ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-07-19 ساعت 03:29
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-07-27 ساعت 12:59 توسط nnavidp.)
خوب بالاخره نوبت به من رسید تا سفرنامه ام رو بنویسم
تاریخ مصاحبه من دوشنبه 16جولای تعیین شد و بنده برای روز جمعه ساعت 5 صبح با پرواز ترکیش راهی آنکارا شدم، از آنجائیکه روز شنبه و یکشنبه روز کاری به حساب نمیاد باید معاینات دکتر رو در همون روز جمعه انجام میدادم.
برای اینکه کارم سریعتر و بهتر انجام بشه از تهران با عباس آقا هماهنگ کردم تا برام وقت دکتر بگیره و هتل رزرو کنه(این رو هم بگم که اگه قصد اقامت 1هفته ای دارید، با تورهای آنکارا که با پرواز ماهان میاد بیاین که خیلی به صرفه و مناسب در میاد.) پرواز با 30 دقیقه تاخیر حرکت کرد اما انگار گازشو گرفت و سر وقت رسید آنکارا. ساعت 7 از فرودگاه اومدم بیرون و مستقیم اومدم هتل سگمن(Segmen)، آدرسش دقیقا تو همون خیابونی هستش که هتل ددمان هم قرار داره اما کمتر دیدم کسی تو مهاجرسرا اسمی ازش ببره، فوق العاده نیست اما برای یک سفر کاری بسیار مناسبه، یعنی نسبت به یک هتل 3 ستاره بسیار تمیزه، به هیچ عنوان بو نمیده و اینترنتشم بفهمی نفهمی از ایران یکم سریعتره (600k دانلود میکنه) خلاصه وسایلمو گذاشتم هتلو راهی دکتر شدم.
از اونجا که من اول رسیدن هیچ کجارو بلد نبودم، وجود یک لیدر که منو از فرودگاه آورد هتل و بعدشم برد دکتر، با توجه به وقت کم من تا مصاحبه بسیار حیاتی بود، وقتی رفتیم دکتر 1خانواده ایرانی اونجا بودن بعد شدن 2 تا بعد 3تا و ... دریغ از 1 ملیت دیگه، خلاصه این لیدر ما که خودش ترک بود هی حرف زد با اینا و کار ما رو پیش انداخت و قبل از همه کار منو انجام داد و اومدیم بیرون. در مورد دکتر اینو بگم که من کارت واکسن کامل انیستیتو پاستورو داشتم که دادم به منشی و گفت بشین تا دکتر صدات کنه، مام نشستیم تا دکتر گفت بیا تو، رفتم تو بعد دکتر گفت سیگار میکشی؟ گفتم نه؟ جراجی؟نه، مریضی؟ نه و ...
بعد گفت بخواب رو تخت، آقا اومد با دو دستش زد رو شکم ما یک صدای باحالی داد بعدش هرچقدر تمرین کردم از شکمم اون صدارو در بیارم نشد که نشد... بعدش گفت آستینتو بزن بالا، تا زدیم اومد 2 تا واکسنو همزمان طی ایکی ثانیه زد به ما، گفتم اینا چی بود؟ جواب ندادو رفت آقا مام موندیم این چی زد به ما، از منشیش پرسیدم این چی زد؟ گفت کارتت میاد میفهمی، خلاصه هرچی پرسیدیم نگفت که نگفت بعدش فهمیدم که واکسن ام ام آر بوده و تی دی! که هر دوشم زده بود، بعدم 270$ ناقابل تقدیم دکتر کردیم! چیزی که بعدش تو سفارت و بقیه جاها شنیدم این بود که واکسن ها چندان قاعده مشخصی نداره و عجیب تر اینکه قیمت مشخصی هم نداره(البته این فقط شنیده های منه و اصلا نمیشه بهش استناد کرد، تنها واقعیت اینه که من 270$ دادم)
پول بانک TEB رو خود لیدر ازم گرفتو برد پرداخت کرد و جواب آزمایشم خودش گرفت. مراحل واقعا سادس و شما بدون لیدر اصلا نمیمونید، همه کارهاتونم انجام میشه اما با سرعت خیلی پائینتر. کلا مدیونید اگه فکر کنید 1 نفر تو آنکارا هست که انگلیسی بلد باشه حتی در حد شمارش اعداد! خلاصه اینکه میل خودتونه اگه مثل من با عجله میاید میتونه کمکتون کنه.
صبح دوشنبه که وقت مصاحبه بود ساعت 7:30 از هتل راه افتادیم، رفتیم جلو در سفارت، اونجا دو تا صف درست کردن که یکیش مخصوص گرین کارتیهاست و یکیش مخصوص ویزای غیر مهاجرتی، تا گفت ویزا مهاجرتیا بیان این لیدره گفت بدو بدو بدو برو اونجا منم رفتم و شدم نفر اول، بعد پاسپورتها و وقت سفارتو چک کردن و مارو فرستادن داخل.
بعد از داخل شدن و کلی ایستادن منتظر مامور اون بخش تا با لیوان قهوه اش و آرامش کامل وارد شوند، نوبت رسید به تمامی مدارکی که نفرستاده بودیم و باید با خودمون می بردیم سفارت، خلاصه مدارکو دادیم و 1 شماره به ما داد. بعد از اینکه وارد سالن اصلی شدیم نوبت رسید به انگشت نگاری اما اکثرا کیس های مهاجرتی را به باجه های 9 تا 12 صدا میزدن تا نقص مدارکشون را رفع کنند، همینجوری که ما منتظر بودیم یک بنده خدائی که لاتاری برده بود اومد از من پرسید شما می دونید معاینات پزشکی چیه؟ گفتم بله این و این و اینه، گفت بعد اسپانسر چیه؟ گفتم اینه، خلاصه بنده خدا هیچ کاری نکرده بود و اومده بود سفارت اونام واسه 1ماه دیگه وقت دادن بهش.
نوبت انگشت نگاری من بعد از تمام اونایی بود که بعد من اومده بودن اما نوبت مصاجبه ام سومین نفر از کیسهای مهاجرتی بود.
مصاحبه با آفیسر خانمی بود که بسیار ساده بود و برخورد محترمانه ای داشت، از من چندتا سوال بسیار کلی کرد:
کجا آشنا شدید و کی؟
چرا ایشونو واسه ازدواج انتخاب کردی؟
مراسم نامزدیتون کجا برگزار شد؟
کی بود؟
اینا کین تو عکس؟
چرا معاف شدی؟
کارت چیه؟
حالا میخواین کجا عروسی بگیرین و کی؟
طیق معمول همیشه هم برگه آبی معروف رو روی میز آفیسر میدیدم و هرچیم میگفتم تایپ میکرد، من تمام سعیمو کردم که به سوالاش درست و کوتاه جواب بدم و تقریبا هرچی پرسید جواب دادم اما هیچ چیز اضافه ای نگفتم. ازم عذر خواهی کرد و گفت باید میکروفونشو خاموش کنه تا چیزیو چک کنه، بعد از 1 دقیقه دیدم داره رو میزشو میگرده، بعد برگه سفیدو در آورد و شروع کرد به نوشتن، بعد تمام مدارکمو بهم برگردوند و پاسپورتمو نگه داشت و گفت مبارکه(قبل از اینکه برم مصاحبه فکر میکردم اگه بهم برگه سفید بده اینقدر خوشحال بشم که 1 حرکت محیرالعقول انجام بدم اما اون لحظه محیرالعقول ترین کار ممکنو انجام دادم و فقط خشکم زد!)
خلاصه بهم گفت برو یو پی اس و 17لیرو بده و برو دیگه اینطرفا پیدات نشه...
این سفرنامه من بود، هنوز آنکارام(پاسپورتمم هنوز نرسیده به دستم) اما گفتم شاید این سفرنامه بتونه بدرد کسایی بخوره که به همین زودیا مصاحبه دارن.
نکات مهمی که به نظرم روی روند کلی مصاحبه تاثیرگذار خواهد بود:
- بدون مطالعه تشریف نبرید، سایت مهاجرسرا را خوب مطالعه کنید، سایتهای انگلیسی زبان بسیاری وجود دارند که میتوانند به تمامی سوالات شما پاسخ دهند، به یاد داشته باشید که آفیسرها برای مصاحبه کردن آموزش دیده اند و می توانند شما را روانشناسی کنند پس استرس نداشته باشید و اعتماد به نفس کاذب هم همینجور.
- من لباس کاملا رسمی پوشیدم ( اما اکثرا لباس معمولی برتن داشتند، در مورد ایرانیها نمیدونم چون اولینشون بودم اما ترکهایی که لباس عادی پوشیده بودند هم به راحتی ویزا گرفتند!)
- آرامش زیاد ( کاملا دقت میکردم که دوستان موقعی که منتظر اعلام شماره شان برای مصاحبه بودند حرکات عصبی انجام میدادند مثلا یا پایشان را تکان میدادند یا با انگشتانشان بازی میکردند ویا لبشان را می جویدند) به نظرم بهترین کار آرامش است و برای سرگرمی برای چندمین بار تمامی مدارکتان را کنترل کنید.
- موقع قرار گرفتن حلوی آفیسر کاملا صاف بایستید، خوب گوش کنید، پاسخ کوتاه بدهید، توضیح اضافه معمولا سودی ندارد و در برخی موارد به ضرر شماست.
- در صورت قبولی یا مردود شدن بسیار با متانت برخورد کنید.
سعی میکنم در صورت امکان متن را ویرایش و تکمیل کنم.
آرزوی موفقیت برای تمام کسانی دارم که با صداقت پیش میروند ، نه کسانی که با استفاده از حقه این راه سخت را بر بقیه هموطنان صادق ما ناهموارتر میکنند.
ارسالها: 220
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-07-20 ساعت 07:03
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-07-21 ساعت 15:48 توسط فردا.)
قسمت دوم ورود به آنکارا.
سلام دوباره می گم به همه همراهان مهاجر سرا.
بعد از خروج از فرودگاه موبایلم رو روشن کردم.(همراه اول-دایم) و قصد گرفتن تاکسی داشتم که کمی صبر کردم بلکه راه ارزون تری پیدا کنم.با کمی پرس و جو اتوبوس مربوط رو سوار شدم(مثل اتوبوس های واحد خودمون) و انتهای خط پیاده شدم و مقداری از مسیر به عقب برگشتم. اگر هتلتون در محدوده بلوار اتاترک هست اتوبوس خط کیزیلای رو سوار شید و از قبل محدوده هتل رو در گوگل مپ چک کنید تا بدونید کجا باید پیاده بشید.اگر هم در خیابان تونالی هلمی یا ایست هستش می تونید از خط اتوبوس کاوا ک لیدره استفاده کنید.
- کرایه 5 لیر و25 کروش بود.(با تاکسی حدود 70-80 لیر)(هر لیر حدود 1000 تومان)
- مدت طی مسیر از فرودگاه تا آخرین ایستگاه (کیزیلای)حدود 40 دقیقه تا یک ساعت.
از جایی که پیاده شدم تا هتل ،پیاده حدود 40 دقیقه طول کشید.البته این به خاطر نداشتن شناخت کافی از محیط بود چون بااینکه هتل خیلی سر راست بود پیدا کردنش 1کم طول کشید.(1کوچه رو زودتر داخل شدم.)در حالت عادی طی اون مسافت حدود 15-20 دقیقه طول می کشه. به هتل رسیدم و فرم رو پر کردم و جویای این شدم که ایرانیه دیگه ای هم در هتل هست یا نه.که ظاهرا غیر از من فقط یک خانم ایرانی اونجا بود.من از قبل دنبال هتلی بودم که مسافر های ایرانی اونجا نباشن.آدم نازک نارنجی نیستم و واقعا شرمندم که این رو می گم ولی از هم وطنانمون در سفر های قبلی خاطره خوشی نداشتم و دلم نمی خواست که دوباره ....
ودلیل دیگه بچه داری ما ایرانی ها ست که من رو وادار به انتخاب این هتل کرد.متاسفانه بچه داریمون هم شده مثل رانندگی مون تابع هیچ قاعده و قانونی نیست. باورتون نمیشه که این بچه ها چقدر بی ادبی و سرو صدا می کردن و مادر پدر هاشون انگااااااااارررررررر نه انگاااارررر.
هتل بدی نبود.خنک بود.تی وی و دی وی دی داشت+گاوصندوق با رمز دیجیتال.صبحانه خوبی می داد.استخر داشت.تمیز و آروم بود ومهمتر از همه اینترنت وای فای توی اتا ق با کیفیت نسبتا خوب داشت و هتل تا در ورودی سفارت حدود 8 دقیقه پیاده روی فاصله داره.
آدرس هتل :
- Gordion Hotel-Tunali Hilmi Caddesi Buklum Sokak No:59, 06660 Ank
هزینه هتل برای 10 شب 900 یورو
(Breakfast included) (Wi-fi is available in the hotel rooms - free of charge)
فردای اون روز 12 جون راس ساعت 10:15 دقیقه در مطب دکتر بودم.از هتل تا مطب 20 دقیقه پیاده روی بود.که واقعا سر راسته.
- وارد ساختمون که شدید مراحل عکس برداری و معاینه تون در 2طبقه انجام میشه.(4-5).
- اول پاسپورت + برگه ای که حاویه کیس نامبرتون هست+کارت واکسن و2تا عکس رو به خانم منشی( ط.4) میدین اون ها شما رو به طبقه بعدی راهنمایی می کنن(5) اینجا دوباره پاس وبرگه تون رو می گیرن.حالا صبر می کنید تا صداتون کنن.
- اول برای پرداخت هزینه ( 47 دلار پرداخت می کنید که البته می تونید معادلش رو به لیر بپردازید.) صداتون می کنن و بعد از مدتی اول برای آزمایش خون و بعد عکسبرداری از ریه تشریف میبرید.
- بعد وارد طبقه بعدی می شید دوباره پاس و برگه رو می دین به خانم منشی و دوباره صبر میکنید تا برای معاینه دکتر صدا توون کنن.اگه حس کردید داره طول می کشه اعتراض یا سوالی نکنید.چون کارشون ترتیب خاص خودشو داره. درسته از قبل وقت می گیرید ولی این فقط به مفهوم اینکه شما در اون روز پذیرش میشد. تا کارهاتون انجام بشه 3-4ساعت مهمون هستید. خیلی ها که بعد از من اومده بودن خیلی زود تر از من رفتن.من نفر یکی مونده به آخر بودم که کارم تموم شد.
هر چند اگه اون تعداد مراجعه کننده توی ایران بودن تا دوهفته بعد هم جوابشون رو نمی گرفتن.خودتون رو بذارید جای اون ها. رسیدگی به اون جماعت نا آرام واقعا سخته ولی مطمئن باشید کارتون همون روز انجام میشه.
- معاینات پزشکی و واکسن : دکتر من یک خانم بود.یه کم فارسی بلد بود ولی انگلیسی براش راحت تربود.جدی ولی خوش برخورد.سوالاتی کرد مثل سابقه بیماری،جراحی،خودکشی، داروهای مصرفی.آبله مرغان و بعد گفت روی تخت دراز بکشم و معاینات روی شکم و قفسه سینه .کارت واکسنم رو نگاه کرد یه چیزایی یادداشت کرد و واکسنی به من تزریق نکرد. بعد از معاینه خانم منشی مدارکتون رو پس میده ،حدود 70دلار ازتون می خواد که می تونید به لیر پرداخت کنید و میگه فردا ساعت 3 بیاین .
فرداش رفتم و جواب رو گرفتم.یک پوشه و یک سی دی بهتون می دن که هر دو در بسته ست ونباید باز بشه و چیزی هم از نتایج پزشکی بهتون نمی گن .
سی دی رو پیش خودتون نگه میدارید و خدا بخواد میبریدش امریکا ولی پاکت رو همون جوری در بسته می برید سفارت.
این مدارک رو برای روزملاقات دکتر فراموش نکنید :
-پاسپورت
- 2 تا عکس 5*5
- برگه وقت ملاقات سفارت ( کیس نامبر)
- کارت زرد واکسن
- پرینت اپروو شدن وقت دکتر
- ادرس مطب (آزمایشگاه) :
در بلوار اتاترک ،ابتدای خ جان اف کندی بایستید.(جایی شبیه یک چهار راه) سفارت آمریکا رو دقیقا روبرو تون می بینید.
وقتی روبروی سفارت ابتدای خ جان اف کندی بودید پیاده رو ی سمت چپتون رو بگیرید و مستقیم برید.حدود 550 متر میرید و پیش خودتون می گید ای بابا این خیابون که الان تموم میشه!حالا سمت چپ تون رو نگاه کنید یک پارک می بینید به نام " کوگولو " پارک !ساخنمان دکتر همون جاست به اسم :
" دُزِن لابراتوار " پلاک 237/45
اگر پیاده برید می تونید از روی پلاک پیداش کنید.این ساختمون نسبت به ردیف ساختمون هایی که در مسیر ،کنار هم می بینید کمی فرو رفتست و آخرین ساختمون اون ردیفه.کنارش هم یه کتاب-سی دی فروشی هست که نمای قرمز داره.نمای ساختمان دکتر اگه اشتباه نکنم کامپوزیت خاکستریه. برید به داخل ساختمون و با اسانسور برید طبقه 4.
از خیابون "تونالی هلمی" هم می تونید برید ولی دیگه توضیح نمی دم چون گیج میشید.
من تا 18 جون که وقت مصاحبم بود بیکار بودم.چند ساعتی از روز رو اون اطراف می گشتم.دسترسی این هتلی که من ساکنش بودم واقعا عالی بود.همه چیز اون اطراف هست.رستوران های بی شمار.صرافی.بوتیک و .... اگه خانم هستید وسری به این خیابون می زنید حتمن پول کافی والبته لیر داشته باشید.کفش ها وبوتیکها سر به سر خانم ها می ذاره.
باقیه ساعت ها رو هم توی هتل بودم و برای شام هم می رفتم رستوران کنار هتل (سمت راست) به نام " آی والیک ".وقتی متوجه شدن من از ایران اومدم و مهمان هستم خیلی مهربونی کردن.هم تخفیف دادن هم مهمون نوازی به خرج می دادن.غذاش هم خوب و سالم وخوشمزه بود.هر وعده با سالاد و اب و نون حدود 25 تا 30 لیر میشد.البته ازین گرون تر هم خیلی بود.
روز مصاحبه رسید ومن راس ساعت 8:45 دقیقه جلوی سفارت بودم.مامور جلوی در دو تا صف درست میکنه.برای مهاجرت و توریستی. بعد پاسپورت ها تون رو میگیره با اسمتون توی برگه خودش چک می کنه و صداتون می کنه.
به این ترتیب شما از در میله ای میرید داخل.کمی صبر میکنید وبعد از در دیگه ای وارد اتاقک کنترل میشید.اونجا بازرسی میشید وموبایل و این جور چیزاتون رو تحویل میدید.
دوباره در دیگه ای رو باز می کنید که از اون وارد جایی شبیه حیاط خلوت می شید.اونجا توی صف می ایستید و یکی یکی از دری که سمت چپ صف هست وارد ساختمون سفارت می شید.سمت چپتون میز خانمی هست که مدارک رو تحویل می گیره و به شما شماره میده و ازتون می پرسه به چه زبانی مصاحبه بشید؟ (ایشون فارسی صحبت می کنن)
بعد وارد سالن انتظار میشید و صبر می کنید.یه جاییه شبیه بانک های خودمون.حدود 80-90 تا صندلی و باجه هایی که وقتی روی صندلی بشینید در پشت شما قرار دارن.روبروی شما یک ال سی دی هست که بهتون نحوه انگشت نگاری رو یاد میده و مطالبی رو متذکر می شه.بهش توجه کنید.
از باجه 1-8 یا 7 در یک ردیف و در سالن اصلی هستند و 8 تا 12 در راهروی کنار سالن.
اعلان شماره ها به ترتیب نیست و منتظر نباشید کسی شمارتون رو بخونه.فقط چشمتون به تابلوی اعلان شمارها در بالای ال سی دی و گوشتون به صدای دیلینگش باشه که گاهی به علت سرو صدای بی نظیر هم وطنانمان و البته فرزندان دلبندشان به سختی شنیده میشه.به خصوص که در اون احوالات حواس پنچ گانه هم لا لا می کنه !
طبق معمول شماره بنده رو اون آخر ها خوندن.یکبار برای انگشت نگاری و دفعه بعد برای مصاحبه.
آقایی با رنگ وروی روشن .موی سر تراشیده و حدود 29-33 سال پشت گیشه بود.ازون چهره ها که نمیشه سنش رو فهمید و به محض اینکه نگاهش کنی متوجه میشی با ادم باهوشی طرف هستی.البته منظورم به ای-کیو ست .در مورد آی-کیوش چیزی نمی دونم.
این اقا فارسی رو خوب بلده.از من و شما بهتر والبته لهجه جالبی داره. خیلی آرومه ورفتارش اصلن بهتون استرس وارد نمی کنه.بعد از سلام و احوال پرسی متداول از تون می خواد دست راستتون رو بالا ببرید و سوگند بخورید که حقیقت رو می گید.
بعد سوالات شروع میشه.
از من این ها رو پرسید :
همسرت الان کجای امریکاست؟ چی کار می کنه؟
قبلن چی کار می کرده؟
به سابقه بیماریه همسرم اشاره کرد ودلیلش رو پرسید.
محل عروسی کجا بود؟ عقد وعروسی با هم بود یا نه؟
هنوز هم کار می کنید؟ و سوالاتی ازین قبیل
اینطوری نبود که مثل امتحان شفاهی علوم فقط سوال بپرسه و این تموم شد ، حالا سوال بعدی.
جریان مکالمه ای رو با شما شروع می کنه که در اون سوالاتی هم مطرح میشه و این جریان و نحوه ارتباطی که برقرار می کنید به نظرم مهمه.
بعد برگه آبی رو بهم داد و گفت : "مشکلی نیست.ازین به بعد روال اداریه ما طی میشه که حدود 4-6 هفته طول می کشه.وقتی شمارتون رو روی سایت دیدید مراجعه کنید و ویزاتون رو بگیرید. در بازگشت فقط به پاسپورت شما نیازه." کل مصاحبه حدود 15 دقیقه طول کشید.
بعد مدارک رو برگردوند و خداحافظی کرد. حدود یک بعد از ظهر بود که اومدم بیرون.
با اینکه حدس می زدم برگه ابی می گیرم ولی باز از دیدنش حالم گرفته شد.نه به خاطر ویزا نشدن یک ضرب، بیشتر به خاطر هسرم که دلم براش خیلی تنگ شده و اون هم اون جا بی تابی می کنه وکلافست.حالا مدت انتظار مون طولانی تر شده.
الان هم منتظر کلیر شدن هستم.
به این نکات توجه کنید :
- لطفا هنگام انتظار در مکان های اداری و رسمی،بایکدیگر صحبت نکنید واین رو به بچه هاتون هم یاد بدید که ارام و با ادب باشند. ایجاد الودگی صوتی گونه ای ازتعرض به حق دیگران است.
روز معاینه دکتر و روز سفارت ،این فقط بچه های ایرانی ها بودن که لوس و پر سرو صدا بودن.
توی سفارت غیر از ایرانی ها ترک ها و یکی دو ملیت دیگه هم بودن.بیچاره ها از سروصدای بچه ها عصبی شده بودن و روشون نمی شد چیزی بگن.دست اخر بعد از 2ساعت تحمل این جانب از کوره در رفتم و یه دادی زدم سر بچه ها.که دیدم اطرافیان باسر تایید می کنن ویه اقای مسن هم کنارم بود که گفت " ایشالا میرن آمریکا آدم میشن! "
- یک غذایی دارن ترک ها به اسم " کوفته جیکو". یه همچین چیزی که نمی دونم چی رو توی نون لواش ساندویچ می کنن.ارزون و خوشمزه هم هست و تند و پر از ادویه.خواهش می کنم بیشتر از یک ساندویچ نخورید.یا بین ش 2-3 روزی فاصله باشه.بعد از دو روز چشمتون روز بد نبینه.روی لثه هام دون دون شد و وقت مسواک خون زیادی میو مد.زیر پوستم هم گز گز می کرد وبدترین قسمتش رو هم دیگه نمی گم!!!!!
- وقتی پولتون رو توی صرافی چنچ می کنید فیش بگیرید.
یک صرافی خوب اونجا بود به این ادرس:
از خ جان اف کندی که وارد خ تونالی هلمی شدید حدود 150 متر که به داخل خیابون برید سمت راستتون یک صرافی هست.بپرسید دویز بهتون نشون میدن.
- قبل از سفر به ترکیه مسیر ها رو روی گوگل چک کنید.اگر یک تجسم وتصویر از اون منطقه توی ذهنتون نگه دارید به کمک هیچ کس نیازی نخواهید داشت.
- به راحتی میتونید کارهای سفرتون رو خودتون انجام بدید.نیازی به تور و لیدر ندارید.فقط باید یه ذره از سلول های خاکستری استفاده بشه.
- چای کیسه ای با خودتون ببرید.
- مقداری داروهایی که معمولا استفاده می کنید ( مثلا مسکن. اتنی هیستامین.انتی اسید و اتنی بیوتیک) و وسایل کمک های اولیه ببرید.به خصوص اگر بچه همراه دارید.
- در مورد پوشش باید بگم اغلب اقایون کت شلوار و کراوات و خانم ها بلوز یا کت با دامن تیره پوشیده بودن.چیزی که برای من جلب توجه کرد 2 تا خانواده برنده لاتاری بودن که یک ضرب ویزا شدن. بایک ویژگی مشترک :
رنگ لباس خانم هاشون روشن و شاد بود.یکی لیمویی و دیگری سبز. شوهر یکی از این خانم ها از سربازی معاف بود .
یکی دیگه از دوستام که لاتاری برده بود 2روز قبل از من مصاحبه داشتن و ویزای یک ضرب شدن اون هم از سربازی معاف شده بود و قبلا اروپا هم رفته بودن.
نمی دونم این ها ربطی داره یا نه ولی چون برام جالب بود گفتم.
- حتی اگر در تابستون به سفارت میرید حتما یک بالا پوش همراهتون داشته باشید. هوای داخل سفارت خیلی خنک و تا نیم ساعت قابل تحمل ولی برای 4 ساعت نه.
- روشن کردن گوشی خط ایران هیچ هزینه ای نداره. هر اس ام اس هم 400 تومنه.من با ایران از طریق اس ام اس و چت در ارتباط بودم و با امریکا از اسکایپ استفاده می کردم.
سخنی در مورد سرزمین همسایه:
از بسیاری افراد بارها شنیده ام " حالا ترکا آدم شدن واسه ما.تا چند سال قبل نون نداشتن بخورن ...دزد و پدر سو..... "
دوستان این ترک هایی که من دیدم از بنده خیلی آدم تر بودند.انسان های با غبرتی هستند که بدون قطره ای نفت توانسته اند کشورشان را اداره کنند و بسیاری چیزهای دیگر که در حوصله این محیط نیست.اگر می خواهید به شما احترام بگذارند به آن ها احترام بگذارید و از کرسیه من ایرانیم و تاریخم اینچنین بوده است وآنچنان، پایین بیایید و رابطه را فقط انسانی بینید.ترک ها سرتان کلاه نمی گذارند و دروغ نمی گویند.
توقع به جایی نیست که اگر به دیده تحقیر به آنها بنگرید و انتظار احترام داشته باشید.اگر با این باور که همسایگان ما مردمانی هستند مهمان نواز و مهربان که با کار و زحمت ،امورشان را اداره می کنند و برای پیشرفتشان تغییر را پذیرا می شوند ،بی گمان سفر خوشی در پیش خواهید داشت.
اگر سوالی دارید حتما بفرمایید.
امیدوارم از این راه تونسته باشم به این سایت و دوستانی که از تجرباتشون استفاده کردم ادای دین کنم.این سایت واقعا به من کمک کرد که از سر در گمی در بیام و راه مناسبی رو برای سفر و تهیه مدارک پیدا کنم.
