ارسالها: 50
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2015
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ﻣﺮﺩﯼ ﻗﻮﯼ ﻫﯿﮑﻞ ﺩﺭ ﭼﻮﺏ ﺑﺮﯼ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﻮﺏ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﺪ. ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ۱۸ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﯾﺪ، ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﮐﺎﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﮐﺮﺩ. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩ، ﻭﻟﯽ ۱۵ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﯾﺪ. ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ۱۰ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﯾﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺵ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭘﯿﺶ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﺭﻓﺖ، ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﻼﺵ ﻣﻦ ﮐﻨﻢ، ﺩﺭﺧﺖ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﻣﯽ ﺑﺮﻡ. ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯾﺶ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﯽ ﺗﺒﺮﺕ ﺭﺍ ﺗﯿﺰ ﮐﺮﺩﯼ؟ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺕ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﺍﺯ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻇﺮﻳﻒ ﺍﺳﺖ، ﻓﻜﺮ، ﺟﺴﻢ، ﺭﻭﺡ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺷﻮﻧﺪ. در هیاهوی زندگی وقتی را برای مطالعه، آرامش، و تفریح قرار بدیم و هر چند وقت تبرمان را تیز کنیم
ارسالها: 128
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2013
رتبه:
18
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من همیشه توی دلم یک حس خوشایند گم شده داشتم و دارم که هر وقت به امریکا فکر میکنم تو وجودم یه نموره خودشو نشون میده ...
فقط هم به امریکا همچین حسی دارم
اصلا هم نمیدونم چرا از هیچ یک از کشورای درجه یک اروپایی خوشم نمیاد ... حتی از کانادا یا استرالیا !
چه بسا اگه خوشم میومد ... الان به یکی از اینا مهاجرت کرده بودم
خیلی با خودم کلنجار رفتم و خودم رو به چالش کشیدم که این حس مزخرف چیه .... ولی نتونستم جوابی پیدا کنم
.....
شما هم مثه من هستید ؟ فقط امریکا رو دوست دارین ؟
ادم هیچی نداشته باشه ؛ ولی فقط مرد باشه !
ارسالها: 878
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
اشک من داره در میاد ... من2016 ثبت نام کرده بودم اسمم در نیومد بار دوم که ثبت نام کردم لاتاری 2017 یک اشتباه مرتکب شدم و اون دوبار ثبت نام من بود فکر کردم ادرس را توی فرم ثبت نام پر کرده بودم اشتباه پر کرده بودم دوباره ثبت نام کردم بعد قسمت انگلیسی لاتاری رو خوندم اشکم درومد اخه گفته بود اگر بیش از یکبار ثبت نام کنید محروم می شوید ... دیگه نمی دونم محروم شدم امثال یا نه .... اگر شدم میره برای سال بعد 2018 . اگر هم باز قبول نشم باید شانس خودم را برای ویزاهای دیگر امتحان کنم واقعا خسته شدم امثال دانشگاه ایتالیا برای کنفرانس دعوت داشتم
اما نه کسب کاری داشتیم نه دانشجوو بودیم به همین خاطر رد ویزا بهمون خورد چون افراد بی کاررا راه نمی دن دیگه من واقعا حوصلم سررفته هر از گاهی میام مهاجر سرا
فکر می کنم دوستان قدیمی هم دیگه نباشن بیشتر دوستان جدید هستند به هر حال خسته ام ازین مملکت دوست دارم برم دنبال زندگی زن بگیرم نه زن ایرانی لااقل یه زن امریکایی
که قدر شوهرشو بدونه ... هییییییی نفس ... سرمایه گزاری کردیم توی شرکت پدیده 100 میلیون حالا بیا و درستش کن
دردمو به عنوان تاجر به عنوان تحصیل کرده به عنوان سرمایگزار اخه به کی بگم دوس دختر هم ندارم که لااقل منو درک کنه ...
خوشا به حال انانی که امسال اسمشون درمیاد
ارسالها: 182
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
رتبه:
27
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
(2016-02-03 ساعت 08:04)khatarnak نوشته: اشک من داره در میاد ... من2016 ثبت نام کرده بودم اسمم در نیومد .......................
سلام دوست عزیز. نظر شخصیه من اینه زندگی ادامه داره ولی تا کجا و چه زمانی دست من و شما نیست پس بهتره امروز که دسته خودمونه و پشتوانه فردامونه رو سفت بگیریم و بدون با تلاش و امید انسان زندست و به خواسته هاش میرسه. در ضمن من به عنوان شخصی که از منفی شروع کرده و الان زندگی خوی داره میگم تا فکر نکنیی که جزء مرفهان بی درد بودمو هستم.
در نهایت بگم که: با توکل به خدا یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
به امیدی شادی شما دوست عزیز اون هم از ته دل.
شاد باشی
امضاء: یک منتظرو دیگر هیچ
ارسالها: 38
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام و روز همگی بخیر
نظرات مختلفی رو از دوستان خوندم که دوست دارم چند تا جواب مختصر بدم:
اول: شمایی که بار دوم یا پنجمته داری شرکت میکنی و میای اعلام میکنی که خیلی ناراحتی و داری سکته رو میزنی. اینجا کسایی هستن که از سال 1992 دارن شرکت میکنن (یعنی 22 بار)، قرعه کشی DV2015 اسمشون در اومد ولی شماره کیس شون کارنت نشد با فاصله خیلی کم. فکر کن که برنده بشی و یک سال و نیم چشمت به اون بولتن لعنتی خشک بشه.
به قول دوستمون حتی اگر برنده بشی، کارنت هم بشی، وقت سفارت هم بدن، اف بی آی چک هم قبول بشی و ویزا بگیری و بری و لندینگ کنی و اینا، باز هم مطمئن نباش که همه چی درست شده. این فرایند همه اش استرس و دوندگیه. کسی اونجا برات فرش قرمز پهن نکرده!
دوم: شمایی که زبان انگلیسی بلد نیستی و میخوای بری آمریکا. خیلی شبیه کسی هستی که میخواد زمینی بره بندرعباس، اما بنزین نداری، پول هم نداری، گواهینامه نداری، ماشین هم خرابه. نکن این کار رو عزیزم. فرق زیادی هست بین شجاعت و دیوانگی.
سوم: شمایی که آمار میدی از آمریکا که فلان و بیسار. اطلاعاتت رسماً جعلیه:
رتبه اول صادرات مال افغانستان ولی مصرف مواد مخدر مال کشور خودمونه.
دومین کشور غمگین دنیا هم سوریه و عراق هستن و جهت اطلاع ششمین کشور غمگین دنیا ایرانه.
مقام اول آسیب به محیط زیست هم با افتخار مال ایرانه و همچنی آمار 25 هزاری کشته های جاده ای که با افتخار تونستیم برسونیمش به 21 هزار. یعنی معادل کشته های دو سال اول جنگ ایران و عراق.
آمار تورم هم مال خود ایرانه، جهت اطلاع تورم آمریکا در بدترین شرایط فروپاشی سال 2008 به 6 درصد رسید.
در مورد واردات بنزین اطلاع ندارم، اما در مورد آلودگی، خیلی ساده میتونی فهرست آلوده ترین شهرهای دنیا رو ببینی که با افتخار شش شهر ایران توش هست و حتی یه شهر آمریکایی تو فهرست نیست.
آلودگی صوتی هم با افتخار بعد از بمبئی هند مال تهران و اصفهان خودمونه.
در مورد سرعت اینترنت مطمئنم که شوخیت گرفته... بی اعتبار ترین پاسپورت دنیا؟؟؟؟ دیگه حالا مطمئن شدم که اصلا از اول همه اینا که گفتی در مورد آمریکا نبوده، بلکه در مورد ایران بوده!!! با پاس ایرانی صرفاً به یک کشور دنیا میتونی بدون ویزا سفر کنی (ترکیه) و در پنج کشور دنیا لب مرز میتونی ویزا بگیری. اما با پاس آمریکایی به 75 کشور دنیا میتونی بدون ویزا سفر کنی و در 55 کشور دیگه میتونی لب مرز ویزا بگیری.
