بالاخره نوبت این رسید که سفرنامه بنویسم
اول تصمیم داشتیم بریم هتل ولی بعد که همسرم با دوستش که سفرهای زیادی به ارمنستان رفته بود صحبت کرد بهمون گفت که اونجا یک دوست ارمنی به اسم صوفی داره که میتونه برامون یک آپارتمان تمیز و مناسب پیدا کنه و گفت قیمتش خیلی مناسب تر از هتل در میاد ..خلاصه ما رو با دوستش صوفی آشنا کرد ..
صوفی به ما گفت یک آپارتمان نو ساز و خیلی تمیز نزدیک میدان جمهوری میتونه برامون بگیره ما هم گفتیم عکساشو بفرسته.. عکسهاشو میل کرد که ما خوشمون آمد و باهاش همونجا را اکی کردیم.. و بهمون گفت وقتی رسیدیم فرودگاه میاد دنبالمون..بعد هم دو هفته قبل مصاحبه بلیط هواپیما را خریدیم که شد نفری یک میلیون و شانزده هزار تومان.. چون ترسیدیم پر شه زود گرفتیم و هفتۀ بعدش 50 هزار تومان ارزانتر شده بود ..
روز پنجشنبه 18 اپریل ساعت 18پروازمون بود که ما ساعت 15:30 رسیدیم فرودگاه و بعد هم که کارهای اولیه انجام شد رفتیم ارز دولتی را گرفتیم که خیلی دم باجه خلوت بود..و بعدش نشستیم منتظر تا گیت پروازمون باز بشه ..ما با نیم ساعت تاخیر پریدیم..هواپیما بویینگ 727 بود و جای ما دقیقا روی بال هوپیما بود ..مدت پرواز یک ساعت و بیست دقیقه بود و بعد از گذشت مدت کوتاهی بعد از اینکه سوار شدیم پذیرایی شروع شد... که سالاد ماکارونی بود با برنج و جوجه و دوغ وماست و بیسکوییت هم کنار بستش بود..کیفیتش هم بدکی نبود تا غذا را خوردیم و جمع کردن حدود 15 یا شایدم 20 دقیقه بعدش رسیدیم یروان ..بعد هم به همون روش معروف افشین عزیز از دستگاه درام گرفتیم و فرم ویزا را هم که از قبل آماده داشتیم خیلی سریع ویزا رو گرفتیم و رفتیم بیرون (برای دریافت ویزا هم نفری 3000 درام باید پرداخت کنید) ..صوفی با آقای راننده منتظرمون وایستاده بودند با آنها رفتیم سمت آپارتمان در طول مسیر اول از جلوی کازینو ها رد شدیم بعدش صوفی سفارت آمریکا رو بهمون نشون داد بعد هم رسیدیم میدان جمهوری و از آنجا رفتیم سمت آپارتمان و راننده 3000 درام گرفت(صوفی گفت 1000 تااضافه تر گرفت چون که اونو از شهر به فرودگاه رسانده بود وگفت ماشین های داخل فرودگا خیلی گرونتر میگیرن ولی من چون از داخل شهر تاکسی گرفتم ارزونتر میشه)...ایروان خیلی زیباتر و بهتر از آنچیزی بود که در موردش فکر میکردم .. ساعت يروان نيم ساعت از ايران عقب تر است ..
صوفی آپارتمان را تحویلمون داد که بسیار تمیز و نوساز بود و از بالکنش ساعت میدان جمهوری کاملا مشخص بود واز همه مهمتر توالت فرنگیش بود که شلنگ آب کنارش داشت و امنيت آپارتمانش خيلي خوب بود چون هم دوربين مدار بسته داشت هم نگهبان, سر قیمتش هر چی چونه زدیم کمتر از شبی 70 دلار که قبلا بهمون گفته بود نیامد و اجارۀ یک هفته را همون موقع ازمون گرفت..وبعد با او رفتیم viva cell و با دادن نفری 500درام یک سیم کارت گرفتیم که 400درام شارژ داشت و بعد هم با دستگاههایی که داخل شهر بود میتونستی گوشی را شارژ کنیم ..برای گرفتن سیم کارت باید پاسپورت همراهتان باشد.ما در طول یک هفته فقط یکبار گوشی را 1000 دارام شارژ کردیم ..هر وقت با ایران کار داشتیم به آنها sms میدادیم و آنها با کد( 020 ) با ما تماس میگرفتند ..چون اگر ما میخواستیم تماس بگیریم خیلی گرانتر در میامد مثلا با 1000 درام شاید حدودا بتوانید3 یا 4 دقیقه با ایران صحبت کنید..
روز مدیکال
روز بعدش یعنی جمعه ساعت 10:30 با دکتر کریستین وقت مدیکال داشتیم که راس ساعت 10:30 آنجا بودیم.. ما بعد از کارنت شدن با ایمیل از دکتر کریستین وقت گرفته بودیم روز مصاحبه سه شنبه بود و به ما جمعه وقت دادن و در ایمیل ازشون خواسته بودیم دو روز قبل مصاحبه وقت بدن که گفتن نمیشه چون یکشنبه تعطیلیم و شنبه هم نیمه وقت هستیم و اگر میخواین دوشنبه جوابو بگیرین باید جمعه بیاین..(تلفنی هم میتوانید از لوسی وقت بگیرید).
با خواندن سفرنامه های بچه ها به راحتی اتاق دکتر را پیدا کردیم بعد از یک ربع لوسی بهمون گفت که بریم داخل وکارت واکسن زرد رنگ بین المللی (که از پاستور تجریش گرفته بودیم) ونامۀ وقت مصاحبه و وقت مدیکال و 3 قطعه عکس 3*4 را بهش دادیم..هیچ واکسن اضافه ای هم نخوردیم
واکسن هایی که زده بودیم: واکسن تی دی (یکسال وخورده ای پیش یک سری زده بودیم) واکسن هپاتیت 3 سری ..واکسن ام ام آر دو سری و واکسن مننژیت را هم یکسری زده بودیم چون فکر میکردیم مصاحبمون ترکیه هستش واکسنا رو اضافی هم زده بودیم واکسن آنفولانزا(برای این فصل) و واکسن آبله مرغون نیازی نیست بزنید.. و بعدش هم همان سوالهای همیشگی که دوستان در سفرنامشون نوشته بودن را ازمون پرسید..بعد هم گفت مشکلی یا بیماری خاصی ندارین که بخواین بگین و گفت با دقت جواب بدین چون باید زیر برگه را امضا کنید و بدین سفارت و بعد هم قد و وزن و فشارمون و تست بینایی سنجی را گرفتن که با حروف c هم بود. بعد هم نشستیم و بدنمون را معاینه کرد و بعد هم رفتیم واسه عکس قفسۀ سینه وبعدش هم آزمایش خون ..ما ساعت 10:30 آنجا بودیم و 11:30 هم کارمون تموم شد ..
از میدان جمهوری تا بیمارستان هزار درام دادیم کلا هر جا میرفتی با تاکسی هاشون میگفتن هازار و فقط دو دفعه شد که تو این یک هفته کمتر از 1000 کرایه گرفتن..با اینکه تاکسی متر 700 نشان میداد راننده باز هم میگفت هازار..
اونروز ما اصلا دکتر کریستین را ندیدیم و بعد از انجام آزمایش خون رفتیم پیش لوسی و90000 درام دادیم و لوسی کارت ویزیت دکتر کریستین با شمارۀ خودشو که روش نوشته بود داد بهمون وگفت دوشنبه ساعت یک برای گفتن جواب اینجا باشید..
بعد از آن تا دوشنبه ایروان گردی کردیم و بعد هم دوشنبه راس ساعت یک اونجا بودیم ..که یک خانوادۀ ایرانی هم آنجا نشسته بودن برای گرفتن جواب..که بعد از نیم ساعت ما را صدا کرد و همراه با آن زوج ایرانی رفتیم داخل ..دکتر کریستین را برای اولین بار اونروز دیدم که پشت میزش نشسته بود و داشت با یک آقای ارمنی صحبت میکرد..لوسی اول جواب مدیکال آن خانوم و آقای ایرانی را داد و بعد هم جواب ما رو که گفت شما سالمین و هیچ مشکلی ندارین و این پاکت را روز مصاحبه با خودتون ببرید و عکس قفسۀ سینه و کارت واکسن ها را هم با خودتون ببرید آمریکا(که تو دلم گفتم شما ویزارو بدین ما اینا رو هر جا شما بگین میبریم) و بعد هم گفت اینجا جلوی اسمتون را امضا کنید که جواب آزمایش را تحویل گرفتین..در کل تمام کارهای مدیکال ما را لوسی انجام داد که به زبان فارسی کاملا مسلط بود و ما کلا با دکتر کریستین به غیر از سلام و بعدش خداحافظی هیچ صحبتی نکردیم.. دوشنبه شب برای آخرین بار تمام مدارک را برای هزارمین بار چک کردیم و خوابیدیم البته من که از استرس چندین بار تا صبح از خواب پریدم و ساعت موبایلم را هم روی 7:15 گذاشته بودم که خودم ساعت 7 بیدار شدم دیگه...
روز مصاحبه
وقت مصاحبمون روز سه شنبه ساعت 9 بود که یک ربع نه رسیدیم جلوی در سفارت ..جلوی ما یک خانواده با یک بچۀ کوچک بودند که اونها رفتن داخل بعد هم پاسپورتهای ما را گرفت با نامۀ وقت مصاحبمون که با برگۀ لیست اسامی که دستش بود چک کرد که اسم منو اولین نفر نوشته بودن و بعد از 5 دقیقه انتظار گفت برید داخل چند قدم جلوتر مامور امنیتی بعدی بود که پوشۀ مدارک ما را کامل چک کرد و همینطور هم پاکت مدیکال را باز کرد و داخلش را چک کرد بعد از دستگاه رد شدیم و بعد 5 دقیقه گفت برید داخل ..رفتیم داخل که یک مامور امنیتی خانوم بود که دوباره ما رو چک کرد موبایل را از ما گرفت و یک شماره داد که وقتی برمیگردیم شماره را بدیم و موبایل را پس بگیریم ..و بعد از چک امنیتی اجازه میدادند که خانومها کیفشون را ببرند داخل..بعد هم از آن اتاق خارج و وارد یک محوطۀ دیگر شدیم و بعد هم وارد سالن مصاحبه شدیم که چند خانوادۀ ارمنی و 6 یا 7 تا کیس ایرانی نشسته بودن..باجۀ 7 با گفتن کلمۀ بعدی میگفت که بریم و مدارک را تحویل بدیم و همۀ ایرانی ها به ترتیبی که آمده بودن داخل میرفتن به باجۀ تحویل مدارک..نوبت ما شد که با همسرم رفتیم دم باجه مدارکی که ازمون خواست (همۀ مدارک اصل و ترجمش را میخواستن مدارک ما هیچ کدام مهر تایید دادگستری را نداشت و ترجمۀ کارت پایان خدمت همسرم برای یکسال پیش بود که هیچ ایرادی نگرفتن ازش وديگه اينكه سند خانه را خودمون اضافه داديم ازمون نخواسته بود كه بديم ) :
-پاسپورت و کپی صفحه اولش
-شناسنامه و ترجمش
-عقد نامه و 2سری ترجمه (اگر یک سری داشته باشین نقص مدرک میزنن و دفعۀ بعد که میرین باید براشون ببرین)
-مدارک تحصیلی و ترجمه که من مدرک دیپلم و پیش دانش گاهی وفوق دیپلمم را دادم.(فقط برای برندۀ اصلی را میگیرند)
-تمکن مالی 166 میلیون تومان بود که دو نفر بودیم 86 میلییون موجودی حساب برندۀ اصلی بود و 80 تومان هم برای همسرم**
-سند خانه و ترجمه (بدون ارزشگذاري )
-کارت پایان خدمت وترجمه
-پاکت مدیکال
-2قطعه عکس 5*5 و عکسهایی هم که سری اول برایشان فرستاده بودیم را بهمون پس دادن
**(در مورد تمكن مالي هم بگم كه يكي از بانك اقتصاد نوين و يكي ديگه هم از بانك پاسارگاد 3 هفته قبل از مصاحبه برگه موجودي حساب را گرفتيم كه به زبان انگليسي بود قبلا هم رفته بودم شعبه اي كه خودم حساب دارم كه گفتن 3 روز كاري طول ميكشه كه موجودي بديم ولي اگه بريد شعبه مركزي همان موقع ميدن كه ما هم رفتيم شعبه مركزي هر دو بانك و خيلي سريع هم كارمون انجام شد .. موجودي را هم به ريال و هم به دلار با ارز مرجع 1226 تومان نوشته بودند..شعبه مركزي بانك اقتصاد نوين جردن خيابان اسفنديار هستش و بانك پاسارگاد هم ميرداماد كمي پايين تر از آزمايشگاه مسعود مي باشد..)
خانمي كه مدارك را تحويل ميگرفت به همسرم یک برگه داد و گفت چند باجه اونور تر 660 دلار پرداخت کند..بعد هم گفت چیزی را در فرم نمخواهید تغییر بدید که من گفتم ما میخواهیم آدرس آمریکا را تغییر دهیم و او هم آدرس قبلی را لاک غلط گیر کشید وبجاش آدرس جدید را نوشت و از من پرسید سفر های خارجی کجا رفتی ؟؟ .. وبعد ازم اثر انگشت گرفت به همان ترتیبی که دوستان قبلا در سفرنامۀ شان نوشته بودند بعد هم فرم 230 را که برایشان فرستاده بودیم آورد و یکی یکی سوالها را پرسید و چک کرد..
*** نام خانوادگی همسرم وقتی بچه بوده تغییر کرده ..و ما نمیدانستیم که باید داخل فرمها مینوشتیم که وقتی عضو مهاجر سرا شدیم این موضوع را متوجه شدیم و با راهنمایی دوستان به kcc ایمیل زدیم و بهشون اطلاع دادیم و روز مصاحبه هم از ایمیل پرینت گرفتیم و همراهمون بردیم و هنگام تحویل مدارک موضوع را به آن خانم توضیح دادم و برگه را که پرینت گرفته بودم به او تحویل دادم که به کامپیوتری که جلوش بود نگاه کرد و گفت این تغییر وارد سیستم شده و نیازی به این برگه نیست.
وبعد هم همسرم آمد و از ایشون هم اثر انگشت گرفت و بعد هم سوالهای فرم 230 را ازش پرسید و تمام..
رفتیم نشستیم تا برای مصاحبه صدایمان بزنند..وقتی نشستیم اولین نفری که رفتن داخل یک خانم بسیارمسن بودن که روی ویلچر نشسته بودند که به سختی از روی ویلچر با عصا میتوانستند بایستند که یک خانوم قد بلند وچهارشونه ای که مامورامنیتی آنجا بودند ایشان را اینطرف و آنطرف میبردند..کار این خانم مسن خیلی طول کشید تقریبا یکساعتی شد و بعد هم خانم و آقایی که بچۀ کوچک داشتند را صدا زد و بعد به ترتیبی که مدارک را تحویل داده بودند آفیسر فامیل افراد را صدا میزد و بین هر مصاحبه ای هم 2 یا 3دقیقه فاصله بود ساعت 10 دقیقه به 12 بود که ما را صدا زد..
رفتیم داخل آفیسراول سلام کرد بعد هم گفت تبریک میگم که لاتاری برنده شدین وگفت مدارک شما را بررسی کردیم شما شرایط لازم برای ادامه دادن را دارین و بعد به من گفت 4 تا انگشت سمت چپم را بزارم روی دستگاه کوچکی که آنجا بود برای اثر انگشت و فرم 230 را داد و گفت که امضا کنید ,بعد سوال کرد:
شغل شما چیه؟؟ من ...
شما آمریکا کجا میخواهید برید؟؟که همسرم توضیح داد...
بعد از همسرم اثر انگشت گرفت و فرم DS -230 را داد تا امضا کند و بعد سوال پرسید:
شغلتون چیه؟؟ ...
سربازی کجا بودین و توضیح بدین که چکار میکردین؟؟..
شما چند وقته ازدواج کردید؟؟ که همسرم گفت یک سال و خورده ای
بعد هم برگۀ آبی معروف کذایی را داد بهمون و گفت مدارک شما کامله اما یک پروسۀ اداری دارین که باید طی بشه از یک ماه دیگه سایت ما را چک کنید هر وقت شمارتونو دیدید برگۀ آبی و پاسپورتهاتون را بیارید و ویزاتون رابگیرید بعد هم گفت یک نفرتون بیاد کافیه و اصل مدارک را بهمون پس داد..آفیسر یک مرد بسیار جوان آمریکایی و خوشتیپ و بسیارخوش برخورد بود که به زبان فارسی خیلی خوب مسلط نبود..
و دیگه اینکه باجۀ شمارۀ 10 برای ایرانیها بود و دو باجه هم برای مصاحبۀ ارمنی ها به خاطر همین روند کار خیلی سریعتر بود برای ارمنی ها ..
-جاهای دیدنی و رستورانهای ارمنستان که ما رفتیم :
یک کلیسا بود روبروی راشیا مال .. هزار پله(راستی دوستان هزار پله ,پله برقی هم دارد اولین سریه پله هار که میرید بالا سمت چپتون یک در که وقتی میرید داخل پله برقی روبروتونه ) و دیگه کارخانۀ شراب سازی نوی noy (کارخانۀ جالبی بود یک قسمتش بود که 50 متربا یک آسانسور میرفت زیر زمین که بشکه های شرابشون بود و یه جای غار مانند داشت که یک دو راهی داشت که خانومی که راهنمایه ما بود گفت که یکی از این راها 9 کیلومتر هستش که میره زیر میدان جمهوری و یکی دیگشم 7 کیلو متره و میره زیره سفارت آمریکا ,خیلی جالب بود) ودالما مال که یک مرکز خرید نوساز بود که همش برند بود و خیلی گران(قیمتاش با برند های تهران یکی بود ولی خوب تنوع جنساشون خیلی بیشتر)بود و همینطور میدان جمهوری خیلی زیبا بود..رستوران قفقاز هم به شدت کباب هاش خوشمزه بود یک رستوران دیگه هم بود روبروی میدان اپرا پشت یک کلیسا که داشتن تاز میساختن متاسفانه اسم رستورانش را یادم نمیاد ولی غذاش خیلی خوب بود ..وهمینطور هم مرغ های کی اف سی شون هم حرف نداشت..روز 24 اپریل هم که روز کشتار دسته جمعی ارامنه بود و تعطیل بود البته رستورانها و مغازه ها باز بودن ولی اداره های دولتی و بانکهاشون تعطیل بود و یک تعداد زیادی از مردم جمع شده بودن در میدان اپرا که پرچم کشورشون و شمع دستشون بود و موزیک غمگین هم پخش میشد یک سری فیلم بردار هم بودن..
-راستي آدرس محل سكونت و آدرس بيمارستان و سفارت را حتما به زبان ارمني همراه خودتان داشته باشيد آنجا افراد ميان سالشون و راننده تاكسياشون اكثرا انگليسي بلد نيستند و بعضي هاشون فارسي خيلي كم بلدند و اكثرا هم خيلي مهربان هستن و وقتي سوالي ازشون مي پرسيد تا جايي كه ميتونند راهنمايي ميكنند ..
هوا هم خیلی سرد و بارونی بود 3,4 روز اولش و باد میومد...
در آخر 25 اپریل با پرواز ساعت 20 و پانزده دقیقه برگشتیم که سر ساعت پرواز کرد ,هواپیما فوکر100 بود ..غذاشون که خیلی افتضاح بود ولی پرواز خیلی خوب بود و یک ساعت و20 دقیقه بعدش رسیدیم فرودگاه امام خمینی.....(از میدان جمهوری تا فرودگاه یروان 1600 درام کرایه دادیم)..
****دوستان با خودتون به هیچ وجه داروهای کدئین دار نبرید , صوفی گفت اگر بگیرن از 7 تا 12 سال زندان داره***
ادامه دارد...(البته امیدوارم)
راستی اگر چیزی یادم افتاد باز اضافه میکنم..
اول تصمیم داشتیم بریم هتل ولی بعد که همسرم با دوستش که سفرهای زیادی به ارمنستان رفته بود صحبت کرد بهمون گفت که اونجا یک دوست ارمنی به اسم صوفی داره که میتونه برامون یک آپارتمان تمیز و مناسب پیدا کنه و گفت قیمتش خیلی مناسب تر از هتل در میاد ..خلاصه ما رو با دوستش صوفی آشنا کرد ..
صوفی به ما گفت یک آپارتمان نو ساز و خیلی تمیز نزدیک میدان جمهوری میتونه برامون بگیره ما هم گفتیم عکساشو بفرسته.. عکسهاشو میل کرد که ما خوشمون آمد و باهاش همونجا را اکی کردیم.. و بهمون گفت وقتی رسیدیم فرودگاه میاد دنبالمون..بعد هم دو هفته قبل مصاحبه بلیط هواپیما را خریدیم که شد نفری یک میلیون و شانزده هزار تومان.. چون ترسیدیم پر شه زود گرفتیم و هفتۀ بعدش 50 هزار تومان ارزانتر شده بود ..
روز پنجشنبه 18 اپریل ساعت 18پروازمون بود که ما ساعت 15:30 رسیدیم فرودگاه و بعد هم که کارهای اولیه انجام شد رفتیم ارز دولتی را گرفتیم که خیلی دم باجه خلوت بود..و بعدش نشستیم منتظر تا گیت پروازمون باز بشه ..ما با نیم ساعت تاخیر پریدیم..هواپیما بویینگ 727 بود و جای ما دقیقا روی بال هوپیما بود ..مدت پرواز یک ساعت و بیست دقیقه بود و بعد از گذشت مدت کوتاهی بعد از اینکه سوار شدیم پذیرایی شروع شد... که سالاد ماکارونی بود با برنج و جوجه و دوغ وماست و بیسکوییت هم کنار بستش بود..کیفیتش هم بدکی نبود تا غذا را خوردیم و جمع کردن حدود 15 یا شایدم 20 دقیقه بعدش رسیدیم یروان ..بعد هم به همون روش معروف افشین عزیز از دستگاه درام گرفتیم و فرم ویزا را هم که از قبل آماده داشتیم خیلی سریع ویزا رو گرفتیم و رفتیم بیرون (برای دریافت ویزا هم نفری 3000 درام باید پرداخت کنید) ..صوفی با آقای راننده منتظرمون وایستاده بودند با آنها رفتیم سمت آپارتمان در طول مسیر اول از جلوی کازینو ها رد شدیم بعدش صوفی سفارت آمریکا رو بهمون نشون داد بعد هم رسیدیم میدان جمهوری و از آنجا رفتیم سمت آپارتمان و راننده 3000 درام گرفت(صوفی گفت 1000 تااضافه تر گرفت چون که اونو از شهر به فرودگاه رسانده بود وگفت ماشین های داخل فرودگا خیلی گرونتر میگیرن ولی من چون از داخل شهر تاکسی گرفتم ارزونتر میشه)...ایروان خیلی زیباتر و بهتر از آنچیزی بود که در موردش فکر میکردم .. ساعت يروان نيم ساعت از ايران عقب تر است ..
صوفی آپارتمان را تحویلمون داد که بسیار تمیز و نوساز بود و از بالکنش ساعت میدان جمهوری کاملا مشخص بود واز همه مهمتر توالت فرنگیش بود که شلنگ آب کنارش داشت و امنيت آپارتمانش خيلي خوب بود چون هم دوربين مدار بسته داشت هم نگهبان, سر قیمتش هر چی چونه زدیم کمتر از شبی 70 دلار که قبلا بهمون گفته بود نیامد و اجارۀ یک هفته را همون موقع ازمون گرفت..وبعد با او رفتیم viva cell و با دادن نفری 500درام یک سیم کارت گرفتیم که 400درام شارژ داشت و بعد هم با دستگاههایی که داخل شهر بود میتونستی گوشی را شارژ کنیم ..برای گرفتن سیم کارت باید پاسپورت همراهتان باشد.ما در طول یک هفته فقط یکبار گوشی را 1000 دارام شارژ کردیم ..هر وقت با ایران کار داشتیم به آنها sms میدادیم و آنها با کد( 020 ) با ما تماس میگرفتند ..چون اگر ما میخواستیم تماس بگیریم خیلی گرانتر در میامد مثلا با 1000 درام شاید حدودا بتوانید3 یا 4 دقیقه با ایران صحبت کنید..
روز مدیکال
روز بعدش یعنی جمعه ساعت 10:30 با دکتر کریستین وقت مدیکال داشتیم که راس ساعت 10:30 آنجا بودیم.. ما بعد از کارنت شدن با ایمیل از دکتر کریستین وقت گرفته بودیم روز مصاحبه سه شنبه بود و به ما جمعه وقت دادن و در ایمیل ازشون خواسته بودیم دو روز قبل مصاحبه وقت بدن که گفتن نمیشه چون یکشنبه تعطیلیم و شنبه هم نیمه وقت هستیم و اگر میخواین دوشنبه جوابو بگیرین باید جمعه بیاین..(تلفنی هم میتوانید از لوسی وقت بگیرید).
با خواندن سفرنامه های بچه ها به راحتی اتاق دکتر را پیدا کردیم بعد از یک ربع لوسی بهمون گفت که بریم داخل وکارت واکسن زرد رنگ بین المللی (که از پاستور تجریش گرفته بودیم) ونامۀ وقت مصاحبه و وقت مدیکال و 3 قطعه عکس 3*4 را بهش دادیم..هیچ واکسن اضافه ای هم نخوردیم
واکسن هایی که زده بودیم: واکسن تی دی (یکسال وخورده ای پیش یک سری زده بودیم) واکسن هپاتیت 3 سری ..واکسن ام ام آر دو سری و واکسن مننژیت را هم یکسری زده بودیم چون فکر میکردیم مصاحبمون ترکیه هستش واکسنا رو اضافی هم زده بودیم واکسن آنفولانزا(برای این فصل) و واکسن آبله مرغون نیازی نیست بزنید.. و بعدش هم همان سوالهای همیشگی که دوستان در سفرنامشون نوشته بودن را ازمون پرسید..بعد هم گفت مشکلی یا بیماری خاصی ندارین که بخواین بگین و گفت با دقت جواب بدین چون باید زیر برگه را امضا کنید و بدین سفارت و بعد هم قد و وزن و فشارمون و تست بینایی سنجی را گرفتن که با حروف c هم بود. بعد هم نشستیم و بدنمون را معاینه کرد و بعد هم رفتیم واسه عکس قفسۀ سینه وبعدش هم آزمایش خون ..ما ساعت 10:30 آنجا بودیم و 11:30 هم کارمون تموم شد ..
از میدان جمهوری تا بیمارستان هزار درام دادیم کلا هر جا میرفتی با تاکسی هاشون میگفتن هازار و فقط دو دفعه شد که تو این یک هفته کمتر از 1000 کرایه گرفتن..با اینکه تاکسی متر 700 نشان میداد راننده باز هم میگفت هازار..
اونروز ما اصلا دکتر کریستین را ندیدیم و بعد از انجام آزمایش خون رفتیم پیش لوسی و90000 درام دادیم و لوسی کارت ویزیت دکتر کریستین با شمارۀ خودشو که روش نوشته بود داد بهمون وگفت دوشنبه ساعت یک برای گفتن جواب اینجا باشید..
بعد از آن تا دوشنبه ایروان گردی کردیم و بعد هم دوشنبه راس ساعت یک اونجا بودیم ..که یک خانوادۀ ایرانی هم آنجا نشسته بودن برای گرفتن جواب..که بعد از نیم ساعت ما را صدا کرد و همراه با آن زوج ایرانی رفتیم داخل ..دکتر کریستین را برای اولین بار اونروز دیدم که پشت میزش نشسته بود و داشت با یک آقای ارمنی صحبت میکرد..لوسی اول جواب مدیکال آن خانوم و آقای ایرانی را داد و بعد هم جواب ما رو که گفت شما سالمین و هیچ مشکلی ندارین و این پاکت را روز مصاحبه با خودتون ببرید و عکس قفسۀ سینه و کارت واکسن ها را هم با خودتون ببرید آمریکا(که تو دلم گفتم شما ویزارو بدین ما اینا رو هر جا شما بگین میبریم) و بعد هم گفت اینجا جلوی اسمتون را امضا کنید که جواب آزمایش را تحویل گرفتین..در کل تمام کارهای مدیکال ما را لوسی انجام داد که به زبان فارسی کاملا مسلط بود و ما کلا با دکتر کریستین به غیر از سلام و بعدش خداحافظی هیچ صحبتی نکردیم.. دوشنبه شب برای آخرین بار تمام مدارک را برای هزارمین بار چک کردیم و خوابیدیم البته من که از استرس چندین بار تا صبح از خواب پریدم و ساعت موبایلم را هم روی 7:15 گذاشته بودم که خودم ساعت 7 بیدار شدم دیگه...
روز مصاحبه
وقت مصاحبمون روز سه شنبه ساعت 9 بود که یک ربع نه رسیدیم جلوی در سفارت ..جلوی ما یک خانواده با یک بچۀ کوچک بودند که اونها رفتن داخل بعد هم پاسپورتهای ما را گرفت با نامۀ وقت مصاحبمون که با برگۀ لیست اسامی که دستش بود چک کرد که اسم منو اولین نفر نوشته بودن و بعد از 5 دقیقه انتظار گفت برید داخل چند قدم جلوتر مامور امنیتی بعدی بود که پوشۀ مدارک ما را کامل چک کرد و همینطور هم پاکت مدیکال را باز کرد و داخلش را چک کرد بعد از دستگاه رد شدیم و بعد 5 دقیقه گفت برید داخل ..رفتیم داخل که یک مامور امنیتی خانوم بود که دوباره ما رو چک کرد موبایل را از ما گرفت و یک شماره داد که وقتی برمیگردیم شماره را بدیم و موبایل را پس بگیریم ..و بعد از چک امنیتی اجازه میدادند که خانومها کیفشون را ببرند داخل..بعد هم از آن اتاق خارج و وارد یک محوطۀ دیگر شدیم و بعد هم وارد سالن مصاحبه شدیم که چند خانوادۀ ارمنی و 6 یا 7 تا کیس ایرانی نشسته بودن..باجۀ 7 با گفتن کلمۀ بعدی میگفت که بریم و مدارک را تحویل بدیم و همۀ ایرانی ها به ترتیبی که آمده بودن داخل میرفتن به باجۀ تحویل مدارک..نوبت ما شد که با همسرم رفتیم دم باجه مدارکی که ازمون خواست (همۀ مدارک اصل و ترجمش را میخواستن مدارک ما هیچ کدام مهر تایید دادگستری را نداشت و ترجمۀ کارت پایان خدمت همسرم برای یکسال پیش بود که هیچ ایرادی نگرفتن ازش وديگه اينكه سند خانه را خودمون اضافه داديم ازمون نخواسته بود كه بديم ) :
-پاسپورت و کپی صفحه اولش
-شناسنامه و ترجمش
-عقد نامه و 2سری ترجمه (اگر یک سری داشته باشین نقص مدرک میزنن و دفعۀ بعد که میرین باید براشون ببرین)
-مدارک تحصیلی و ترجمه که من مدرک دیپلم و پیش دانش گاهی وفوق دیپلمم را دادم.(فقط برای برندۀ اصلی را میگیرند)
-تمکن مالی 166 میلیون تومان بود که دو نفر بودیم 86 میلییون موجودی حساب برندۀ اصلی بود و 80 تومان هم برای همسرم**
-سند خانه و ترجمه (بدون ارزشگذاري )
-کارت پایان خدمت وترجمه
-پاکت مدیکال
-2قطعه عکس 5*5 و عکسهایی هم که سری اول برایشان فرستاده بودیم را بهمون پس دادن
**(در مورد تمكن مالي هم بگم كه يكي از بانك اقتصاد نوين و يكي ديگه هم از بانك پاسارگاد 3 هفته قبل از مصاحبه برگه موجودي حساب را گرفتيم كه به زبان انگليسي بود قبلا هم رفته بودم شعبه اي كه خودم حساب دارم كه گفتن 3 روز كاري طول ميكشه كه موجودي بديم ولي اگه بريد شعبه مركزي همان موقع ميدن كه ما هم رفتيم شعبه مركزي هر دو بانك و خيلي سريع هم كارمون انجام شد .. موجودي را هم به ريال و هم به دلار با ارز مرجع 1226 تومان نوشته بودند..شعبه مركزي بانك اقتصاد نوين جردن خيابان اسفنديار هستش و بانك پاسارگاد هم ميرداماد كمي پايين تر از آزمايشگاه مسعود مي باشد..)
خانمي كه مدارك را تحويل ميگرفت به همسرم یک برگه داد و گفت چند باجه اونور تر 660 دلار پرداخت کند..بعد هم گفت چیزی را در فرم نمخواهید تغییر بدید که من گفتم ما میخواهیم آدرس آمریکا را تغییر دهیم و او هم آدرس قبلی را لاک غلط گیر کشید وبجاش آدرس جدید را نوشت و از من پرسید سفر های خارجی کجا رفتی ؟؟ .. وبعد ازم اثر انگشت گرفت به همان ترتیبی که دوستان قبلا در سفرنامۀ شان نوشته بودند بعد هم فرم 230 را که برایشان فرستاده بودیم آورد و یکی یکی سوالها را پرسید و چک کرد..
*** نام خانوادگی همسرم وقتی بچه بوده تغییر کرده ..و ما نمیدانستیم که باید داخل فرمها مینوشتیم که وقتی عضو مهاجر سرا شدیم این موضوع را متوجه شدیم و با راهنمایی دوستان به kcc ایمیل زدیم و بهشون اطلاع دادیم و روز مصاحبه هم از ایمیل پرینت گرفتیم و همراهمون بردیم و هنگام تحویل مدارک موضوع را به آن خانم توضیح دادم و برگه را که پرینت گرفته بودم به او تحویل دادم که به کامپیوتری که جلوش بود نگاه کرد و گفت این تغییر وارد سیستم شده و نیازی به این برگه نیست.
وبعد هم همسرم آمد و از ایشون هم اثر انگشت گرفت و بعد هم سوالهای فرم 230 را ازش پرسید و تمام..
رفتیم نشستیم تا برای مصاحبه صدایمان بزنند..وقتی نشستیم اولین نفری که رفتن داخل یک خانم بسیارمسن بودن که روی ویلچر نشسته بودند که به سختی از روی ویلچر با عصا میتوانستند بایستند که یک خانوم قد بلند وچهارشونه ای که مامورامنیتی آنجا بودند ایشان را اینطرف و آنطرف میبردند..کار این خانم مسن خیلی طول کشید تقریبا یکساعتی شد و بعد هم خانم و آقایی که بچۀ کوچک داشتند را صدا زد و بعد به ترتیبی که مدارک را تحویل داده بودند آفیسر فامیل افراد را صدا میزد و بین هر مصاحبه ای هم 2 یا 3دقیقه فاصله بود ساعت 10 دقیقه به 12 بود که ما را صدا زد..
رفتیم داخل آفیسراول سلام کرد بعد هم گفت تبریک میگم که لاتاری برنده شدین وگفت مدارک شما را بررسی کردیم شما شرایط لازم برای ادامه دادن را دارین و بعد به من گفت 4 تا انگشت سمت چپم را بزارم روی دستگاه کوچکی که آنجا بود برای اثر انگشت و فرم 230 را داد و گفت که امضا کنید ,بعد سوال کرد:
شغل شما چیه؟؟ من ...
شما آمریکا کجا میخواهید برید؟؟که همسرم توضیح داد...
بعد از همسرم اثر انگشت گرفت و فرم DS -230 را داد تا امضا کند و بعد سوال پرسید:
شغلتون چیه؟؟ ...
سربازی کجا بودین و توضیح بدین که چکار میکردین؟؟..
شما چند وقته ازدواج کردید؟؟ که همسرم گفت یک سال و خورده ای
بعد هم برگۀ آبی معروف کذایی را داد بهمون و گفت مدارک شما کامله اما یک پروسۀ اداری دارین که باید طی بشه از یک ماه دیگه سایت ما را چک کنید هر وقت شمارتونو دیدید برگۀ آبی و پاسپورتهاتون را بیارید و ویزاتون رابگیرید بعد هم گفت یک نفرتون بیاد کافیه و اصل مدارک را بهمون پس داد..آفیسر یک مرد بسیار جوان آمریکایی و خوشتیپ و بسیارخوش برخورد بود که به زبان فارسی خیلی خوب مسلط نبود..
و دیگه اینکه باجۀ شمارۀ 10 برای ایرانیها بود و دو باجه هم برای مصاحبۀ ارمنی ها به خاطر همین روند کار خیلی سریعتر بود برای ارمنی ها ..
-جاهای دیدنی و رستورانهای ارمنستان که ما رفتیم :
یک کلیسا بود روبروی راشیا مال .. هزار پله(راستی دوستان هزار پله ,پله برقی هم دارد اولین سریه پله هار که میرید بالا سمت چپتون یک در که وقتی میرید داخل پله برقی روبروتونه ) و دیگه کارخانۀ شراب سازی نوی noy (کارخانۀ جالبی بود یک قسمتش بود که 50 متربا یک آسانسور میرفت زیر زمین که بشکه های شرابشون بود و یه جای غار مانند داشت که یک دو راهی داشت که خانومی که راهنمایه ما بود گفت که یکی از این راها 9 کیلومتر هستش که میره زیر میدان جمهوری و یکی دیگشم 7 کیلو متره و میره زیره سفارت آمریکا ,خیلی جالب بود) ودالما مال که یک مرکز خرید نوساز بود که همش برند بود و خیلی گران(قیمتاش با برند های تهران یکی بود ولی خوب تنوع جنساشون خیلی بیشتر)بود و همینطور میدان جمهوری خیلی زیبا بود..رستوران قفقاز هم به شدت کباب هاش خوشمزه بود یک رستوران دیگه هم بود روبروی میدان اپرا پشت یک کلیسا که داشتن تاز میساختن متاسفانه اسم رستورانش را یادم نمیاد ولی غذاش خیلی خوب بود ..وهمینطور هم مرغ های کی اف سی شون هم حرف نداشت..روز 24 اپریل هم که روز کشتار دسته جمعی ارامنه بود و تعطیل بود البته رستورانها و مغازه ها باز بودن ولی اداره های دولتی و بانکهاشون تعطیل بود و یک تعداد زیادی از مردم جمع شده بودن در میدان اپرا که پرچم کشورشون و شمع دستشون بود و موزیک غمگین هم پخش میشد یک سری فیلم بردار هم بودن..
-راستي آدرس محل سكونت و آدرس بيمارستان و سفارت را حتما به زبان ارمني همراه خودتان داشته باشيد آنجا افراد ميان سالشون و راننده تاكسياشون اكثرا انگليسي بلد نيستند و بعضي هاشون فارسي خيلي كم بلدند و اكثرا هم خيلي مهربان هستن و وقتي سوالي ازشون مي پرسيد تا جايي كه ميتونند راهنمايي ميكنند ..
هوا هم خیلی سرد و بارونی بود 3,4 روز اولش و باد میومد...
در آخر 25 اپریل با پرواز ساعت 20 و پانزده دقیقه برگشتیم که سر ساعت پرواز کرد ,هواپیما فوکر100 بود ..غذاشون که خیلی افتضاح بود ولی پرواز خیلی خوب بود و یک ساعت و20 دقیقه بعدش رسیدیم فرودگاه امام خمینی.....(از میدان جمهوری تا فرودگاه یروان 1600 درام کرایه دادیم)..
****دوستان با خودتون به هیچ وجه داروهای کدئین دار نبرید , صوفی گفت اگر بگیرن از 7 تا 12 سال زندان داره***
ادامه دارد...(البته امیدوارم)
راستی اگر چیزی یادم افتاد باز اضافه میکنم..
2013AS63xx*کارنت:March *مصاحبه: 23اپريلYerevan*كلير 14 JUN*دريافت ويزا 26 JUN