ارسالها: 127
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2015
رتبه:
37
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-03-11 ساعت 02:05
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-03-11 ساعت 02:15 توسط pichak333.)
1338 ساعت مونده تا لحظه ای که انتظارش را میکشیم.
امیدوارم اون روز همه خوشحال باشیم.
شاید دلیل این که خیلی از ایرانیهای خارج از کشور موفق هستند این باشه که ماها یه جورایی ریاضت کشیده هستیم...
شاید اطرافیهای من بگن مگه از زندگی دیگه چی میخوای؟ یا حتی شاید حسادت کنن... ولی به قول معروف "بیرونم مردمو کشته درونم خودمو"
به خداوندی خدا ایمان دارم و میدونم اگر پذیرفته بشم لطفشه و اگر پذیرفته نشم باز هم لطفشه؛ مطمئنم توی هر کارش حکمتی هست...
شایدم شبیه حکایت درخت بامبو...
تا اوج نا امیدی : داستان سرخس و بامبو
روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم . شغلم را ، دوستانم را ، مذهبم را و خلاصه تمام وابستگی های زندگی ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه ی زندگیم بیابم به آن نیز خاتمه دهم!
به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری ؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد .
او گفت : آیا سرخس و بامبو را می بینی ؟
پاسخ دادم : بلی .
خداوند فرمود : هنگامیکه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و آب و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود . من از او قطع امید نکردم . در دومین سال سرخس ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبو ها خبری نبود . من بامبو ها را رها نکردم .
در سالهای سوم و چهارم نیز بامبو ها رشد نکردند . اما من از آنها قطع امید نکردم .
در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد . در مقایسه با سرخس بسیار کوچک و کوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید .
5 سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند . ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی بدان نیاز داشت را فراهم می کردند .
خداوند در ادامه فرمود : آیا می دانی در تمام این سالها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات خودت بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟ من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبو ها را رها نکردم .
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن . بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر کدام به نوبه خود به زیبایی جنگل کمک می کنند . زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می کنی و قد می کشی !
از او پرسیدم : من چقدر قد می کشم .
در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می کند ؟
جواب دادم : هر چقدر که بتواند .
گفت : تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی . هر اندازه که بتوانی .
ولی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد . و در هر زمان پشتیبان تو خواهم بود !
پس هرگز نا امید نشو !
آنچه امروز یک درخت را تنومند ، سایه گستر و پر ثمر ساخته است ، ریشه دواندن دیروز بذر آن در تاریکی های خاک بوده است . در هنگامه ی رنج های بزرگ ، ملال های طاقت فرسا ، شکست ها و مصیبت های خورد کننده ، فرصت های بزرگی برای تغییر ، گام نهادن به جلو و تصوری برای خلق آینده ایجاد می شود . ماموریت شما در زندگی بی مشکل زیستن نیست ، بلکه با انگیزه زیستن و امیدوار زیستن است ...
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-03-12 ساعت 08:14
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-03-12 ساعت 08:36 توسط DELPHI5.)
دوستان همراهم سلام
کسی اطلاع داره که مشکل مهاجر سرا چیه .
کسی بک آپ از اطلاعات اینجا داره
خیلی نگران این سایت هستم
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش***بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم***آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود ***گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-03-10 ساعت 14:56)pouya007 نوشته: دوستان یه ویدئو انگیزشی باحال...تماشا کنید!
http://www.aparat.com/v/nfw2X
بسیار زیبا بود
ممنون از اطلاعاتی که به اشتراک گذاشتید
ایام به کام . پیروز باشید و سربلند
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش***بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم***آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود ***گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-03-12 ساعت 08:35
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-03-12 ساعت 08:36 توسط DELPHI5.)
(2015-03-10 ساعت 16:49)ostokhan نوشته: نه دایی امتیاز گرفتن اینجوری نمیشه
کلی باید پاچه بخوارونی!!!!!!!!!
عین ایران که اگه بخوای بجایی برسی باید پاچه بخوارونی>>>>>>
ای هلوووووووووووووووو
ای پامادر
ای شفتالو
این روششه
یاد سریال "شبهای برره" بخیر
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش***بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم***آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود ***گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
ارسالها: 92
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اگه مثبت فکر نکنیم. یه آزمایش ساده
همین حالا هر جا که هستین پای راستتون رو از زمین بلند کنین ودر جهت عقربه های ساعت بچرخونید
حالا با دست راست تو هوا حرف ع رو بنویسین ذهن شما در جهت خلاف عقربه های ساعتحرکت میکنه به همین دلیل پاتون ناخودآگاه جهتشوعوض میکنه تا با ذهنتون هماهنگ بشه ٔ
اینو گفتم که یادتون باشه وقتی دارین منفی فکر میکنین بدونین که ناخداگاهتون بر علیه شماشروع میکنه به انجام عمل منفی حتی اگه شما نخواسته باشین
اندیشه هایتان را روی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت را روی زمین تجربه کنید
دنیا چیزی جز پژواک نیست