سفر به ارمنستان برای مصاحبه: تور، هتل، بلیط و ...

[Gole baba]

بخش دوم سفرنامه (مدیکال چک) :
ما ساعت ده ونیم صبح با دکتر کریستین وقت داشتیم که به صورت تلفنی از منشیش لوسی گرفته بودم، اما مطابق اخلاق ایرانیم
ساعت 9 صبح اونجا بودیم. کرایه ماشین تا اونجا 760 درام شد و تقریبا 15 دقیقه راه بود و به نظر در منطقه فقیرنشین ایروان بود.
به تاکسیها بگید "موراتسان" خودشون می دونند کجاست.
وقتی وارد میشید مطابق آدرس دقیق آقا افشین عمل کنید. ما منتظر دکتر موندیم تا دقیقا ساعت ده ونیم اومد.برای بچتون سرگرمی و خوراکی بیارید تا حوصلش سر نره. ضمنا چون اونجا بچه کوچیکها رو واکسن می زنن و گریه می کنند ممکنه بچتون ناراحت بشه.
وقتی که ما اونجا بودیم لوسی نبود و بنابراین ما با دکتر انگلیسی صحبت می کردیم وبعضیها که انگلیسی بلد نبودند برای دکتر و اونها خیلی سخت بود.
یه منشی دیگه که نه فارسی بلد بود نه انگلیسی ،پاسپورتهامون رو گرفت وازمون خواست که وارد اتاق بشیم.
امکانات برای سرگرم کردن بچه تو اتاق در حد یک خرس عروسکی بود.
ابتدا پرسید آیا بیماری خاصی دارید. سپس گفت سابقه جراحی دارید بگید. توصیه می کنم انگلیسی اون بخش که جراحی کردید رو بلد باشید وهمچنین اگر آثار جراحی روی بالا تنتون هست بهش بگید چون بعدا جهت معاینه پیرهنتون رو بالا می زنه.
درمورد خالکوبی و اینکه آیا سیگار میکشین یا قبلا می کشیدید سوال می پرسه. ضمنا خالکوبی رو فارسی میگه.
منشیش قدو وزن و معاینه چشم با حروف C رو انجام ميده. همه اينها كه گفتم براي بزرگسالان هست مد نظرتون باشه.
همچنين ميگه سه تا عكس 3در4 رو پشت نويسي كنم بهشون بدم.
سپس دستكش مي پوشه و لباستون رو بالا مي زنه با گوشي سيستم تنفسي وضربان قلبتون رو چك ميكنه، روي شكمتون رو با دست فشار ميده و فارسي ميگه درد هست؟ با چكش به ساعد دست و زانو ميزنه، ميگه پاچه شلوارتون رو بديد بالا با دست ساق پاتون رو فشار ميده (فكر ميكنم اين كار تست نارسائي كليه باشه) يك ضربه هم با مشت به پشتتون ميزنه ميگه درد هست؟
با اين موارد چك شما تموم ميشه. در مورد فرزندم فقط لباسشو بالا زدم تا گوشي رو روي سينه وپشتش گذاشت همين وبس.
ضمنا سابقه مشكلات در شنوائي و گلو رو هم پرسيد و توي چك كردنهاي با دست گلو رو هم فشار ميده.
هزينه معايناتش براي هر كداممون (بچه هم، هم هزينه با بزرگساله) نفري 31500 درام هست.
كارت واكسن ما كه مطابق عملكرد دوستان مهاجرسرا انجام شده بود (از پاستور) را پذيرفت و نميدونم چرا براي من وهمسرم واكسن ديفتري نوشت و ما رو هدايت كرد به سمت اتاق واكسن زنه و ما واكسن زديم. براي هر نفر 5000 درام. (نميدونم چرا چون اون لحظه مشغول بچم بودم)
سپس براي دو نفرمون دو تا برگه كوچيك نوشت عكس سينه و تست خون( به ارمني) داد بهمون گفت بريد صندوق نفري 13500 درام بديد و تستها رو كه انجام داديد مي تونيد بريد. مد نظرتون باشه مطابق فرمايشات افشين خان عمل كنيد.
دكتر مربوط به عكس سينه وقتي عكستون رو نگاه ميكنه همونجا ميگه كه مشكلي هست يا نه. جواب آزمايش خون هم كه بهتون نميدند. كلا خودشون نتيجه عكس سينه وتست خون رو مي فرستند براي دكتر كريستين.
دكتر به ما گفت دو روز بعد، ظهر بيائيد پيش من كه نتيجه رو بهتون بگم. ما هم رفتيم عكسها رو توي يك پاكت سفيد بسته شده و برگه واكسنها كه خودش تهيه كرده بود داد بهمون گفت نگهش داريد وبا خودتون ببريد ا م ر ي ك ا و هيچ جاي ديگه لازم نيست ببريد. خودشم عكسهامون چسبوند روي گزارشات خودش تا بفرسته سفارت. توجه كنيد مدارك فوق را لازم نيست ببريد سفارت.

[Gole baba]

بخش سوم سفرنامه (مصاحبه در سفارت) :
ما ساعت نه و نيم صبح (سه روز بعد از مديكال چك) وقت مصاحبه داشتيم. روز پر استرسي برامون بود، بايد انرژي كافي مي داشتم تا هم بچه داري كنم و هم فكرم به همسرم باشه كه كيس اصلي بود.
صبحانه از گلومون پائين نمي رفت ( اينها رو ميگم چون وقتي آخر سفرنامم رو ميخونيد متوجه ميشيد كه اينهمه استرس لازم نيست و ميدونم چون دچارش ميشيد ميخوام به نوعي بهتون آرامش بدم) و هيچ چيزي نتونستيم بخوريم،از اينرو مقداري نون وپنير با خودمون برديم . شب قبلشم بچم تب كرده بود ومن كم خوابيده بودم.
طبق معمول عادت ايرانيم ساعت 8 صبح نفر اول اونجا بودم. ما سه چهار دقيقه فاصله داشتيم و سريع رسيديم. بعدش فهميدم كه خوب كاري كردم چون ديگه تو صف منتظر انجام كار هموطنام نموندم چراكه بچه كوچيك رو نميشه تو اون فضاي بسته سه چهارساعت نگه داشت.
هنگام پياده شدن ازتاكسي يه سگ كه تو سفارت بود به سمت ما دويد و من مجبور شدم بچم رو بغل كنم، احساس كردم به خاطر بوي نون اومده و يك تكه نون براش پرت كردم البته تا وقتي ما تو صف بوديم ما رو رها نكرد و هر از چندگاهي دور و برمون مي پلكيد.
تا هشت ونيم تو صف بوديم تا يك خانم اومد و پاسامون رو گرفت بعد از چك كردن عكسامون ما رو برد داخل ساختمون ووسايلمون رو از دستگاه اسكن گذروند. موبايل و ساك بچم رو گرفت و اجازه نداد آب و نون پنير رو ببريم داخل. تنها كاري كه كردم شيشه شير بچم رو دادم دستش كه ديگه اونو ازمون نگرفت.
ما رو برد داخل يك ساختمون ديگه و روي صندليهاي انتظار كه افشين خان گفته بود نشستيم. همه چيز مطابق توضيحات افشين جان كه اگر با دقت بخونيد مي تونيد خودتون رو اونجا تصور كنيد.
ساعت 9، نفر اول كه ما باشيم به گيت 7 خونده شديم به فارسي كه فكر كنم همون كسي بود كه افشين گفته بود.
سپس مداركمون رو كه اصل+ترجمه و كپي بود رو دونه دونه تحويل مي گرفت.
كيس اصلي :
- شناسنامه
- سند ازدواج
- ليسانس
- ديپلم و پيش دانشگاهي
- مدارك اسپانسر
كيس فرعي :
- شناسنامه من و بچم
- پايان خدمت
- توضيحات شناسنامه (چون شناسنامم توضيحات داشت)
نفري 330 دلار يعني 990 دلار دادم باجه 3
بعد گفت بنشينيد تا صداتون كنيم.
در اين حين كه مدارك رو خانومم تحويل مي داد من با بچم با يك سري وسايل بازي كه در سالن بود بازي مي كرديم،
ولي من تمام فكرو ذهنم روي مداركي بود كه مي خواستند.
يك ربع به 10 بود كه اسممون رو صدا زدند و ما باهم رفتيم اتاق 11 و آفيسر ابتدا گفت قسم بخوريد سپس پرسيد كجا خواهيد رفت ؟ چرا؟ چه كسي از شما اونجاست؟ كارت كجاست؟ اونجا چي كار مي كنند ؟ شما اونجا چي كار مي كنيد؟
در انتها گفت " يك ماه يك ماه ونيم كار اداري داره ، از 5 هفته ديگه سايت چك كن " و برگه آبي رو داد دستمون.
حالا ديديد چقدر ساده و بدون استرس بود و يك ساعته انجام شد.

[rayanmoli]

سلام،
دوستان کسی اطلاعاتی راجع به سفر زمینی به ایروان داره؟ مثلا" با ماشین خودت بری مرز نوردوز و از اونجا آیا ماشین وجود داره؟ چقدر طول میکشه؟ هزینه اش چقدر است؟

با تشکر

[Sepasttian]

من که امروز زنگیدم موبایل لوسی وقت دکتر گرفتم ، گفت یک ایمیل هم بزنم به خانم دکتر کریستین تا مدارکی که باید فراهم کنم رو بهم بگه ، دوستانی که مصاحبشون دسامبر هست مثل من میتونن از الان وقت بگیرن ، لوسی فارسی صحبت میکنه فقط بد آنتن میده موبایلش و هی صدا قطع و وصل میشه ، بگین واسه لاتاری و چه روزی مصاحبه دارین و اسم و فامیلتون رو هم بگین ، ساعت و روز مصاحبه که احتمال زیاد دو روز قبل هست رو تعیین میکنه ، ایمیل هم که میزنید به خانم دکتر کیس نامبر و اسم و فامیلتون قید کنید و بگین از منشیش وقت گرفتین ، واکسن ها معمولا ده ساله هست ، شماره موبایل لوسی : 333-047-96-00374
در ضمن دوستانی که بین 8 تا 13 دسامبر مصاحبه دارند در صورت تمایل میتونیم آپارتمان رو شیر کنیم

[پروا]

كليرنس!!!!!!!

[afshin06]

ما هفته گذشته روز پنج شنبه مصاحبه داشتیم با یک بچه.

دوست عزیز، می شه لطف کنید نتیجه روهم خلاصه بگید.
خوندن سفرنامه کامل تر هم قطعا برای همه بچه ها جالب توجه هست.

افشین خان گل
ویزای ما موند برای دو ماه دیگه و به ما کلیرنس خورد. البته اون روز به هیچ کس ویزا ندادند و وقتی افسر برای مصاحبه ما آمد برگه آبی دستش بود یعنی در هر حال خیال نداشت ویزا بده ولی یک مورد که ممکنه توی کلیرنس ما نقش داشته باشه وضع سربازی من بود که چون معافیت قانون بودجه داشتم (خرید خدمت) برایش روشن نبود و از من پرسید که چی هست.
ضمنا از سفرنامه شما خیلی استفاده کردم و سفارشم به دوستان دیگر این هست که حتما آنرا مطالعه کنند. فقط میخواستم چند نکته رو اضافه کنم که شما اشاره ای به انها نکردید مثل برق 220 ولت، و اتوبوسهایی که توی شهر هستند و با هزینه بسیار پایینتری سرویس می دهند مثلا از میدان جمهوری تا بیمارستان نفری 100 درام می برند ابته انها مبداشون میدان جمهوری نیست ولی جلوی هتل ماریوت ایستگاه دارند و نگه میدارند. مدیکال من با دکتر انوش بود میخواستم به بچه ها بگم نگران زبان انگلیسی ضعیفشون نباشند چون صحبت های دکتر رو متوجه می شند. البته من زبان انگلیسیم کمی از زبان فارسیم بهتر است. مصاحبه رو هم انگلیسی انتخاب کردم. ضمنا به دوستانی که می خواهند سفر ارزان داشته باشند و برای اقامت هزینه زیادی نکنند من همون آپارتمانی که شما رفته بودید رو توصیه می کنم البته باید گفت آپارتمان خیلی معمولی بود اما صاحب خونه خوب و مورد اعتمادی داره ضمنا خیلی با صرفه است.
در مورد چنج دلار هم به درام باید بگم توی فرودگاه که تقریبا ناچارید تبدیل کنید مگر اینکه درام برای ویزا داشته باشید. دستگاههای توی فرودگاه خیلی خلوت هستند و نسبت به باجه نرخ بهتری هم میدهند. استفاده ان هم خیلی راحت است یعنی صد دلاری را وارد دستگاه می کنید و خودش درام اسکناس و سکه آنرا تحویل می دهد. البته اگر برای این کار از مامورین داخل فرودگاه کمک بخواهید خیلی راحت یه شما کمک می کنند و مزیت اینکار این است که در صورت بروز مشکل پلیس خودشون ناظر بر عملکرد دستگاه بوده. بقیه پول خود را هم داخل شهر تبدیل کنید نرخ بهتری از فرودگاه دارند و توی تمام فروشگاهها دلار را چنج می کنند و در ضمن نرخ همه آنها هم با هم برابر است.
برای خرید هم من فروشگاه 24 را پیشنهاد میکنم که فروشگاه بسیار بزرگی هست و همه چی میفروشه البته بیشتر کالاهای مصرفی و خوراکی داره اما قیمتش خوبه. آدرس آون هم میدان جمهوری کمی بالاتر از اداره پست است.
اما خواهش خیلی جدی که از دوستان دارم اینه که با عرض معذرت باید بگویم از رفتارهای خشن و غیر دوستانه ایرانی توی ایروان و فرودگاه و سفارت و دیگر مکانها خودداری کنید. آنجا هیچ کس حق شما را ضایع نخواهد کرد بنابراین با آرامش خاطر و صبر و حوصله کارهای خودتان را انجام دهید. از ازدحام جمعیت، شلوغی و بی نظمی جدا خودداری کنید.همه به شما احترام میذارند اما چیزی که واقعا ازیتشون می کنه بی نظمی است توی صف ویزا باید یک نفر یک نفر پیش باجه برید حتی اگه خانواده چند نفری باشید بنابراین از شلوغی جلوی بادج و احتمالا جا زدن داخل صف خودداری کنید چون این رفتارها ممکنه دیدگاه آنها رو نسبت به ایرانی ها تغییر بده.
طولانی شد اما باز هم موردی بود خواهم نوشت. دوستان هم اگر پرسش خواصی داشتند بگویند پاسخ خواهم داد.

[مانترا]

كليرنس!!!!!!!

سلام پروا جان! به سلامتی مصاحبه شما هم تموم شد؟چرا انقد مختصر و مفید، دلمون آب شد بابا! زود بیا بنویس

[پروا]

كليرنس!!!!!!!

سلام پروا جان! به سلامتی مصاحبه شما هم تموم شد؟چرا انقد مختصر و مفید، دلمون آب شد بابا! زود بیا بنویس

باشه مينويسم مفصل الان دارم ميرم فرودگاه، اميد خدا از ايران همه چيزو مينويسم

[ehsan_ati]

دوستان عزيز بهتره سفرنامتون رو در تاپيک سفرنامه ارمنستان بنويسين. اينجا واسه قبل از سفره نه واسه سفرنامه نوشتن

[farokhi21]

من با دکتر کریستین وقت گرفته بودم فکر میکنم اون 2ش و 4 ش هست اما دکتر انوش که اقا افشین پیشش رفته روزهای فرد. بازم دوشتان دیگر راهنمایی بفرمایند اقا افشین و اقا احسان و دوستان دیگه که مصاحبه رفتن

درسته منم فکر می کنم همین طور باشه
یعنی دکتر کریستین روزهای دوشنبه و چهارشنبه
و دکتر انوش سه شنبه و پنجشنبه. من یکبار برای تست پزشکی روز سه شنبه به دکتر انوش مراجعه کردم و روز پنجشنبه برای گرفتن نتیجه عکس باز به ایشون مراجعه کردم.
می مونه فقط جمعه که نمی دونم هیچکدومشون هستند یا نه.

---------------------------------------------------------------------------
دکتر کریستین به ما روز جمعه وقت داده و مصاحبه ما روز دوشنبه است.

[ستاره سلمانزاده]

من با دکتر کریستین وقت گرفته بودم فکر میکنم اون 2ش و 4 ش هست اما دکتر انوش که اقا افشین پیشش رفته روزهای فرد. بازم دوشتان دیگر راهنمایی بفرمایند اقا افشین و اقا احسان و دوستان دیگه که مصاحبه رفتن

درسته منم فکر می کنم همین طور باشه
یعنی دکتر کریستین روزهای دوشنبه و چهارشنبه
و دکتر انوش سه شنبه و پنجشنبه. من یکبار برای تست پزشکی روز سه شنبه به دکتر انوش مراجعه کردم و روز پنجشنبه برای گرفتن نتیجه عکس باز به ایشون مراجعه کردم.
می مونه فقط جمعه که نمی دونم هیچکدومشون هستند یا نه.

---------------------------------------------------------------------------
دکتر کریستین به ما روز جمعه وقت داده و مصاحبه ما روز دوشنبه است.

---

دکترکریستین به ماهم روزجمعه وقت داده است.

[habibi]

بخش سوم سفرنامه (مصاحبه در سفارت) :
ما ساعت نه و نيم صبح (سه روز بعد از مديكال چك) وقت مصاحبه داشتيم. روز پر استرسي برامون بود، بايد انرژي كافي مي داشتم تا هم بچه داري كنم و هم فكرم به همسرم باشه كه كيس اصلي بود.
صبحانه از گلومون پائين نمي رفت ( اينها رو ميگم چون وقتي آخر سفرنامم رو ميخونيد متوجه ميشيد كه اينهمه استرس لازم نيست و ميدونم چون دچارش ميشيد ميخوام به نوعي بهتون آرامش بدم) و هيچ چيزي نتونستيم بخوريم،از اينرو مقداري نون وپنير با خودمون برديم . شب قبلشم بچم تب كرده بود ومن كم خوابيده بودم.
طبق معمول عادت ايرانيم ساعت 8 صبح نفر اول اونجا بودم. ما سه چهار دقيقه فاصله داشتيم و سريع رسيديم. بعدش فهميدم كه خوب كاري كردم چون ديگه تو صف منتظر انجام كار هموطنام نموندم چراكه بچه كوچيك رو نميشه تو اون فضاي بسته سه چهارساعت نگه داشت.
هنگام پياده شدن ازتاكسي يه سگ كه تو سفارت بود به سمت ما دويد و من مجبور شدم بچم رو بغل كنم، احساس كردم به خاطر بوي نون اومده و يك تكه نون براش پرت كردم البته تا وقتي ما تو صف بوديم ما رو رها نكرد و هر از چندگاهي دور و برمون مي پلكيد.
تا هشت ونيم تو صف بوديم تا يك خانم اومد و پاسامون رو گرفت بعد از چك كردن عكسامون ما رو برد داخل ساختمون ووسايلمون رو از دستگاه اسكن گذروند. موبايل و ساك بچم رو گرفت و اجازه نداد آب و نون پنير رو ببريم داخل. تنها كاري كه كردم شيشه شير بچم رو دادم دستش كه ديگه اونو ازمون نگرفت.
ما رو برد داخل يك ساختمون ديگه و روي صندليهاي انتظار كه افشين خان گفته بود نشستيم. همه چيز مطابق توضيحات افشين جان كه اگر با دقت بخونيد مي تونيد خودتون رو اونجا تصور كنيد.
ساعت 9، نفر اول كه ما باشيم به گيت 7 خونده شديم به فارسي كه فكر كنم همون كسي بود كه افشين گفته بود.
سپس مداركمون رو كه اصل+ترجمه و كپي بود رو دونه دونه تحويل مي گرفت.
كيس اصلي :
- شناسنامه
- سند ازدواج
- ليسانس
- ديپلم و پيش دانشگاهي
- مدارك اسپانسر
كيس فرعي :
- شناسنامه من و بچم
- پايان خدمت
- توضيحات شناسنامه (چون شناسنامم توضيحات داشت)
نفري 330 دلار يعني 990 دلار دادم باجه 3
بعد گفت بنشينيد تا صداتون كنيم.
در اين حين كه مدارك رو خانومم تحويل مي داد من با بچم با يك سري وسايل بازي كه در سالن بود بازي مي كرديم،
ولي من تمام فكرو ذهنم روي مداركي بود كه مي خواستند.
يك ربع به 10 بود كه اسممون رو صدا زدند و ما باهم رفتيم اتاق 11 و آفيسر ابتدا گفت قسم بخوريد سپس پرسيد كجا خواهيد رفت ؟ چرا؟ چه كسي از شما اونجاست؟ كارت كجاست؟ اونجا چي كار مي كنند ؟ شما اونجا چي كار مي كنيد؟
در انتها گفت " يك ماه يك ماه ونيم كار اداري داره ، از 5 هفته ديگه سايت چك كن " و برگه آبي رو داد دستمون.
حالا ديديد چقدر ساده و بدون استرس بود و يك ساعته انجام شد.

دستت درد نکنه سفرنامه خیلی حوبی بود

[mooj]

چون بچم برنج ایرانی می خوره مجبور بودم از ایران واسش برنج هم ببرم.
برای بچتون سرگرمی و خوراکی بیارید تا حوصلش سر نره. ضمنا چون اونجا بچه کوچیکها رو واکسن می زنن و گریه می کنند ممکنه بچتون ناراحت بشه.

هنگام پياده شدن ازتاكسي يه سگ كه تو سفارت بود به سمت ما دويد و من مجبور شدم بچم رو بغل كنم،
اجازه نداد آب و نون پنير رو ببريم داخل. تنها كاري كه كردم شيشه شير بچم رو دادم دستش كه ديگه اونو ازمون نگرفت.

در اين حين كه مدارك رو خانومم تحويل مي داد من با بچم با يك سري وسايل بازي كه در سالن بود بازي مي كرديم،

سلام دوست عزیز
خدا سایه یه همچین بابایی رو از سر گل بابا کم نکنه. این سفرنامه ها رو بعدها وقتی گل بابا به سن جوانی رسید حتما براش بخونید تا ببینه چه بابای گلی داشته و داره.
امیدوارم هر چه زودتر کلیر بشید.

[girl-y]

متن میلی که به دکتر باید بزنیم چی باید باشه ؟؟؟

[kiasina]

متن میلی که به دکتر باید بزنیم چی باید باشه ؟؟؟

Dear Dr
...............hello,I have an appointment for interview on
would you please schadule for my /our medical examinatn
best regards
البته نام و کیس نامبر را هم اعلام کنید