ارسالها: 848
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
61
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 848
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
61
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-12-12 ساعت 16:22)rayan.s نوشته: (2010-11-08 ساعت 11:29)rayan.s نوشته: با سلام؛ دوستان گرامی من تمام تجربیات خودم و قسمتی از تجربیات دوستان عزیز همسفرم را از زمان ارسال مدارک تا روز مصاحبه خدمتتان ارائه میکنم شاید ذره ایی از دینم را به سایت ادا کرده باشم.
من اصل نامه های تمکن مالی و کپی رنگی ترجمه کلیه مدارک خواسته شده و اصل آنها را در تاریخ 27 سپتامبر برای سفارت ارسال کردم که 30 سپتامبر بدستشان رسید (تاریخ مصاحبه من 3 نوامبر بود ) من علاوه بر مدارک فوق کپی رنگی تمام صفحات دو پاسپورت قبلی خودم و همسرم را که نوشته یا مهر ورود و خروج یا ویزا بود را ضمیمه لیست مسافرتهام ارسال کردم . همچنین کپی رنگی ترجمه و اصل کارت پایان خدمتم براشون فرستاده بودم.
در مورد اسپانسر:
DLT عزیز اسپانسر داشت به همراه 35 میلیون پول ؛ Sohrab-p فقط اسپانسر داشت ؛ Peyman74 اسپانسر و 11 میلیون پول و منم بدون اسپانسر و نامه تمکن مالی از بانک صادرات و پارسیان به میزان 101 میلیون داشتیم که از هیچکدوممون در مورد مسائل اسپانسر سوال نشد.
کیس من و DLT بچه دارشدن بعد شرکت تو لاتاری بود که مدارک و فرم ها رو براشون فرستاده بودیم و هیچ مشکلی نبود Sohrab-p عزیزم کیسش ازدواج بعد قبولی بود که ازشون در این مورد سوال کرده بود که با توضیح مسئله ازدواج مسعجل شد و ویزای همسرشان صادر گردید .
در مورد دکتر اونگان :
روز مراجعه ما دوشنبه بود که وقت ما و Sohrab-p اولین وقتها بود یعنی 9 تا 9:20 دقیقه و ما ساعت 8:50 اونجا بودیم و با صف منتظران که 5-6 نفری بودن مواجه شدیم و اونجا متوجه شدیم وقت گرفتن از دکتر امری الکی میباشد و وقتی به منشی گفتیم بابا جان مگه توسایت نگفتی حتما" باید وقت گرفت؟ گفت: ها ! ای که گفتی یعنی چه؟ خلاصه تو مطب اول ترکها بعد مریضای کارچاق کن ( که این کار متاسفانه تضیع حقوق دیگران است ) و بعد سایرین که پروسه عکس و خون هم بیش از 1 ساعت در شلوغ ترین روز طول نکشید و بعد از گرفتن وقت عصر برای 16:20 دقیق و مراجعه در ساعت 16:15 پی بردم اینم کشکه و باید زود رفت که البته باز هم زمانش کمتر از 1 ساعت شد.
اما ملاقات با این جانور گرامی دکتر اونگان؛ ایشون یه متن انگلیسی رو حفظه و وقتی متوجه میشه شما کمی انگلیسی متوجه هستید براتون بلغور میکنه. ... شما ایرانیا با ما ترکا خوبید من اگه با خودم بود به کسی واکسن نمیزدم ... این آمریکایها سخت گیرن ( حالا پول واکسنها رو خودش میگیره ولی آمریکایها سخت گیرن) ...ایرانیا دروغ میگن و...انیستیتو پاستور شما حالیش نیست چه واکسنایی باید بزنید و ...
بگذریم، برای پسر 8 ماهه من که تمام واکسناش رو زده بود بعد اینکه به مادرش در اطاق بغل گفته بود واکسن لازم نداره از من پرسید شغل چیه گفتم مهندس ساختمانم گفت : جانمی جان! (رشته تحصیلی در میزان واکسن اضافی تاثیر داره چون کسایی که مثل من سر رشته ایی از علم پزشکی ندارن هرچی بخواد بهشون میگه) دو تا وکسن به پسرم زد که یکیش هپاتیت بود و به من که قبلا" آبله مرغون گرفته بودم واکسنش رو بدون اینکه بپرسه بهم زد و واکسن نوبت سوم MMR رو که نزده بودم رو اصلا" چیزی نگفت و به خانومم هم که آنتی بادی آبله مرغان تو خونش بود و بچه هم شیر میداد به ادعای خودش واکسن آبله رو زد.
به Sohrab-p که آزمایش خونش اشتباه شده بود و روز اول گفته بود واکسناتون کامله و آزمایش مجدد هزینه ایی نداره فرداش دوباره که رفته بود به Sohrab-p یه واکسن زد!!!
خلاصه: این دکتر هر کاری دلش بخواد میکنه و تو مطبش وقت گرفته از سایت و نگرفته فرقی ندارن و کلا" وقت اهمیت نداره و تو روز دوشنبه که شلوغ ترین بود دو تا 1 ساعت وقت برد.
روز مصاحبه:
اگه بچه دارید و کالسکه هم با خودتان میبرید لازم نیست تو صف وایسید بخاطر سرمای هوا مامور دم در شما را بدون صف و حتی قبل از ترکها به داخل راه میده ( مجدد میگم به خاطر سرما و بچه کوچک لازم به صف ایستادن نیست) . در هنگام تحویل مدارک با اونکه ایمیلی برام اومده بود خواسته بود مدرک دیپلم رو ببرم مسئول تحویل مدارک گفت لازم نیست دم دستت باشه اگه کنسول خواست موقع مصاحبه بهش بده که ایشونم نخواست.کارت پایان خدمتم ازم نگرفتن.ضمنا" ازم تو همون ایمیل خواسته بودن رای دادگاه رو که تو توضیحات شناسنامه بهش اشاره شده رو هم ببرم که به مسئول تحویل مدارک تحویل دادم.
من چون زود وارد شده بودم تونستم مصاحبه چند نفر از ایرانی های عزیز که کیسشون مهاجرت بود ولی نه از جنس لاتاری رو ببینم . به همه حتی اونی که 40 سال پیشم خدمت کرده بود و یا بازنشسته دولتی بود یا رشته خاص (برق,کامپیوتر, مکانیک و میکروبیولوژی ...لیسانس به بالا- Peyman74 فوق دیپلم برق بود برای همین برگه سوالات رو دریافت نکرد)بدون استثناء کارت آبی و فرم 9 سوالی (رشته خاص) رو بهشون دادند.
کسی هم بود که اسپانسرش باباش بود و چون مالیات 2009 رو پیچونده بود گفتن بهش تا دلایل ندادن مالیات رو نیاری کیست به جریان نمیفته!
پس حتما" دوستان اسپانسر دار مطمئن بشن اسپانسرشون مالیات داده باشه.
بعد از انگشت نگاری و هنگام پرداخت وجه برگه آبی رو تو پروندم روئیت کردم
اما مصاحبه ، بدون هرگونه توضیحی بابت توضیحات شناسنامه و با علم به اینکه تمام فرمهام رو درست پر کردم و مدارکم صحیح قسم رو خوردم و خانم کنسول یا همون آفیسر سوالاتش رو شروع کرد.
آفیسر: کار میکنی؟ گفتم: بله گفت: رشته ساختمانی؟ گفتم : بله گفت: ساختمان سازی میکنی؟ گفتم: بله گفت: شرکت چی؟ خصوصیه؟ گفتم: شرکت ... خصوصیه. گفت سربازی کردی؟ گفتم: بله. رو به خانومم , گفت: کار میکنی؟ گفت : نه گفت : قبلا" هم کار نمی کردی؟ گفت: نه.
گفت: بچه (البته به اسم ) ماه چقدر؟ گفتم : 8 ماه بعد رو به خانومم, در مورد شناسنامه به زبان انگلیسی سوال کرد و ایشونم انگلیسی جواب داد و بعد از دادن برگه آبی گفت: شما پرونده تان کامله فقط 1 تا 2 ماه آینده جوابتون میاد. همین و بس. به امید موفقیت تمام عزیزان.
با سلام خدمت دوستان؛ من سفر نامه دومم را خدمتتان ارائه میکنم :
......خلاصه بعد شروع پروسه F.B.I چک، علیرغم اعلام نظر آفیسر که پروسه 4 تا 8 هفته طول میکشه، روزی صد بار سراغ جدول کلیرنس سفارت آنکارا میرفتم و وقتی تاریخ مصاحبه آخرین کیس اعلام شده در جدول کلیرنس را به لطف SNAGHIAN عزیز متوجه شدم که 1 نوامبر میباشد متن میلی رو تهیه کردم ( متن میل در تایپیک: کلیرنس برندگان 2011 صفحه 39 ارسال 576 موجود هست) و برای سفارت ارسال کردم که من بیش از 30 روزه که هر روز جدول کلیرنس را چک میکنم و ... . و سفارتم در 8 دسامبر ساعت 12 جواب داد که کلیر شدم (لذت دیدن کیس نامبرم رو در جدول کلیرنس تجربه نکردم) و منم سریع و قبل از اینکه به خانواده خبر بدم در سایت اعلام کردم تا شادیم رو با عزیزانی که جزء سه نفرشان را هرگز ندیدم ولی مطمئن بودم اگه بیشتر از من شاد نشن کمتر شاد نمیشن تقسیم کنم...و بعد اعلام خبر، رفتم آژانس و بلیط ترکیش ایر را برای 9 دسامبر به مبلغ 399600 تومان گرفتم و به لطف اطلاعات سفر نامه کامران توکلی عزیز با تماس با رزویشن هتل اوزلیهان تماس گرفتم و برای دو شب اطاق لوکسش(شبی 48 دلار) رو رزو کردم. آدرس سایت هتل : http://ozilhanotel.com.tr/homepage.html
این هتل برای افرادی که میخوان مثل کامران خان و من برن ویزاشون رو بگیرن بسیار مناسبه .ضمنا" موقعیتشم از لحاظ فاصله تا سفارت و بلوار آتاترک خوبه.( کامران توکلی عزیز در سفرنامه شان کاملا" توضیح دادند)
صبح پنج شنبه رسیدم آنکارا و ساعت حدود 9 رسیدم هتل و با خوش شانسی اطاق 702 را که خالی بود رو گرفتم و رفتم وسایلم رو گذاشتم و هرچی سعی کردم بخاطر استرس نتونستم بخوابم به هر حال من فکر کنم اولین نفری بودم که قبل از اینکه اسمش تو جدول کلیرنس بیاد میرفتم سفارت میگفتم نکنه بگن ندید بدید تا اسمت تو جدول نیومده ما ویزا صادر نمی کنیم و... خلاصه ساعت 11:30 دم در سفارت بودم و دیدم نفر چهارمی هستم که با برگ آبی اومده دم در سفارت!!! و نکته جالب این بود که تمام کیسهای مهاجرتی و غیر مهاجرتی با هر سن و سالی (حتی 80 سال) بخاطر خدمت سربازی یا خدمت دولتی F.B.I چک حداقل 2 ماه رو خورده بودند و من تنها کیس لاتاری بودم و قتی میفهمیدا" کلیر من 35 روز ( بعد از صدور ویزا فهمیدم دقیقا" 1 ماه بود.) طول کشیده تعجب میکردند! یکی از اشخاصی که من با هاش گرم صحبت بودم خلبان 73 ساله ایی بود (( که از صحبتاش و نشونه هایی که داد متوجه شدم روز مصاحبه اش با خانوم مریم گلی یکی بوده .)) که علیرغم ویزای مسافرتی در سالهای 2007 و 2009 به آمریکا 2 ماه کلیرش طول کشیده بود.!!!
راس ساعت 12:50 مامور سبیلوی دم در سفارت از دارندگان برگ آبی خواست بیان و تو یه صف فرار بگیرن ( تا اونموقع جلوی دکه متینگ تشکیل داده بودیم و ضمنا" دارندگان برگ زرد که مسافرتی و تحصیلی بودن بعد از ورود افراد برگ آبی اجازه ورود به سفارت را داشتند.) و راس ساعت 13 با چک کردن نام نوشته شده در برگه آبی با پاسپورت اجازه ورود میداد و بعد ورود به سفارت خانوم ایرانی بلده دم در بهمون شماره میداد و ما هم بعد ورود منتظر اعلام شماره میشدیم که نکته جالب عوض شدن صندلی های سفارت بود و اینکه اعلام شماره ها راس ساعت 13:30 شروع میشد . ..
من که استرس داشتم و یه مقاله آماده کرده بودم که اگه گفت : شما باید صبر کنید ، ارائه نمایم ، یه دفعه در تابلو شماره 603 رو دیدم که باید به باجه 5 مراجعه کنم ، خانوم جوونی پشت باجه بود (دفعه قبل خانوم آفیسری که در همین باجه بود یه خانوم مسن بود که فکر کنم بخاطر عدم صدور ویزا برای من در روز مصاحبه اخراجش کرده بودند) و اول برگه آبی رو گرفت و کیسم رو وارد کامپیوتر کرد و گفت : پاسپورتها و بعد گرفتن پاسپورتها با دادن یه برگه گفت : برو UPS و من خوشحال و شاد و خندان رفتم باجه UPS و با پرداخت 52 لیر و دادن آدرس هتل ( دوستان کارت هتل را همراه داشته باشید) از سفارت اومدم بیرون و رفتم هتل .....
و در نهایت روز جمعه ساعت 18 سایت : WWW.UPS.COM.tr را طبق Takip No:H061048B0883758 (دوستان دقت کنند جزء چهار رقم آخر Takip No ها یکی هستند و فقط شامل دو حرف H ,B میباشد) که در رسید مدارکم بود چک کردم و پیغام زیبای مدارک از سفارت تحویل UPS شده رو دیدم و در نهایت ساعت 12 روز شنبه کارمند UPS که هر روز ساعت 11 میومد تشریف آوردند و بسته من را که شامل 3 پاسپورت و 3 بسته زرد و یه سری فرم به زبان انگلیسی جهت ارائه یکسری نکات و کلیه مدارک اضافی مثل کپی پاسپورتهای قدیمیم و ایمیلهایی که به سفارت زده بودم را تحویلم داد... تو ویزای صادر شده برای من تاریخ صدور 10 دسامبر و دریافت کلیرنس رو 3 دسامبر زده!!! و در ویزای خانومم / بچه ام که کلیرنس نداشتند نوشته در صورت اخذ ویزای همسر / پدر ) یه Registration Number در ویزا میباشد که مال من **611921 بود ، خانومم **611921 و پسرم **611921 هست که فکر میکنم اگه دوستانی که ویزا گرفتن این شماره را اعلام کنند میشه متوجه شد این تعداد ویزا های صادر شده هست یا نه؟
در نهایت منم با پرواز 23:15 شنبه ترکیش که به خاطر بدی هوا و مرگ مغزی یکی از مسافران ترکیه ایی قبل از بلند شدن با 2:15 دقیقه تاخیر پرواز کردم و ساعت 5:30 رسیدم ایران که حس اینکه احتمالا" تا 5 سال آینده نخواهم دیدش حس غریبی بود
دوستان گل مهاجر سراییم امیدوارم همه ویزای آمریکا رو بگیرید و با توجه به اینکه در ایران قسمت نشد همدیگر رو ببینیم یه روز تو آمریکا همتون رو خونم دعوت کنم و دور هم خوش بگذرونیم..
و در نهایت از همه شما بخاطر انرژی های مثبتتان سپاسگذارم و یک تشکر ویژه دارم از USER عزیز که با ارائه اطلاعات مفصل و دقیق در این پروسه بسیار بهم کمک کرد.
....ادامه دارد
✿چشم انتظاری جاذبه ای قوی دارد. منتظر چیزهایی باش که می خواهی شان, نه چیزهایی که نمی خواهی✿
شماره کیس: 2010AS000016XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: May 2010
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
ارسالها: 848
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
61
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2010-12-16 ساعت 13:54)SNAGHIAN نوشته: عزيزان قصه ما هم به سر رسيد و بلاخره زندگيم وارد مرحله ي ديگه اي شد.
حتما شنيديد كه ميگن شانس 1 دفعه در خونه آدمو ميزنه ! بعد از برنده شدنم همش به اين فكر بودم كه آيا اين همون شانسس يا ...؟ من چند سال پيش خيلي آرزوي رفتن رو تو سرم داشتم موقعيتش رو هم داشتم اما به دلايلي پشيمون شدم. بعدش هم كه دانشگاه رفتم و كار و..... خلاصه شرايط رو پذيرفته بودم كه روال زندگي من اينطوريه ...........تا اين قضيه لاتاري پيش اومد.
متاسفانه من در حين پر كردن فرمها زياد به مهاجر سرا نميومدم به همين دليل اشتباهاتي تو پر كردن فرمها داشتم(در باره شغل) كه منجر به f.bi چكم شد.البته اون موقع بيشتر دقدقه خروج رو داشتم .................
من تقريبا تمام سفر نامه هاي بچه ها رو خوندم از( 2009 تا 2011 ) مطالبي كه دوستان در باره سفارت و مديكال (دكتر اونگان) نوشتن به جز قيمتها كه يكم تغيير كرده ، همگي درست و شما رو از هر گونه سوالي بينياز ميكنه.
من يك سري نكات رو كه از سفر نامه بچه ها در آوردم رو بصورت word ميزارم براتون.
تجربيات خودم رو هم به صورت نكته وار مينويسم كه كمكتون كنه :
•اينو بارها بچه ها گفته بودن ولي من به خاطر شرايطم كه ممكن بود بخوام تركيه بمونم تا جوابم بياد ليدر گرفتم تا بعدا برام 1 جاي امن و ارزون پيدا كنه...... البته اگه يكم تركي بلد بودم اين كارو نمي كردم.
•متاسفم به عنوان 1 ايراني اينو ميگم ولي اصلا با ايراني هاي تركيه قاطي نشيد.!! براتون مشكل درست ميكنن..
•اگه جنس با قيمت ارزونتر از ايران ميخوايد به ulus بيايد.من قيمت ها شو با سمت كزيلاي مقايسه كردم خيلي فرق داره.
•از سوپر ماركت هاي بزرگ خريد كنيد كه به شما قبض ميدن(رسيد خريد).
•اين مساله رو شايد شما هم ديديد يا شنيديد .بعضي از ايرانيها بيشتر دختر خانم هاي جون ايراني به محض اينكه پاشون به تركيه ميرسه از اين رو به اون رو ميشن. بسيار باعث تاسفه. در اينجا (وسط سرما)طوري ميگردن كه انگار وسط گرماست!!!!!!!!!!!! البته در مورد پسر ها هم هست ولي كمتره. تركها هم با پوزخند از كنارشون رد ميشن. نمي دونم چه بايد كرد و چه بايد گفت. قبل از اومدن يه كم فكر كنيد به كارهايي كه ميخواهيد بكنيد.!!!!!!!!
•اين نكته هم مربوط به سفر به آمريكاست :قبل از رفتن به آمريكا حتما خودتونو از لحاظ پزشكي چك آپ كامل كنيد .مخصوصا دندانها .هزينه اين كارها در اونجا سرسام آوره.
✿چشم انتظاری جاذبه ای قوی دارد. منتظر چیزهایی باش که می خواهی شان, نه چیزهایی که نمی خواهی✿
شماره کیس: 2010AS000016XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: May 2010
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
ارسالها: 848
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
61
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2011-01-05 ساعت 14:21)TAHSINO نوشته: با توجه به اينكه ما از اين سايت استفاده شاياني داشتيم نوبت ّه آن رسيده كه دين خود را ادا كنيم و تجربه هاي خود را در اين پروسه بيان كنيم تا شايد به درد ديگران هم بخورد.
ما تاريخ 2 خرداد 89 نامه اول را دريافت كرديم و چون در آن زمان با اين سايت اشنهئي نداشتيم و براي ارسال مدارك عجله كرديم ، اشتباهاتي در فرم هاي اوليه بوجود آمد، دو هفته بعد از دريافت نامه اول مدارك را با پست DHL به هزينه 64 هزار تومان ارسال كرديم و بعد از مدتي همسرم كه برنده اصلي است مطالب اين سايت را كه مطالعه مي كرد متوجه شد كه فرم DS-230 را براي تمام افراد خانواده پر نكرديم و محل مصاحبه را نيز بدون اينكه متوجه شويم از ابوظبي به آنكارا تغيير داديم. البته حتما خيري در كار بوده. از زمانيكه كارنت شديم تا زمانيكه نامه دوم بدستمان برسد واقعا استرس داشتيم و اين تغيير محل مصاحبه در تاخير نامه بي سبب نبوده. بهر حال.
ايميل زديم و تاريخ مصاحبه را متوجه شديم و در فكر تهيه بليط. و چون براي گرفتن بليط زود اقدام كرديم توانستيم براي سه نفرمان با تركيش اير لاين آنادولجت روز 5شنبه 6 صبح بليط به قيمت 760 هزار توان تهيه كنيم و اين دفعه عجله كردن به نفعمان شد حسابي.
25 نوامبر بليط رفت گرفتيم و 30 نوامبر تاريخ مصاحبه بود. پسرم چون 2 سال و 8 ماهه بود بليطش بالطبع كمي ارزان تر شد.در اين حين به سفارت ايميل زديم و اعلام كرديم مدارك ارسالي ناقص است و اشتباه دارد كه گفتند دوباره پر كنيد و همراه با مدارك بعدي ارسال كنيد. نامه دوم 20 مهر ماه بدستمان رسيد. شماره كيس ما تو رنج 5000 است و با آنكه مدارك نامه اول را خيلي زود فرستاديم به خاطر همان تغيير نا خواسته محل مصاحبه اينقدر دير بدستمان رسيد و تاريخ مصاحبه دير تعيين شد. بهر حال تمام مداركمان را براي ترجمه داديم و هزينه 360 هزار تومان شد. واكسن ها را هم كه از قبل زده بوديم و تعدادي را نيز تمديد و كسري ها را هم زديم كه 45 هزار تومان شد و از انستيتو پاستور تجريش كارت واكسن بين المللي گرفتيم.
فرمها را مجددا پركرديم و همسرم در يك پوشه كاور دار تمام مدارك را مرتب و تميز قرار داد و مدارك مالي را نيز از دو بانك به موجودي 30 ميليون تومان و سند خانه و سند ماشين و ترجمه هاي كارت ملي و شناسنامه سه نفرمان و مدارك تحصيلي مربوط به همسرم را به همراه مدارك خواسته شده ديگر 25 روز قبل از مصاحبه با پست DHL به مبلغ 68 هزار تومان ارسال كرديم. جالب اينجاست كه ما تمام مدارك تحصيلي و كاري هر دومان را براي ترجمه داده بوديم و با مهر دادگستري و .. كه اصلا نياز به ارسال مدارك تحصيلي و كاري من نبود . يعني در مدارك خواسته شده گفته بود فقط مدارك تحصيلي و كاري مربوط به شخص بنده . بهر حال
خروجيها را نيز پرداخت كرده بوديم كه چون سه تا پاسپورت داشتيم 150 هزار تومان داديم. چهارشنبه شب با smsaipa قرار گذاشتيم و نيمه شب با ماشين خودمان از شمال شرق تهران به سمت فرودگاه امام رفتيم.و ماشين را در پاركينگ پارك كرديم كه هزينه آن 27 هزار تومان شد.
پسرمان از زماني كه به فرودگاه رسيديم بيدار شد و با اينكه سومين بار بود سوار هواپيما مي شد از شوق ديگر نخوابيد. با smsaipa و success در آنجا اشنا شديم و تبادل اطلاعات. پرواز ساعت 6 انجام شد و راحت و خوب. ساعت 7:40 به وقت آنكارا بارها را تحويل گرفتيم و بكمك دوستان راهي شديم و خط اتوبوس 442 را كه چند متر جلو تر از درب اصلي خروج فرودگاه بود ( بسمت راست) پيدا كرديم و با چمدانهاي سنگين و كوله پشتي و پسر بچه سنگين و شيطون كه يك قدم هم در اين روزهاي سفر راه نرفت و تو بغل بود سوار اتوبوس شديم . البته دوستان خيلي به ما كمك كرديند. حدود 45 دقيقه تا مركز شهر فاصله بود و هزينه آن هم نفري 7/3 لير .
البته ما كمي دير هم رسيديم. چون راننده در اتوگار از ما خواست تا سوار اتوبوس ديگري شويم و دوباره بكش بكش چمدانها و بالخره به مركز شهر يا همان كيزيلاي معروف رسيديم. هوا سرد و نم نم بارون بود. راستي اگر بخواهيد با تاكسي از فرودگاه تا همين مركز شهر بيائيد چون فاصله زياد است حدود 60 يا 70 لير بايد بدهيد.
از مركز شهر تا هتل ازيلهان كه خانواده success از قبل رزرو كرده بودند پياده رفتيم. خيلي سخت بود و خسته شديم. ولي دوستان كمكان كردند. ما از قبل دكتر اونگان را براي 10 صبح وقت گرفته بوديم و چون مي خواستيم عصر همانروز به سمت قيصيره كه فاميل همسرم در آنجا زندگي مي كنند برويم ، چمدانها را نزد دوستان و در هتل آنها گذاشتيم و رفتيم تا مطب دكتر اونگان را پيدا كنيم. با نقشه اي كه smsaipa داشت سوار تاكسي شديم و گفتيم لابراتوار DUZEN . و او مارا كمي دور شهر چرخوند و جائي ما را پياده كرد و رفتيم تو و فهميديم كه يكي ديگر از لابراتوار هاي DUZEN مي باشد. داخل كه شديم با زبان بي زباني فهمانديم كه از دكتر اونگان وقت گرفته ايم و انها آدرس لابراتوار اصلي را به ما دادند و دوباره ايندفعه پياده به سمت آنجا رفتيمو اصولا انگليسي بلد نيستند و جواب نمي دادند. ولي پيداش كرديم . و درست ساعت 10 آنجا بوديم. مطب خيلي شلوغ بود. و ما پاسها را داديم و منتظر مانديم تا نوبتمان شود. تقريبا نفر آخر بوديم . از من و همسرم آزمايش خون گرفتند و عكس قفسه سينه گرفتند. و براي بعد از ساعت 6 براي معاينه بياييد.در آنجا فهميديم كه مي توانيم از 3:30 بعداز ظهر مراجعه كنيم. ولي به كساني كه شخصي اقدام مي كنند ( يعني بدون كمك افرادي كه پول مي گيرند و كار راه مي اندازند) ساعت ديرتري را مي گويند و ما هم كه مي خواستيم به قيصريه برويم پيش خودمان فكر كرديم بعد از نهار خوردن مجددا بر مي گرديم تا كارمان زودتر راه بيافتد.
خلاصه با تاكسي به هتل دوستان برگشتيم كه باران شديدي هم گرفته بود و خيس شديم.( ما با اينكه آب و هوا را در اينترنت چك كرده بوديم ولي چتر را جا گذاشتيم)
وقتي رسيديم هتل دوستانمان تازه اتاقشان را گرفته بودند و چمدانهاي نما را نيز در اتاقشان گذاشتيم و همگي براي خوردن ناهار رفتيم و ساندويچ 3 ليري خورديم كه بد هم نبود ولي همسرم چون بچه نخورد ناراحت بود.
