ارسالها: 206
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2010
رتبه:
9
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
مرسی از حرفهای پر انرژیتون.همینطوره که میگین اما دلتنگیه دیگه.تازه ما بچه ننه هم نیستیم.
همیشه دلتنگ پدر ومادر.....
ارسالها: 228
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بلاخره باید یه سری چیزها رواز دست بدی تا یک سریچیزهایی رو بدست بیاری
من خودم هنوز این سعادت نصیبم نشده اما:
دقیقا درک میکنم بچه های مهاجر رو چون خودم این درد رو کشیدم البته نه در خارج از کشور !!! مدتی در یک شهر غریبه بودم و شب ها تنها و .... همیشه در روزهای اول رفتن غم و غصه داشتم اما بعد از مدتی خیلی ریلکس شدم و راااااااااااحت!
مهاجرت سرشار از تغییر هست چه در روحیات، خلقیات و چه در بزرگترین مقولات زندگی...
همه اونهایی که این مسیر رو رفتن بعد از مدتی به قول معروف جا می افتند و مطمئن هستم از انتخابشونراضی خواهند بود!
نکته اخر اینکه ما در ایران شاید خودمون رو دسته کم بگیریم اما باور کنید شرایطمون هر چقدر که فکر کنید از اونجا سخت تر هست ما توی ایران هزارتا کار ذهنمون رو مشغول میکنه و مطمئنا در آینده در یک کشور دیگه موفق تر خواهیم بود.
به امید روزی که نه تنها خودم بلکه باقی دوستان مهاجر بیایم اینجا از دلشوره های یک هفته آخرمون بنویسیم.
به امید اون روز
به آرزوم میرسم، شک ندارم
ارسالها: 72
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2010
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-03-14 ساعت 08:50
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-03-14 ساعت 11:51 توسط frozen mind.)
سلام به دوستان، من تا ۲ هفته دیگه اینجا هستم، البته منظورم از اینجا ایران نیست، من ۵ سال پیش برای تحصیل و زندگی به مالزی آمدم، و الان هم دارم از این جا میرم دوبی که با خانواده همراه شم و با هم به امریکا بریم، برای من شاید این تجربه مهاجرت دوم باشه.
من وقتی به کوالالامپور آمدم که فقط ۱۷ سال داشتم، و تک و تنها اینجا مشغول درس و زندگی شدم، و با محیط و مردم اینجا و دوستان خارجی و ایرانی قاطی شدم، اینجا مالزی و خیلی ها همیشه ازش گله دارن و داشتن حتی خود من هم که بیشتر وقت ها هم به حق هست. اما باید فراموش نکنیم که این ما هستیم که رفتنو انتخاب میکنیم و باید با خوبی ها و بدی های مقصد بسازم و ببینیم که چه طوری میتونیم، هر جا بهترین باشیم و سر بلند.
حالا هم شاید رفتن من از خیلی از شما که از ایران میرین و بار اول هست که از همه دور میشین راحت تر باشه، ولی باور کنین که اینا همش بسته به خودتونه و اینکه از زندگی چه بخواین و چه برای خودتون بسازین، یه نکته دیگه اینکه قاطی شدن با محیط یعنی مردم هر کشور خیلی کمک میکنه به جا افتادن در هر محیط، که ۱۰۰ بار آمریکایی ها از مالزیایی ها بهتر هستن با برخورد هایی که داشتم، پس عزیزان خوش حال باشین و خدا و برای همه چیز شکر کنین.
به امید شادی و موافقت همتون
-----------------------------------
بهنیای عزیزم، دیدم با بهنویس نوشتی و بعضی کلمات ناجور نوشته شدن. اونا رو اصلاح کردم.
با آرزوی موفقیت روزافز.ن برای شما
نوروزتان پیروز
Frozen Mind
ارسالها: 554
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
38
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
منم همسرم برنده لاتاری شده و مهاجرت برخلاف میلش هست به زور من میاد ولی همه غصم این که چرا اون انگیزه منو نداره .مساله این که اینجام اوضاع کارش اصلا خوب نیست ولی کلا تو فکر پیشرفتم نیست خیلی حس بدی وقتی قرار دور شی و شریکتم باهات همراه نیست تازه خونواده اونم نمی دونن اگرم بدونن مخالن خلاصه ما موندیم با کوله بار غم .........
کیس نامبر : ##49
تاریخ رویت قبولی :4 می
ارسال فرمها :20 می
تاریخ مصاحبه :w1 آپریل
سفارت :ابوظبی
تعداد :2 نفر
نتیجه مصاحبه : برگه آبی
آپدیت ها : روز مصاحبه . روز بعد از مصاحبه . 8جولای آپ همگانی. یک هفته بعد آپ با ایمیل . 18 آگوست آپ از آمریکا 19 آگوست هردو از سفارت
ارسالها: 534
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
40
تشکر: 0
3 تشکر در 1 ارسال
من وقتی به مهاجرهایی که از دریا قاچاقی میرن استرالیا فکر میکنم اینا رو همه شو فراموش میکنم
2013AS6354،رویت:6MAY،ارمنستان . 2،نفر. ارسال : 19MAY، کارنت: 11feb، مصاحبه:هفته29اپریل.کلیرنس :14جوون.ویزا:26جوون.ورود29جولای.لاس وگاس
ارسالها: 314
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
رتبه:
35
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من فکر میکردم عوارض روزهای پیش از هجرت خیلی بشتر باشه, ولی الان که باهاش مواجه شدم می بینم زیاد چیز خاصی نیست. غیر از نگرانی و استرسهای خاصی که مربوط به حجم عظیمی از کارهاست که میشه گفت الزاما باید یکی دو هفته آخر انجام شه.
SELECTED 2015
توصیه: روزی 10 ساعت در روز زبان بخونید.