کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
افسان جان بالاخره نمرديم و رمان نامه نه ببخشيد سفرنامه شما رو هم خونديم.Big Grin بسيار جامع و مانع بود.

فقط يادت رفت كه پياده شدن در ايستگاه " بشلور Beshlever " توصيه غلط رسيپشن هتل بود كه بعدا با اجرای پانتوميم شما ! متوجه شديم كه بايد در ايستگاه " تاندوجان Tondogan " برای رسيدن به بنای يادبود آتاترك " Ataturk Anit Kabir " پياده بشيم.

هنوز اون كاغذی رو كه مامور ايستگاه مترو عكس مقبره آتاترك رو برامون كشيد دارم Smile
بنده خدا يه مستطيل كشيد و داخل اون خط خطی ( به نشانه نوشته روی مقبره ) كرد.عجب آدمهای مهربونی بودند.

در هر حال ما منتظر رومان شما هستيم به نظر من بهترين اسم برای رمانت " جن تو كلاه " خواهد بودBig Grin

ايشالا همنطوری كه قول دادن Do the Best كنن برات و زودتر بری هموجایی كه ديگه داره سرد ميشه.

ارادتمند
دكتری با برگه صورتی
خودم :
2010AS20583
ويزا بی ويزا Sad
اينم جزييات قضيه

سينا :
AS20126###
كنسولگری : آنكارا
فرمهای اوليه : Aug 2011
كارنت : Oct 2011
فرمهای مصاحبه : Oct 2011
مصاحبه : 23Nov11
ويزا : 24Nov11
(2010-07-25 ساعت 21:43)f.p نوشته:  
(2010-07-22 ساعت 17:11)new king نوشته:  
(2010-07-22 ساعت 16:04)ساشا نوشته:  
(2010-07-22 ساعت 14:35)yas نوشته:  دوستانی که برای مصاحبه رفتن لطفا راهنمایی کنن با توجه به اینکه دزدی تو ترکیه زیاد هست پول رو چه طور ببریم بهتره؟
من با همسرم میرم و چون هتل رو هم اینترنتی رزرو کردیم باید هزینش رو همراهمون ببریم + خرج مصاحبه و دکتر + خورد و خوراک و خرید.. برای 12 روز
اگر Visa card ببرم در فروشگاهها میتونم استفاده کنم؟

بابا من نمی دونم کدوم شیر پاک خورده ای گفته دزدی تو ترکیه زیاده به پیر به پیغمبر از لحاظ دزدی اوضاعش خیلی بهتر از ایرانه . اگر شما استانبول میرفتی بهت میگفتم که مواظب کیفت باش همون اندازه که توی تهران مواظبی نه بیشتر ولی جاهای دیگه اش نه . دلم میخواد از بین اینهمه آدم که رفتن آنکارا برای مصاحبه یکی بیاد و بگه جیب منو زدند ....
بخدا اونا مسلمون تر از ما هستن و خیلی با اعتقادترند چون اجباری ندارند برای انتخابش...


عقل میگه شما هر جایی بری باید مواظب مالت باشی حتی آمریکا!!

منم با ساشا موافقم،به نظر منم آنکارا خيلی امنه،بر عکس اون چيزی که شنيده بودم.شما می تونيد با visa card ya master card .... از عابر بانک هاشون به ليره پول بگيريد.اين کار خيلی روش راحتيه چون لازم نيست پول رو با خودتون ببريد و هر جا لازم بود پول بر ميداريد.

سلام
من visa card /master card ندارم چطور ميشه يكي از اين دو كارت رو تهيه كرد ؟
براي 12 روز توي تركيه حدودا چقدر پول لارمه با يك هتل 3 يا 4 ستاره ؟
كسي ميدونه وضع هتلهاي 4 ستارشون چطوره ؟

هزینه ی زنده موندن 1 نفر در آنکارا حدودا اینجوری در میاد:
اگر هتل 3 ستاره انتخاب کنین حدود شبی 40 دلار
شام و نهار رستوران حدودا وعده ای 10 الی 15 لیر میشه
بلیت اتوبوس داخل شهری 2 طرفه 3.75 لیر
هر آنچه هستیم زاییده افکاریست که داشته ایم

شماره کیس: 18XXX
تاریخ دریافت نامه قبولی:2009-JULY
کنسولگری:آنکارا
تاریخ اعلام کارنت شدن کیس: May-2010
تاریخ دریافت نامه دوم:jun-2010
تاریخ مصاحبه:Jun-2010
تاریخ ورود به آمریکا:Nov- 2010
جمع تقریبی هزینه ها:3.500.000 تومان
تشکر کنندگان: aadine ، ساسان ، امیر مهاجر
من فرداشب با پرواز ترکیش عازم آنکارا هستم از الان نوشتن سفرنامه رو شروع کردم منتظر یک سوپرسفرنامه باشین!
سوال از dr4mir
تا چند ساعت قبل مدیکال نباید کدئین بخورم؟
شماره کیس: 2010AS00027XXX
کنسولگری: Ankara
مصاحبه: Aug-2-2010
دریافت ویزا:روز مصاحبه
تشکر کنندگان: ساشا ، m.amjadi ، sanaz2010 ، امیر مهاجر
(2010-07-26 ساعت 21:32)yas نوشته:  من فرداشب با پرواز ترکیش عازم آنکارا هستم از الان نوشتن سفرنامه رو شروع کردم منتظر یک سوپرسفرنامه باشین!
سوال از dr4mir
تا چند ساعت قبل مدیکال نباید کدئین بخورم؟

