ارسالها: 256
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2012
رتبه:
39
تشکر: 3
0 تشکر در 0 ارسال
یک روزی دخترم توانایی ریس مجلس سنا شدن رو داشته باشه...
یک روزی شاید بتوانم بدون سیاست بازی ریس دانشگاه باشم...
یک روزی بدون وحشت حرف بزنم...
یک روزی آموزش صحیح دمکراسی رو برای نوه هام داشته باشم...
یک روزی پسرم بدون دغدغه بتونه شغل دلخواهشو انتخاب کنه...
یک روزی بدون دغدغه تو خیابون بدوم و فریاد شادی سر بدم آسمان مال من است وبتونم هر جور که دوست دارم خیال کنم...
ارسالها: 172
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2011
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-06 ساعت 03:52
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-06 ساعت 04:20 توسط M.Haghighi.)
با سلام و درود بر دوستان ....من همیشه مهاجرت رو به کوهپیمایی تشبیه میکنم چه لزومی داره فردی که یه خونه گرم و نرم داره از اون قبل از طلوع خورشید خارج بشه و پا در مسیر بالا رفتن از یک کوه بکنه که مسلما در راه باید سختی و خطراتی رو از سر بگذرونه......تجربه کوهپیمایی و بودن در جایی که برای رسیدن به اون باید بسیار تلاش کرده باشی بسیار ارزشمند است برای رسیدن به قله باید بسیار سختی کشیده باشی در هوای رقیق کوه تنفس کنی خطر سقوط رو به جان بخری ..... از خستگی و سرما از پا بیفتی ....عینا در مهاجرت هم این وضعیت پیش میاد باید مرد عمل باشی و از خطرات نترسی ...برای چی؟ ... برای رسیدن به چیزی که اگه در خونه میموندی به اون نمی رسیدی .....به صرف بد بودن شرایط زندگی در ایران نمیشه یک مهاجرت موفق به یک کشور دیگه داشت و همینطور هم با آوردن پول بسیار زیاد و خریدن و ساختن شرایط زندگی مشابه قبلی..... دوستان برای رسیدن به مهاجرت موفق فقط باید بسیار تلاش کرد و تلاش .... باید عرق ریخت و دلهره ها رو تحمل کرد .... گرچه که دل خوشی از بودن در کشورم ندارم و تا یادم میاد تنگ نظری بود و ریا و بخصوص دروغ گفتن در حد تیم ملی ....سطح بسیار نازل کیفیت زندگی ...رانندگی در حد جنون ...بیمارستان هایی پر از مریض...مریض های روانی در ادارات....و خیلی چیزهای دیگه که هر روز روح روان من رو ازار میداد.... اینجا هم مشکلات تمام نمیشه ولی اگه اینجا (شهر قانون ) به آرامش برسی (قله) واقعا کار بسیار ستودنی کرده ای و صاحب تجربه ای عظیم ...که مسلما ارزش انجام داشته . به عقب نگاه کردن و مقایسه کردن اینکه حالا اگه خونه بودیم چقدر خوب تر بود فقط کار رو سخت تر میکنه..... برای اون دسته از دوستانی که پا در سفر گذاشته اند میتونم بگم که دوستان کاری رو که شروع کرده اید رو خوب به انجام برسونید......و برای اون دسته که هنوز نیامدن میتونم بگم تا میتونید خودتون رو آماده کنید برای یک کوهپیمایی موفق شما به کفش مناسب ( زبان ) خوراک ( پول ) لباس مناسب ( اطلاعات صحیح ) احتیاج خواهید داشت.
