ارسالها: 150
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
10
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-06-27 ساعت 14:49
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-07-01 ساعت 20:03 توسط vm1974.)
سلام برهمه دوستان
ما هم آبی شدیم و رفتیم که منتظر شیم!
ورودمون به آنکارا جمعه 22 جون ساعت 7 بود با تاکسی 70 لیر دادیم و آمدیم هتل آنکارا پلازا و بعد از چک این درهتل ساعت 9 رفتیم دکتر و تا ساعت 11 همه کارامون تموم شد. من و همسرم یکی یک واکسن باضافه آزمایش برای آبله رو دادیم بچه ها هم یکیشون 1 واکسن و اون یکی هم 3 تا نوش جان کرد جمعا 980 دلار پیادمون کرد.
دوشنبه صبح بچه ها رو بردیم جای تست رو دکتر دید و گفت همه چی مرتبه و عصر من رفتم دکتر و جوابها رو گرفتم ( برای گرفتن جوابها حتماهمه پاسپورتها را ببرید)
امروز صبح ساعت 7:40 یک تاکسی گرفتیم و 5 لیر دادیم و 7:45 دم در سفارت پیاده شدیم . یک صف بیشتر نبود و چون یه خورده دیر اومده بودیم رفتیم پاسپورتها رو دادیم به نگهبان جلوی در.
بقیه مراحل تا دادن اصل مدرکها مثل بقیه سفرنامه هاست ضمنا مدارکی که ازتون میگیرند اینهاست:
پاسپورتها - شناسنامه - کارت ملی - مدرک تحصیلی برنده - سند ازدواج - گواهی بانک اگر قبلا نفرستادید- سند خونه / ماشین
بعد یک شماره دادند و رفتیم تو.
سالن هوای مطبوع داشت و مملو از جمعیت بود.
اول صدامون زدند باجه 11 برای اصلاح مدارک اونجا آدرسمون در امریکا را عوض کردیم.
دوم صدامون زدند باجه 7 برای انگشت نگاری
سوم رفتیم باجه 4 برای پول 1320 دلار ناقابل تقدیم کردم
چهارم رفتیم باجه 6 برای مصاحبه با ریش قرمز! خیلی با حال بود و اول قسممون داد و بعدشم پرسید کارت چیه و ... منم توضیح دادم یکی دو جا رو گفت فارسیش رو نمیفهمه منم انگلیسی گفتم . بعد از همسرم هم همین ها رو پرسید و گفت عالیه! نمیدونم چی رو ولی حتما عالی بود دیگه! فرمود که مدارک شما کامله و مراحل اداری باید انجام بشه از 1 ماه دیگه این سایت رو چک کن شماره ات رو دیدی بیا پاسها رو هم بیار ویزا رو ببر.
همین ! اصلا نگفت کچا میری با کی میری، پیش کی میری و چی کار میکنی اونجا
ساعت 11 از در سفارت تشریف فرما شدیم بیرون و با یکی از عزیزان مهاجر سرا کلی بگو و بخند کردیم .
راستی من سربازی معاف بودم و لی شغلم نیمه دولتی بوده است. اسپانسر ندارم ، جا و مکان هم برای زندگی تو امریکا رو نوشتم فعلا معلوم نیست .
روز شنبه 30 جون ساعت 11:30 شب پرواز برگشت با ترکیش داشتیم . پرواز به موقع بود ولی خلبان بسیار ناشی بود و بلند شدن و نشستنش افتضاح بود که البته شاید بخاطر این باشه که من عادت به پرواز با خلبانهای ایرانی دارم که تو دنیا تک هستند. یکی از عزیزترین چمدانهای من رو هم تو بار شکسته اند ونهایتا من در آینده فقط اگه مجبور شم از ترکیش بلیط میگیرم.
ساعت 5 صبح هم خونه رسیدم.
مجددا از همه مهاجر سرایی های گل ممنونم.
مصاحبه: 27 جون2012
کلیر: 7 اگست 2012
تعداد: 4 نفر
ویزا: 24 اگست 2012
ورود به امریکا: 16 سپتامبر 2012
گرین کارت: اوایل اکتبر 2012
ارسالها: 175
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2009
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-06-28 ساعت 11:07
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-06-28 ساعت 11:08 توسط frz61.)
بالاخره بعد گذشت حدود 9 ماه از شروع مصاحبه های 2012 نوبت من شد که سفرنامه ام رو بنویسم
ما 25جون ساعت 3.20 صبح با ترکیش پرواز داشتیم مسیر تهران-استانبول-آنکارا. من و همسرم در این مسیر دو همسفر خوب داشتیم (maka و همسرشون) که سختی سفر در کنارشون کمتر شد. (دوستان عزیز در صورتی که واقعا مشکل محدود بودن وقت رو ندارید توصیه اکید می کنم از پرواز غیر مستقیم صرف نظر کنین چون خیلی خسته کننده بود)
مستقیم از فرودگاه آنکارا با اتوبوس های HAVAS رفتیم Ulus و از اونجا با ساک رفتیم مطب دکتر. معاینات پزشکی و واکسن های بی حساب انجام شد و 540$ پرداخت کردیم.
روز مصاحبه با شایرای عزیز آشنا شدیم
مصاحبه ما به عصر منتقل شد و بعد از انگشت نگاری و پرداخت پول گفتن ساعت 14.30 بیاین.
دوباره رفیم و آفیسر ریش قرمزی فقط با کیس های تحصیلی و خانوادگی مصاحبه کرد (در نوبت عصر) و مصاحبه ما توسط آفیسر خانم انجام شد. شماره مدارک ما برای اصلاح اعلام نشده بود و قبل از قسم با یک مقدار زیادی گیج بازی اصلاحات رو انجام دادیم
بعد در مورد کار من (یک کار پارت تایم که اول تو فرم هام اضافه نکرده بودم چون از 2سال کمتر بود و بعد از طریق ایمیل اطلاع داده بودم سوال پرسید) بعد از همسرم که کارش چیه دقیق و محل کارش کجاس و دلیل معافیتش پرسید- اصلا از من در مورد کار دولتی ام نپرسید
قسمت اصلی ماجرا از موضوع پروژه تز من و همین طور همسرم شروع شد ما براش کمی توضیح دادیم گفت من متوجه نمی شم می تونید به انگلیسی بگین ما هم گفتیم
بعد گفت تو آمریکا کسی رو دارین ( جواب نه) کجا می خواین برین ( آستین یا دالاس) گفت من هم می خواستم با توجه به رشته تون همین رو پیشنهاد بدم
در آخر گفت مدارک شما کامله مراحل اداری باید طی بشه در 2-3 روز آینده فرم 9 سوالی براتون ارسال میشه-
هیچ سوالی هم در مورد مدارک مالی از ما نپرسید
موقع برگشت هم با دوستان مهاجرسرایی زیادی آشنا شدم که چند تاشون مثل ما 9 سوالی گرفته بودن و مصاحبت با اونها از استرس ما کم کرد
برای همه از صمیم قلب آرزوی بهترین ها رو دارم و از همکاری و هم فکری که تا حالا داشتین بسیار متشکرم. و افتخار می کنم از این که دوستان مجازیی دارم که واقعا باهاشون احساس صمیمیت می کنم و از این که می بینم وقتی هر موردی برای هر کیسی پیش میاد همه احساس می کنن کیس خودشون بوده بسیار خوشحالم
برنده 2012-اولین ورود: ژانویه 2013- دریافت پاس سفید اوت 2013- ورود مجدد سپتامبر 2015
ارسالها: 68
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام
ما هم چهارشنبه 27 جون مصاحبه داشتیم و بابت تست سل دخترم بایستی چند روز زودتر به آنکارا میرفتیم. پنج شنبه 21جون با پرواز ایران ایر وارد آنکارا شده و به هتل ترنسفر شدیم. هتل هیلتون هتل خوب و تمیز با استخر و صبحانه تکمیل هست که برای کسی مثل من که بیمار هم بودم محل مناسبی برای استراحت بود .
بلافاصله به مطب دکتر مراجعه کردیم با اینکه ساعت 9:30 بود ولی جمعیت زیادی توی مطب بودند که انتظار برای معاینه رو به کابوس تبدیل کرده بود. خستگی مفرط بابت اینکه شب قبل نخوابیده بودیم و بیماری (سرماخوردگی شدید) و کلافه گی و عدم همکاری دخترم و همچنین عدم توجه منشیها به نوبت افراد و چندین مورد پارتی بازی ، روز افتضاحی رو برامون ساخت . کلا" تا ساعت 1:50 توی مطب بودیم. به گفته خانم دکتر نوبت دوم واکسن MMR به من و همسرم تزریق شد و باوجود اینکه همسرم آبله مرغان گرفته بود یه واکسن آبله مرغان دیگه هم نوش جان کرد و بهمراه بقیه آزمایشات مجموعا" 800 دلار هزینه مدیکال شد!
روز مصاحبه حدود ساعت 8 جلوی سفارت بودیم. صف تشکیل شده و بترتیب همه وارد شدند. مراحل مصاحبه همونی هست که بارها وبارها وبارها خواندیم. فقط مدارک اسپانسر ما دیر بدستمون رسید و من نتونستم اونها رو با سایر مدارک به آنکارا پست کنم و مدارک رو همراه خودمون بردیم که اونجا ارائه بدیم. بعد از سوالات روتین که آفیسر از ما پرسید مثل بقیه دوستان به ما هم اعلام شد که مدارکتون تکمیله و مشکلی ندارید فقط از 2یا 3 هفته دیگه سایت رو چک کنید. همسرم سوال کرد که آیا لازمه مدارک مربوط به اسپانسر رو بهتون ارائه بدیم؟ جواب آفیسر این بود که نه اصلا" نیازی نیست مدارک مالی شما تکمیله و هیچ نیازی به اسپانسر ندارید. من بارها توی این سایت خوانده بودم که داشتن اسپانسر از اهم واجباته و اگر نباشه خیلی بد میشه و .... ولی جواب آفیسر به ما نشون میداد که استقلال مالی خودمون اهمیت بیشتری داره.
به هر حال سفر به آنکارا رو اصلا" دوست نداشتم چون هم به بیماری گذشت و هم بی نتیجه بود و همچنان دست خالی هستیم و باز هم باید منظر باشیم.
الان هم که چند ساعتیه که رسیدیم منزل و من میرم که کمی استراحت کنم.
روز خوش
شماره کیس : 2012AS0005xxxx
تاریخ مصاحبه: هفته آخر june برگه آبی
دریافت کلیرنس: 31 جولای
دریافت ویزا: 10 آگست 2012
تعداد افراد این کیس : 3 نفر
تاریخ ورود به امریکا: 2 DEC
ارسالها: 60
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 387
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-06-30 ساعت 15:28
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-07-01 ساعت 01:11 توسط parsy631.)
قسمت دوم سفرنامه تهران استانبول
صبحانه ترکیش ایرلاین تعریفی ندارد یا حداقل با ذائقه ما زیاد جور نبود. طول پرواز تا استانبول سه ساعت و نیم است و با توجه به اختلاف ساعت ( 1.5 ساعته ) ساعت 6 صبح به وقت محلی در فرودگاه استانبول فرود آمدیم . فرودگاه آتاتورک که فرودگاه اصلی استانبول است در قسمت اروپایی استانبول واقع شده است. استانبول فرودگاه دیگری هم دارد که در قسمت آسیایی آن واقع شده و فرودگاه صبیها گوچن نام دارد که نخستین خلبات زن ترک بوده است و به افتخار او این نام را برای فرودگاه انتخاب کرده اند. شایان ذکر است برخی از پروازهای ایران نظیر هواپیمایی زاگرس و یا پگاسوس به این فرودگاه می رود که کم از مرکز شهر دور است و باید کرایه نسبتا زیادی برای رسیدن به بخش اروپایی پرداخت لذا باید در انتخاب پروازها دقت لازم را در این خصوص به خرج داد. بیمارستان آمریکایی استانبول در شیشلی -نیشانتاشی واقع شده است که 15 دقیقه با میدان تقسیم فاصله دارد و خیلی از مراکز درمانی خوب استانبول در این محل هستند. در خصوص هتلی که برای اقامت چند روزه در استانبول مناسب باشد خیلی حوصله به خرج دادم. بر خلاف هتل های آنکارا ، ستاره ها در استانبول معنا و مفهوم دارند و کلی فرق بین یک هتل چهار ستاره و سه ستاره هست. مکان هم خیلی مهم است چون استانبول هم شلوغ است و هم گران. کرایه رفت و امد هم نسبتا زیاد است. با بررسی گوگل نزدیکترین هتل مناسب به بیمارستان یک هتل چهار ستاره بنام mim hotel پیدا کردم. آدرس سایت :http://mimhotel.com/en/index.html در تهران خیلی جاها آن را نمی شناختندو رزرو نمی کردند ولی همان آژانس معروف برای مدت 2 شب از قرار شبی 110 یورو برای اتاق سه تخته و با صبحانه آن را برای ما رزرو کرد و ووچر آن را از همین تهران گرفتیم. در فرودگاه استانبول حدود بیست پرواز هم زمان با ما فرود آمده بود و وقتی جلوی باجه کنترل رسیدیم با صفی طویل مواجه شدیم. پسرم خسته و بسیار ناآرام بود (قبلا شرایط اورا توضیح داده ام) . با کمال ناامیدی به افسری که در باجه دیپلماتیک مسئول بود گفتم پسرم اوتیسم دارد و نمی تواند در صفی طولانی منتظر بماند. پرسید کجاست ؟ او را و مادرش را با انگشت از دور نشان دادم. گفت صدایشان کن . هر دورا به گیشه شیشه ای برد و در کمال تعجب با احترامی فوق تصور برایمان خارج از نوبت مهر ورود زد و باز هم پس از تشکر برای ورود به خاک ترکیه مار ا از لاین سبز مشایعت نمود. وای بر ما . این ترکیه است ؟؟؟!!!!
پس از گرفتن چمدان ها بیرون فرودگاه راه های مختلفی برای رسیدن به هتل داشتیم . اتوبوس های هاواش هست. مترو هم هست که تا آکسارای می رود و هزینه کمی داردولی برای رسیدن به شیشلی باید دو سه بار مترو عوض کنید که با چمدان و بچه و... نمی ارزد ولی تنها باشید می توانید از این وسایل به خوبی استفاده کنید. اتوبوس ego هم هست. به هرحال تاکسی تا درب هتل بیش از 45 دقیقه طول کشیدو حدود 8 صبح هتل بودیم . کرایه تاکسی 45 لیره شد. تا یادم نرفته بگم در فرودگاه به میزان نیاز که پیشنهاد می کنم 200 دلار را حتما لیر بگیرید. اگر همان روز وقت دکتر دارید تا 300 - 400 دلار در همان فرودگاه لیر بگیرید. بانک ها قیمت های بهتری می دهند ولی پاسپورت می خواهند. از هتل بگویم پرسنل یونیفورم پوش ، هتل تمیز ، خنک و خوشبو با لابی راحت و مهمان نوازی عالی . برای 110 یورو واقعا می ارزید.به رسپشن گفتم می دانم چک این ساعت 2 است ولی... حرفم را قطع کرد گفت اتاقتان آماده است . آیا صبحانه خورده اید ؟ گفتیم بلی. رفتیم اتاق . کوچک ولی تمیز. دو تخت جدا و یک تخت کوچک. همسر و پسرم خوابیدند و من برای خرید برخی چیزها رفتم بیرون. قبل از رفتن دو تا خط ایرانسل اعتباری را هرکدام 10 هزار تومان شارژ کرده بودم و با خودمان داشتیم برای تماس های ضروری احتمالی. با یک تماس بین المللی به ایران 10 هزار تومان میپرد و اصلا خوب نیست. یا از رومینگ همراه اول استفاده کنید یا از سیم کارت های ترکسل که برای 500 دقیقه مکالمه و 1000 پیام کوتاه بیست و سه لیر می شود و البته باید آن را 20 لیر هم شارژ کنید که البته من از این ها نگرفتم و تا موقع آمدن از همراه اول با avea اسفاده کردم همه هزینه اش شده است 25 هزار تومان. الته برای تماس شماره هتل را داده بودم از ایران با ما تماس می کرفتند یا با کامپیوتر . به هرحال هتل برگشتم دیدم خانواده عزیز و گرامی از کوچکی اتاق گله مند هستند. ساعت 2 بعد از ظهر بود. به رسپشن رفتم و گفتم اتاق درخواستی من سه تخته بوده چرا اتاق دوتخته داده اید؟ فورا ما را به یک اتاق بزرگتر با سه تخت بزرگ منتقل کردند. انصافا برخوردشان خوب بود.
طی مدت اقامت در استابول جشنواره خرید بود و مراکز زیادی هم تفیف های خوب دارنداز جمله مرکز خرید جواهر که از هتل پیاده یک خیابان سربالایی تند بود از درکه هم تندتر به مدت نیم ساعت پیاده روی و با تاکسی هم 15 لیره. خیلی بزرگ و همه چیز داشت cevahir mallرا برای اطلاعات بیشتر جستجو کنید.
شب 18 جون را زودتر خوابیدیم و 19 صبح پس از صبحانه هتل که کامل بود و یک گشت کوچک به بیمارستان رفتیم. از هتل تا بیمارستان 10 دقیقه پیاده راه است. خیابان فراه ferah sokak پیاده به بالا 100 متری شیب دار است بعد شیب ملایم کمی جلوتر دست راستتتان بیمارستان آمریکایی استانبول بسیار شیک واقع شده است. البته این خیابان به سمت هتل یکطرفه بود و ما چون می خواستیم پیاده روی نکنیم مسیر 10 دقیقه پیاده را یک ربع با ماشین رفتیم و 20 لیر هم هزینه نمودیم از جیب مبارک!!!
جلوی درب بیمارستان یک گاو است که عینکی به چشم دارد و نمی دانم فلسفه گاو جلوی درب بیمارستان چیست؟ گیت ورودی وسایل را بازرسی می کنند بعد برای معاینه باید طبقه دوم برویم check up department.در بدو ورد پاسپورت ها ، 2 قطعه عکس و نتیجه تست سل پسرم را خواستند. گفتیم مگر نپرسیدیم گفتید باید همینجا انجام شود. خلاصه پس از کلی گفت و گو و تماس با مسئول پذیرش ما را به یک مرکز دولتی ارجاع کردند به نام verme savash در محله بشیکتاش . قرار شد برویم آنجا تست بدهیم و مجددا برای ادامه معاینه بیاییم بیمارستان. دوست عزیزم funnybluesolea را همین جا ملاقات کردیم و کلی دیدن او برای ما انرژی مثبت آورد. از ایشان متشکرم. خلاصه تاکسی گرفتیم به مقصد بشیکتاش . 30 لیره مجبور شدیم پرداخت کنیم الکی . عصبی و خسته شده بودیم . تاکسی هم این مرکز را نمی شناخت و ما را کلی پایین تر از مرکز پایده کرد و مجبور شدیم حدود ساعت 3 بعد ازظهر کلی در آفتاب راه برویم تا این مرکز را پیدا کنیم. رفتیم داخل . سراغ خانمی را گرفتیم که آدرس داده بودند. گفت تست سل؟ خوب . پاسپورت پسرتان؟ گفتیم بیمارستان نگه داشته که بعد از انجام تست برویم. گفت نمی شود باید حتما پاسپورت باشد. دیگه واقعا مستاصل شده بودیم. یک خانم چاقی بود کمی فهمیده و مهربان . تلفنی با بیمارستان تماس گرفت و مشخصات را پرسید و قرار شد موقع گرفتن جواب کپی پاسپورت را ببریم. قرار شد جواب را جمعه بعد از سه روز ساعت 10 صبح بدهند. همه این ها را بگذارید کنار این که این جماعت هیچکدامشان یک کلمه انگلیسی نمی دانست و من مجبور بودم با همه آنها ترکی شکسته وبسته ای که بلدم صحبت کنم که کار را خیلی سخت می کرد.
دوباره تاکسی و برگشت به بیمارستان برای انجام بقیه کارها.
همه چیز بر عکس ابتدای کار روتین پیش رفت. ابتدا آزمایش خون خانم بعد من . از پسرم خون نگرفت. بعد از کمی انتظار رفتیم اتاق فشارخون و قد و وزن و بعد دسته جمعی برای معاینات رفتیم داخل اتاق دکتر. دکتر جدی ولی وارد بنظر می رسید و برعکس قیافه جدی اش بسیار مهربان بود. کارت های واکسن زرد بین المللی پاستور و نتیجه آزمایش تست ابله مرغان را ایشان دادیم. گفت نتایج ایران بنظر زیاد دقیق نیست . ایا به شما واکسن هم زده اند که این کارت ها رابرایتان صادر کرده اند و من هم شرحی از فرآیند کارهای پزشکی مان دادم . انگلیسی اش خوب بود و کاملا مسلط .شرحی از بیماری ها و داوهایی که مصرف می کنیم پرسید. خانمم پاسخ داد. تیتر ابله مرغان همسرم نشان می داد او در کودکی مبتلا شده و نیازی به هیچ واکسنی نداشت. از من پرسید کارت کودکی خودت را هم داری. گفتم نه. پرسید پس این پاستور شما از کجا فهمیده شما در چه تاریخی واکسن سل زده اید. جواب دادم بر اساس اظهار شخصی و با توجه به واکسیناسیون اجباری در ایران. از من راجع به ابله مرغان پرسید . کفتم نگرفته ام و البته تست پاستور هم این را نشان می داد. از من پرسید اجازه می دهید به شما این واکسن را تزریق کنیم؟؟؟ من هم گفتم اگر لازم است حتما. با لبخند!!!!
برای پسرم کلی وقت گذاشت. از تیم پزشکی ایران گزارشات لازم را گرفته بودیم همه به انگلیسی و شرح داروهایی که مصرف می کند. همه را به دقت دیدو چند سئوال کرد که همه نشان از دقت و هوش بالای او داشت. برای پسرم هم دو واکسن هپاتیت آ و واکسن آبله مرغان تجویز کرد. دوباره رفتیم اتاق اولی برای تزریقات. پرستارها بشدت مهربان و مثل پروانه دور ما می چرخیدندو بسیار کارشان را بلد بودند. تمام واکسن ها هم تاریخ 2012 داشت و برای ما کارت های مخصوص صادر کردندو قرار شد روز جمعه سه روز بعد بعد از ارائه نتایج تست سل پسرم نتایج رابگیریم. هزینه معاینات و واکسن ها شد 500 دلار و 150 لیر ترک که نمی دانم چرا به این ترتیب گرفت ولی گفت حتما باید 150 لیر ترکیه پرداخت شود لذا حتما دوستان لیر به میزان لازم همراه داشته باشند.من به اندازه کافی نداشتم چون مجبور شده بودم کلی کرایه تاکسی پیش بینی نشده بدم .داخل بیمارستان بانک هست ولی تبدیل نمی کند. بیرون بیمارستان دست چپ به سمت بالا یک Doviz یا صرافی هست که به فاصله 7 دقیقه از بیمارستان پیاده است. انجام دادم و برگشتم.
بعد مراجعه به قسمت ایکس ری برای عکسبرداری از قفسه سینه و تمام.
ادامه دارد..................
شماره کیس:2012AS00042XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 8 آگوست 2011
کارنت شدن کیس: ژوئن 2012
تاریخ مصاحبه:25ژوئن
تعداد نفرات کیس : 3 نفر
تاریخ کلیرنس : 31 جولای
جمع تقریبی هزینه ها :25000 عكس ، 68000 فرم ها با TNT ، ترجمه 250000 با مهرتایید ، بلیط 3 نفر 1180000 ، واکسن سه نفر 89000
ارسالها: 76
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
یه موضوعی که یادم رفته بود توی سفرنامه بگم اینه که فرم یک صفحه ای و کپی پاسپورت ها را بهمون پس دادن و روشون نوشته بودن مدارک اضافی.از این میشه نتیجه گرفت که برای کیس های لاتاری مسافرت های خارجی و این که فرم یک صفحه ای ارسال کنید یا دو صفحه ای مهم نیست و اصلا لازم ندارن.
دریافت ویزا:augest2012
اولین ورود:24nov2012