ارسالها: 156
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2015
رتبه:
29
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
داستانی از 11 سپتامبر
بعد از حادثه یازدهم سپتامبر که منجر به فروریختن برج های دو قلوی معروف آمریکا شد
یک شرکت،از بازماندگان شرکت های دیگری که افرادش از این حادثه جان سالم به در برده بودند
خواست تا از فضای در دسترس شرکت آنها استفاده کنند.
در صبح روز ملاقات مدیر واحد امنیت داستان زنده ماندن این افراد را برای بقیه نقل کرد
و همه این داستان ها در یک چیز مشترک بودند و آن اتفاقات کوچک بود :
مدیر شرکت آن روز نتوانست به برج برسد چرا که روز اول کودکستان پسرش بود
و باید شخصا در کودکستان حضور می یافت.
همکار دیگر زنده ماند چون نوبت او بود که برای بقیه شیرینی دونات بخرد.
یکی از خانم ها دیرش شد چون ساعت زنگدارش سر وقت زنگ نزد.
یکی دیگر نتوانست به اتوبوس برسد.
یکی دیگر غذا روی لباسش ریخته بود و به خاطر تعویض لباسش تاخیر کرد.
اتومبیل یکی دیگر روشن نشده بود.
یکی دیگر درست موقع خروج از منزل به خاطر زنگ تلفن مجبور شده بود برگردد.
یکی دیگر تاخیر بچه اش باعث شده بود که نتواند سروقت حاضر شود.
یکی دیگر تاکسی گیرش نیامده بود.
و یکی که مرا تحت تاثیر قرار داده بود کسی بود که آن روز صبح یک جفت کفش نو خریده بود
و با وسایل مختلف سعی کرد به موقع سرکار حاضر شود. اما قبل از اینکه به برج ها برسد
روی پایش تاول زده بود و به همین خاطر کنار یک دراگ استور ایستاد تا یک چسب زخم بخرد
و به همین خاطر زنده ماند!
به همین خاطر هر وقت، در ترافیک گیر می افتم
آسانسوری را از دست می دهم
مجبورم برگردم تا تلفنی را جواب دهم
و همه چیزهای کوچکی که آزارم می دهد
با خودم فکر می کنم
که خدا می خواهد در این لحظه من زنده بمانم
دفعه بعد هم که شما حس کردید صبح تان خوب شروع نشده است
بچه ها در لباس پوشیدن تاخیر دارند
نمی توانید کلید ماشین را پیدا کنید
با چراغ قرمز روبرو می شوید
عصبانی یا افسرده نشوید،بدانید که خدا در حال مواظبت از شماست
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻯ ...
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ...
ﻣﻦ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ
ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ "ﺗﻠﺨﻰ ﻋﺼﻴﺎﻥ ﻓﺮﻭﺧﻮﺭﺩﻩ ﻯ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻰ ﺳﺮﻛﻮﺏ ﺷﺪﻩ ...
ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﻧﻘﺎﺏ ﺳﻨﮕﻰ ﺟﻮﺍﻧﻴﺴﺖ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺧﻔﻪ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ....
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻯ " ﻋﺸﻖ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻣﻰ ﺁﻳﻢ
ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻯ " ﻧﮕﺎﻩ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ...
ﺯﻳﺒﺎﻳﻰ" ﻣﻤﻨﻮﻉ "...
" ﺷﻌﺮ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻭ " ﻛﻼﻡ " ﻣﻤﻨﻮﻉ ..
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻴﺴﺘﻢ .....
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﻯ ،،،به
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ارسالها: 131
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2015
رتبه:
21
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2016-04-29 ساعت 22:33)alirezanz نوشته: (2016-04-29 ساعت 18:18)arminqt نوشته: (2016-04-29 ساعت 18:05)mehran.bash نوشته: دوستان من هر طور فکر میکنم امسال برنده میشم.
شما هم مثا من فکر میکنین؟
من يكي هيچ احساسي ندارم
ولی جدا فقط سال اول خیلی حس خوبی داشتمو فک میکردم برنده میشم، بعدش دیگه خیلی روش گیر نمیکنم
صفحه رو باز میکنم اون جمله .... رو میبینم ی مشت میکوبم به دیوار برو بریم واس سال بعد
تو كه توي منهتن داري صفا ميكني . ٢٠ هزار تا هم از من قرار دستت برسه ديگه چرا سرت بره تو ديوار
زندگي را روي شانس نبايد بست
WINTER IS COMING
ارسالها: 323
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
82
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
5 نفر اخر چون هنوز بیدارن رتبه دادم
افرین
we fight for a better life
ارسالها: 64
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2011
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خیلی جالبه که همیشه صحبت این ههست که ایمیلی مبنی بر قبولی نمیاد اما جند سال وقته پیش یکی از دوستام براش ایمیل ومده بود الانم امریکاست
خداوندا دستهايم خالي است ودلم غرق در آرزوها ,يا به قدرت بيكرانت دستانم را توانا گردان يا دلم را ازآرزوهاي دست نيافتني خالي كن .
[font=Impact]كوروش بزرگ[/font]
ارسالها: 156
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2015
رتبه:
29
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
حالم خیلی بده
امروز یه توله سگ دوماهه پیدا کردیم که دم وگوشش رو بریده بودند و پا و کمرشو شکونده بودند.متاسفانه تو کلینیک دووم نیاورد ومرد
ما ادمها نه تنهاحاضر نیستیم تیکه ای نون به این زبون بسته ها بدیم .فکر هم میکنیم که این زمین وهوا فقط مال ماست وخدا فقط مارو افریده ما حق زندگی داریم
گلهارو میکنیم درخت ها رو میبریم وحیوونارو ازار میدیم
خدایا حالم داره از این اشرف مخلوقات بهم میخوره این اشرف مخلوقاته یا بیشرف مخلوقات ؟؟؟؟
به خدا بین حیوونا هم خوش شانس وبد شانس وجود داره بیچاره این زبون بسته هایی که حتی نمیتونن امید به مهاجرت هم داشته باشن
خدایا دیگه نمیتونم تو این مملکت نامهربون بمونم دارم خفه میشم خودت کمکم کن
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻯ ...
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ...
ﻣﻦ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ
ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ "ﺗﻠﺨﻰ ﻋﺼﻴﺎﻥ ﻓﺮﻭﺧﻮﺭﺩﻩ ﻯ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻰ ﺳﺮﻛﻮﺏ ﺷﺪﻩ ...
ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﻧﻘﺎﺏ ﺳﻨﮕﻰ ﺟﻮﺍﻧﻴﺴﺖ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺧﻔﻪ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ....
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻯ " ﻋﺸﻖ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻣﻰ ﺁﻳﻢ
ﺍﺯ ﺩﻫﻪ ﻯ " ﻧﮕﺎﻩ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ...
ﺯﻳﺒﺎﻳﻰ" ﻣﻤﻨﻮﻉ "...
" ﺷﻌﺮ" ﻣﻤﻨﻮﻉ ﻭ " ﻛﻼﻡ " ﻣﻤﻨﻮﻉ ..
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻴﺴﺘﻢ .....
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﻯ ،،،به
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻨﺠﺎﻕ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ارسالها: 26
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
درسته که گفته شده به من که امسال درصد برنده شدن ایرانی ها بیشتره در لاتاری ؟
ارسالها: 132
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2015
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
استرس منو كشت، شيطونه ميگه از همين الان برم تو سايت هي چك كنم
من خوابم كه هستم تايمر بالاي مهاجرسرا همش توي ذهنم مجسم ميشه
ارسالها: 131
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2015
رتبه:
21
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2016-04-30 ساعت 04:04)saye42 نوشته: (2016-04-30 ساعت 02:54)arminqt نوشته: (2016-04-29 ساعت 22:33)alirezanz نوشته: ولی جدا فقط سال اول خیلی حس خوبی داشتمو فک میکردم برنده میشم، بعدش دیگه خیلی روش گیر نمیکنم
صفحه رو باز میکنم اون جمله .... رو میبینم ی مشت میکوبم به دیوار برو بریم واس سال بعد
تو كه توي منهتن داري صفا ميكني . ٢٠ هزار تا هم از من قرار دستت برسه ديگه چرا سرت بره تو ديوار
من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
من عاجزم از گفتن و خلق از شنیدنش
اینجا اون طوری که فکر میکنید نییییییییست.
طور خاصي راجع به امريكا كسي فكر نميكنه . اينجا كمي شوخي ميشه
من خودم بيرون از ايران زندگي ميكنم و تعريف درستي از بيرون كشور دارم . بحث نوع نگاه به زندگي است . اگه كسي براي خوشگذروني بخواد از كشور خارج شه قطعا سرخوده ميشه اما اگه نگاه متفاوت باشه ميتونه مهاجرت جذاب و پر از تجربه هاي ناب شه . من از تلاش براي رسيدن به اهدافم استقبال ميكنم .
در پايان كامنت هاي اينجا بيشتر از هر چيز جنبه ي فان داره نه بيشتر
زندگي را روي شانس نبايد بست
WINTER IS COMING
ارسالها: 5
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آقا ناموسا امسال حق منو نخورید بذارید برم آمریکاااااااااااااااااااا
just kidding