کیس نامبر: ***2012AS00012
تاریخ مصاحبه:20 ژانویه
تاریخ دریافت ویزا:22Feb
تاریخ ورود به آمریکا:june 21 2012
تاریخ گرفتن گرین کارت:July 26 2012
ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من به مهاجرت خيلي فكر مي كنم گاهي با ترس و گاهي با اميد. اما همه اش به يك جا ختم ميشه... اگر رام بدن و بذارن ميرم و حداقل امتحان مي كنم با حلوا حلوا كردن دهن هيچ كس شيرين نميشه ... حتما مزيت هايي اونجا هست كه فقر كمتر.. تورم كمتر... اميد به زندگاني بيشتر وجود داره علم بيشتر پيشرفت كرده... و هزار چيز ديگه كه چون نرفتم نمي تونم درموردش حرف بزنم تمام اينها الكي نيست و آمارهاي دروغ و جعلي نيست مثل آن چيزي كه ما عادت كرديم. هميشه اعتقادم اينه كه براي موفقت يك نسل بايد فدا بشه و من فقط به خاطر اينكه دخترم تو دنيايي بهتر چشم بازكنه .. بهتر درس بخونه و در كوچه خم هاي كنكور و سرنوشت اجباري داشنگاههاي ما گير نيوفته اميدوارم بتونم اين مهاجرت رو انجام بدم . هرچند كه مي دونم شايد در اينجا موفق تر هستم خونه و ماشين دارم و زندگي نصفه نيمه با وام اما تمام خلاقيت و تمام چيزهايي كه داشتم را با كار كردن در اداره دولتي از دست دادم و دچار افسرگي شدم گاهي حتي هيچ چيز شاد نمي كنه منو. حس ميكنم اين مسئله بتونه تكوني به زندگي ام بده و اين رخوت رو به تكاپو تبديل كنه هرچند با سختي ... تمام پيج هاي اين سايت رو خوندم اي كاش درمورد اينكه خانمها چه چيزهايي رو مي تونن ياد بگيرن كه در اونجا بتونن كار گير بيارن . من عكاسي رو دوس داشتم اما نمي دونم بازارش چطوره خودم مهندس كامپيوتر هستم اما از اونجايي كه از دانشم استفاده نكردم مدركم به نوعي اكسپاير شده و به درد لاي جرز ميخوره .. شوهرم هم ديپلم آرايشگري داره اما اونجا براي سرتيفيكيت نياز به آزمون GDE هست نميدونم يعني ميتونه موفق بشه از اين آزمون ... و دردنهايت آهي به عمق زندگي ام و آينده فرزندم
ارسالها: 356
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Nov 2010
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اوه اوه یکساله که کسی هدفی نذاشته
ولی میارمش دوباره بالا که بدونن که همچین تاپیکی هم هست
ارسالها: 16
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2014
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-10-27 ساعت 16:23)samba نوشته: فیلم مستند: چقدر ایرانی هستم؟ در جستجوی هویتم
طبق اعلام بنگاه خبرپراکنی، بدلیل رعایت قوانین کپی رایت، این فیلم فقط یکبار از تلویزیون پخش شده و اجازه انتشار در سایت رو نداره... حالا اگه هرکدوم از دوستان این فیلم یا لینک دانلودش رو داره لطفاً بزاره تا حالا که بیکاریم بشینیم ببینیم...
خدایا از گناهان ما بگذر.... همانگونه که از دعاهای ما میگذری!
ارسالها: 388
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
رتبه:
22
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2014-11-10 ساعت 12:48
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-11-11 ساعت 02:21 توسط ps5.)
البته من مهاجرت کردم اما الان دلایلم رو میگم و به چند تا جمله ای هم که توی این تایپیک دیدم مورد بررسی قرار میدم(تایپیک یه سالی بالا نیومده اما امیدوارم کاربرایی که قبلا پست دادن ببینن)
خب اول از همه ما یه خانواده بودیم که مهاجرت کردیم و من خودم دبیرستانی هستم بیاید یکم در مورد وقتی توی ایران بودیم صحبت کنیم من خودم خیلی هیجان زده بودم که میخوایم مهاجرت کنیم . یجورایی توی کار های کامپیوتری حرفه ای ام (چند تا زبان برنامه نویسی بلدم) و همیشه به خودم میگفتم اینجا بمونم اخرش باید برم یه گیم نت باز کنم پدر و مادرم هم کلا خیلی دوست داشتن بیان اینجا چون هم چند تا از فامیل های نزدیکمون اینجا هستن هم اینکه کلا امریکاس دیگه فکر کن وقتی میگی میخوای بری امریکا مردم اصلا یجور دیگه نگات میکنن انگار میخوای بری مریخ
اما بعد از اومدن :
من هنوز نظرم عوض نشده درست سختی هایی هست به خاطر مشکل زبان هنوز که هنوزه نمیتونم مثل بقیه بچه های مدرسه باشیم اینجا انقدر باید درس بخونم و تمرین بکنم که دیگه وقت ندارم با کامپیوتر ور برم(البته اینجا منظور کار های حرفه ای نه چک کردن ایمیل و گشت و گذار تو اینترنت) اما میدونم اینده خوبی در انتظارم هست.و هروز برای هدفم که رفتن به یک دانشگاه خوب و گرفتن مدرک و کار در شرکتی معتبر هست میجنگم با اینکه سخته اما هرگز دیگه حتی نمیخوام به ایران فکر کنم.
اما پدر و مادرم واقعا هنوز که هنوزه بعد از چند ماه براشون سخته هم اینکه مشکل زبان خیلی دارن هم اینکه وقتی این مشکل رو داشته باشی دیگه نمیتونی زنگ بزنی یه ساعت با دوستات حرف بزنی و پشت این و اون حرف بزنی (قابل توجه خانوم ها [شوخی] ) و هم اینکه به قوانین اینجا اشنا نیستن البته من خودم هم اشنا نبودم اما بالاخره چون ما کوچیک تریم زود تر یاد میگیریم مثلا من هروز باید به بابام یاداوری کنم که مثلا سر این چهار راه نمیشه پیچید یا اینکه اگر جایی چراغ نداره باید وایسی نگاه کنی یا ... نه فقط توی رانندگی بلکه توی همه چی (تازه گواهینامه امریکا رو هم گرفتن و بلد نیستن) . کلا از خیلی راضی نیستن اما خودشون میگن که بالاخره یک نسل باید فدا بشه که یه نسل دیگه بتونه اروم زندگی بکنه و هرگز حاضر نیستن برگردن ایران .
من اینجا چیزایی دیدم که توی عمرم حتی توی اینترنت هم ندیده بودم
اینجا معنای زندگی کردن رو فهمیدم
اینجا فهمیدم مدرسه محلی هست که میتونی هم تفریح داشته باشی هم یه چیزی یاد بگیری
اینجا فهمیدم که کسی نمیتونه توی مدرسه حتی بهت بگه بالای چشمت ابروه چون پدرش رو در میارن
اینجا فهمیدم که ادم میتونه دوست های نزدیکی از جنس دختر داشته باشه بدون هیچ نگاه جنسی
اینجا فهمیدم که هیچ دلیلی ندارم برای فرار از مدرسه
و اینجا دیدم که مدارس هیچ دیواری دورشون ندارن اما کسی هم از مدرسه فرار نمیکنه
بعضی از جمله های رو توی همون متن بالا بهشون رسیدگی کردم اما چند تای دیگه اش
یه کاربر گفته بود تهران 10 تا برج داره اما اینجا توی ده هم برج دارن این اشتباهه به خدا همین جایی که ما زندگی میکنیم تعداد برج هاش به اندازه انگشت های یک دستت هم نیست جاهایی رو هم میشناسم که اصلا اجازه ندارن خونه های بلند بسازن چه برسه برج .
اینجا هم فقر هست اینجا هم دزدی هست اینجا هم گدا هست اینجا هم کسایی هستن که وقتی سر چهار راه توقف میکنی میان دستمال میکشن روی شیشه ماشینت اینجا هم تیکه انداختن به دختر ها و اذیت های خیابانی هست (اما خدا رو شکر اینجا شکایت کنی پدر طرف رو در میارن بر عکس ایران)
اینجا باید 7 صبح بری کم کم تا 7 شب کار کنی تا پولت رو در بیاری کار هم که میگم نه مثل ایران اینجا واقعا باید کار کنی جوری که وقتی میای خونه از خستگی غش میکنی.
یکی هم در مورد بیماری حرف زده بود بهتره بهش بگم که بیشتر تعداد سرطان ها مال امریکاس و اینجا اگر یه سر به بیمارستان هاش بزنی میفهمی که بیماری یعنی چی.
و البته حقوق بیشتر : اگر دلار رو تبدیل کنی به تومان مطمئنا بیشتر میشه اما عزیز شما اینجا دلار در میاری دلار خرج میکنی نه اینکه دلار در بیاری تومن خرج کنی اینجا هم اگر 1000 دلار حقوق میگیری همش رو باید برای اجاره.تازه وقتی میری خرید قیافه تون دیدنیه بعضی مواقع یه چیزی نمیشه خرید فقط به خاطر تکسش چون یه موقعی هایی میبینی که چندین دلار تکس رو یه چیز خیلی کوچیک وجود داره.
ته تهش من به همه چیزی که میخواستم میرسم اما متاسفانه پدر و مادرم خیر . شما هایی هم که فرزند کوچیک دارید و میخواید مهاجرت کنید یک چیزی رو بدونید شما خودتون فقط به 10 درصد هدف هاتون میرسید ااما خوبیش اینه که بچه هاتون به هر هدفی که داشتن و خواهند داشت میرسن و زندگی خوبی رو خواهند داشت پس اگر به راحتی اونا اهمیت میدین مهاجرت رو انتخاب کنید اما بدونید که شما نسلی هستید که باید تلف بشید.
اولش سخته اما خودت رو نباز باهاش بجنگ
ارسالها: 215
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
26
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 10
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2014-11-18 ساعت 04:12
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-11-18 ساعت 04:13 توسط _Siavash_.)
با سلام خدمت دوستان
چیزی که امروز هستیم نتیجه تفکرات و شرایط زندگی گذشته است در نتیجه آینده هر کسی(بیشتر) از تفکرات امروزش نشات میگیرد پس در ابتدا برای هر اقدامی از سمت ما باید آینده نگری در اولویت و درجه اول باشه.
هدف هر فرد در مهاجرت بسته به شرایط و تفکرات او قائدتا متفاوت خواهد بود ولی نکته ای که بین همه مهاجرین مشترک هست فراهم شدن شرایط برای زندگی بهتر است که این شرایط جز با تلاش خود فرد به وجود نخواهد آمد . چه بسا کسانی با وجود شرایط مناسب زندگی مدتی پس از مهاجرت بازگشته اند و کسانی با وجود مشکلات بسیار با تلاش برای رسیدن به هدفی مشخص توانسته اند سد مشکلات را شکسته به زندگی ایده آل خود دست یابند . با توجه به این مسائل بنده پس از مطالعات فراوان و استفاده از تجربیات دوستان تقریبا 3 سال است که تصمیم گرفتم از کشورم مهاجرت کنم تا به اهدافم نزدیکتر شوم . و اینقدر مصمم هستم که هیچ مشکلی نمیتواند بنده را از این مسیر خارج کند.
و اما اهدف من از مهاجرت:
1- مهمترین هدفم ادامه تحصیل در یک دانشگاه معتبر
2- تحقیق و توسعه ایده هایم که متاسفانه در کشورم هیچ ارزشی برای ایده های نو قائل نیستند اینجا فقط برای چرب زبانی و پاچه خواری ارزش قائلند که متاسفانه بنده از این صفات ارزشمند!!!! بی نصیبم .چیزی که خود تجربه کردم ، بعد از چند سال کار مفید و صادقانه و حتی بیش از حد انتظار سهامداران شرکت در بزرگترین شرکت وارد کننده میوه ایران وقتی تصمیم داشتم برای مادرم خانه ای مختص خودشان بخرم بعد از برآورد مالی خود مقداری کسری داشتم با سوابق کاری که داشتم درخواست وام نمودم ولی متاسفانه بعد از 1 سال کاغذ بازی !!! یک دهم مبلغ درخواستی بنده تایید شد در صورتی که همکار بنده با یک سال و اندی سابقه کار و البته با صفات ارزشمندی!!! که عرض نمودم ( چرب زبانی و پاچه خواری) توانستند طی مدت 2 ماه 8 برابر مبغ درخواستی بنده را دریافت نمایند !!!
این دستمزد تمام زحمات صادقانه یک فرد بدون چرب زبانی در ایران است.
3- داشتن حقوق انسانی و شهروندی ، چیزی که در کشورم تبدیل به آرزویی دست نیافتنی شده.
3- درآمد منطقی بر اساس کار ، قابلیتها و سرمایه ، در ایران هر کارفرمایی بر اساس معیارهای خود حقوق تعیین میکند نه بر اساس قوانین و قابلیتهای شخص.
4- ثبات سیاسی ، شغلی و مالی . امروز که این مطلب را مینویسم دلار حدود 3100 تومان است فردا ؟؟؟ نمیدانم !!!!!
5- وجود شرایط برای پیشرفت در هر زمینه کاری ، به شرط هدفمند بودن و تلاش مداوم.
-6 داشتن آرامش روحی و روانی . مسئله ای که یکی از اساسی ترین و ابتدایی ترین نیازهای زندگی هر انسانی است ولی متاسفانه مردم کشور عزیزم به دلایلی از داشتن آرامش محروم شده اند. باور کنید تنها چیزی که در ایران انسانها را زنده نگه داشته فقط "امید به آینده بهتر" است ، چیزی که میخواهم جایش را با هدف تغییر دهم .
مسلما اهداف کسی که مهاجرت تن میدهد بیشتر از چیزیست که بتوان به رشته تحریر در آورد و عموما در وطنش غیرقابل دستیابی است.
و اما در انتها تنها داشتن هدف نیست که باعث موفقیت فرد پس از مهاجرت میشود مسائل دیگری همچون شناخت از شرایط فرهنگی و اجتماعی مقصد ، انعطاف پذیری شخص در مقابل تغییرات گسترده در روند زندگی و توان مقابله با مشکلاتی که قابل پیش بینی نیستند تاثیر به سزایی در موفقیت پس از مهاجرت دارند.
با تشکر از دوستانی که تجربیات خود را به اشتراک گذاشتند
خدایا تو که برایمان انتخاب واحد کردی ،لااقل سیستم حذف و اضافه ای میگذاشتی ،من نیاز دارم چند واحد را حذف کنم.
ارسالها: 242
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
لطفا اینقدر خوش باورانه نگاه نکنید... اینوری نه تنها خبری هم نیست...بلکه مهاجرت میتونه باعث بروز مشکلات زیادی بشه...
تاثیر تبلیغات را دستکم نگیرید... زرق و برق الکیه ..دوران دهه 70 تمام شده... اینجای امروزی همون شهربازیه که پینوکیو رفته بود....
درسته از ما بهترینها تو کشورمون با مشکلات اقتصادی و... کمرملت را خرد کردند...دغدغه های وطن را قبول دارم ولی نباید چهره کشورمون را سیاهتر از واقعیت نشدن بدیم...
اینجا هم سیستم کپیتالیستی مثل سیاهچاله ایست که تمام دارائی ملت را ظالمانه میبلعه.... چه بسیارند که با این داستانهای مهاجرت شیرازه زندگی و سلامت جسم و روحشون از بین رفته... مواظب سلامتی خودتون باشید و اینقدر زندگی را برای خودتون سخت نکنید...من که از دیدن هرروزه چهره زشت فقروبدبختی تواین سر دنیا حالم بده....
بخدا دو روزه زندگی ارزش اینهمه مشقت را نداره...کسانی که هم اینجان کوتاهی نکردند بگید ناموفق ماندند... پشتکار وزبان..تحصیلات دانشگاهی...سابقه کار...ولی مشکلات دومینووار ادامه داره...
من که به همه دوستان و فامیلام توصیه میکنم تو تصمیمشون تجدید نظر کنند.... قدر زندگی را بدونین و حرص الکی نزنید ه اینجا از همون حداقلها هم محروم میشید...
ارسالها: 173
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
20
تشکر: 0
1 تشکر در 1 ارسال
2014-11-18 ساعت 14:37
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-11-18 ساعت 14:38 توسط hedyhoney.)
با یک مقایسه 2 - 2 تا4تا میتونید متوجه بشید که آیا مهاجرت به ینگه دنیا خوبه یا نه.
از نظر اقتصادی : حداقل حقوق ساعتی 7.25 دلاره که اگه روزی 7 ساعت کار کنی میشه ماهی 1200 دلار درماه
اجاره خونه از 600 تا الی ماشالا خوراک و پوشاک در حد معمولی 200 اینترنت و موبایل ماهی 50 تا حمل و نقل هم ماهی 100 تا متفرقه 50تا بیمه 100تا و در آخر میمونه 100 دلار که اینها در سال اول مهاجرت قابل تصور است.
اما در ایران اگه هر روز کار کنی همون هفت ساعت:ماهی 750 الی 800 تومن که اجاره خونه از ماهی 600 که مناسب باشه هست تا...
خوراک و پوشاک ماهی 300 تومن حمل و نقل ماهی 100 تومن آب و برق و گاز و تلفن ماهی 100 که تا اینجا 300 کم آوردیم و میرسیم به 21 ماه که نفری 45 تومن مییزن توی حساب.بزن اون کف قشنگه رو واسه......
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش....
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش....
از بس که دست میگزم و آه میکشم، آتش زدم چو گل به تن لَخت لَخت خویش
ارسالها: 10
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2014-11-18 ساعت 15:23
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-11-18 ساعت 17:02 توسط _Siavash_.)
(2014-11-18 ساعت 10:55)rahbar نوشته: لطفا اینقدر خوش باورانه نگاه نکنید... اینوری نه تنها خبری هم نیست...بلکه مهاجرت میتونه باعث بروز مشکلات زیادی بشه...
تاثیر تبلیغات را دستکم نگیرید... زرق و برق الکیه ..دوران دهه 70 تمام شده... اینجای امروزی همون شهربازیه که پینوکیو رفته بود....
درسته از ما بهترینها تو کشورمون با مشکلات اقتصادی و... کمرملت را خرد کردند...دغدغه های وطن را قبول دارم ولی نباید چهره کشورمون را سیاهتر از واقعیت نشدن بدیم...
اینجا هم سیستم کپیتالیستی مثل سیاهچاله ایست که تمام دارائی ملت را ظالمانه میبلعه.... چه بسیارند که با این داستانهای مهاجرت شیرازه زندگی و سلامت جسم و روحشون از بین رفته... مواظب سلامتی خودتون باشید و اینقدر زندگی را برای خودتون سخت نکنید...من که از دیدن هرروزه چهره زشت فقروبدبختی تواین سر دنیا حالم بده....
بخدا دو روزه زندگی ارزش اینهمه مشقت را نداره...کسانی که هم اینجان کوتاهی نکردند بگید ناموفق ماندند... پشتکار وزبان..تحصیلات دانشگاهی...سابقه کار...ولی مشکلات دومینووار ادامه داره...
من که به همه دوستان و فامیلام توصیه میکنم تو تصمیمشون تجدید نظر کنند.... قدر زندگی را بدونین و حرص الکی نزنید ه اینجا از همون حداقلها هم محروم میشید...
اینطور که از صحبتهای شما مشخصه الان در امریکا زندگی میکنید و اصلا از شرایط موجود رضایت ندارید!!!
خوب شما که اینقدر مشکل دارید چرا به وطن گل و بلبل خودمان برنمیگردید؟!؟!؟! چرا برنمیگردید تا حداقل هایی که میگید رو داشته باشید؟!؟!؟ چرا خودتون رو از این حداقل ها محروم میکنید ؟!؟!؟
دوست عزیز مشکلاتی که مطرح کردید همه جای دنیا وجود داره به خصوص بسیار حادتر در کشور خودمون .اعتیاد ، فقر ، بیکاری ، دزدی ، بی فرهنگی ، فحشا و .... در ایران بیداد میکنه نیازی نمیبینم بیشتر بگم. کپیتالیسم هم که فرمودین فعلا نظام اقتصادی در ایران هم چیزی جز این نیست اگر منظورتون در مورد چیزی هم که به عنوان بلعیدن ظالمانه دارایی ملت اسم بردید مالیات ها باشه!!
خدمتتون عرض کنم در ایران هم مالیات وجود داره ولی با این تفاوت که در ایران مالیات جهت بهبود زندگی مردم صرف نمیشه و معلوم نیست به کجاها میره!!
یا احتمالا خیلی وقته از ایران خارج شدین یا چماتون رو به واقعیت بستین
کسی به دنبال زرق و برق و تبلیغات کشور خودش رو ترک نمیکنه ، همه به امید داشتن زندگی متعادل به این فکر میافتن.
به شخصه نه دنبال زندگی رویایی خارج از ایران هستم نه به خانه و ماشین های چند میلیون دلاری فکر میکنم فقط دنبال آرامش هستم و شرایطی که بتونم با "تلاش" و "پشتکار" زندگی متعادلی برای خودم فراهم کنم.
در انتها از شما دعوت میکنم در این سالهای "طلایی و اوج شکوفایی" کشورمون سفری هم به ایران داشته باشید تا هم حداقلهایی که گفتید رو در ایران بررسی کنید و همونطور که اونجا از دیدن فقر و بدبختی حالتون به هم میخوره اینجا از دیدن مواردی که حتی فکرش رو هم نمیتونید بکنید گاهی از ایرانی بودنتون احساس شرم کنید.
سربلند و پیروز باشید
خدایا تو که برایمان انتخاب واحد کردی ،لااقل سیستم حذف و اضافه ای میگذاشتی ،من نیاز دارم چند واحد را حذف کنم.