در مورد فساد اداری، لابد از سریلانکا نشنیدی که رتبه یک رو داره...
و در مورد فرار مغزها هم سه رتبهء برتر دنیا آلمان، انگلیس و ایران بودن و از سال 2008 به اینطرف بی رقیب بودن.
چهارم: اگر برای شرکت کردن و برنده شدن استرس دارین، بهتون دلداری بدم که این بخش ساده ترین بخش ماجراس. وقتی دارین مهاجرت میکنین، باید ریشه کن بشین. شغل و سوابق تون رو فراموش کنین و باید دوباره از اول شغل و سوابق بسازین، خونه و زندگی رو تبدیل به پول نقد کنین و دوباره آجر به آجرش رو از اول بسازین. دوستان و آشناهاتون رو دیگه معلوم نیست کی ببینین و حتی معلوم نیست دفعه بعدی کی میتونین یه وعده غذای ایرانی بخورین. و از همه مهم تر، بخش بزرگی از اخلاقیات و فرهنگتون رو باید همینجا جا بذارین: تو مغازه چونه زدن معنی نداره. به پلیس التماس کردن خطرناک میشه، فروش وام بانکی جرم حساب میشه، آدم غریبه رو دودره کنی ممکنه سر از زندان در بیاری، حتی یه دروغ ساده ممکنه کلی برات خطرناک باشه، مزاحم زنها شدن باعث دستگیریت میشه و خیلی عادتها و اخلاقهای زشت که اینجا برای همشهریای ما یه عادت روزانه است.
پنجم: شمایی که میگی «آمریکاررررر» و میگی مهاجرت کرده ها همه اش از کار زیاد مینالن. شما هفته ای چند ساعت در ایران کار میکنی؟ چند تا شغل داری؟ از شغلی که داری راضی هستی؟ به قدری که حقت هست حقوق میگیری؟ حقوق معوقه یا لگدمال شده نداری؟ حقوقت کفاف زندگیت رو میده؟ میتونی بعد از مثلا ده سال پس اندازه یه خونهء معمولی یا بعد از بیست سال پس انداز یه خونهء حسابی برای خودت بخری؟ اگر جوابت به همهء این سئوالها مثبته، واقعاً ارزش نداره بری آمریکا. بمون همینجا حالشو ببر.
ششم: هر جا بری آسمون همین رنگه. قبول ندارم. آسمون تهران خاکستریه. افقش از آلودگی قهوه ایه. از دم در خونه که میام بیرون 12 کیلومتر مسیرم تا محل کار یک ساعت و نیم توی ترافیکم و بیش از ده بار از رانندگی وحشیانهء همشهریا به حال سکته میفتم. فقط سالی ده روز هوای شهرم قابل تنفسه. آشغال از در و دیوار شهر بالا میره. توی گرون ترین محلهء شهر که میری، سطل آشغال ندارن و آشغالاشون رو کنار باغچه میذارن و کوچه هاش اینقدر دست انداز داره که دچار دریازدگی میشی. تو شهر که راه میری دو تا خونه یه قد و یه شکل نمی بینی. توی کوچهء شش متری سه تا برج صد واحدی بدون پارکینگ و انباری در حال ساخته و تو داری فکر میکنی هر کدوم ساکنان این برجها قراره دو تا ماشین توی کوچه پارک کنن...
بازم بگم؟
بگم؟
بگم؟
شکست خوردن پایان راه نیست. فقط یک سطر از کتاب تجربه است. نقطه سر خط!
شرکت در DV از 1994 الی 2014 - سال 2015 برنده شدم اما کارنت نشدم. نقطه سر خط!!
شروع سطر بعد: شرکت در DV های بعدی، اقدام برای پذیرش دکترا و ...
ارسالها: 73
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
13
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2016-02-03 ساعت 13:35
(2016-02-02 ساعت 22:27)babak_m نوشته: (2016-02-02 ساعت 21:23)aram_hpanahi نوشته: (2016-02-02 ساعت 20:25)babak_m نوشته: زندگینامه, امیر حسین وارسته
مردی که الان ثروتش بیش از ۱۰۰۰ ملیارد تومان می باشد
او در خاطراتش اینچنین می گوید:
من در یک خانه ۷۵ متری در پیروزی زندگی می کردم, و اغلب روزها تا ساعت ۲ می خوابیدم, شغلی نداشتم و اساسا کاری هم بلد نبودم, بعدازظهرها تا چند مغازه پیاده می رفتم چند نخ سیگار می کشیدم و از پشت ویترین مغازه ها به کفش و لباسها نگاه می کردم ولی توان خریدش را نداشتم, دچار افسردگی شده بودم از بی پولی و بی کاری برای فرار از شرایط موجود قرص می خوردم, تا اینکه یک روز در مغازه دوستم که همیشه از او نسیه خرید می کردم چشمم به جمله ای افتاد که نوشته بود, تغییر از درون تو آغاز می گردد و آن بیرون منتظر معجزه ای نباش آن معجزه خودت هستی, در من جرقه ای بوجود امد, درونم تکان خورد, گفتم دیگر بس است, چرا من ثروتمند نباشم باید کاری کرد, نباید نشست, خلاصه باید از جایی شروع می کردم, اما نه سرمایه ای داشتم, نه پس اندازی, و نه حرفه ای بلد بودم, برای همین, رفتم خانه پدری و با پدر درد دل کردم و او یک زمین ۲۰۰۰ متری که در زعفرانیه تهران داشت را به نامم زد, و من سریع فروختم و الان وضعم توپ است, روی صحبت من با شما
[quote pid='691667' dateline='1454428511']
جوانهاست, که دستتون و بزارین رو زانوهاتون و تلاش کنید.
ی
سلام بابک عزیز
الان این جمله نکته داشت یا جوک بود؟
آرام جان سخت نگیر عزیز دل اگه برات نکته داشت نکته شو بگیر اگه خنده رو لبات آورد بخند، به همین راحتی ....
[/quote]
یارو ۲۰۰۰ متر زمین باباش بهش تو زعفرانیه داده بعد اومده برا خودش داستان زندگی درست کرده. البته فک کنم بیشتر شبیه جوکه. اگه منم بابام ۲۰۰۰ متر اونم تو زعفرانیه بهم میداد الان رٔیس جمهور آمریکا بودم
وقتي صبح ازخواب بيدارميشی، دوانتخاب داري :
1- دوباره بخوابي و رويا ببيني.
2- يا بيدار بشی و برای رسیدن به روياهات حرکت کني.
ارسالها: 73
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
13
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2016-02-03 ساعت 13:42)babak_m نوشته: انگار همه کسانی که همه چیو برعکس میگن خوبن و اون کسی که راستش رو همونطوری که هست میگه به اون درجه از درک نرسیده که باید برعکس بگه. به عنوان کسی که همیشه حرفشو همونطوری که بوده گفته باید بگم که این بسیار دردآور هست که میبینم جامعه ای هنوز به این درجه از درک نرسیده که رو راستی رو بها داده و نه مسخره کرده و نه با تاسف بهش نگاه کرد.
ابن که این فرد تونسته موفق بشه و الان مالتی میلیاردره جای کلی تحسین داره. ولی بابک جان توی همین جامعه هستن کسایی که با یک درصد از همون سرمایه چه کارا که نمیتونن بکنن و بودن خیلیا که این کارو کردن و اسمی ازشون نیست مهم اراده و تصمیم انسانه که میتونه انسان رو به عرش ببره یا به فرش بیاره
وقتي صبح ازخواب بيدارميشی، دوانتخاب داري :
1- دوباره بخوابي و رويا ببيني.
2- يا بيدار بشی و برای رسیدن به روياهات حرکت کني.