشین کرایه‌ای رو ببرین. معنی و مفهومش اینه که بیمه ماشین خودتون رو واسه بیمه ماشین کرایه‌ای روز امتحان نبرید که قبول نمیکنن

[Emma_a432]

گاهی فکر می کنم اینجا چه جای عجیبیه!
دل ادم به دوستایی خوش میشه و می تپه که از جنس کلمه اند و یه جورایی شاید هیچ وقت تو زندگیت از نزدیک همشون و ملاقات نکنی ولی دلت به همشون بند شده!اگه خوشحال بشن خوشحال میشی از ناراحتیشون غصه می خوری و تو دعاهات با اسم آیدیون از خدا واسشون کمک می خوای! و این خیلی فوق العادست.
امروز بلیط خریدیم! و این یعنی یک قدم نزدیک شدن به یه هدف!که واسش خون دل خوردی!از ته دلت خواستیش....
یه دوری زدم تو این تاپیک و احساس کردم یه حس مشترک بین اهالی این تاپیک هست!حس غریب کنده شدن!رفتن و عبور کردن از خیلی چیزها!رد شدن از همه ی خاطراتت!
یه حس نمناک از یه شروع تازه.
و شروع همیشه دردسرای خودشو داره!
من از ته قلبم واستون ارزوی موفقیت دارم می خوام بدونین من هم تو پارکینگ گریه کردم و این روزا بیشتر به پدر مادرم نگاه می کنم و واسشون وقت می ذارم و یه جورایی خیابونا واسم یه معنای تازه پیا کردن این روزا از همه چی بیشتر لذت میبرم چون دیگه از رو عادت نگاهشون نمی کنم...
و می دونم این سفر بخشی از تکامل ماست با احساستون مبارزه نکنید و گاهی گریه خیلی خوبه!از این هدیه ی خدا لذت ببرید!
شروع سخته ولی بهتر از سکون ...اگه ما اینجاییم حتما دلیلی داره....

[sima s]

گاهی فکر می کنم اینجا چه جای عجیبیه!
دل ادم به دوستایی خوش میشه و می تپه که از جنس کلمه اند و یه جورایی شاید هیچ وقت تو زندگیت از نزدیک همشون و ملاقات نکنی ولی دلت به همشون بند شده!اگه خوشحال بشن خوشحال میشی از ناراحتیشون غصه می خوری و تو دعاهات با اسم آیدیون از خدا واسشون کمک می خوای! و این خیلی فوق العادست.
امروز بلیط خریدیم! و این یعنی یک قدم نزدیک شدن به یه هدف!که واسش خون دل خوردی!از ته دلت خواستیش....
یه دوری زدم تو این تاپیک و احساس کردم یه حس مشترک بین اهالی این تاپیک هست!حس غریب کنده شدن!رفتن و عبور کردن از خیلی چیزها!رد شدن از همه ی خاطراتت!
یه حس نمناک از یه شروع تازه.
و شروع همیشه دردسرای خودشو داره!
من از ته قلبم واستون ارزوی موفقیت دارم می خوام بدونین من هم تو پارکینگ گریه کردم و این روزا بیشتر به پدر مادرم نگاه می کنم و واسشون وقت می ذارم و یه جورایی خیابونا واسم یه معنای تازه پیا کردن این روزا از همه چی بیشتر لذت میبرم چون دیگه از رو عادت نگاهشون نمی کنم...
و می دونم این سفر بخشی از تکامل ماست با احساستون مبارزه نکنید و گاهی گریه خیلی خوبه!از این هدیه ی خدا لذت ببرید!
شروع سخته ولی بهتر از سکون ...اگه ما اینجاییم حتما دلیلی داره....

یه حس نمناک از یه شروع تازه.
يه تعبير قشنگ از حال و روز اين روزاي ما
اي كاش اي كاش و اي كاش وطن .....

[ali234]

سلام به همه دوستان مهاجرسرا
ماالان به مدت 2ماه هست که در آمریکا هستیم و برای کاربه هرجایی که فکرکنید سرزدیم و اپلای کردیم برای کار.ولی نمیدونم حکمت خدا چیه تاکنون کارپیدا نکردیم گفتم بیام اینجا و درد دلی کنیم و از همه دوستان بخوام برای ماهم دعا کنن تا ماهم اوضاع و احوالمون روبراه بشه

اگر سمت کالیفرنیا هستید اگهی های هفته بازار رو نگاه کنید هفته پیش یک شرکت ایرانی راننده استخدام می کرد برای شروع بد نیست. http://www.haftehbazaar.com/

[cmbt]

گاهی فکر می کنم اینجا چه جای عجیبیه!
دل ادم به دوستایی خوش میشه وبیشتر لذت میبرم چون دیگه از رو عادت نگاهشون نمی کنم...
و می دونم این سفر بخشی از تکامل ماست با احساستون مبارزه نکنید و گاهی گریه خیلی خوبه!از این هدیه ی خدا لذت ببرید!
شروع سخته ولی بهتر از سکون ...اگه ما اینجاییم حتما دلیلی داره....

یه حس نمناک از یه شروع تازه.
يه تعبير قشنگ از حال و روز اين روزاي ما
اي كاش اي كاش و اي كاش وطن .....

سلام سیما جان ،خوبی‌؟چه خبرا؟بالاخره تو هم تصمیمتو گرفتی‌؟حالا کدوم ایالت میری؟سفر بعدی ما هم میریم که بمونیم ولی‌ باز هم با شهرم قرار گذشتیم فعلا شش ماه.همسرم فرصت مطالعاتی گرفته که فعلا نخواد کارشو از دست بعده.و خدا را شکر که من هم کار پیدا کردم.ولی‌ با این وجود ته دلم گاهی می‌لرزه!چطوری از خونوادم جدا بشم؟پسرم چی‌؟از دوری عمه ،خاله،پدر بزرگ،مادر بزرگ که میپرستنش افسرده نشه!باور میکنی‌ که نگرانم اگر دلش برای اسباب بعضی‌ هاش تنگ بشه و گریه کنه من چه کار کنم.فکر کنم بچه‌های ۱۰ سال به بالا شاید راحت تر قبول کنند و شاید از رفتن هم خوشحال بشوند.ولی‌ پسر ۶ ساله من که دنیاش اطرافیان هستند و اسباب بازی‌هاش چی‌؟نگران خیلی‌ چیز هم میشم ولی‌ باز هم ایمان دارم که کار درستی‌ می‌کنیم.سخت است،خیلی‌ سخت ولی‌ درسته.به امید موفقیت همه

[odiseh]

دنبال یه نفر هستم که بعد از مدت پاس سفید دوباره برای بیشتر موندن توی ایران رفته پاس سفیدش رو تمدید کرده .... نبود؟

[alexander]

گاهی فکر می کنم اینجا چه جای عجیبیه!
دل ادم به دوستایی خوش میشه وبیشتر لذت میبرم چون دیگه از رو عادت نگاهشون نمی کنم...
و می دونم این سفر بخشی از تکامل ماست با احساستون مبارزه نکنید و گاهی گریه خیلی خوبه!از این هدیه ی خدا لذت ببرید!
شروع سخته ولی بهتر از سکون ...اگه ما اینجاییم حتما دلیلی داره....

یه حس نمناک از یه شروع تازه.
يه تعبير قشنگ از حال و روز اين روزاي ما
اي كاش اي كاش و اي كاش وطن .....

سلام سیما جان ،خوبی‌؟چه خبرا؟بالاخره تو هم تصمیمتو گرفتی‌؟حالا کدوم ایالت میری؟سفر بعدی ما هم میریم که بمونیم ولی‌ باز هم با شهرم قرار گذشتیم فعلا شش ماه.همسرم فرصت مطالعاتی گرفته که فعلا نخواد کارشو از دست بعده.و خدا را شکر که من هم کار پیدا کردم.ولی‌ با این وجود ته دلم گاهی می‌لرزه!چطوری از خونوادم جدا بشم؟پسرم چی‌؟از دوری عمه ،خاله،پدر بزرگ،مادر بزرگ که میپرستنش افسرده نشه!باور میکنی‌ که نگرانم اگر دلش برای اسباب بعضی‌ هاش تنگ بشه و گریه کنه من چه کار کنم.فکر کنم بچه‌های ۱۰ سال به بالا شاید راحت تر قبول کنند و شاید از رفتن هم خوشحال بشوند.ولی‌ پسر ۶ ساله من که دنیاش اطرافیان هستند و اسباب بازی‌هاش چی‌؟نگران خیلی‌ چیز هم میشم ولی‌ باز هم ایمان دارم که کار درستی‌ می‌کنیم.سخت است،خیلی‌ سخت ولی‌ درسته.به امید موفقیت همه

چقدر زیبا نوشتید باور کنید با خوندن اینها اشکم سرازیر شد
واقعا دلم برای بچه ها می سوزه ،دخترم ایران خیلی خیلی خوب حرف می زد ولی الان از صبح تا ظهر تو مهد کودک یک کلمه هم حرف نزده خیلی نگرانشم واقعا نمی دونم به نفعش کار کردم یا به ضررش

