کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
چالش های برنامه ریزی برای زندگی در امریکا
آه ای دوستان صبر کنید,چرا اینگونه شتابانید برای مجازات کردن من
پیش از آن که مرا به تبیض جنسی محکوم کنید و برایم ابراز تاسف نمایید که چنین طرض فکر بسته ومحدودی دارم ,قدری به این مطالب توجه فرمایید


راستش رو بخواهید بر عکس اون چیزی که فکر میکنید خیلی انسان احساساتی هستم ودر سالیان دور ضربات احساسی زیادی رو تحمل کرده ام
تا اینکه به این نتیجه رسیدم باید تعمل بیشتری رو این گونه روابط داشته
ببینید وقتی یه رابطه احساسی بوجود میاد این رابطه مانند یه گیاهی که تازه از خاک سر در آورده نیاز به مراقبت داره تا بتونه ریشه هاشو کم کم توی خاک باز کنه ویواش یواش و با مراقبت های طرفین رشد کنه به نتیجه های مطلوب برسه
به نظر من در این چنین رابطه ای شناخت تفاوت ها و خصوصیات طرفین از نون شب هم واجبتره
من واسه خودم این خصوصیات رو به دو نوع تقسیم بندی میکنم
۱ خصوصیاتی که مختص یک فرده و برای شناخت اون باید به عکس العمل وی در شرایط و تنشهای مختلف توجه کرد(مثلا این که میگن دوست رو توی سفر شناخت میتونه جزئی از این نوع شناخت دونست)
۲ خصوصیات وابسته جنسیت
که این نوع خصوصیت بیشتر بر اثر ترشع هرمونها و تاثیر اون بر روی مغزه ( مثلا خانومها وقتی حرف میزنند ازدو طرف نیمکره مغزشون استفاده می کنند،و آقایون از یک طرف مغزشون)
این جمله که من در ارسال قبلی گفتم ۹۹%خانومها بشدت تحت تاثیر جمله دوست دارم قرار میگیرند و خیلی از افراد از این قضیه سو استفاده میکنند نیز از این نوع شناخت هستش و اگر عادلانه بیندیشیم و دورو بر خودمونو ببینیم این حقیقت رو می پذیریم
دانستن این که خانومها بشدت احساساتی هستند و عواملی که روی این احساس اثر میگذارند بسیار روی رفتارشون تاثیر داره مسعولیت یک مرد رو در نگهداری از این جوانه بیدفاع بسیار زیاد و سنگین میکنه در نطیجه اگر مرد که این توانایی رو داره که کنترل احساسشو به دست مغزش بده این کارو نکنه این جوانه تازه سراز خاک در آورده رو بزبز قندی میخوردش
در مورد آقای کابل سریال چون من خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم و الان چند ساله که مشتری نوشته هاشون تو وبلاگ و تو این فروم هستم(یه جورایی میشه گفت که عاشق نوع نگارششون هستم) می خوام که به این مسائل توجه بیشتری بکنن و بنظر من این نوع شناختها میتونه انسان رو از شکست های عاطفی سنگینی که میتونه روبرو بشه نجات بده
(مگه آدم چند دفه عاشق میشه)
در ضمن از اینکه در ارسال قبلی از جملات تندی استفاده کردم که باعث ناراحتی برخی از دوستان شده از هیشکی معذرتخواهی نمی کنم(چون آدمای مغرور معذرتخواهی بلد نیستن)
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، AvRiMcM ، soheilbadami ، farzad24 ، am_mohammad ، maaref ، hamid87 ، taherifar
بله این تاپیک با بار عاطفی زیادی که پیدا کرده میره که موضوعش در هاله ای از ابهام قرار بگیره ( برنامه 90) !
مهندس شما 1 چیزی رو توجه نکردی ! که دنیای اقایون و خانمها خیلی متفاوت هست و اینکه چرا اینها رو نیمه
گمشده هم میگن معلوم نیست و مثل قصه مهاجرت مرموزه ( به قول اینها ویرد !). حالا در غرب به این نتیجه رسیدن که ادمها از 1 جنس نیمه هم میشن ! و مثل اینکه پر دوام تر هست ! ولی به هر حال به کار مشرقیها نمیاد. پس باید ساخت دیگه. همونطور که خانمها تقریبا همه 1 جورند اقایان هم همینطورن ولی خودشون میگن که نه. مثلا همین عذر خواهی .
منم مثل شما اصلا به عمرم عذر خواهی نکردم چون مرد که عذر خواهی نمیکنه ! همونطور که نانای نمیکنه !
هر کی تو مهمونی به من بگه برقص من میگم مرد نانای نمیکنه.
این تکه اخر مزاح بودم برای تلطیف فضا !
مخلص همگی.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: SH1A2R3 ، maaref ، taherifar
واقعا روابط دختر و پسر در خارج ایران ,مقوله ی بسیار همراه با چالش هست. حتی دوستان جوانی که متاهل هستند و به خارج می آیند چالش های زیادی دارند. من از نوشته های شما خیلی لذت بردم و فهمیدم که طرز فکر خودم رو باید عوض کنم. من یک ساله از ایران خارجم و الان که این حرف ها رو خوندم میبینم من تازه 25 سال سن دارم و باید اصولا از فکر رابطه جدٌی بیرون بیام و فقط دنبال دوست خوب باشم. من بعد از اینکه از ایران اومدم فکر میکردم دختر خارجی بهتره ولی بعد از تجربه فهمیدم تو رابطه با شخصی از یک کشور دیگه چقدر مشکلات میتونه پیش بیاد به دلیل اینکه رابطه درست نمیشه برقرار کرد. تفاوت فرهنگی و زبانی. من همیشه دوست داشتم ازدواج کنم. بعد با دختران ایرانی که اینجا بودن آشنا شدم و فهمیدم اونها هم اون دختر های ایران نیستند و این وسط یک جا ایراد داره! مسئله خیلی پیچیده است! من اعتماد به نفسی که در ایران داشتم اینجا هنوز ندارم و تجربه! تجربه های ایرانم اینجا کار نمی کنند. در ایران من اگر با یک دختری چند بار بیرون میرفتم و خونه من میومد یعنی من دوست پسرش بودم ولی اینجا برای من و یک دختر ایرانی کار نکرد.پس من بعد از قرار دادن همه اینها در کنار هم به این نتیجه رسیدم که اگر دوستان(و فقط دوستان) خود رو بیشتر کنم و با اونها در رابطه با مسائل اجتماعی و دختر و پسری بیشتر صحبت کنم میتونم به آینده امیدوار باشم. و مثل اون دوستمون که برنامه 5 ساله داشتن من نیز یک برنامه نیاز دارم. دوست دارم از ریز و نحوه برنامه ریزی ایشون با خبر بشم. منم اول باید زندگیم رو بسازم ؛درس بخونم ؛کار بگیرم؛ سیتیزن بشم و روابط اجتماعیم رو گسترش بدم.برنامه من بیشتر کار میبره!
ادامه 3 روز بعد:
یک چیزی بالا خوندم واقعا روی من خیلی تاثیر گذاشت " من تا 5 تا 10 سال آینده که اصلا به ازدواج فکر نمی کنم حتی اگر موقعیتش پیش بیاد من قصدش رو ندارم چون با توجه به سواد اجتماعی من باعث جدایی میشه که من نمی خوام.(زن یکی خدا یکی) و بعد از اون هم من شاید کسی را که میخوام پیدا بکنم و اگر هم نکنم همیشه مجرد میمونم. پس باید زندگی تنهایی خودم رو هم یاد بگیرم و آماده باشم که شاید همیشه مجرد بمونم. تازه خیلی هم خووووبه مجردی.
بعد از فکرکردن و صحبت کردن با دوست صمیمیم(یک دختر چینی به نام اکو) فهمیدم که من برای 5 سال آینده فقط باید تجربه کسب کنم و پول در بیارم. تصمیم گرفتم با دختر های استرالیایی دوست بشم تا با فرهنگ اونها بیشتر آشنا بشم و در ضمن فرهنگ خودمونو به اونها معرفی کنم. در همین چند روزه خیلی موفق بودم. هاهاها الان 2-3 تا دوست (دختر) استرالیایی پیدا کردم و این باعث میشه اعتماد به نفسم بالا بره و زبانم تقویت بشه. دوست های دختر ایرانیم رو در حد دوست کردم یعنی دیگه روشون برای رابطه اصلا فکر نمیکنم(حداقل تا اون ها پا پیش نذارن!)
یک چیزی لازمه بگم از ته قلب , هیچ دختری دختر ایرانی نمیشه ولی چه کنیم که مجبوریم در این جامعه وارد بشیم و نیاز داریم با فرهنگ های دیگه واقعا قاطی بشیم. البته بگم من این حرفو از زبون دختر های ایرانی هم شنسدم که پسر فقط ایرووونی.
پاسخ
تشکر کنندگان: farzad24 ، rs232 ، shahrzad_a ، hamed_gh ، aNTea ، SH1A2R3 ، maaref ، shatsi ، taherifar
(2011-04-24 ساعت 11:48)soheilbadami نوشته:  منم مثل شما اصلا به عمرم عذر خواهی نکردم چون مرد که عذر خواهی نمیکنه ! همونطور که نانای نمیکنه !

بابا سهیل جان از شما دیگه بعید بود این حرف Smile
اینجوری حرف میزنید آدم به خدا فکر میکنه داره تو 100 سال پیش زندگی میکنه
خب پس رو این حساب جای تعجب نداره که چرا الان مملکت ما به این روز افتاده برای اینکه هیچکی نمیخواد مسئولیت قبول کنه و عذر خواهی کنه..ظاهرا این عذر خواهی کردن کسر شان داره.....
برای اینکه به ماها از بچگی یاد ندادند معذرت خواهی کنیم ..جالب اینجاست که اینجا تو فروشگاه شما ناخودآگاه میزنی به یه نفر و اون بیچاره ازت عذر خواهی میکنه...Smile
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، soheilbadami ، frozen mind ، satusa ، am_mohammad ، rs232 ، yas ، aNTea ، nastaran86 ، SH1A2R3 ، maaref ، saied-k ، taherifar
@ laili
خانم به خدا اشتباه به عرضتون رسوندن. من چون تو قالب طنز نوشتم منظورم بر عکس منعکس شد.
من هم عذر خواهی همیشه میکنم هم نانای ! غیر از این بود که تو این 15 سال دوام نمیاوردم و همش جام تو کولر بود !
ولی خب اکثر اقایون ما یکی یا هر دو رو انجام نمیدن.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، farzad24 ، satusa ، rs232 ، shahrzad_a ، aNTea ، SH1A2R3 ، maaref ، saied-k ، taherifar
تازگی ها چند تا فیلم ایرانی جدید دیدم که در آن قواره مردها مثل فنر می چرخید و آنها به صورت حرفه ای حرکات موزون انجام می دادند. در زمان قدیم چون زن ها در برابر انظار عمومی می توانستند حرکات موزون انجام دهند, مردها کمتر تن به این کار می دادند و بیشتر ترجیح می دادند که در گوشه ای نظاره گر باشند و به پرتوهای نور منعکس شده اجازه دهند تا به دیدگانشان وارد شود. ولی از زمانی که خانم ها از این کار در اماکن عمومی بازنشسته شدند ظاهرا مردها این مهم را بر عهده گرفتند و شواهد نشان می دهد که استعدادشان هم در موارد موزون کم نبوده است. من در اواخر زمانی که در ایران بودم به یک مجلس عروسی نامختلط یک بنده خدایی دعوت شدم و دیدم که مردهای محاسن دار و تسبیح به دست چنان حرکات موزون عربی از خود به نمایش می گذاشتند که جمیله اگر می دید انگشت به دهان می ماند. ما هم از اول تا آخر عروسی صد بار برای سلامتی عروس و داماد و جد و آباء و فک و فامیل آنها صلوات فرستادیم. حالا دیگر زن ها در بخش خودشان چکار می کردند خدا می داند!
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: farzad24 ، satusa ، ali.8888 ، mavarfan ، laili ، pr.kia ، soheilbadami ، aNTea ، mml ، SH1A2R3 ، maaref ، saied-k ، taherifar
(2011-04-24 ساعت 01:56)mohandes نوشته:  ببینید وقتی یه رابطه احساسی بوجود میاد این رابطه مانند یه گیاهی که تازه از خاک سر در آورده نیاز به مراقبت داره تا بتونه ریشه هاشو کم کم توی خاک باز کنه ویواش یواش و با مراقبت های طرفین رشد کنه به نتیجه های مطلوب برسه
که این نوع خصوصیت بیشتر بر اثر ترشع هرمونها و تاثیر اون بر روی مغزه ( مثلا خانومها وقتی حرف میزنند ازدو طرف نیمکره مغزشون استفاده می کنند،و آقایون از یک طرف مغزشون)
این جمله که من در ارسال قبلی گفتم ۹۹%خانومها بشدت تحت تاثیر جمله دوست دارم قرار میگیرند و خیلی از افراد از این قضیه سو استفاده میکنند .

دانستن این که خانومها بشدت احساساتی هستند و عواملی که روی این احساس اثر میگذارند بسیار روی رفتارشون تاثیر داره مسعولیت یک مرد رو در نگهداری از این جوانه بیدفاع بسیار زیاد و سنگین میکنه در نطیجه اگر مرد که این توانایی رو داره که کنترل احساسشو به دست مغزش بده این کارو نکنه این جوانه تازه سراز خاک در آورده رو بزبز قندی میخوردش
ببین داداش من یه مهندس خوب هیچ وقت جا نمی زنه! این حرف با اون حرفت دو تاست. حالا درسته که سهیل جان خواستن تلطیف کنند اما ما خانما خیلی خشنیم و الکی با این کلمات به ظاهر شیرین هم لطیف نمی شیم. می دونی که داداش؟ این مسئولیتی که فرمودید درست همون مسئولیتی است که آقایون را بر آن می داره که خانمشون رو حبس کنن که مبادا بیرون اذیت شه! گرفتی چی شد؟؟
این جملاتی که تو نقل قول نگه داشتم جملات آشنایی هستن که خانمها به شنیدنش عادت دارن وقتی بعضی آقایون متوسل به زور می شن. کلا وقتی این نوع آقایون یاد جوانه ها میفتن که.... دست گلی به آب دادن.Big Grin راستی چند سالتونه؟ این am_mohammad را ببین! نصف شماس ببین چه بالغانه می نویسه!
خلاصه این پست شبیه پرده حریر قشنگی بود که پشتش یه پستو پر شلوغی و کثیفی رو قایم کرده باشیم.
معذرت هم نمی خوایم بابا .همین که این پسرمون آرش رو از راه به در نکنی بسه!
زت زیاد!

پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، soheilbadami ، fgh747 ، laili ، am_mohammad ، aNTea ، maaref ، taherifar
(2011-04-26 ساعت 02:52)rs232 نوشته:  تازگی ها چند تا فیلم ایرانی جدید دیدم که در آن قواره مردها مثل فنر می چرخید و آنها به صورت حرفه ای حرکات موزون انجام می دادند. در زمان قدیم چون زن ها در برابر انظار عمومی می توانستند حرکات موزون انجام دهند, مردها کمتر تن به این کار می دادند و بیشتر ترجیح می دادند که در گوشه ای نظاره گر باشند و به پرتوهای نور منعکس شده اجازه دهند تا به دیدگانشان وارد شود. ولی از زمانی که خانم ها از این کار در اماکن عمومی بازنشسته شدند ظاهرا مردها این مهم را بر عهده گرفتند و شواهد نشان می دهد که استعدادشان هم در موارد موزون کم نبوده است. من در اواخر زمانی که در ایران بودم به یک مجلس عروسی نامختلط یک بنده خدایی دعوت شدم و دیدم که مردهای محاسن دار و تسبیح به دست چنان حرکات موزون عربی از خود به نمایش می گذاشتند که جمیله اگر می دید انگشت به دهان می ماند. ما هم از اول تا آخر عروسی صد بار برای سلامتی عروس و داماد و جد و آباء و فک و فامیل آنها صلوات فرستادیم. حالا دیگر زن ها در بخش خودشان چکار می کردند خدا می داند!

آهان اینا همون مردایین که نانای میکنن اما عذر خواهی نه !
(2011-04-26 ساعت 04:59)shahrzad_a نوشته:  
(2011-04-24 ساعت 01:56)mohandes نوشته:  ببینید وقتی یه رابطه احساسی بوجود میاد این رابطه مانند یه گیاهی که تازه از خاک سر در آورده نیاز به مراقبت داره تا بتونه ریشه هاشو کم کم توی خاک باز کنه ویواش یواش و با مراقبت های طرفین رشد کنه به نتیجه های مطلوب برسه
که این نوع خصوصیت بیشتر بر اثر ترشع هرمونها و تاثیر اون بر روی مغزه ( مثلا خانومها وقتی حرف میزنند ازدو طرف نیمکره مغزشون استفاده می کنند،و آقایون از یک طرف مغزشون)
این جمله که من در ارسال قبلی گفتم ۹۹%خانومها بشدت تحت تاثیر جمله دوست دارم قرار میگیرند و خیلی از افراد از این قضیه سو استفاده میکنند .

دانستن این که خانومها بشدت احساساتی هستند و عواملی که روی این احساس اثر میگذارند بسیار روی رفتارشون تاثیر داره مسعولیت یک مرد رو در نگهداری از این جوانه بیدفاع بسیار زیاد و سنگین میکنه در نطیجه اگر مرد که این توانایی رو داره که کنترل احساسشو به دست مغزش بده این کارو نکنه این جوانه تازه سراز خاک در آورده رو بزبز قندی میخوردش
ببین داداش من یه مهندس خوب هیچ وقت جا نمی زنه! این حرف با اون حرفت دو تاست. حالا درسته که سهیل جان خواستن تلطیف کنند اما ما خانما خیلی خشنیم و الکی با این کلمات به ظاهر شیرین هم لطیف نمی شیم. می دونی که داداش؟ این مسئولیتی که فرمودید درست همون مسئولیتی است که آقایون را بر آن می داره که خانمشون رو حبس کنن که مبادا بیرون اذیت شه! گرفتی چی شد؟؟
این جملاتی که تو نقل قول نگه داشتم جملات آشنایی هستن که خانمها به شنیدنش عادت دارن وقتی بعضی آقایون متوسل به زور می شن. کلا وقتی این نوع آقایون یاد جوانه ها میفتن که.... دست گلی به آب دادن.Big Grin راستی چند سالتونه؟ این am_mohammad را ببین! نصف شماس ببین چه بالغانه می نویسه!
خلاصه این پست شبیه پرده حریر قشنگی بود که پشتش یه پستو پر شلوغی و کثیفی رو قایم کرده باشیم.
معذرت هم نمی خوایم بابا .همین که این پسرمون آرش رو از راه به در نکنی بسه!
زت زیاد!
به بابا بزن زنگو ! رخصت پهلوون ! رحمت بر ان شیری که تو رو خورد .ببخشید شیری که شما خوردی ! ما که لنگ انداختیم مهندسو نمیدونم.Big Grin

آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: fgh747 ، laili ، am_mohammad ، shahrzad_a ، aNTea ، maaref ، saied-k ، taherifar
تغ تغ(این صدای یک جکش چوبیست)
قاضی:دادگاه رسمیست،متهم قیام کنه
شما متهم به تبعیض جنسی،اعمال زور،حبس کردن وهمچنین تخلف اینترنتی اغفال شخصی به نام کابل سریال هستید،آیا قبول دارید که ......
.
.
.
دادگاه پس از شور وبا توجه به مدارک مستدل متهم را گناهکار و به چند سال زندان با اعمال شاغه محکوم مینماید.
قبل ازاینکه برم حبس خدمت خانوم خشن و خطرناکی که خون از سیبیلاشون میچکه عارضم که دهه دوم هزاره سوم زمانی است که خانوما مرداشونو تو خونه حبس میکنن واونکه شما فرمودین روش زندگی انسانهای اولیه قبل از کشف آتش بود.
هرچند خوب نیست که آدم متد مورد استفاده در این گونه روابط رو لو بده و کسی دوست نداره که خصوصیاتشو تحلیل کنند ولی برای روشن شدن موضوع میتونم بهتون بگم که اکثر خانومها خودشونو لایق محبت بیشتری نسبت به اون چیزی که تو زندگی دارن میدونن و همیشه تحت تاثیر کسی هستند که بیشتر بهشون محبت میکنه اگه بهشون نشون بدی که تو این ضمینه هیچ کسی اعم از خونواده دوستان وآشنایان و افراد جامعه و حتی اون محیطی که قراره باهاش روبرو بشه (مهاجرت) رقیب شما نیست میشه به اون نطیجه مطلوب رسید(ولی نشان دادن این موضوع و میزان آن در بازه زمان و مکان رو میشه هنر یک مرد در روابط عاطفی دانست) این بود اون مسؤلیتی خدمت عرض کردم و اون روش حبس کردن و ... درست نطیجه عکس این رو داره و در جامعه امروزی طرف در اولین فرصت بدست آمده خلاف اون چیزی که توقع داریم را انجام خواهد داد سر انجام وبه یه موجود عقده ای با عقده های بسیار تبدیل خواهد شد.
درمورد سوالتونم باید بگم در دهه دوم هزاره سوم کسی از آقایون نمیپرسه چند سالتونه!


محمد عزیز
اون روابطی که شما به اون گرایش پیدا کردین که میشه از نوع دیتینگ نامیدش شاید باعث ایجاد اعتماد بنفس،لذت زیادو ... بشه و در جامعه کنونی ازنوع رابطه ای هستش که خیلی ها به اون سمت میرن
ولی بنظر من این نوع رابطه لطمه های جبران ناپذیری رو به فرد میزنه که باعث میشه تا آخر عمر از برخی از لذتهای محروم بشه این حرکت باعث میشه خیلی از لذتها واسمون بیمعنی بشه (مثلا روزی میرسه که یه نفر بهت میگه دوست دارم و تو واقعا نمی فهمی چیمیگه و هیچ وقت معنی احساسات واقعی رو نمی فهمی) این نوع تنوع طلبی باعث این میشه که هیچ کس چشمتو پر نکنه بعد سرتو میچرخونی میبینی وارد بحران چهل سالگی شدی و از روی اجبار به یه نفر رومیاری که تا آخر عمر بدلیل اینکه جذابیتی برات نداره و اونیکه فک میکنی باید باشه نیست یه زندگی ماشینی رو پیش میگیری(اگه دوروبرتو نگاه کنی میتونی این افراد رو بوفور ببینی)
پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، soheilbadami ، maaref ، taherifar
(2011-04-27 ساعت 22:57)mohandes نوشته:  تغ تغ(این صدای یک جکش چوبیست)
قاضی:دادگاه رسمیست،متهم قیام کنه
شما متهم به تبعیض جنسی،اعمال زور،حبس کردن وهمچنین تخلف اینترنتی اغفال شخصی به نام کابل سریال هستید،آیا قبول دارید که ......
.
.
.
دادگاه پس از شور وبا توجه به مدارک مستدل متهم را گناهکار و به چند سال زندان با اعمال شاغه محکوم مینماید.
قبل ازاینکه برم حبس خدمت خانوم خشن و خطرناکی که خون از سیبیلاشون میچکه عارضم که دهه دوم هزاره سوم زمانی است که خانوما مرداشونو تو خونه حبس میکنن واونکه شما فرمودین روش زندگی انسانهای اولیه قبل از کشف آتش بود.
آره مهنننس ! منم اون ایمیل رو گرفتم که آقایون خسته بودن از اینکه صبح تا شب بشورن و بسابن! این چیزا رو سال 1992 هم درباره سال 2000 از صبح جمعه با شما شنیدیم. اما هیچ وقت واقعیت پیدا نکرد.بیدار شو داداش این دنیا مجازی نیست واقعیه. یه سر به دادگاه بزنی بد نیست.
راستی" نطیجه" امضای شماست یا اشتباه تایپیه ؟Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: maaref ، taherifar
(2011-04-28 ساعت 01:00)shahrzad_a نوشته:  آره مهنننس ! منم اون ایمیل رو گرفتم که آقایون خسته بودن از اینکه صبح تا شب بشورن و بسابن! این چیزا رو سال 1992 هم درباره سال 2000 از صبح جمعه با شما شنیدیم. اما هیچ وقت واقعیت پیدا نکرد.بیدار شو داداش این دنیا مجازی نیست واقعیه. یه سر به دادگاه بزنی بد نیست.
راستی" نطیجه" امضای شماست یا اشتباه تایپیه ؟Big Grin

اگه اين دنيا واقعيه، لطفا بگو شما خانمي يا آقا؟ اين نوشته هاي مردانه با اسم زيباي «شهرزاد» جور در نمياد Wink Big Grin

اون نطيجه رو خوب اومدي! Big Grin
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، maaref ، saied-k ، taherifar
(2011-04-28 ساعت 11:08)frozen mind نوشته:  اگه اين دنيا واقعيه، لطفا بگو شما خانمي يا آقا؟ اين نوشته هاي مردانه با اسم زيباي «شهرزاد» جور در نمياد Wink Big Grin

اون نطيجه رو خوب اومدي! Big Grin
این دنیا که نه اون یکی دنیا رو می گم!Smile
من خانمی هستم که همرنگ جماعت مرد نما شده ام.هر وقت می شنوم ضعیفه منم می شم لات محله تا همه حساب کارشونو بکنن .اما بیا و ببین این اسم زیبا اینجا به چه روزی افتاده Sad

راستش من اگه مدیر بودم همه اشتباهات املایی را تصحیح می کردم . برای بعضی هامون اینها تنها متون فارسی هستن که می خونیم .البته مهننننسمون فکر کنم عمدی مسعولیت و نطیجه می نویسن که ما بیشتر بخندیم بلکه نجات پیدا کننBig Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، frozen mind ، mavarfan ، nastaran86 ، maaref ، taherifar
(2011-04-28 ساعت 22:44)shahrzad_a نوشته:  این دنیا که نه اون یکی دنیا رو می گم!Smile
من خانمی هستم که همرنگ جماعت مرد نما شده ام.هر وقت می شنوم ضعیفه منم می شم لات محله تا همه حساب کارشونو بکنن .اما بیا و ببین این اسم زیبا اینجا به چه روزی افتاده Sad

راستش من اگه مدیر بودم همه اشتباهات املایی را تصحیح می کردم . برای بعضی هامون اینها تنها متون فارسی هستن که می خونیم .البته مهننننسمون فکر کنم عمدی مسعولیت و نطیجه می نویسن که ما بیشتر بخندیم بلکه نجات پیدا کننBig Grin

از نظر من مردنما يا زن نما شدن امتيازي نداره.

گروه مديران با همه گرفتاري هاي شخصي كه دارن، همين قدر فرصت مي كنن از به هم ريختگي تالارها و ايجاد تاپيكهاي تكراري و فوق تكراري جلوگيري كنن. و چندين و چند كار ديگه. با اين حساب وقتي نمي مونه كه بخواهيم غلط املايي و انشايي كاربرا رو بگيريم و براي خودمون دشمن بتراشيم! Smile
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
پاسخ
تشکر کنندگان: shahrzad_a ، mohandes ، gadfly ، soheilbadami ، maaref ، taherifar
ظهر یک روز گرم
پادگانی خسته
در کنار درب خسته دیدم
دژبانی خسته
منتظر بود هنوز
زیر پایش سنگ فرش
سنگفرشی خسته
و سلامی خسته
از منی که خسته بودم آن روز
خسته هستم هنوز
خسته از آنچه نباید باشد
خسته از آنچه که باید باشد و نیست



روز آغاز می
روز اعلام نتایج بودو ما از استرس پر بودیم، دریک سایت
خبر این بود امسال امریکا جای تو نیست
او نمیدانست بخندد یا نه او زغمگینی من غمگین شد




آسمان تهران پر باران شد و باد
ما بزیر باران
زیر باران و باد دستهایم گرم بود
امریکا اینجا بود تو دستای من
تو همین پیروزی توی تهرانی سرد
کاش می دانستید امریکا چه دستان ظریفی دارد
کاش میدانستید نطیجه با ط چقدر زیبا است
کاش میفهمیدید دیدن لاس وگاس با آسمان مصنوعی همیشه روشنش به اندازه دیدن گوشواره هایی که باد شال روی آن را بهم ریخته لذت ندارد
کاش میفهمیدید که تهران چه آسمان فهیمی دارد و شستن چشمها را در باران نباید فراموش کرد
و کاش میدانستم امریکای شما هم ، بدستان خود لاک یاسی میزند؟
چهاردهم اردیبهشت هزارو سیصد ونود-طهران
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، saied-k ، maaref ، taherifar
سلام به همه !

مهندس عزيز با تشكر از شعر زيبايتان و با عدم تشكر از ارسال تقريبا نا خوبتان در باره خانم ها !!


در اين تاپيك نميدونم چرا اينقدر خانم زياد شده ؟؟ Big Grin

آرش عزيز مطالبتان درباره چالش هاي برنامه ريزي بسيار عميق و جالب بود كه متاسفانه توسط اكثر دوستان بيشتر به اون قسمت هاي ازدواج و حتي كاراي بد بد توجه شد !!

فكر مي كنم چالش هاي برنامه ريزي كه شما در اين تاپيك ذكر كرديد ، با درگيري هاي ذهني خودم دراين روز ها بسيار رابطه نزديكي دارد.

چالش برنامه ريزي براي انتخاب شريك زندگي در ايران و پذيرفتن مشكلات مادي زندگي در ايران ... يا ... انتخاب شريك زندگي در امريكا و با وجود داشتن تامين مادي و ارامش بيشتر و احتمال رويدادن مسايل ناشي از شكاف فرهنگي !!

آنچه كه مشابه اين چالش است براي من ! (‌چه نثري ! ؛ فكر كنم كم كم ديگه آي ام ان آنبرلا !! ) چالش بين ماندن و رفتن است ! يعني قرار گرفتن در نقطه شايد 10 سال پيش شما ! زماني كه زندگي معمولي و خانواده خوبي دارم و از فراق ازادي رنج مي برم. زماني كه بايد بسياري از داشته هايم را رها كنم براي رسيدن به بسياري از نداشته هايم. البته نميدانم ايا برنامه ريزي كردن براي حفظ زندگي خانوادگي فعلي ام در امريكا ممكن است يا خير ؟ ولي فكر مي كنم مطالعاتي كه مي كنم و تلاشي كه براي شناخت تفاوتهاي فرهنگي ايران و امريكا ( غرب ) مي كنم و اين يافته ها را با همسرم هم درميان مي گذارم بتواند تا حدودي خطر از هم پاشيدگي خانواده من را پس از مهاجرت كم كند. البته اين امري حتمي نيست كه خانواده ايراني در امريكا منهل مي شود يا چه و چه ولي از انجاييكه ما در راه مهاجرت بايد كوچكترين امكان ها و شايد ها ر ادر نظر بگيريم ، بررسي و برنامه ريزي روي اين موضوع هم برايم مهم است .

آرش جان فكر مي كنم با نوشتن اين مطلب ارزش برنامه ريزي را براي ما بيشتر مطرح كردي ولي چه كنيم كه در اين ديار مادري اخرين چيزي كه براي ان وقت باقي مي ماند برنامه ريزي است. البته من به شخصه برنامه ريزي زياد مي كنم ولي نمي دانم چرا اكثر مواقع جريانات انقدر از برنامه ريزي ما دورند كه در هيچ كدام از بندهاي پيش بيني شده يمان براي انها عكس العملي را نمي يابيم . ( مثال ها را خودتان بهتر مي دانيد ! )

عذر مي خواهم اگر به نوشت هاي تاپيك بي ربط بود . اين تاپيك مي رفت تا رنگ و بوي بله بران به خود بگيرد كه بادرايت قبله عالم و كياست اتابك اعظم و تيزهوشي گنجشك خان ديلمي .. اين خطر مرتفع گرديد ..‌!! Big Grin

راستي دوستان تو امريكا قهوه تلخ مي بينند ؟!!
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، moraddad ، ARASH@MH ، maaref ، taherifar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان