ارسالها: 266
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
17
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام به همگی دوستان و همراهان عزیز
بلاخره منم باید مصیبت نامه مو بنویسم...
مصاحبه من چهارشنبه ۱۸ می بود و من اولش تور یک هفته ای گرفتم از ۱۶می
دوشنبه ۷:۳۰ صبح با پرواز ماهان رفتم ، و نیم ساعتی فکر کنم تأخیر داشت و خلاصه من ۱۰:۴۵ وقت مدیکال داشتم که ۱۰:۳۰ رسیدم اونجا، اتاقمو تحویل نگرفتم فقط وقت کردم چمدونم رو بزارم و برم.
توی مدیکال تا ۲ کارم طول کشید ، پیاده برگشتم هتل، یه ذره هم گم شدم چون بار اولم بود.
هتل اتاب بولوار بودم که به نظر من همه چیزش برای ۳ ستاره بودنش خوب بود بجزء سرو صدای شب، آخه دیواراش فکر کنم
از کاغذ بود و خیلی شبا سروصداها رو میشنیدمو منم کلا بد خوابم. فردای مدیکال رفتم جوابمو گرفتم که خیلی طول نکشید،
روز بعدم که رفتم مصاحبه ، اولش یه پلیس ترک قد کوتاه بد بود که هر چی میگفتم حالیش نمیشر و میخواست به زور منو بزاره تو صف لاتاریها، که یه پلیس دیگه اومدو گفت که صف کناری وایسم وقتی میری تو اولش یه خانومه ازم مدارکمو گرفتو از عکسام خودش انتخاب کرد که کلا آدم خوش اخلاقی نبود. و همون موقع که بهم گفت اصل شناسنامه انگار که آب یخ ریختن رو سر من... خیلی حس بدی بوددددد.... واضح ترین چیز که همیشه تو کیفم بود ، باورم نمیشد....
اولش از ناراحتی اشک تو چشمام جمع شد و همش به خودم میگفتم، خودت گند زدی به کارات،،،،،
ولی دیگه بیخیال شدم و با بقیه حرف زدم... یه بار صدا میکنن واسه انگشت نگاری یه بار هم واسه مصاحبه.
خانومی که با من مصاجبه کرد خیلی خوش برخورد و مهربون بود و کلا ۲،۳ تا سؤال بیشتر نپرسید ، فقط گفت کی آشنا شدید؟ کجا؟ چه جوری؟ خیلی خلاصه،،، اصلا جواب طولانی ازم نخواست. و آخرشم یه برگه صورتی داد و گفت هر موقع نقص مدرکت رو آوردی بیا تحویل بده و مشکلی نداری. همین ... ولی من نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت!!!
بهش گفتم : برگهء صورتی یعنی من چک خوردم و برم تا چند ماه دیگه؟!؟!؟!
گفت نه عزیزم، آخه چرا همهء ایرانیها همین فکر رو میکنن!؟!؟! خواهش میکنم به هم بگید برگهء صورتی که میدیم به هر کسی هر قسمتی رو که علامت میزنیم چک خورده مثلا منو گفت فقط اصل شناسنامه رو بیاری کارت آمادهست، و پرسیدم کی بیارم؟ فردا خوبه؟ گفتش که آره هر وقت آوردی خوبه، و..... دیگه بقیهء ماجراهای عجیبی که در مورد شناسنامه واسهء من پیش اومد....
و از روزی که شناسنامه رو دوباره بردم و همون خانومه دم در ورودی تحویل گرفت، و ۳روز بعد رفتم پست تحویل گرفتم...
اینم از سفر من،،،، که خیلی زیاااااااادددد تلخی و گریه و بدی واسم داشت.
که دیگه جزییاتش بماند، برای همتون آرزوی موفقیت و پیروزی دارم عزیزانم....
نوع ویزا : K1
سرویس سنتر: Vermont
رسید مدارک(سری اول) : (22may2012)
رسید مدارک بیشتر 7january2013)
تاریخ اپروو: (february\2013)
زمان مصاحبه : may 2013 دریافت ویزا : تقریبا یه ضرب
ارسالها: 338
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-06-24 ساعت 13:10
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-06-28 ساعت 14:12 توسط mhy_1985.)
خب اینم از آخرین قسمت سفرنامه من:
8 صبح رسیدم دم سفارت و تو صف مهاحرتی ها وایسادم. از گیت کنترل که رد شدیم و داخل سالن شدم مدارک رو به خانم جلوی در تحویل دادم و شماره بهم داد رفتم نشستم تو سالن. شماره من اعلام شد و رفتم یه سری دیگه مدارک خواستن. دادم. دوباره نشستم. دوباره شماره ام چند ذقیقه بعد اعلام شد. رفتم انگشت نگاری. دوباره نشستم. بار سوم رفتم مصاحبه. یه خانم آمریکایی بود با موهای مشکی. مصاحبه ام انگلیسی بود و به همه سوال ها جواب دادم. آفیسر بهم گفت یکی از جالب ترین کیس هایی بوده که تا حالا دیده ام. مصاحبه به خوبی تموم شد و 15 دقیقه طول کشید. با اینکه سربازی نرفتم و کار دولتی ندارم. گفت برگرد ایران اسمت اومد تو سایت بیا.
برمیگردم ایران و شماره ام که اومد و کلیر شدم میام ویزا بگیرم. برای همه آرزوی موفقیت دارم موفق و موید باشید.
ارسالها: 1,101
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
45
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
خوب نوبت من هم شد :-) فقط چون با تبلت هستم کمی خلاصه مینویسم
قسمت اول - ورود به آنکارا
من از مشهد باید میرفتم آنکارا. به صرفه ترین راه با زمان کمی که داشتم پرواز مستقیم از تهران بود. با چندتا آژانس تماس گرفتم و در نهایت بهترین نرخ رو با پرواز ایران ایر و هتل etap bulvar گرفتم که برای ۷ شب به همراه ترانسفر و بیمه شد حدود ۱.۷ میلیون
اول میخواستم با ماهان برم ولی چون وقت دکتر دوشنبه صبح بود و ماهان هم ۷ صبح پرواز میکنه ریسک نکردم و یکشنبه شب ایران ایر رو گرفتم.
تجربه ۱: من پنج شنبه مصاحبه داشتم و چون محتاطم وقت دکتر رو دوشنبه گرفتم ولی میشد سه شنبه هم بگیرم
وقتی از مشهد صبح شنبه وارد تهران شدم خواستم برم ارز مسافرتی بگیرم ولی دیدم ۳۰۰ دلار بیشتر نمیدن و کلی الافی داره بیخیال شدم. شد یکشنبه و رفتیم آنکارا به وقت محلی فکر کنم ۸ رسیدم هتل
هتل etap bulvar هتل تمیز و حداقل امکانات لازمه رو داره. صبحانه خوبی میده و پرسنل مؤدبی داره. البته من هتلهای دیگه نرفتم که بخوام مقایسه کنم. خیابونهای اطراف هم پر از رستوران و بار هستش و تا ۱۱ شب شلوغه
خوب قسمت اول تموم شد
ارسالها: 1,101
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
45
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
قسمت سوم (آخر) - رویای ویزا
خوب رسیدیم به شب مصاحبه...
ساعت حدود 8 شب بود، من که مدارکم رو از یک ماه پیش آماده کرده بودم و در پوشه مخصوص گذاشته بودم با خیال راحت در حال تناول سیب بودم که خبر رسید فرم PTT شامل همه میشه و باید پرینتش رو فردا ببرم. اولین فکری که به ذهنم رسید کمک از بچه های مهاجرسرا بود. همیجا جا داره از دوستانی که اون شب من رو راهنمایی کردن بخصوص آقای mohammad fazli عزیز، که فایلهای مفیدی تهیه کردن تشکر کنم. به هر صورت دو ساعتی طول کشید تا من با یک تبلت 7 اینچ در سایت CSC ثبت نام کردم و یک ساعت هم طول کشید که فایل PDF درست کردم و توی هتل پرینت کردم و بخیر گذشت.
تحربه 9: اون شب FireFox for Android من رو با گزینه Save as PDF نجات داد. این نرم افزار روی تبلتتون حتماً داشته باشین که بدرد میخوره.
فردا شد از هتل ساعت 8 راه افتادم، 8:10 رسیدم سفارت، واستادیم صف، مدارک رو به یک خانم بداخلاق تحویل دادم، نوبت 418 داد بهم. رفتم داخل سالن اصلی...
تجربه 10: کیف با خودتون نبرین سفارت، به احتمال زیاد نمیزارن ببرین داخل، مجبور میشین بدین به دکه بیرون از سفارت تا براتون نگه داره.
نوبت ها رو بصورت قاطی روی تابلو اعلام میکردن، فکر کنم اولویت با افراد کهن سال بود. حدود 200 نفری فکر کنم توی سالن بودن. سری اول اصلاً من رو اعلام نکرد، داشتم عصبی می شدم. تا سری دوم برای انگشت نگاری بعد از دو ساعت و نیم شماره من روی تابلو پدیدار شد. با دستگاه الکترونیکی در عرض 10 ثانیه کارم انجام شد و نشستم.
حالا شما فکر کن که هی ساعت میگذره، شماره های قبل و بعد من رو اعلام میکنن من هم نشستم، یک عده ای رو هم فرستادن عصر 3 بیان. شدیم 5 تا ایرانی. دوتا باجه مصاحبه میکرد یک آقای جدی که فارسی بلد نبود خوب و یک خانم مهربان که مثل بلبل فارسی حرف میزد. همه مصاحبه شدن و من نفر آخر (فکر کن توی سالن هیچکس نبود) رفتم خانم مهربان با من مصاحبه کنه...
تجربه 11: مصاحبه در اتاق خاصی نیست، توی همون سالن مثل بانک باجه داره و ایستاده مصاحبه میشین
تحربه 12: صبحانه کامل بخورین که جز آب چیزی توی سفارت پیدا نمیشه. نگران نباشین سفارت WC داره.
تجربه 13: پوشش و لباس اصلاً مهم نیست، شما با شلوار کوتاه برو مهم نیست برای کسی.
قسم داد، پرسید کار شما چیه؟ گفتم شرکت فلان، مهندس نرم افزار هستم... پرسید خانم کجان گفتم آمریکا اینم مدارک کارشونو فیش حقوقی و... سربازی؟ گقتم معاف بودم کارت معافیت دادم و ترجمه... بعدش ایشون خیلی خوشحااااااال گفتن که مدارک شما کامل هستش و پاستون پیش ما میمونه و... یک خروار هم مدرک و عکس پس داد بهم.
منم خوشحال و خندان که بابا ایول یک ضرب گرفتم... دوروز بعد در روز شنبه صبح رفتم PTT دیدم که یک پاکت لاغر ویزا و برگه صورتی توش هست. مغزم قدرت پردازش نداشت دیگه راه هتل رو گم کرده بودم. بعله دیگه اون خانم مهربان اشتباهی به من گفت یک ضرب گرفتم و بعداً ظاهراً تصمیم عوض شده. به همین راحتی...
دیگه هرجوری بود روز آخر هم سر کردم، از بچه های مهاجر سرا هم که توی اون شرابط همراه من بودن واقعاً ممنونم، ساعات آخر هم توی لابی هتل با ایرانیهای دیگه ای که فردا پس فردا مصاحبه داشتن گپی زدیم، بعدش هم فرودگاه به سمت ایران و بعدش هم مشهد.
الان هم منتظر اعلام سایت، هر سه روز پشت سر هم داره بروز میکنه فایل من رو.... می دونم تست اعصابه همه اینها
در انتها هم آرزوی موفقیت برای همه
ارسالها: 338
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-07-13 ساعت 17:48
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-07-13 ساعت 18:43 توسط mhy_1985.)
بخش الحاقی به سفرنامه:
خیلی جالبه سفارت بهم روز مصاحبه گفت اسپانسرت کافی نیست
گفتم کو اسپانسر آوردم گفت نیاوردی گفتم بابا همین الان مدارکشو دادم. گفت ندادی دوباره بیار
گفت فرم 864 رو ندادی
گفتم دادم همین الان به خانوم جلوی در
گفت باید بیاری
گفت برگه های مالیاتی w2 و 1040 رو باید بیاری گفتم فرم های مالیاتی ای که دادم شامل اونا هم هست گفت خب کو؟ گفتم همین الان دادم به خانم جلوی در
گفت ندادی تو پرونده ات نیست
یه لحظه خیال کردم ندادم
تو برگه صورتی نوشت دوباره بیار.
ماهم خانوممون مسافرت بود نمیتونستم بهش دسترسی داشته باشم موبایل یا اینترنت نداشت. افسرده برگشتم ایران که دوباره بشینم فرم ها رو دونه دونه درست کنم یه بار هم از یکی از بچه ها که دوروز بعد من مصاحبه داشت پرسیدم راجع به این دوتا فرم، اونم برگشت اطلاعات غلط داد گیج شده بودم تا اینکه خانمم از مسافرت برگشت و بهم گفت اطلاعاتی که از این بنده خدا گرفتم راجع به این دوتا فرم اشتباه بوده و مدارکی که خانمم بهم داده بود بدم سفارت کامل کامل بوده بعدا با ایمیل هایی که از سمت سفارت توی این دوهفته اومد معلوم شد همه مدارک منو گذاشتن توی یه پرونده دیگه و الان ایمیل زدن گفتن فرم هاتون همگی قبوله و کامله، همه فرم ها اینجاست و پیدا شد. فقط منتظر کلیر شدن باشید.
اومدم اینجا بنویسم خیلی مواظب باشید مدارکتون گم نشن. (مخصوصا جلوی در)
بقول itex :
تجربه n ام : مواظب باشید مدارکتون گم نشه. سفارت اونطوری که فکر میکنید منظم نیست تقصیر هم ندارن سرشون شلوغه دلیلش هم معلومه
تجربه n+1 ام: مهاجرسرا سایت خوبی برای کسب اطلاعات هست ولی نه از هرکسی. پس مراقب باشیم از کی سوال میپرسیم. (حتی اگه تجربه مصاحبه داشته باشه طرف)
به امید موفقیت تک تک شماها. دعا کنید همه بچه های منتظر هم زودتر کلیر بشن.
ارسالها: 98
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-07-15 ساعت 17:49
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-07-15 ساعت 18:12 توسط romantic.)
سلامی دوباره
امروز رفتم مدیکال رو انجام دادم فردا جوابش آماده میشه ساعت 3
خوب من همشه سحر خیزم، امروزم زود بیدار شدم و مدارک رو که از روز قبل آماده بودن رو برداشتم و از هتل زدم بیرون اسم هتلم king hotel هستش.هتل 3 ستاره با استخر و باشگاه و صبحانه و اینترنت تو اتاق و ... خوبیش اینه هر وقت میام بیرون از هتل سر کوچه سفارت رو میبینم.کلا هتلش مهشره بعدا میگم چرا
آدرس duzen lab واسه آزمایشهای مریوط: توی آتاتورک جوری ایستادم که سفارت سمت راست من بود تقریبا 600 متر و به روایتی دیگر 550 متر راه رفتم،به پارک نرسیده سمت چب خیابون یه پیاده رو هست،دقیقا قبل از پارک ،تابلوی آزمایشگاه با رنگ قرمز مشخصه
ساعت 7:30 رسیدم از سفارت تا آزمایشگاه یه ربع یا بیست دقیقه فاصله هستش،آزمایشگاه ساعت 9 باز می شد ،رفتم یه دور زدم و برگشتم یه خانواده و یه آلمانی زود تر از من جلوی درب طبقه چهام ایستاده بودند،مسئول بذیرش اومد و پاسبورت ها رو با کیس نامبر گرفت، نوبت من که شد به اسم صدام کرد و با وب کم ازم عکس گرفت ازم بس 2 قطعه عکس نیازی نیست.
رفتم طبقه 5
اول عکس x-ray گرفتم بعد هم آزمایش خون گرفتند؛خانم برستار بار اول کم ازم خون گرفته بود دوباره ازم خون گرفت، دوباره اومدم طبقه 4،رفتم بیش خانم دکتر ،بیرهنم رو به دستور ایشون در اوردم حسابی معاینه کرد و سوال در مورد سوابق بیماری و عمل میبرسید که من چیزی نداشتم،البته شلوارم رو هم تا نصفه
کارت واکسیناسیون معروف که رنگش زرد بود رو نگاه کرد و 2 تا آمبول بهم زد که هرینه آمبولها با معاینه 270 دلار شد،البته همون اول واسه بزیرش هم 45/5 دلار ازم گرفتن،کلا ترکیه آمبول ابله مرغون رو قبول ندارن چون میگن وارد ایران نمیشه با اینکه من زده بودم و تستشم تو ایران دادم.اما باز آمبول رو بهم زد بس الکی دنبالش نرید تو ایران ،به همه افرادی که امروز بودند یه آمبول ابله رو زده بود
گفتش فردا فقط با پاسبرت بیا نتیجه رو بگیر ساعت 3
ارسالها: 98
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-07-16 ساعت 17:56
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-07-16 ساعت 18:30 توسط romantic.)
سلامی دوباره
جواب آزمایش رو گرفتم
شامل
یک عدد سی دی که ایشالا واسه آمریکاست،نباید باز شه
یک عدد باکت بزرگ که واسه سفارت هستش و روز مصاحبه باید ببرمش،نباید باز شه
یک کاغذ که آمبول هیی که بهم زدن رو روش نوشته که واسه خودمه،با اینکه mmr و varecella رو تو برگه زرد واکسیناسیون تایید کرده بود باز ترکیه باید میزدم
نکاتی که مهم نیست بهش توجه کنید!!!!
1*نحوه بر خورد هم وطنان عزیز و گرامی با یک دیگر که تر جیح میدم سکوت کنم
2**زبان ترکی بلد نیستید مثل من؟ اصلا مهم نیست
3*** توصیه اکید میکنم وقتی میایید ترکیه همه جا جار نزنید که دارید میرید ترکیه واسه سفارت آمریکا،اینجا همه با چند نفر همراه اومدن بچ جز خودم،آخه همه کسانی که اینجا هستند نگرانند که الان دوستان و اقوام چه فکری میکنند و جی میشه،فقط 3 نفر میدونند که من اومدم ترکیه،دیگه کسی سوالات معروف رو از من نمی پرسه که : کی میری؟ یا چی شد پس؟ یا حسم میگه نمیری؟ یا خوشهالی داری میری؟ البته بعضیها با خانواده اومدن که یه مسافرت هم باشه که خیلی خوبه
4**** اینقدر به تاریخ رفتن و زمان فکر نکنید، ما محکومیم به تحمل و صبر، چه ناراحت باشیم چه نباشیم ،چه نگران باشیم چه نباشیم باید این روزها رو بگذرونیم،فقط به زمان وقتی فکر کنید که میخواهید اقدامات رفتن رو انجام بدید،دوستان من خونم و وسایل رو فروختم/از دانشگاه و کارم هم اومدم بیرون/یعنی الان اگه بر گردم هیچ کاری و چیزی ندارم،چک امنیتی میخورم شاید خیلی طول بکشه،اما اشکالی نداره بازم میگذره،بلاخره که ما پیروز میشیم،بلاخره چرخ گردون گر 2 روزی بر مراد ما نگردد اشکالی نداره اما میرسه زمانی که تو پرواز نشستیم و از پنجره به تهران نگاه میکنیم و به فکر کسی هستیم که تو فرودگاه آمریکا میاد دنبالمون
ارسالها: 98
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-07-22 ساعت 15:36
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-07-22 ساعت 15:41 توسط romantic.)
سلام
امروز روز مهمی تو زندگیمه بابت 3 دلیل
اول اینکه سال گرد اشناییمونه با نامزدم
دوم اینکه جواب امتحان پزشکی نامزدم میاد
سوم اینکه امروز روز مصاحبه هستش
مثل هر روز زود بلند شدم یه دوش گرفتم و کت شلوار پوشیدم و مدارک رو که چند بار شب قبلش چک کرده بودم رو برداشتم
تو هتل یه صبحونه خوردم و رفتم سمت سفارت
5دقیقه بعدش سفارت بودم،ساعت 7 بود و 4 نفر زودتر از من اومده بودند
درب ورود ،درب شرقی سفارت هستش ،درب شماره 4
یه آقای ترک و یه آقای فارسی زبان اومدند و گفتن گرین کارتیها و لاتریها بیان جلو درب سفارت .ساعت 8 شده بود ،سفارت ساعت 8 باز میکنه و مهم نیست که چه ساعتی وقت گرفته بودم،تا صف تشکیل شد من نفر هفتم بودم،البته اشکالی نداشت،
اول پاسپرتها رو ازمون گرفتن و به صف از درب گیت رد شدیم
بله ساعت 8:30 وارد خاک آمریکا شدیم
پاسپرتها رو بهمون دادن تا از نگهبانها که چک میکردنمون رد شیم،
موبایل،کیف،مموری،دوربین و..... ممنوعه خیلی ها کلی وسیله همراهشون بود،که مونده بودن چی کارشون کنند،یه نگهبان از همون اول زل زده بود به من
وقتی بهش رسیدم به انگلیسی پرسید:
کارت چیه؟چه رشتهایی؟ قهرمان المپیک هستی؟ چرا میخوای بری آمریکا؟ بچه داری؟ و بد از این همه سوال خندید گفت قیافت باهاله(شما جدی نگرید)
پیش خودم گفتم یا حضرت ابوالفضل!!! اولش که این همه سوال جواب دادم خدا بخیر کنه
دوباره رفتیم تو یه صف دیگه همه ایرانی بودیم تقریبا 10 نفر
دم درب که وارد میشدیم یه خانم که فارسی صحبت میکرد مدارک رو از ما میگرفت
صف ترکها و بقیه جدا بود،
نگران نباشید اگه مدارک پستیتون ناقصه، چون دم در ورودی همه مدارک رو دوباره میگیرن
اصل پاسپرت و شناسنامه و کارت پایان خدمت
مدارک اثبات نامزدی اضافی
اصل فرمهای ساپرتر
یه شماره بهم داد رفتیم تو سالن انتظار،من هفتمین نفر بودم که وارد سالن شدم،یه سالن انتظار با تقریبا 100 صندلی
شلوغ شد
شمارمو خیلی سریع رو تابلو دیدم و رفتم گیت مورد نظر،خانمه گفت فرم دی اس 156 رو بده ،با اینکه قبلا پست کرده بودم باز دادم
دوباره نشستیم
باز با دیدن شماره رفتیم انگشت نگاری
فکر کردم که الان دستام جوهری میشه مثل ایران،دیدم نه سریع دستت رو میذاری و بر میداری
تمام کارها تو همون سالن انجام میشه
یه گیشه هم واسه صندوق بود که بعضی ها پول میدادند
نه من نه ایرانی های دیگه پولی ندادیم و همون 240 دلار که اول داده بودیم.دوباره نشستیم تا اینکه همه رفتن
اولین ایرانی یه دختر خانم بود که یه ضرب گرفت . خانوادش امریکا بودن
دومین ایرانی یه زن شوهر مسن بودن که چک امنیتی خوردن
سومی نقض مدارک
چهارمی نقض مدارک
پنجمی نقص مدارک
ششمی گفت: برو سه سال دیگه بیا!!! مربوط به کنگره آمریکا میشد با اینکه وکیل هم داشت(خانوادش امریکا بودن)
هفتمی که من بودم
همه رفته بودن و فقط دو نفر بودیم
مصاحبه گر خانم بودش:خسته نباشی!!!
من: سلام خواهش میکنم
مصاحبه گر:قبل از هر چیزی دست راستتو بیار بالا باید سوگند بخوری که کلیه مندرجات این فرمها .....
من: سوگند میخورم
مصاحبه گر:این 3 تا فرم رو امضا کن که تعهد میدی وقتی رفتی آمریکا با نامزدت ازدواج میکنی
من:بله امضا کردم
مصاحبه گر: این عکسها رو کجا گرفتی؟
این لباس سنتی کجاست؟
دقیقا کجا؟
این یکی چی؟
این چطور؟
همه جا هم که رفتین این یکی چی؟
عکسها که تموم شد ایمیلها و چت ها رو گفت خوندم
من:عکس و ایمیل باز دارم نیاز هست بدم؟
مصاحبه گر:نه کافیه
مصاحبه گر:سربازی کجا بودی؟
چه قسمتی؟
کارت چی بود؟
شغلت چیه؟
میخوای بری آمریکا چی کار کنی؟(شغلی)
آخرین مدرک تحصیلیت چیه؟
نامزدت مدرکش چیه؟
چی کار میکنه؟
مصاحبه گر:خوب عزیزم پرونده شما مشکلی نداره فقط برای سیر مراحل اداری یه چند روزی باید صبر کنید
من :یعنی چه قدر؟
مصاحبه گر:این شماره کیس نامبرتونه اینم آدرس سایت هر وقت شمارتو دیدی باز بیا
من:یعنی چک امنیتی خوردم؟چرا؟
مصاحبه گر:نارحت نباش این مراحلی که بیشتر ایرانی ها طی میکنن سر بزنید مرتب به سایت
من:یعنی اف بی ای چک میکنه؟این که یک سال طول میکشه؟
مصاحبه گر: من کارمند اف بی ای نیستم،سیر مراحل اداریه
من:حالا چه طو به نامزدم بگم؟
مصاحبه گر: خیلی زود درست میشه نگران نباش یک سال نیست خیلی زودتره
خدا نگهدار
ببخشید با جزئیات نوشتم
امیدوارم مفید باشه
میدونستم چک امنیتی میخورم
خوشبختانه تو ایرات فقط 4 نفر میدونند که من اینجام
بر میگردم این مدت رو هم میگزرونم
اصلا سخت نبود و راحت ترین قسمتش مصاحبه بود؛چون چند دقیقه ای میتونی از خودت بگی