سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا

[MAHDI2012]

با سلام
امروز نوبت مصاحبه داشتیم .بلافاصله رفتیم داخل...اخرین نفر که صدا زدند ما بودیم . باجه 2 .اقای جوان و خوشرو ....پس از قسم خوردن 1-سربازی در سپاه بودید؟بله 2-در زمان جنگ ؟بله3-کجا ؟ خوزستان و سوال درباره شغل....... اکثرا امروز برگه ابی گرفتند.یک اقای مجرد و یک خانم مجرد و یک زن و شوهر ویزای یکضرب گرفتند.من و بیش از 10 برنده دیگر برگه ابی گرفتند.سریازی رفته و نر فته...شغل دولتی و ازاد....لازم به ذکر است هر 3 نفر که امروز ویزا گرفتند از باجه 8 که مصاحبه کننده ان خانم بود .
خلاصه اینطوری شد دیگه ...توکل به خدا ببینیم چی می شه
تشکر از کلیه کسانی که تجربیات خودشان را در اختیار ما گذاشتند...ممنون

[adambarfi]

سلام به دوستان و همسفرهاي خوبم
با تاخير سفر نامه مون رو مي نويسم
ما روي 27 ژانويه مصاحبه داشتيم تقريبا 1 هفته مونده بهمون ايميل اومد كه زمان مصاحبه به 24 تغيير كرده اگه ميتونيد بياييد كانفرم كنيد در غير اينصورت مصاحبه براي سه ماه بعد ميوفته به سفارت ايميل زديم كه مي تونيم بياييم ولي مدارك بزشكيمون آماده نميشه كه گفتند اشكالي نداره.
ما هتل ددمان رو رزرو كرده بوديم در مجموع هتل خوبي بود .برا مراجعه به دكتر چون هوا سرد بود و بچه كوچيك داشتيم سوار تاكسي شديم و گفتيم دوزان لابراتوري كه اشتباها به يه شعبه ديگه ما رو برد بس حتما اگه خواستيد با تاكسي بريد آدرس دقيق بديد راحتر اينه كه بگيد تو آتاتورك كنار بارك گوگولو مي خوايد بياده بشيد.
جونم براتون بگه كارهاي بزشكي خيلي راحت بود من و دخترم آبله مرغان نگرفته بوديم كه واكسنشو زديم دخترم يه واكسن آنفو لانزا هم زد و به همسرم با اينكه آزمايش آنتي بادي داشت گفت يا بايد واكسن بزني يا دوباره آزمايش بدي كه اونم واكسن رو زد در مجموع 4 تا واكسن خورديم و كل هزينه شد 595 دلار بي زبون .
ولي خوب همونطور كه گفته بودم دكتر و بقيه همكاراش آدماي خوبي بودند و ما هيچ حس بدي نداشتيم(بر خلاف تمام تبليغات توي مهاجر سرا)
روز مصاحبه هم جلوي سفارت دو تا صف بود يه صف ويزاي مهاجرتي و ديگري ويزاي توريستي(ترك و غير ترك جدا نبودند) همه با صف به داخل راهنمايي شدند.
سعي كنيد تا حد امان كيف و وسايل اضافي با خودتون نبريد چون اونجا خود اين وسايل دست و با گيره.مثل همه اول انگشت نگاري بعد برداخت هزينه و باجه 6 براي مصاحبه از همسرم كه برنده اصلي بود برسيد شغل بعد از من سئوال كرد شغلت چيه و بعد گفت شما كه مهندسيد و ..... چرا مي خوايد بريد ما هم جواب داديمم به خاطر دخترمون و داشتن آينده بهتر آخر سر هم گفت يه ايميل ميفرستيم كه جواب بديد بعد از 1-2 ماه سايتو چك كنيد و تشريف بياريد ويزا خوشگله رو بگيريد.
دخترمو هم گفت فقط يك لحظه ببينم كافيه.
نكات
1- ما شغلمون خصوصي بود و لي هر دو مون برق خونديم
2- اسبانسر نداشتيم حساب بانكي در حد 40 ميليون سند خونه و ماشين بدون ارزش گذاري
3- سربازي معاف
4- توي ددمان ما كتري برقي خواستيم و بهمون خيلي راحت دادند
5- اگه بچه زير 4 سال داريد حتما غذاي خونگي براش ببريد چون با مشكل مواجه ميشيد
6- براي خريد با نرخ لير خيلي جاي جولان وجود ندارد براي لباس بچه نسبتا خوبه من خيلي براي لباس بچه گشتم به نظرم waiki lcاز همه بهتر بود.

از همه دوستان مهاجر سرا بي نهايت ممونم از دوستاي خوبمون lucky look همسفرهاي عزيزمون ممنون كه سفر خيلي خوبي با اونها داشتيم.
از همه دوستان براي فرج و گشايش ويزامون التماس دعا داريم.

[kourosh2011]

با تشکر از همه عزیزانی که با اطلاعات دقیقشون باعث شدن ما سفر بدون استرسی رو به آنکارا برای مصاحبه داشته باشیم
ما هفته پیش مصاحبه داشتیم به خاطر دختر 5 ساله ام مجبور بودیم که پنج روز زودتر از مصاحبه آنکارا باشیم کارهای واکسن رو در انستیتو پاستور تجریش انجام دادیم و هتل هیتلون رو رزرو کرده بودیم که با توجه به سردی فوق العاده شدید هوا راضی بودیم و استخر آب گرم داشت. دوستان آدرس مطب دکتر اونگان به ترکی رو حتما داشته باشند چون تاکسی ها و کارکنان هتل ها اصلا اون مطب و اون آقای دکتر رو نمیشناسن. کارهای مطب به راحتی انجام شد. دکتر اونگان رو فردی خونگرم که به کارش وارد بود دیدم. منشی دکتر هم بخوبی راهنمایی میکرد اگر مشکلی برای مراجعه کننده پیش میومد مترجم فارسی زبان داشتند که راهنمایی میکرد. یه خانم مسن رو با توجه به عکس مشکوک ریه کشت از ترشحات گلو سه نوبت داده بودند که مترجم ایشون رو راهنمایی کرد. هر چند منشی دکتر فارسی دست و پا شکسته متوجه میشه.
هزینه های ما:
عکس ریه و آزمایشات من و همسرم 90 دلار عکس ریه دخترم به خاطر نتیجه تست بالای ده میلیمتر 70 دلار که با هزینه ویزیت کلا حدود 600 دلار شد.

یک سوپرمارکت بزرگ در خیابان نزدیک هتل هست که قیمت هاش مناسبه و مرغ بریان رو حدود هفت لیر حساب میکرد و فروشگاه وای کی کی و بنتون تخفیف های خوبی داشتند که هردو نزدیک هتل بودند. خیابان تونالی هیلمی خیابان پر رفت و آمد و سرزنده ای بود و کافی شاپ و رستوران ها و فست فود زیاد داشت.
ما از تورهای خرید استفاده نکردیم و خودمون با تاکسی تا آنکا مال رفتیم که هزینه رفت بیست لیر و برگشت تا هتل هیلتون هم بیست لیر شد بازار بزرگ و معروفی هست که همه برندها با تخفیف های خوبی اونجا بود.
صبح ساعت هشت و نیم مصاحبه بود که حدود هشت و ده دقیقه با توجه به سردی هوا دم سفارت بودیم پاسپرت ها رو جلوی سفارت گرفتند و به ترتیب به داخل راهنمایی کردن که داخل هم یک راهرو بود که باز هوای ازاد بود و تو سرما باید مدارک رو تحویل یک خانم که به زبان فارسی و ترکی و انگلیسی مسلط بود میدادیم بعد بایک شماره به سالن اصلی مصاحبه راهنمایی شدیم که خیلی خیلی سرد بود در واقع هیچ سیستم گرمایشی نداشت ( ساختمان وسالن به نظر فرسوده میومد و احتمالا یکی از دلایل تعمیرات ساختمان سفارت در یکی دو ماه آینده همین فرسودگی و خرابی سیستم گرماییشون باید باشه) ولی خودشون اونطرف دیوار جاشون گرم بود و یکی یکی برای انگشت نگاری و قسم و مصاحبه صدا میکردند. کلا هشت پنجره بود که پنجره هشتم در واقع یک درب بود و در پنجره سوم یک آقا مصاحبه میکرد و در پنجره هفتم یک خانم و بقیه پنجره ها خالی بود مصاحبه ما با خانم بود و سوال ها همون سوال های همیشگی بود شغل و سربازی و .... که من برگه آبی رو گرفتم و اومدیم
در کل راهنمایی های شما عزیزان باعث شد سفر راحت و بی استرسی داشته باشیم
باز هم از همتون متشکرم
شاد و سلامت باشید

[hamid_reza]

دوستان عزیز سلام
نوبتی هم باشه نوبت من شد که سفرنامه ام رو بنویسم . جمع ما سه نفر بود . من و خانمم و بچه 2.5 ساله ام . خدا رو شکر امسال جزو برنده های لاتاری بودیم . قضایای قبلش نیازی به تعریف نداره . شرایط کاری من یه جوری بود که نمی تونستم زیاد مرخصی بگیرم . پروازهای تهران آنکارا هم واسه من ایده آل نبود . به ناچار تهران استانبول رو انتخاب کردم . یک نگرانی داشتم اونم وقت دکتر برای تست ها بود که دو تا گزینه بیشتر جلوی راهم نبود . یکی دکتر اونگان توی آنکارا و دیگری بیمارستان آمریکایی در استانبول . از دکتر اونگان توی مهاجر سرا خیلی تبلیغ بد شده بود از طرفی هم هیشکی اطلاعات کاملی راجع به بیمارستان آمریکایی در استانبول نداشت . دل رو زدم به دریا و بیمارستان آمریکایی رو انتخاب کردم . حدود 15 روز قبل از سفرمون زنگ زدیم اونجا . واسه 31 ژانویه ساعت 1 بعد از ظهر نوبت دادن . این تاریخ واسه تست PPD برای بچه که باید 72 ساعت بگذره کافی نبود و از طرفی هم 3 فوریه توی آنکارا مصاحبه داشتیم . موضوع رو باهاشون در میون گذاشتیم . گفتن توی ایران ازش تست بگیرن و جوابش رو بیارین . ( شاخ در آوردیم ) . واسه تاکید بیشتر ازشون پرسیدم جوابهای ایران رو قبول می کنین ؟ گفتش بله . از این صحبتش خیلی خوشحال شدم و خیالم راحت شد . دو سه روز قبل از رفتنمون رفتیم آزمایشگاه . یه آمپول کوچولو تزریق کرد زیر پوست بچه و گفت برین دو روز دیگه بیاین . وقتی واسه جواب برگشتیم بهش گفتیم برای کجا می خوایم و اونم زحمت کشید و اسم و فامیل بچه رو بصورت لاتین برامون نوشت . با پرواز ماهان رفتیم استانبول . هوا برفی بود . فردای اونروز ساعت یک رفتیم بیمارستان آمریکائی توی نیشانتاشی استانبول . عجب بیمارستانی بود. طبقه دوم قسمت CHECK UP . پاسپورت ها رو دادیم همراه با دو قطعه عکس . گفت منتظر باشین صداتون می زنم . چند دقیقه بعد واسه آزمایش خون صدامون زد . فقط از من و خانومم . از بچه فقط قد و وزن گرفت . گفت بشینین تا دوباره صداتون کنم . حدود نیم ساعت بعد رفتیم پیش دکتر . خیلی خوش اخلاق بود . چند تا سئوال از همون سئوالهائی که تو ایران می پرسن ازمون پرسید . ( سابقه جراحی دارین ؟ به چیزی حساسیت دارین ؟ و ... ) بعدش گوشی رو گذاشت رو قلبمون و خلاص . ما کارت واکسنمون رو بین المللی کرده بودیم . گفتش نیازی نبود . اگه همون کارت واکسن بچگیتون رو می آوردین و فقط تاریخ هاش رو میلادی می کردین کفایت می کرد . بچه ما واکسن آبله مرغان نزده بود با یه واکسن دیگه . فقط واسه اون نوشت که تزریق بشه . رفتیم بخش بچه ها . از بهشت هم خوشکل تر بود . ما کجا و اونا کجا . از بس که تمیز و خوشکل بود . فکر کنم اسباب بازی فروشی بود . بعد از تزریق واکسن دوباره برگشتیم بالا . بعدش از من و خانومم عکس قفسه سینه گرفتن از پسرمون رو هم همون تست PPD که اینجا گرفته بودیم قبول کردن . کل کار ما در حدود یک ساعت طول کشید جمع کل هزینه هامون در حدود 600 دلار شد . با احتساب دو تا واکسنی که پسرمون خورد . جواب آزمایشات رو هم فرداش توی سه تا پاکت در بسته بهمون دادن . مصاحبه ما روز جمعه بود . ظهر پنج شنبه از استانبول با اتوبوس رفتیم آنکارا . حدود 6 ساعت راه بود . هتل ددمان رو واسه یک شب رزرو کرده بودیم . رفتیم هتل و فرداش ساعت 7.40 رفتیم دم سفارت . نه خبری از صف بود و نه چیزی . اسممون رو از توی لیست چک کرد و رفتیم داخل . مدارک رو تحویل دادیم و رفتیم انگشت نگاری پشت همون باجه ای که مدارک رو تحویل دادیم . رفتیم داخل و منتظر موندیم شماره مون رو اعلام کنن . بالاخره شماره 406 رو اعلام کردن . رفتیم باجه برای پرداخت پول . ما روی 819 دلار حساب کرده بودیم که نفری 440 دلار ازمون گرفتن . اینم از شانس ما . گفتش دو سه روزه اینجوری شده . 1320 دلار دادیم و منتظر موندیم . دوباره شماره 406 خودنمائی کرد . رفتیم پیش اون آقای خوش اخلاقه . ( ریش قرمزه) با آدم خوب رابطه برقرار می کرد . کل مصاحبه ما 4 دقیقه طول کشید . اول سوگند خوردیم و بعدش پرسید واسه چی می خواین برین ؟ ما هم گفتیم واسه آینده بچه مون . من 170 میلیون موجودی حساب برده بودم که گفت از کجا آوردی و گفتم بهم ارث رسیده . منو راهنمائی کرد برای انتقال پول از طریق امارات اگه برام مشکلی پیش اومد به چه شماره ای توی آمریکا تماس بگیرم . سربازی رو هم خریده بودم . بهمون برگه آبی داد و گفتش یکی دو ما دیگه یه سری کار اداری هستش که انجام میدیم . بعد یکی از اعضاء خانواده بیاد و انشاء الله ویزاها رو بگیره . اصل مدارک رو بهمون داد . ازش خداحافظی کردیم و اومدیم هتل . هتل رو تحویل دادیم و یه راست اومدیم اتوگار(ترمینال) و با اتوبوس برگشتیم استانبول . شب هتل بودیم . ساعت 1 بعدازظهر شنبه هم برگشتیم تهران . اینم از سفرنامه من . ببخشین دیر شد . توی راه بودم . از من می شنوین استانبول رو برای کارهاتون انتخاب کنین . هم بیمارستانش خلوت و راحته . سخت گیری و کلک مثل دکتر اونگان نداره . یک ساعت توی استانبول بودن به همه آنکارا می ازره . کلی خرید کردیم . خوش گذشت . جای همه خالی . روی این پیشنهاد فکر کنین . اتوبوسهاش از استانبول به آنکار خیلی راحت هستن . تلویزیون دارن . با اینکه ما بچه کوچولو داشتیم اما اصلا بهمون سخت نگذشت . تجربه خیلی خیلی خوبی بود . به امید موفقیت همتون .
در پایان از همه مهاجر سرائی ها چه اونائی که منو کمک کردن و راهنمائی کردن و چه اونائی که عضو هستن و به فکر حل مشکل هم وطنائی خودشون هستن تشکر می کنم .
دست تک تک تون رو می بوسم

[Lucky Luke]

سلام به همه دوستان خوب مهاجرسرا، اول از همه عذرخواهی میکنم بابت تاخیردر نوشتن سفرنامه آنکارا که علت اصلی وجود ویروس و تروجان بود که اجازه ورود به سایت رو به من نمیداد. همین الآن هم که دارم این پست رو میفرستم، بدلیل ویروس و ترکیدن سیستم، 2 بار کامل ویندوزم رو عوض کردم تا سفرنامه رو بذارم، بازم میگن فردین مُرده!!
همه بچه ها قبلا زحمات کشیدن و سفرنامه نوشتن، من فقط نکاتی رو که به نظرم مفيد میرسید اشاره میکنم:
۱) پرواز: ما با پرواز ترکیش رفتیم، خوب بود فقط به علت بدی هوا ۲ ساعت تاخیر داشت.هزنیه بلیت نفری ۳۴۰،۰۰۰ تومان ( ما دو نفر بودیم ).
۲) ترانسفر از فرودگاه: چون هوا کمی سرد بود و ما خسته بودیم، تاکسی گرفتیم که شد ۶۵ لیر، ولی همونطور که بچه ها گفتن میشه از اتوبوسهای شرکت havas استفاده کرد. یک نکته اینکه اگه بتونید از ترانسفرهای فرودگاهی تورها استفاده کنید از نظره هزینه بهتره مثلا عباس که دنبال بچه ها اومده بود حدوده ۲۰ لیر گرفته بود که به نظرم می ارزید.
۳) هتل: ما چون هتل رو از ۲ ماه قبل رزرو کرده بودیم واقعا به نفعمون شد ، چون الان با بالارفتن دلار هزنیه هتل خیلی بیشتر میشه. هتل ما هتل Segmen بود.واقعا از اون راضی بودیم،برای هتل خیلی search کرده بودیم و خدا رو شکر خیلی راضی بودیم،هتل ۳ ستاره plus هست با صبحانه ،اتاق دوبل اون شبی ۷۰$ بود که با دلار ۲ ماه پیش حدوده شبی ۸۶،۰۰۰ تومان شد.هتل سگمان به اندازه هتل ددمان شیک نبود ولی اولا یک ساختمان با ددمان فاصله داشت و ثانیا نسبتا شیک و ساده و خیلی تميز بود و از همه مهمتر بسیار گرم،به حدی که ما گاهی برای خنک شدن پنجره رو باز میکردیم . هم شوفاژ داشت و هم اسپیليت که شبها شوفاژ روشن میکردند و اصلا در این زمینه خست به خرج نمیدادند و اگه میخواستیم اسپیليت هم کار میکرد.دوستامون که همزمان با ما در هتل ددمان بودن برای ۲ نفر شبی ۱۴۰،۰۰۰ تومان پرداخت کرده بودند. صبحانه هتل تقریبا کامل بود. اتاق ها خیلی تمیز بود.پرسنل خیلی مودب بودند البته انگلیسی اصلا متوجه نمیشدند جز یک خانوم و یک آقا که در رسیپشن بودند.فاصله هتل تا سفارت حدود ۵ الی ۷ دقیقه بود و با مطب dr اونگان حدود ۱۰ دقیقه.اگه اهل پیاده روی باشین به میدان کیزیلای هم خیلی نزدیکه.ما به آژانس های زیادی زنگ زدیم هیچ کدوم با هتل سگمان کار نمیکردند برای همین اسم آژانس را مینویسم که بچه ها به دردسر نیفتند ، قصدم تبلیغ نیست.ما این هتل رو از طریق آژانس شن سفید و خانم برهان رزرو کردیم البته هتل در سایت booking.com ثبت شده بود. سرعت اینترنتش هم واقعا خوب بود با اینکه ما طبقه ۵ بودیم و ما کلی فیلم دانلود کردیم.
آدرس هتل : Buklum Sokak No .13 Kavaklidere ، شماره تلفنش: 4175374 - 0312 و سایت آن: www.segmenotel.com .
در آنکارا با دوستی آشنا شدیم که هتل جدیدی رو به ما معرفی کرد که رفتیم دیدیم خیلی مناسب و خوب بود همون یک خیابون با هتل ما فاصله داشت به اسم هتل Siyav که من با جستجو در اینترنت فکر کنم آدرس سایت اون این باشه: http://www.siyavotel.com به نظرم که خیلی خوب بود و تازه پارسال ساخته شده .
۴) خرید: برای خرید های عادی حدود ۵ دقیقه در امتداد هتل ددمان و بعد از خیابان Akay و رستوران شبهای تهران و کنار مسجد کجا تپه یک سوپر بود که قیمت اجناسش خیلی خوب بود به نام Soykan که به نظرم جای مناسبی برای خریدهای روزمره بود. ما همه پاساژ هائی را که بچه ها گفته بودند رفتیم و دیدیم از جمله انکامال Ankamal و تمام پاساژ های خیابان تونالی Tunali ولی بهتون توصیه میکنم حتما برای خرید لباس همه وقتتون رو دور و بر میدان کیزیلای بگذرونید چون هم خیلی خیلی بزرگه و پر است از مغازه های مارکدار ترک و بهترین تخفیف ها رو هم داشت. یک مرکز خرید خیلی بزرگ (یا به قول خودشون الیش ورش ) نبش میدان کیزیلای هست که خیلی خوب و کامل بود. آنکا مال برای دیدن خوب بود ولی نسبتا گرون بود. البته همه مغازه ها حراج بودن ولی بخاطر بی ارزش شدن پول ما واقعا قیمت ها هنوز بالا بود ، به نظرم در مقایسه با اروپا خیلی هنوز گرون بودند.
در میدان کیزیلای پر بود از مارکهای معروف ترک ولی از همه بهتر این مارکها بودن LC WAIKIKI ، SevenHill ، Rodi Mood ،Defacto ،,Collinsکه هم قیمتهاشون خیلی خوب بود و هم کیفیت اجناسشون.

5) دکتر اونگان: حدود یک هفته قبل از سفر ما ، سفارت به ما ایمیل زد که مصاحبتون ۲ روز جلو افتاده و من و خانومم خیلی اضطراب کشیدیم که اگه جواب آزمایشات حاضر نشه و به نقص مدرک بخوریم چه میشه.... خیالتون رو راحت کنم اصلا هیچ مشکلی پیش نیومد.ما روز یکشنبه به آنکارا رسیدیم، روز دوشنبه صبح وقت دکتر اونگان گرفته بودیم ولی صبح زود رفتیم یعنی قبل از ۸:۳۰،نفره دوم بودیم واتفاقا قبل از ما آدم برفی و خانواد محترمشون بودند.وقتی منشی دکتر اومد اصلا به وقت ها ای که گرفته بودیم توجه نکرد و همه کارها رو طبق صف انجام داد.منشی خیلی خانم مهربونی بود البته توی کارش جدی بود،خیلی سریع همه کارها رو انجام داد،انگلیسی نمیفهمید،ولی فارسی خوب میفهمید.
خلاصه به نظر من اگر سنتون بالا نیست که بخواهین پله ها رو بالا و پایین برید اصلا اصلا هیچ نیازی به لیدر ندارید،اینو جدی میگم اول اینکه همه کارها روال مشخصی دارد و خودتون حتما میتونید انجام بدید ، به هیچ عنوان کار سختی نیست.توی لابراتوار که همه فارسی دست و پا شکسته بلد بودن و لیدر ها فقط الکی سعی میکردند نشون بدن که خیلی کار مفیدی دارن انجام میدن.ثانیا هر جا برید ایرانی فراوونه و میشه از هم دیگه کمک گرفت.
درباره دکتر همین قدر بگم که از اونی که فکر میکردم خیلی با کلاس تر و gentleman تر بود.با همه خیلی خوب برخورد میکرد و اولش حتما شغل و تحصیلات رو میپرسه و خصوصا وقتی فهمید من پزشکم خیلی تحویل گرفت و به ما هیچ واکسنی نزد و ما همون ۱۴۰$ رو دادیم. چند نکته: جواب آزمایشات ما هم فردا بعد از ظهر ساعت ۳ هزار شد.لبخند فراموش نشه، خیلی مهمه و روی منشی و دکتر هم خیلی تاثیر داره و دیگه اینکه سعی کنید پول دکتر و آزمایشگاه رو به لیر بدین تا $ هاتون براتون بمونه چون حتما بعدا به کارتون میاد.
6) مصاحبه: صبح روز سه شنبه ما ساعت ۷:۳۰ با دوستای خوبمون آدم برفی و خانوادشون هم پیاده رفتیم.ساعته ۸ دم در سفارت بودیم.بعد از صف های نه چندان طولانی و هوای سرد بیرون وارد سالن شدیم.خانومی که همه میگفتن کنار شیشه و روبروی قسمت UPS هست بسیار بسیار خانوم خوبیه و واقعا مهربون که هیچ وقت محبت هاشون رو فراموش نمیکنیم.فکر کنم ایرانی باشن چون فارسی عالی صحبت میکنند.همه نکات رو بچه ها تعریف کردند فقط یک تجربه جالب اینکه شماره ما ۴۰۸ بود و تقریبا همه شماره ها رو خوندن به جز ما.حتی تا شماره ۴۱۳ همه کارهاشون انجام شد و از سفارت خارج شدن ولی هنوز شماره ما رو برای انگشت نگاری هم نخونده بودن.دوستامون همه تعجب کرده بودند و حتی همسرم هم کمی نگران شده بود ولی باورتون نمیشه من فکر میکنم یک حکمتی داشته و اینکه اونها تمام مدت ما رو تحت نظر داشتن.برای همین پیشنهاد میکنم خونسردیتون رو حتما حفظ کنین و خیلی آرام بشینید و خودتون رو برای یک مصاحبه راحت آماده کنین.هیچ کسی نمیدونه پشت اون شیشه ها و دوربینها چی میگذاره ولی خانوم من یک ضرب ویزا گرفت البته شرایطش کمی از بقیه راحت تر بود چون بقیه یا شغلهای دولتی يا رشته های حساس داشتن . پس به خدا توکل کنید و آرام باشید و لبخند فراموش نشه. بعد که ما رو صدا کردن در ظرف کمتر از ۶ دقیقه همه کارها (هر 3 مرحله) انجام شد.خانومی که بچه ها قبلا نوشته بودن از ما مصاحبه farsi کرد ولی آفیسر معروف ریش قرمز، گیشه بغلی بود.من و خانومم هر دو به زبان انگلیسی مسلطیم ولی طبق نظر بچه ها ما ترجیح دادیم مصاحبه فارسی باشه تاخدای نکرده سوء برداشت اتفاق نیفته.از ما خواست دستمان رو بالا ببریم و قسم بخوریم که ما چند تا اصلاحی داشتیم درمورد دیکته اسم مادرم که گفت هیچ مشکلی نیست و بعد از قسم شغل خانومم رو پرسید و فهمید که کار دولتی نداشته،ما چون سفر اروپا زیاد داشتیم نگران بودیم ولی اصلا هیچ مشکلی پیش نیومد.بعد از خانومم پرسید کسی رو در آمریکا داره و اون هم گفت بله و توضیح داد.در آخر ازش پرسید مدارکتون کامله و ما میتونیم ویزاتون رو بدیم میخواهید با همسرتون بگیرید یا نه؟ و ما هم گفتیم اگه ممکنه ویزای ایشون رو صادر کنید.از من هم شغلم رو پرسید و اینکه سربازی رفتم و کجا؟که من نیروی زمینی ارتش بودم.و در آخر گفت که مدارکتون کامله فقط برای پروسه اداری باید ۱ تا ۲ ماه منتظر باشین و هر هفته سایت رو چک کنین.نمیتونم بهتون بگم که چقدر راحت بود و چقدر برخورد پرسنل سفارت مودبانه بود. فردای روز مصاحبه که رفتیم مدارک مدیکال رو ببریم اشتباهی برگه آبی من رو که تنها رسید من بود به سفارت تحویل دادیم،خیلی اضطراب کشیدیم و دوندگی کردیم تا اینکه اون خانم مهربون ایرانی در سفارت به ما اطمینان داد که همه مدارکی رو که به درد سفارت نخوره براتون با UPS میفرستند و همین کار رو هم کردن و ۵ شنبه ساعت ۱ظهر با UPS اومد.
چند نکته:، به خدا توکل کنید، حتما لبخند بزنید،خونسرد باشد، مدارکتون رو دسته بندی کنید که راحت تر بتونید تحویل دهید.هر چیزی رو که به نظرتون در فرمهای قبلی مشکلی داره حتما قبل از قسم به officer بگویید.
۷) غذاها: غذاهای ترکها واقعا خوشمزه است. دونر کباب رو که همه جا دارند، یک رستوران زنجیره ای هست به نام HD eskandar که واقعا اسکندر کباب اون خوشمزه است و قیمتش هم مناسبه که در خیابان مشروطیت قرار داره، این خیابون نرسیده به میدان کیزیلای هست و قبل اون یک پل عابر پیاده بزرگ هست و یک مغازه بزرگ collins هم سرش قرار دارد. اگر وارد خود خیابان مشروطیت شوید و حدود ۵ دقیقه پیاده روی کنید بعد از پل عابر پیاده بعدی دست چپ رستوران منقل Mangal رو میبیند که غذاش و سرویسش فوق العاده است و حتما برید و اونجا غذا بخورید، قیمتش به نسبت فست فود ها واقعا میارزد. چند نکته: به نظرمن بد نیست همراهتون چند تا تن ماهی و چند تا از این غذاهای آماده مائده ببرید حتما به کارتون میاد.در ضمن حتما اگه میتونید از این کتری های برقی که آب رو جوش میارن و کوچیک هستن همراهتون باشه چون تا جائی که من شنیدم اکثر هتل ها ندارن و اگه اهل چای و نسکافه باشید باید هی برید کافه هتل چای بخورید. در ضمن میشه کنسروها و بقیه چیزا رو هم توش گرم کرد ( از: تجربیات مارکوپولو).
اگر غذای ایرانی دوست دارید هتل ددمان را ادامه بدید رستوران شبهای تهران هست که غذاش خیلی خوب بود ولی یکم گرون بود.
McDonalld و BurgerKing و KFC و Pizza Hut هم هستن، به نظر من مزه شون هم خوبه، به عنوان رفع کُتی!
۸) جاهای تفریحی: آنکارا چندان جای دیدنی ندارد،مقبره آتاتورک که در منطقه Anitkabir هست.قلعه آنکارا هم جز جاهای تاریخی هست. بهتون حتما توصیه میکنم قونیه (Konya) مقبره مولانا برید، هم میشه با اتوبوس رفت که حدود ۳.۵ طول میکشه و حدود ۲۰ لیر میشه و هم میشه با قطار اکسپرس رفت که ۱.۵ ساعت میشه و رفت و برگشت نفری ۴۰ لیر که فکر میکنم واقعا ارزشش رو داره.باید برید Gar که همون ایستگاه راه آهن میشه ، ما با تاکسی رفتیم و ۱۵ لیر دادیم ولی میتونید برید میدان کیزیلای و با اتوبوس حدود ۲ لیر میشه. روزهای شنبه هم رقص سماع هست که خفن دیدنیه.
ما چون اهل پیاده روی بودیم همه آنکارا رو پیاده رفتیم ولی از میدان کیزیلای کلی اتوبوس به جاهای مختلف شهر میره در همون میدان مترو هم هست.اگر هوا سرد نباشه ،اگه میتونین اکثر جاها رو پیاده برید چون مسیر هاش به هم نزدیکه.
ما بر حسب تجربه هر جا میریم پول همون کشور رو میبریم و اینجا هم همین کار رو کردیم و کلا به نفعمون شد.سعی کنید حتما هتلتون اینترنت داشته باشه چون خیلی لازمه و ایمیل هاتون رو مرتب چک کنید چون ممکنه از سفارت ایمیل بزنن.
برای برگشت به فرودگاه هم ما با اکیپ آدم برفی دو خانواده یک ون گرفتیم که خیلی شانسی جور شد و واقعا هم خوب گرفت و شد خانواده ای 30 لیر.در هر صورت اگه ترانسفر فرودگاه رو از عباس بگیرید فکر کنم میارزد.
در انتها باید از همه بچه های مهاجر سرا تشکر کنم.خدا خیلی به ما لطف داشت و ما اونجا دوستای خیلی خیلی خوبی پیدا کردیم.از جمله afshin 4749 که واقعا ما رو شرمنده کرد و تمام جاهای رو که باید میرفتیم پیاده در هوای سرد آنکارا به ما نشون داد، همینطور Omidoo که خیلی خیلی پسر خوبیه و به ما روحیه داد.این دو دوست واقعا در تمام شرایطی که ما استرس داشتیم به ما روحیه میدادن و مثل برادر نگران کارهای ما بودن.در کنار این دوستان ما اصلا استرس و غربت رو حس نکردیم و نمیتونم بگم چه لحظه های خوبی رو تجربه کردیم.امیدوارم در تمام مراحل زندگی موافق باشن. همینطور خانواده دوست خوبمون آدم برفی که واقعا در کنارشون به ما خوش گذشت.به امید ویزا گرفتن همه بچه های مهاجرسرا.

[emrah66]

سلام بچه ها من ویزای یکضرب گرفتم
مرد مجرد بدون اسپانسر سن 24 تمکن مالی 28 میلیون تومان+وکالت بلاعزل خونه بابام سربازی معاف لیسانس مهندسی -بیکار.سوالات بسیار ساده چرا میری آمریکا مگه کشورت خوب نیست؟ کجای آمریکا میخای بری؟
چند بار لاتاری شرکت کردی؟ بار اولم بود!
چرا سربازی معاف شدی؟
کلی هم معذرت خواهی بخاطر اینکه نفر آخر بودم.فردای مصاحبه ups پاسپورت و مدارک رو آورد.
این قضیه 420 $ و 440 $ بچه ها چیه؟؟؟ والا ما 1 فوریه مصاحبه داشتیم و 819$ گرفتن!!! نمیدونم چرا همه کسایی که پول با تخفیف دادن برگه آبی گرفتن! راستی کسی هست یکضرب گرفته باشه با مبلغ 420 یا 440 دلار؟؟؟؟؟؟
هتل 4ستاره MARINEM شب3 255لیر یک اتاق که تختشم خیلی بزرگ و عالی بود با چونه زدن دوستم (که ترکی استانبولی مسلط بود) برای من گرفت.آدرس Bayindir 2 sokak No:35 06420 kizilay -ankara
tel:+90 312 431 5980 اصلا به قیمتهای روی تابلو پذیرش اهمیت ندید حتما چونه بزنید تا سفارت من 15 دقیقه پیاده میرفتم.
من بیمارستان آمریکایی رفتم بدون واکسن هزینه شد 332.5 لیر

[ali72]

سلام
من اواخرژانویه مصاحبه داشتم موفق شدم ویزارا بگیرم 10شب ترکیه بودم که یکهفته دراستانبول بودم کارمدیکالم با سرعت وبه راحتی انجام شد اما دررادیولوژی بیمارستان یک مشکلی در عکسم رخ دادکه بدون هزینه مجددعکسبرداری انجام شداکثرکارمندان بیمارستان به زبان انگلیسی تسلط کافی داشتند من تمام واکسنها رادر پاستورتزریق کرده بودم وواکسن اضافی والکی به من نزدند سطح این بیمارستان بسیار بالابودوواقعا مثل بیمارستانهای آمریکایی که درفیلم نشون میدن.
مصاحبه من خیلی آسون بود ساعت 30/10صبح نوبت من شد بدون مشکل سوالهایی که پرسید:
1-چندبارلاتاری شرکت کردی؟
2-درآمریکا فامیل داری؟
همین بعدش یوپی اس وخداحافظ شما.
فقط متاسفانه ویزای من توسط یوپی اس فرداش حاظر نشد وپس فردای مصاحبه دریافت کردم.عکسهای من توسط سفارت پس داده شد!
درضمن اسپانسرنداشتم.
موجودی بانکی 17میلیون تومان برده بودم.
از سایت مهاجر سراممنونم امیدوارم این سایت بابت ارائه خدماتش پولی بشه تا من از خجالت خدمات عالی این سایت دربیام.

[MAHDI2012]

با سلام و تشکر از همه کسانی که در این سایت زحمت کشیده و با صرف وقت تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار میدهند.از بابت تاخیر در نوشتن سفرنامه معذرت می خوام
پرواز به آنکارا با هواپیمای ترکیش بدون مشگل و تاخیر انجام شد.ساعت 6 صبح یکشنبه 29 ژانویه وارد فرودگاه اوزنقان آنکارا شدیم.پس از دریافت وسایل از فرودگاه خارج شده در سمت راست ایستگاه اتوبوس به سمت مرکز شهر وجود دارد دوستان توجه کنند دو نوع اتوبوس وجود دارد.خط 442 که مانند اتوبوس های شهری خودمان است که فکر کنم هر نفر 4 لیر وتا میدان کیزلای و خیابان آتاتورک می رود. اتوبوس نوع دوم مانند اتوبوس های بین شهری (HAWAS) است که کرایه آن هر نفر 10 لیر است و تا اولوس میرود که نزدیک مترو میباشد.ما عجله کردیم با نوع دوم رفتیم.
هتل- من از ایران هتل اوزیلهان را رزرو کرده بودم .4 نفر هر شب 100 $ با صبحانه .اتاق خوب و تمیز بود .اینترنت وایر لس رایگان .صبحانه بد نبود.اتاق گرم و در مرکز شهر به سفارت و مطب دکتر هم نزدیک بود.
معاینه پزشگی- روز دوشنبه صبح ساعت 9.30 نوبت داشتیم با اتوبوس از ایستگاه روبروی خیابان AKAY CD سوار اتوبوس خط شماره 413 شدیم و ایستگاه بعد پیاده شدیم.(پارک kugulu).دقیقا انطرف خیابان یک پارک کوچک وجود داره که از دکه های سوال کنید راهنمایی می کنند.طبقه 4 رفتیم و به خانم منشی خودمان را معرفی کردیم.مدارک را گرفت و به طبقه 5 رفته و با پرداخت 47 دلار برای هر نفر عکس و نمونه خون دادیم (3*47) مجددا خدمت خانم منشی امدیم .من پیش اقای دکتر و همسر و پسرم پیش خانم دکتر رفتیم.هر 3 نفر واکسن آبله مرغان و نوبت دوم TD را نوش جان کردیم .سوالی هم نکرد که قبلا آبله گرفتید یا نه.دخترم هم پیش خانم دکتر رفت . من هم به عنوان مترجم حضور داشتم .واکسن آبله و نوبت دوم MMR را نوش جان کرد و بابت واکسن و معاینه هم حدود 770 $ (برای 4 نفر) ناقابل تقدیم دکتر شد.دخترم چون 14 ساله بود تست سل داد و صبح پنج شنبه برای جواب تست رفتیم که با مشاهده دکتر از محل تزریق و اندازه گیری با متر عکس قفسه سینه (35 $ )هم اضافه فرمودند که اضطراب ما را گرفت ولی پس از دریافت جواب خیالمون راحت شد.جواب آزمایشات خودمان هم بعد از ظهر پنج شنبه آماده شد.
مصاحبه- صبح جمعه سوم فوریه ساعت 8 صبح به سمت سفارت با تاکسی حرکت کردیم کمی برف امده بود و زمین یخ زده بود
به راننده تاکسی گفتم برو سفارت US که داشت اشتپ می رفت که دوباره گفتم American Embassy
خوشبختانه درب را به علت سردی هوا زودتر باز کرده بودند و با تحویل پاس به نگهبان و دیدن اسامی وارد سفارت شدیم .باجه اول مدارک اصلی شامل شناسنامه .کارت ملی .مدارک پزشگی .عکس و.....را تحویل دادیم و شماره گرفتیم وارد سالن شده و انگشت نگاری کردیم . سپس به داخل سالن رفته و منتظر اعلام شماره شدیم .پس از حدود 1 ساعت روی منیتور شمارها را اعلام نمود که باجه 1 بود که باید پول پرداخت می شد باجه شماره 3 و 8 نیز شروع به کار کردند. شماره 3 آقای جوان خوشرو و باجه 8 خانم بودند.از روز قبل مبلغ پرداختی 440 $ شده بود و همه خوشحال شدند.در ضمن دوستان عزیز مهاجرسرا –آرمان بالا .کوپول و عظیمی و چند تا دیگه از دوستان را زیارت کردیم که بسیار خوشحال شدم.یکی یکی صدا می زدند و باجه 1 هم فکر کنم کیس های خانوادگی را صدا میزد.
همه را صدا زدند بجز ما که بالاخره شماره ما هم اعلام شد .به باجه 3 رفتیم و پس از کمی خوش و بش درخواست کرد که قسم بخوریم که قبل از آن تغییر آدرس را تذکر دادم و پس از امضا فرم های ارسالی از پسرم که 20 سال دارد تعهد گرفت که تا قبل از دریافت ویزا ازدواج نکرده و پس از ورود به امریکا به دفتر پست مراجعه و برای خدمت داوطلبانه سربازی ثبت نام کند.سپس به من گفت خوب سربازی هم که در سپاه بودید؟ گفتم بله. زمان جنگ؟ بله .کدام منطقه؟ خوزستان ..شغل شما ملی است؟ گفتم قبلا بوده الان خصوصی شده.و چند سوال دیگه در مورد شغل و در ضمن من دیپلم نظام جدید داشتم و فوق دیپلم هم داشتم که ریز نمرات را خواست و قرار شد ایمیل کنم.سابقه کار هم ارسال کرده بودم که قرار شد بیشتر بررسی شود.از پسرم سوال کرد کدام دانشگاه و چه رشته ای درس می خونه؟
از همسرم هم سوال کرد که شغل شما چیه که جواب داد خانه دار هستم.از دخترم هم سوالی نکرد.سپس برگه آبی و گفت سایت را چک کنید و ریز نمرات را هم سریعا ایمیل کن و تمام. لازم به یاد آوری است که در این روز فقط 3 کیس ویزای یکضرب گرفتنند که همگی از باجه 8 که خانم مصاحبه می کرد.یک آقای مجرد –یک خانم مجرد – و یک زوج جوان و بقیه که حدودا 15 کیس بودند همگی آبی گرفتند.
مراکز خرید- مرکز خرید در متروی کیزلای (فروشگاه گزر) -آنکامال فروشگاه های LC WALKIKI - مسجد کجا تپه – در زیر این مسجد فروشگاه بزرگی هست که قیمت اجناس آن مناسب و خوبه همچنین می تونید مرغ بریان و الویه بخرید و نوش جان کنید.مسجد کجا تپه نزدیک هتل ددمان و اوزیلهان است و پیاده هم می تونید برید.آنکامال هم از ایستگاه متروی کیزلای سوار و ایستگاه Ancopora پیاده شوید.در آنکامال نیز رستوران های فراوانی وجود داره که قیمت اش مناسبه. به نظر من فروشگاه های LC WALKIKI برای خرید مناسبه و خودتان را خسته نکنید.کفش هم از FLO در آنکامال بخرید .
مراکز دیدنی – موزه آتاتورک بسیار دیدنی و زیباست حتما برید.مسجد کجا تپه نیز دیدنی است.میدان اولوس نیز دیدنی است و مراکز خرید نیز وجود دارد اگه خواستید در اولوس نهار نوش جان کنید سراغ کبابستان را بگیرید قلعه اولوس نیز از مراکز دیدنی است.که ما نرفتیم .(به علت سردی هوا ما جای دیگری نتوتستیم بریم.)
مطلب مهم – اگه چای خور قهاری هستید حتما کتری برقی با خودتان ببرید .چون هر فلاکس آب جوش 2 لیر
اگه در زمستان تشریف بردید مقداری غذای آماده و یا کنسرو همراهتون ببرید .چون ممکنه هوا سرد باشه و یا حوصله رفتن به بیرون را نداشته باشید.سیم کارت نخریدم کارت تلفن خریدم 5 لیر که چند بار به ایران زنگ زدم.از اتوبوس استفاده کنید به تمام مسیرها و 2 لیر کرایه .
امیدوارم که با بیان ناقص خودم توانسته باشم گوشه ای از وظیفه خودم به مهاجر سرا را ادا کرده باشم.به امید موفقیت همه دوستان .

[armanbala]

سفرنامه
دوستان عزيز من سفرنامه ام را بصورت متفاوتي مينويسم من ميخواهم نكات مهمي كه لازم هست دوستان بدانند اعلام كنم

هتل

١-با توجه به افزايش مراجعين هم ميهنان ايراني كرايه تاكسي از فرودگاه تا هتل ها هفتاد لير شده هست و بنده عليرغم چانه زني نتوانستم از اين مبلغ كمتر بدهم قابل توجه دوستاني كه با خانواده ميروند با توجه به كرايه هاي اتوبوس چهار يا ده ليري كه دوستان اشاره ميفرمايند به صرفه نيست با اتوبوس برويد چون اتوبوس تا كيزيلاي ميرود بعد اونهم يا بايد در سرماي شديد پياده روي كنيد يا اينكه تا هتل ها تاكسي بگيريد كه جمع بزنيد خيلي تفاوت با تاكسي نميكند

٢-هتل ما ميداس بود كه يك هتل چهار ستاره واقعي همراه با صبحانه و البته كتري برقي و اينترنت بسيار پرسرعت است من براي اتاق دبل با يك تخت اكسترا شبي ١١١دلار دادم و نه شب اقامت شد حدودا هزار دلار

٣-هتل را از سايت www.hrs.com رزرو كنيد كرديت كارت هم لازم نيست

٤-فاصله هتل تا سفارت پنج دقيقه و تا مطب دكتر ده دقيقه بود

دكتر اونگان

١- صبح اول وقت به مطب برويد چون منشي سر حال هست ولي بعدا كه شلوغ ميشود و مخصوصا همه ماها كه ذوق زده هستيم با هم صحبت ميكنيم قاطي ميكند

٢-اولش راديوگرافي داريد كه ميرويد طبقه بالا و براي هر نفر ٤٧.٥ دلار هزينه دارد از بچه ها در مرحله اول گرافي نميخواهند

٣-هم منشي دكتر و هم راديولوژي لير تركيه هم ميپذيرند و نرخ تبديل هم منصفانه حساب ميكنند( بين ١٠٧٥ تا ١٠٨)

٤-راستش برخلاف گفته برخي دوستان من از اونگان و كلا مجموعه اش خيلي خوشم نيومد هر چند دكتر احترام به من گذاشت ولي بعد از معاينه پسرم و انجام تست توبركولين يك واكسن انفولانزا هم به هر سه ما زد ولي منشي حساب دو واكسن و يك تست براي پسرم كرد به او گفتم كه يك واكسن زده شده ولي گفت نه دو تا بوده كه قاط زد دكترو صدا كرد من از دكتر پرسيدم دكتر جان شما يك واكسن زديد ولي دكتر تو چشام نگاه كرد و گفت نه دوتا زدم لازم به ذكر است بنده كنار پسرم بودم و از علم طب اطلاعات كامل دارم و خواستم پيگيري كنم كه به اشارتي از همسر كوتاه آمده و سرمو انداختم پايين و ٥٣٠ دلار پرداخت نمودم

٥-تست توبركولين اگر بيش از يك سانتيمتر باشد فرزندتان براي عكس سينه خواهد رفت كه البته براي ما اتفاق نيوفتاد و اگر هم عكس مشكوك باشد براي فرزند جواب معاينه داده نخواهد شد وگفته خواهد شد سه ماه دارو خورده مراجعه مجدد كند ولي نگران نباشيد يكي از دوستان اين بلا سرش اومد و نقص مدرك خورد و مقرر شد بعد از كليرنس معاينه فني كودك را بياورد 

٦-همه كارهاي مديكال را خودتان ميتوانيد انجام دهيد و از دادن پول به چند نفر كه اونجا خودشونو دكتر و مهندس و وكيل معرفي ميكنند بپرهيزيد

مصاحبه

١- من برگه آبي را همون اول در پرونده خود ديدم

٢-آفيسر خانم بسيار خوب و مودب و باكلاسي بود كه همون اول با سلام و خوشامد گويي بسيار گرم بسياري از استرس ها را كم ميكند قبلاز هر چيز من اصلاحيه داشتم كه گفتم و با توجه به اينكه قبلا هم اين اصلاحيه را ايميل زده بودم احساس كردم خيلي براش مهم نبود

٣-كلا سه تا سوال پرسيد: كارتون چيست؟ آيا فاميل در آمريكا داريد؟ اولين بار لاتاري كي شركت كردي؟

٤- من احساس كردم طرز پوشش در آنجا خيلي مهم نيست هر چند اونجا هم وطنان چه تريپ هايي زده بودند

٥-نكته مهم اين است كه با توجه به اينكه من تمام اطلاعات را به دقت و كامل پر كرده بودم و تمام محل كارهاي قبلي سفر هاي قبلي و مدارك تحصيلي و هر چيزي كه فرستاده بودم تمام و كمال بود و با صحت كامل احساس كردم آفيسر اين را وقتي ميبند خيلي سوال نميپرسد و در حقيقت به صداقت طرف پي ميبرد يادتان پاشد آفيسر هاي مصاحبه آدم هاي بسيار باهوشي هستند كه به اندازه همه واحدهاي درسي ما روانشناسي و علوم مرتبط را خوانده اند و هيچوقت سعي نكنيد چيزي را به كذب يا پنهاني به آفيسر ارايه دهيد آنها در كشورشان براي ساندويچي باز كردن و يا راننده سرويس مدرسه شدن كالج دارند و بايد چندين امتحان پاس كنند چه برسد براي آفيسر شدن در وزارت امور خارجه!!

٦-لطفا تحت القاءات دوستان جو گير نشيد كه بليط عوض كرده و يا هتل را بيشتر رزرو كنيد كه به شما برگه آبي نخواهند داد برخي دوستان كه خارج تحصيل كرده بودند و يا مجرد معاف هم بودند برگه آبي گرفتند و كلي به خاطر اين موضوع ضرر كردند 

شهر آنكارا

١- همه رستورانهاي آنكارا تقريبا خوب هستند البته سعي كنيد به رستورانهايي كه صرفا نوشته كبابي نرويد چون خيلي غذاهاشون باب طبع شما بالاخص همسر و فرزندتان نخواهد بود و گوشت كبابشان مثل ايران پخت نميشود ولي در ميدان كيزيلاي و مركز خريد آن طبقه هشتم انواع رستورانها به سبكهاي مختلف هست كه ميتوانيد استفاده كنيد

٢- يك غذايي هست بنام پامپرجين كه سيب زميني هست بزرك توشو خالي ميكنند و پنير پيتزا و سالاد اولويه و زيتون و اينا توش ميريزند كه خداييش خيلي خوشمزه بود امتحان كنيد

٣-به دليل سردي هوا حدود منهاي ٢٠ ما نتوانستيم خيلي بگرديم ولي مقبره آتاتورك و مسجد كجا تپه مركز شهر بسيار خوب و ديدني بود

نكته مهم
بسياري از افرادي كه ما در آنجا برخورد كرديم مهاجر سرا را نميشناختند و اين عددش بزرگ بود حدودا ٨٠ درصد كه واقعا جاي تاسف داشت كه سايت به اين عظمت و مفيد ناشناخته بوده و من به نوبه خود در جمع كردن به اصطلاح مشتري كلي تلاش كردم دوستانمان مهدي ٢٠١٢ و استار و البته كوپول كه در هواپيما باهاش آشنا شدم تنها اعضاي خانواده مهاجر سرا بودند 
كاش روشي بود كه آمار مربوط به اين افراد هم جمع آوري ميشد

در آخر از همه دوستان به خاطر آموزه هاشون و مديران سايت به خاطر زحمتي كه ميكشند تشكر ميكنم و اميدوارم كه به زودي هووووووورررراااااييي كليرنس را به اتفاق همه دوستان خوبم دريافت كنيم 

[t.azimaie]

سلام به دوستان مهاجرسرایی
من 3 فوریه مصاحبه داشتم و برگه آبی گرفتم
مجرد – معاف تحصیلی – بدون سابقه کار – دانشجوی ارشد

من تو سفرنامم میخوام یک سری کار های قبل از سفر رو هم بگم که کمتر تو سفرنامه ها ازش حرفی زده شده

وصیقه سربازی:

این قسمت برای کسایی که مثل من معاف تحصیلی هستند مفیده. اجازه خروج رو اول از دانشگاه گرفتم، که دلیل سفرم رو خیلی کوووووول نوشتم مصاحبه در ویزا (سفارت آمریکا) !!! بعد برای تعیید بردم وزارت علوم که تو شهرک غرب هست. بعد از تایید اونا، همراه با وصیقه به سمت میدان س پ ا ه. اول اینکه به هیچ عنوان سند برای ضمانت قبول نمیکنن، پس مثل من وقتتون رو تلف نکنین! قفط 15 میلیون یا ببرید یا ضمانت بانکی بدید که ضمانت بانکی یعنی 15 میلیون رو به یک حساب کوتاه مدت هر بانکی خواستید بریزید و نامه ای که از نظام وظیفه گرفتید به بانک تحویل بدید تا برگه ضمانت صادر بشه بعد اونو به نظام وظیفه ببرید و تمام !!!
- دقت کنید حساب حتما باید کوتاه مدت باشه، که من کلی علافی فقط سر همین داشتم ( حسابم جاری بود)
- میتونید بیش از 15 میلیون تو حساب بریزید و قبل از درخواست ضمانت، تمکن مالی هم بگیرید

پاسپورت :

وقتی خواستم تو پلیس +10 درخواست تمدید پاسپورت بدم ( اخه یک سال دیگه اعتبارش تموم میشد ) طرف بهم گفت پاسپورت یه ماه دیگه میاد، خشکم زد !!! اخه 1 هفته دیگش باید مدارکمو میفرستادم. کلی به این در و اون در زدم تا فهمیدم برای تسریع صدور باید به اداره گذرنامه غرب تهران برم ( با ستارخان اشتباه نگیرید که اون اداره مرزکیه ) که آدرسش تو یافت آباد بود. گذرنامه شرق هک میدونم تو تهران پارسه. بعد از درخواست تسریع کلا 3 روز کاری طول کشید تا پاسپورت دستم رسید !!!

واکسن :

من کارت واکسن کودکیم رو بردم پیش خانوم طاهر نژاد و چون کامل بود ایشون فقط آنفولانزا و دیفتری کزاز بهم زدن بقیه رو هم تاریخ واقعی رو برام زدن. دیفتری کزاز هم رایگانه، کلا تو برگه واکسنم اینها درج شده بود:
DT/DTP, Td, MMR, Rubella(MR), Hepatitis B, Influnza, BCG
دست خانوم دکتر طاهر نژاد درد نکنه خیلی خانوم متین، با حوصله و واقعا کمک بزرگی هستند
البته من آبله گرفته بودم و خانوم دکتر نه از من تست گرفتن نه واکسن زدند که مجبور شدم برم آزمایشگاه پاتوبیولوژی مرکزی بالا تر از پارک وی که معتبر ترین آزمایشگاه ایرانه اگه اشتباه نکنم، اونجا تست آنتی بادی دادم که کلا هزینش 12000 تومن شد که بهشون گفتم برای سفارت می خام لطفا انگلیسی بنویسید و مهر کنید. تو آنکارا یه خانوم من رو معاینه کرد که فکر کنم خانوم اونگان بود خوشبختانه هیچ واکسنی بهم نزد با اینکه تاریخ های درج شده تو کارتم 1992، 2002 ، حتی 1988 داشت. پس شایعات درباره اونگان هم غلطه !!!

بلیط هواپیما :

من مصاحبم جمعه بود و با ترکیش اومدم، اگر با پرواز مستقیم میومدم باید یکشنبه میومدم و شنبه میرفتم ولی من با پرواز غیر مستقیم اومدم که 100 تومن گرون تر بود ولی از اون طرف سه شنبه اومدم و شنبه بر گشتم، یعنی 2 روز کمتر تو آنکارای سرد می موندم و 2 روز هزینه هتل نمی دادم که نه تنها 100 تومن اضافه بلیط رو می پوشوند بلکه بیش از150 تومن هم به نفعم می شد ! هواپماش هم خیلی خوب بود جای باز برای صندلی ها و هر صندلی یک LCD که فیلم و موزیک و بازی و ... داشت مثل امارات که من از ترکیش انتظار نداشتم.

پرواز و رزرو هتل و مدیکال :

از شانس من هوا تو استانبول افتضاح بود و پرواز من تاخیر 4 ساعته داشت و با اینکه پرواز دوم من به آنکارا 4 ساعت دیر تر از زمان نشستن پرواز اول به صورت نرمال فاصله داشت من به پرواز دوم نرسیدم و با پرواز بعدیش رفتم. چمدون هام گم شد ! که من با مراجعه به دفتر ترکیش و پر کردن یک فرم و دادن آدرس هتل ددمان به سمت هتل رفتم. تو فرودگاه با چند نفر ترک آشنا شدم که اونا لطف کردن و منو تا هتل رسوندن.
من تصمیم داشتم شخصا هتل رو از خودشون بگیرم که کار بسیار اشتباهی کردم، ددمان اتاق تموم کرده بود !!! تازه خیلی گرون تر هم میداد (کلا همه هتل ها گرون تر بودن) حالا فکرشو بکنین چمدون های من هم قرار بود بیاد هتل ددمان ! اعصابم خورد شده بود میخواستم کلم رو گاز بگیرم !!! تو اون سرما، آواره بدون ساک، تصورش رو بکن من از ساعت 1 شب به وقت تهران که رفتم فرودگاه امام تا 1:30 ظهر به وقت آنکارا یک لباس دائم تنم بود !!
حالا ساعت 2 شده و من برای ساعت 11 صبح وقت دکتر داشتم، بدو بدو رفتم، از چند تا ترک آدرسو پرسیدم که دست اونا هم درد نکنه منو تا مطب رسوندن !!!!! کلا این ترکا خیلی بهم حال دادن ! منشی دکتر با یکمی غر قبول کرد منو و دکتر هم که هیچ آمپولی بهم نزد، صورتم هم که خیلی داغون بود گفتم نکنه فکر کنه من معتادم ! گفتم الان 36 ساعته نخوابیدم و... که کارم تموم شد گفت حالا ووقت داری 36 ساعت بخوابی، منم اومدم بیرون. بعد تموم شدن کار گفت فردا نتایج آماده هست.
از دکتر رفتم یه آژانسی رو بروی هتل ددمان و آنکارا پلازا رو شبی 75 دلار رزرو کردم و واقعاااااااااااا هتل عااااااالی بود، اول از همه که نو ساز بود، بعدش چای ساز با مقدار نا محدود چای، قهوه، آب معدنی، سونا و جکوزی، صبحانه واقعا خوبو از همه مهم تر مدیریت خوب جوری که وقتی فهمید ما می خوایم شب رو یه جشن کوچیک بگیریم، کل سالن اجتماعات رو در بست داد به ما !!! به نظر من که خیلی از ددمان بهتر بود. البته با گفته هایی که از ددمان شنیدم مقایسه کردم.
تو هتل هم با یه سری بچه های لاتاری آشنا شدم و یک اکیپ 12 نفره شدیم که باعث شد سفر به من خوش بگذره.

مصاحبه :

اول اینکه از ما 440 دلار گرفتن ! من چیزی درباره زبان مصاحبه بهشون نگفتم، چون دیدم با همه فارسی مصاحبه می کنن ولی با من انگلیسی مصاحبه کرد که منم انگلیسی حرف زدم. اشتباه من این بود که مدارک مالی زیادی بهشون دادم، اول ازم پرسید کار میکنی که گفتم نه، بعد گفت پس اینهمه مالو اموال رو از کجا آوردی که منم گفتم. بعد یه سوالی پرسید که کلا RESET شدم !!! گفت تو با این تحصیلات تو این دانشگاه و این مال و اموال اصلا لازم نیست بیای آمریکا !!! همینجا زندگی خوبی داری !!!! منم تته پته .... شروع کردم از اینکه بابا تو ایران کی به تحصیل نگاه میکنه و ... تا اینکه یه لحظه تنها کلمه ای که به ذهنم رسید شایسته سالاری بود !! حالا من چمیدونم به انگلیسی شایسته سالاری چی میشه !!! خلاصه بعد از کلی من من ازش اجازه گرفتم فارسی این کلمه رو بگم.
خلاصه در آخر آفیسر بهم برگه آبی داد ولی حرفی از فرم 9 سوالی نزد، ولی الان که دارم این سفر نامه رو می نویسم 1 هفته هست که فرم رو برام فرستادن و من هم جواب دادم و اونا هم تو یک ایمیل دیگه گفتم جواباتو گرفتیم، مرسی و بقیه روند اداری بر اساس این اطلاعات انجام میشه.

اینم از سفر عجیب غریب من، ولی خاطرات جالبی برام شد. اگه سوالی دارین من در خدمتم

[vroom]

سلام

خب بالاخره سفرنامه ام رو نوشتم
تقریباً آبان ماه سال گذشته بود که عضو مهاجرسرا شدم، میخواستم برای قرعه کشی 2012 ثبت نام کنم و داشتم درباره نحوه ی صحیح پر کردن فرم ثبت نام تحقیق میکردم ........به کمک مهاجر سرا ثبت نام کردم بدون کوچکترین ایراد و اشتباهی
از اون موقع همیشه به مهاجرسرا سر میزدم و پست های بچه های 2011 رو میخوندم......لذت بخش ترین قسمت ، سفرنامه ها بود که من مشتری پروپاقرص اش بودم.......مدام با خودم فکر میکردم یعنی میشه سال آینده منم همین مسیر رو طی کنم؟
به این نکته هم اشاره کنم که چندین و چند سال بود که میخواستم برای لاتری ثبت نام کنم ولی چون مشکل سربازی داشتم به خودم این اجازه رو نمیدادم ولی امسال که احتمال میدادم معاف بشم ثبت نام کردم و ...........
دور اول نتایج قرعه کشی اعلام شد ولی اسم من نبود : (( بعداً متوجه شدیم که نتایج باطل شده و قراره دوباره قرعه کشی بشه و .....
اما نکته ی جالب اینه که وقتی من برای بار دوم سایت لاتری رو چک کردم 2 ماه بود که نتایج جدید رو اعلام کرده بودن خلاصه اینکه 2 ماه دیر متوجه شدم که برنده شدم.
از همون روز استرس شروع شد...نکنه دیر شده باشه.....نکنه دیگه کیس من به جریان نیوفته و هزار تا فکر و خیال دیگه

خیلی سریع البته با حداکثر دقت فرم ها رو پُر کردم و به همراه 2 قطعه عکس برای kcc ارسال کردم، برای فرستادن DHL رو انتخاب کردم و 75000 تومن هم هزینه اش شد (ایــنــجا میتونید مراحلی که بسته طی کرده تا به مقصد برسه رو ببینید )
یک هفته ی بعد هم به kcc ایمیل زدم و از رسیدن فرم ها مطمئن شدم

چون کیس نامبرم پایین بود خیلی زود کارنت شده بودم ولی چون من دیر متوجه شده بودم و فرم ها رو ارسال نکرده بودم با وجود کارنت بودن ، نوبت مصاحبه بهم نداده بودن
ولی یه مدت که از ارسال فرم ها گذشت kcc بهم ایمیل داد و تاریخ مصاحبه ام مشخص شد......این ایمیل واقعاً برام خوشحال کننده بود چون فهمیدم که کیس ام به جزیان افتاده

شروع کردم به اماده کردن مدارک مورد نیاز:
شناسنامه ، کارت ملی ، مدرک دیپلم ، پیش دانشگاهی و کارت معافی سربازی رو دادم برای ترجمه که تقریباً 55000 تومن شد و خود دارالترجمه تائید دادگستری رو هم گرفته بود
بعد نوبت کارت واکسن بین المللی شد....... مرکز هلال احمر داخل خیابان سعادت آباد (اصفهان) کارت واکسن ارائه میکنه
من واکسن هپاتیپ ب رو زده بودم ولی گفتن یک یادآور باید بزنی
برای سربازی هم دیفتری کزار و مننژیت رو هم زده بودم ولی مننژیت رو قبول نکردن و گفتن این مننژیت با اون مننژیت فرق داره (راست و دروغش پای خودشون)
انفولانزا و یادآور هپاتیت ب و مننژیت رو در هلال احمر بهم تزریق کردن و کارت رو مهرکردن
ضمناً چون اونجا مهر دیفتری کزار رو ندارن باید به درمانگاه ملاّ هادی سبزواری میرفتم تا کارتم رو مهر کنن
برای واکسن mmr هم به دکتر افقری داخل خیابون آمادگاه مراجعه کردم
در نهایت کارتم کامل شد (ایــنــجا میتونید تصویر کارت واکسن من رو ببینید)

نوبت به تهیه مدارک مالی رسید:
یه حساب نسبتاً قدیمی تو بانک پاسارگار داشتم
25 میلیون به حسابم انتقال دادم و از بانک درخواست گواهی حساب کردم
درخواست باید به صورت کتبی و با دست خط خودتون باشه ، در خواست من به این شکل بود: گواهی بانکی لاتین شامل مانده ی حساب ، تاریخ افتتاح حساب ، معادل دلاری موجودی
مسئول بانک گفت 1 هفته طول میکشه ولی 3 روزه اماده شد...... 5000 تومن هم هزینه بابت اش از من گرفتن!! (ایــنــجا میتونید تصویر گواهی بانک رو ببینید)
عمو ام هم فرم های اسپانسر رو برام پر کردن و با فرم ها مالیاتی و کپی پاسپورت شون و ... رو برام ارسال کردن


مدارک کامل شده بودن و تقریباً 20 روز قبل از مصاحبه با DHL ارسالشون کردم برای سفارت ، هزینه هم 55000 تومن شد (ایـنـجا میتونید مراحلی که بسته طی کرده تا به مقصد برسه رو ببنید)
مدارک شامل :ترجمه ها + کپی از تمام صفحات پاسپورت + کپی گواهی حساب مهمور به مهر بانک(ترجیچ دادم اصلش رو روز مصاحبه بهشون بدم) + 2 قطعه عکس جدید + فرمهای مخصوص سفارت


تهیه بلیط:
روزی که من مصاحبه داشتم بدبختانه وسط امتحانات پایان ترم دانشگاه بود
به همین خاطر پرواز مستقیم تهران-انکارا به برنامه ی من نمیخورد....مجبور شدم با پرواز غیر مستقیم برم آنکار ............ تهران-استانبول-آنکارا با ترکیش
به همین مناسبت بجای 350 ، 600 تومن هزینه ی بلیطم شد
دوستانی که مثل من به هر دلیلی با تاریخ مصاحبه شون مشکل دارن و نمیتونن با پروار های مستقیم برن آنکارا میتونن از همین روش استفاده کنن(ترکیش از تهران به استانبول هر روز پرواز داره و استانبول به انکارا هم هر یکی دو ساعت ) فقط 2 تا ایراد داره: اول هزینه ، دوم هم خستگی در عوض اینطوری هر روز هفته که بخواهید میتونید از تهران برین آنکارا

جهت اطلاع دوستان برنامه پرواز های مستقیم تهران-انکارا به اینصورت هستش: (تا اطلاع ثانوی)
ترکیش رفت:چهارشنبه-پنجشنبه-یکشنبه برگشت:سه شنبه-چهارشنبه-شنبه
ایران ایر رفت و برگشت: دوشنبه و پنج شنبه


هــــتل:
هتل های زیادی رو بررسی کردم...از هیلتن و هیوستن گرفته تا سورملی و ددمان و آنکارا پلازا و.......
با آژانس جزیره بهشت تهران تماس گرفتم که اتاق 2نفره هتل هیلتن رو شبی 117 دلار قیمت دادن ولی چون گفتن اصلاً تخفیف نمیدیم ما هم منصرف شدیم
در نهایت یکی از آژانس های اصفهان برامون هتل سورملی (surmeli hotel)رو به قیمت شبی 90 دلار گرفت (اتاق دابل)

خانواده ام هم به همراه من میامدن آنکارا البته در ادامه هم میرفتن استانبول که من به دلیل امتحانات لعنتی مجبور بودم برگردم ایران )) :
از فرودگاه تا هتل 65 لیر کرایه تاکسی شد......به شدت هم برف میبارید
نقریباً ساعت 11 صبح رسیدیم هتل ولی بدون مشکل ما رو پذیرفتن بدون هزینه ی اضافی (بعضاً هتل ها برای اِرلی چک-این هزینه اضافه میگیرن) اتاق هامون رو تحویل دادن
هتل خوب ، ترُ تمیز و ساکتی بود .... کارکنان هم انگلیسی بلد نبودن طبق معمول البته بجز رسپشن که اونها هم فقط کمی اونم دست و پا شکسته
اتاق های نسبتاً بزرگ و تمیز ، ایرکاندیشن با امکان تنظیم درجه حرارت هر اتاق به صورت مجزا ، سشوار داخل دستشوئی موجود بود.....کتری برقی نبود ، سیف باکس هم هرچقدر من گشتم پیدا نکردم
+ صبحانه خوب و کامل ، اینترنت بیسیم و مجانی
طبقه ی پایین هم بیزینس سنتر داشتن با 2 تا کامپیوتر و پرینتر که مجانی میتونستیم استفاده کنیم
خلاصه به نظرم با این قیمت هتل خیلی خوبی بود

هتل تقریباً 2 دقیقاً پیاده تا ایستگاه مترو (ایستگاه Sihhiye) فاصله داره که خیلی خوبه
خیابون های اطراف هم پُر از رستوران ها و فروشگاه های مختلف هستش


مدیــــــــکال:
برای همون روزی که میرسیدم انکارا وقت گرفته بودم از دکتر ساعت 11:30
از هتل اومدم بیرون و سوارتاکسی شدم و روی یک تیکه کاغذ نوشتم Kugulu park و به راننده نشون دادم
مطب دکتر (نقشه) تقریباً نزدیک پارک قو هستش ...... درصورتی که با تاکسی میرید بهترین روش اینکه اول با تاکسی برید پارک قو و پیاده بشین و خودتون مطب رو پیدا کنید
میتونید هم به راننده بگید DUZEN LAB ولی مشکل اینه که بعضی از راننده ها لابراتوار دوزن رو بلد نیستن
بالاخره لابراتوار دوزن رو پیدا کردم و رفتم طبقه 4 ام اونجا خانم منشی رو زیارت کردم.....همزمان به سه زبون فارسی و ترکی و انگلیسی صحبت میکنه، نکته ی جالب اینکه به سختی میشه تشخیص داد که الان داره فارسی صحبت میکنه یا انگلیسی یا شایدم ترکی:d
پاسپورت و 1 عکس پشت نویسی شده و پرینت نوبتی که گرفته بودم و پرینت نامه ی قبولی که تاریخ مصاحبه رو هم شامل میشد رو دادم بهش
روی یک کاغذ یه چیزایی نوشت و داد بهم و گفت برو طبقه 5ام
رفتم طبقه 5ام و اونجا پاسپورت و نامه ی قبولی و 1 عکس + 47.5 دلار ازم گرفت
آزمایشگاه خیلی خلوت بود.....همون موقع صدام زدن و نمونه خون گرفتن بعد هم بلافاصله عکس از قفسه ی سینه و تمام
برگشتم طبقه ی 4ام خانم منشی بهم گفت بعد از ظهر ساعت 6 بیا برای معاینه ی دکتر
این مرحله خیلی سریع انجام شد کلاً شاید 5 دقیقه هم طول نکشید
خیلی خسته بودم از دیشب که اصفهان تا تهران رو رانندگی کرده بودم و بعد هم پرواز تهران-استانبول و بعدش هم استانبول-آنکارا +معطلی های داخل فرودگاه و بین پرواز ها و ......
سوار تاکسی شدم و برگشتم هتل...... تقریباً 10 لیر میشه فاصله ی مطب دکتر تا هتل سورملی
رفتیم بیرون ناهار خوردیم و برگشتم هتل و از خستگی بیهوش شدم
ساعت 6 دوباره رفتم مطب دکتر برای معاینه....حدوداً نیم ساعت طول کشید تا نوبت من بشه.......اون روز هم خود دکتر اونگان بود هم خانم اش
با وجود اینکه بچگی آبله مرغون گرفته بودم ولی تصمیم داشتم که اگه دکتر ازم پرسید بهش بگم تا حالا نگرفتم که واکسنش رو بهم بزنه چون وقت اینکه تست آنتی بادی بدم رو نداشتم
منشی صدام زد و کارت واکسنم رو گرفت و راهنماییم کرد به سمت اتاق آقای دکتر اونگان....وارد اتاق شدم و نشستم روی صندلی و سلام کردم
یهو شروع کرد یه چیزای به ترکی گفتن که من شدیداً متعجب شدم بعد گفت آهان شما ایرانی هستین
سوالاتش رو شروع کرد:میزان تحصیلات؟ رشته ی تحصیلی؟ قد ؟ وزن؟ بیماری مادر زادی؟ سیگار؟ الکل؟ عمل جراحی؟ و .....
حالا اون هی به فارسی سوال میپرسید منم هی به انگلیسی جواب میدادم ،تا آخر هم مکالمه مون به همین شکل بود
بعد گفت برو روی تخت ..........رفتم روی تخت و دکتر با گوشی ضربان قلبم رو چک کرد و بعد هم گفت نفس عمیق بکش و هیچ واکسنی هم بهم نزد و تمام
هیچ سوالی هم درباره ی آبله مرغون نپرسید منم چیزی نگفتم.......کلاً 2-3 دقیقه طول کشید این مرحله
بعد برگشتم پیش منشی و 70 دلار ازم گرفت و گفت فردا ساعت 3 بیا نتایج رو بگیر
فردا هم رفتم و نتایج که داخل 1 پاکت بود به همراه 1 سیدی رو گرفتم
خانم منشی گفت پاکت رو تحویل سفارت میدی و سیدی رو میبری آمریکا تو فرودگاه تحویل میدی



مصاحبه:
مثل اکثر دوستان منم صبح ساعت 8:30 وقت مصاحبه داشتم
رفتم صبحانه خوردم و لباس پوشیدم و مدارکم رو چک کردم و ساعت 7:15 بود از هتل اومدم بیرون
سوار تاکسی شدم و روی کاغذ نوشتم Amerikan Buyukelciligi و دادم به راننده و منو برد صاف جلوی در سفارت پیاده کرد و 10 لیر هم گرفت
1 نکته ای رو بگم که خیابون های آنکارا اکثراً یکطرفه هستن بنابراین اگه یکمی مسیر طولانی شد فکر نکنید که راننده داره شما رو دور شهر میچرخونه که بیشتر کرایه بگیره
درب ورودی سفارت ، داخل خیابان پاریس هستش(نقشه)
دو تا صف اونجا بود و چند نفری هم زودتر از من رسیده بودن ، رفتم داخل صف گرین کارتی ها و منتظر شدم........هوا هم خیـــــــلی سرد بود
تقریباً ساعت 8 بود که نگهبانا اومدن و پاسپورت ها رو جمع کردن و بردن داخل چک کردن......بعد برگشتن و پاسپورتها رو تحویل دادن و مراجعین رو چند نفر چند نفر به داخل سفارت هدایت میکردن ضمناً من که پارتی بازی ندیدم ، همه رو به همون ترتیبی که تو صف ایستاده بودن میفرستادن داخل
داخل سفارت دوباره 1 صف درست میشد و به ترتیب افراد وارد اتاق بعدی میشدن که کیف و کت و کاپشن ها رو چک میکردن و اگر وسیله ی الکترونیکی داشتیم میگرفتن
از این اتاق که خارج میشدیم 1 حیاط کوچیک بود که اونجا هم دوباره صف بود
حالا یکی یکی افراد وارد سالن میشدن و اون خانمی که فارسی خوب بلده اصل مدارک رو میگرفت و نوبت میداد
بالاخره نوبت من شد و وارد سالن شدم و همون خانم که فارسی بلده اصل پاسپورت ، اصل شناسنامه ، اصل کارت ملی ، اصل گواهی بانک ، اصل آخرین مدرک تحصیلی(پیش دانشگاهی) رو ازم گرفت و گفت 2 تا عکس که من گفتم قبلاً فرستادن بعد هم پرسید فارسی یا انگلیسی که من فارسی رو انتخاب کردم
بهم نوبت داد و وارد سالن اصلی شدم
همون سالنی که شبیه به بانکه با 1 سری صندلی که پشت به باجه ها قرار دارن
شماره ها به ترتیب اعلام میشدن ولی وقتی باید شماره من اعلام میشد یهو شماره ی بعد از من اعلام شد ، از اونجایی که تو سفرنامه ی دوستان خونده بودم که شماره ها به ترتیب اعلام نمیشن زیاد نگران نشدم
چند دقیقه گذشت ، همینطوری سرم رو برگردوندم که دیدم یکی از آفیسر ها یک خانمی (از مصاحبه شوندگان)رو صدا زده و داره از پشت شیشه بهش 1 پاسپورت رو نشون میده،
یکمی دقت کردم دیدم انگار عکس روی پاسپورت خیلی آشناس بیشتر دقت کردم دیدم بعــــــله پاسپورت منه.......سریع بلند شدم و رفتم پشت باجه ، آفیسر هم کلی خوشحال شده بود که صاحب پاسپورت رو پیدا کرده، حالا هی از پشت شیشه یه چیزی میگفت ، یا میکروفن یا اسپیکر خاموش بود و من صداش رو نمیشنیدم .....بالاخره با مکافات متوجه شدم که میگه نامبر؟نامبر؟......من پیش خودم فکر میکردم که کدوم نامبر رو میخواد این؟ نامبر نداشتیم آخه من هرچی بوده قبلاً براتون فرستادم یهو دوزاریم افتاد که منظورش همون شماره ای هست که دم در اون خانم بهم داده ، کاغذ ای که شماره روش نوشته شده بود رو از زیر شیشه دادم بهش و گفت برو بشین تا صدات کنیم......نمیدونم چرا اون موقع اصلاً استرس نداشتم
رفتم نشستم و منتظر شدم.....این دفعه از بلندگو اسمم رو خوندن باید میرفتم برای انگشت نگاری ..... اونجا 1 خانم خیــــــــــــــلی خیلی پُر انرژی بود ازم پرسید که انگلیسی بلدی گفتم اره بعد برام توضیح داد که چطوری انگشتهام رو روی اسکنر قرار بدم......انگشت نگاری تمام شد و اون خانم گفت معذرت میخوام اگه اسمتون رو درست نگفتم و توضیح داد که 1 مشکلی برای شماره ی من پیش اومده ..... ظاهراً شماره ی من رو گم کرده بودن ، بعد هم شماره ام رو از زیر شیشه بهم پس داد و گفت منتظر باش
اینبار دیگه با موفقیت شماره ی من روی مانیتور اعلام شد و رفتم و 820 دلار بی زبون رو تحویل دادم و 1 دلار بهم پس دادن
کمی منتظر شدم تا شماره ام برای مصاحبه اعلام شد.....رفتم دم باجه ، آفیسر خانم جوانی بود.....سلام کردم اونم سلام کرد و صبح بخیر گفت...گفت دست راستت رو ببر بالا و تکرار کن هرآنچه در این مصاحبه میگویم و در فرمها گفته ام حقیقت دارد (نقل به مضمون)
1 نکته ای رو بگم ، درسته که بین شما و آفیسر شیشه هست ولی نیازی نیست که داد بکشید ، جلوی شما میکروفون و اسپیکر وجود داره و به راحتی هم شما صدای آفیسر رو میشنوید و هم آفیسر صدای شما رو
بعد از اینکه قسم خوردم فرمهایی که قبلاً ارسال کرده بودم رو از زیر شیشیه بهم داد و گفت امضاء کن...امضا کردم
بعد پرسید شما در چه رشته ای درس میخونید؟ جواب دادم ولی متوجه نشد انگلیسی گفتم بعد گفت اوکی
پرسید کدوم دانشگاه میرید؟ جواب دادم
بعد پرسید شما در آمریکا فامیل دارید؟ گفتم بله عمو ام اونجا هستن
پرسید شما تو اون فرم(همون فرم مخصوص سفارت) به ما آدرس آمریکا دادین؟ منم گفتم بله آدرس آمریکا دادم
گفت برای چی میخوای بری آمریکا؟ گفتم میخوام برم درسم رو ادامه بدم،کار کنم، زندگی کنم.....جمله ام تموم نشده بود که گفت کدوم دانشگاه؟کدوم دانشگاه؟ کمی تعجب کردم چون اصلاً احتمال نمیدادم ازم همچین سوالی بشه
گفتم هنوز نمیدونم ولی قطعاً میرم ایالت جورجیا پیش عموم
بعد شروع کرد هی فرم ها رو ورق زدن و تایپ کردن تو کامپیوترش
بعد گفت خب شما مدارکتون کامله ولی 1 پروسه ی اداره دارین که باید طی بشه........بدجوری ضدحال خوردم چون واقعاً انتظار ویزای 1ضرب داشتم
سربازی معاف شده بودم....سفر خارجی نداشتم..... رشته ی دانشگاهیه غیرحساس.....هیچوقت شاغل نبودم
راستی اینم بگم که آفیسر درباره ی اسپانسر هیچ سوالی نپرسید منم ترجیح دادم چیزی نگم..... ولی شاید اگه فرمهای اسپانسر رو تحویل داده بودم بهم ویزای 1ضرب میدادن ، شایدم نمیدادن
خلاصه برگه آبی رو بهم داد.....اینقدر شدت ضد حال زیاد بود که متوجه نشدم این برگه آبی رو از داخل پرونده ام دراورد یا از جای دیگه
به هر صورت منم به صف منتظران کلیرنس پیوستم
و چند روز پیش هم بالاخره بعد از 74 روز (البته اگر تعطیلی سفارت رو در نظر بگیریم 49 روز) کلیر شدم


چند نکته:
1-دوستانی که برای مصاحبه تشریف میبرید حتماً به تعطیلیها دقت کنید که دچار مشکل نشید(اینجا)
2 همواره سمت راست صفحه ویزای مهاجرتیه سایت سفارت رو مطالعه کنید که از آخرین اخبار مطلع باشید (اینجا)
3-برای ارتباط با سفارت از این ایمیل استفاده کنید: CA-Ankara@state.gov
4-بلیط مترو 1.75 لیر هست....مسیر حرکت مترو رو اینجا میتونید ببینید
5-سفارت فقط روزهای دوشنبه تا پنج شنبه باز هست(یعنی جمعه ، شنبه و یکشنبه تعطیل هستن)
6-مطب دکتر یکشنبه ها تعطیله و شنبه ها هم فقط تا ظهر باز هستن
7-ups فقط یکشنبه ها تعطیل هستش (اینو 100% مطمئن نیستم)
8- طبقه ی آخر فرودگاه آنکارا یک صرافی هست چسبیده به دفتر ایران ایر البته برای چنج کردن 4% کمیسیون میگیره
9- داخل بانک ها میتونید به راحتی دلار رو با لیر چنج کنید فقط پاسپورت نیاز هست که به نظر من امنیت اش از صرافی ها بیشتره ضمن اینکه اینطور که من دقت کردم بانک با ریت بهتری نسبت به صرافی چنج میکنه
10-برای اطلاع از مراکز خرید ، سفرنامه ی خانم های مهاجرسرا یا سفرنامه ی آقایان متاهل رو مطالعه کنید


دوستان سوالی داشتین همینجا یا پیام خصوصی در خدمتتون هستم

/////////////
همینجا میخوام از باعث و بانی این سایت ،تمامی مدیران ، همکاران و تمامی کاربران عزیز از صمیم قلب تشکر کنم....امیدوارم که همیشه سلامت و موفق باشید

[hoseyn]

با سلام به همه دوستان!
من از آنکارا براتون می نویسم.
چون حافظه ام ضعیفه مجبورم داغ داغ بنویسم که چیزی از دست نره.

1-فرودگاه امام
- اوضاع پارکینگ ماشا... است. یعنی دیگه ماشین را در پارکینگ روباز 3 که جدیدا گسترش داده اند و تقریبا نزدیک حسن آباد میشه(!) گذاشتم.
- اگه در خصوص 1رداخت هزینه های ارز توی شعب سطح شهر اذیت شدید، باید بگم که عوضش گرفتن دلار توی سالن ترانزیت عالی بود. اصلن باور نکردنی. زیرزمین سمتی که نمارخانه هست، شعب بانک مرتبط با تمام قوا ارز را می دادند. من ساعت 3 نصفه شب گرفتم. دمشون گرم. ضمنا قبل از ضرب مهر خروجی در شعبه بانک فرودگاه میشد ريال 1رداخت و حواله گرفت و برد توی سالن ترانزیت و دلار را گرفت.
- هیچ کاری به میزان ارز همراه ندارند. حتی اگه اشتباه نکنم تابلوی کذایی 5000 دلار هم نبود!
- پرواز ایران ایر با ایرباس 320 و راس ساعت مقرر پرید. فقط صندلی ها تنگ، صبحانه معمولی ولی هوا1یما دست دوم جدیدا از نمی دونم کدوم کشور آمریکای لاتین خریداری شده.
- البته بگم که دیگه این ساعت (5 صبح) پرواز نمی گیرم. یک شب آدم از بین میره. الان توی هپروتم و دارم این خزعبلات را قلمی می کنم. اگه ایراد داره اغماض بفرمایید.

2- آنکارا
- اینها الان یک ساعت و نیم از ما عقبن و بنابراین ما ساعت 6 رسیدیم فرودگاه حسن بقا و با هاواش اومدیم havas terminal پیاده شدیم و تا هتل تاکسی گرفتیم.
- هتل 3* نزدیک میدان اولوس با یک ایمیل گرفتم شبی 51 یورو به اسم asalhotel.com که رنک خیلی بالایی توی بوکینگ دات کام داشت. صبح تقریبا 8 رسیدیم هتل و با اینکه میدونستم اتاق نمی دهند رفتیم و ...
- گفتن 9 اتاق آماده است. و ما هم که می خواستیم بریم دکتر، گفتیم خوب چمدونها باشه ما خودمون میریم. که اصرار کردند برای صبحانه و ما هم صبحانه بد هواپیما را جبران کردیم.

3- مدیکال
- با اتوبوی EGO و 3 و نیم لیر کرایه برای 2 نفر(بچه ها مجانی) اومدیم کوگولو پارک خدمت دکتر.
- طبقه 4 دفتر دکتر. منشی خوش برخورد. مطب تقریبا خلوت. ما را فرستاد طبقه 5 برای آزمایش و عکس سینه.
- آزمایشگاه و عکس 90 دلار برای 2 نفر (بچه ها لازم نیست)
- آقای دکتر تشریف نداشتند. همسرشون ما را به انگلیسی معاینه کردند. کارت واکسن مان کامل بود. برای آبله هم ربون ریختیم و هر سه بدون واکسن 210 دلار.
- البته برای تست سل 60 دلار حساب کرد که بدلیل تعطیل بودن یکشنبه و اینکه دکتر باید روز سوم جاش را ببینه، قرار شد فردا 4 بعداز ظهر بریم و الخ...
- افرادی که با لیدر اومده بودند، چندان اولویتی نداشتند. شاید هم بدلیل خلوتی نمی شد حس کرد!
- از مطب تا میدان اولوس به دوازده و نیم لیره آمدیم و الان در حال موت هستم...

باقی بقایتان
تا بعد........

[hoseyn]

مدتی این مثنوی تاخیر شد!
امروز از قونیه برگشتیم و به خاطر همین نتونستم شرح ماوقع روز جمعه در مطب دکتر اونگان را بگم که ادامه بند 3 سفرنامه است.

روز جمعه 4 بعداز ظهر رفتیم مطب دکتر برای تست سل دخترم. غلغله بود. فکرش را هم نمی کردم. طفلی دخترم می دونست خبرایی هست و لذا داشت از نگرانی پس می افتاد. نهایتا خانم دکتر یک تست سل زیر پوستی و یک واکسن آنفلونزا بهش زد و اشکش را درآورد! ما خودمون زده بودیم توی پاستور ولی برای دخترم نزدیم و فراموش شد و ....

4- قونیه
اولش با شیدا تور هماهنگ کردیم ولی زنگ زد هتل و معذرت خواهی که یک سری کنسل کردند و به حد نساب نرسیدیم و ... که خوب ما هم شنبه به نیت دیدن سماع، بعد از میل صبحانه راه افتادیم و رفتیم ایستگاه قطار آنکارا که بهش میگن Gar که تقریبا نزدیک ایستگاه مترو Ulus میشه. میخواستیم با قطار سریع السیر بریم که مسافت حدود 380 کیلومتری را 2 ساعته طی میکنه و 5 دفعه در روز حرکت داره. با این خیال خوش که بلیط میگیریم و ... ولی گفتن که ظرفیت 10 صبح تکمیله و 2 و نیم را گرفتیم ( هر مسیر 20 لیر برای بزرگسال و 12.5 لیر برای بچه ها) و برگشت هم آخرین قطار که 9 از قونیه راه می افته و 11 میرسه آنکارا.
خلاصه رفتیم و حدود ساعت 5 رسیدیم مقبره مولانا و دیدیم که ای وای تعطیل داره میشه و هیچ جوره راه نمی دادند -این دومین ضد حال- . گفتیم خوب قسمت نبوده بریم مرکز فرهنگی مولانا (mevlana cultur merkezi) برای دیدن سماع. فهمیدیم که سماع ساعت 9 شروع میشه همزمان با زمانی که ما باید سوار قطار برگشت بشیم- این سومیش-.
دوستان پس دقت کنند که با قطار که بهترین وارزانترین وسیله است، نمیشه یک روزه رفت قونیه. ضمنا جمعه ها هم سماع هست و ساعت 8 شب شروع میشه.
روبروی مرکز فرهنگی Hilton Garden Inn هتل داره و ما هم که همه چیز را باخته بودیم گفتیم علی ا... و رفتیم یک اتاق گرفتیم با چک و چونه به 195 لیر برای اون شب. بعد که رفتیم توش دیدم می ارزیده. سریع پریدم ایستگاه قطار تا بلیط را برای فردا عوض کنم که گفت یا 10 صبح یا 9 شب راه میده. خیلی ستم بود. چون می خواستیم اون شب بریم سماع و فردا تا ظهر هم زیارت مقبره مولانا ضمن اینکه نمی خواستم تا آخر شب هم علاف بشیم. خلاصه با رییس ایستگاه که جوان بود و انگلیسی می دانست همه را کله هم ریختیم و تونست برامون توی دو جای جداگانه جا بگیره ساعت 2 و نیم.
شب رفتیم سماع و جای همه خالی که چه شور و حرارتی داشت در یک سالن با گنجایش حدود 3000 نفر که مدور و استوانه است و .....
اولش یک بابایی اومد مثل استاد دانشگاهها و مثلا مولوی شناس و مخ مون را نیم ساعت تیلیت کرد و زور زد که مولانا را ترک جا بزنه و بعدش هم چند بیت غلط غولوط خوند و معنی و تفسیر کرد و درباره فلسفع سماع داد سخن داد و ....سماع هم با زمزمه اشعار فارسی مولانا و ایات قران بسیا باصفا بود و بهتر میشد اگه درست می خوندند و یا اینکه خودشون می دونستند چی دارند می خونند و .... فرداش هم مقبره مولانا که دیگه
هرچه گویم عشق را شرح و بیان ......................... چون به عشق آیم خجل باشم از آن
فقط یک نکته اینکه شبهای قونیه هوا خیلی کثیفه و دلیلش هم استفاده از ذغال سنگ برای گرمایش در طول شبه که آدم توی محیط باز بوی دود میگیره! ولی نکته جالب اینکه روی تمام سقفها آبگرمکن خورشیدی هست و لذا در طول روز از شر دود راحتید و هوا عالی.

ببخشید که طولانی شد. ولی چون در تجربیات سالهای قبل این موارد را ندیده بودم گفتم قونیه را مفصل بگم افرادی مثل ما که بدون تور می رند این بلاهایی که سر ما اومد سرشون نیاد....

یا هو...

[hoseyn]

و اینم بخش آخر داستان ...

5- مصاحبه
- ما 8:30 دم در بودیم و چند نفر مهاجرتی غیر لاتاری که زودتر ازما اومده بودند هنوز منتظر.
- اول تمام ترکهای توریستی و ... را بردند تو، تا ساعت 9:30 توی سرما ما را منتطر نگه داشتند.
- قبل از اینکه ما بریم تو، یک خانم و آقای ایرانی با کیس لاتاری با قیافه مغموم اومدند بیرون و گفتند: " آفیسر گفته باید اصل مدارک را 15 روز قبل می فرستادید نه فقط ترجمه ها، لذا مدارک را گرفتند و گفتند برید فردا بیایید" (!!!!!!!)
- من هرچی فکر کردم این قضیه قابل فهم نبود، چون کوریرها اصل مدرک قبول نمی کنند. با خودم گفتم حتما یک ایراد دیگه ای بوده و این دوستان متوجه نشدند. یا مثلا سرشون شلوغ بوده و این بندگان خدا را پیچوندند تا کمی وقت بخرند و ... به هر حال کمی نگرانمون کرد.
- بالاخره افتیم تو و همون فضایی که دوستان باها به خوبی شرح داده بودند. اول خانمی که اصل مدارک را میگیره و شماره میده (روبروی UPS) بعد سالن انتظار که من نمی دونم اگه تعمیر و بازسازی شده اش اینه، قبلا چی بوده!
- شماره ما را 4 بار صدا زدند (!) که یکی اش واقعا الکی بود. یعنی یک خانمی که خیلی گیج می زد، گفت ترجمه شناسنامه ندادید که گفتیم فرستادیم و دیدیم توی بسته ارسالی هست و ایشون غاطی کرده و چند تا چیز دیگه که هر دفعه بهش نشون دادیم. کپی های پاسپورت و چندتا چیز دیگه را بهمون پس داد و ... بسته هم 2 هفته زودتر بهشون رسیده بود ولی در جواب ایمیل ما هیچی دال بر تایید رسیدن نگفته بودند!
- بعد از چند دقیقه انگشت نگاری
- بعدش 3*440 دلار هزینه
- نهایتا دیگه سالن تقریبا خالی شده بود که صدا زد برای مصاحبه. باید بگم ویزاهای توریستی ترکها را مثل برق راه می انداختند. مصاحبه ما که مصاحبه نمی شد بهش گفت. یک آقای جوون آمریکایی خوش تیپ با کله ماشین شده با ماشین 4 و ریشی که با مزه آنکارد شده و بسیار خوش اخلاق و مودب.
- اول قسم خوردیم.
- بعد به خانمم که برنده اصلی هست گفت: شما توی یک شرکت کار می کردید که توی کار سیگنالینگ قطارها بوده (دقیقا با هرچی مشکل داشت توی رومون گفت) خانمم توضیح داد و یک چیزهایی تایپ شد و ....
- بعد رو کرد به من که "شما سربازی 3پاه بودی. که چی؟" دقیقا با همین لحن!!! منظورش فکر کنم این بود که چیکار می کردی؟ منم درباره اجباری بودن سربازی و کارم توی معاونت مهندسی و ... خلاصه گفتم و اون تایپ مرد باز. بعد ادامه داد که توی یک شرکتی کار می کنی که درباره نیروگاه فعاله. گفتم بابا سد و نیروگاه برقابیه یک وقت فکر نکنه نیروگاه اتمی!!!!
- خلاصه همین گیرها را شفاف سازی کرد و تمام. نه حرفی از خصوصی وغیر خصوصی زد. نه حرفی از فرم 9 سوالی. فقط برگ آبی که از همون اولم توی پرونده دیده بودیمش و گفت 1 تا 2 ماه دیگهسایت را چک کنید و یکیتون بیاد ویزا را بگیره.
- خیلی رفع تکلیفی بود و آدم مشکوک میشه نکنه، سرکاریم و ... ولی خدا بزرگه و ما هم مثل بقیه دوستان منتظرالکلیر شدیم. البته تصور من این بود که خانم و دخترم ویزا میگیرن ولی اون هم اشتباه بود و ....

به هرحال داستان ما هم به این شکل به پیچ حساسش رسید و وارد یک مرحله سخت تر شد. امیدوارم که همه تون چه قبلیا و چه بعدیا با موفقیت این مرحله از زندگی و بقیه مراحلش را پشت سر بگذارید و عاقبت به خیر باشید.

[alexander]

سلام دوستان
ما امروز بالاخره رسیدیم خونه ولی دست خالی +استرس پر کردن فرم 9 سوالی
هنوز که فرم را نفرستادند که نمی دونم طبیعیه یا نه؟لطفا راهنمایی کنید
هتل ما ریکسوس بود که انصافا هم هتل خیلی خوبی بود.

مدیکال ما فکر کنم رکورد شکست 710 دلار برای 3 نفر . در صورتی که ما همه واکسنها را زده بودیم.به غیر از آبله مرغون
مصاحبه:
ما 7:45 رسیدیم و اولین کیس مهاجرتی بودیم مصاحبمون با همون آقای جوون ریش دار خیلی مودب بود.بعد از قسم از من پرسید دانشجوام؟ که من جواب دادم نه
2-پرسید در چه زمینه ای از رشتت کار کردی؟ موضوع رسالت چی بوده؟در آمریکا هم می خوای در همین زمینه کار کنی؟گفتم بله
الان کار می کنی؟ که گفتم نه بعنی اصلا تا حالا من کار نکردم همین برام جالبه که چرا گفت فرم 9 سوالی می فرسته با وجود خانه دار بودن
از شوهرم علت معافیتش را پرسید
و خصوصی یا دولتی بودنش را که خوب کارش خصوصی بود
همین برگه آبی و قرار فرستادن فرم
خانم وآقایی هم با 2 تا بچه بودند که بعدا فهمیدم قرمز گرفتند ولی نمی دونم چرا؟