کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
شمارش معکوس برای اعلام نتایج لاتاری DV-2017
نتایج لاتاری DV-2017 اعلام شد.

راهنمای مشاهده نتایج لاتاری به همراه لینکها و نمونه نامه قبولی جدید، در تاپیک نتایج لاتاری DV-2017 قرار گرفت.

برندگان لاتاری لطفاً با ارسال مشخصات کیس خود در تاپیک خلاصه وضعیت کیس کاربران مهاجرسرا وضعیت خود را اعلام کنند.
اولا سلام وخسته نباشی به مدیران سایت بابت بروز کردن وقالب خوشایند ان، دوما درود به مسافران قبراق وهمیشه اماده که کمافی السابق درخط ماراتون لاتاری صف کشیده اند که برای همه آنهاارزوی توفیق وبهروزی دارم ، سوما اینکه دیگه واقعا خسته شدم ،بنظرتون امسال یعنی میشه ،هامیشه؟ محتاج کمی انرژی مثبت ، لطفا دریغ نکنید .
تشکر کنندگان: Danoosh ، Siamak ، runioe ، jsmlz
#ترس
بزرگترین ترس من تو مهاجرت تنها موندنه. یعنی بعضی وقتا خودمو تصور میکنم که توی امریکا هستم و کار میکنم ولی به خاطر تفاوت های فرهنگی و آشنا نبودن به فرهنگ فولکولور اونجا از طرف جامعه جذب نشدم توی هیچ گروه دوستی نیستم دوست دختر یا همسر ندارم این بزرگترین ترس من هستش من الان سی ساله شدم و خیلی ازین موارد میترسم خیلی دلم میخواد کسی که تجربه ای داره به من و امثال من منتقل کنه
برنده خوش شانس
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه 
تشکر کنندگان: Danoosh ، LORDAmiroo ، hameddjj ، mehre cyrus ، roadhog ، jsmlz ، alirezanz
(2016-01-16 ساعت 01:00)someonelikeyou نوشته:  #ترس
بزرگترین ترس من تو مهاجرت تنها موندنه. یعنی بعضی وقتا خودمو تصور میکنم که توی آمریکا هستم و کار میکنم ولی به خاطر تفاوت های فرهنگی و آشنا نبودن به فرهنگ فولکولور اونجا از طرف جامعه جذب نشدم توی هیچ گروه دوستی نیستم دوست دختر یا همسر ندارم  این بزرگترین ترس من هستش من الان سی ساله شدم و خیلی ازین موارد میترسم خیلی دلم میخواد کسی که تجربه ای داره به من و امثال من منتقل کنه

اتفاقاً تنهایی ترس نداره اصلا.. بودن با کسانی که نباید تو زندگیت باشن و مثل بختک میفتن سرت ترس داره ... تجربه ۱۴-۱۵ ساله تنهایی زندگی کردن به من یاد داد که تنهایی با همه سختیا و ترسناک بودنش دلنشین ترین چالش یک آدمه ... البته منظورم انزوا نیستا ... 

تو زندگی یک مهاجر آدمای زیادی میرن و میان .. بیشتر از اون چیزی که تصورش رو بکنی .. ما ایرانیا سر این قضیه خیلی ضربه پذیریم چون یاد نگرفتیم که تو زندگیمون دایره بندی یا الویت بندی کنیم ارتباطات رو ... مثلا آقا یا خانم ایکس تا یه حدی وارد زندگی من میتونه بشه خوب یک دایره تا محدودش دورش میکشیم و از اون بیشتر اجازه نمیدیم وارد زندگیمون بشه  ...رو درواسی ها و تعارفات هم که وامصیبتا 

توصیه من: اولش به فکر محکم کردن پایه و اساس زندگیت باش تا از تنهایی در اومدن ... پایه که محکم شد کم کم سر و کلشون پیدا میشه
ناشنوا باش، وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند



تشکر کنندگان: Danoosh ، meraj-fallahi ، lighter ، نسل سوخته ، alirezanz ، roadhog ، jsmlz
[عکس: dccnm0o03vzc.jpg]

سلام خدمت دوستان...

تبریک بابت تغییرات سایت ... (امیدوارم این تغییرات در مهاجرسرا اون هم در این دوره باعث بروز تغییرات مثبت تو زندگی ما هم بشه)

و تشکر از مدیران سایت بابت ایجاد تحول و تنوع در قالب و ... که باعث شد یه انرژی تازه ای بگیرم...
2016
2017
2019
تشکر کنندگان: sheghi ، Elham usa ، baran21 ، azadeh.mohamad ، alirezanz ، jsmlz ، milade
سلام. میگویند شخصی بود به نام علی و در پی رد شدن از صد عظیم کنکور(البته قدیما،الان که راحت تره) آنقدر کنکور داد تا معروف شد به علی کنکوری. میشه نتیجه گرفت من که اسم رضا و منتظر چند سال لاتاری میشه گفت رضا لاتاری؟؟؟؟؟؟ ماها هرکدوممون اینجوری هستیم. با یه تفاوت که کنکور هر سال راحت تر ولی لاتاری هر سال سخت و سخت تر و کم شانس تر. عجب نازی داره این دلبر چندین سال نازشو میکشیم همش سر نا سازگاری داره. امیدوارم امسال دیگه از خر شیطون بیاد پایین یه نیم نگاهی یا تمام نگاهی به همه ی نیازمندان به این پرسه بندازه. به امید اون روز که اینجا پر از شادی باشه.
شاد باشید و سربلند
امضاء: یک منتظرو دیگر هیچ
تشکر کنندگان: sheghi ، ramy1000 ، LORDAmiroo ، jalayevatan ، نسل سوخته ، jsmlz
مهمان عزیزی که تشریف میارین تو این سایت. یک دقیقه وقت بزارید و عضو بشین تا از تمامی لینک و محتوای سایت استفاده کنین و مطمئن باشید که اینجا دنیایی از اطلاعات برای مهاجرته. اینو جدی میگم و غلو در در کار نیست.
امضاء: یک منتظرو دیگر هیچ
تشکر کنندگان: LORDAmiroo ، Ali Sepehr ، matin.sh ، jsmlz
دست مدیر جون و تیم طراحی سایت درد نکنه . عجب سایتی شده انگاری حسابی روی طراحیش وقت گذاشتن . خیلی هم ترو تمیز شده . این آپدیت سایت رو به فال نیک میگیریم ایشالا همه بچه های مهاجر سرایی امسال جزء برندگان باشن . بلند بگو آمین .
ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﻭ ﺻﺮﻑ ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ ﺩﺭﻳﻎ ﻛﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺣﺎﻻ ﺗﻠﻒ ﺷﺪﻩ ـ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، hesam.sd ، jsmlz
(2016-01-15 ساعت 19:58)ramy1000 نوشته:  اولا سلام وخسته نباشی به مدیران سایت بابت بروز کردن وقالب خوشایند ان، دوما درود به مسافران قبراق وهمیشه اماده که کمافی السابق درخط ماراتون لاتاری صف کشیده اند که برای همه آنهاارزوی توفیق وبهروزی دارم ، سوما اینکه دیگه واقعا خسته شدم ،بنظرتون امسال یعنی میشه ،هامیشه؟ محتاج کمی انرژی مثبت ، لطفا دریغ نکنید .
سلام زنده باشی.حتما میشه.شک نکن .برای خدا کاری نداره.ان شا الله هر چه خیرتون باشد پیش اید.
کيس نامبر‎‎ ‎2016AS3###:‎ ‎‎
تعداد افراد: 4 نفر
کنسولگری:  Abu Dhabi‎‎ (تغییر کنسول گری از طرف‎‎kcc‎‎)
ارسال فرم : ‎‎ 29‎‎ می
تاریخ مصاحبه: 21 DEC
وضعیت :  نفر اول و دوم AP و فرزندان Ready
شرایط نفر اول: کار دولتی
شرایط نفر دوم: سربازی س ،کار دولتی
آپدیت ها : خیلی زیاد Wink
کلیرنفر اصلی: 22 می     ایشود:26 می  
کلیر دوم:28    july          ایشود:1  Aug
ورود به امریکا:12 jun
مقصد : بوستون،ماساچوست
تشکر کنندگان: jsmlz
با سلام و آرزوی موفقیت برای دوستان
تشکر کنندگان: jsmlz
نگین حسینی روزنامه‌نگار و دانشجوی دکترای ساکن ایالات متحده آمریکا در چهل‌ونهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات به بهانه اعلام نتایج لاتاری گرین کارت، نگاهی به مشکلات زندگی در آمریکا انداخته و نوشته:

نیمه اول اردیبهشت امسال که نتایج لاتاری گرین کارد (یا به تلفظ ایرانی: گرین کارت) آمریکا اعلام شد، بازخوردهای جالبی از دوستان ایرانی‌ام در شبکه‌های اجتماعی دیدم. بیشتر کسانی که در لاتاری شرکت کرده بودند، آه از نهادشان بلند شده بود که امسال نیز فرصتی استثنایی برای مهاجرت به آمریکا را از دست دادند. درست است که مهاجرت به کشوری دیگر می‌تواند منشأ تحول و پیشرفت در زندگی افراد شود اما شناخت کافی از محیط جدید و دانستن نقاط مثبت و منفی زندگی در جامعه‌ای دیگر می‌تواند کمک کند که فرد با آگاهی و زمینه ذهنی صحیح، به انتخاب دست بزند.

حسینی در ادامه مقاله خود با تأکید بر اینکه هر هجرتی می‌تواند نتایج متفاوتی برای افراد مختلف داشته باشد آورده: در سال‌های اخیر بیشترین مشکلات را در زندگی ایرانیانی دیده‌ام که از راه برنده شدن در لاتاری گرین کارت به آمریکا آمده‌اند، در حالی که بعد از مدتی کوتاه، سرخورده شده‌اند و بین میل به از دست ندادن گرین کارت و تمایل به برگشتن به ایران و زندگی در کنار عزیزانشان، فرسوده شده‌اند. در دو سال اخیر، چند ایرانی که دورادور می‌شناختم، عطای گرین کارت را به لقایش بخشیدند و به ایران برگشتند. در این سال‌ها همچنین دانشجویان ایرانی را دیده‌ام که هرچند طبیعتاً با سختی‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنند اما مشکلات به مراتب کمتری داشته‌اند.

حسینی در مقاله خود مروری داشته بر لاتاری، از سال اول تا امروز و در ادامه نگاهی به آمار ایرانیانی که در فاصله سال‌های 2007 تا 2013 در لاتاری شرکت کرده‌اند، انداخته است. این آمار نشان‌دهنده رشد صعودی تعداد این افراد است.

بخش‌هایی دیگر از این مقاله را می‌خوانید:

• ایرانیانی که به آمریکا سفر می‌کنند و سفر آنها به مهاجرت تبدیل می‌شود، با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند که دلتنگی و دوری از خانواده سخت‌ترین اما کمترین آنهاست. در واقع همه‌چیز از دلتنگی شروع می‌شود اما دلتنگی همه مشکل نیست! به دلیل قوانین مرتبط با گرین کارت، امکان ترک سریع آمریکا برای مهاجران وجود ندارد. خانواده‌ها و اقوام کسی که گرین کارت دارد نیز نمی‌توانند به سادگی ویزا بگیرند. در نتیجه کسی که در لاتاری برنده شده، باید ماه‌ها و سال‌ها دور از خانواده سر کند.

• واقعیت این است که زبان پل ارتباطی میان انسان‌هاست و بدون دانستن زبان انگلیسی، روند مهاجرت می‌تواند به انزوا و افسردگی بیشتر میل کند. مهاجران مسن‌تر، طبیعتاً شرایط سخت‌تری دارند زیرا به آسانی نمی‌توانند زبان جدید را یاد بگیرند. گروه زیادی از کسانی که در لاتاری گرین کارت آمریکا ثبت‌نام می‌کنند، بدون در نظر گرفتن سن و شرایط شخصی و شاید فقط برای آزمودن بخت خویش، وارد این مسابقه می‌شوند. ماجرایی که شاید در ابتدا فقط جنبه شوخی داشته باشد با برنده شدن آنها، جدیت خود را نشان می‌دهد. برزخ میان رفتن و نرفتن، به خصوص در سنین بزرگسالی و سختی تصمیم‌گیری برای تغییر محیط زندگی، فشار روانی زیادی را به برندگان مسن‌تر لاتاری وارد می‌کند. در نهایت اگر تصمیم بگیرند که مهاجرت کنند، بدون دانستن زبان انگلیسی با مشکلات به مراتب بیشتری در جامعه آمریکا مواجه می‌شوند. نه می‌توانند کار مناسبی پیدا کنند و نه با محیط جدید ارتباط برقرار می‌کنند.

• پیدا کردن کار مناسب یکی از لازمه‌های دوام آوردن در آمریکاست. شاید فقط مهاجرانی که پشتوانه اقتصادی خیلی خوبی دارند، می‌توانند بدون کار کردن دوام بیاورند. البته در این حالت نیز مشکلات ناشی از انتقال پول از ایران به آمریکا که به خاطر تحریم‌ها به شدت سخت شده و روند قانونی اثبات منبع درآمد، از موانعی است که باید در مورد آن تحقیق و با وکیل مهاجرت مشورت کرد.

• در آمریکا یک عبارت خاص در زندگی روزمره مردم وجود دارد که شاید در ایران کمتر به کار آید:

Bills یا قبض‌های ماهیانه. قبض‌ها آنقدر گران تمام می‌شوند که درصد بالایی از دستمزد افراد صرف پرداخت آنها می‌شود. مهم‌ترین این قبض‌ها عبارتند از آب و برق و گاز، تلفن، اینترنت، تلویزیون (اگر فردی خواهان آن باشد) و قبض‌های مربوط به قسط‌های احتمالی. البته در صدر این فهرست، اجاره‌خانه قرار دارد که از ایالتی به ایالتی دیگر، در شهرها و محله‌های مختلف، متفاوت است.

پرداخت نکردن هر قبضی تا موعد مقرر، در نهایت منجر به قطع سرویس خواهد شد.

• اصولاً اخراج از کار در آمریکا بسیار شایع و آسان است. حتی کارگران در مشاغلی که تخصص و صنف خاص خود را دارند و بیشتر از 10-20 سال در صنف خود کار کرده‌اند، ممکن است هر آن از کار اخراج شوند. این احتمال در هر شرایطی برای آمریکاییان و مهاجران وجود دارد، حتی اگر قرار باشد فردا بازنشسته شوند. در آمریکا وقتی کار می‌کنید، هیچ امنیتی از این نظر احساس نمی‌کنید و هر آن منتظرید که عذر شما را بخواهند. مسلماً این استرس برای مهاجران، به خصوص در مشاغل موسوم به یدی، خیلی بیشتر و ممکن‌تر است.

• بنابراین مشکلات ناشی از پیدا کردن کار در آمریکا یک طرف، استرس ناشی از کم و کیف انجام کار و احتمال توبیخ و اخراج طرف دیگر. ایرانیان مهاجری که مجبورند کار کنند تا دست‌کم هزینه اجاره و قبض‌های ماهانه خود را بپردازند، چندین برابر شرایط کاری در ایران زیر فشار روحی و استرس قرار دارند و شاید به سختی بتوانند از پس مدیریت این شرایط روحی برآیند.

• پیدا کردن کار و تداوم آن، فقط برای پرداخت هزینه سنگین زندگی نیست، بلکه ارتباط مستقیمی میان شغل و داشتن بیمه درمانی در آمریکا وجود دارد. به عبارت دیگر اگر مهاجر شغلی نداشته باشد، نمی‌تواند از خدمات بیمه درمانی استفاده کند. این در حالی است که نرخ دارو و درمان در آمریکا سرسام‌آور است. بیمه‌ها هرچند بخشی از این هزینه‌ها را متقبل می‌شوند، با این وجود حتی بخشی که مهاجر باید از جیب خودش بپردازد نیز سنگین است. به عنوان مثال، چک‌آپ برای سرماخوردگی عفونی که با داروهای معمولی درمان نشده، می‌تواند دو هزار دلار هزینه داشته باشد که پس از استفاده از بیمه، حداقل 500-600 دلار از جیب بیمار پرداخت می‌شود. هزینه دارو هم به کنار. هرچه بیماری سخت‌تر شود، هزینه‌های درمان و دارو نیز کمرشکن‌تر می‌شوند. یک شب بستری در بیمارستانی معمولی می‌تواند هزاران دلار آب بخورد.

• اصولاً در آمریکا چیزی رایگان نیست. انجام هر کاری نیازمند صرف دلار است که در بعضی موارد برای کسی که هنوز ریال خرج می‌کند، خیلی گران تمام می‌شود. امکانات تفریحی در آمریکا بسیار زیاد است. از باشگاه‌های ورزشی که با پرداخت شهریه ماهانه (مثلاً 50 تا 60 دلار) هر نوع امکانات ورزشی را حتی به طور بیست وچهار ساعته و به میزان نامحدودی در طول شبانه‌روز به علاقه‌مندان ارائه می‌کنند تا سینماها و رستوران‌ها و مراکز بازی و تفریح.

اما ورود به هر یک از این مکان‌ها مستلزم صرف دلار است. بسیاری از مهاجران ایرانی که در مشاغل ساده مشغول به کارند، به خاطر درآمد اندک و نرخ بالای زندگی، از عهده پرداخت هزینه‌های تفریحی برنمی‌آیند و این هم دلیلی دیگر بر انزوا و افسردگی آنها می‌شود.

• آمریکا یکی از کشورهایی است که دارای ضعیف‌ترین سیستم حمل و نقل عمومی در میان کشورهای سرمایه‌دار است. منهای شهرهای بزرگ که اتوبوس، تاکسی‌ و قطارهای شهری دارند، در مناطق مسکونی حومه و شهرهای کوچک خبری از وسایل نقلیه عمومی نیست و کسانی که خودرو شخصی نداشته باشند، مجبورند یا در خانه زندانی شوند یا پیاده به خرید و محل کار بروند. هرچند نرخ زندگی در شهرهای کوچک آمریکا نسبت به شهرهای بزرگتر ارزان‌تر است اما امکانات حمل و نقل عمومی کمتر دیده می‌شود یا اصلاً وجود ندارد.

• هر کسی که به آمریکا سفر کند، یک‌باره با چهره‌ای جدید و بسیار متفاوت از آمریکای داخل فیلم‌های هالیوودی مواجه می‌شود. تنوع جمعیتی بالا و دیدن شمار زیادی از مکزیکی‌ها، چینی‌ها، هندی‌ها و عرب‌ها هر مهاجر ایرانی را شگفت‌زده می‌کند. زندگی در آمریکا بدون تخصص، بدون دانستن زبان انگلیسی و به خصوص در سنین بالاتر، سخت است و مهاجر با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود که هرگز در فیلم‌های سینمایی ندیده است. زندگی آمریکایی مبتنی است بر کار، کار و کار. آن هم کاری که هیچ امنیت شغلی ندارد و طبیعتاً جمعیت مهاجران، بیشتر در معرض تهدید‌ها و ناامنی‌های شغلی قرار دارند.

• مشکلاتی که برشمردم نافی مزایای زندگی در آمریکا نیست. زندگی برای کسانی که با ویزای دانشگاهی و به عنوان دانشجو، استاد، محقق یا متخصص وارد این کشور می‌شوند، سختی‌های به مراتب کمتری دارد، چون اول اینکه دانشجویان و گروهی که از راه تحصیل یا تخصص خود به آمریکا می‌آیند، تحقیقات لازم را در مورد زندگی در آمریکا انجام داده‌اند و نسبت به کسانی که از راه لاتاری وارد این کشور می‌شوند، پیش زمینه ذهنی آماده‌تری دارند.

دوم اینکه این نوع افراد با زبان انگلیسی آشنا هستند (اگر زبان ندانند، سفارت به آنها ویزا نمی‌دهد) و در نتیجه مشکلات ناشی از ندانستن زبان را ندارند.

سوم عموم دانشجویان ایرانی در مقاطع تحصیلی عالی (فوق لیسانس و دکترا) بورسیه‌ها و کمک‌ هزینه‌های مختلفی دریافت می‌کنند و امکانات بیشتری برای انجام کار (به خصوص کار دانشجویی در دانشگاه‌ها) دارا هستند. چهارم اینکه پس از پایان تحصیلات امکان یافتن شغل مناسب در تخصص آنها برایشان وجود دارد، هرچند بازار کار متخصصان نیز پر و به شدت رقابتی است. آمریکا ظرفیت‌های بالایی برای ادامه تحصیل و سپس پیدا کردن شغل مرتبط با تخصص در اختیار دانشجویان باهوش و نخبه خارجی قرار می‌دهد.

• خوب است متقاضیان لاتاری گرین کارت، پیش از آنکه فقط برای آزمودن بخت یا از روی شوخی و تفریح وارد این بخت‌آزمایی شوند، از شرایط زندگی در آمریکا حتماً آگاهی پیدا کنند و مهم‌تر از آن، شرایط فردی و خانوادگی خود را نیز بسنجند تا اگر برنده شدند در برزخ میان «خیالات شیرین» و «واقعیت‌های تلخ» گرفتار نشوند.
مدیر گرامی بعد از تغییرات سایت امضا بنده پاک شده ودر قسمت کنترل پنل گزینه تغییر امضا وجود نداره لطفا رسیدگی بفر مایید.
[از هیچ چیز نمی ترسم.فرشته نگهبانم پیشاپیش من گام بر می دارد وراهم را همواروکامیاب می گرداند.Wink
تشکر کنندگان: jsmlz
سلام به همه مهاجران آینده
بسی خورسندم که تو جمعتونم...

شور اشتیاقتون کم شده نسبت به اوایل ثبت نام
تشکر کنندگان: alirezanz ، jsmlz
107 روز مونده تا اعلام نتایج
و 20-25 نفر هم که از مهاجرسرا قراره گرین کارد بگیرن
تشکر کنندگان: sheghi ، نسل سوخته ، alirezanz ، jsmlz
الان تو سایت های پیدا کردن خونه یا همخونه فهمیدم که برای پارکینگ حدود هفتاد دلار اضافه میگرن هر ماه ، یادتون باشه اگه رفتیم یه قفل پدال با یه قفل کتابی ببریم دزدای اونجا عمرن بفهمن چی هست اصن و میتونیم کنار خیابون پارک کنیم
پارسالم یه ایده داشتم که تجارت قفل دوچرخه راه بندازم اونجا
فک کنم اگه من پام برسه امریکا میشم غول دنیای قفل و حفاظ


حالا از شوخی بگذریم اینا همش به خاطر حجم زیادی از عدم اطمینان و امنیتی هست که من و شاید شما تجربش کردیم و احتمالا برای خیلی ها در دنیای اونور آب قابل فهم نبوده
شش هفت سال پیش که مسافرت خانوادگی رفته بودیم وقتی برگشتیم دزد همه چیزو برده بود و این شد که هیچ وقت ما دیگه همه با هم مسافرت نرفتیم
الان وقتی که یه درو قفل میکنم حتما تا ده دقیقه بعدش میرم دوباره چک میکنم که واقعن قفل باشه ، ماشینمو قفل پدال میزنم قطع کن بنزینشم میزنم با دزدگیر درشو قفل میکنم ولی همیشه هنوز ده قدم دور نشدم برمیگردم دراشو با دست امتحان میکنم که قفل باشه

میدونم طبیعی نیست آدم توی سی سالگی اینجوری باشه
میدونم که توی امریکا و هر خراب شده دیگه ای هم جرم و جنایت و دزدی هست
هیچ مدینه فاضله ای وجود نداره میدونم
ولی فکر میکنم این حسی که من دارم متاسفانه خیلی ایرانیه یعنی یه جور خاصی مال ماست
لطفا منو نصیحت نکنید مرسی
برنده خوش شانس
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه 
تشکر کنندگان: lighter ، sheghi ، kkr200 ، Danoosh ، taptan ، meraj-fallahi ، نسل سوخته ، alirezanz ، jsmlz
(2016-01-17 ساعت 01:32)someonelikeyou نوشته:  الان  تو سایت های پیدا کردن خونه یا همخونه فهمیدم که برای پارکینگ حدود هفتاد دلار اضافه میگرن هر ماه ، یادتون باشه اگه رفتیم یه قفل پدال با یه قفل کتابی ببریم دزدای اونجا عمرن بفهمن چی هست اصن
پارسالم یه ایده داشتم که تجارت قفل دوچرخه راه بندازم اونجا
فک کنم اگه من پام برسه آمریکا میشم غول دنیای قفل و حفاظ


حالا از شوخی بگذریم اینا همش به خاطر حجم زیادی از عدم اطمینان و امنیتی هست که من و شاید شما تجربش کردیم و احتمالا برای خیلی ها در دنیای اونور آب قابل فهم نبوده
شش هفت سال پیش که مسافرت خانوادگی رفته بودیم وقتی برگشتیم دزد همه چیزو برده بود و این شد که هیچ وقت ما دیگه همه با هم مسافرت نرفتیم
الان وقتی که یه درو قفل میکنم حتما تا ده دقیقه بعدش میرم دوباره چک میکنم که واقعن قفل باشه ، ماشینمو قفل پدال میزنم قطع کن بنزینشم میزنم با دزدگیر درشو قفل میکنم ولی همیشه هنوز ده قدم دور نشدم برمیگردم دراشو با دست امتحان میکنم که قفل باشه

میدونم طبیعی نیست آدم توی سی سالگی اینجوری باشه
میدونم که توی آمریکا و هر خراب شده دیگه ای هم جرم و جنایت و دزدی هست
هیچ مدینه فاضله ای وجود نداره میدونم
ولی فکر میکنم این حسی که من دارم متاسفانه خیلی ایرانیه یعنی یه جور خاصی مال ماست
لطفا منو نصیحت نکنید مرسی

سلام.واقعا امیدوارم امسال برنده بشین وازین دغدغه ها خلاص......
2016as48xxچهارنفر.مصاحبه  ارمنستان خودم برنده اصلی وفرزندانم یکضرب,همسرم ای پی.که بعداز138 روزکلیرشد.ساکن هیوستون.(راستی lighthouseیعنی فانوس دریایی ( Shy
تشکر کنندگان: someonelikeyou ، kkr200 ، Danoosh ، alirezanz ، jsmlz




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان