کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
مطالب جالب و .........
خودشناسی... (داستان)
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد.
یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود.
برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.
صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتر و تمام مهارتی که در کار داشت را برای ساخت آن بکار می برد.
یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.

این داستان ماست.
ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد.
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم. فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست.
آری ، درست است .
شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید .
[عکس: Persian-Star.org_01.jpg]
موفقیت های بزرگ لازمه اراده ی قوی هستند.!
پاسخ
تشکر کنندگان: wushu kung fu ، loveusa2010 ، kamranjon ، mrhj50
این نیز بگذرد




بزرگی درعالم خواب دید که کسی به او می گوید : فردا به فلان حمام برو وکار روزانه ی حمامی را از نزدیک نظاره کن.دو شب این خواب را دید و توجه نکرد ولی فردای شب سوم که خواب دید به آن حمام مراجعه کرد دید حمامی با زحمت زیاد و د ر هوای گرم از فاصله ی دوربرای گرم کردن آب حمام هیزم می آورد و استراحت را بر خود حرام کرده است.به نزدیک حمامی رفت وگفت:کار بسیار سختی داری ،در هوای گرم هیزم ها را از مسافت دوری می آوری و... حمامی گفت:این نیز بگذرد.

یکسال گذشت برای بار دوم همان خواب را دید ودوباره به همان حمام مراجعه کرد دید آن مرد شغلش عوض شده ودر داخل حمام از مشتری ها پول می گیرد.مرد وارد حمام شد وگفت:یک سال پیش که آمدم کار بسیار سختی داشتی ولی اکنون کار راحت تری داری،حمامی گفت:این نیز بگذرد.دوسال بعد هم خواب دید این بار زودتر به محل حمام رفت ولی مرد حمامی را ندید وقتی جویا شد گفتند:او دیگر حمامی نیست در بازار تیمچه ای(پاساژی) دارد ویکی از معتمدین بزرگ است.به بازار رفت و آن مرد را دید گفت:خدا را شکر که تا چندی پیش حمامی بودی ولی اکنون می بینم معتمد بازار وصاحب تیمچه ای شده ای،حمامی گفت:این نیز بگذرد.مرد تعجب کرد گفت:دوست من ،کار وموقعیت خوبی داری چرا بگذرد؟ چندی که گذشت این بار خود به دیدن بازاری رفت ولی او آن جا نبود .مردم گفتند:پادشاه فرد مورد اعتمادی رابرای خزانه داری خود می خواسته ولی بهتر از این مرد کسی را پیدا نکرد واودر مدتی کم از نزدیکترین وزیر پادشاه شد وچون پادشاه او را امین می دانست وصیت کرد که پس از مرگش او را جانشینش قرار دهند کمی بعد از وصیت، پادشاه فوت کرد اکنون او پادشاه است.مرد به کاخ پادشاهی رفت واز نزدیک شاهد کارهای حمامی قبلی و پادشاه فعلی بود جلو رفت خود را معرفی کرد وگفت:خدا را شکر که تو را در مقام بلند پادشاهی می بینم پادشاه فعلی وحمامی قبلی گفت: این نیز بگذرد.مرد شگفت زده شد وگفت :از مقام پادشاهی بالاتر چه می خواهی که باید بگذرد؟ولی مرد سفر بعدی که به دربار پادشاهی مراجعه کرد.گفتند: پادشاه مرده است ناراحت شد به گورستان رفت تا عرض ادبی کرده باشد مشاهده کرد بر روی سنگ قبری که در زمان حیاتش آماده نموده حک کرده ونوشته است این نیز بگذرد.



هم موسم بهار طرب خیز بگــــــــــذ رد

هم فصل ناملایم پاییز بگــــــــــــــــذ رد

گر نا ملایمی به تو کرد از قـضــــــــــا

خود را مساز رنجه که این نیز بگذ رد








--
نتیجه زندگی ، چیزهایی نیست که جمع میکنیم
بلکه
قلبهایی است که جذب میکنیم

می دانید چه موجوداتی در ناف شما زندگی می کنند؟
ناف برخی از افراد بیرون زده است. در بسیاری، ناف فرورفته است. اگر شما از دسته دوم هستید، بدانید که ناف شما بهشتی دلپذیر برای حدود 60 تا 70 گونه باکتری و قارچ است که خیلی از آن ها مخصوص شما هستند.
گر شما جز افرادی هستید که ناف بیرون زده ندارید و در عوض نافی دارید که تورفته است، این خبر شاید خیلی برایتان دلچسب نباشد.
به گزارش دیسکاوری، محققین دریافته اند که ناف های تورفته می توانند به طور متوسط خانه 60 تا 100 یا حتی بیشتر گونه باکتری، مخمر و قارچ باشند. این مطالعه نشان می دهد که ناف شما می تواند بهشتی برای موجودات متنوع باشد!
راب دان، از دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، توضیح می دهد که در ناف افراد عادی، بین 60 تا 70 گونه موجود ریز پیدا شده و با توجه به این که موجودات ساکن ناف شما، لزوما همان موجوداتی نیستند که در ناف دوستتان زندگی می کنند، به طور کلی در این مطالعه 1400 گونه از این موجودات در ناف افراد مختلف یافت شده اند.
محققین در این مطالعه ناف 391 زن و مرد را از نقاط مختلف، با سن و زمینه اخلاقی و عادات متفاوت بررسی کرده اند. در این میان، آن ها به مخمرها و قار چ های جالبی رسیده اند.
محققین زیست پذیری این گونه ها را بررسی کرده و در حال حاضر به دنبال توالی ژنوم آن ها هستند. اما بررسی های اولیه نشان می دهد که ترکیب موجوداتی که در ناف هر شخص زندگی می کنند، برای آن فرد منحصر به فرد است.
البته هنوز نمی دانند که چه عامل یا عواملی باعث تفاوت ترکیب گونه های موجود در ناف افراد می شود. به نظر نمی رسد که جنسیت، قومیت، سن یا حتی میزان دوش گرفتن و شستشو بر آن موثر باشد. برخی از این باکتری ها در افراد مشابهند، اما باکتری های منحصر به فرد از کجا آمده اند؟ شاید پاسخ این سوال به داستان زندگی هر فرد برگردد.
شاید برایتان جالب باشد بدانید برخی از این باکتری ها روی پوست سایر نقاط بدن شما هم زندگی می کنند. درست است که امروزه مردم به شستشو خیلی اهمیت می دهند و نمی خواهند هیچ باکتری روی پوستشان باقی بماند، اما در واقع برخی از این باکتری ها، خط مقدم دفاعی بدن ما محسوب می شوند. آن ها اولین سپر پوست ما در برابر آلودگی های بیرونی هستند و اگر آن را از روی پوست برداریم، خود را در معرض عفونت های پوستی قرار داده ایم.
احتمالا پیش از این در مورد گونه های متنوع ها که در روده های ما زندگی می کنند و خیلی هم برای ما مفید هستند شنیده اید.
از سوی دیگر، در مطالعه دیگری، الیزابت آرکای و همکارش کوین تایس از دانشگاه نوتردام به این نتیجه رسیدند که باکتری هایی که روی بدن انسان ها زندگی می کنند، می توانند روی رفتار آن ها تاثیرگذار باشد. استروئیدها و سایر مواد شیمیایی طبیعی که باعث بوی زیر بغل انسان ها می شوند را در نظر بگیرید. همه این مواد محصول متابولیسم باکتری ها هستند و می توانند روی تعاملی که ما با دیگران داریم اثر بگذارند.
برای مثال متابولیسم تستوسترون توسط باکتری های کورینه، بویی شبیه به بوی ادرار تولید می کند، در حالی که باکتری های که عرق را متابولیزه می کنند، بویی شبیه به بوی پیاز تولید می کنند. در مجموع، باکتری های زیر بغل هر فرد، بویی را تولید می کنند که به آن فرد مربوط است و حتی دیگران از روی آن بو، می توانند وی را تشخیص دهند. مادران تنها از بوی عرق نوزادان، می توانند بدون هیچ مشکلی فرزند خود را پیدا کنند.
با این همه، باکتری ها هنوز برای ما شناخته شده نیستند. دان می گوید: «آن ها از مادر، فرزند، همسر و حتی حیوانات خانگی ما به ما نزدیک تر هستند. شما در لایه ای از یک زندگی ناشناخته زندگی می کنید. این لایه به نفع شما و البته به ضرر شما کارهایی را انجام می دهد. فکر نمی کنید که باید در مورد لایه زنده ای که روی شما زندگی می کند بیشتر بدانید؟»



می دانید چه موجوداتی در ناف شما زندگی می کنند؟
ناف برخی از افراد بیرون زده است. در بسیاری، ناف فرورفته است. اگر شما از دسته دوم هستید، بدانید که ناف شما بهشتی دلپذیر برای حدود 60 تا 70 گونه باکتری و قارچ است که خیلی از آن ها مخصوص شما هستند.
گر شما جز افرادی هستید که ناف بیرون زده ندارید و در عوض نافی دارید که تورفته است، این خبر شاید خیلی برایتان دلچسب نباشد.
به گزارش دیسکاوری، محققین دریافته اند که ناف های تورفته می توانند به طور متوسط خانه 60 تا 100 یا حتی بیشتر گونه باکتری، مخمر و قارچ باشند. این مطالعه نشان می دهد که ناف شما می تواند بهشتی برای موجودات متنوع باشد!
راب دان، از دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، توضیح می دهد که در ناف افراد عادی، بین 60 تا 70 گونه موجود ریز پیدا شده و با توجه به این که موجودات ساکن ناف شما، لزوما همان موجوداتی نیستند که در ناف دوستتان زندگی می کنند، به طور کلی در این مطالعه 1400 گونه از این موجودات در ناف افراد مختلف یافت شده اند.
محققین در این مطالعه ناف 391 زن و مرد را از نقاط مختلف، با سن و زمینه اخلاقی و عادات متفاوت بررسی کرده اند. در این میان، آن ها به مخمرها و قار چ های جالبی رسیده اند.
محققین زیست پذیری این گونه ها را بررسی کرده و در حال حاضر به دنبال توالی ژنوم آن ها هستند. اما بررسی های اولیه نشان می دهد که ترکیب موجوداتی که در ناف هر شخص زندگی می کنند، برای آن فرد منحصر به فرد است.
البته هنوز نمی دانند که چه عامل یا عواملی باعث تفاوت ترکیب گونه های موجود در ناف افراد می شود. به نظر نمی رسد که جنسیت، قومیت، سن یا حتی میزان دوش گرفتن و شستشو بر آن موثر باشد. برخی از این باکتری ها در افراد مشابهند، اما باکتری های منحصر به فرد از کجا آمده اند؟ شاید پاسخ این سوال به داستان زندگی هر فرد برگردد.
شاید برایتان جالب باشد بدانید برخی از این باکتری ها روی پوست سایر نقاط بدن شما هم زندگی می کنند. درست است که امروزه مردم به شستشو خیلی اهمیت می دهند و نمی خواهند هیچ باکتری روی پوستشان باقی بماند، اما در واقع برخی از این باکتری ها، خط مقدم دفاعی بدن ما محسوب می شوند. آن ها اولین سپر پوست ما در برابر آلودگی های بیرونی هستند و اگر آن را از روی پوست برداریم، خود را در معرض عفونت های پوستی قرار داده ایم.
احتمالا پیش از این در مورد گونه های متنوع ها که در روده های ما زندگی می کنند و خیلی هم برای ما مفید هستند شنیده اید.
از سوی دیگر، در مطالعه دیگری، الیزابت آرکای و همکارش کوین تایس از دانشگاه نوتردام به این نتیجه رسیدند که باکتری هایی که روی بدن انسان ها زندگی می کنند، می توانند روی رفتار آن ها تاثیرگذار باشد. استروئیدها و سایر مواد شیمیایی طبیعی که باعث بوی زیر بغل انسان ها می شوند را در نظر بگیرید. همه این مواد محصول متابولیسم باکتری ها هستند و می توانند روی تعاملی که ما با دیگران داریم اثر بگذارند.
برای مثال متابولیسم تستوسترون توسط باکتری های کورینه، بویی شبیه به بوی ادرار تولید می کند، در حالی که باکتری های که عرق را متابولیزه می کنند، بویی شبیه به بوی پیاز تولید می کنند. در مجموع، باکتری های زیر بغل هر فرد، بویی را تولید می کنند که به آن فرد مربوط است و حتی دیگران از روی آن بو، می توانند وی را تشخیص دهند. مادران تنها از بوی عرق نوزادان، می توانند بدون هیچ مشکلی فرزند خود را پیدا کنند.
با این همه، باکتری ها هنوز برای ما شناخته شده نیستند. دان می گوید: «آن ها از مادر، فرزند، همسر و حتی حیوانات خانگی ما به ما نزدیک تر هستند. شما در لایه ای از یک زندگی ناشناخته زندگی می کنید. این لایه به نفع شما و البته به ضرر شما کارهایی را انجام می دهد. فکر نمی کنید که باید در مورد لایه زنده ای که روی شما زندگی می کند بیشتر بدانید؟»


To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22
نظرسنجی ازدواج در دبیرستان دخترانه


[عکس: ezdevaj_d.jpg]
هر آدمی انسان نیست





هر آدمی انسان نیست.

وقتی آدم ها انسان می شوند دیدن دارند!

آدم ها زندگی می کنند ، انسان ها زیبا زندگی می کنند!

آدم ها می شنوند ، انسان ها گوش می دهند!

آدم ها می بینند ، انسان ها نگاه می کنند!

آدم ها در فکر خودشان هستند ، انسان ها به دیگران هم فکر می کنند!

آدم ها به نفس کشیدن فکر می کنند ، انسان ها به استفاده از هر نفس!

آدم ها می خواهند شاد باشند ، انسان ها می خواهند درست شادی کنند!

آدم ها اسم اشرف مخلوقات را دارند ، انسان ها اعمال اشرف مخلوقات را انجام می دهند!

آدم ها انتخاب کردند که آدم بمانند ، انسان ها تغییر کردن را پذیرفتند تا انسان شدند!

آدم ها می توانند انسان شوند ، انسان ها در ابتدا آدم بودند!

آدم ها ... انسان ها ...

آدم ها آدم اند ، انسان ها انسان!

To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22
علت غرق شدگی در دریای خزر
جریان‌های شکافنده مهمترین علت غرق شدگی در دریای خزر می‌باشد.
هر ساله شاهدیم که صدها نفر از هموطنانی که برای گذراندن تعطیلات تابستان و اندکی تفریح به دریا می‌روند، به یکی از بدترین اشکال مرگ که همان غرق‌شدگی است، گرفتار شده، خاطره‌ای تلخ نیز در ذهن و جان بازماندگان بر جای می‌گذارند. با وجودی که در سال‌های اخیر دلیل اصلی مرگ شناگران دریای خزر به خوبی شناخته شده است، لیکن اطلاع رسانی کافی در این زمینه صورت نگرفته و متأسفانه هر سال در فصل گرما، همان وقایع اسفناک سال قبل تکرار می‌شوند. خواندن چند خط زیر می‌تواند برای شما و عزیزان‌تان اهمیت حیاتی داشته باشد. لذا اندکی برای آن وقت بگذارید.
شنا در دریا هرگز مشابه شنا در استخر نیست و علاوه بر دانستن فن شنا و داشتن مهارت زیاد، باید ویژگی‌های آب دریا را نیز شناخت. آب شور دریا در صورت برخورد با چشم، سوزش چشمی دردناکی ایجاد می‌کند و تمرکز شناگر را کاملاً از بین برده و او را در یافتن مسیر ساحل ناتوان می‌کند. در صورت ورود آب دریا به نای و ریه فرد، سرفه‌های شدیدی ایجاد می‌شود که عملاً شنا کردن را غیرممکن ساخته و شناگر کاملاً مستأصل می‌شود. ضربات امواج دریا، فرد را با خود به این سو و آن سو برده، تمام توان و انرژی وی را مستهلک می‌کنند. گل‌آلود بودن آب‌های ساحلی دریای خزر موجب می‌شود که حتی با عینک شنا هم نتوان در زیر آب چیز زیادی مشاهده کرد و مثلاً ناحیه کم‌عمق را از عمیق تشخیص داده یا فرد در حال غرق شدن را در زیر آب یافت. فردی که در چنین شرایطی به دام افتد، بسیار دشوار بتواند خود را از مهلکه نجات دهد. ضمناً مطابق یک اصل، برای شنای افراد بالغ در آب‌های دریایی با عمق بیش از یک و نیم متر، نه تنها آنها باید فنون شنا را به خوبی بدانند بلکه لازم است به توان فیزیکی و استقامات بدنی بالای خود نیز اطمینان داشته باشند. حتی با وجود مهارت بالا و توان بدنی فوق‌العاده، هنوز هم دریا جای امنی برای شنا نیست، چرا که؛ جریان‌های ساحلی از عمده دلایل مرگ شناگران حرفه‌ای می‌باشند.
امواج دریا با حرکت به سمت ساحل همواره حجم زیادی از آب را به طرف خشکی منتقل می‌کنند. این حجم وسیع از آب می‌باید دوباره به داخل دریا برگردد و برای این منظور در نقاطی از ساحل، به صورت تقریباً غیر قابل پیش‌بینی، درون آب دریا آب‌راهه‌هایی به طرف دریا ایجاد می‌شود که در آن آب با سرعت زیادی بر خلاف جهت امواج (یعنی از سمت ساحل به سمت دریا) جریان می‌یابد. این جریان‌ها کاملاً از امواج آب متفاوت بوده و به آنها جریان‌های ساحلی، جریان‌های شکافنده (Rip Currents)، یا جریان‌های مرگبار گفته می‌شود که در بسیاری نقاط جهان و بویژه در سواحل دریای خزر، تلفات جانی بسیاری را به بار می‌آورند.
جریان شکافنده از بالا شبیه یک بادبزن دستی است که دسته آن به سمت ساحل، و دهانه آن به سمت دریا می‌باشد. دسته این بادبزن بیشترین قدرت را دارد و صرف‌نظر از اینکه شناگر چقدر شنا بلد است یا چقدر توان جسمی دارد، عملاً برگشت وی به سمت ساحل را غیر ممکن ساخته، او را سریعاً با خود به داخل دریا می‌کشاند. برای درک بهتری از قدرت این جریان باید گفت که سرعت این جریان معمولاً از رکورد سرعت شنای المپیک نیز بالاتر است؛ بدین معنی که حتی بهترین قهرمان شنای المپیک نیز نمی‌تواند بر خلاف آن شنا کرده و به طرف ساحل برگردد. عرض جریان شکافنده بین ٣ تا بیش از ٦٠ متر، و طول آن به داخل دریا بسیار متفاوت است (گاهی فقط در ناحیۀ شکسته شدن امواج یا همان محلی که موج فرو ریخته و کف سفید رنگ تشکیل می‌دهد بوده، گاهی نیز تا ده‌ها متر به داخل دریا کشیده می‌شود).

[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-1.jpg]
[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-2.jpg]




علائم جریان شکافنده
تشخیص زمان تشکیل جریان شکافنده برای افراد عادی دشوار است. در بسیاری موارد دیده شده که افراد بسیاری در دریا مشغول شنا کردن بوده، همه چیز عادی و خوشآیند به نظر می‌رسد، اما در همین بین یک نفر در میان جریان شکافنده به سادگی و بی‌سروصدا غرق می‌شود. لذا جریان شکافنده الزاماً مختص دریاهای طوفانی و مناطق پرخطر نیست. مواقعی که دریا موّاج است، احتمال تشکیل جریان‌های شکافنده بسیار زیاد است. لذا در این شرایط نباید وارد آب دریا شد و بهترین کار این است که شنا را به زمانی دیگر موکول کرد و از زیبایی‌های ساحل لذت برد. توجه داشته باشید که جریان‌های شکافنده در تمام دریاها، دریاچه‌ها و اقیانوس‌ها می‌توانند رخ دهند. برخی نشانه‌های قابل رؤیت جریان‌های شکافنده عبارتند از:
ـ آب در محل جریان شکافنده آرام و بدون موج است.
ـ رنگ آب در محل جریان شکافنده با بقیه نقاط تفاوت دارد (شکل‌های بالا).
ـ خطی از آب کف آلود، خزه یا زباله در محل جریان شکافنده به سمت دریا حرکت می‌کنند.
ـ امواجی که به سمت ساحل می‌آیند، در محل جریان شکافنده دچار شکست می‌شوند.
ـ در بسیاری از نقاط در سواحل گیلان و مازندران ساحل ماسه‌ای است. در ساحل ماسه‌ای علایمی شبیه اشکال هلالی وجود دارد. نوک هلال جایی است که جریان شکافنده تشکیل می شود.

[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-3.jpg]
[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-4.jpg]
[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-5.jpg]
[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-7.jpg]



روش فرار از جریان شکافنده:
چنانچه درون یک جریان شکافنده گرفتار شدید، نخست آرامش خود را حفظ کنید. دوم این که هرگز، هرگز و هرگز بر خلاف جریان شکافنده و به سمت ساحل شنا نکنید. این اقدام مرگبار منجر به خسته شدن کامل شناگر شده و شناگر از رمق افتاده به راحتی غرق خواهد شد. در عوض خود را بر روی آب نگاه دارید؛ اکنون دو گزینه پیش روی شماست:

١) اگر توان بدنی بالایی برای شنا دارید:
الف) به صورت موازی با ساحل حرکت کرده و از مسیر جریان کاملاً خارج شوید و سپس به صورت مورب به سمت ساحل برگردید.
ب) یا این که برای خروج از جریان شکافنده، موازی با ساحل در عمق آب شنا کنید. در اعماق زیرین آب، جریان شکافنده قدرت کمتری دارد. لذا می‌توان به این طریق از مسیر جریان فرار کرده، آنگاه از آب عمیق به آرامی و به صورت مورب به سطح بازگشت و به صورت مورب به ساحل برگشت. دقت کنید که این روش نیازمند توانایی حبس نسبتاً طولانی تنفس می‌باشد.

٢) اگر توان بدنی معمولی دارید:
هم جهت با جریان به سمت دریا حرکت کنید. معمولاً جریان پس از طی چندین متر تا چند ده متر، قدرت خود را از دست می‌دهد. در اینجا می‌توانید با صورت موازی با ساحل از جریان فرار کرده و پس از طی چندین متر و دور شدن از جریان، ابتدا نفس بگیرید، سپس تقاضای کمک کنید و بعد به صورت مورب به سمت ساحل برگردید. لازم به ذکر است که معمولاً دریا در خارج ناحیه شکست امواج آرام‌تر است. ناحیه شکست امواج، ناحیه‌ای است که موج در آنجا فرو ریخته و به رنگ کف سفید دیده می‌شود، و این ناحیه برای شناکردن مناسب نیست. بنابراین شناگری که بتواند خود را در در خارج ناحیه شکست امواج روی سطح آب نگاه دارد، از جریان شکافنده در امان خواهد بود (البته به طور کلی فاصله گرفتن زیاد از ساحل برای بیشتر شناگران به هیچ وجه قابل توصیه نیست).

[عکس: Ellate%20Ghargh%20Shodegi%20Dar%20Daryay...azar-9.jpg]


در هر دو دسته افراد با توان بدنی بالا و با توان بدنی معمولی:
اگر تشخیص دادید که کمکی به شما نخواهد رسید و باید با توان خود به طرف ساحل برگردید، همراه با امواج خود را به ساحل برسانید. هنگامی که امواج بزرگ به سمت شما می‌آیند، چند ثانیه نفس بگیرید و حدود یک متر زیر آب بروید تا از ضربه موج در امان بمانید. توجه داشته باشید که ممکن است دوباره درون جریان شکافنده دیگری گرفتار شوید. در این هنگام نیز شک نکرده و اجباراً همراه آن به سوی دریا برگردید، ولی مجدداً بر طبق اصول پیش‌گفته به سمت ساحل بازگشت کنید.

چند توصیه مهم
جریان شکافنده معمولاً بسیار قوی بوده و به راحتی می‌تواند حتی جان شناگران بسیار ماهر را به خطر اندازد. اگر شما یا عزیزان‌تان هنوز شنا در دریا را کاملِ کامل فرا نگرفته‌اید، اگر به توان بدنی خود برای شنا کردن در دریای مواج و فنون شناور نگه داشتن خود بر روی موج اطمینان ندارید، بهترین کار این است که در دریا شنا نکنید. یا لااقل در همان لبۀ دریا از خنکی آب لذت ببرید، و دچار دردسرهای فوق و مصیبت‌های جبران‌ناپذیر نگردید.
در بستر آب سواحل دریای خزر (به ویژه از آستارا تا نکا) پشته‌های ماسه‌ای وجود دارد که با ایستادن بر روی آنها چنین تصور می‌شود که در ناحیه کم‌عمقی حضور داریم. ولی با فقط اندکی جابه‌جایی، عمق آب شدیداً افزایش می‌یابد؛ ضمناً پشته‌های ماسه‌ای ناپایدار بوده و گاهی زیر پای فرد فرو ریخته و او را در عمق زیاد آب گرفتار می‌کنند. در برخی مناطق نیز عمق آب به صورت ناگهانی زیاد می‌شود. این حالت مشابه این است که بر روی لبۀ کوهی حرکت کنید که با یک قدم به جلو، زیر پایتان درّه‌ای پدیدار شود. فردی که شنا بلد نباشد، دیگر نمی‌تواند به عقب برگردد و به همین راحتی جان خود را از دست می‌دهد.
بالا آمدن آب دریای خزر در چند سال اخیر موجب شده که بسیاری از ساختمان‌ها و تأسیسات ساحلی، و چاه‌های آب و فاضلاب آنها، در زیر آب ساحل مدفون شوند. در سواحلی که پاکسازی صورت نگرفته، شناگر در هنگام شیرجه ممکن است با اشیاء چوبی و فلزی و سنگی به جای مانده از این ساختمان‌ها برخورد کند. ضمناً چاه‌های آب و فاضلاب می‌توانند شناگران را به داخل خود بمکند.
لذا اگر قصد شنا دارید؛ در مناطق پاکسازی شده و در حضور نجات غریق به این امر اقدام کنید. و باور کنید که بسیاری از مناطق "شنا ممنوع" با توجه به خطرات ساحل آن ناحیه و متعاقب مرگ و میرهای بسیاری که داشته است به این نام لقب گرفته‌اند.
فراموش نکنید که دریا در عین زیبایی و آرامش، جان انسان‌های عزیز بسیاری را گرفته است؛ افرادی که هرگز در هنگام ورود به آب، تصورش را هم نمی‌کردند به چنین مرگ دلخراشی مبتلا شوند.
شاید خواندن این نوشته بتواند جان انسان دیگری را نجات دهد. لذا آن را برای دوستانتان ایمیل کنید یا پرینت آن را بین دوستانتان پخش کرده یا در معرض دید آنها قرار دهید.
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22

زن و شوهري با 9 تا بچه در ايستگاه اتوبوس منتظر ايستاده بودند كه پیرمرد نابينايي هم به آنها ملحق شد اتوبوس كه آمد پر بود و فقط زن و 9 تا بچه تونستند سوار بشوند. به همين خاطر شوهر و پیرمرد نابينا تصميم گرفتند پياده راه بيافتند پیرمرد نابينايي بعد از مدتي شوهره از تق تق چوب مرد نابينا عصباني شد گفت چرا يه تيكه لاستيك سر چوبت نميكني. تق تق اش منو ديوونه كرد پيرمرد نابینا جواب داد اگه تو هم لاستيك سر چوبت مي ذاشتي الان ما سوار اتوبوس بوديم پس خفه شو
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22 ، maxsoulfly
شادترين مردم دنيا
ايران رتبه ۲۰۲
احساس شادي نميکنيد؟ فکر ميکنيد تفريحاتتون کمه؟ تصور ميکنيد زندگي چيز زيادي براي
عرضه نداره؟ ناراحت نباشيد، تنها مشکل شما اينه که در کشور درستي نيستيد. . .
اين جمله، از يک نويسنده ايراني نيست. متعلق به Marina Kamenev اهل انگليس، خبرنگار بيزنس ويک هست
داستان از يک نظر خواهي BBC شروع شد. در اين نظر خواهي، آمار نشون داد که ۸۱ ٪ از
مردم انگليس، به جاي افزايش ثروت از دولت توقع دارند که زندگي شادتري براشون فراهم کنه.
سئوال اينجا بود که چطور. به عنوان اولين قدم، دانشگاه ليسستر، پروژه اي با هدف رتبه بندي
کشورها از نظر شادي مردمشون تعريف کرد. نتايج اين رتبه بندي و دلايل شادي ملتها خيلي
خيلي جالب بود به خصوص ايران! ! !
نتايج رو ببينين:
رتبه ۱
دانمارک
جمعيت ۵/۵ ميليون
شانس زندگي: ۸/۷۷ سال = 77 سال و 8 ماه
درآمد سرانه: ۳۴، ۶۰۰ دلار
سيستم اقتصادي: سوسياليستي
ويژگي ها:
- بهترين سرويس هاي دولتي خدمات اجتماعي
- بيمه همگاني با پوشش کامل
- مدارس و دانشگاههاي رايگان با کيفيت بسيار بالا
- هويت اجتماعي کاملا مشخص براي جوانان
- طبيعت بکر و معماري شهري زيبا
- آلودگي محيط زيست ناچيز
رتبه ۲
سوئيس
جمعيت ۵/۷ ميليون
شانس زندگي: ۵/۸۰ سال = 80 سال و 5 ماه
درآمد سرانه: ۳۲، ۳۰۰ دلار
سيستم اقتصادي: آزاد
ويژگي ها:
- موقعيت سوق الجيشي کاملا امن
- ميزان جرم و جنايت ناچيز
- امکانات شهر نشيني با کيفيت بسيار بالا
- امکان ورزشهاي نزديک به طبيعت مانند کوهنوردي، اسکي و سوارکاري براي همه
- طبيعت بکر و معماري شهري زيبا
- ثبات سياسي
- سيستم بهداشتي رايگان با سرانه ۳۵۰۰ براي هر نفر
رتبه ۳
اتريش
جمعيت ۲/۸ ميليون
شانس زندگي: ۷۹ سال
درآمد سرانه: ۳۲، ۷۰۰ دلار
سيستم اقتصادي: سوسياليستي
ويژگي ها:
- خدمات بهداشتي رايگان براي همه با پوشش کامل
- فعاليتهاي فرهنگي همگاني و در دسترس
- خلق و خوي آرام مردم و شهرهاي ساکت و تميز
- سيستم حمل و نقل سريع شهري
- مدارس و دانشگاههاي مدرن و مجهز و رايگان
- قوانين حفظ محيط زيست محکم
رتبه ۴
ايسلند
جمعيت ۳۰۰، هزار نفر
شانس زندگي: ۸۰ سال
درآمد سرانه: ۳۵، ۷۰۰ دلار
سيستم اقتصادي: سوسياليستي
ويژگي ها:
- سيستم خدمات خيريه دولتي
- خدمات دولتي رايگان با تنوع زياد از بهداشت، آموزش، آموزش عالي تا گردش دسته جمعي
- سوبسيد (يارانه) مسکن براي همه
- عدم وجود خط فقر در جامعه
- باسوادي همگاني
- عدم وجود بيکاري در جامعه
رتبه ۵
باهاما
جمعيت ۳۱۰، هزار نفر
شانس زندگي: ۶/۶۵ سال
درآمد سرانه: ۲۰، ۲۰۰ دلار
سيستم اقتصادي: آزاد
ويژگي ها:
- کيفيت غذاي بالا و ارزاني ارزاق
- آب و هواي بسيار معتدل
- طبيعت بکر
- جمعيت زير خط فقر: ۱۰٪
- فرهنگ کاري راحت و بي تنش (همون تنبلي خودمون)
- تلفيق فرهنگي مناسب (افريقايي - اروپايي)
- خانواده هاي محکم و آمار طلاق بسيار پايين (عليرغم آزادي طلاق براي زوجين)
- کليساي مردمي و متساهل
رتبه ۶: فنلاند
۰ رتبه ۷ : سوئد
رتبه ۸: بوتان (با درآمد سرانه ۱۴۰۰ دلار! ! !)
رتبه ۹
شادترين ملت مسلمان برونئي
جمعيت ۳۸۰، هزار نفر
شانس زندگي: ۷۵ سال
درآمد سرانه: ۲۳، ۶۰۰ دلار
سيستم اقتصادي: دولتي
ويژگي ها:
- درآمد نفتي بالا
- ثبات سياسي (دودمان سلطنتي ۶۰۰ ساله)
- نرخ جرم و جنايت بسيار پايين
- خدمات بهداشتي رايگان همگاني با کيفيت بالا
- عدم وجود خط فقر در جامعه (حقوق دولتي براي همه)
- سيستم آموزشي رايگان، حتي آموزش عالي
- يارانه غذا و مسکن براي همه
رتبه ۱۰: کانادا
.
.
.
.
.
.
.
و اما ايران. . . . . . . .
گفتني است که در اين امار گيري معتبر که از ۲۲۰ کشور جهان گرفته شده است
ايران با شانس زندگي نزديك 50، رتبه۲۰۲ را به خود اختصاص داده است که در بين کشورهاي اسيايي بعد از عراق وافغانستان غمگين ترين مردمان در قاره کهن به حساب مي ايند.
عواملي که در اين امارگيري ايران را جزو ۲۰ کشور اخر جدول قرار داده است دلايلي چون: تورم و گراني کالا، نارضايتي مردماز وضع معيشتي، نبود امنيت رواني و اجتماعي،
رکود اقتصادي، نبود امنيت اقتصادي براي سرمايه گزاري، نرخ جرم و جنايت بالا، انحراف شديد از دين، نظام اداري نا منسجم و ديگر. . . . بقيشو كه خودتون بهتر از من مي دونين
***البته اخيرا آقاي رييس جمهور اظهار نموده اند ايران هم اکنون دهمين اقتصاد برتر جهان است و بزودي به رتبه هشتم مي رسد که اين اظهار نظر هم باعث افزايش غرور ملي ما ايرانيان و در عين حال تعجب همه جهانيان شده است با اين وجود اين دستيابي ملي را به همه شما هموطنان عزيز به خصوص دانشمندان جوان تبريک ميگوييم !!!!!
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22 ، maxsoulfly ، خانه
تاثیر ساعات مختلف خواب شب در سلامتی


داشتن عادات غذایی صحیح و توجه به زمان خوابیدن و استراحت برای حفظ سلامت بدن مهم است تا بتواند مواد مغذی را جذب و مواد زائد را دفع کند. برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد: ساعت 9 تا 11 شب: زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود. در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید. ساعت 11 تا 1 شب: عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید. ساعت 1 تا 3 نیمه شب: عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود. ساعت 3 تا 5 صبح: عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می کنند. ساعت 5 تا 7 صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید. ساعت 7 تا 9 صبح: جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید. افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند. کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند. دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند. از نصفه های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد. در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد. پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید


رونالدو:پدرم يک الکلي بود و نفهميد من با استعدادم

ثروتم روز به روز در حال افزايش است. برادرم اداره برخي اموال من را به عهده دارد . دارايي هاي من زياد است ولي من همان كريستيانوي سابق هستم.


سايت گل - كريستيانو رونالدو از اينكه مجله اقتصادي "فوربس" ثروت او را با ترديد 160 ميليون دلار اعلام كرده ناراضي است و مي‌گويد: ثروت من روي كاغذ بيش از 245 ميليون دلار است. فوربسي‌ها از رونالدو به عنوان مظهر ثروت درفوتبال امروز جهان مصاحبه‌اي گرفته‌اند که رونالدو در آن از زواياي کمتر گفته شده زندگي‌اش مي‌گويد. رونالدو در اين مصاحبه گفته است: پول برايش در درجه سوم اهميت است. ابتدا پسر و خانواده اش و سپس فوتبال برايش مهمترين هستند. اين يک گفت‌وگوي جذاب است که با يکي از مهم‌ترين نشريات اقتصادي جهان انجام شده است.
ثروتمند بدون تکبر: من عاشق خانواده‌ام هستم
ستاره رئال‌مادريد كه به تازگي پيشنهاد 20 ميليون پوند در سال براي پيوستن به منچسترسيتي را رد كرد، در فقر كامل در پرتغال رشد كرد و مي‌گويد نمي‌گذارد ثروتش روحيه پسرش را فاسد كند.
او كه كاتوليك معتقدي با يك گردنبند صليب است در اين مورد مي‌گويد اگرچه در فقر بزرگ شده و اكنون بسيار ثروتمند است ولي متكبر نيست و اجازه نخواهد داد پسرش هم متكبر شود.
رونالدو گفت: ما بسيار فقير بوديم، نه اسباب بازي داشتيم و نه هديه كريسمس. با برادرم و دو خواهرم در يك اتاق مي‌خوابيديم. اتاقمان كوچك بود اما من اهميت نمي‌دادم. به برادر و خواهرانم بسيار نزديك هستم. به هم عشق مي‌ورزيم. آن زمان از نظر من همه چيز طبيعي بود و همه در يك اتاق با خوشحالي زندگي مي‌كرديم.
CR7
با اين حال براي پسر رونالدو زندگي در چنين اتاقي غيرقابل تصور است. كريستيانو 26 ساله مبلغ زيادي خرج كرد تا پلاك “CR7” را بر خانه پنج ميليون پونديش در مادريد نصب و اين خانه را به اسباب و وسايل راحت و مدرن مجهز كند.
ماه پيش شيخ منصور مالك باشگاه منچسترسيتي پيشنهادي نجومي به رونالدو داد ولي او مي‌گويد در حال حاضر قصد ندارد مادريد را ترك كند. هرچند كه اگر يك روز بخواهد از اسپانيا برود قطعا ليگ برتر و شمال غرب انگليس را ترجيح خواهد داد.
رونالدو كه دو سال پيش در ازاي 80 ميليون پوند به رئال مادريد پيوست و گرانترين بازيكن جهان لقب گرفت، گفت: اين بيشترين ولخرجي بود كه من تا بحال كرده ام.


اولين‌ باري که سوار هواپيما شدم
رونالدو كه نام كامل او " كريستيانو دوس سانتوس آويرا" است در سال 2003 مورد توجه سر الكس فرگوسن سرمربي منجستريونايتد قرار گرفت و قراردادي 12 ميليون پوندي با اين باشگاه امضا كرد.
وي گفت: اين نخستين بار بود كه سوار هواپيما مي‌شدم. آن موقع فقط بازي فوتبال بلد بودم. اما امروز شركت‌هاي مختلف با رونالدو قرارداد تبليغاتي مي‌بندند و او اكنون يكي از فوتباليست‌هاي ميليونر و ثروتمند دنيا است.
مادر آشپز و پدر باغبان
زندگي خانواده آويرا بسيار ساده بود. مادر او "دولورس" آشپز و پدرش " ژوزه" باغبان بود و به سختي نان شب خود را تامين مي‌كردند. مادرش زن سرسختي است كه پسرش را هم سرسخت و مذهبي تربيت كرده ، البته در كنار عشق بسيار زياد مادري.
رونالدو مي‌گويد: «به دليل شرايط خاص زندگي، هرگز به آرزوهاي کودکي‌ام نرسيده‌ام. اما از نظر عاطفي لوس و وابسته به خانواده و پدر و مادرم هستم.»
وقتي از مدرسه اخراج شدم
هنگامي كه صحبت از دوران كودكي و مدرسه مي‌شود او نمي‌خواهد برخي خاطرات را به ياد بياورد. رونالدو مي‌گويد: من در مدرسه بسيار محبوب بودم اما با ديگران چندان ارتباط برقرار نمي‌كردم. تنبل نبودم ولي مدرسه را هم دوست نداشتم. يك بار به طرف معلم كلاس صندلي پرتاب كردم كه مرا اخراج كردند.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا چنين كرد، گفت: چون به من بي احترامي كرد. دولورس كه از رفتارهاي خودسرانه پسرش نااميد شده بود تصميم گرفت توجه او را معطوف فوتبال كند.
رونالدو گفت: مي‌دانستند كه من بچه بااستعدادي هستم. هنگامي كه 14 ساله شدم فكر كردم بد نيست به طور نيمه حرفه اي به فوتبال بپردازم. همه چيز خوب پيش مي‌رفت ولي وقتي 22 ساله شدم و به منچستريونايتد رفتم به اين فكر رسيدم كه بهترين هستم.
[عکس: cristiano_ronaldo_15_1024x768.jpg]

من خيلي حرفه‌اي، قوي و سريع هستم
اين بازيكن پرتغالي فصل گذشته بهترين دوران حرفه اي فوتبال خود را در رئال مادريد گذراند ، 53 گل زد و صاحب كفش طلاي اروپا به عنوان بهترين گلزن در دو ليگ متفاوت شد.
او درباره علت موفقيت خود مي‌گويد: براي اين است كه من به بازي مسلط ، قوي ، بسيار سريع و خيلي حرفه اي هستم.
به کلوپ‌هاي شبانه نمي‌روم
در حالي‌که شايعات بسياري درباره حاشيه‌هاي اين بازيکن مطرح مي‌شود، اما شرايط بدني وي نشان مي‌دهد که رونالدو کاملا مراقب خود هست. وي در باره اوقات فراغت و دوران تعطيلات خود مي‌گويد: ترجيح مي‌دهم در خانه با دوستانم باشم.خيلي از جوانان دنبال خوشگذراني در كلوپ‌ها هستند ، اين وضعيت بخصوص در انگليس بدتر است. جوانان اسپانيا از اين نظر بهتر و سالم تر هستند.
رونالدو گفت كه چندان با ساير بازيكنان فوتبال رابطه دوستي برقرار نمي‌كند. يكي از دوستان واقعي من ريو فرديناند است، خنده‌هاي او واقعي است، با وين روني هم مرتب صحبت مي‌كنم. من دوستان و كلوپ خاص خود را دارم ، دوستانم كساني هستند كه مرا مدتي طولاني مي‌شناسند.
وي اضافه كرد: مراقب دوستانم هستم ، آنها را به هتل‌هاي پنج ستاره مي‌برم ، برايشان هواپيماي خصوصي مي‌گيرم و مشكلي با آنها ندارم. دوست دارم دوستانم شاد باشند.
دست و دل‌بازي براي خانواده
رونالدو از اين كه توانسته با ثروت خود خانواده اش را حمايت كند هم خوشحال است. او گفت: براي مادرم يك خانه 400 هزار پوندي در پرتغال خريدم . او با پسرم زندگي مي‌كند. براي خواهرم هم يك خانه خريدم.
اين بازيكن پرتغالي كارهاي تجاري هم انجام مي‌دهد كه اداره و كنترل آن به عهده خانواده اش است.
وي گفت: من روي پول نشسته ام. هفته اي 400 هزار پوند درآمد دارم ولي همه آن را خرج نمي‌كنم، ثروتم روز به روز در حال افزايش است. برادرم اداره برخي اموال من را به عهده دارد . دارايي‌هاي من زياد است ولي من همان كريستيانو سابق هستم.
هرچند كه رونالدو براي اطرافيانش دست و دلباز است ولي مبلغي هم در ماه به خودش اختصاص مي‌دهد. او هر ماه هشت هزار پوند خرج لباس هايش مي‌كند و يك كلكسيون كفش دارد.
او در تعطيلات اخير خانواده اش را به ميامي برد و آنها را در هتلي اسكان داد كه بهاي آن هر شب 13 هزار و 500 پوند بود.گاهي 180 هزار پوند در سال بابت پرواز خصوصي براي دوستان و خانواده اش مي‌پردازد.
اين بازيكن پرتغالي كلكسيوني از گردنبند‌هاي صليب هم دارد و اعتقاد دارد تمام هدايايش موهبتي از جانب خداست.
[عکس: cristiano_ronaldo_22_1024x768.jpg]

پدرم يک الکلي بود...
رونالدو برخلاف آنچه نشان مي‌دهد يك انسان خجالتي و درون گرا است كه مي‌گويد اغلب نسبت به رفتارش سوء برداشت مي‌شود.
او دلتنگ پدرش است كه هنگامي كه 19 ساله بود درگذشت و مي‌گويد موفقيت‌هاي او در عرصه فوتبال و تجارت هرگز نتوانسته از اندوه فقدان پدرش بكاهد.
وي گفت:‌ البته پدر من يك الكلي بود و هيچوقت نمي‌فهميد من چه كار مي‌كنم. من بازيكن با استعدادي بودم كه به انگليس رفتم. خيلي از بازيكنان به انگليس ميروند ولي بايد قبول كرد دشوار است به كشوري بيگانه برويد و در آنجا بهترين باشيد.
رونالدو در پاسخ به اين سوال كه اگر فوتباليست نبود چه حرفه اي را انتخاب مي‌كرد، با خنده پاسخ داد: نمي‌دانم... شايد يك نويسنده يا يك مدل.
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22 ، majorsoly

نام : کمال ، کلاس : دبستان ، موزو انشا : عزدواج!هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است ! اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود دايی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود..خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند! اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست.. از آن موقه خاله با من قهر است قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان! البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است! این بود انشای من
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان:
پسر کوچکی وارد داروخانه شد، کارتن جوش شیرنی را به سمت تلفن هل داد. بر روی کارتن رفت تا دستش به دکمه‌های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره‌ای هفت رقمی. مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد.
پسرک پرسید،" خانم، می‌توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن‌ها را به من بسپارید؟" زن پاسخ داد، کسی هست که این کار را برایم انجام می‌دهد."
پسرک گفت:"خانم، من این کار را نصف قیمتی که او می‌گیرد انجام خواهم داد". زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد،" خانم، من پیاده‌رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می‌کنم، در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت." مجددا زن پاسخش منفی بود".
پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: "پسر...از رفتارت خوشم میاد؛ به خاطر این‌که روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم"
پسر جوان جواب داد،" نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم رو می‌سنجیدم، من همون کسی هستم که برای این خانوم کار می‌کنه
موفقیت های بزرگ لازمه اراده ی قوی هستند.!
پاسخ
تشکر کنندگان: maxsoulfly ، kamranjon
لئوناردو باف یک پژوهشگر دینى معروف در برزیل است. متن زیر، نوشته اوست:
در میزگردى که درباره «دین و آزادى» برپا شده بود و دالایى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسیدم: عالى جناب، بهترین دین کدام است؟
خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودایى» یا «ادیان شرقى که خیلى قدیمى‌تر از مسیحیت هستند.»
دالایى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خیره شد ... و آنگاه گفت:
«بهترین دین، آن است که شما را به خداوند نزدیک‌تر سازد. دینى که از شما آدم بهترى بسازد.»
من که از چنین پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسیدم:
آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چیست؟
او پاسخ داد:«هر چیز که شما را دل‌رحم‌تر، فهمیده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئولیت‌تر و اخلاقى‌تر سازد.دینى که این کار را براى شما بکند، بهترین دین است»
من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او اندیشیدم. به نظر من پیامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنین است:
دوست من! این که تو به چه دینى اعتقاد دارى و یا این که اصلاً به هیچ دینى اعتقاد ندارى، براى من اهمیت ندارد. آنچه براى من اهمیت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده ، در محل کار ، در جامعه و در کلّ جهان است.به یاد داشته باش ، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.
قانون عمل و عکس‌العمل فقط منحصر به فیزیک نیست. در روابط انسانى هم صادق است.
اگر خوبى کنى، خوبى مى‌بینىو اگر بدى کنى، بدى.
همیشه چیزهایى را به دست خواهى آورد که براى دیگران نیز همان‌ها را آرزو کنى.
شاد بودن، هدف نیست. یک انتخاب است.

هیچ دینى بالاتر از حقیقت وجود ندارد
موفقیت های بزرگ لازمه اراده ی قوی هستند.!
پاسخ
تشکر کنندگان: maxsoulfly ، kamranjon ، mrhj50
(2011-08-11 ساعت 16:54)ابی22 نوشته:  لئوناردو باف یک پژوهشگر دینى معروف در برزیل است. متن زیر، نوشته اوست:
در میزگردى که درباره «دین و آزادى» برپا شده بود و دالایى‌لاما هم در آن حضور داشت، من با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى، از او پرسیدم: عالى جناب، بهترین دین کدام است؟
خودم فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودایى» یا «ادیان شرقى که خیلى قدیمى‌تر از مسیحیت هستند.»
دالایى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خیره شد ... و آنگاه گفت:
«بهترین دین، آن است که شما را به خداوند نزدیک‌تر سازد. دینى که از شما آدم بهترى بسازد.»
من که از چنین پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسیدم:
آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چیست؟
او پاسخ داد:«هر چیز که شما را دل‌رحم‌تر، فهمیده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئولیت‌تر و اخلاقى‌تر سازد.دینى که این کار را براى شما بکند، بهترین دین است»
من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او اندیشیدم. به نظر من پیامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنین است:
دوست من! این که تو به چه دینى اعتقاد دارى و یا این که اصلاً به هیچ دینى اعتقاد ندارى، براى من اهمیت ندارد. آنچه براى من اهمیت دارد، رفتار تو در خانه، در خانواده ، در محل کار ، در جامعه و در کلّ جهان است.به یاد داشته باش ، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.
قانون عمل و عکس‌العمل فقط منحصر به فیزیک نیست. در روابط انسانى هم صادق است.
اگر خوبى کنى، خوبى مى‌بینىو اگر بدى کنى، بدى.
همیشه چیزهایى را به دست خواهى آورد که براى دیگران نیز همان‌ها را آرزو کنى.
شاد بودن، هدف نیست. یک انتخاب است.

هیچ دینى بالاتر از حقیقت وجود ندارد
با سلام درتایید مطلب این دوست محترممون این دو بیت از مولانا تقدیم میشه:
گر چه دیوار افکند سایه دراز @ بازگردد سوی او آن سایه باز
این جهان کوه است و فعل ما ندا @ سوی ما آید نداها را صدا


کیس نامبر2010
ورود اول اکتبر 2010
ورود دوم:می2011
باآرزوی توفیق برای شما
someil=سمیل=اسماعیل=samuel
پاسخ
تشکر کنندگان: majorsoly
رودخانه‌ای عجیب در زیر دریا
تا‌به‌حال به‌وجود رودخانه‌ای در زیر دریا فکر کردید؟! در منطقه‌ی Cenote Angelita در کشور مکزیک این محل وجود داره!این تصاویر زیبا توسط Anatoly Beloshinchin

گرفته شده، اون در مورد این محل می‌گه: “ما در عمق ۳۰متری هستیم، آب تمیز و تازه‌ای در این قسمت وجود داره. بعد در عمق ۶۰ متری، آب شور (نمک) رو حس می‌کنیم و در زیر این قسمت من یک رودخانه می‌بینم، یک جزیره و شاخ و برگ‌هایی که در اطرافش هست…! واقعیتش این هست که رودخانه‌ای که شما می‌بینید، لایه‌ای از هیدروژن سولفید هست.”
باید حس جالبی باشه دیدن یک رودخونه در عمق ۶۰ متری دریا! تصاویر کامل را در ادامه‌ی مطلب ببینید

[عکس: 126660494019.jpg]
[عکس: 126660494045.jpg]
[عکس: 126660494056.jpg]
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: majorsoly
او خوشبخت بود. چون هيچ سؤالي نداشت. اما روزي سؤالي به سراغش آمد. و از آن پس خوشبختي ديگر، چيزي كوچك بود.
او از خدا معني زندگي را پرسيد. اما خدا جوابش را با سؤال خودش داد و گفت: «اجابت تو همين سؤال توست. سؤالت را بگير و در دلت بكار و فراموش نكن كه اين دانه‌اي ا‌ست كه آب و نور مي‌خواهد.»

او سؤالش را كاشت. آبش داد و نورش داد و سؤالش جوانه ...زد و شكفت و ريشه كرد. ساقه و شاخه و برگ. و هر ساقه سؤالي شد و هرشاخه سؤالي و هر برگ سؤالي.
و او كه روزي تنها يك سؤال داشت؛ امروز درختي شد كه از هرسرانگشتش سؤالي آويخته بود. و هر برگ تازه، دردي تازه بود و هر باز كه ريشه فروتر مي‌رفت، درد او نيز عميق‌تر مي‌شد.
فرشته‌ها مي‌ترسيدند. فرشته‌ها از آن همه سؤال ريشه‌دار مي‌ترسيدند.
اما خدا مي‌گفت: «نترسيد، درخت او ميوه خواهد داد؛ و باري كه اين درخت مي‌آورد. معرفت است.
فصل‌ها گذشت و دردها گذشت و درخت او ميوه داد و بسياري آمدند و جوابهاي او را چيدند. اما دردل هر ميوه‌اي باز دانه‌اي بود و هر دانه آغاز درختي‌ست. پس هر كه ميوه‌اي را برد دردل خود بذر سؤال تازه‌اي را كاشت.


«و اين قصه زندگي آدم‌هاست» اين را فرشته‌اي به فرشته‌اي ديگر گفت.

To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان:
هرگز قره قوروت نخورید

قره قوروت را از آب ماست یا همان دوغ می گیرند که پس از جوشیدن و تغلیظ بصورت جامد در می آید.

مزه ترش قره قوروت بخاطر درصد بسیار بالای اسید لاکتیک آن می باشد. میزان اسید لاکتیک قره قوروت بقدری زیاد است که میتوان گفت خود اسید لاکتیک است !!!! . اسید لاکتیک یک ماده دفعی برای بدن محسوب میشود زیرا خون را شدیداً اسیدی کرده و تعادل ph خون را به هم میزند.

یکی از دلایلی که گفته می شود ماست چکیده بهتر از خود ماست است این است که مقدار زیادی از اسید لاکتیک آن که در آب ماست موجود است گرفته شده است ولی با این حال بهتر است با مقداری نعناع ، پونه و موسیر مصرف شود (تا حالت سردی و اسیدی آن کاهش یابد)

در حالت طبیعی، خون انسان كمی قلیایی بوده و بسیار حیاتیست که این حالت حفظ شود بدین جهت در خلقت انسان مكانیزم های پیچیده ای تعبیه شده است كه این تعادل را حفظ كنند.

در بدن انسان مقدار pH متعادل بین 34/7 و 40/7 میباشد که کمی قلیایی است و باید در این محدوده نگه داشته شود در غیر اینصورت بعضی از واكنش های آنزیمی انجام نمی گیرد و تنظیم فعالیتهای فیزیكی و شیمیایی درون سلولی با مشكل مواجه می شود.



مصرف قره قوروت به شدت خون را اسیدی می کند (به علت میزان بسیار بالای اسید لاکتیک) و آنرا از حالت قلیایی طبیعی خود خارج می‌کند. بدن برای ترمیم و تصحیح این حالت بسیار مخرب که می‌تواند در صورت ادامه بسیار خطرناک گشته و فعالیت ارگان‌ها و سلول‌ها را مختل کند، دست به دامن استخوان‌ها و دندان‌ها می‌گردد تا کلسیم آنها را برای قلیایی کردن خون آزاد کند.

کلسیم بهترین و سریع‌ترین عامل قلیایی کردن خون می‌باشد. این کلسیم آزاد شده از استخوان‌ها سپس توسط کلیه‌ها دفع می‌گردد. در نتیجه مصرف قره قوروت باعث پوکی استخوان‌ها و ضعف دندان‌ها می‌گردد.

بسیار بسیار جای تاسف است که خیلی از پزشکان و افراد تحصیل کرده آنرا برای درمان پوکی استخوان و لاغر شدن افراد چاق تجویز می کنند با این تصور غلط که چون قره قوروت دارای کلسیم است پس برای پوکی استخوان مناسب است در صورتیکه کلسیم آن نه تنها جذب نمی شود بلکه طبق توضیحات بالا باعث پوکی استخوان و خرابی دندانها نیز می شود. جالب است حتی آنرا برای رشد و نمو کودکان مفید دانسته و برای آن خاصیت دارویی قائل شده اند !!!. گاهی اوقات آنرا برای کاهش فشار خون تجویز می کنند که این خود باعث خرابی و خوردگی رگها میشود. میتوان بجای آن از بسیاری میوه هایی که در کاهش فشار مناسب هستند مانند آب لیمو یا مخلوط یک لیوان آب و 2 قاشق سرکه سیب خانگی استفاده کرد.

ای کاش مضرات مصرف قره قوروت به اینجا ختم می شد.

اسید لاکتیک فعالیت نرون های مغزی را به شدت کاهش میدهد و چون قره قوروت حاوی مقادیر بسیار زیاد اسید لاکتیک می باشد لذا برای مغز انسان بسیار مضر می باشد.

بعضی از آثار و نتایج زیانبار اسیدی شدن خون :

انواع بیماریهای قلب و عروق

خورده شدن دیوارة سرخرگ ها و سیاهرگ ها

ضعف حافظه

آلزایمر

دیابت

سرطان

ضعف سیستم ایمنی بدن

بیماری های سیستم عصبی مانند بیماری خطرناکMS

پوکی استخوان

خرابی و فساد دندانها

لقی دندانها

ضعف اعصاب

تشنج

دل درد شدید در دختران هنگام عادت ماهانه



در غرب به خون اسیدی لقب كُشنده خاموش (Silent Killer) داده اند.


امیدوارم مطلب فوق دریچه ای دیگر از سلامتی را بروی شما بگشاید و دروازه ای از بیماریها را ببندد.


اگر کسی در حالت سکته قرار گرفت قبل از حمل به بیمارستان، با سوزنی تمیز سر 10 انگشت او را زخمی کنید تا دو قطره خون بیاید و از لخته در مغز جلوگیری شود.


توصیه های یک پروفسور چینی:
یک سرنگ یا سوزن در خانه نگه دارید : یک روش غیر قراردادی و شگفت انگیز برای بهبود سکته. این متن را بخوانید شاید روزی توانستید به کسی کمک کنید.
متحیر کننده است. لطفا این متن را در دسترس بگذارید توصیه های بسیار خوبی هستند . چند دقیقه صرف مطالعه آن بکنید هرگز تصور نمی کنید که ممکن است زندگی یک نفر بستگی به شما داشته باشد.
پدر من بر اثر سکته فلج شد و سپس مرد. کاش من چیزی در باره این نوع کمک های اولیه می دانستم . هنگامی که حمله صورت می گیرد مویرگها به تدریج در مغز پاره می شوند. (ایرن لیو)
هنگامی که سکته اتفاق می افتد، آرامش خود را حفظ کنید. مهم نیست قربانی کجاست . او را حرکت ندهید چون مویرگهایش پاره خواهند شد. برای جلوگیری از سقوط قربانی ، کمکش کنید تا بنشیند سپس می توانید حجامت را شروع کنید. اگر در خانه یک سرنگ تزریقی داشته باشید خیلی عالی می شود. در غیر این صورت یک سوزن خیاطی یا یک سنجاق صاف هم خوب است.

1- سوزن یا سنجاق را روی آتش استریل کنید بعد با آن سر هر 10 انگشت مریض را خراش دهید.
2- این طب سوزنی نیست فقط یک خراش یک میلی متری است روی سر انگشتان.
3- خراش بدهید تا خون خارج شود.
4- اگر خون خارج نشد، با انگشت خودتان سر انگشت مریض را فشار دهید.
5- وقتی از هر 10 انگشت خون خارج شد چند دقیقه صبر کنید تا بیمار هشیاری خود را باز یابد.
6- اگر دهان قربانی کج شد لاله گوشهایش را آنقدر بکشید تا سرخ شوند.
7- بعد هر لاله گوش را دو بار بخراشید تا از هر کدام دو قطره خون خارج شود.
بعد از چند دقیقه قربانی باید هشیاری خود را بدست بیاورد. منتظر بمانید تا بیمار دوباره وضعیت طبیعی خود را بدون هر گونه علامت غیر عادی به دست بیاورد. سپس او را به بیمارستان برسانید. حرکت سریع آمبولانس در راه بیمارستان و افتادن در دست اندازها با عث پارگی مویرگها می شود.
من در باره نجات زندگی با حجامت از یک دکتر سنتی چینی به نام "ها بو تینگ" که در سون جیوک زندگی می کند آموختم. به علاوه من در این زمینه تجربه عملی دارم. پس می توانم بگویم که این روش صد در صد موثر است.
در سال 1979 من در کالج "فور گاپ " در " تای چونگ" تدریس می کردم . یک روز بعد از ظهر مشغول تدریس بودم که ناگهان یک معلم دیگر نفس نفس زنان وارد کلاس شد و گفت : " خانم لیو عجله کن بیا ، سوپروایزر ما سکته کرده است." من فورا به طبقه سوم رفتم و دیدم آقای "چن فو تی ین" سوپروایزر ما همه علائم سکته را دارد: رنگ پریدگی، اختلال در تکلم و کج شدن دهان.
فوراً ا ز یکی از دانشجویان خواستم تا از داروخانه بیرون مدرسه یک سرنگ بخرد تا با آن سر انگشتان آقای چن را خراش بدهم. وقتی ازهمه ده انگشتش قطرات خون ( اندازه یک نخود) خارج شد، رنگ به چهره آقای چن و روح به چشمانش بازگشت . ولی دهانش هنوز کج مانده بود. پس گوشهایش را کشیدم تا پر ا ز خون شدند وقتی کاملا سرخ شدند، لاله گوش راستش را دو بارخراش دادم تا دو قطره خون خارج شود. وقتی از هرلاله گوشش دو قطره خون خارج شد ، یک معجزه رخ داد. در عرض 3-5 دقیقه شکل دهانش به حالت طبیعی خود برگشت و تکلمش هم روان و واضح شد. او را گذاشتیم تا یک مدت استراحت کند و یک فنجان چای داغ هم دادیم بعد کمکش کردیم تا از پله ها پایین برود. او را به بیمارستان "وی واه" رساندیم. یک شب در بیمارستان بستری شد و روز بعد برای تدریس به مدرسه بازگشت . همه چیز به حالت نرمال در آمد.
به طور معمول قربانیان سکته از پارگی جبران ناپذیر مویرگها در راه بیمارستان رنج می برند. در نتیجه این گونه بیماران هرگز بهبود نمی یابند . ( ایرن لیو)
بنابراین ، سکته دومین علت مرگ است. اگر کسی خوش شانس باشد، زنده می ماند ولی ممکن است تا آخر عمر فلج بماند. این اتفاق وحشتناکی است که در زندگی می تواند رخ دهد.
اگر همه ما این روش حجامت را به خاطر داشته باشیم و به سرعت پروسه نجات زندگی را شروع کنیم قربانیان دوباره احیا شده و صد در صد حالت عادی خود را به دست خواهند آورد.
اگر ممکن است لطفاٌ این متن را پس از مطالعه به دیگران فوروارد کنید . شاید به نجات زندگی یک نفر کمک کند.



From a Chinese Professor


Keep a syringe or needle in your home to do this... It's amazing and an unconventional way of recovering from stroke, read it through it can help somebody one day.

This is amazing.
Please keep this very handy. Excellent tips. Do take a minute to read this.
You'll never know, ones life may depend on you.
My father was paralysed and later died from the result of a stroke. I wish I knew about this first aid before.
When stroke strikes, the capillaries in the brain will gradually burst. (Irene Liu)
When a stroke occurs, stay calm.

No matter where the victim is, do not move him/her. Because, if moved, the capillaries will burst.

Help the victim to sit up where he/she is to prevent him/her from falling over again and then the blood letting can begin .

If you have in your home an injection syringe that would be the best.

Otherwise, a sewing needle or a straight pin will do.

1. Place the needle/pin over fire to sterilize it and then use it to prick the tip of all ......10 fingers.
2. There are no specific acupuncture points, just prick about an mm from the fingernail.
3. Prick till blood comes out.
4. If blood does not start to drip, then squeeze with your fingers.
5. When all 10 digits is bleeding, wait a few minutes then the victim will regain consciousness.

6. If the victim's mouth is crooked , then pull on his ears until they are red.
7. Then prick each earlobe twice until two drops of blood comes from each earlobe.
After a few minutes the victim should regain consciousness.

Wait till the victim regains his normal state without any abnormal symptoms then take him to the hospital.
Otherwise, if he was taken in the ambulance in a hurry to the hospital, the bumpy trip will cause all the capillaries in his brain to burst.

If he could save his life, barely managing to walk, then it is by the grace of his ancestors.
'I learned about letting blood to save life from Chinese traditional doctor, Ha Bu Ting, who lives in Sun Juke.

Furthermore, I had practical experience with it. Therefore, I can say this method is 100% effective.
In 1979, I was teaching in Fung Gaap College in Tai Chung.

One afternoon, I was teaching a class when another teacher came running to my classroom and said in panting,
'Ms Liu, come quick, our supervisor has had a stroke !'. I immediately went to the 3rd floor.
When I saw our supervisor, Mr. Chen Fu Tien, his colour was off, his speech was slurred , his mouth was crooked - all the symptoms of a stroke.

I immediately asked one of the practicum students to go to the pharmacy outside the school to buy a syringe, which I used to prick Mr. Chen's 10 fingers tips.

When all 10 fingers were bleeding (each with a pea-sized drop of blood), after a few minutes, Mr. Chen's face regained its colour and his eyes' spirit returned,

But his mouth was still crooked . So I pulled on his ears to fill them with blood .
When his ears became red ,
I pricked his right earlobe twice to let out two drops of blood .
When both earlobes had two drops of blood each , a miracle happened .
Within 3-5 minutes the shape of his mouth returned to normal and his speech became clear.

We let him rest for a while and have a cup of hot tea , then we helped him go down the stairs, drove him to Wei Wah Hospital . He rested one night and was released the next day to return to school to teach. Everything worked normally.
There were no ill after effects.
On the other hand, the usual stroke victim usually suffers Irreparable bursting of the brain capillaries on the way to the hospital.
As a result, these victims never recover.' (Irene Liu)
Therefore, stroke is the second cause of death.
The lucky ones will stay alive but can remain paralysed for life.

It is such a horrible thing to happen in ones life.

If we can all remember this blood letting method and start the life saving process immediately, in a short time, the victim will be revived and regain 100% normality.

IF POSSIBLE PLEASE FORWARD THIS AFTER READING . YOU NEVER KNOW IT MAY HELP SAVE A LIFE FROM STROKE

To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: farzad-it ، maxsoulfly ، dreamer60 ، maaref ، Iman-gta ، xbox ، jahan_roone ، hamed2010 ، ســـــعید ، Ehaqiqi ، mrhj50
اسرار سنگ‌های رونده در دره مرگ...


[عکس: 62928.jpg]

باور كردنی نیست، ولی حقیقت دارد.سنگ‌های‌رونده، دره مرگ پدیده‌ای با شکوه‌ هستند. آنها می‌توانند در كنار هم بصورت موازی و یا مخالف جهت هم حركت كنند. در واقع اینجا منطقه پیاده روی سنگ‌ها است...
پارك ملی دره‌مرگ "Death Valley" یكی از 5 منطقه دیدنی و پر طرفدار در جهان است كه در كالیفرنیا واقع است. در این پارك منطقه‌ی به نام‌‌رایس‌ترك پلیا Racetrack Playa در پای کوه‌های Panamint واقع شده است. یك دریاچه تخت فصلی بسیار زیبا‌ كه در فصل‌های بارانی با جاری شدن آب از كوه‌ها زندگی‌ یافته و با تابش آفتاب تبخیر وخشك می‌شود. جابجایی فصل‌ها، صحنه‌‌‌های زیبایی از رد پای باران و آب‌های جاری‌ كوه‌ها به دره بوجود‌ آورده‌است. صد‌البته، هنرمندی آفتاب‌ در تبخیر و شكل دادن این مناظر‌ انكار ناپذیراست. با این وجود، این منطقه بخاطر صحنه‌ها و مناظر زیبایش معروف و پر طرفدار نیست. بلكه، آنچه كه این منطقه را از دیگر مناطق متمایز و خاص كرده است،"سنگ‌های رونده" Sailing Stones آن است كه به نام‌های‌دیگری ‌مانند؛ "صخره‌های‌‌رونده" یا "سنگ‌های سرگردن" هم معروف است. این امر یك پدیده جغرافیایی كاملا طبیعی است. این سنگ‌های اسرار‌آمیز در سرتاسر كف دریاچه خشك، به‌آرامی ‌از سمتی به سمت دیگر حركت می‌كنند. خط سیر و ردی كه ازخود به‌جا می گذارند، اثبات این حركت و جابجایی است. تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. با این وجود هنوز هیچ دلیل منطقی و علمی برای این پدیده طبیعی بدست نیامده‌است. هیج محرك انسانی یا حیوانی در این حركت و جابجایی دخالت ندارد. عده‌ای‌از جغرافی‌دانان گفته‌اند كه‌سنگ‌ها توسط بادهای قوی، زمانیكه بارش سنگین باران زمین خشك و گلی را صاف و لغزنده كرده است، حركت و جابجا‌ می شوند‌. مانند یك تكه یخ در زمین لیز و صاف. عده‌ای دیگر این فرضیه را رد كردند. چرا كه بر اساس مشاهدات‌، سنگ‌ها در زمان تابستان وقتی درجه حرارت هوا بسیار بالا است، حركت می‌كنند. حتی سنگ‌ها در این زمان كاملا خشك هستند.همچنین تحقیقات نشان داده است كه این سنگ‌ها هر 2 یا 3 سال یك بار حركت می كنند. و خط سیرشان به اندازه‌ای ‌عمیق است كه مدت 3 تا 4 سال اثرش بر روی زمین خشك و ناهموار باقی‌می‌ماند. باور كردنی نیست، ولی حقیقت دارد. "سنگ‌های‌رونده"، دره مرگ پدیده‌ای با شکوه‌ هستند. آنها می‌توانند در كنار هم بصورت موازی و یا مخالف جهت هم حركت كنند. در واقع اینجا منطقه پیاده روی سنگ‌ها است. آنها‌خط سیر متفاوتی دارند. یكی مستقیم، دیگری موجی شكل، بعضی‌ها هم خط سیر طولانی‌تری در مقایسه با بقیه دارند. خط سیری كه نشان از حركت آن در سالیان متمادی بین 2 تا 5 سال است.
هیچكس تا كنون حركت‌آنها را به‌چشم ندیده است. حتی سرعت حركت آنها هنوز مشخص نشده است. رمز‌و‌راز‌های این پدیده باشكوه ذهن انسان را سالها به چالش ‌كشانده است. چالشی كه شاید هرگز تمامی نداشته باشد. این "سنگ‌ها‌رونده" در اشكال، حجم و رنگهای مختلف با رازهای كه در سینه سنگیشان پنهان كرده‌اند، آهنگی زیبا در مسیر حركت خود می‌نوازند كه شنیدی است...
[عکس: sailing-stones-2.jpg]
[عکس: sailing-stones-1.jpg]
[عکس: sailing-stones-6.jpg]
[عکس: sailing-stones-4.jpg]
[عکس: sailing-stones-3.jpg]
[عکس: sail5.jpg]
[عکس: sailing-stones-7.jpg]
[عکس: sail51.jpg]
[عکس: deathvalley.jpg]

__._,_.___
To Wounds From One[font=Arial][/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، nicole.gemini ، maaref ، saied-k ، jahan_roone ، Iman-gta ، alireza.nayyeri ، soniarazmi ، idn ، Qazal.d ، majorsoly




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان