شمارش معکوس برای اعلام نتایج لاتاری DV-2017

[mary59]

امسال زیاد تمایلی به ثبت نام نداشتم، به اصرار شوهرم راضی شدم، ولی هر چی میگذره احساس میکنم بدجور به این رفتن محتاجم. به قول یکی از دوستان، ایران داره منو پس میزنه.
در مورد حکمت هر کار، من حکمت آوارگی و مرگ و میر هزاران آواره جنگی مخصوصا بچه ها رو نمی فهمم. خدا؟ حکمت؟ آیا وجود دارن؟!

[amir2017]

سلام
کسی میدونه هدف زندگی کردن چیه ؟

به نام خدا

امریکا

[elahe mousavi]

شما اگه جواب اومد چه وقتی چکش میکنید؟؟ زود میرید رو سایتش یا ترجیح میدین یخورده بگذره و هیجانتون بره بالاتر بعد...؟؟؟ من که ودم همون دقیقه اول چکش میکنم ... خخخخخخخخ

با توجه به اینکه من تمام مدارکم از برنده شدن سری قبل حاضر و آماده توی پوشه است و البته فرمهای 260 هم حداقل دو هفته بعد باز میشن، من با خیال راحت میرم دو هفته دیگه چک میکنم. اگر برنده شدم که همون موقع میرم فرم پر میکنم.
ضمناً به هیچ کس اعلام نمیکنم. حتی همسرم! چون دفعه قبل که کارنت نشدیم خیلی از نظر روحی بهش فشار اومد. صرفاً وقتی که کارنت شدم بهش میگم که آمادهء سفر بشه.

شماره کیس نامبر تون خیلی بالا بود که کارنت نشدین؟؟؟

[jalayevatan]

این اعلام نتایجو میزارن تو اردیبهشت کلا گند میخوره به بهترین و خوش آب و هواترین ماه سال ... پیشنهاد میدم بزارن بهمن

[jalliill]

سلام. چند روزی بود اینجارو میخوندم. تازه ثبت نام کردم.
امروز صبح داشتم می امدم محل کار حدود 4 ساعت از خونه فاصله داره که دو روز در هفته بصورت مامور میام اینجا و سه روز در هفته شهر خودم هستم. خلاصه طرفای جاده لاهیجان به رامسر بودم به خودم گفتم الکی مثلا اینجا سیاتل منم دارم میرم سر کار. بعد از رد شدن از رامسر تو مسیر مجبور شدم یکدفعه ترمز کنم که باعث شد ماشین دو دور دور خودش بچرخه یک کامیون بغلم بود یک وانت جلوم بود یک کامیون هم تازه رد شده بود. سرتون رو درد نیارم دقیقا مثل تو فیلمای آمریکایی دو دور ماشین چرخید و با اختلاف میلیمتری از کامیون رد شد. واقعا خدا رحم کرد.. الان تو شرکت هستم. نتیجه اینکه تا امروز الکی شرکت کرده بودم لاتاری ولی از امروز واقعا دوست دارم اسمم در بیاد. اینجا وقتی واسه جون آدم ارزش قائل نیستن چرا باید موند! ماشین شرکت دست منه و من 2 ماهه دارم میگم این ماشین مشکل داره و نیاز به تعمیر داره ولی کو گوش شنوا.. واقعا متاسفم از اینکه تو این کشور با اعمال شاغه دارم زندگی میکنم.

[elahe mousavi]

این اعلام نتایجو میزارن تو اردیبهشت کلا گند میخوره به بهترین و خوش آب و هواترین ماه سال ... پیشنهاد میدم بزارن بهمن

دقیقا، درست زمانی که باید از این آب هوا لذت ببریم، استرس لاتاری همه لحظه خوش ازمون میگیره، تازه عید خوبی هم نداریم چه برسه به اردیبهشت

[elahe mousavi]

سلام
کسی میدونه هدف زندگی کردن چیه ؟

ثبت نام در لاتاری و قبولی

[LORDAmiroo]

این اعلام نتایجو میزارن تو اردیبهشت کلا گند میخوره به بهترین و خوش آب و هواترین ماه سال ... پیشنهاد میدم بزارن بهمن

البته ما که تو همین بهترین و خوش آب و هواترین ماه سال سه تا کولر گازی دو تیکه تو خونه روشن کردیم

[Mohsen661k]

زندگی بی عشق مرگ است، مرگ بر این زندگی...
راستی رفقا آمریکا کجا میشه دقیقا [FACE WITH STUCK-OUT TONGUE AND WINKING EYE]😀

[LORDAmiroo]

زندگی بی عشق مرگ است، مرگ بر این زندگی...
راستی رفقا آمریکا کجا میشه دقیقا [FACE WITH STUCK-OUT TONGUE AND WINKING EYE]?

آمریکا جزیره ایست در غرب آفریقا. اگر نیاز به توضیح بیشتر داشتید با استفاده از پیام خصوصی با من در ارتباط باشید

[Mohsen661k]

ولی خداییش آمریکا از زمان کریستف کلمب تا حالا واسه رفتن باحال بوده، سرزمین ناشناخته رویاها [SMILING FACE WITH HEART-SHAPED EYES]

[آخشام]

جو تاپیک کاملا مشخصه استرس دوستان رفته بالا

[Utopia]

داستانی از 11 سپتامبر

بعد از حادثه یازدهم سپتامبر که منجر به فروریختن برج های دو قلوی معروف آمریکا شد

یک شرکت،از بازماندگان شرکت های دیگری که افرادش از این حادثه جان سالم به در برده بودند

خواست تا از فضای در دسترس شرکت آنها استفاده کنند.

در صبح روز ملاقات مدیر واحد امنیت داستان زنده ماندن این افراد را برای بقیه نقل کرد

و همه این داستان ها در یک چیز مشترک بودند و آن اتفاقات کوچک بود :

مدیر شرکت آن روز نتوانست به برج برسد چرا که روز اول کودکستان پسرش بود

و باید شخصا در کودکستان حضور می یافت.

همکار دیگر زنده ماند چون نوبت او بود که برای بقیه شیرینی دونات بخرد.

یکی از خانم ها دیرش شد چون ساعت زنگدارش سر وقت زنگ نزد.

یکی دیگر نتوانست به اتوبوس برسد.

یکی دیگر غذا روی لباسش ریخته بود و به خاطر تعویض لباسش تاخیر کرد.

اتومبیل یکی دیگر روشن نشده بود.

یکی دیگر درست موقع خروج از منزل به خاطر زنگ تلفن مجبور شده بود برگردد.

یکی دیگر تاخیر بچه اش باعث شده بود که نتواند سروقت حاضر شود.

یکی دیگر تاکسی گیرش نیامده بود.

و یکی که مرا تحت تاثیر قرار داده بود کسی بود که آن روز صبح یک جفت کفش نو خریده بود

و با وسایل مختلف سعی کرد به موقع سرکار حاضر شود. اما قبل از اینکه به برج ها برسد

روی پایش تاول زده بود و به همین خاطر کنار یک دراگ استور ایستاد تا یک چسب زخم بخرد

و به همین خاطر زنده ماند!


به همین خاطر هر وقت، در ترافیک گیر می افتم

آسانسوری را از دست می دهم

مجبورم برگردم تا تلفنی را جواب دهم

و همه چیزهای کوچکی که آزارم می دهد

با خودم فکر می کنم

که خدا می خواهد در این لحظه من زنده بمانم

دفعه بعد هم که شما حس کردید صبح تان خوب شروع نشده است

بچه ها در لباس پوشیدن تاخیر دارند

نمی توانید کلید ماشین را پیدا کنید

با چراغ قرمز روبرو می شوید

عصبانی یا افسرده نشوید،بدانید که خدا در حال مواظبت از شماست

عجب شرکت زاقارتی. از مدیر تا آبدارچی همه دودره بازن.

[redbull]

ولی خداییش آمریکا از زمان کریستف کلمب تا حالا واسه رفتن باحال بوده، سرزمین ناشناخته رویاها [SMILING FACE WITH HEART-SHAPED EYES]

نه بابا همچین مالی هم نیست . هست ولی نه تا اون حد

[amino]

گذرنامه هاتون رو چک کنید
روبروی صحفه عکس
اون قسمت بارکد ، نباید مخدوش چاپ شده باشه