ارسالها: 1,053
موضوعها: 39
تاریخ عضویت: Apr 2008
رتبه:
81
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2009-08-14 ساعت 11:33
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-08-14 ساعت 11:40 توسط seravin.)
محسن جان
Charisma08 حقیقت رو گفته به نظر من اینجا هر کی هر چی بوده واسه خودش بوده اونجا باید بره از اول شروع کنه شاید چندین سال طول بکشه تا اون چیزهایی که اینجا داشته رو بدست بیاره مشکل بیشتر ما اینه که اگه اینجا کاره ای هستیم توقع داریم اونجا هم از دقیقه اول ورود بهمون بگن بفرما بشین پشت این صندلی و دستور بده نه این خبرا نیست اونجا باید از صفر شروع کنی و یه زندگی جدید بسازی.
به نظر من هر کی بتونه با این مسائل کنار بیاد تو مهاجرت موفق تر میشه.
2010AS3xxx
ارسالها: 43
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2009
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
به نظر من اينجا زندگى خيلى سختر از انى است كه ما فكر ميكنيم. الان وضع كار اينجا خيلى بده. خيلى افراد هستن كه بامدارك تحصيلى بالا آخراج شدن و همه چيزشون را از دست دادن. اينجا همه چيز قسطى است اگر شما كارتون را از دست بدهيد يعنى زندگييتون را از دست دادين. البته اگر ادم با هدف درستى بيايد و در رشته خوبى درس بخونه موفق ميشه . براى درس خوندن هم بايد چند سال وقت گذاشت و از نظر مالى هم تا حدى تامين بود. خيلى از افرادى كه سالهاست اينجا هستن ميگن همه مردم امريكاى زمان بيل كلينتون را در روياشون دارن AMRICAN DREAM ولى در زمان بوش خيلى اقتصاد امريكا بد شد و الان جاب خوب فقط با تحصيلات خوب و تلاش زياد بدست مياد. اگرر شما از هر جاى دنيا تحصيلات داشته باشيد تا تحصيلات دانشگاهاى خود امريكا را نشته باشيد براى كار خوب با مشكل رو برو ميشيد. رقابت براى كار خيلى زياد شده خانم يكى از دوشتهاى شوهرم مهندس كامپيوتر از دانشگاهVERJINIA TECست الان 8 ماه دنبال كار است هنوز بيكاره. ولى من فكر ميكنم اگرر ادم با ديد باز و هدف درست بيايد امريكا هنوز بهترين كشور براى افرادى است كه ميخوان با تلاش مضاعف زندگيشون را بسازن. و خيلى خوبيها هم دارد كه هم ميدونن نيازى نيست من بگم. من هم چندين افرادى را ديدم كه با لاتارى آمدن ولى چون هدف درستى نداشتن دارن برميگردن و افرادى هم ديدم كه امدن اينجا با پناهندگى وا الان زندگى بدى ندارن راضى هستن. من چون شوهرم مدير STORE TARGET در اينجا هست با خيلى از ايرانيى ها ارتباط داره ميگى ايرانيهاى كه به هركارى تن دادن و كار را عار ندونستن همه در حد خودشون اينجا موفق شدن و افرادى كه فقط ناله ميكنن و موقعيت خودشون را دايما با ايران مقايسه ميكنن و با جامعه قاطى نميشن خيلى ضربه خوردن نه تونستن با اينجا كنار بيان و نه دوست دارن برگردن ايران. ببخشد اگر كمى نا اميد كننده است حرفام ولى هنوز هم ميگم موفقيت هر كس دست خودش است اگر تصميم خودتون را گرفتيد با هدف درست بيايد و خودتون را براى هر چيز خوب و خداى نكرده سختى اماده كنيد
ارسالها: 1,064
موضوعها: 57
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
59
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
نینا ممنونم از توجه و جوابت.
من می خوام بدونم که همین الآن در اونجا آدم اگه بخواد یک زندگی بخور نمیر داشته باشه چقدر پول برای شروع زندگی لازم داره و چقدر طول میکشه تا بتونه یک کار مثل دلیوری پیدا کنه؟ این سؤال اصلی منه. ممنونم.
ارسالها: 144
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
13
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
درود
ببین msnazi
بین نقل قول ها ، Charisma08 درست و قابل اعتماده. اما مسئله اینه که انسان معمولاً در برابر تغیر شرایط،مخصوصاً شرایطی که نسبت به اون آگاهی کافی نداره مخالفت می کنه و می ترسه . علت ترس هم عدم آگاهیه . پس واکنش نشون می ده ،سعی می کنه ریسک غیر قابل تحمل رو نپذیره. خوب حق داره چون می خواد حد اقل بقاء فعلیش رو از دست نده .
بنظر من مهاجرت در اول، ورود به یه بحرانه . پس سوابق مدیریت بحران خودت رو بازنگری کن و بدون تعارف ببین چیکاره ای!
اگه از بحرانهای گذشته که در زندگیت پیش اومده موفق گذر کردی ، که شک نکن و کمر همت رو ببند و با عظمی راسخ گام بردار. در غیر اینصورت بچسب به کارت و روزه شک دار نگیر و خودت رو به درد سر ننداز.
ضمن اینکه هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد .
و بیاد داشته باشیم که فکر و ذهن کشتزار عمل و آینده است ، پس هر چه در فکر بپرورانیم در ضمیر ناخودآگاه قرار گرفته و آینده را با اون فرمت ایجاد می کند. پس کسانی موفق می شن که با درایت فکر می کنن موفق می شن. ضمن اینکه باید ریسک کرد!
یه کشاورز اگه ریسک نکنه فقط یه گونی گندم داره اما اگه ریسک کنه و گونی گندمش رو تو خاک بریزه دور، احتمال اینکه 1 گونی به 70 گونی گندم تبدیل بشه خیلی زیاده مخصوصاً اگه با حساب و کتاب کار کرده باشه اما اگه از همون اول فکر آفت و درد باشه .....
همیشه شاد و سربلند باشید.
ارسالها: 691
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Jun 2008
رتبه:
68
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
افرادی که نتونن در محیط قانونمند، امن، آرام و بی تنش موفق بشن یا زبان بلد نبودن، یا تخصص نداشتن یا جیگر نداشتن. اینها افرادی هستند که به خودشون میگن ای کاش ما ایران بودیم نون و ماستمون را می خوردیم قانع بودیم. (این ماجرای همون قماربازه است که اگه نگه ....) شاید افرادی باشند که از همون روز اول دوست نداشتن برن و از وقتی رسیدند به اون طرف، به دنبال بدیهای اونجا جستجو کردند. اگر کسی به دلیل بی کفایتی، کمبود اعتماد به نفس، نداشتن همت کافی و یا داشتن توقع بالا موفق نشده باشه، معلومه که باید بگه آقا اونجا لولو داره که هرکی بره اونجا می خورنش. اگر اینطوری نگه که خوب همه میفهمن ایراد از خودش بوده. یکی از همین عزیزانی که نقل قولش اون بالا بود، اوایل هی گریه زاری می کرد که نیایین من علیل و ذلیلم. چند وقت پیش پست داده که من دارم درس می خونم و وضع بهتر شده و ....
تمام کسانی که نقل قول شد، همه مدت کوتاهی بود که اقامت داشتند. اگر به قول معروف جا می افتادند (که خیلیها افتادند) و اونوقت اینها را مینوشتند می شد گفت از روی علم و تجربه نظر دادند.
بالعکس کسانی که در ایران موفق بودند، به نظر بنده مثل این هست که عمری با شیر کشتی می گرفتند و حالا قرار شده از این به بعد با گربه بجنگند. کسی که در جهنم مواظب بوده نسوزد، مطمئنا در برزخ یا بهشت هم نخواهد سوخت. اما اگر کسی تصور می کند که همین حالا در موقعیت خوبی قرار دارد و مردد است که شغل خوب، فامیل عالی، وطن گل و بلبل، کباب کوبیده و جاده چالوس و سالی سه روز دوبی را کنار بگذارد یا نه، اشتباه در اشتباه است که برود. چون یک سال اول از این خبرها نیست.
تصور کسانی که تردید به رفتن دارند ولی برای رفتن اقدام میکنند، مانند کرمی است که درون پیله نشسته و میترسد که آن را بشکافد و بیرون بیاید که مبادا بدتر ار بد شود. من عقیده دارم این کرم مرده است و خود خبر ندارد. چون زندکی یعنی جنگ برای رسیدن به بهترها.
سیری، فقدان گرسنگی است. باید اول گرسنگی را احساس کرد تا به مفهوم سیری رسید.
آزادی فقدان اسارت است. باید اول.........
آرامش، فقدان تنش است........
سخن آخر: نام این سایت هست: مهاجرسرا نه تردید سرا
ارسالها: 1,053
موضوعها: 39
تاریخ عضویت: Apr 2008
رتبه:
81
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
از دوستان گُل 2010 کسی تا حالا موفق شده تاریخ مصاحبش رو از kcc بگیره؟
2010AS3xxx
ارسالها: 8
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام به همه دوستان
یکی از دوستان من و همسرش یکی از برندگان لاتاری 2010 بوده اند . مدارکشون رو هم ارسال کرده اند . اما متاسفانه به دلیل اختلافات دیرینه ای که به هم داشته اند در آستانه جدا شدن هستند . حالا خانوم می خوان بدونن که اگر تا قبل از اینکه وقت مصاحبشون برسه از هم جدا شده باشن چی به سر برنامه رفتنشون می یاد؟ آیا از دید سفارت قابل قبول هست (با توجه به این که مدارک هر دوشون رو ارسال کرده اند) یا اینکه کیسشون رد می شه؟
البته برنده اصلی خانومه هست.
دوستان اگه کسی می تونه راهنمایی کنه.
ارسالها: 118
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2009
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
لولللللللللللللل بچه ها خیی عالیه.امسال با چه سرعتی دارن کارنت می شن بچه ها.اینطور که بوش میاد ما هم سری دوم خواهیم بود.به همه دوستان عزیز تبرک می گم.
شماره کیس:2010AS00013500حدودا
تاریخ دریافت نامه قبولی:June-16-2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE-23-2009
تاریخ کارنت شدن کیس:2010/02/05
تاریخ دریافت نامه دوم:march 2010
تاریخ مصاحبه:2010/04/19
تاریخ دریافت کلیرنس:2010/05/21
جمع تقریبی هزینه ها: 3,5 mıllıon toman