به هيچ عنوان قبل از مديكال كدئين مصرف نكنيد.از استامينوفن ساده استفاده كنيد.ابزار تشخيصی دقيقی كه در اختيار دارند شايد بتواند مورفين و كدئين رو حتی يك هفته پس از مصرف در خون تشخيص دهد.

اگر سر درد ناشی از اختلاف فشار در پرواز خيلی اذيتوتن می كنه می تونيد از ADVIL كه همون ايبوپروفن خودمون با تاييد FDA آمريكا هست استفاده كنيد

سفر به سلامت، ايشالا با دست پر از ويزا برگردی !!!
خودم :
2010AS20583
ويزا بی ويزا Sad
اينم جزييات قضيه

سينا :
AS20126###
كنسولگری : آنكارا
فرمهای اوليه : Aug 2011
كارنت : Oct 2011
فرمهای مصاحبه : Oct 2011
مصاحبه : 23Nov11
ويزا : 24Nov11
افسانه جان ممنونم از سفر نامه قشنگت و اینکه اینهمه به من لطف داری در واقع این شانس من بود که با شما و دکتر امیر همسفر بشم و سفرم در کنار شما دو نفر تبدیل به خاطره انگیزترین سفر زندگیم بشه.
فکر نمی کنم اغراق باشه اگه بگم شرط میبندم که به هیچ کدوم از بچه های مهاجرسرا به اندازه ما 3 تا تو این سفرخوش نگذشته. Smile

فقط ایکاش در مورد شب بعد از مصاحبه ات کمی بیشتر توضیح میدادی که مجبور شدی اونهمه راه رو پابرهنه تا هتل تو خیابون راه بیایی.... Wink
تشکر کنندگان: dr4mir ، afsan2010 ، farzad24 ، ساسان ، mary joon ، امیر مهاجر
(2010-07-27 ساعت 00:18)ساشا نوشته:  افسانه جان ممنونم از سفر نامه قشنگت و اینکه اینهمه به من لطف داری در واقع این شانس من بود که با شما و دکتر امیر همسفر بشم و سفرم در کنار شما دو نفر تبدیل به خاطره انگیزترین سفر زندگیم بشه.
فکر نمی کنم اغراق باشه اگه بگم شرط میبندم که به هیچ کدوم از بچه های مهاجرسرا به اندازه ما 3 تا تو این سفرخوش نگذشته. Smile

فقط ایکاش در مورد شب بعد از مصاحبه ات کمی بیشتر توضیح میدادی که مجبور شدی اونهمه راه رو پابرهنه تا هتل تو خیابون راه بیایی.... Wink

آره راست ميگه، اون قسمت رو سانسور كردی؟ Big Grin
خودم :
2010AS20583
ويزا بی ويزا Sad
اينم جزييات قضيه

سينا :
AS20126###
كنسولگری : آنكارا
فرمهای اوليه : Aug 2011
كارنت : Oct 2011
فرمهای مصاحبه : Oct 2011
مصاحبه : 23Nov11
ويزا : 24Nov11
تشکر کنندگان: ساشا ، farzad24 ، afsan2010 ، ساسان ، امیر مهاجر
با سلام به همه چلچله های مهاجر در آسمان آزادی
من مدتی است که شاهد تلاش شما پرندگان مهاجر سرا برای پرواز یه سوی آزادی هستم واز تجربه های پرواز شما پریدن را می آزمایم ، شاید روزی من هم بتوانم به آسمان آزادی و بدون مرز پر بکشم .
اکنون تصمیم گرفتم منهم تجربیات سفر خود را هر چند بعضی از آنها بارها توسط دوستان تکرار شده بر صفحه مهاجرسرا ثبت کنم ، شاید تجربه های من نیز بتواند راهنمای دوستان جدید باشد و من بتوانم سهم کوچکی از دین خود را به یاران مهاجر سرا ادا نمایم .
خوب ماجرای من از آنجا شروع شد که نام منهم مانند خیلی از عزیزان از گردونه شانس لاتاری گرین کارت بیرون آمد (البته گردونه شانس به نام همسرم گردید ) ولی این همای سعادت بر شانه من و یک فرزند زیر 21 سال من نشست و ما هم مانند خیلی دیگر از عزیزان ، چشم براه اعلام زمان مصاحبه ماندیم ... بالاخره نوبت به ما هم رسید و هم از طریق اینترنت و هم نامه ازkcc زمان مصاحبه مادر اوایل دی ماه سال 88 اعلام گردید .
ما با راهنمایی گرفتن از بچه های مهاجر سرا کار ترجمه مدارک را شروع کردیم . که شامل مدرک تحصیلی ، کارت ملی ، شناسنامه ، مدارک مالی (سند منزل +حساب بانکی) و دو نسخه سند ازدواج (برای هر نفر یک نسخه لازم است ). یاد آور می شوم دارالترجمه دانشجو میدان انقلاب اول خیابان منیری جاوید تجربه و سرعت عمل خوبی داشت و در مورد قیمت هم جای چانه زدن دارد و همه کار ها شامل ترجمه ، مهر دادگستری ، و مهر وزارت خارجه را کامل انجام می دهد .
پس از کامل شدن ترجمه ، کلیه مدارک ترجمه شده را به همراه فرم های kcc به وسیله پست تی ان تی که قیمت آن مناسب تر از دی اچ ال است به آدرس سفارت ترکیه 15 روز قبل از مصاحبه ارسال نمودیم .
حالا نوبت کار های واکسن بود که با مراجعه به درمانگاه پاستور واقع درمیدان پاستور در خیابان کارگر جنوبی همه برگه های واکسن های زده شده قبلی خود را برده و واکسن های جدیدهم که لازم بود زدیم که در کارت زرد رنگ بین المللی ثبت و تحویل ما دادند . البته برای من و همسرم چون سن بالای 45 داشتیم دو عدد واکسن آنفولانزا هم که هر کدام ده هزار تومان بود نوشتند که زدیم .ضمنا حتما بگویید واکسن MMRرا در ایران بزنید چون در مطب دکتر آونگان هر واکسنی بین 60 تا 80 هزار تومان می گیرد. برای تزریق واکسن ام آر آی باید به خیابان 16آذر جنب دانشگاه تهران مراجعه و بعد از تزریق با نامه آن درمانگاه . مجددا به پاستور باید رفت تا مهر آن را بزند .
درو از نظر نظام وظیفه سرباز بود تنها راه خروج از کشور جهت مصاحبه در ترکیه سفر زیارتی به سوریه یا مکه و یا کربلا بود لذا جهت دریافت گذرنامه ابتدا می باید یک نامه از آژانس مسافرتی مورد تایید حج وزیارت می داشتیم که بهتر است قبل از رفتن به آژانس از حج و زیارت درمورد تایید آژانس کمک بگیرید. البته بعضی آژانس های مسافرتی خیلی سخت گیری کرده و می گفتند حتما باید ثبت نام کنی و با تورهای ما باید بروی که من قبول نکردم و از یک آزانس در خیابان گاندی بدون ثبت نام نامه ای برای سفر به سوریه گرفته و به حج و زیارت بردم که حج و زیارت سه نامه یکی برای دانشگاه و یکی برای نظام وظیفه و یکی هم برای گذرنامه زد . اول نامه را به دانشگاه بردم و دانشگاه