با سپاس و احترام
فردا
ویزا: CR1/ ارسال مدارک : جون۲۰۱۱ /مصاحبه،آنکارا : ۱۸ جون ۲۰۱۲ /کلیرنس: ۳۱ جولای 2012 /دریافت ویزا : ۱۵ آگوست تاریخ ورود به آمریکا :۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲
ارسالها: 475
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2011
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه ها تروخدا کسی این هتل سورملی Surmeli نره ؛
فقط اسمش یک هتل 5 ستاره است ولی از یه هتل 3 ستاره هم کمتره
ما امروز رسیدیم تهران و صبح که داشتیم اتاقها رو تحویل می دادیم دعوایی شد که نگو ؛ اولا که موقع ورود 100 دلار بیعانه میگیرن خیر سرشون ؛
تازه وقتی ما رفتیم تو اتاق نه حوله نداشت ؛ نه مسواک و خمیردندون (که خوب شد خودمون گذاشته بودیم) ؛ نه دمپایی ؛ نه دستمال کاغذی تو اتاق و نه حتی یه چاقویی یه پیش دستی هیچی نبود
حوله و دمپایی رو با زبان اشاره از کارکنای اونجا گرفتیم
نکته بسیار بد دیگه به نظر من این بود که بدون اجازه می اومدن و اتاق رو تمیز می کردن و هرچی می گفتیم متوجه نمی شدن ؛ این خیلی بده
ما فقط 2 بار تلفن لیدرمون رو از قسمت پذیرش گرفتیم و به اندازه حتی 5 دقیقه هم صحبت نکردیم ولی موقع تحویل دادن اتاق 20 لیر گرفت
در واقع از تمام مسافرا به هربهانه ای که بود حداقل 20 لیر و حداکثر 110 لیر گرفت و هرکسی که پرداخت نمی کرد از دلارش کم می کرد
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
ارسالها: 475
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2011
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-10-26 ساعت 22:27
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-10-26 ساعت 22:46 توسط mercedeh2011.)
هرچی که هی می گذره من خاطرات سفر رو بیشتر یادم میاد و دلم میخواد بنویسم
توی این سفر با تمام دلشوره هاش گشتن توی شهر هم ما داشتیم ؛ روز اول که رسیدیم یه خانمی ایرانی ما رو توی لابی دید و گفت که به یه تاکسی 30 لیر داده و تمام شهر رو گشته
ما روز پنجشنبه صبح اونجا رسیدیم و چون شبش به کل نخوابیده بودیم ؛ اون روز تا ظهر خوابیدیم
بعدازظهر کمی پیاده روی کردیم اطراف هتل رو
روز جمعه رفتیم برای کارهای پزشکی (وقت من روز شنبه بود ولی لیدر برای اینکه همه رو جمع کنه و با هم ببره؛ این مدلی برنامه ریزی کرد)
روز شنبه ؛ یکشنبه و دوشنبه هم روزهای استراحت بود که ما فقط به پیاده روی و گشت گذروندیم ولی بعضی دوستان قونیه رو رفته بودن که منم انشاء ا... موقعی که بخوام برم ویزا بگیرم میرم ببینم
روز سه شنبه هم که روز مصاحبه بود و هیجان ؛ ظهر از شدت گرسنگی رفتیم یه رستوران نزدیک هتل برنج با خورش بادمجون خوردیم خیلی خوشمزه بود و چسبید جای همگی خالی (بادمجونهای حلقه شد و سرخ شده بود با گوشت چرخ کرده)
روز چهارشنبه هم با هم توری هامون یه تاکسی گرفتیم و قلعه و 2 تا مسجد که یکیش رو یادمه به اسم Kocatepe دیدیم ؛ خیلی قشنگ بودند و حتما برید و بگردید. (کلا شد 60 لیر که من 30 لیر به دوستمون دادم)
قیمت ها هم با توجه به لیر 2000 تومنی خب بالا بودن ولی اون دوستایی که میخوان خرید کنن چهارراه کیزلای و کمی بالاتر از اون به طرف باغ سفارتها مغازه ها و بوتیکهای مارک رو می تونید ببینید
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
ارسالها: 66
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام به همه
مصاحبه ما هم تمام شد، برگه آبی نصیبمون شد
فقط میخوام چند تا نکته اینجا بنویسم شاید بدرد دوستانی که تازه میخوان برن واسه مصاحبه بخوره
1- ویزای نامزدی ویزای مهاجرتی است و صف سمت راست رو بایستسد
2- موبایل دوربین فلش و ..... روز مصاحبه همراتون نباشه
3- صبح روز مصاحبه خیلی آب و چایی و آبمیوه نخورید که اگر زمان مصاحبه طولانی شد از دستشویی خبری نیست
4- من با همون آفیسری که طاس و ته ریش داشت مصاحبه داشتم خیلی مرد خوش برخوردیه (برعکس اون چیزی که از بقیه اینجا خونده بودم)
5- خیلی با خودتون پرینت ایمیل و چت نبرید اون خانمی که دم در مدارک تحویل میگیره و اگر زیاد باشه (مثل من) فقط یک مقدارش قبول میکنه
همین
موفق و موید و پیروز باشید
آبی که برآسود زمینش بخورد زود
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوستان عزیزم.
لطفا از این پس هر مطلبی را در تاپیک مربوط به خودش بگذارید.
پاکسازی و ساماندهی تاپیک ها وقت زیادی می بره.
پنج موضوع مهم انجمن را جزو تاپیک های مهم انجمن قرار دادم که شامل موارد زیرند:
1- ویزای ازدواج
2- ویزای نامزدی
3- واکسیناسیون
4- نحوه اثبات حضور همسر در آمریکا (Domicil)
5- مسایل مربوط به ضامن
خواهشمندم هر سوال را فقط و فقط در تاپیک مربوط به خودش مطرح کنید.
بسیار سپاسگزارم
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 22
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-25 ساعت 00:53
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-25 ساعت 12:10 توسط anderanek.)
سلام بر همه دوستان عزیز . من دیروز مشرف شدم آنکارا جاتون خالی هوا بد جور سرد هستش. میخوام از اینجا شروع کنم که امروز رفتم مطب دکتر بیشرف اوگان که اونم ۳تا سورنگ خالی از تو کشو در آورد جوری که من نبینم بد دونه دونه کرد تو دست من بدم خیلی مهربون از من پرسید درد داره گفتم نه عزیزم تو اگه ایران بودی درد بیهت میگفتم . خودت خری یا مارو ساده گیر اورده البته تو دلم گفتم آخه جای واکسن تو کشو هستش یا تو یخچال.بدم اون سر سوزن که تو به من زدی ما بااون سر سوزنها تو ایران خون میدم درسته ما از ایران آمدم ولی با هوا پیما آمدم .سوزن واکسن خیلی ریز و بارک و کوچک هستش .خلاصه هرسیتون ندم.چون خودم خیلی اعصابم داغون شد.۳۰۰تا هم گرفت. از این مرحله که بیگزاریم میرسیم به اونجا که باید میرفتم بانک تبّ بانک که اونم دیگه پول نیمیگیره و میرسیم به آک بانک که اونم میگه شماره حساب سفارتو بده پول بیرزم برات بد میایی تو وب سایت میبینی که از ۱۹ د سامبر قانون به این صورت شده که باید پاسپورتتو ثبت کنی تو سایت و بد یه فایل پیدیاف میده که باید اونو پیرنت بگیری بیبری بانک که اونم پرداختتو انجام بیده من که این کارو کردم ولی اصلا مشخصات من تو سایت ثبت نبود . خلاصه من نتونستم پول بیرزم به حساب سفارت و از ان نگذاریم که طبق قانون جدید دیگه پست پاسپورتو نیمیاره دم هتل باید بیریم دم پست بگیریم . الانم بین زمین و آسمون موندم چون نیمیتونم پول بیرزم و دیگه نمیدونم چی کار کنم اینم یه سفر نامه نصفه نیمه ،26دسامبر هم وقت مصاحبه دارم حالا نمیدونم چی کار کنم حالا فعلا باید کلی فکر خیال کنم از دوستان میخوام اگه میتونن منو یه کم راه نمایی کنن ولی فک نکنم کسی تو ان شرایط تا حالا قرار گیرفته باش
ارسالها: 22
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-26 ساعت 19:20
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-26 ساعت 21:22 توسط anderanek.)
سلام . من امروز مصاحبه داشتم . پول همون جا عزم گرفتن و بد هم انگشت نگاری و در آخر مصاحبه ، که اونم اصلا سخت نبود. به نظر من راحت تر از یه کار بانکی کردن تو ایران بود یعنی بانک رفتن تو ایران سخت تر از رفتن ب مصاحبه در سفارت آمریکا هستش . ان قدر با آدم خوب بر خورد میکنن آدم شک میکنه شاید با کسی دیگه اشتباه گرفتنت پس اصلا استرس نداشته باشن من یه کم داشتم اونم به خاطر نحوه پرداخت پول بود که اونم تموم شد. مصاحبه من ۵ تا ۶ دقیقه طول کشید.و همون طور که همه بچهها گفته بودن از قبل همه چیز مشخص شده من برگه صورتی گرفتم g221که گفت تو سایت چک کن دوباره کیس نابرتو میزنم بی یا با پاسپورتت و این برگه بیا سفارت منم گفتم ok حالا نمیدونم دیگه چی پیش میاد سوال هایی که از من پرسید ان که کجا کار میکنی. با نامزدت چه طور آشنا شدی .کی همو دیدین، میخواین تو ایران هم عروسی بیگرین/ تو امریکا هم عروسی میگرین / کجا سربازی رفتی. تو سربازی چه کار میکردی همین هارو خیلی زود پرسید انگار کار داشت جای میخواد بیره اصلنم بی من نگاه نمیکرد تن تن تو کامپیوتر تایپ میکرد و تمام
ارسالها: 168
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان عزیز
با اینکه تو این موضوع سفرنامه دوستان همه چیز رو مو به مو توضیح دادن و سفرنامه من هم شبیه هموناست با این حال گفتم به طور مختصر براتون بنویسم شاید به درد بعضی ها بخوره
بلیطم رو با تور از یه آژانس گرفتم با هواپیمای ایران ایر رفت 4 شنبه ساعت 5 بود که البته ساعت حرکت 5:30 بوده ولی نه فرودگاه اطلاع داشت نه آژانس ما ، خیلی جالب نه .....
هتلم هم هتل ای تپ بلوار بود که تو بلوار آتاتورک و تا سفارت 15 دقیقه پیاده فاصله داره ،هتل 3 ستاره است داخل اتاقاش هم اینترنت داره در مجموع بد نیست من چون نمیخواستم خیلی هزینه کنم هتل خوبی بود برام .
برای کارای مدیکالم 5 شنبه 9 صبح وقت گرفتم که خوشبختانه دکتر مونگان نبود و هیچ واکسن اضافی بهم نزدن و تست آبله مرغون هم ازم نگرفتن و در مجموع هزینه مدیکالم نزدیک 150 دلار شد ، که جمعه هم نتیجش رو گرفتیم .
تا روز 2 شنبه که امروز بود هیچ اتفاق خاصی نیفتاد ، امروز هم ساعت 8:30 وقت مصاحبه بود بیرون در سفارت 2 تا تابلو هست واسه ویزاهای مهاجرتی و غیر مهاجرتی
اول هم صف غیر مهاجرتی ها رو چک کرد ، که این باعث شد یخ کنم ، تعداد مهاجرتی ها هم فقط به 4 یا 5 رسید که اکثرا لاتاری بودن
داخل سفارت هم اول اون خانم بد اخلاق و جدی مدارک ازم خواست
اصل شناسنامه و ترجمش ( گفتم ترجمه رو فرستادم ) گفت باشه
2 قطعه عکس
فرم مالیاتی اصلش
مدارکی که ثابت کنه نامزد هستیم
بد یه شماره داد رفتیم داخل سالن که همه همون جا مصاحبه دارن شماره ها رو ، روی تابلو نشون میده ، اعلام نمیکنه فقط یه زنگ کوچولو که باعث میشه رو تابلو رو نگاه کنی ، نوبت که شد اول انگشت نگاری ، بعد یه باجه شماره من رو اعلام کرد پول 240 دلار رو ازم گرفت ( من پرداخت نکرده بودم قبلا )
بعد دوباره شماره اعلام شد و مصاحبه ، که اول گفت سوگند بوخور ، بعد گفت طریقه آشناییتون رو بگو ، بعد شغل نامزدم و این که کجا زندگی میکنه ، بعد شغل خودم ، چند وقت هست مشغول کارم ، بعد دوباره پرسید کی نامزدیمون بود ، بعد دوباره پرسید کی و کجا میخوایم عقد کنیم ، ولی الان که فکر میکنم همه چی ا ز قبل معلوم بود چون مدارک من پشت باجه آماده بود که به من تحویل بدن و همچنین این برگه آبی ، کل مصاحبه 7 دقیقه بیشتر نشد ، آفیسرها بیشترشون خانم بودن ، آفیسر من که رفتار خوبی هم داشت و در آخر مدارکم رو داد و برگه آبی گفت برو سایت رو چک کن و شمارت رو هر وقت دیدی بیا همه چی تکمیل ولی ما یه سری کار اداری داریم واسه همین تو رو میفرستیم دنبال قاقالی لی ، امیدوارم به درد دوستان بوخوره ، برای همتون آرزوی موفقیت میکنم
نا امیدی
همان امید است
که بوی "نا" میگیرد
از بس که میماند ته دل...
ارسالها: 1,159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
رتبه:
33
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 313
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2013
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 574
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2013
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-06-07 ساعت 15:57
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-06-28 ساعت 18:27 توسط MONA FB.)
سلام به تمام دوستان
به امید اینکه تمام کسانی که در پروسه ی مهاجرت به سر میبرند به سامان برسند .
من هم بالاخره مصاحبه ام رو که مدتها منتظرش بودم انجام دادم و خیلی خلاصه وار براتون شرح میدم که حوصلتون سر نره
مصاحبه من دوشنبه 3 جون بود و من تور یک هفته ای گرفتم از 30 می تا 6 جون
پنجشنبه با پرواز ماهان با یک ساعت تاخیر به سمت انکارا رفتیم و چون میخاستم همون روز برم مطب دکتر یکم استرس داشتم با اینکه وقت گرفته بودم . خلاصه ساعت 11 رسیدم هتل و بلافاصله بعد از تحویل اتاق به سمت مطب رفتم .
همه چیز در مطب خیلی خوب بود و با اینکه من نزدیک ظهر رسیدم کارم رو انجام دادند . تنها نکته که من از قبل نمیدونستم این بود که خودشون با وبکم ازم عکس انداختن که هیچ هزینه ای هم نداشت . 50 دلار خرج عکس ریه شد و 100 دلار هزینه معاینه .
با اینکه کارت واکسنم همچینم کامل نبود و ابله مرغون هم نگرفته بودم ولی بهم واکسن نزدن . با خانم دکتر انگلیسی صحبت کردم که همونطور که دوستان گفتند تاثیر خووب داشت و با منشی ها مهربون و خنده رو باشین که نتیجه داره .
فرداش ساعت 4 برای گرفتن جواب ازمایش رفتم که از همون جا هم رفتیم خیابانن تونالی که خوب بود اما شبش تو راهپیمایی مردم علیه دولت ترکیه گیر افتادیم و خیلی بد بود .
روز مصاحبه هم که بیرون سفارت اصلا صف نبود من 7:50 رسیدم و رفتم داخل و اول از گیت حراست رد شدم و بعد یه خانم مدارکم رو تحویل گرفت که یکم به من استرس داد .
بعد که وارد شدم بعد از یک ساعت شمارمو صدا کردند برای برگردوندن مدارک اضافی یک ساعت بعدش برای انگشت نگاری و نیم ساعت بعدش صدام کردند که من فکر کردم برای مصاحبه است اما یه خانم بود که گفت چون خیلی شلوغه برو 3 ساعت دیگه بیا و
3 ساعت بعدش هم که رفتم باز 1 ساعت منتظر بودم و بعد صدام کردند باجه 5 یه خانم جون مو مشکی
اول سوگند خوردم
بعد چند تا سوال در مورد اشنایی و عقد و عروسی و شغل و در نهایت هم برگه صورتی اف بی ای چک که از قبل هم اماده بود .
و من خیلی ناراحت شدم و همسرم خیلی بیشتر .
امیدوارم اینو بفهمند که برای زن و شوهری که از هم دورند و ماهها و شایدم چند سال در این پروسه خون دل خوردند تحمل این مدت کذایی خیلی سخته . به امید روزهای خووب برای تک تک کسانی که این سفرنامه رو میخونند .
چندتا نکته :
_ سفارت دستشویی داره .
_ ترکها ادمهای بدی نبودن .
_ انکارا بهتر و تمیزتر از اونی بود که فکر میکردم ( البته اگه جنگ داخلیشونو فاکتور بگیریم . )
_ از مدیکال واسه خودتون غول نسازین .
_تبدیل دلار به لیر در انکارا به صرفه تره .
_از اتوبوس و مترو و خط 11 استفاده کنید .
_ قیمت ها با پول ما گرونه اما جنس ها بهتره .
این قسمت رو 7تیر که قبض موبایل خرداد اومده براتون اضافه میکنم .
هزینه موبایل خرداد : 163هزار تومان و اردیبهشت 50 هزار تومان برای حدود یک ساعت صحبت با امریکا و 7-8 دقیقه صحبت با ایران .
همچنین حدود 5 تا کارت تلفن ابی 5 لیری معادل 10 هزار تومان که با هر کدوم تقریبا میشه 40-50 دقیقه صحبت کرد .
من از هر دو استفاده کردم چون بعضی مواقع اصلا نمیشد از هتل بیرون رفت.
CR1