ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2015
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان
من ۳۰ سالمه.
مجرد.
لیسانس مهندسی برق.
۵ سال از مدرکم میگذره ولی سابقه کار بیمه ایم یک ساله.
نمرات آیلتسم:
لیسنینگ ۸
ریدینگ ۸/۵
رایتینگ ۷
اسپیکینگ ۶
اوورال ۷/۵
میاستم از طریق کبک اقدام کنم. حتما باید وکیل بگیرم یا خودم میتونم کارهاش رو انجام بدم. ممنون
ارسالها: 323
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
82
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-11-24 ساعت 22:59
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-11-24 ساعت 23:00 توسط fairy.)
(2015-11-24 ساعت 19:53)mostafa.bsh نوشته: سلام دوستان
من ۳۰ سالمه.
مجرد.
لیسانس مهندسی برق.
۵ سال از مدرکم میگذره ولی سابقه کار بیمه ایم یک ساله.
نمرات آیلتسم:
لیسنینگ ۸
ریدینگ ۸/۵
رایتینگ ۷
اسپیکینگ ۶
اوورال ۷/۵
میاستم از طریق کبک اقدام کنم. حتما باید وکیل بگیرم یا خودم میتونم کارهاش رو انجام بدم. ممنون
هیچ اجباری نیست. خودتون هم می تونید. یه پیج تو ف بی هست که خیلی هم فعاله و اکثرا مردم خودشون پرونده هاشونو می فرستن خیلی می تونید کمک بگیرید. اسمش quebec friends
سرچ کنید میاد
we fight for a better life
ارسالها: 21
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2013
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام مصطفی جان با آروزی موفقیت برای شما ایشاله که شانس داری ولی تا اونجا که من میدونم مصاحبه کبک به زبان فرانسه اجرا میشه شما در مورد فرانسه حرفی نزدی ولی نمرات آیلتس شما عالیه. تو تهران جاهایی و موسساتی هست که برای مصاحبه کبک کارگاه دارند و فرانسه هم کار میکنند
ارسالها: 5
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2016
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام من درتاریخ 2011 برای کبک اقدام کردم اردیبهشت 94 ازمن به روزرسانی پرونده رو خواستن ومن فرستادم وجواب دادند برای مصاحبه اماده باشم .به نظردوستان این مدت که طول کشیده ایا طبیعی است ممنون میشم راهنمائی کنید.
ارسالها: 63
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام،
من یه سوال داشتم ،میخواستم بدونم کسی اطلاعاتی راجع به مهاجرت از آمریکا به کانادا داره،من خودم گرین کارت دارم و همسرم سیتیزن آمریکا هستش،ایشون مهندس برق الکتریک و کامپیوتر ساینس و دارن و خودم هم دابل رشته هستم و دانشجو مهندسی الکتریکال و کامپیوتر هستم. چه رههأی برای مهاجرت ما به کانادا هستش، ممنون میشم راهنماییم کنید!
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2016
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام بر همه عزیزان
من شغلم آتش نشان حرفه ای هست و ده سال سال سابقه کار دارم . فوق دیپلم ایمنی و بهداشت هم دارم . میخواستم از دوستان عزیز که اطلاعات دارن بپرسم برای شغل من امکان مهاجرت وجود داره ؟
اگر جواب بدین ممنون میشم .
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2016
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام ، من سوال خودم رو كجا بايد مطرح كنم ؟
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2016
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام،
من ، ٣٤ سالمه ، ويزاى ٥ ساله مالتيپل كانادا رو تازه گرفتم .
اما قصدم اين هست كه ويزام رو تبديل به ويزاى كار كنم، ١٠ سال هست كه در شركت هواپيمايي ماهان كار ميكنم .
آيا امكان اين هست كه بتونم ويزاي كار بگيرم اونجا؟
و آيا براى اين كار بايد وكيل بگيرم ؟
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2016
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام،
من ، ٣٤ سالمه ، ويزاى ٥ ساله مالتيپل كانادا رو تازه گرفتم .
اما قصدم اين هست كه ويزام رو تبديل به ويزاى كار كنم، ١٠ سال هست كه در شركت هواپيمايي ماهان كار ميكنم .
آيا امكان اين هست كه بتونم ويزاي كار بگيرم اونجا؟
و آيا براى اين كار بايد وكيل بگيرم ؟
با تشکر
ارسالها: 17
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
از بعضی ایرانیان ناراحتم ....چرا؟؟؟میگم...
دوست خودم تو ساختمان... راکهیل... زندگی میکنه .
ساختمانی گرون و بیخاصیت و از همه مهمتر فقط میگرده دنبال کوچکترین لغزش که مشتریاشو بچزونه . برای مثال نامه میده که سال بعد ۷۰ دلار اضافه میکنیم ..ایا میل دارید با مبلغ جدید قرارداد ببندید . و دو تا جواب داره ..۱بله و ۲ خیر با مبلغ جدید مخالفم . اونا که گزینه دومو میزنن خوشحال سال بعد میمونن ..بعد شش ما از دادگاه شکایت نامه میاد که راکهیل اون ماهی ۷۰ دلارشو میخواد و ..... درد سر ...بخاطر همین رفتار این شرکت به شدت مشتریاش کم شده ..بنابرین به مشتریاش گفته هر کدومتون یه مشتری بیارین ۷۵۰دلار بهتون میدیم ...
اما متاسفانه هموطنان غیور ساکن راکهیل، میشن فروشنده راکهیل و با هزار تعریف و تمجید بقیه هموطنانو تو دام راکهیل میندازن .... متاسفانه .....
توصیه من راکهیل هرگز ...و در بقیه موارد سعی کنید با صاحب خونه قرارداد ببندید .هر جا دیدی که صاحب خونه نداره و طرفتون شرکته ،دوتا پا قرض کنین و آرامشتونو نجات بدید
.
شاد باشین
ارسالها: 323
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2012
رتبه:
82
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
پیش از مهاجرت این رفتارها را ترک کنید!!!
مهاجرت به کشور جدید با ویژگی ها و شرایط کاملاً متفاوت با فرهنگ وطنی، در کنار همه جذابیت هایش، مسائل خاص خود را به همراه دارد که بی توجهی به آن ها یا دردسرساز می شوند یا در نهایت فرد را منزوی و دلزده از محیط جدید می کنند. خوب است موارد مثبت و تعریف شده فرهنگ جدید را با جان و دل پذیرفت و همگام با یک جامعه مولتی نشنال دموکرات با آن همراه شد والا به قول حضرت حافظ عرض خود می بری و زحمت ما می داری! و از سویی دیگر آن چه باب میل نیست اما فرهنگ مسلم و پذیرفته شده حاکم بر جامعه جدید است را نیز با دیده احترام نگریست هرچند با آن همراه نشد.
البته این به این معنا نیست که ساکنان کانادا همه با فرهنگ و نجیب و قانون مند هستند اما چه اشکالی دارد حالا که زندگی در کشوری جدید را انتخاب کرده ایم خودمان به اصلاح خرده فرهنگ های ناپسند حاکم بر نهادمان بپردازیم؟ پیشاپیش لحن نسبتاً تند برخی انتقادات را بزرگوارانه ببخشایید....
نژادپرستی: عزیزان هموطن نژاد و قومیت پرست که مدام می خواهند از وجود چینی و هندی پاکستانی و عرب و حتی هموطن ایرانی به جان خودشان و دیگران غر بزنند و بلای جان شنوندگان شوند بهتر است به کانادا مهاجرت نکنند!! خوششان بیاید یا نه همه جای کانادا پر است از چشم بادامی و هندی و ....و البته ایرانی. در واقع کانادا جهانی است در قطع کوچک و تورنتو و احتمالاً دیگر شهرهای بزرگ مهاجرنشین تهرانی در قطع کوچک، بنابراین اگر از حضور دیگر اقوام و ملت ها حال نمی کنید در همان وطن بمانید و از شباهت های ظاهری و باطنی ساکنان آن لذت ببرید!!
در ضمن این دسته از مهاجران عزیز بدانند که آن ها در این کشور همان قدر مهاجر هستند و همان قدر سهم و احترام دارند که دیگران! نگاه از بالا و تحقیرآمیز برخی ایرانی ها به مهاجران بعضی کشورها و حس برتری جویی و احساس عالی همیشگی نسبت به خودمان اینجا دیگر کارایی ندارد!! اینجا نه کسی شخص شما را می شناسد که جلویتان چاکرم نوکرم کند و نه آویختن شمایل فرهنگ 2500 ساله به گردن و باد غرور به غبغب انداختن، ارج و قرب و احترام می آورد!!
در ضمن به خصوص در مورد این نژاد چشم بادامی ها باید عرض کنم که وقتی اجداد بنده و جنابعالی هنوز نمی دانستند خارج کجاست، اجداد آن ها در بدترین شرایط کاری مشغول ساختن ریل راه آهن سراسری کانادا بوده اند! بنابراین دوستان فکر نکنند هر چشم بادامی که می بینند همین دیروز از هواپیما پیاده شده و خدای نکرده جای آن ها را تنگ کرده!! در ضمن حواسشان باشد که رفتارهای نژادپرستانه ولا یک حرف نابجا ممکن است برایشان گران تمام شود!
زل زدن به مردم: یکی از عادات ناپسند ما ایرانی ها چه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه (مثلاً وقتی در بحر مکاشفت مستغرق می شویم!!!) زل زدن به مردم تا جایی است که طرف شک می کند که حتماً یک چیزیش هست. بهتر نیست به جای زل زدن به مردم خودمان را به انجام یک کار مفید مشغول کنیم، مثلاً کتاب بخوانیم یا از طبیعت لذت ببریم؟!!
دست زدن به بچه ها: یکی دیگر از لذت های ناپسند ما ایرانی ها به خصوص از نوع بچه دوستمان! این است که بچه خودمان یا مردم را به حد خفگی می چلانیم یا چپ و راست می کنیم، لپشان را با شدت و حدت هر چه تمام تر می کشیم تا حتماً صدایش درآید یا حتی مورد بوده بچه را از فرط علاقه گاز گرفته ایم!!! در اینجا حتی یک دست زدن ساده به سر و صورت بچه بامزه و خوشگل مردم می تواند با واکنش یا حداقل نگاه معنادار بچه یا والدینش همراه باشد چه برسد به گوگولی مگولی کردن آن ها!!! به برخی دوستان باید یادآوری کرد که بچه آدم است در قطع کوچک! نه عروسک و اسباب بازی....
شوخی های بدنی: یکی از تفریحات سالم ما که بر خلاف نظر اعمال کنندگانش اصلاً هم جالب و با مزه و نشان از صمیمیت نیست شوخی های بدنی است. سیلی زدن یا با مشت به کمر و پهلوی کسی کوبیدن حتی اگر طرف مقابلتان ایرانی هم باشد و این سبک رفتار را بشناسد در انظار صورت خوشی ندارد! صد البته شوخی های کلامی هم حد و اندازه ای دارد..........
رفتار با حیوانات خانگی: صاحبان حیوانات خانگی روی حیواناتشان همان قدر تعصب دارند که روی بچه هایشان و در واقع آن ها را جزئی از خانواده به حساب می آورند. فریادکشیدن بر سر سگی که به طرفمان می آید و چخه کردن آن ها به شدت صاحبانشان را ناراحت می کند، در بدترین حالت و یا در صورت ترس بهتر است فقط خود را از حیوان دور کرد.
هول زدن: در کانادا تا دلتان بخواهد صف هست اما بر خلاف وطن عزیزمان معمولاً کسی برای دو نفر جلو افتادن یا حتی حفظ نوبت خودش به نفر جلویی نمی چسبد و از آن بدتر رج نمی زند، هل نمی دهد و فشار نمی آورد! موقع پارک کردن و رانندگی هم معمولاً کسی هول نمی زند حتی در روزهای شلوغ مانند باکسینگ دی نیز لااقل من یکی ندیده ام در حالی که راننده ای راهنما زده و منتظر خروج ماشینی دیگر برای پارک کردن است عزیز دیگری از راه برسد و طی یک عملیات ضربتی در مقابل چشمان بهت زده نفر منتظر کله ماشین را بکند تو جای پارک!!! یا به عنوان نمونه اگر پشت چراغ سبز چند ثانیه ای بی حرکت بمانی بوق های آن چنانی نثارت شود که بیشتر معنی فحش ناموسی می دهد!
این هول نزدن شامل حال خرید اجناس حراج خورده هم می شود چون این حراج ها هیچ وقت تمامی ندارند و نیازی به انبارکردن مواد غذایی و لباس برای رفع خطر قطحی و تحریم نیست!! (البته غیر از حراج هایی مثل روز Boxing Day)
سوالات خصوصی: همیشه مانده ام پاسخ این سوال را چه باید داد؟ ببخشید سوال می کنما، یا ببخشید می تونم سوال کنم؟ آخه عزیز دل برادر انتظار داری من چه جوابی بدم بگم نه نمی تونی سوال کنی یا بگم نه جواب نمی دم! جالب اینجاست که طرف، منتظر همین پاسخ هم نمی شود و پشت بند سوال اول سیل سوالات خصوصی را راه می اندازد: چقدر حقوق می گیری؟ خونه رو چند خریدی؟ چقدر پیش دادی؟ چقدر وام گرفتی؟ چقدر.....گذاشتن مردم در انفاس اخلاقی برای ارضاء حس کنجکاوی کار پسندیده و متعارفی نیست چراکه در بیشتر این موارد پاسخ این سوالات هیچ دردی از سوال کننده دوا نمی کند الا ارضاء حس فض....سوال کننده.
تلفن زدن و شروع به صحبت کردن در ساعات کار اداری: بهتر است به طور کلی در ساعات اداری با کسی تماس گرفته نشود یا لااقل اول سوال شود که امکان صحبت کردن هست یا خیر. اینجا در ساعات اداری معمولاً نمی شود حتی یک صحبت کوتاه چند دقیقه ای داشت چه رسد به تعریف قصه حسین کرد شبستری!
وقت شناسی: بر خلاف وطن عزیز که برای خیلی ها دیررفتن به سر قرار یا مهمانی نوعی کلاس محسوب می شود (که من هرگز فلسفه این مدل با کلاسی را نفهمیدم!) و صاحبان مجلس هم خواسته یا ناخواسته این موضوع را پذیرفته اند، اینجا باید وقت شناس بود؛ هرچند از نظر شخص من، دیرکردن آن هم همیشه و بی هیچ علتی نوعی بی احترامی به صاحبخانه است و این ور و آنور آب ندارد. وقتی میزبان ساعت مشخصی را برای شروع مهمانی یا جشن اعلام می کند انتظار دارد همه کمابیش در حول و حوش آن ساعت (مثبت و منفی چند دقیقه، نه منفی دو سه ساعت!!) در محل حاضر باشند. در مورد قرارهای کاری هم این قضیه بسیار بسیار جدی است و ممکن است به همین علت به ظاهر کوچک یک مصاحبه یا بیزنس به فنا برود....
طلبکارانه صحبت کردن: تقریباً همیشه حق با ارباب رجوع و مشتری است. نیازی به طلبکارانه صحبت کردن و دعوا و داد و بیداد به راه انداختن نیست. می شود درخواست خود را به آرامی مطرح کرد اگر جوابی گرفته نشد به راحتی درخواست دیدار و صحبت با مدیر بالادستی را داد.
دست دادن موقع هر سلام و خداحافظی: این مورد اگرچه رفتار ناپسندی نیست اما در این جا تعریف نشده است. معمولاً دست دادن فقط مخصوص زمانی است که شما کسی را برای اولین بار می بینید.
بلند بلند صحبت کردن یا فریادکشیدن: بلند صحبت کردن در مراکز عمومی هم چندان خوشایند نیست و با تعجب و گاهی ترس بقیه همراه است. بی زحمت چه در حالت عادی و چه زمان ابراز احساسات، تن صدایتان و غریو شادی تان را کنترل کنید.
بوق زدن: بوق برای هشدار و تذکر است آن هم به صورت تک بوق نه برای فحش دادن یا سلام، خداحافظی و تشکر....آن هم به صورت کش دار......
به جرات می توان گفت که نادیده گرفتن برخی از این فرهنگ ها یا خرده فرهنگ ها می توانند مشکلات جدی اجتماعی یا حتی حقوقی برای مهاجر از همه جا بی خبر ایجاد کنند....
مهاجرت شاد و سالمی را برایتان آرزو می کنم.
we fight for a better life
ارسالها: 140
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2016
رتبه:
10
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام
از دوستان مطلع سوالی داشتم .در صورت امکان لطفا راهنمائی نمائید
قصد مهاجرت از طریقExpress Entry رو دارم
سوابق بیمه پرداختی من به صورت بیمه اختیاری هست و به مدت 5 سال (self employee)
در زمینه مهندسی عمران هم فعالیت دارم . بنا به دلایلی ترجیح دادم که شرکت برام لیست بیمه رد نکنه و تو این چند سال خودم ماهیانه حق بیمه خودم رو به صورت اختیاری واریز کردم
سوالم اینه که آیا این سوابق بیمه به صورت اختیاری و خویش فرما قابل قبول هست برای آفیسر مهاجرت و به طور کلی اداره مهاجرت؟
ممنون از همگی
روزگارِ غریبیست نازنین
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2016
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با عرض سلام خدمت تمامی دوستان.
ینده یک سری سوال دارم که دقیقا نمیدونم به همین فروم مربوط میشه یا نه. ممنون میشم اگر کسی تجربه مشابهی داشته یا اطلاعاتی در این زمینه داره من رو راهنمایی کنه.
من یک پسر ایرانی هستم که قصد دارم با دختری کانادایی ازدواج کنم. البته ازدواجی که در کشور کانادا و بر اساس قوانین این کشور و استان کبک در کانادا هست. ما قصد داریم این ازدواج رو در کانادا انجام بدیم و بعد از اون به ایران بریم برای گرفتن جشن ازدواج. حالا سوالی که مطرح هست اینه که ما باید قبل از رفتن به ایران این ازدواج رو بر اساس قوانین جمهوری اسلامی هم انجام بدیم یا نه؟
و چون ایران دفتر کنسولگری یا سفارت در کانادا ندارد ما باید چطور اقدام کنیم؟
آیا میتونیم ازدواج رو در اینجا انجام بدیم و ازدواج ایرانی یا اسلامی رو در ایران انجام بدیم؟ این جوری باید ویزا تهیه کنیم برای همسرم؟
اگر ازدواج ایرانی یا اسلامی رو انجام بدیم آیا لازمه که همسرم شناسنامه ایرانی . پاسپورت ایرانی داشته باشه برای ورود به ایران؟
آیا نیاز هست که برای ورود به ایران مدارک ازدواج کانادایی خودمون رو ارایه بدیم؟
این که گفته میشه همسر من بعد از ازدواج با من ایرانی خواهد بود یعنی دو ملیتی محسوب میشه؟ کانادایی-ایرانی؟ برای برگشت به کانادا مشکلی براش ایجاد میشه یا نه؟ برای ورود به کانادا میتونه از پاسپورت کاناداییش استفاده کنه؟
اصلا لازم هست که شناسنامه ایرانی بگیره بعد از ازداواج با من یا لزومی نداره؟
آیا هیچ دفتری در مونترال یا اطراف کبک در کانادا وجود داره که بتونه عقد اسلامی رو برای ما انجام بده؟
در مورد مهاجرت هم سوال دارم.
ما الان حدود ۷ ماه هست که با هم در یک آپارتمان سکونت داریم و قرارداد این آپارتمان هم به اسم هر دوی ما هست. همچنین حساب بانکی مشترک داریم و مسافرت هایی هم با هم رفتیم. اینجور که من اطلاع دارم میتونم بعد از یک سال زندگی مشترک در یک آپارتمان برای اقامت اقدام کنم. آیا درست است یا نه؟
و همچنین فکر کنم که همسرم باید بعنوان ساپورتر من باشه برای این اقدام. درسته؟ اگر اینچنین هست چه مراحلی رو باید انجام بدم؟
ممنون میشم اگر بتونین راهنماییم کنین.