یک نامه برای نظام وظیفه زد که باید دانشگاه آزاد مرکزی واقع در خیابان پاسداران آن را تایید میکرد . پس از مهر وتایید نامه به نظام وظیفه مراجعه نمودم و آنجا پس از انجام کارهای اداری قرار شد مبلغ 15 میلیون تومان پول نقد ضمانت بگذاریم و برگه ای را امضا نمودیم که اگر در موعد مقرر به نظام وظیفه معرفی نشود 15 میلیون را نوش جان خواهند نمود. پس از پرداخت گفت که فردا صبح در اداره گذرنامه باشید که صبح روز بعد پرونده ما به گذرنامه رسید و آنجا نامه ای برای پلیس +10 داد و با مراجعه به پلیس +10 و تکمیل پرونده تقاضای گذرنامه .اعلام شد که گذرنامه شما تا یک هفته دیگر به آدرس محل اقامت شما خواهد آمد . پس از 4 روز گذرنامه را درب خانه دریافت کردیم .فقط با این تفاوت که در آن قید شده بود فقط حق یکبار خروج از کشور را دارد . بهر حال پس از دریافت گذرنامه با خیال راحت با مراجعه به یک آژانس مسافرتی چون از قبل تصمیم داشتیم که با قطار به آنکارا برویم در نتیجه یک کوپه دربست 4نفره گرفتیم (البته قطار فقط هفته ای یک روز و آن هم در روز پنجشنبه ها در ساعت 8و 30 برای ترکیه بلیط داشت و برای هر نفر شصت هزار و سیصد تومان پول بلیط و 5000 تومان هم برای عوارض خروج زمینی پرداخت وبلیط را گرفتیم
البته روز مصاحبه ما 4شنبه هفته بعد بود وما 2روز زودتر می رسیدیم . طبق برنامه قطار که در بلیط قید شده بود باید 3 ساعت قبل در راه آهن می بودیم . ما هم 2 ساعت قبل خودمان را به راه آهن رساندیم . ضمنا ایستگاه بین المللی قطار در پشت انبار توشه می باشد . در ایستگاه بارها برای شهر های مختلف ترکیه اتیکت زده می شد که بار های ما هم اتیکت آنکارا زده شد که در آنکارا دریافت نماییم . پس از 2ساعت و نیم بالاخره قطار با نیم ساعت تاخیر به سمت تبریز حرکت نمود ودر نهایت با 3 ساعت تاخیر به تبریز رسید . در تبریز پس از پیاده کردن و سوار کردن مسافرین با یکساعت توقف بالاخره به سمت سلماس حرکت نمود . قرار بود مهر خروج در سلماس زده شود ولی بعلت تاخیر زیاد قطار کنترل و مهر خروج در گذرنامه ها دربین راه سلماس زده شد و پس از پیاده شدن ماموران گذرنامه قطار بدون توقف در مرز رازی بسوی ایستگاه کاپیکو در ترکیه ادامه مسیر داد . در اولین ایستگاه ترکیه یعنی کاپیکو قطار متوقف گردید . همه مسافرین در ایستگاه کاپیکو جهت زدن مهر ورود پیاده و همزمان مامورین ترکیه کلیه کوپه ها و واگن ها را با سگ های مواد مخدریاب بازرسی می کردند . حتی واگن بار ها را نیز با سگ هایشان بازرسی کردند . وهمچنین قطار را با سمپاش که فکر می کنم جهت آنفولانزا بودضد عفونی نمودند . بالاخره پس از یکساعت دوباره سوار قطار شده و به سمت دریاچه وان قطار ادامه مسیر داد .حالا قطار با 5 ساعت تاخیر به دریاچه وان رسیده بود . در این ایستگاه واگن توشه به داخل کشتی رفت و بقیه واگن ها به ایستگاه برگشتند .مسافرین هم سوار کشتی مسافربری تفریحی فری بوت که واگن توشه هم در طبقه زیر آن بود سوار شدند . در داخل کشتی یک رستوران کوچک بود که مسافرین برای شام میتوانستند سفارش غذا بدهند و تلویزیونی هم داشت برنامه های شوی ترکیه را پخش می کرد . مسافرین بعلت خستگی و تاخیر 5 ساعته قطار اکثر در روی صندلی هایشان به خواب رفته بودند . البته گروه های کوچکی هم گرد هم آمده و گرم صحبت بودند .مسافرین به علت سردی هوا کمتر از کشتی خارج می شدند ولی ما جهت تماشای بندر و دریاچه بر روی عرشه رفته و دریا را تماشا می کردیم . البته بعضی از مسافران هم برای آلوده کرده هوای سالم دریاچه به دود سیگار به روی عرشه می آمدند . ولی بلافاصله پس از آن به داخل کشتی بر می گشتند . پس از 5 ساعت روی آب کشتی به طرف دیگر دریاچه رسید . اینجا ایستگاه تاتوان بود که مسافرین از قطار پیاده شدند و طبق شماره کوپه و صندلی دوباره سوار قطار ترکیه که از قبل تدارک شده بود شدند. قطار ترکیه بهتر از قطار ایران بود و ضمنا در رستوران قطار هم علاوه بر غذا آبجو و مشروبات الکلی هم سرو می شد. مسافران در رستوران قطار گرد هم آمده و هر کس از خاطرات سفر و علت آن برای هم تعریف می کردند . گفت اگر در مصاحبه قبول شدید بهترین ایالت تگزاس است چون در این ایالت مالیات کم و کار زیاد تر است در ضمن چون منطقه گرمی است از نظر هزینه سوخت و برق نیز خیلی ارزان تر می باشد و خلاصه هر چه که ما در مورد این ایالت می خواستیم در اختیار ما گذاشت و گفت اگر به هیوستون تگزاس آمدید هر کمکی که بتوانم برایتان انجام خواهم داد . و همین راهنمای خوب بود که مسیر زندگی آینده ما را در امریکا معین کرد که بعدا در مورد او بیشتر خواهم گفت . قطار از شهر های مختلف ترکیه عبور می کرد تا به ایستگاه کایسری یا همان قیصریه ما رسید . در این ایستگاه تقریبا 80% مسافران پیاده شدند که فکر میکنم اغلب آنها برای پناهندگی پیاده شدند و قطار تقریبا خالی شد .پس ساعت ها بالاخره ما هم به آنکارا رسیدیم و با تحویل گرفتن چمدان ها از واگن توشه راهی آنکارا شدیم و با عبور از ایستگاه به داخل شهر و با اولین تاکسی به مقصد هتل اوزیل هان که از قبل رزو کرده بودیم حرکت کردیم .قیمت تاکسی برای 4 نفر از ایستگاه راه آهن تا هتل که نزدیکی میدان کزیل آی قرار داشت 15 لیر دادیم .هتل ما در خیابان آکادای بعد از میدان کزیل آی بود که هم به سفارت و هم به دکتر اونگان نزدیک بود و اطاق های دو تخته آن شبی 50 دلار و اینترنت رایگان نیز داشت .ما ساعت تقریبا 10 صبح وارد هتل شدیم و پس از کمی استراحت راهی خیابانهای آنکارا شدیم تاهم نهار خورده باشیم و هم گردشی بکنیم . از رستوران ها و کافه های کنار پیاده رو و اسکندر کباب و غذا های دیگر به علت اینکه قبلا دوستان تعریف کرده اند فاکتور می گیرم . ما صبح روز بعد وارد مطب دکتر اونگان شدیم و با اینکه از قبل از طریق اینترنت وقت رزرو کرده بودیم ولی کسانی هم که نوبت نداشتند نیز می توانستند همان زمان وقت بگیرند . پس از تشکیل پرونده ما به طبقه سوم جهت رادیولوژی و آزمایش خون رفتیم . درسالن بزرگ .و زیبایی با چندین دکتر و پرستار کار رادیولوژی و تست خون را انجام دادیم . عصر هم نوبت خود دکتر اونگان بود که برای ساعت 4 وقت دادند . البته راهنمای تور های دیگر نیز آنجا بودند که با گرفتن مبلغی مسافران را راهنمایی می کردند ولی کار سختی نبود و نیازی به راهنما نیز نداشت . عصر که دوباره به مطب دکتر اونگان رفتیم من و پسرم به نزد دکتر اونگان رفتیم و هرکدام پس از معاینه یک واکسن امریکا نوش جان کردیم و خانمم هم پیش خانم دکتر رفته بود که دوتا واکسن دریافت نمود . در ضمن دکتر به من گفت که گواتر دارم و دستور سونوگرافی داد و در آخر مبلغ 700 دلار بابت واکسن ها و سونوگرافی پرداخت نمودیم و برای جواب روز بعد ساعت 3 باید مراجعه می کردیم . خوب وقت برای گردش در شهر زیاد داشتیم . روز بعد ساعت 3 به مطب مراجعه و جواب دکتر در پاکت دربسته دریافت و فیلم های رادیولوژی را نیز گرفتیم که منشی گفت باید با خودمان به امریکا ببریم و نیاز به بردن سفارت نیست . صبح روز 4 شنبه ساعت 8 پشت در سفارت بودیم که پس از چک اسامی ما با لست دست نگهبان اجازه داد تا ما وارد سفارت امریکا و یا همان خاک امریکا شویم . پس از ورود به سالن بازرسی رفته و پس از بازرسی بدنی وارد سالن دیگری شدیم که یک خانم که فارسی را به راحتی صحبت می کرد اصل مدارک را از ما خواست و به همراه پاکت دکتر اونگان در پوشه ای قرار داد . و سپس گفت که عکس هایی که گرفتید زمینه اش سیاه است و عکس خانمم هم گوش هایش مشخص نیست و باید دوباره عکس بگیریم . خوشبختانه عکاسی در بیرون مقابل در سفارت بود و در عرض ده دقیقه عکس آماده و نفری 15 دلار گرفت که کمی گران بود ولی چاره ای نبود . بلافاصله به سفارت برگشتیم و داخل سالن شدیم . خانم منشی یک شماره به ما داد و گفت که منتظر باشید تا شمارا صدا کنند . پس از 10 دقیقه ابتدا به یک باجه رفتیم که شماره ما روی تابلو آن روشن شده بود و همه ما در این باجه اسکن انگشت یا فینگر پرینت انجام دادیم و گفت منتظر باشید تا دوباره شما را صدا کنند . این بار در باجه دیگری شماره ما اعلام شد که یک خانم امریکایی با لهجه مخصوص فارسی صحبت می کرد . خانم مهربانی بود و از هر کدام ما یک یا دو سوال در مورد شغل و تحصیل نمود و بعد هم گفت قسم بخورید وپس از قسم هم یک برگه آبی به ما داد و گفت تا 2 ماه دیگر شماره شما در سایت اعلام می شود ویک نفرتان می تواند بیاید و ویزا ها یتان رابگیرد . ما از خوشحالی بال در آوردیم چون دایم نگران اسپانسر بودیم . البته ما یک سند خانه 64 متری و یک موجودی حساب 30 میلیونی برای 3نفرمان داشتیم . البته شغل فعلی من شغل آزاد و خانمم بازنشسته بود و پسرم هم دانشجوی سال اول بود .که همه این مطالب را آن خانم در کامپیوترش ثبت کرد . پس از پایان مصاحبه به هتل برگشتیم و اکنون باید برای پسرم که دانشجو بود وباید مهر سوریه در گذرنامه اش می خورد تا بتوانیم 15 میلیون را پس بگیریم اقدام کنم . به همین خاطر بلیط اتوبوس به مقصد حلب که اولین شهر سوریه و نزدیک به ترکیه بود گرفتیم . قیمت بلیط برای حلب 50لیر برای هر نفر و شهر های زیبایی در این مسیر مثل بندر اسکندریه و رودخانه ها و جنگل های زیبایی داشت که به جز سواری و یا اتوبوس وسیله دیگری برای دیدن این زیبایی ها وجود نداشت . ما 11 ساعت در راه بودیم تا به انطاکیه یا به قول خودشان ها تایا رسیدیم در طول مسیر مهماندار اتوبوس که دختر خانم شیک پوشی بود دایم با آب میوه و قهوه و چای و نوشابه و شیرینی به رایگان پذیرایی میکرد و پس از هر پذیرانی با ماده ای عطری دست ها را ضد عفونی می کردیم . پس از رسیدن به انطاکیه اتوبوس عوض کردیم و با اتوبوس های سوریه بقیه راه را با همان بلیط بسوی حلب ادامه دادیم . پس از گذر از مرز و رسیدن به حلب یک شب را در حلب یا آلپو بسر بردیم و روز بعددوباره بلیط به مقصد آنکارا گرفتیم و به آنکارا برگشتیم . یعنی ما فقط یک شب در این شهر مرزی ماندیم تا گذرنامه ما مهر ورود و خروج سوریه بخورد .پس از برگشت به آنکارا یک روز دیگر در هتل ماندیم و روز بعد راهی ایران شدیم . ضمنا برای برگشت نیز چون بلیط رزرو نکرده بودیم مجبور شدیم با اتوبوس های ترکیه تا مرز ایران برویم که البته خیلی اتوبوس های خوبی بود و یک سرویس خوب آن هم این بود که در مقصد مینی بوس هایی تدارک دیده اند که مسافر را تا محل مورد نظر می رساند که برای ما هم که جمعا 7 ایرانی و چند ترک بودند تا مرز ایران یک مینی بوس رایگان تدارک دیدند و ما در ساعت 11صبح وارد ایران شدیم و از مرز هم یک اتومبیل شخصی تا تبریز و بعد با اتوبوس های تبریز عازم تهران شدیم .روز بعد به اداره نظام وظیفه جهت دریافت 15 میلیون ضمانت مراجعه کردیم . اما متاسفانه یک افسر خوش جنس گفت که شما فقط 24 ساعت در سوریه بوده اید و بیشتر در ترکیه بوده اید و هدف شما زیارت نبوده و به همین خاطر برای یکسال در کامپیوتر ثبت شد که باید ممنوع الخروج شود و بعد هم 15 میلیون را پس گرفتیم و به خانه برگشتیم .حالا نگرانی ما این بود که پس از اینکه ویزای امریکا را گرفتیم چگونه پسرم را از مملکت خارج کنیم چون مدت اعتبار ویزا هم 6 ماه است آن هم از تاریخ مصاحبه . بعد 40 روز در اینترنت زمان ویزای ما اعلام گردید .وحالا باید مجددا به نظام وظیفه مراجعه و کاری میکردیم که مشکل ممنوع الخروج بودن پسرم را حل کنیم . به همین خاطر به اطاق رییس قسمت مربوطه مراجعه و با کلی خواهش و تمنا بالاخره رضایت داد چنانچه مهر سوریه در گذرنامه خورده ممنوع الخروج وی منتفی گردد . لذا با خوشحالی همان روز به دانشگاه مراجعه و درخواست مرخصی برای شرکت در امتحان زبان در خارج از کشور دادیم که خوشبختانه مورد موافقت قرار گرفت و کارها سریع انجام و مجددا به نظام وظیفه رفته و این بار به بهانه شرکت در امتحان با گذاشتن 5 میلیون ضمانت اجازه دادند که یکبار دیگر در گذرنامه مهر بخورد که برای یکبار اجازه خروج از کشور را دارد.و این کار هم سریع انجام شد و ما هم سریع بلیط تهیه نموده و راهی آنکارا شدیم .در سفارت امریکا گذرنامه ها را تحویل و 2 روز بعد به آدرس هتل ارسال و ما دریافت نمودیم . من مجبور شدم پسرم را در هتل درآنکارا برای مدتی بگذارم و در نتیجه خودم سریع برای انجام کارهای مهاجرت به ایران برگشتم و پس از جمع و جور کردن کارها بلیط به مقصد هیوستن تگزاس برای 3 نفر خودم و خانمم وپسرم از استانبول چون پرواز مستقیم به تگزاس داشت گرفتیم و با کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین و جا گذاشتن یک پسرم در ایران به خاطر اینکه بیشتر از 21 سال داشت و نتوانست همسفر ما در این هجرت باشد به سوی آنکارا و سپس استانبول و با یک پرواز مستقیم به شیکاگو و بعد با عوض کردن هواپیما با حدود 18 ساعت پرواز بر فراز اقیانوس و پشت سر گذاشتن وطن و همه دوستان و آشنایان غربت را با همه سختی به ماندن در وطن ترجیح داده و راهی سفر برای تغییر سرنوشت خود و خانواده گردیدیم . ساعت یک شب به هیوستن تگزاس رسیدیم و با تاکسی مستقیم به هتلی که از قبل رزرو کرده بودیم وارد شدیم . البته در فرودگاه شیکاگو مهر ورود به امریکا در گذرنامه هایمان خورد و ورود ما را به خاک امریکا خوش آمد گفتند که چون این قسمت ها در خاطرات سایر دوستان بود و تکرار میشد فاکتور گرفتم . با اقامت ما در هتل به دنبال سوشیال سکیوریتی رفتیم چون گرفتن این شماره برای همه واقعا واجب شرعی و قانونی است و بدون آن شما در امریکا وجود ندارید و مثل مهاجرین غیر قانونی هستید . ما حدود یک ماه و نیم در هتل بودیم در این مدت برای گرین کارت هایمان هم اقدام کردیم . البته چون آدرس نداشتیم به آدرس همان دوستی که در قطار تهران آنکارا با هم آشنا شده بودیم قرار شد که ارسال کنند . درطول این مدت یک حساب بانکی برای هر سه نفرمان در بانک آو امریکا باز کردیم و همچنین چون این جا بدون اتومبیل نمی شود زندگی کرد مجبور شدیم با هماهنگی بچه هایم در ایران گواهینامه ایران را در ایران بین المللی کنند و به آدرس هتل بفرستند که این کار هم در ایران انجام و توسط همان کانون اتومبیلرانی به امریکا به آدرس هتل ارسال گردید . این جا گواهینامه بین المللی در تگزاس یکسال اعتبار دارد و بدین ترتیب یک اتومبیل به قیمت 6 هزار دلار خریدیم و شروع کردیم به گردش در هیوستون .البته در اینجا انسان های خوب زیاد هستند مثلا زمانی که ماشین نداشتیم و در هوای گرم اینجا دنبال اداره سوشیال می گشتیم . البته در اینجا تاکسی اصلا در خیابان ها نیست و فقط در فرودگاه و تعدادی هم در مرکز شهر شاید ببینی و گرنه هر کس یک اتومبیل برای خودش دارد .ضمنا اتوبوس هم برای همه مسیر ها ندارد و فاصله زمانی اتوبوس ها هم زیاد است . خوب همانطور که گفتم انسان های خوب هم اینجا زیاد است و ی. البته خانه ای که اجاره کردیم یخچال و اجاق گاز برقی و ماشین ظرفشویی و استخر شنا و لباسشویی و خشک کن لباس و غیره دارد . ما این آپارتمان را که تقریبا در یک منطقه خوب و زیبا قرار داشت ماهی 800 دلار اجاره کردیم که البته پول برق و گاز و آب همه به عهده همان شرکت مالک آپارتمان هاست و ما هرچقدر که دلمان بخواهد میتوانیم از آنها استفاده کنیم .
. ضمنا گواهینامه رانندگی را هم خیلی راحت با اینکه زبان انگلیسی من تعریفی نداشت ولی به راحتی گرفتم . اینجا اگر زبان بلد باشی معمولا کار گیر میاد . وبرای شروع بد نیست حداقل دستمزد معمولا ساعتی 6 دلار تا 12 دلار است . فعلا 4 ماهه که اینجا هستیم یکی دوبار برای گردش به گلوستون یک شهر ساحلی نزدیک به هیوستون است رفتیم هوا این جا کمی گرم ولی قابل تحمل است . در آینده بیشتر از این جا خواهم نوشت . ضمنا اگر از دوستان مهاجر سرا هر کس به اینجا بیاید چنانچه خدمتی بتوانم بکنم باعث خوشحالی خواهد بود . تا کلامی و سلامی دوباره به دورود .
شماره کیس: 2010AS74XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:2009 may
کنسولگری:ANKARA
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2009-06
تاریخ کارنت شدن کیس: 2009 oct
تاریخ دریافت نامه دوم:2009 - 6
تاریخ مصاحبه:23 - 12 -2009
تاریخ دریافت کلیرنس:29-01-2010
جمع تقریبی هزینه ها:4میلیون برای 3 نفر

پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است

برو بچ گل آنكارا

آنكارا برنامه مصاحبه ها رو به روز كرد.

روز 1 سپتامبر اونجا قيامته!!! 61 نفر (با اعضاي خانواده) مصاحبه دارن. همه 1 سپتامبري ها هم ساعت 08:30 هستن، به جز يك اروپايي كه 08:15 هستش (حتما پارتي داشته!!!!).

2 سپتامبر تا 13 سپتامبر مصاحبه اي نيست، و بعد از اون هم فقط تا 15 سپتامبر اعلام شده كه هيچ نفر از آسيايي ها در روزهاي 13، 14، و 15 سپتامبر مصاحبه نداره!!!

يه كم عجيب نيست؟؟؟؟
قرعه كشي 2010 خاطره شد ...
تشکر کنندگان: sam_hash ، m.amjadi ، mina_s ، اليزا ، ساشا ، afsan2010 ، Shahoo52 ، ساسان ، seravin
مرسی افسانه جون بابت سفرنامت و اینکه به یادم بودی امیدوارم شما هم همیشه موفق باشی و زود زود کلیر شی که زود زود با هم بریم سینما و زود زود ببینمت.
تشکر کنندگان: afsan2010
دوستان ممكنه به من بگين آيا بايد تاريخ مصاحبه رو با سفارت كانفرم كرد نيازي نيست ؟
سئوال ديگم اينه كه دريافت نامه دوم رو چطور ؟ آيا بايد آن را هم با KCC يا سفارت در آنكارا ....؟
تشکر کنندگان:
(2010-07-30 ساعت 00:22)f.p نوشته:  دوستان ممكنه به من بگين آيا بايد تاريخ مصاحبه رو با سفارت كانفرم كرد نيازي نيست ؟
سئوال ديگم اينه كه دريافت نامه دوم رو چطور ؟ آيا بايد آن را هم با KCC يا سفارت در آنكارا ....؟

بد نیست یه ایمیل بزنی
بهتره بری به موضوع "نمونه مکاتبه با kcc بعد از کارنت شدن"
تا نمونه نامه به kcc و سفارت را پیدا کنی و نظرات بچه ها را ببینی
شماره کیس:2010AS27000
دریافت نامه قبولی:July 2009
ارسال نامه اول:July 11,2009
مصاحبه: آنکارا
کارنت شدن:June 10,2010
مصاحبه:Aug 26
كليرنس:20 Sep
ويزا:Sep 24
Big Grinورود به امریکاBig Grines 1Big Grin
گرین کارت:2 ماه بعد
سوشالBig Grines 15
جمع تقریبی هزینه ها:7.500.000تومان
تشکر کنندگان:
اینجا نباید بزارم.ولی این متنش

Dear Sir/Madam

Case Number : 2010AS
FIRSTNAME:
LASTNAME :
Date of birth :
Preference Category : DV DIVERSITY
Foreign State Chargeability :
Dear Sir,/Madam

According to the “VISA BULLETIN FOR september 2010” my case number is current. I will appreciate it if you could send me a copy of the second letter via e-mail for knowing the fixed date of our interview in embassy of the united state of America in ----
case:19###
Big Grin



تشکر کنندگان: h18762000
(2010-07-30 ساعت 01:45)jalaldaiy نوشته:  
(2010-07-30 ساعت 00:22)f.p نوشته:  دوستان ممكنه به من بگين آيا بايد تاريخ مصاحبه رو با سفارت كانفرم كرد نيازي نيست ؟
سئوال ديگم اينه كه دريافت نامه دوم رو چطور ؟ آيا بايد آن را هم با KCC يا سفارت در آنكارا ....؟

بد نیست یه ایمیل بزنی
بهتره بری به موضوع "نمونه مکاتبه با kcc بعد از کارنت شدن"
تا نمونه نامه به kcc و سفارت را پیدا کنی و نظرات بچه ها را ببینی

1 ماه مونده به مصاحبه لیستتون رو توی سایت سفارت میزنن...اونجا هم خودش یه نوع کانفیرمه
هر آنچه هستیم زاییده افکاریست که داشته ایم

شماره کیس: 18XXX
تاریخ دریافت نامه قبولی:2009-JULY
کنسولگری:آنکارا
تاریخ اعلام کارنت شدن کیس: May-2010
تاریخ دریافت نامه دوم:jun-2010
تاریخ مصاحبه:Jun-2010
تاریخ ورود به آمریکا:Nov- 2010
جمع تقریبی هزینه ها:3.500.000 تومان
تشکر کنندگان: f.p
من امروز بدون کلیر وییزاااااااااا گرفتممممممممم..
[عکس: loveshower.gif][عکس: greenstars.gif]
[عکس: choir.gif]
[عکس: choir.gif][عکس: 2uge4p4.gif]
شماره کیس: 2010AS00027XXX
کنسولگری: Ankara
مصاحبه: Aug-2-2010
دریافت ویزا:روز مصاحبه
(2010-08-02 ساعت 15:44)yas نوشته:  من امروز بدون کلیر وییزاااااااااا گرفتممممممممم..
[عکس: loveshower.gif][عکس: greenstars.gif]
[عکس: choir.gif]
[عکس: choir.gif][عکس: 2uge4p4.gif]
آقا تبریک
سفر نامه فراموش نشه
لطفا شرایطم بگو ببینیم چرا چک نخوردیBig Grin
case number:2010AS00021xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:June--2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE--2009
تاریخ کارنت شدن کیس:june2010
تاریخ دریافت نامه دوم:
تاریخ مصاحبه:july7
تاریخ دریافت کلیرنس::23 aguestBig Grin (کشت همه رو تا اومدBig Grin )
خوبه آبجی؟


تشکر کنندگان: mary joon ، hassan2 ، Farshid22 ، یاشار و ماری ، pouya.pouya ، nader ، bahram_kg ، f.p




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان