سلام به همگي دوستان عزيز
ببخشيد كه با كمي تاخير سفرناممو مينويسم. راستش من از مهاجرسرا و اعضاي خوب اون چيزهاي زيادي ياد گرفتم و نميدونم اگه اين سايت نبود چقدر بايد وقت و پول هزينه ميكردم تا اين اطلاعات خوب رو بدست بيارم. به خاطر همين وظيفه خودم ميدونم كه يه سفرنامه كامل با جزئيات بنويسم:
سفر ما يه كم متفاوت بود. به خاطر اينكه بيشتر جنبه تفريحي داشت و كم كم داشت يادمون ميرفت كه واسه چي رفتيم آنكارا.
ما بليط رفت و برگشت رو حدود يكماه قبل از سفر با پرواز ايران اير از يك آژانس با قيمت 427 هزار خريديم. ولي هتل رزرو نكرديم. پرواز قرار بود ساعت 18:25 باشه ولي طبق معمول 3 ساعت تاخير داشت. براي رفتن به فرودگاه امام بهترين كار اينه كه از تاكسي 1833 سرويس بگيريد كه قيمت تويوتا كمري 25000 بود ولي اگه سمند يا پژو ميومد 20000 ميگيره. حتما قبل از رفتن به فرودگاه ساعت پرواز رو چك كنيد چون بعضي از تاخيرها از قبل اعلام ميشه و لازم نيست تو فرودگاه معطل بشيد. هواپيماي ما (رفت و برگشت) ايرباس 320 بود و حدود ساعت 12 شب به وقت محلي رسيديم آنكارا.
سعي كنيد پولتون رو تو فرودگاه چنج نكنيد اگه هم مجبور شديد حداكثر تا 50 دلار چنج كنيد چون اصلا به صرفه نيست. تو فرودگاه به ازاي 100 دلار 161 لير گرفتيم ولي توي صرافيها حداقل 171 لير گرفتيم ولي روزهاي آخر 178 هم گرفتيم.
از فرودگاه با اتوبوسهاي هاواش كه نفري 10 لير ميگيرن تا ترمينال اولوس رفتيم. از اونجا هم با يه تاكسي تا اوزيلهان رفتيم كه تا مسير خيلي كوتاهي بود.
البته وقتي وارد فرودگاه ميشيد تور ليدرهاي ايراني توي هر ساعت شبانه روز كه پرواز باشه اونجا هستن كه با 20 لير شما رو تا هتلتون ميبرن. (پس لازم نيست الكي پول ترانسفر به آژانسها بديد. خودتون خيلي راحت ميتونيد بريد.)
هتل
ما از قبل هتل نگرفته بوديم. با توجه به شناختي كه از خودمون داشتيم ميدونستيم از هتل فقط به عنوان يه خوابگاه استفاده ميكنيم و كلا زياد تو هتل نميمونيم. بخاطر همين دنبال يه هتل ارزون بوديم. توي سفرنامه ها هم خونده بوديم كه اوزيلهان هتل خوبي هست. ما هم ظهر روز پرواز زنگ زديم و يك اتاق رزرو كرديم. البته اگه هم زنگ نميزديم مشكلي پيش نميومد. يكي از دوستان در مورد اين هتل توضيحات و عكسهاي كامل گذاشته كه همه چيزش درسته فقط قيمتاش تغيير كرده. اين هم لينك توضيحات :
http://mohajersara.com/attachment.php?aid=1101
هتل اوزيلهان دو سري اتاق داشت. استاندارد (اتاق دابل شبي 54 دلار) و لوكس (اتاق دابل شبي 70 دلار). وقتي ميخواهيد اتاق استاندارد بگيريد اول اتاقهاي خيلي درب و داغون رو نشونتون ميدن ولي چند تا رو ببينيد بعد بريد سراغ اتاقهاي لوكس. ما دو شب اول رو رفتيم لوكس ولي 2 شب آخر رو يك اتاق 54 دلاري گرفتيم كه نسبتا هم تميز بود. توصيه من اينه كه به هيچ وجه هتل بيوك ارشان نريد. من اونجا چند تا هتل رو ديدم كه به نظر من اتاقهاي 70 دلاري بيوك ارشان از 54 دلاري اوزيلهان هم بدتر بود.
يه هتل خيلي خوب هم پيدا كردم : هتل سياو (SIYAV) .بين هتل ددمان و اوزيلهان هستش.اين هم آدرس سايتش: http://www.siyav.org.tr
البته كلا سايتش تركيه. ولي عكس هاش ببينيد خوبه. تلفني هم ميتونيد با هاشون صحبت كنيد انگليسي شون خوبه
مثل اينكه نوساز بود. قيمتهاش هم به ما مفت گفت. اتاق دابل شبي 80 تله (ليره) . ما رفتيم اتاقهاشو ديديم واقعا تميز بود. به نظرم حتما اونجا بريد. اصلا قابل مقايسه با اوزيلهان و بيوك آرشان نبود. فقط نميدونم چرا اينقدر قيمتش پايين بود. شايد چون تازه باز شده بود. ولي تنها بديش اينه كه پذيرش اين هتل اصلا فارسي بلد نبودن. انشالا براي سري بعد كه رفتيم آنكارا حتما ميريم هتل سياو.
تو پذيرش هتل اوزيلهان يك خانمي هست كه مثلا فارسي بلده ولي نه فارسي متوجه ميشه و نه انگليسي ولي پسرهايي كه تو پذيرش هستن خيلي مودبن و انگليسي رو تقريبا خوب حرف ميزنن و خوب هم راهنمايي ميكنن.
دكتر
صبح كه بيدار شديم پياده رفتيم مطب دكتر اونگان رو پيدا كرديم. از قبل اينترنتي وقت دكتر گرفته بوديم. حدود 15 دقيقه پياده روري از هتل. يك فروشگاه لباس سر ورودي هست. طبقه چهارم پرينت نوبت با يك عكس تحويل داديم و ما رو فرستاد طبقه پنجم براي آزمايش خون و عكس. حتما از نامه دوم 2 تا پرينت داشته باشيد. خيليها راهنما گرفته بودن ولي ما خودمون همه كارها رو انجام داديم. تقريبا همه راهنماها رو اونجا ديديم (عباس-مجيد-آرين-پوريا و كيان ...) اصلا نياز به راهنما نيست. ما حتي كارمون از خيلي از افرادي كه با راهنما اومدن بودن زودتر راه افتاد. بقيه كارها دقيقا طبق مراحلي كه بچه هاي ديگه گفتن پيش رفت. دكتر هم كه معاينه كرد چون كارت واكسن داشتيم هيچ واكسني به ما نزد. 95 دلار بابت آزمايش و عكس داديم (براي 2 نفر) و 140 دلار هم بابت معاينه اونگان. وقتي كارمون تمام شد منشي دكتر گفت فردا ساعت 3 بريم براي جواب. ما حدود يكساعت زودتر رفتيم ولي مجبور شديم تا 3 صبر كنيم چون تا قبل از 3 به هيچ كس جواب نميداد.
مصاحبه
از هتل تا سفارت حدود 8-10 دقيقه پياده راه بود. صف توريستي ها جدا بود. نگهبان اومد پاسپورتها رو جمع كرد و به نوبت صدا ميزد و ميرفتيم داخل. همه لباساي خيلي معمولي پوشيده بودن. پس اصلا نگران پوشش خودتون نباشين. وقتي از دومين در وارد شديم سمت چپ يه خانم مدارك لازم رو از ما گرفت. دو تا عكس هم ازمون گرفت كه بعد از مصاحبه آفيسر به ما پس داد چون قبلا عكس براي آنكارا پست كرده بوديم. مثل بقيه بچه ها اول باجه 7 واسه اثر انگشت بعد باجه 3 واسه پرداخت پول نفري 819 دلار و آخر هم مصاحبه.كلا مصاحبه فارسي در دوباجه 5و6 انجام ميشد كه باجه 5 همون آقاي معروف ريش قرمز بود و باجه 6 يه خانم بود. اگه شما هم مثل ما كنجكاو بوديد وقتي وارد سالن ميشيد بطرف صندليهاي آخر سالن بريد كه از اونجا بتونيد صداي مصاحبه نفرات قبل رو بشنويد. باجه 5 معمولا خيلي سوال پيچ ميكرد ولي اون خانم آفيسر كمتر سوال ميپرسيد. ماهم از شانس بد يا خوبمون با آفيسر آقا مصاحبمون افتاد. پدرمون رو درآورد از بس سوالاي چرت پرسيد. از كاري كه انجام ميديم خيلي پرسيد. ولي از كاري كه ميخواهيم اونجا انجام بديم يا جايي كه ميخواهيم زندگي كنيم چيزي نپرسيد. اول دو تا برگه داد كه من و خانمم امضا كنيم. بعد از من درباره شغلم پرسيد من هم توضيح دادم. پرسيد توي شركت در كدوم قسمت كار ميكني. بعد شروع كرد به گير دادن در مورد ازدواجمون. (تاريخ ازدواج ما يكماه زودتر از زمان اعلام نتايج بود ولي نميدونم چرا بازم اينقدر حساس شده بود.) اينكه چطوري باهم آشنا شديد. از خانمم پرسيد كجا و چطوري ازت خواستگاري كرد. بعد از من پرسيد آيا خانواده خانمت با ازدواجتون مخالف بودن و ... البته من فكر ميكنم اين سوالا بيشتر جنبه روانشناسي داره. ما هم اصلا از قبل آمادگي اينجور سوالا رو نداشتيم. بعد از اون درباره كار خانمم ازش سوال پرسيد. گفت در مورد خدمت اجباريت بگو و اينكه آيا در ارتش بودم؟ من هم گفتم بله و خلاصه توضيح دادم و در آخر هم خنديد و گفت: كار مجاني ميكردي؟
در آخر هم گفت “من براي روشن شدن وضعيت كار شما امشب يك سري سوال براي شما ايميل ميكنم. سوالها رو جواب بديد و براي من بفرستيد. بعد از 4 تا 6 هفته هر وقت توي سايت شمارتون رو ديديد يكي از شما بياد براي ويزا.“
الان هم حدود 10 روز از مصاحبه ميگذره و خبري از ايميل نيست. فكر كنم بيخيال ما شدن.
وقتي هم من در مورد مدارك مالي ازش پرسيدم گفت ما هيچ گونه شكي درباره توانايي مالي شما نداريم و حتي اصل سندي كه ترجمه كرده بوديم رو هم ازمون نخواست. نامه بانك هم حدودا نفري 40-30 ميليون داشتيم.
چند تا نكته خيلي مهم:
1- ما هيچكدوم از مداركمون مهر وزارت خارجه و دادگستري نداشت. هيچ مشكلي هم پيش نيومد. الكي بخاطر محكم كاري و اين حرفا نريد مهر بزنيد.
2- من و خانمم مدركمون فوق ليسانس بود ولي هيچكدوم نه اصل مدرك داشتيم و نه گواهي موقت. فقط مدرك ديپلم و پيش دانشگاهي رو داديم. البته يه سري نامه و مدرك آماده كرده بوديم كه اگر آفيسر گير داد بهش نشون بديم ولي اون هم سوالي نپرسيد.
3- ما هر كدوم 5 سال سابقه كار داشتيم ولي بازهم هيچ نامه از سابقه كار و يا بيمه ارائه نداديم. آفيسر هم چيزي نگفت.
4- فقط مداركي رو كه ازتون خواسته ميشه تحويل بديد. اصلا سوال اضافه يا مدارك اضافه تر نشون نديد.
5- ما كپي ترجمه مدارك رو به سفارت فرستاديم و روز مصاحبه هم فقط اصل بعضي از ترجمه ها رو ازمون گرفت.
6- ما اسپانسر نداشتيم. فقط مانده حساب برديم با سند خونه بدون ارزش گذاري. وقتي نامه بانك ميخواستيم بگيريم مسئول بانك گفت كه بخاطر تحريم گواهي مانده حساب اين بانك رو به هيچ وجه سفارت قبول نميكنه ولي براي ما مشكلي پيش نيومد. اونها اصلا كاري ندارن كه شما از كدوم بانك نامه ميگيرين فقط مانده حساب مهمه. گردش حساب هم نميخواستن.
به نظر من اگه به هر دليلي نميتونيد اصل مدارك تحصيلي ليسانس يا نامه اشتغال بكار آماده كنيد به خودتون استرس وارد نكنيد و فقط مدارك اصليتون كامل باشه. فقط به فكر لذت بردن از اين سفر باشين.
تور ليدر
همونطور كه گفتم شما در فرودگاه و مطب با انواع و اقسام اين افراد برخورد خواهيد داشت كه در ازاي مبلغ 100 دلار براي هر نفر همه كارهاي شمار رو انجام ميدن!!!! بر طبق نصيحت دوستان مهاجرسرا 100 دلار بي زبون رو گذاشتيم تو جيبمون و همه كارها رو خودمون انجام داديم. كارها خيلي ساده تر از اوني هست كه بشه فكرشو كرد. اگه چند تا سفرنامه رو بخونيد چشم بسته هم ميتونيد همه كارها رو انجام بديد. وقتي تصميم داريد كه براي زندگي به يه كشور ديگه بريد بهتره از همين الان خودتون با اعتماد به نفس كارها رو پيش ببريد. البته اينم بگم كه اين ليدرها آدمهاي بدي نبودن و فقط از اين طريق دارن كاسبي ميكنن و حتي براي يه سري از افراد سن بالا كه براي ويزاي خانوادگي اومده بودن خيلي هم مفيد بودن چون ديگه لازم نبود براي هرجا كه ميخوان برن الكي كرايه تاكسي بدن وسردرگم باشن و ليدرها حتي خريد لوازم ضروري رو هم واسشون انجام ميدادن.
استانبول
ما روز اول تو هتل با يه زن و شوهر جوان كه براي انجام مقدمات تحصيل تو آنكارا اومده بودن آشنا شديم و اين بزرگترين شانس ما تو اين سفر بود. چون كلا آدمهاي خوب و پايه اي بودن و زبان تركي رو هم تقريبا بلد بودن. من از قبل از سفر به آنكارا دنبال رفتن به استانبول بودم ولي تو سفرنامه هايي كه خوندم كسي رو نديدم كه رفته باشه. شيدا تور هم كه صحبت كردم قيمت خيلي بالايي براي تور استانبول داد كه براي دو نفر اصلا به صرفه نبود. در نتيجه دل رو زديم به دريا و با دوستان جديدمون تصميم گرفتيم كه بريم استانبول. بعد از 2 شب موندن در هتل و تموم شدن كاراي پزشكي, ظهر وسايلمون رو جمع كرديم و اتاق هتل رو تحويل داديم. (آخه براي اينكه اون روز پول هتل حساب نشه بايد تا قبلاز ساعت 12 ظهر اتاق رو خالي كرد.) بيشتر وسايل رو تو اتاق مجيد (يكي از ليدرهاكه اغلب تو هتل اوزيلهان بود) گذاشتيم و بعد از اون رفتيم كه مثلا زودتر جواب آزمايشات پزشكي رو بگيريم ولي مجبور شديم تا ساعت 3 صبر كنيم. و از اونجا هم به مترو كيزيلاي برگشتيم و با خط قرمز به طرف آنكامال رفتيم تا شب اونجا سرگرم بوديم. كلا همه چيز تو آنكامال مارك بود و خيلي گرون. بعد دوباره به مترو كيزيلاي رفتيم و با خط مترو سبز به طرف ترمينال رفتيم. ايستگاه آشتي كه همون ترمينال بود پياده شديم. طبقه سوم اتوبوسهاي استانبول هستند كه ما بليط نفري 20 لير گرفتيم. اين رو هم بگم كه تو شهر آنكارا آژانسها بليط استانبول رو ميفروشند ولي خوب مطمئنا گرون تر. ساعت 12 شب سوار اتوبوس شديم و حدود 6:30 رسيديم استانبول. از ترمينال استانبول تقريبا كارها خيلي راحت تر هست چون از اونجا هم مترو هست و هم اتوبوس به اكثر نقاط شهر و مردم هم خيلي بهتر انگليسي ميفهمن.
ما طبق پيشنهاد دوستمون با اتوبوس به uminonu رفتيم. اونجا منطقه توريستي هست و مسجد سلطان احمد و بازار بزرگ (البته ما وقتي تصميم گرفتيم بريم بازارش كه بخاطر تعطيلات همه مغازه ها بسته بودن واسه همين در مورد قيمتاش و كيفيت اجناسش چيزي نميتونم بگم.) صبح كه رسيديم استانبول قبل از پيدا كردن هتل پياده به سمت مسجد رفتيم كه واقعا زيبا بود. اينو بگم كه هواي استانبول نسبت به آنكارا يه كم سرماش كمتر بود. يه موزه هم نزديك مسجد بود كه يه صف طولاني داشت و بليطش هم مثل اينكه 20 لير بود ولي ما نرفتيم. توي همون منطقه يه هتل براي يك شب گرفتيم. اتاقهاي چند تا هتل رو ديديم قيمتاش نسبت به كيفيت هتل افتضاح بود. اتاقها در حد ماوراء تصور آدمي كثيف بود. ولي از شانس خوبمون هتلي كه ما پيدا كرديم نسبت به بقيه تميزتر بود. اتاق دابل رو شبي 100 لير گرفتيم. البته هتل تو ميدان تقسيم خيلي ارزونتره و چون uminonu يه منطقه توريستي هست گرونتر بود. چون ما ميخواستيم فقط يه شب بمونيم همونجا رو گرفتيم. بعد از ظهر با تراموا به ميدان تقسيم و خيابان استقلال رفتيم كه خيلي زيبا و ديدني بود ولي فوق العاده شلوغ. (قيمت بليط تراموا نفري 2 لير بود) از ميدان تقسيم هم با اتوبوس به مركز خريد اوليويوم رفتيم كه حتما پيشنهاد ميكنم كه اونجا رو بريد. ما اكثر خريدمون رو اونجا انجام داديم. بازار لباسهايي هست كه ظاهرا از مد خارج شدن ولي نسبت به ايران كه معمولا چند ماهي از مد عقب تر هست خيلي خوبه. قيمتها هم خيلي مناسب بود. تقريبا يه حراج خوب بود. (قبل از اينكه بخواهيد مسير رو انتخاب كنيد حتما از چند جا به جز راننده تاكسيها بپرسيد چون راننده تاكسيها معمولا ميگن هيچ راهي جز تاكسي نيست.)موقع برگشت هم يه مسير تقريبا طولاني رو پياده اومديم تا به يه ايستگاه تراموا رسيديم و از اونجا به هتل برگشتيم. شب ساعت 12 به هتل رسيديم كه خانم من تازه يادش افتاد كه گرسنه هست و ماهم تو خيابوناي اطراف هتل رفتيم كه خريد كنيم. اونجا شبها هم مثل روز شلوغ بود و پر بود از اروپاييهاي سرمست كه در حال خوشگذراني و خنديدن بودن. خلاصه تا ساعت يك و دو مشغول قدم زدن بوديم.
صبح روز بعد اول اتاق رو تحويل داديم و وسايلمون رو تو پذيرش هتل گذاشتيم و با تراموا به ايستگاه كاپاتاش (capatas) كه يكي از اسكله هاي استانبول بود رفتيم. مجموعه جزاير پرنس شامل 5 جزيره است كه بزرگترين آنها جزيره بيوك آدا هست. ما هم با كشتي وبليط نفري 5 لير به طرف جزيره كه فاصله 1:15 داشت رفتيم. تو اين جزيره كه پيشنهاد ميكنم حتما بريد هيچگونه وسيله موتوري اجازه رفت و آمد نداره و تنها با درشكه يا دوچرخه ميشه جزيره رو گشت. ساعتهاي برگشت از جزيره حدود 2 و 4 و 6 عصر بود. از اونجا يه دوچرخه دو نفره گرفتيم و همه جزيره رو گشتيم. واقعا مناظر قشنگي داشت. بعد از صرف ناهار هم برگشتيم و به سمت بازار بزرگ رفتيم كه از شانس ما همه فروشگاهاش بسته بودن. ماهم تصميم گرفتيم دوباره به اوليويوم بريم. تراموا 24 ساعته نيست فكر ميكنم تا ساعت 11 شب بيشتر نباشه. بعد از برداشتن وسايلمون از هتل براي برگشت به ترمينال با تراموا به ايستگاه زيتون بورنو رفتيم و از اونجا با مترو رفتيم ترمينال. بليط برگشتمون هم نفري 27 لير شد. هواي استانبول از آنكارا گرمتر بود و توي اين فصل سال بر خلاف تصور من خيلي توريست داشت. بعضي از هتلها هم اصلا جا نداشتن. البته بيشتر اروپايي بودن و كمتر ايراني.
زبان
توي آنكارا خيلي كم كسي پيدا ميشه كه انگليسي بلد باشه. تازه اونها هم جمله رو متوجه نميشن بنابر اين سعي نكنيد جمله رو كامل بگيد فقط بايد كلمه رو جدا بگيد. خلاصه بايد بتونيد خوب پانتوميم بازي كنيد. سعي كنيد چند تا جمله تركي ياد بگيريد.
يك تجربه: اونجا اگه با كسي برخورد كرديد كه انگليسي بلد نبود و شما مجبور بوديد چيزي ازش بپرسيد اول چند تا كلمه فارسي بپرونيد. اونها لغت مشترك با فارسي زياد دارن مثلا رنگ, آسانسور, پرتقال و... اينطوري احتمال اينكه متوجه بشن 30 درصده ولي اگه انگليسي حرف بزنيد احتمالش يك در ميليونه كه متوجه بشن.
البته خانم من كلا از زبان اشاره استفاده ميكرد كه خيلي هم مفيد بود.
ديدنيهاي آنكارا
Donky chance عزيز در مورد ديدنيهاي آنكارا كامل توضيح دادن. اين هم لينكش:
http://mohajersara.com/showthread.php?tid=4308
بهترين جا هم همون مقبره آتاتورك بود كه از ميدان كيزيلاي و يا خيابان آتاتورك با 6 يا 7 لير ميبرن و ساعت كاريش هم 9 تا 16 هست.
غذاها
خيابونهاي اطراف هتل پر از رستوران هستن. غذاهاشون هم خيلي خوشمزه و با قيمت مناسب هستن. حتما به رستوران HD Iskandar بريد و يك اسكندر كباب بزنيد. همه جا شعبه داره. حتما غذاهاي تركي رو امتحان كنين چون ذائقه اونها به ما خيلي نزديكه. از جمله غذاهاي خوشمزه تركيه: اسكندر كياب-دونر كباب- كمپير و كباب تركي هست. فقط پيتزا نخريد چون خيلي پيتزاهاشون بدمزه هست.
در آخر ببخشيد كه خيييليييييي طولاني شد. فقط خواستم كامل بنويسم. اميدوارم به درد همه بخوره.
ببخشيد كه با كمي تاخير سفرناممو مينويسم. راستش من از مهاجرسرا و اعضاي خوب اون چيزهاي زيادي ياد گرفتم و نميدونم اگه اين سايت نبود چقدر بايد وقت و پول هزينه ميكردم تا اين اطلاعات خوب رو بدست بيارم. به خاطر همين وظيفه خودم ميدونم كه يه سفرنامه كامل با جزئيات بنويسم:
سفر ما يه كم متفاوت بود. به خاطر اينكه بيشتر جنبه تفريحي داشت و كم كم داشت يادمون ميرفت كه واسه چي رفتيم آنكارا.
ما بليط رفت و برگشت رو حدود يكماه قبل از سفر با پرواز ايران اير از يك آژانس با قيمت 427 هزار خريديم. ولي هتل رزرو نكرديم. پرواز قرار بود ساعت 18:25 باشه ولي طبق معمول 3 ساعت تاخير داشت. براي رفتن به فرودگاه امام بهترين كار اينه كه از تاكسي 1833 سرويس بگيريد كه قيمت تويوتا كمري 25000 بود ولي اگه سمند يا پژو ميومد 20000 ميگيره. حتما قبل از رفتن به فرودگاه ساعت پرواز رو چك كنيد چون بعضي از تاخيرها از قبل اعلام ميشه و لازم نيست تو فرودگاه معطل بشيد. هواپيماي ما (رفت و برگشت) ايرباس 320 بود و حدود ساعت 12 شب به وقت محلي رسيديم آنكارا.
سعي كنيد پولتون رو تو فرودگاه چنج نكنيد اگه هم مجبور شديد حداكثر تا 50 دلار چنج كنيد چون اصلا به صرفه نيست. تو فرودگاه به ازاي 100 دلار 161 لير گرفتيم ولي توي صرافيها حداقل 171 لير گرفتيم ولي روزهاي آخر 178 هم گرفتيم.
از فرودگاه با اتوبوسهاي هاواش كه نفري 10 لير ميگيرن تا ترمينال اولوس رفتيم. از اونجا هم با يه تاكسي تا اوزيلهان رفتيم كه تا مسير خيلي كوتاهي بود.
البته وقتي وارد فرودگاه ميشيد تور ليدرهاي ايراني توي هر ساعت شبانه روز كه پرواز باشه اونجا هستن كه با 20 لير شما رو تا هتلتون ميبرن. (پس لازم نيست الكي پول ترانسفر به آژانسها بديد. خودتون خيلي راحت ميتونيد بريد.)
هتل
ما از قبل هتل نگرفته بوديم. با توجه به شناختي كه از خودمون داشتيم ميدونستيم از هتل فقط به عنوان يه خوابگاه استفاده ميكنيم و كلا زياد تو هتل نميمونيم. بخاطر همين دنبال يه هتل ارزون بوديم. توي سفرنامه ها هم خونده بوديم كه اوزيلهان هتل خوبي هست. ما هم ظهر روز پرواز زنگ زديم و يك اتاق رزرو كرديم. البته اگه هم زنگ نميزديم مشكلي پيش نميومد. يكي از دوستان در مورد اين هتل توضيحات و عكسهاي كامل گذاشته كه همه چيزش درسته فقط قيمتاش تغيير كرده. اين هم لينك توضيحات :
http://mohajersara.com/attachment.php?aid=1101
هتل اوزيلهان دو سري اتاق داشت. استاندارد (اتاق دابل شبي 54 دلار) و لوكس (اتاق دابل شبي 70 دلار). وقتي ميخواهيد اتاق استاندارد بگيريد اول اتاقهاي خيلي درب و داغون رو نشونتون ميدن ولي چند تا رو ببينيد بعد بريد سراغ اتاقهاي لوكس. ما دو شب اول رو رفتيم لوكس ولي 2 شب آخر رو يك اتاق 54 دلاري گرفتيم كه نسبتا هم تميز بود. توصيه من اينه كه به هيچ وجه هتل بيوك ارشان نريد. من اونجا چند تا هتل رو ديدم كه به نظر من اتاقهاي 70 دلاري بيوك ارشان از 54 دلاري اوزيلهان هم بدتر بود.
يه هتل خيلي خوب هم پيدا كردم : هتل سياو (SIYAV) .بين هتل ددمان و اوزيلهان هستش.اين هم آدرس سايتش: http://www.siyav.org.tr
البته كلا سايتش تركيه. ولي عكس هاش ببينيد خوبه. تلفني هم ميتونيد با هاشون صحبت كنيد انگليسي شون خوبه
مثل اينكه نوساز بود. قيمتهاش هم به ما مفت گفت. اتاق دابل شبي 80 تله (ليره) . ما رفتيم اتاقهاشو ديديم واقعا تميز بود. به نظرم حتما اونجا بريد. اصلا قابل مقايسه با اوزيلهان و بيوك آرشان نبود. فقط نميدونم چرا اينقدر قيمتش پايين بود. شايد چون تازه باز شده بود. ولي تنها بديش اينه كه پذيرش اين هتل اصلا فارسي بلد نبودن. انشالا براي سري بعد كه رفتيم آنكارا حتما ميريم هتل سياو.
تو پذيرش هتل اوزيلهان يك خانمي هست كه مثلا فارسي بلده ولي نه فارسي متوجه ميشه و نه انگليسي ولي پسرهايي كه تو پذيرش هستن خيلي مودبن و انگليسي رو تقريبا خوب حرف ميزنن و خوب هم راهنمايي ميكنن.
دكتر
صبح كه بيدار شديم پياده رفتيم مطب دكتر اونگان رو پيدا كرديم. از قبل اينترنتي وقت دكتر گرفته بوديم. حدود 15 دقيقه پياده روري از هتل. يك فروشگاه لباس سر ورودي هست. طبقه چهارم پرينت نوبت با يك عكس تحويل داديم و ما رو فرستاد طبقه پنجم براي آزمايش خون و عكس. حتما از نامه دوم 2 تا پرينت داشته باشيد. خيليها راهنما گرفته بودن ولي ما خودمون همه كارها رو انجام داديم. تقريبا همه راهنماها رو اونجا ديديم (عباس-مجيد-آرين-پوريا و كيان ...) اصلا نياز به راهنما نيست. ما حتي كارمون از خيلي از افرادي كه با راهنما اومدن بودن زودتر راه افتاد. بقيه كارها دقيقا طبق مراحلي كه بچه هاي ديگه گفتن پيش رفت. دكتر هم كه معاينه كرد چون كارت واكسن داشتيم هيچ واكسني به ما نزد. 95 دلار بابت آزمايش و عكس داديم (براي 2 نفر) و 140 دلار هم بابت معاينه اونگان. وقتي كارمون تمام شد منشي دكتر گفت فردا ساعت 3 بريم براي جواب. ما حدود يكساعت زودتر رفتيم ولي مجبور شديم تا 3 صبر كنيم چون تا قبل از 3 به هيچ كس جواب نميداد.
مصاحبه
از هتل تا سفارت حدود 8-10 دقيقه پياده راه بود. صف توريستي ها جدا بود. نگهبان اومد پاسپورتها رو جمع كرد و به نوبت صدا ميزد و ميرفتيم داخل. همه لباساي خيلي معمولي پوشيده بودن. پس اصلا نگران پوشش خودتون نباشين. وقتي از دومين در وارد شديم سمت چپ يه خانم مدارك لازم رو از ما گرفت. دو تا عكس هم ازمون گرفت كه بعد از مصاحبه آفيسر به ما پس داد چون قبلا عكس براي آنكارا پست كرده بوديم. مثل بقيه بچه ها اول باجه 7 واسه اثر انگشت بعد باجه 3 واسه پرداخت پول نفري 819 دلار و آخر هم مصاحبه.كلا مصاحبه فارسي در دوباجه 5و6 انجام ميشد كه باجه 5 همون آقاي معروف ريش قرمز بود و باجه 6 يه خانم بود. اگه شما هم مثل ما كنجكاو بوديد وقتي وارد سالن ميشيد بطرف صندليهاي آخر سالن بريد كه از اونجا بتونيد صداي مصاحبه نفرات قبل رو بشنويد. باجه 5 معمولا خيلي سوال پيچ ميكرد ولي اون خانم آفيسر كمتر سوال ميپرسيد. ماهم از شانس بد يا خوبمون با آفيسر آقا مصاحبمون افتاد. پدرمون رو درآورد از بس سوالاي چرت پرسيد. از كاري كه انجام ميديم خيلي پرسيد. ولي از كاري كه ميخواهيم اونجا انجام بديم يا جايي كه ميخواهيم زندگي كنيم چيزي نپرسيد. اول دو تا برگه داد كه من و خانمم امضا كنيم. بعد از من درباره شغلم پرسيد من هم توضيح دادم. پرسيد توي شركت در كدوم قسمت كار ميكني. بعد شروع كرد به گير دادن در مورد ازدواجمون. (تاريخ ازدواج ما يكماه زودتر از زمان اعلام نتايج بود ولي نميدونم چرا بازم اينقدر حساس شده بود.) اينكه چطوري باهم آشنا شديد. از خانمم پرسيد كجا و چطوري ازت خواستگاري كرد. بعد از من پرسيد آيا خانواده خانمت با ازدواجتون مخالف بودن و ... البته من فكر ميكنم اين سوالا بيشتر جنبه روانشناسي داره. ما هم اصلا از قبل آمادگي اينجور سوالا رو نداشتيم. بعد از اون درباره كار خانمم ازش سوال پرسيد. گفت در مورد خدمت اجباريت بگو و اينكه آيا در ارتش بودم؟ من هم گفتم بله و خلاصه توضيح دادم و در آخر هم خنديد و گفت: كار مجاني ميكردي؟
در آخر هم گفت “من براي روشن شدن وضعيت كار شما امشب يك سري سوال براي شما ايميل ميكنم. سوالها رو جواب بديد و براي من بفرستيد. بعد از 4 تا 6 هفته هر وقت توي سايت شمارتون رو ديديد يكي از شما بياد براي ويزا.“
الان هم حدود 10 روز از مصاحبه ميگذره و خبري از ايميل نيست. فكر كنم بيخيال ما شدن.
وقتي هم من در مورد مدارك مالي ازش پرسيدم گفت ما هيچ گونه شكي درباره توانايي مالي شما نداريم و حتي اصل سندي كه ترجمه كرده بوديم رو هم ازمون نخواست. نامه بانك هم حدودا نفري 40-30 ميليون داشتيم.
چند تا نكته خيلي مهم:
1- ما هيچكدوم از مداركمون مهر وزارت خارجه و دادگستري نداشت. هيچ مشكلي هم پيش نيومد. الكي بخاطر محكم كاري و اين حرفا نريد مهر بزنيد.
2- من و خانمم مدركمون فوق ليسانس بود ولي هيچكدوم نه اصل مدرك داشتيم و نه گواهي موقت. فقط مدرك ديپلم و پيش دانشگاهي رو داديم. البته يه سري نامه و مدرك آماده كرده بوديم كه اگر آفيسر گير داد بهش نشون بديم ولي اون هم سوالي نپرسيد.
3- ما هر كدوم 5 سال سابقه كار داشتيم ولي بازهم هيچ نامه از سابقه كار و يا بيمه ارائه نداديم. آفيسر هم چيزي نگفت.
4- فقط مداركي رو كه ازتون خواسته ميشه تحويل بديد. اصلا سوال اضافه يا مدارك اضافه تر نشون نديد.
5- ما كپي ترجمه مدارك رو به سفارت فرستاديم و روز مصاحبه هم فقط اصل بعضي از ترجمه ها رو ازمون گرفت.
6- ما اسپانسر نداشتيم. فقط مانده حساب برديم با سند خونه بدون ارزش گذاري. وقتي نامه بانك ميخواستيم بگيريم مسئول بانك گفت كه بخاطر تحريم گواهي مانده حساب اين بانك رو به هيچ وجه سفارت قبول نميكنه ولي براي ما مشكلي پيش نيومد. اونها اصلا كاري ندارن كه شما از كدوم بانك نامه ميگيرين فقط مانده حساب مهمه. گردش حساب هم نميخواستن.
به نظر من اگه به هر دليلي نميتونيد اصل مدارك تحصيلي ليسانس يا نامه اشتغال بكار آماده كنيد به خودتون استرس وارد نكنيد و فقط مدارك اصليتون كامل باشه. فقط به فكر لذت بردن از اين سفر باشين.
تور ليدر
همونطور كه گفتم شما در فرودگاه و مطب با انواع و اقسام اين افراد برخورد خواهيد داشت كه در ازاي مبلغ 100 دلار براي هر نفر همه كارهاي شمار رو انجام ميدن!!!! بر طبق نصيحت دوستان مهاجرسرا 100 دلار بي زبون رو گذاشتيم تو جيبمون و همه كارها رو خودمون انجام داديم. كارها خيلي ساده تر از اوني هست كه بشه فكرشو كرد. اگه چند تا سفرنامه رو بخونيد چشم بسته هم ميتونيد همه كارها رو انجام بديد. وقتي تصميم داريد كه براي زندگي به يه كشور ديگه بريد بهتره از همين الان خودتون با اعتماد به نفس كارها رو پيش ببريد. البته اينم بگم كه اين ليدرها آدمهاي بدي نبودن و فقط از اين طريق دارن كاسبي ميكنن و حتي براي يه سري از افراد سن بالا كه براي ويزاي خانوادگي اومده بودن خيلي هم مفيد بودن چون ديگه لازم نبود براي هرجا كه ميخوان برن الكي كرايه تاكسي بدن وسردرگم باشن و ليدرها حتي خريد لوازم ضروري رو هم واسشون انجام ميدادن.
استانبول
ما روز اول تو هتل با يه زن و شوهر جوان كه براي انجام مقدمات تحصيل تو آنكارا اومده بودن آشنا شديم و اين بزرگترين شانس ما تو اين سفر بود. چون كلا آدمهاي خوب و پايه اي بودن و زبان تركي رو هم تقريبا بلد بودن. من از قبل از سفر به آنكارا دنبال رفتن به استانبول بودم ولي تو سفرنامه هايي كه خوندم كسي رو نديدم كه رفته باشه. شيدا تور هم كه صحبت كردم قيمت خيلي بالايي براي تور استانبول داد كه براي دو نفر اصلا به صرفه نبود. در نتيجه دل رو زديم به دريا و با دوستان جديدمون تصميم گرفتيم كه بريم استانبول. بعد از 2 شب موندن در هتل و تموم شدن كاراي پزشكي, ظهر وسايلمون رو جمع كرديم و اتاق هتل رو تحويل داديم. (آخه براي اينكه اون روز پول هتل حساب نشه بايد تا قبلاز ساعت 12 ظهر اتاق رو خالي كرد.) بيشتر وسايل رو تو اتاق مجيد (يكي از ليدرهاكه اغلب تو هتل اوزيلهان بود) گذاشتيم و بعد از اون رفتيم كه مثلا زودتر جواب آزمايشات پزشكي رو بگيريم ولي مجبور شديم تا ساعت 3 صبر كنيم. و از اونجا هم به مترو كيزيلاي برگشتيم و با خط قرمز به طرف آنكامال رفتيم تا شب اونجا سرگرم بوديم. كلا همه چيز تو آنكامال مارك بود و خيلي گرون. بعد دوباره به مترو كيزيلاي رفتيم و با خط مترو سبز به طرف ترمينال رفتيم. ايستگاه آشتي كه همون ترمينال بود پياده شديم. طبقه سوم اتوبوسهاي استانبول هستند كه ما بليط نفري 20 لير گرفتيم. اين رو هم بگم كه تو شهر آنكارا آژانسها بليط استانبول رو ميفروشند ولي خوب مطمئنا گرون تر. ساعت 12 شب سوار اتوبوس شديم و حدود 6:30 رسيديم استانبول. از ترمينال استانبول تقريبا كارها خيلي راحت تر هست چون از اونجا هم مترو هست و هم اتوبوس به اكثر نقاط شهر و مردم هم خيلي بهتر انگليسي ميفهمن.
ما طبق پيشنهاد دوستمون با اتوبوس به uminonu رفتيم. اونجا منطقه توريستي هست و مسجد سلطان احمد و بازار بزرگ (البته ما وقتي تصميم گرفتيم بريم بازارش كه بخاطر تعطيلات همه مغازه ها بسته بودن واسه همين در مورد قيمتاش و كيفيت اجناسش چيزي نميتونم بگم.) صبح كه رسيديم استانبول قبل از پيدا كردن هتل پياده به سمت مسجد رفتيم كه واقعا زيبا بود. اينو بگم كه هواي استانبول نسبت به آنكارا يه كم سرماش كمتر بود. يه موزه هم نزديك مسجد بود كه يه صف طولاني داشت و بليطش هم مثل اينكه 20 لير بود ولي ما نرفتيم. توي همون منطقه يه هتل براي يك شب گرفتيم. اتاقهاي چند تا هتل رو ديديم قيمتاش نسبت به كيفيت هتل افتضاح بود. اتاقها در حد ماوراء تصور آدمي كثيف بود. ولي از شانس خوبمون هتلي كه ما پيدا كرديم نسبت به بقيه تميزتر بود. اتاق دابل رو شبي 100 لير گرفتيم. البته هتل تو ميدان تقسيم خيلي ارزونتره و چون uminonu يه منطقه توريستي هست گرونتر بود. چون ما ميخواستيم فقط يه شب بمونيم همونجا رو گرفتيم. بعد از ظهر با تراموا به ميدان تقسيم و خيابان استقلال رفتيم كه خيلي زيبا و ديدني بود ولي فوق العاده شلوغ. (قيمت بليط تراموا نفري 2 لير بود) از ميدان تقسيم هم با اتوبوس به مركز خريد اوليويوم رفتيم كه حتما پيشنهاد ميكنم كه اونجا رو بريد. ما اكثر خريدمون رو اونجا انجام داديم. بازار لباسهايي هست كه ظاهرا از مد خارج شدن ولي نسبت به ايران كه معمولا چند ماهي از مد عقب تر هست خيلي خوبه. قيمتها هم خيلي مناسب بود. تقريبا يه حراج خوب بود. (قبل از اينكه بخواهيد مسير رو انتخاب كنيد حتما از چند جا به جز راننده تاكسيها بپرسيد چون راننده تاكسيها معمولا ميگن هيچ راهي جز تاكسي نيست.)موقع برگشت هم يه مسير تقريبا طولاني رو پياده اومديم تا به يه ايستگاه تراموا رسيديم و از اونجا به هتل برگشتيم. شب ساعت 12 به هتل رسيديم كه خانم من تازه يادش افتاد كه گرسنه هست و ماهم تو خيابوناي اطراف هتل رفتيم كه خريد كنيم. اونجا شبها هم مثل روز شلوغ بود و پر بود از اروپاييهاي سرمست كه در حال خوشگذراني و خنديدن بودن. خلاصه تا ساعت يك و دو مشغول قدم زدن بوديم.
صبح روز بعد اول اتاق رو تحويل داديم و وسايلمون رو تو پذيرش هتل گذاشتيم و با تراموا به ايستگاه كاپاتاش (capatas) كه يكي از اسكله هاي استانبول بود رفتيم. مجموعه جزاير پرنس شامل 5 جزيره است كه بزرگترين آنها جزيره بيوك آدا هست. ما هم با كشتي وبليط نفري 5 لير به طرف جزيره كه فاصله 1:15 داشت رفتيم. تو اين جزيره كه پيشنهاد ميكنم حتما بريد هيچگونه وسيله موتوري اجازه رفت و آمد نداره و تنها با درشكه يا دوچرخه ميشه جزيره رو گشت. ساعتهاي برگشت از جزيره حدود 2 و 4 و 6 عصر بود. از اونجا يه دوچرخه دو نفره گرفتيم و همه جزيره رو گشتيم. واقعا مناظر قشنگي داشت. بعد از صرف ناهار هم برگشتيم و به سمت بازار بزرگ رفتيم كه از شانس ما همه فروشگاهاش بسته بودن. ماهم تصميم گرفتيم دوباره به اوليويوم بريم. تراموا 24 ساعته نيست فكر ميكنم تا ساعت 11 شب بيشتر نباشه. بعد از برداشتن وسايلمون از هتل براي برگشت به ترمينال با تراموا به ايستگاه زيتون بورنو رفتيم و از اونجا با مترو رفتيم ترمينال. بليط برگشتمون هم نفري 27 لير شد. هواي استانبول از آنكارا گرمتر بود و توي اين فصل سال بر خلاف تصور من خيلي توريست داشت. بعضي از هتلها هم اصلا جا نداشتن. البته بيشتر اروپايي بودن و كمتر ايراني.
زبان
توي آنكارا خيلي كم كسي پيدا ميشه كه انگليسي بلد باشه. تازه اونها هم جمله رو متوجه نميشن بنابر اين سعي نكنيد جمله رو كامل بگيد فقط بايد كلمه رو جدا بگيد. خلاصه بايد بتونيد خوب پانتوميم بازي كنيد. سعي كنيد چند تا جمله تركي ياد بگيريد.
يك تجربه: اونجا اگه با كسي برخورد كرديد كه انگليسي بلد نبود و شما مجبور بوديد چيزي ازش بپرسيد اول چند تا كلمه فارسي بپرونيد. اونها لغت مشترك با فارسي زياد دارن مثلا رنگ, آسانسور, پرتقال و... اينطوري احتمال اينكه متوجه بشن 30 درصده ولي اگه انگليسي حرف بزنيد احتمالش يك در ميليونه كه متوجه بشن.
البته خانم من كلا از زبان اشاره استفاده ميكرد كه خيلي هم مفيد بود.
ديدنيهاي آنكارا
Donky chance عزيز در مورد ديدنيهاي آنكارا كامل توضيح دادن. اين هم لينكش:
http://mohajersara.com/showthread.php?tid=4308
بهترين جا هم همون مقبره آتاتورك بود كه از ميدان كيزيلاي و يا خيابان آتاتورك با 6 يا 7 لير ميبرن و ساعت كاريش هم 9 تا 16 هست.
غذاها
خيابونهاي اطراف هتل پر از رستوران هستن. غذاهاشون هم خيلي خوشمزه و با قيمت مناسب هستن. حتما به رستوران HD Iskandar بريد و يك اسكندر كباب بزنيد. همه جا شعبه داره. حتما غذاهاي تركي رو امتحان كنين چون ذائقه اونها به ما خيلي نزديكه. از جمله غذاهاي خوشمزه تركيه: اسكندر كياب-دونر كباب- كمپير و كباب تركي هست. فقط پيتزا نخريد چون خيلي پيتزاهاشون بدمزه هست.
در آخر ببخشيد كه خيييليييييي طولاني شد. فقط خواستم كامل بنويسم. اميدوارم به درد همه بخوره.
شماره کیس : 2012AS0##
کنسولگری: آنکارا
مصاحبه:1نوامبر2011
كليرنس: 13 دسامبر
دريافت ويزا: 7 فوريه
ورود به امریکا: April 2012- Houston
کنسولگری: آنکارا
مصاحبه:1نوامبر2011
كليرنس: 13 دسامبر
دريافت ويزا: 7 فوريه
ورود به امریکا: April 2012- Houston