از همانجا دوباره به مطب دكتر برگشتيم كه وقتي گفتيم مي خواهيم عصر عازم شويم و چه و چه . گفتند آزمايشات پسرتان ( سل) بايد حتما سه روز قبل از مصاحبه باشد و فردا بعد از ظهر بايد انجام دهيد و اصلا قبول نكردند كه همان روز آزمايش را بگيرند. ( پس روزهاي 5شنبه بخاطر تعطيلي شنبه و يك شنبه و رعايت سه روز اعتبار آزمايش ، آزمايش سل براي بچه ها نمي گيرند)
خلاصه، هرچه اصرار كرديم فايده نداشت. ناچارا بعد از معاينه خودمان توسط دكتر به سمت هتلي كه براي شب قبل از مصاحبه رزرو كرده بوديم رفتيم. كه شب را همانجا بمانيم. هتل best western 2000 . دقيقا روبروي خيابان سفارت. 4 ستاره و فوق العاده تميز. صبحانه عالي و مفصل . ما اين هتل را از قبل و بكمك يكي از اقوام تلفني رزرور كرده بوديم و تخفيف گرفته بوديم. و براي آن شب هم توانستين با همان قيمت اتاق بگيريم. شبي 100 دلار. و آن دو شب آتي را هم مجددا ok كرديم.
دسترسي به همه جا خوب بود. پرسنل بسيار مودبي داشت. چندين بار هم چاي مار ار مهمان مي كردند. كتري برقي با چاي و نسكافه Free هم داشت.
همسرم و پسرم در هتل ماندند. من پياده به سمت هتل دوستان رفتم و كليه چمدان ها را با تاكسي به هتل خودمان آوردم. حواستان كامل به راننده تاكسي ها و مسيري كه مي روند و ادعاهائي كه مبني بر نداشتن پول خرد مي كنند باشد تا مثله من يكي از كيسه هاتان را دو در نكنند. حالا بماند كه در آن كيسه چه بود كه راننده تاكسي در فاصله اي كه من از هتل پول خرد بياورم از من پيچاند.
شانس آورديم كه چمدان ها را نبرد و كلي خدا را شكر كرديم. آن شب هم به كمي گردش در خيابان و استراحت گذشت.
راستي يادتان باشد هتل Best بر خيابان آتاترك است و هتلي كه ما در آن بوديم Best western 2000 در خيابان جان اف كندي مي باشد.
روز جمعه نزديك ظهر اسبابمان را جمع كرديم و اتاق را تحويل داديم و بجز كوله ها ، دو چمدان را به هتل امانت گذاشتيم و رفتيم ناهار خورديم كه در انتهاي خيابان آتاترك بعد از مطب دكتر جائي بود كه واقعا دونر كباب خوشمزه اي داشت. پشت سفارت فرانسه. به نام كبابستان. پارك نزديك مطب هم بعد از ناهار ( پارك قو) رفتييم و پسرمان كلي بازي كرد و عكس انداختيم.. سپس به مطب رفتيم. جواب آزمايشات من و همسرم اماذه بود. ساعت 3:30 . پسرمان هم آزمايش سل را انجام داد و كارمان تمام شد و به هتل برگشتيم. تاكسي گرفتيم و با 15 لير به اتوگار رفتيم. و با اتوبوس به سمت قيصريه رفتيم. اتوبوس بسيار تميز و راحت با پذيرائي عالي . SOHA . Metro هم جزو خطوط خوب اتوبوسراني تركيه مي باشد.تو ايران اگه يك ليوان آب اضافه بخواهي بدهكار مي شوي ولي در تركيه با همان مبلغ اينقدر بهت اخترام مي ذارن كه آدمي كمي تو فكر مي رود. كلا با نيم ساعت استراحت وسط راه ، 5 ساعت تو راه بوديم و نيمه شب به قيصزيه رسيديم. شهري بسيار آرام و زيبا. 2 روز و 3 شب اوقات خوشي را با فاميل سپري كرديم. صبح زود دوشنبه به سمت آنكارا با همان اتوبوسراني SOHA حركت كرديم و به همان هتل رفتيم. دوباره 15 لير از اتوگار تا هتل.براي دو شب 200 دلار داديم براي هتل. مستقر شديم و بعد بسمت مطب دكتر رفتيم تا جواب آزمايش پسرمان را بگيريم. كلا هزينه مديكال هر سه نفر 600 دلار شد. قبل از مطب دكتر در همان حوالي در رستوران گردو ناهار خورديم. در خيابان تانلي پر از فروشگاه و رستوران بود و خيابان خوبي بود. خيلي بهتر از كيزيلاي.
بعد از اينكه جواب آزمايش را گرفتيم رفتيم دنبال آرايشگاه براي همسرم. از مطب دكتر آدرس گرفتيم. پرسون پرسون پيداش كرديم. آقائي بسيار مودب و متبحر موهاي هميرم را كوتاه كرد و با براشينگ 30 لير گرفت كه واقعا مي ارزيد و از ايران هم ارزانتر در آمد. بقيه روز به كمي خريد و استراحت گذشت.
و اما روز مصاحبه – سه شنبه صبح 30 نوامبر 2010
صبح زود بعد از خوردن صبحانه پياده به سمت سفارت رفتيم. صف طويلي در آنجا بود. قسمت چپ و راست هم نداشت. با يكي ديگر از بچه هاي مهاجرسرا كه در هتلمان بودند آشنا شديم. نياز كيان كه البته كيسش لاتاري نبود. ولي از اشنائي با ايشان و همسرشان بسيار خرسند شديم. و چه حيف كه دير و روزهاي آخر باهاشون آشنا شديم.
با اينكه دم در خيلي معطل شديم و كلا كارمان تا ظهر طول كشيد ولي مصاحبه فقط چند دقيقه بود. سفارت مثل بانك بود و همه پشت باجه هاي شيشه اي بودند و بايد سرپا مي ايستادي تا كارت را انجام دهي. انگشت نگاري كرديم و هزينه 2457 دلاري پرداخت كرديم ( براي 3 نفر) . وقتي شماره ما براي سومين بار خوانده شد، آفيسر خانومي كه خيلي هم سرحال نبود ، فقط از ما سئوال كرد كه در حال حاضر چه كاري انجام مي دهيد و بعد از چند تا امضا گفت كه ويزاي خانوم و بچه را مي توانيد بگيريد اما آقا بايد يك پروسه را طي كنند كه بين 1 تا 2 ماه طول مي كشد و از ما سئوال كرد كه مي خواهيد با هم ويزا بگيريد يا الان مال خانوم و بچه را بدهم؟ كه همسرم گفت اگر يك نفرمان مي تواند براي گرفتن آن اقدام كند – با هم مي گيريم و آفيسر گفت كه بعله. و برگه آبي را به ما داد كه با فرم 8 سئوالي همراه بود. ما فرم را درون كيفمان گذاشتيم تا وقتي برگشتيم آن را مطالعه كنيم و با حوصله جواب آنها را ايميل كنيم و بعد فهميديم كه فرم آبي كه يك برگه ديگر به آن وصل شده بود و مربوط به ما مي باشد بايد 9 سئوالي باشد.
جالب اينجاست كه smsaipa هم همين طور بود و برايش ايميل زده بودند كه بايد 9 سئوالي را جواب دهد ولي به ما ايميل نزده بودند.
شب آخر را با گردش با smsaipa عزيز گذرانديم و خيلي خوش گذشت و چهارشنبه شب هم به سمت تهران كه باز هم پرواز راحتي بود ، برگشتيم.
خود چهارشنبه هم بيشتر به جمع آوري و تحويل اتاق و كمي خريد و استراحت در هتل و بعد با همان اتوبوس 242 از كيزيلاي به فرودگاه رفتن و خريد از freeshop و منتظر شدن تا پرواز گذشت.
يك نكته در رابطه با تلفن زدن به ايران برايتان بگويم كه در آنكارا در همه محله ها دفاتر ptt وجود دارد و باجه تلفن براحتي با خريد كارت تلفن بين المللي و قيمت مناسب قابل استفاده مي باشد .
وقتي برگشتيم ، فرم 9 سئوالي را پركرديم و يك هفته بعد براي سفارت ايميل كرديم و در انتظار كليرنس به سر مي بريم. كه البته تعطيلات كريسمس اين وسط آمد و تا قسمت ما چه باشد ؟
فعلا كه در هوا معلقيم.
نكته ديگر اينكه بعد از ظهر چهارشنبه براي ديدن موزه آتا ترك رفتيم و تعطيل بود . ساعت بازديد تا 4 بعد از ظهر بيشتر نيست. با راننده تاكسي ها تا مي توانيد چانه بزنيد و قبل حركت باهاشون طي كنيد و نگذاريد با تاكسي متر ازتان پول بگيرند. ادرسها را هم از قبل نوشته شده روي كاغذ داشته باشيد.
و نكته آخر اينكه اگر بچه داريد حتما حتما كالسكه با خودتان ببريد و چتر در هر حال يادتان نرود.
درآخر تشكر و قدرداني از مهاجرسرا ، smsaipa و خانواده success و نياز كيان و همسر عزيزش.
✿چشم انتظاری جاذبه ای قوی دارد. منتظر چیزهایی باش که می خواهی شان, نه چیزهایی که نمی خواهی✿
شماره کیس: 2010AS000016XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: May 2010
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
ارسالها: 848
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
61
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال