سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا

[پریچهر م]

سلام منو از آنکارا ۱۰- درجه زیر صفر ، هتل ددمان پذیرا باشید.

آنلاین و لحظه به لحظه می‌خوام براتون این لحظاتو شرح بدم.شاید براتون جالب باشه و یه کم متفاوت!

منو همسرم از شیراز با پروازِ ترکیش امدیم آنکارا.بامدادِ شنبه ۲۸/۰۱/۲۰۱۲، ساعت ۳.۴۵ پرواز داشتیم و با یه کم تاخیر ساعتِ ۱۰ صبح به وقت محلی اینجا که ۵/۱ ساعت از ایران عقب تر هست رسیدیم آنکارا. با یه انسانِ شریف که، اومد دنبالمون اول رفتیم مطبِ دکتر. محیط و پرسنل و دکترش واقعا بینظیر بودن،کیف کردم،بسیار خلوت بود،ما هر دوتامون واکسن هامونو تو شیراز و در مرکزِ بهداشتِ والفجر به صورت رایگان زدیم،که شامل: کزاز و دیفتیری ۳ نوبت، سرخک و سرخچه و اوریون ۱نوبت، هپاتیت ب ۳ نوبت،آنفلانزا ۱ نوبت،مننژیت ۱نوبت بود و نهایتاً کارتِ زردِ بین‌المللی گرفتیم.یه چیز خیلی‌ خیلی‌ مهم که شاید واسه کسی‌ پیش نیومده بود! من دقیقا ۳هفته قبل از سفرمون واکسنِ سرخک و سرخچه و اوریون زدم،همون طور که میدونید این واکسن ویروسِ زندهٔ ضعف شده هست،من تو بچگی‌ هم اورین نگرفته بودم،چشمتون روزِ بد نبینه،دقیقا5روز قبل از سفر و۲هفته بعد از تزریق واکسن،من اوریون گرفتم همراه با تب و لرزِ شدید که20 بار تصمیم گرفتیم وقت سفارتو عقب بندازیم!ولی‌ این کارو نکردیم و با توکل به خدا حال من تو این ۵ روز رو به بهبود رفت تا الان که کاملا خوب شدم،لطفا لطفا اگه این واکسنو قبل از ۱ ماه مونده به سفرتون نزدید و تو بچگی‌ هم نگرفتید بذارید اینجا بزنید،انقدر تو این مدت درد کشیدم و استرس،دوست ندارم هیچ کدومتون تجربش کنید.کل پروسهٔ مدیکالِ ما ۱۰ دقیقه هم نشد!لطفا لطفا لطفا خیلی‌ خوش رو باشید و خنده از لباتون حتی ۱لحظه هم نیفته.شاید همین باعث شد که ما کارمون خیلی‌ زود و بدونِ حتی خوردنِ ۱ واکسن با هزینهٔ ۲۳۵$ برای ۲ نفر به پایان برسه.دوباره با همون آقای مهربون که براتون گفتم رفتیم که دنبال هتل بگردیم چون بهمون گفت بود اینجا ارزون تر از قیمتی هست که از ایران بگیریم و فکر کنم که همین جور هم بود، واقعیتش اینکه ما چند تا هتل (بست وسترن ۲۰۰۰، ازیلهان، آنکارا پلاسا ) رو قبل از ددمن دیدیم،به نظر من هر ۳ بسیار دخمه بودن که حتی نمی‌شد توش نفس کشید! سیستمِ گرمایشی هم که قربونش!مثلا تو ازیلهن فقط چند ساعت از روز روشن میکردن!اونم تو این سرما! به هر حال به نظر من اسم هیچ کدوم از اینا هتل نبود! آخرین هتل ددمن بود که عالی‌ به نظر میومد،دابل شبی‌ ۱۱۰$ ،و دابل لوکس شبی‌ ۱۳۰$، که چون معمولیشو نداشت،ما لوکسشو گرفتیم،فقط سیستم گرمیشیو بگم که عالیه! اتاقمون هم بزرگ و نور گیر و دل بازه،اینترنت با سرعتِ عالی‌ و رایگان داره،رسپشن و گارسون و خدمه‌اش هم مثل بلبل انگلیسی صحبت می‌کنن،هنوز صبحانِه و چیز دیگشو تجربه نکردیم کیفیت اونا رو هم خدمتتون عرض خواهم کرد

اگه کسی‌ تو هتل ددمن هست لطفا پیغام بده که ببینیم همدیگرو.خوشحال میشیم. لطفا دوستان گلم ،منتظر بقیهٔ داستانِ پر خانوم باشید.همتونو دوست داریم،یه دنیا.

[sezar]

سفر نامه
در روز هیجدهم از سنه 2012 به شهر آنکارا رسیدیم، شهری است بر هامون نهاده با هوای بسیار سرد و برفی که اگر 5 دقیقه در بیرون ماندی یخ زدندی
با سلام خدمت دوستان
ما با پرواز ترکیش ایر ساعت 4:30 حرکت کردیم وساعت 6 صبح به وقت محلی وارد فرودگاه آنکارا شدیم تا 8 صبح تو فرودگاه نشستیم سپس با اتوبوس هاواش به ایستگاه اولوس رفتیم واز اونجا یه تاکسی گرفتیم برای هتل اوزیلهان که قبلا با تلفن رزو کرده بودم چمندانهامونوتحویل رزرواسیون دادیم گفتم باید دکتر بریم بعدا میاییم اتاق میگیریم گفتن باشه حالا یه چای بخورید ما هم رفتیم یه صبحانه مفصل تو هتل خوردیم ساعت 10:30 به مطب دکتر رفتیم البته با تاکسی اول طبقه چهارم بعد طبقه پنجم دوباره طبقه چهارم خانم دیدم گفت برید ساعت 4 بیایید برا معاینه برای رفتن به مطب به تاکسیهاحتما بگید بلوار آتاتورک نمره 237 چون اگه لابراتوار دوزن بگید اونا یه جای دیگه میبرن البته ساختمان دکتر هم لابراتوار دوزن است ولی همه اون یکی رو که تو جاده تونس هست میشناسند خلاصه برگشتیم هتل و چند تا اتاق دیدیم یکی رو پسندیدم هر چند که زیاد تعریفی نداشت وضمنا خیلی هم سرد نبود واینجوری نبود که چند ساعت رادیاتورها روشن کنند بعد خاموش کنن البته اگه هتل اوزیلهان رفتید اول صبح حموم نرید که آبش سرده چون همه میرن، پس از کمی استراحت زدیم بیرون وساعت 4 به مطب رفتیم برخلاف گفته ها دکتر اونگان خیلی آدم خوش برخورد وبا شخصیتی بودندد از من تحصیلاتم پرسید ، وزن وقدمو گرفت تامام هیچ واکسنی هم نزد و خانمم هم همینطور و اما بچه ما که هیچوقت از واکسن نمیترسید تا آمپولو دید چنان دادو هواری کشید که دکتر فرار کرد البته چون تا به حال به غیر از واکسن هیچ آمپولی نزده و همش از بازو بوده از آمپول تست میترسید خلاصه سه بار این مرحله تکرار شد دکتر گفت نمیخواد پاشید برید از اتاق دکتر اومدیم بیرون خانم دیدم(منشی دکتر) رفت تو اومد گفت برید جمعه ساعت 4 اینجا باشید جوابتونو بگیرید داشتیم میومدیم بیرون منم خیلی عصبانی بودم به دخترم گفتم هیچی برات نمیخرم گفت باشه برگردیم بزنیم( البته بعد از کلی چک وچونه) دوباره برگشتیم منم چون پولشو داده بودم سریع برگشتم پیش دکتر قضیه رو گفتم دکتر هم در عرض چند ثانیه یه تست سل و یه واکسن به دخترم زد فکر کنم جفتشون خالی بودن اینم بگم وقت گرفتن اصلا مهم نیست چون اصلا از ما نپرسید هر چند که من برا ساعت 9 گرفته بودم که 10:30 به مطب رفتیم و اما روز مصاحبه همونطوریکه که دوستان گفتن دو تا صف هست یکی برا ترکها یکی هم براایرانیها ما 8:30 مصاحبه داشتم که همون 8:30 از هتل حرکت کردیم دست بر قضا حتی یک لیر هم پول تو جیبم نبود که مجبور شدیم پیاده بریم هوا هم خیلی سرد بود هر چند که از اوزیلهان تا سفارت راهی نیست 10نفری قبل ما بودند که مامور سفارت تا بچه رو دید گفت بیایید تو وارد اتاق بازرسی شدیم موبایل ودوربین رو تحویل دادیم وارد حیاط شدیم باز یه صف دیگه که بازهم بچه به داد ما رسید رفتیم تو مدارک تحویل دادیم من هیچ مدرک و یا ترجمه ای نفرستاده بودم فقط کپی فرستاده بودم پرسیدن مصاحبه فارسی با شه یا انگلیسی که ما هم لهجه شیرین فارسی را انتخاب کردیم یه شماره دادن رفتیم تو نشستیم هر چند که از نظر سرما دست کمی از بیرون نداشت وکلی هم اسباب بازی برا بچه ها که دختر من تا آخر مصاحبه فقط بازی میکرد شمارهمون اعلام شد اول انگشتنگاری بعد پرداخت وجه سپس باجه 6 مصاحبه بعد از چاق سلامتی و قسم خوردن از من پرسید کارت چیه گفتم همونیه که تو فرمها نوشتم گفت کجا کار میکنی گفتم تو دفتر خودم گفت چرا آدرس دفترتو ننوشتی گفتم بده برات بنویسم فرمو داد نوشتم تمام البته راست میگفت بنده خدا من فقط یه برگه ضمیمه فرمها کرده بودم و نوشتم که من ازوزارت مسکن وشهر سازی پروانه کار دارم وشغلم آزاده و هیچ چیز دیگه ای ننوشته بودم از خاننم پرسید کارت چیه گفت خانه دارم تمام ، هیچ سوال دیگه ای ردوبدل نشدو فکر کنم اصلا بچه مارو ندید بعد یه فرم آبی گفت 4تا 6 هفته دیگه بروسایت اگه شمارتونو دیدی یکی بیاد ویزاها رو بگیره کلا 3 دقیقه نشد
والسلام

[M.Haghighi]

با سلام به همه دوستان همانطور که قبلا گفته بودم می خواهم سفرنامه ام رو بعد از 9 روز که از مصاحبه گذشته براتون بنویسم . مصاحبه من و همسرم روز 25 ژانویه بود که به 20 ژانویه تغییر کرد و من ایمیل سفارت روز دوشنبه ساعت 3 بعدازظهر دیدم .این ایمیل از من می خواست که روز جمعه همان هفته در سفارت باشیم نمی دونید که چقدر به من استرس وارد شد چون من بلیط ها رو از 2ماه قبل از برواز برای دو نفر مان از ترکیش به قیمت 705000 تومان گرفته بودم و حالا باید در کمتر از 24 ساعت اون رو تغییر میدادم ایمیل سفارت روز دوشنبه 16 ژانویه بعدازظهر ارسال شده بود ومن اون رو ساعت 3 بعدازظهر باز کردم با توجه به 2 روز فرصت برای گرفتن مدارک بزشکی ما میبایست روز چهارشنبه صبح آنکارا میبودیم در حالی که با تهران هم حدود 650 کیلومتر فاصله داشتیم فرصت هیچ فکری نبود میبایست سریعا تصمیم میگرفتم بدون اتلاف وقت با آژانسی که بلیط رو صادر کرده بود تماس گرفتم و آنها نهایت همکاری رو کردند و من بلیط رفت رو برای روز چهارشنبه ساعت 4.5 صبح گرفتم البته 245000 تومان از بابت تغییر زمان بلیط از من گرفتند و مسیر برگشت هم با دو برواز از آنکارا به استانبول و از استانبول به تهران تغییر کرد . ما با ماشین خودمان روز سه شنبه بعداز 6 ساعت رانندگی به تهران رسیدیم وبعداز یه استراحت چند ساعته به فرودگاه امام رفتیم که با پر بودن پارکینگ ها مواجه شدیم و بعد از کلی دور زدن در پارکینیگ شماره سه فرودگاه که رو باز است و باید با اتوبوس به فرودگاه رسید پارک کردیم. وقتی که بالاخره در هوابیمای آناتولی ترکیه بودیم نفس راحتی کشیدیم رسیدن ما به این پرواز بسیار شانسی بود و شانس با ما بود. در فرودگاه آنکارا عجله ای نداشتیم چون قصد داشتیم مستقیم به مطب دکتر اونگان البته بدون وقت قبلی بنابرین در دستشویی فرودگاه من اصلاح کردم و بعد به دنبال پیدا کردن اتوبوس های فرودگاه (هاواش) که درست بعداز خروجی ا اصلی سالن سمت راست ایستگاه داشتند هوا چند درجه زیر صفر بود دو نفر ما 20 لیر و از ترمینال به مطب دکتر هم 10 لیر پرداخت کردیم ما ساعت 8:45 دم درب دکتر بودیم که مطب ساعت 9 باز شد . خلاصه در مطب دکتر من دو واکسن و همسرم یک واکسن دریافت کردیم که آبله مرغان از آنجمله که مجموعا 530 دلار برای دو نفرمان حساب کردند . ما با چمدان به مطب رفته بودیم و هنوز هتل هم پیدا نکرده بودیم با توجه به اینکه بیشتر هتل های آنکار در محدودیه میدان گیزیلای است ما در خیابان انقلاب این میدان هتلی بنام ّFirst با چونه شبی 100 لیر(55 دلار) پیدا کردیم این هتل اتاق های گرم و تمیزی داشت البته با صبحانه معمولی که رفتار پرسنل آن هم خوب بود روز مصاحبه با تاکسی 7 لیربه سفارت رفتیم ما کت شلوار پالتو پوشیدیم من مدارک رو با DHL قبلا به سفارت فرستاده بودم , و مدارک اسپانسر رو هم همان روز مصاحبه ارائه کردم و آنها هم چیزی نگفتند و در آنجا فقط اصل مدارک رو از ما گرفتند سوالات بسیار ساده بود شغل همسر ومن نوع رسمی بودن شغل همسرم که برنده اصلی بود و محل خدمت من در نهایت ایشان گفتند که مدارک ما کامل بوده و برای کارهای اداری باید 1.5 تا 2 ماه دیگه به سایت سفارت مراجعه کنیم وما برگه آبی رو ساعت 10 صبح گرفتیم . خوب فکر کنم تا اینجا کافی باشه . اگه سوالی باشه در اولین فرصت جواب خواهم داد.

[پریچهر م]

مدیر‌ان محترمِ سایت سرعتِ لودِ صفحاتِ مهاجر سارا بسیار پائین اومده ،تقریبا هر صفحه ۴۵ دقیقه طول میکشه،می‌شه لطفا اقداماتِ لازم را جهتِ بالا بردنِ سرعتِ لود مبذول بفرمایید.ممنونم.

سلام دوباره خدمت دوستی‌ گلم.من دوباره برگشتم!

اول یه چند تا چیز اضافه کنم به مطلبِ دیشب...اینکه حتما با خودتون یه چند تا تنِ ماهی‌ و کنسرو‌های دیگه بیارید، یه کم نون هم ضرری نداره، غذا اینجا فوق‌العاده گرون هست و اینکه گاهی انقدر هوا سرد که اصلا نمی‌شه رفت بیرون یا شاید اصلا حوصلتون نشه که بزنید بیرون تو این سرما!،ما خودمون یه هیتر برقیِ کوچولو یه قوری و چایی تی‌ بگ و یه ماهی‌ تابه و قاشق و چنگال و اسکاچ و تاید آوردیم که خیلی‌ هم از آوردنشون خوشحالیم! حالا از صبحانه‌ هتل ددمان براتون بگم، نمیدونم بعضی دوستان چه فکری می‌کنن که میگن صبحانه‌ اینجا در حد ۵ستاره نیست،فکر کنم هنوز صبحانه‌ هتل هما تهران واقع در ونک و ندیدن که در حد مسافر خونه هم نیست!!! به نظرِ منو همسرم صبحانه‌ اینجا واقعا عالی‌ و بسیار بسیار مفصل بود. آب حمامش هم بسیار پر فشار و گرم بود،ما از وسایلِ شخصی خودمون که آورده بودیم استفاده کردیم مثل شامپو و لیف و صابون.نمیتونم رو کیفیتِ وسایلِ حمامِ اینجا قضاوت کنم ولی‌ فکر کنم بد نباشه.لطفا حتماِ حتما پول سفارت رو به صورتِ دقیق کنار بذارید که اینجا جهتِ چنج کردن براتون مشکلی‌ پیش نیاد،راستی‌ ما ۱۰۰ $ رو به ۱۷۷ لیر چنج کردیم.چون شما اینجا برای کرایه تاکسی و غذا و خرید به لیر نیز دارید.به امیدِ موفقیت برای همهٔ دوستانِ گلم تو تمامِ مراحل زندگیشون. سفرنامهٔ من هنوز تموم نشده هاا! منتظرم بمونید... دوستتون دارم.اگه سوالی دارید در خدمتتونم.

[cmbt]

سلام دوستان،نصیب ما هم برگه ابی شد که از اول اونو تو پروندمون دیدم.ما ساعت هشت وارد سفارت شدیم،خیلی‌ خلوت بود هیچ صفی نبود و ساعت ۸:۴۵ هم با برگه ابی از سفارت خارج شدیم.سالن انتظار هم خیلی‌ خلوت بود.چند خانواده بیشتر نبودند.من تا لحظه آخر به برگهUPS فکر می‌کردم ولی‌ اینطور نشد.حتا ما بلیط‌هایمان را برای دو روز دیگر گرفته بودیم که بد از دریافت برگه ابی به دفتر turkish رفتیم و با پرداخت ۱۵۰ یورو جریمه آن را به امروز یعنی‌ دوشنبه تغییر دادیم.حتا برای آمریکا هم بلیلت گرفته بودیم ولی‌ هنوز امیدوارم که مجبور با کنسل آن نشویم.کمی‌ حالم گرفته است.همین الان همسرم دارد چک اوت می‌کند و یک خبر دیگه اینکه باید پول دور روز اضافه دیگه که هتل گرفته بودیم هم بدهیم یعنی‌ ۲۶۰ دلار ضرر دیگه.کاشکی‌ از اول به برگه ابی فکر می‌کردم تا این همه ضرر مالی و روحی‌ نمی‌کردیم.من فکر می‌کنم اکثر پزشک‌ها حتم کلارنس میخورند.

در ضمن مصاحبه ما خیلی‌ زود تمام شد.از من که اصلا سوال نکرد،هیچی‌!از همسرم هم پرسید شغلت چیه؟کجا کار میکنی‌؟سربازی رفتی‌؟که همسرم جواب داد معاف شدم چرا؟آیا کسی‌ در آمریکا دارید ؟که جواب مثبت بود.همین.برگه ابی و از یک ماه دیگه سایت را چک کنید.امیدوارم کلارنس ما هم زودتر بیاد که دیگه حوصلهٔ استرس ندارم.
برای غذا خوب، رستورانهای ,49 ,mangal و فست فود lezita را به یاد داشته باشید.
سوالی باشد در خدمتم

[cmbt]

سلام دوستان خوبم.فکر کنم که هرچی‌ را که بدرد بخور بوده در سفرنامه دو قسمتیم نوشتم.الان تو لابی هتل هستم و بیکار.چند نکتهٔ اضافه میگذارم شاید به درد بخورد:

۱-از من اصل مدارک تحصیلیم را نخواستند.

۲-هنگام پرداخت پول اول پول ما را اشتباهی‌ حساب کرده بود (برای چهار نفر حساب کرده بود)،حواستان باشد هل نشید هرچی‌ خواست بهش پول بدهید

۳- غذا: به نظر من البته: در ترکیه حیف است که سراغ mac donald ،برگر کینگ و اینجور فست فود‌های زنجیره‌ بروید.اینا به درد مسافرت‌های اروپایی و مالزی،چین،..می‌خورد.غذاهای ترکیه خوشمزه هستند و قیمتشان هم مناسب است.دٔنر کباب،اسکندر کباب،کباب ترکیه را فرموش نکنید.اگر بهlazita بروید بعدش هر چه دلتان خواست چای هم میتونید همونجا بخورید.(free)قیمت یک ساندویچ عالی‌ با کلی‌ مخلفات و نوشابه می‌شه ده لیر که فکر نکنم خیلی‌ گرون باشه.اگر هم از خوردن ساندویچ خسته شدید بروید سراغ سپگتی و سوپ و لازانیا که اون هم برای یک خانواده سه نفری با سالاد و نوشیدنی‌ می‌شه حدودا ۶۰ تا ۷۰ لیر.

خرید:در کلّ من که تو این سفر اصلا حس خرید نداشتم تو این برف و یخبندان .ولی‌ قابل توجه کسانیکه بچه دارند و مثل من مجبورند هر دفعه که بچه لباس میپوشه و در میاره یک راست بره تو ماشین لباسشویی:تشریف ببرید LC waikiki،من قبلان جنس لباساشو امتحان کردم،خیل خوب با مدل‌های متنوع و خیلی‌ خوش قیمت،دیگه برای لباس بچه هیچ جا نروید(باز هم به نظر بنده)،

لباسهای مارک مثل zara,mango,marks and spenserرا میتوانید در خیابان tunali hilmiپیدا کنید و برند‌های ترکیه را درkyzlay می‌بینید.(هر دو به ددمان و اکثر هتل‌ها نزدیک است و پیاده می‌شه رفت)

سوال؟؟

[MAHDI2012]

سلام .بالاخره نوبت ما رسید.تشکر می کنم از همه کسانی که توی این سایت زحمت کشیدند و تجربه های خودشون را در اختیار دیگران گذاشتند.هتل اوزیلهان را انتخاب کردم قیمت خوب .مرکز شهر.نزدیک به سفارت و دکتر اونگان....صبحانه اش بد نیست و تمیز در حد یک هتل معمولی و مناسب و امن برای خانواده...
امروز نوبت مدیکال داشتیم همه چی خوب طی شد.همگی آمپول ابله و TD نوش جان کردیم و دلارهای بی زبان را دادیم اونگان.ومنتظر جواب تست سل دخترم..برخورد و رفتار خوب وطبق عرف و هیچ
مشگلی نبود .هوا سرد و قابل تحمل..امروز موزه آتاتورک را بازدید کردیم.خرید از آنکامال .منتظر مصاحبه تا روز جمعه .نکته ای که یکی از دوستان گفتند را تکرار کنم.مقداری تن ماهی یا غذای آماده همراه بیارید بد نیست .چون ممکن هوا سرد باشه و یا حوصله نداشته باشید بیرون برید .و کتری برقی برای آب جوش...فعلا خدا حافظ

[nayereh]

سلام
ما هم الان آنکارا هستیم. هتل ددمان. (کتری برقی نداره واقعا!!!! ) .
صب خیلی زودتر از وقتمون رفتیم دکتر. خوشبختانه خلوت بود و کار مامان و بابای منو تقریبا زود انجام دادن.
فقط مادرم یه واکسن زدن.
اینا انگلیسی اصلا به صورت جمله نمی فهمن. فقط بعضی کلمات رو می دونن. فارسی باهاشون حرف بزنیم بهتره انگار.
ما دیروز داشتیم وسوسه می شدیم که از راهنماها کمک بگیریم برای اینکه خیلی سخت اومدیم. هوا برفی بود وپروازمون خیلی سخت رسید. ما چون تو استانبول باید ترانسفر می شدیم نزدیک بود پروازو به آنکارا از دست بدیم که با کلی بدو بدو رسیدیم بهش. اما تو پرواز ما یه عالمه آدم جا موندن. امروز تو مطب دیدیم بعضی هاشونو که چون وقتشونو برا دیروز گرفته بودن یه کم کارشون طول می کشید.
ضمنا ما از این میدونه که نزدیک هتله تا دکتر رو با تاکسی رفتیم. شد 5 لیر. پدر من نمی تونستن این راهو پیاده بیان و تاکسی گزینه خوبی بود.
تو مطب هیچ مشکلی نبود. جتی فارسی هم بلدن اخلاقشونم بد نیس فقط جدی هستن. ضمنا سعی نکنید بهشون حالی کنید که بیشتر از اونا می فهمید. بذارید خیلی روتین کارتونو بکنن. کاملا به نوبت کار همه رو راه انداختن. ترک و راهنما دار و راهنما ندار هم نداشت. حتی ما که 1 ساعت و نیم از وقتمون زودتر رفته بودیم هم تو نوبت معمولی کارمونو انجام دادن.
ما احتمالا می خوایم بریم قونیه. از این آژانسای اینجا پرسیدیم شنبه ها مراسم سماع هم هست اونجا که ساعت 10 اینا تموم می شه.
یا باید با تور بریم قونیه که هزینش 85 دلاره نفری یا با اتوبوس ها که رفت و برگشت نفری 50 لیره. مساله اینجاست که آخرین اتوبوس انگار ساعت 10 برمی گرده و ممکنه آدم نرسه تا آخر مراسم سماع رو ببینه.
فعلا همین.

ضمنا مرسی بازم از همه که اینقد اینجا اطلاعات می ذارن که دیگران از وسوسه هاشون نجات یابند

راستی! اگه کسی خودش رفته قونیه می شه به من کمی اطلاعات بده؟

[afshin4749]

سفرنامه دريافت ويزا :
بخش اول :
با عرض سلام خدمت همه دوستا گل مهاجرسرايي ، اميدوارم كه همه شما در روند پيشرفت كاريتون موفق و پيروز باشيد . در ابتدا از همه شما عذر خواهي ميكنم كه سفرنامه دريافت ويزا رو با تاخير فراوان ارائه كردم . اما بالاخره نوشتم . ميدونيد كه خيلي اين روزها گرفتارم و مجبورم هم به كارهاي اداريم برسم ، هم به كارهاي مهاجرتي . بگذريم بريم سر اصل مطلب يعني سفررررررررررررررررنامه . راستش من در تاريخ 22 ژانويه برابر با دوم بهمن ماه 1390 و دقيقاًً در روز تولدم عازم بلاد ترك شدم . با دنيايي التهاب و نگراني . اما بودن دوستاني مثل omidoooooooo، Mehrnazi و سرآخر لاكي لوك عزيز ، كلي از نگرانيهام برطرف شد . يادش بخير تيم خيلي خوبي بوديم . تنها مشكل موجود اين بود كه پروازهامون با هم متفاوت بود .اما به هر شكلي كه تصور كنيد مهم اين بود كه تو آنكارا با هم بوديم . خب تقريباً پرواز ما با حدواً‌ دوساعت تاخير از فرودگاه امام به سمت آنكارا پريد . توي اون پرواز لاكي لوك عزيز به همراه همسر محترمشون با من همراه بودن . خب طبيعيه كه با دو ساعت تاخير انتظار ميرفت چه ساعتي توي فرودگاه آنكارا باشيم . بعد از رسيدن به مقصد من به همراه ليدر به سمت هتل اوزيلهان حركت كردم ، كه وقتي رسيدم اونجا و اتاق رو تحويل گرفتم ، جاتون خالي برق از سه فازم پريد . عجب هتل مزخرفي !!!!!! . اصلاً انتظار نداشتم من فكر ميكردم كه اوزيلهان هتل نسبتاً خوبي هستش ولي افسوس !!!! . بگذريم مراد تحمل براي گرفتم ويزا بود . اگر انصافاً بخوايم نظر بديم هتل بيوك آرشان بسيار قانونمندتر ، شيكتر و تميزتر از اوزيلهان بود . شايد هم چون قبلاً ددمان بودم انتظارم فراتر از اينها بود . روز يكشنبه به علت تعطيلي سفارت مجبور بودم كه يه جورايي خودم رو سرگرم كنم . براي همين با لاكي لوك و همسرشون رفتيم تا مطب دكتر اونگان و ساير مراكزي رو كه لازم بود به اونجا مراجعه كنن رو از نزديك نشون بدم . شكر خدا اين كار هم انجام شد و بعد از ظهر اون روز هم با هم بيرون رفتيم و كلي گشتيم . بگذريم از اينكه نهار رو هم توي ABA PIKNIK نوش جان كردم كه البته كيفيت خوبي هم نداشت ولي خب صرفه جويي بود ديگه !!!! . شب omidoooooo به هتل من اومد و قرارشد با Mehrnazi هماهنگيهاي لازم براي فرداي روز مراجعه به سفارت رو انجام بديم . بالاخره روز مراجعه به سفارت فرا رسيد . تقريباً ساعت 12 جلوي در سفارت بوديم و صف بسيار طولاني رو هم تجربه كرديم بازم مثل روز مصاحبه صفها دو قسمت بود ، اونايي كه توريستي بودن و اونايي كه مهاجرتي بودن . جالب بود اونجا با يه آقايي آشنا شديم كه اسمش علي بود و خيلي خيلي هم بچه باحال و با محبتي بود . البته از بچه هاي لاتاري نبود بلكه كيس خانوادگي بود كه جمعاً به قول خودش 23 سال انتظار كشيده بود و خوشبختانه روزي هم كه ويزاي ما اومد ، ايشون هم موفق به اخذ ويزا شد و گرفتش . و در سفر برگشت هم با هم بوديم . بگذريم ............. بالاخره نوبت ما شد و وارد سفارت شديم . چشمتون روز بد نبينه چه سرمايي سوزاني و قبلش هم كه برف اومده بود زمين حسابي بخ بسته بود . اينم بگم كه شهرداري آنكارا اصلاً به فكر مردم نيست اولاً كه تمام سطح پياده رو ها از سنگ صافي بود كه وقتي برف ميامد و يا يخ مي بست با پيست اسكي ديزين تفاوتي نداشت . جالب بود كه مردم هم انگار خيلي راحت روي اون حركت ميكردن ولي ما ................ هي واي من ده دفعه نزديك بود به زمين بخورم . بعد از عبور از گيت امنيتي كه همچين هم با امنيت نبود ، وارد محوطه اصلي سفارت شديم يادش بخير اون دوستمون كه در 2011 بعلت يه اشتباه غير عمد برگه قرمز گرفته بود و خاطراتش رو تعريف ميكرد ، هنوز هم دود اون سيگاره رو به پائين بود و اون تابلوي لوگوي عقاب هم به همون شكلي بود كه قبلاً وصف شده بود . با omidoooooo و Mehrnazi هم به ياد اون دوستمون كلي خنديديم . سرانجام وارد ورودي اصلي شديم و پيش اون خانوم فارسي زبون رفتيم و برگه آبي به همراه پاسپورتها رو تحويل داديم . ايشون هم ما رو به باجه يو پي اس هدايت كرد و اول Mehrnazi بعد omidooooo به يو پي اس پول پرداخت كردن و بعد رفتن بيرون و من هم بعد از اونا . قصه تازه از اينجا شروع شد . چه قصه اي ؟ قصه التهاب ، ترس ،‌دلشوره و اضطراب اينكه آيا يو پي اس برامون پاسها رو مياره يا مجدداً برگه آبي رو با يه سري درخواست تكميل مدارك . راستش رو بخوايد خيلي اتفاق افتاده بود كه كساني در برگه آبيشون هيچ نقص مدركي نبود ولي در اون روزها بجاي پاس اون برگه بهشون عودت داده شده بود تا تكميل پرونده كنن . باور كنيد كه خيلي سخت بود خيلي . با اين همه به سمت هتلهاي محل اقامتمون حركت كرديم و من اين احساس رو داشتم كه يه امانتي رو به صاحبش رسوندم . خب از هم جدا شديم و تازه فهميدم چقدر نگرانم . به سمت هتل عزيمت كردم . دوست خوبم لاكي لوك هم فرداي همون روز مصاحبه داشت كه برنده اصلي خانمشون بودن كه خوشبختانه يكضرب ويزا گرفتن و خود ايشون به پرسه اداري برخورد كردن . شب بود ديگه كم كم هوا داشت سرد تر و سرد تر ميشد كه .............................. ادامه اين موضوع باشه براي بعد .
دوستان خوبم فقط همين رو بگم كه اون لحظات هيچ وقت از يادم نميره فعلاً همه شما رو بخدا ميسپرم تا بخش بعدي . ارادتمند شما afshin4749

[پریچهر م]

سلام مجدد خدمت دوستان عزیزم ،باز هم از آنکارا با -۱۵ درجه زیر صفر، هتل ددمان:

بچه‌ها یادم رفت بگم اینجا سشوار داره ولی‌ کتری برقی و این چیزا نداره، حتماِ حتما اسکندر کبابِ اینجارو امتحان کنید، بسیار بسیار عالیه.از هتل ددمان تا مطبِ دکتر

با تاکسی ۵ چوق می‌شه ،چون هوا خیلی‌ سرده و ما ترجیحا خیلی‌ از جاها رو با تاکسی میریم،یه جای خریدِ جدید هم امروز رفتیم که جالب بود و اسمش (cepa) بود

که خودشون(جیپا) تلفظ میکردن،یه کم دور بود و ۲۰ چوق کرایه تاکسی تا اونجا شد،خوبیش به اینه که اینجا تاکسی هاش چوق شمار داره،نمی‌تونن گولتون بزنن.چوق

شمارشون یا کنارِ آیینه شون هست یا کنارِ ضبط ماشینشون،راستی‌ یادم رفت بگم هر جای دنیا که برید واحدِ پولشون چوق هست ،این یه قانونِ کلی‌ و هیچ استثنایی هم

نداره!،بچه‌ها خیلی‌ برامون دعا کنید ،انشاالله فردا صبح مصاحبه داریم.انشاالله فردا با دستِ پر بر میگردیم و براتون بازم از سفرمون مینویسم،دوستتون داریم.

پر و همسر

[پریچهر م]

سلام بچه ها،همچنان صبحتون بخیر، ما صبح رفتیم سفارت،دقیقا به همون ترتیبی که بچه‌ها توضیح داده بودن کارمون انجام شد، همهٔ دوستان سفارتچی بسیار مهربون و

مؤدب بودن،لبخندو فراموش نکنید لطفا در تمامِ مراحل،خوب کار می‌کنه آقایی که از ما مصاحبه گرفت یه پسرِ جوون و بی‌ نهایت مؤدب و خودمونی و البته جذاب بود،

(انشاالله خدا قسمتتون کنه)که وقتی‌ از ما پرسید که چه کار می‌کنید ، ما هم گفتیم، هیجان زده شد و گفت ماشاالله!!! برامون خیلی‌ جالب بود نهایتا خودش گفت

که بهتون تبریک میگم،اینم برگه آبی و فقط یه سری کاغذ بازی‌ هست که باید انجام بشه و از هفتهٔ دیگه تا ۲ ماه سایت رو چک کنید و بیاید برای ویزا.امید وارم که

همهٔ بچه‌ها خیلی‌ زود به ویزا دسترسی‌ پیدا کنن،و به همهٔ آرزوهاشون در زندگی‌ برسان.امیدوارم که سفرنامهٔ آنلاینِ من خستتون نکرده باشه.گفتم شاید یکم بیشتر

براتون جذاب باشه.

پر و همسر

[MAHDI2012]

دوستان گرامی عازم آنکارا
1-لباس گرم-کلاه-شال فراموش نشه -از فکر اینکه بیایید آنکارا خرید کنید بیایید بیرون
2-آقایانی که چای نوش جان میکنند کتری برقی مسافرتی خیلی ضروری(هر فلاکس آب جوش 3 لیر)
3-مقداری غذای اماده -تن فراموش نشه-برای بعضی از اوقات بد نیست.
4-وسایل ضروری شخصی شامل شامپو -صابون-ودمپایی ووووو فراموش نشه
دوستان عزیز مسایلی که ذکر کردم ممکن برای بعضی ها خنده دار باشه ولی برای یک خانواده 4 نفره مهمه....

[armanbala]

دوستان گرامی عازم آنکارا
1-لباس گرم-کلاه-شال فراموش نشه -از فکر اینکه بیایید آنکارا خرید کنید بیایید بیرون
2-آقایانی که چای نوش جان میکنند کتری برقی مسافرتی خیلی ضروری(هر فلاکس آب جوش 3 لیر)
3-مقداری غذای اماده -تن فراموش نشه-برای بعضی از اوقات بد نیست.
4-وسایل ضروری شخصی شامل شامپو -صابون-ودمپایی ووووو فراموش نشه
دوستان عزیز مسایلی که ذکر کردم ممکن برای بعضی ها خنده دار باشه ولی برای یک خانواده 4 نفره مهمه....

ضمن تاييد سخنان مهدي خان عرض كنم كه هتل ميداس كتري برقي داشت و بنده كه مبلغ ٤٥٠٠٠ تومان داده بودم و كتري تفال خريده بودم و آورده بودم در بدو ورود حالم بسي گرفته شد نه بخاطر پولش بلكه بخاطر اينكه با برق ٢٢٠ كار ميكنه و توي آمريكا بدردم نخواهد خورد و حاضرم آنرا به حراج بگذارم!!!!!
نتيجه اخلاقي قبل از اومدنتان لطفا به هتل يك زنگ كوچولو بزنيد و بپرسيد

[kopol]

سلام اقا ما امروز با سفارت بساطی داشتم .گفتم که من مدارکم رودر سفارت ونزد افیسر محترم جا گذاشتم و از ساعت ۱۲ تا ۱۳.۳۰ جلوی درب سفارت منجمد شدم و تونستم وارد سفارت بشم ابتدا ازمسول جلوی درب داخلی خواستم که مدارک من رو برام بیاره و اونهم پاسپورتم رو گرفت ورفت وبعد ازچند دقیقه برگشت وگفت یک مشکلی پیش امده وبرو صندوق و پولت رو پس بگیر ومن که شوکه شده بودم سوال کردم که چه مشکلی واونهم گفت من نمی دونم فقط برو صندوق و مدارکت رو هم از اونجا بگیر و با حال خراب به سمت صندوق رفتم و اونجا خانوم صندوقدار گفت می تونی انگلیسی صحبت کنی و من گفتم اره و بعدش گفت که امروز ما یک ایمیل از واشنگتن امده وگفته که هزینه لاتاری ۴۲۰ دلار شده و ما هم به شما ایمیل زدیم واز شما خواستیم که به اینجا مراجعه کنید و حسابی حالی بهمون داد و مدارکم رو هم ازشون گرفتم وبرگشتم

[armanbala]

سلام دوستان
خلاصه مصاحبه:
مبلغ شده نفري ٤٤٠ تا
ما امروز مصاحبه داشتيم
افسر بسيار گشاده رو و بسيار مودب فقط دو تا سوال پرسيد
كارتون چيه؟
اولين بار كي در لاتاري شركت كردين؟
همين و سپس برگه آبي را داد و گفت مداركتون كامل هست و يك ماه تا دو ماه ديگه سايتو چك كنيد و ما هم خداحافظي كرديم و تمام
دوستان اگر سؤالي دارند بفرمايند
برگشتم سفرنامه كامل مينويسم
بچه هاي مهاجر سرا خيلي ممنون بخاطر همه چيز