ارسالها: 260
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
30
تشکر: 0
11 تشکر در 3 ارسال
آقاي صدر عاملي سلام و تبريك ويژه لطفا سفرنامه يادتون نره
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست
ارسالها: 53
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2009
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام به همه دوستان
من و خانمم هم برگشتیم البته با یک برگه آبی (;
در اسرع وقت سفرنامه رو می نویسم.
شما به همان اندازه که بخواهید کوچک ، و به همان اندازه که آرزو کنید بزرگ می شوید.
شماره کیس: 2010AS000107xx
تاریخ دریافت نامه قبولی: June 2009
کنسولگری: Ankara
تاریخ کارنت شدن کیس: Feb 2010
تاریخ دریافت نامه دوم: 09Feb 2010
تاریخ مصاحبه: 30March
تاریخ دریافت کلیرنس:14May 2010
ارسالها: 118
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2009
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه ها بياين سفرنامه هاتونو بنويسين.مرديم از چشم انتظاري
شماره کیس:2010AS00013500حدودا
تاریخ دریافت نامه قبولی:June-16-2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE-23-2009
تاریخ کارنت شدن کیس:2010/02/05
تاریخ دریافت نامه دوم:march 2010
تاریخ مصاحبه:2010/04/19
تاریخ دریافت کلیرنس:2010/05/21
جمع تقریبی هزینه ها: 3,5 mıllıon toman
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آیا کسی هست که April 19 قرار مصاحبه داشته باشه؟
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام
میشه لطفا بگید از بین شما کسی هست که اسپانسر نداشه و به جاش ترجمه حساب بانکی یا سند ملک را برده باشه؟
کسی چنین تجربه ای داره؟
ارسالها: 118
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2009
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-04-07 ساعت 14:33)FARZANSA نوشته: آیا کسی هست که April 19 قرار مصاحبه داشته باشه؟
بله ما 19 اپريل مصاحبه داريم.
شماره کیس:2010AS00013500حدودا
تاریخ دریافت نامه قبولی:June-16-2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE-23-2009
تاریخ کارنت شدن کیس:2010/02/05
تاریخ دریافت نامه دوم:march 2010
تاریخ مصاحبه:2010/04/19
تاریخ دریافت کلیرنس:2010/05/21
جمع تقریبی هزینه ها: 3,5 mıllıon toman
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
چقدر خوب، من هم 19 آپریل مصاحبه دارم.
14 آپریل میرم آنکارا، هتل ددمان
اگر موافقید یه مقدار اطلاعات بدید ، خوشحال میشم تنها نباشیم
ارسالها: 53
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2009
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-04-07 ساعت 14:59)FARZANSA نوشته: سلام
میشه لطفا بگید از بین شما کسی هست که اسپانسر نداشه و به جاش ترجمه حساب بانکی یا سند ملک را برده باشه؟
کسی چنین تجربه ای داره؟
من اسپانسر نداشتم و یه سند ملک و ترجمه حساب بانکی (55 میلیون) برده بودم و خوشبختانه چیزی در این مورد نگفتن.
شما به همان اندازه که بخواهید کوچک ، و به همان اندازه که آرزو کنید بزرگ می شوید.
شماره کیس: 2010AS000107xx
تاریخ دریافت نامه قبولی: June 2009
کنسولگری: Ankara
تاریخ کارنت شدن کیس: Feb 2010
تاریخ دریافت نامه دوم: 09Feb 2010
تاریخ مصاحبه: 30March
تاریخ دریافت کلیرنس:14May 2010
ارسالها: 260
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
30
تشکر: 0
11 تشکر در 3 ارسال
2010-04-07 ساعت 19:43
(آخرین تغییر در ارسال: 2010-04-07 ساعت 19:50 توسط m.memari.)
قسمت سوم سفرنامه m.memari دكتر و سفارت
پرواز ما چهارشنبه بود و بخاطر اينكه براي پسرم بايد تست سل انجام ميشد و بعد از سه روز مجددا بچه را معاينه مي كنند پنجشنبه نمي تونستيم وقت بگيريم، براي گرفتن وقت از دكتر توي سايتش فقط براي يه نفر وقت گرفتم روز جمعه هم بهمراه دوستانمون پياده راه افتاديم و بعد از 20 دقيقه رسيديم مطب دكتر ( نكته : ساعت شروع بكار دكتر 9 صبح است و اصلا نياز نيست زودتر بريد) ما دقيقا با منشي دكتر با هم رسيديم اونجا ازمون پاسپورت و يه قطعه عكس گرفت( در ضمن نه نامه اي از وقت گرفتن خواست نه پرسيد كه قبلا وقت گرفتيد اگر هم موفق به گرفتن وقت نشديد نگران نباشيد) و يه برگه داد و گفت بريد طبقه سوم
در آنجا اول آزمايش خون و سپس عكس از قفسه سينه مي اندازند كه دو نفر شد 95دلار ( براي آزمايش نياز نيست ناشتا باشيد ولي حتما از دو سه روز قبل قرص استامينوفن مخصوصا كدئين دارشو نخوريد ) .
براي گرفتن عكس آقايان با همون زير پيراهن كافيه و براي خانم ها بايد لباس مخصوص بپوشند و در زمان عكس گرفتن ازتون مي خواد نفس عميق بكشيد و چند ثانيه حبسش كنيد تا شش ها در حالت حجيم باشند . مطلب خاصي در اونجا نبود .
دوباره برگشتيم پيش خانم منشي و گفت بعداز ظهر ساعت 4 بيايد . ( من با توجه به تمرين ها و آشنايي با زبان استانبولي راحت منظور اونها رو متوجه ميشدم و راحت صحبت مي كردم ) .كار ما حدود 2ساعت طول كشيد و دوباره پياده ، ولي در مسير بازگشت مغازه ها رو هم نگاه مي كرديم .
بعداز ظهر مجددا ساعت 15.40دقيقه به سمت مطب دكتر راه افتاديم . اول رفتم طبقه سوم و جواب آزمايش و عكسارو گرفتم . منشي دوباره پاسپورتها رو گرفت و گفت منتظر باشيد .
اول من رفتم و با خانم دكتر هم صحبت شديم و اينكه راحت تركي صحبت مي كردم تعجب كرده بود . شروع كرد در مورد وضعيت پزشكي سئوال كردن : جراحي داشتيد – مريضي خاصي داريد – قند – و ازاين سئوالها و فارسي گفت آبله مرغون چي ؟ كه با سادگي گفتم نميدونم چيه ولي زمان بچگي يه مريضي گرفتم كه صورت و بدنم جوش زد و خيلي مي خاريد . پرسيد جاش كو ؟
منم حي زير چشمو نشون ميدادم و ميگفتم اينجا ها بود . خلاصه رفت و يه واكسن كه گفت بايد اينو بزنم نميدونم mmr نوبت 3 بود يا نه زد. بعد قد و وزن رو گرفت و رفتم روي يه تخت ، بعد چند تا مشت و ضربه ( كه براي ما كه كتك خورمون بد نيست ) چيزي نبود ولي قلقلكم گرفته بود و مي خنديدم . كه اونم خندش گرفته بود. راستي از من تست بينايي نگرفت و تمام .
براي خانومم همين داستان ولي اون نتونسته بود با اينهكه آبله مرغون گرفته بود حاليش بكنه و اونم اصلا نپرسيد و دو تا واكسن بهش زد
بعد پسرم بردم پيش خود اونگان كه اون دوست داشت با من فارسي حرف بزنه و من هم تركي جوابشو مي دادم خلاصه اول تست سل رو زير پوست و سپس دو تا واكسن به دست آرش زد و دور جاي تست سل رو چش چش دو ابرو كشيد تا آرش كمتر گريه كنه .
اومديم بيرون جريمه ما شد 550دلار نا قابل بعلاوه 95 تاي صبح، كلش شد 645دلار و گفت براي بچه روز دوشنبه ساعت 4 بيائيد و جواب ها رو بگيريد .
و بر گشتيم ، روز دوشنبه رفتيم و دكتر دست آرش ديد و به منشي گفت صيفير(o) يعني اوكي و منشي گفت منتظر باشيد . پس از چند دقيقه سه تا پاكت و سه تا سي دي داد و گفت پاكت ها رو باز نكنيد و ببريد سفارت و سي دي ها رو ببريد امريكا و تمام، اين بود كل داستان دكتر.
[color]ماجراي سفارت[/color]
شب قبل از سفارت جاتون خالي مهمون دوست عزيزمون آقا مجيد بوديم كه بخاطر موفقيتش در روز مصاحبه يه سور داد ( البته همين جا از ايشون خواهش مي كنم ماجرا رو كامل براي دوستان واگوي كنه خيلي جالب و مهم است) و رفتيم آبميو فروشي شون و نفري يه ليوان بزرگ دلستر زديم بدن ، خيلي حال داد .
شب يه مقدار دير خوابم برد و ساعت كوك كردم بعلاوه اينكه به رزروشن گفتم بيدارم كنه كه اونهم ساعت 6.5 زنگ زد.
خلاصه آرام و آهسته آماده شديم و مدارك رو كه چند بار قبلا چك كرده بوديم . دوباره چك كرديم و ده دقيقه به هشت راه افتاديم به سمت سفارت، هوا بسيار عالي بود . بلوار اتا ترك رو به سمت بالا رفتيم مهمترين نشونه، پرچم آمريكاست فقط كافيه بالا رو نگاه كنيد و بريد جلو ( البته مواظب هم باشيد)، درب پذيرش براي مصاحبه داخل كوچه است .
راس ساعت 8 رسيدم سفارت ديديم 40 و 50 نفر پشت سر هم ايستادن ، من كه قبلا سفرنامه دوستان رو خونده بودم مي دونستم صف گيرين كارتي ها جداست . خلاصه بدون توجه به صف رفتم جلو تا رسيدم جلوي در، همين موقع افسر نگهبان گفت گيرين اين طرف بقيه اون طرف ( البته فارسي نگفتا !!!) منم از خدا خواسته پريدم جلو و نفر دوم شدم .
از اين جاي مجرا رو همه نوشتن : بيق بوق – در باز شد – كمربندا باز – و عين فرودگاه (پيشنهاد: عطر و موبايل و فندك و غيره نبريد كه اگر هم برديد حتما نشون بديد از تون ميگيرن و بعد ميريد تو ولي لپ تاب رو اصلا قبول نمي كنند ) . نكته : هر كيس جدا وارد ميشه ، عجله نكنيد . وقتي رفتيد تو يه خانمه كه فارسيو بلده ازتون مدارك رو مي خواد كه طبق معمول ترجمشو قبلا پست كرديد و فقط اصل مدارك رو مي خواد بعلاوه دو قطعه عكس از همه و پاسپورت
بعد يه شماره ميده ميري داخل ، شماره ما 403 بود و دومين نفر ، دوباره بيق بوق شماره افتاد و رفتيم باجه هفت انگشت نگاري ( از دوتامون انگشت نگاري شد ) اينجا بود كه خيالم راحت شد چون اين اولين نشونه است كه شما قبول شديد ، ( دوباره از آرش بگم : چون بازم در سفرنامه ها خونده بودم كه با بچه كاري نداشته باشيد براي همين كاريش نداشتم و داشت بازي مي كرد . . . ما داشتيم كارهاي اسكن انگشت رو انجام مي داديم كه آقا صدا سالن رو برداشته بود و اون خانومه اول ترسيد كه واي بمب گذاشتن .
گفت :what’s?
گفتم : ok, my child
ديدم آرش سطل رو داره مي كوبه روميز . . . كسي هم جرات نمي كنه چيزي بگه ( بخاطر دوربين ها)
دوباره نشستيم و بازم بيق بوق باجه 3 گفتند پول بده 2325 دلار داديم
دوباره نشستيم و بازم بيق بوق باجه 5 يه خانم لاغر امريكايي كه فارسي رو دست پا شكسته صحبت ميكرد گفت دستا بالا جمع شين همه يالا . . . گفتم بله . . . ، خلاصه قسم خورديم كه هرچه ميگيم و نوشتيم جزء حقيقت نيست( شوخي كردم)
بعد، از كارم پرسيد و خدمت كه اون پرسيد ارتش، گفتم بله – پرسيد هوايي يا زميني، گفتم هوايي بعد سال خدمت به ميلادي رو خواست منم سريع سال خدمتم رو بعلاوه 21 كردم و گفتم ( سال 70الي 72 كه مي شد 91-93 ميلادي) همين
برگه آبي رو داد و گفت از يه ماه تا دو ماه ديگه سايت رو چك كنيد بعد بيائيد و در ضمن كسري مدرك 1040 رو هم گفت ( پس همتون بدونيد هم برگه w2 و 1040 رو همه در امريكا دارند ) بعد خدا حافظ ، اونقدر سريع و راحت انجام شد كه نگو (در ضمن به ما يادش رفت بگه ويل كام تو امريكن).
و امديم بيرون ولي حيف و دوصد حيف كه برگشتمون همون روز بود . كل زمان داخل سفارت 1.45 دقيقه شد .
يه مطلب مهم داشت يادم مي رفت ديدم عليرضاي عزيز هنوز سفر نامه شو ننوشته و يه مطلب مهم داره كه با اجازه از ايشون من ميگم .
علي جان صبح جلوي سفارت هوس ميكنه يه عكس يادگاري از سفارت بندازه كه همين براش دردسر شد . . .
بقيشو خود عليرضا تعريف ميكنه . [color]ولي براي اين من گفتم يه موقع شما عكس نندازيد اونا با دوربين مداربسته هم جا رو تحت كنترل دارن [/color]با آرزوي موفقيت شما
دوستان من مي خواستم يه ضرب سفرنامم رو تموم كنم ولي باور كنيد از كت و كول افتادم .
بقيه سفرنامم رو به بازديد از اتا ترك و خريد اختصاص دادم و قصد دارم يه مقدار هم آموزش زبان استانبولي توش بذارم.
اگر قلت املايي و ايلاد دصتوري داشط منو ببخشيد
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خیلی خیلی مهم !
از 3-4 زور قبل هیچ مسکنی مصرف نکنین جون اورگان گیر میده و تو گزارشش مینویسه Drug !
ارسالها: 260
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
30
تشکر: 0
11 تشکر در 3 ارسال
[/quote]
سلام ممنون از سفرنامه مفصلتون. ببینم تست سل بچه ها همیشه بعداز ظهره؟ این برای ما خیلی مشکل خواهد داشت!
[/quote]
دقيقا نمي دونم ، ولي فكر كنم دكتر صبح ها اونجا نيست ( اينو از سفرنامه بقيه دوستان هم نتيجه گيري كردم) شما تو برنامه ريزي حتما سه روز رو براي تست سل تا بازديد دكتر قرار بده .
اگر سفر تون چند روز بعد از مصاحبه باشه اصلا جاي نگراني نيست ( بابا كسر مدرك ، جرم نيست) شما بعدا جواب رو ميبري . . .
لطفا دوستان نظر خود را بگن، چون من پشيمون شدم چرا اينطوري برنامه ريزي كردم يك هفته قبل از مصاحبه رفتم و درست بعد از مصاحبه برگشتم كه خيلي خسته كننده بود ( خستگي سفر موند تو تنم) .
من به اين تنيجه رسيدم كه تمام سربازي رفته ها كليرنس مي خورند.
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست
ارسالها: 73
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2010
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ای وای بر من! من اگه جواب مدیکال را بگیرم اما به سفارت ندم تا وقتی برا ویزا برگردم میشه؟ سفارت نقص مدارک را تا چه ساعتی می گیره؟