[kiasina]

با درود
من امروز 4امین روزی است که من در آمریکا هستم.دیروز به اداره سوشال سکیوریتی مراجعه کردم و گفتند 5روز کاری باید بگذره تا اطلاعاتت به سیستم بیاد. بعضی از دوستان گفته بودند که یک روزه گرفتند میخوام بدونم که درسته یا نه

[Shezem]

با درود
من امروز 4امین روزی است که من در آمریکا هستم.دیروز به اداره سوشال سکیوریتی مراجعه کردم و گفتند 5روز کاری باید بگذره تا اطلاعاتت به سیستم بیاد. بعضی از دوستان گفته بودند که یک روزه گرفتند میخوام بدونم که درسته یا نه

رسیدن به خیر !
شماره سوشیال خود من ۹ روزه آمد، و من که هنوز نشنیدم که کسی فردای پس از ورود، شماره سوشیالش را گرفته باشه.

[Emma_a432]

گاهی فکر می کنم اینجا چه جای عجیبیه!
دل ادم به دوستایی خوش میشه وبیشتر لذت میبرم چون دیگه از رو عادت نگاهشون نمی کنم...
و می دونم این سفر بخشی از تکامل ماست با احساستون مبارزه نکنید و گاهی گریه خیلی خوبه!از این هدیه ی خدا لذت ببرید!
شروع سخته ولی بهتر از سکون ...اگه ما اینجاییم حتما دلیلی داره....

یه حس نمناک از یه شروع تازه.
يه تعبير قشنگ از حال و روز اين روزاي ما
اي كاش اي كاش و اي كاش وطن .....

سلام سیما جان ،خوبی‌؟چه خبرا؟بالاخره تو هم تصمیمتو گرفتی‌؟حالا کدوم ایالت میری؟سفر بعدی ما هم میریم که بمونیم ولی‌ باز هم با شهرم قرار گذشتیم فعلا شش ماه.همسرم فرصت مطالعاتی گرفته که فعلا نخواد کارشو از دست بعده.و خدا را شکر که من هم کار پیدا کردم.ولی‌ با این وجود ته دلم گاهی می‌لرزه!چطوری از خونوادم جدا بشم؟پسرم چی‌؟از دوری عمه ،خاله،پدر بزرگ،مادر بزرگ که میپرستنش افسرده نشه!باور میکنی‌ که نگرانم اگر دلش برای اسباب بعضی‌ هاش تنگ بشه و گریه کنه من چه کار کنم.فکر کنم بچه‌های ۱۰ سال به بالا شاید راحت تر قبول کنند و شاید از رفتن هم خوشحال بشوند.ولی‌ پسر ۶ ساله من که دنیاش اطرافیان هستند و اسباب بازی‌هاش چی‌؟نگران خیلی‌ چیز هم میشم ولی‌ باز هم ایمان دارم که کار درستی‌ می‌کنیم.سخت است،خیلی‌ سخت ولی‌ درسته.به امید موفقیت همه

چقدر زیبا نوشتید باور کنید با خوندن اینها اشکم سرازیر شد
واقعا دلم برای بچه ها می سوزه ،دخترم ایران خیلی خیلی خوب حرف می زد ولی الان از صبح تا ظهر تو مهد کودک یک کلمه هم حرف نزده خیلی نگرانشم واقعا نمی دونم به نفعش کار کردم یا به ضررش

سلام دوست عزیزم
راستش اینکه نوشتید نگران دخترتون هستید واقعا از ته قلبم درک کردم ولی خب به قول شازده کوچولو بخت یار بچه هاست!
بچه ها اولین کسایی هستن که کم کم از محیط اونجا لذت می برن.از امکانات بهره مند میشن .
به نظر من شما همه ی تلاشتون و برای خوشبختیه بچه ها تون کردید و با کمی صبر همه چی به امید خدا درست میشه .
بچه های نسل ما از ما خیلی راحت ترند چون دیگه تو همون محیط رشد می کنن و نوستالیژایی که ما داریم و اونجا ازشون دوریم تجربه نمی کنن.
من مطمئنم به زودی دختر کوچولوتون دوستای خوب پیدا می کنه بهش فرصت بدبد و انرژیتون و از دست ندید....
موفق باشید.

[sima s]

گاهی فکر می کنم اینجا چه جای عجیبیه!
دل ادم به دوستایی خوش میشه وبیشتر لذت میبرم چون دیگه از رو عادت نگاهشون نمی کنم...
و می دونم این سفر بخشی از تکامل ماست با احساستون مبارزه نکنید و گاهی گریه خیلی خوبه!از این هدیه ی خدا لذت ببرید!
شروع سخته ولی بهتر از سکون ...اگه ما اینجاییم حتما دلیلی داره....

یه حس نمناک از یه شروع تازه.
يه تعبير قشنگ از حال و روز اين روزاي ما
اي كاش اي كاش و اي كاش وطن .....

سلام سیما جان ،خوبی‌؟چه خبرا؟بالاخره تو هم تصمیمتو گرفتی‌؟حالا کدوم ایالت میری؟سفر بعدی ما هم میریم که بمونیم ولی‌ باز هم با شهرم قرار گذشتیم فعلا شش ماه.همسرم فرصت مطالعاتی گرفته که فعلا نخواد کارشو از دست بعده.و خدا را شکر که من هم کار پیدا کردم.ولی‌ با این وجود ته دلم گاهی می‌لرزه!چطوری از خونوادم جدا بشم؟پسرم چی‌؟از دوری عمه ،خاله،پدر بزرگ،مادر بزرگ که میپرستنش افسرده نشه!باور میکنی‌ که نگرانم اگر دلش برای اسباب بعضی‌ هاش تنگ بشه و گریه کنه من چه کار کنم.فکر کنم بچه‌های ۱۰ سال به بالا شاید راحت تر قبول کنند و شاید از رفتن هم خوشحال بشوند.ولی‌ پسر ۶ ساله من که دنیاش اطرافیان هستند و اسباب بازی‌هاش چی‌؟نگران خیلی‌ چیز هم میشم ولی‌ باز هم ایمان دارم که کار درستی‌ می‌کنیم.سخت است،خیلی‌ سخت ولی‌ درسته.به امید موفقیت همه

cmbt عزيز شما خوبين؟ آره ديگه كم كم دارم ميشم تعبير شعر " بايد امشب بروم ، بايد امشب چمداني كه ..." از اين قرار مدارها با خودم با همسرم من هم ميذارم كه 6 ماه ديگه بر ميگردم ، موقته و اينكه اصلا هجرت يه وقتايي لازمه ..هنوزم به دلتنگيهام زياد فك نميكنم گذاشتم برا هفته هاي آخر. ايالتمون خيلي مشخص نيست بستگي به پذيرش همسرم داره .برا post doc ميخواد اقدام كنه ، ديگه بستگي داره كدوم دانشگاه و يا استاد بهتر با شرايطمون جور شه. پسر گلت رو ببوس ...مطمئن باش اين مهاجرت بهترين تاثير رو روي اون داره ، بچه ها خيلي زود با همه چيز كنار ميان...كاش دلتنگي ما هم از نوع اون ها بود

[frz61]

سلام دوستان
من یک سوال دارم که جوابش خیلی برام حیاتی هست
می خواستم بدونم راهی وجود داره که بتونم تلفن همراهم رو (شماره ایرانم ) تو آمریکا روشن نگه دارم و به تماس هاش جواب بدم؟ یک چیزی مثل رومینگ
حتی اگه اینترنتی هم بتونم جواب بدم مشکلی نداره
فقط خاموش نباشه و بتونم ببینم کی تماس گرفته و با همون شماره باهاشون تماس بگیرم

[هایده]

سلام دوستان
من یک سوال دارم که جوابش خیلی برام حیاتی هست
می خواستم بدونم راهی وجود داره که بتونم تلفن همراهم رو (شماره ایرانم ) تو آمریکا روشن نگه دارم و به تماس هاش جواب بدم؟ یک چیزی مثل رومینگ
حتی اگه اینترنتی هم بتونم جواب بدم مشکلی نداره
فقط خاموش نباشه و بتونم ببینم کی تماس گرفته و با همون شماره باهاشون تماس بگیرم

اگر گوشی شما از نوع هوشمند باشد میتوانید سیم کارت ایرانتان را داشته باشید منتهی گوشیتان را در حالت پرواز نگهدارید از اینترنت viber را سرچ کنید و دانلود کنید
و با عزیزانتان با وایبر حرف بزنید مجانی اما به شرطی که نزدیکانتان نیز گوشی هاشون از نوع هوشمند باشه و اینترنت و وای فای داشته باشند البته من امریکا را نمیدونم ولی من با وایبرراحت با دخترم که آلمان است صحبت میکنم