ارسالها: 25
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام ما امروز رفتيم نزد دكتر انوش و با دادن كارت واكسن كامل و ٣ قطعه عكس ٣در ٤ و كيس نامبر و اصل پاسپورت به دكتر امتحانمونو داديمو! با پرداخت ٣١٥٠٠ درام هر نفر و خوشبختانه هيچ واكسنيم نخورديم نه ما نه دختر كوچيكمون
بعدرفتيم براي عكس قفسه سينه و تست خون با پرداخت ١٣٥٠٠ درام هر نفر كه خوشبختانه براي بچه كوچيكمون نياز نبود نگران بوديم اگه بخوان ازش خون بگيرن بيمارستانو منفجر ميكنه
فردا صبح هم بايد مجددا برم پيش خانم دكتر براي گرفتن عكس
مصاحبه : 29نوامبر ارمنستان
سفر به آمريكا: اواخر فبريه دالاس
كلير :١١ژانويه
وضعيت : ٣ نفر ، معاف ، شغل خصوصي
**14
ارسالها: 52
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2010
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سفرنامه
از اونجائیکه ما یه بچه کوچیک داشتیم ، اجاره آپارتمان رو مناسبتر دیدم و از سایت www.hyurservice.com به قیمت 14000 درام رزرو کردم و در نهایت با مبلغ 13300 درام (5درصد تخفیف) به توافق رسیدیم و ازشون یه ماشین هم خواستم تا مارو به آپارتمان که در مرکز شهر نزدیک میدان جمهوری بود برسونه که کرایه اونهم 4000 درام شد.
بالاخره روز موعود راننده شرکت تابلو بدست منتظر ما بود و بلا فاصله به آپارتمان رفتیم . مامور شرکت منتظر ما بود و مارو راهنمائی کرد طبقه آخر یه ساختمون 7 طبقه . آپارتمان مبله با سرویس آشپزخانه کامل و حتی اسباب بازی برای بچه . توضیحات لازم رو داد و یه نقشه شهر بهمون داد و جاهای مهم شهر مثل بازار ورنیساژ فروشگاه SAS و مراکز خرید و .. رو روش برامون علامت گذاشت و در نهایت هم کل مبلغ 5 روز رو گرفت و رفت .نقشه خیلی به کارمون اومد.
از آپارتمان خیلی راضی بودیم هم تمیز بود با امکانات کامل و موقعیت مکانی خوبی هم داشت تا میدان جمهوری پیاده 5 دقیقه ،تا ورنیساژ که کوچه پشتی ما بود 2 دقیقه و تا فروشگاه SAS هم 5 دقیقه و نزدیکمون یه پارک بزرگ بود که داخلش شهربازی و کلیسای معروف شهر قرار داشت.
ما همراه خودمون یه مقدارغذای آماده و کنسرو ماهی و چای کیسه ای و تنقلات برده بودیم دوسه وعده هم بیرون خوردیم.
همینجا اینو بگم که که اصلا با استرس و نگرانی به مسافرت نگاه نکنید. همه کارها ساده تر از اونی که فکر میکنید پیش میره . تو مدتی که در ارمنستان هستید بگردید و تفریح کنید و لذت ببرید و مدیکال و مصاحبه رو هم بخشی از این تفریح بدونید.
یکی از جاهای دیدنی هزارپله هست که نزدیک مرکز شهره و میشه پیاده رفت و تو مسیرش یه خیابون سنگفرش به نام Northern Ave. هست که پراز فروشگاههای دیدنی است . البته ما چون بچه کوچیک داریم با یه تاکسی که 600 درام دادیم رفتیم و پیاده برگشتیم .
کل هزار پله رو پیاده رفتیم بالا البته آسانسور هم داشت و در هر 200 پله یه محوطه استراحت داشت که یه تعدادمجسمه و برای هر مجسمه یه نگهبان گذاشته بودند و دورشو هم طناب پیچ کرده بودند. این نگهبانا دنبال بچه ما راه افتاده بودند که مبادا انگشتش به این مجسمه ها بخوره که قدمتی هم نداشتند. یاد تخت جمشید خودمون افتادم که هرکی میره روش یادگاری مینویسه یا یه تیکشو میکنه میزاره تو جیبش!!!
خلاصه روی این پله ها پر از لیلی و مجنون هائی بود که به شدت درگیر معاشقه بودند. به بالاترین پله که رسیدیم شهر زیر پامون بود و ادامه هزارپله در حال ساخت بود و احتمالا یه ساختمان بزرگ.
در برگشت روی یکی از صندلی های پایین هزارپله در حال استراحت بودیم که دخترو پسر جوانی بهمون نزدیک شدن و بعد شروع کردن مارو به دین مسیحیت دعوت کردند و در پایان هم یه بروشور و یه دفترچه که به زبان فارسی قسمتهائی از کتاب مقدس توش بود دادند و بهمون قول دادند که مسیح مارو به بهشت خواهد برد.
اصلا نگران ارتباط برقرار کردن با راننده تاکسی و فروشنده ها نباشید ،اکثرا اعداد روند ما مثل هزار و دوهزار رو بلدند. البته راننده تاکسی ها هزار مارو خوب بلدند و هر مسیری که میگفتیم فورا میگفتند هازار که منم پیشنهاد خودمو تو موبایلم میزدم و بهشون نشون میدادم.
روز مدیکال به راننده تاکسی گفتم موراتسان که گفت هازار و با 800 درام مارو رسوند.روند مدیکال رو توضیح نمیدم چون mohajer13 عزیز و افشین گل کاملا توضیح دادند. برگشت رو با تاکسی متر 600 تا دادیم.
دوستان در مورد خرید همه اجناس از ایران گرونتره با این دلاری که ما خریدیم.اما اگه چیزی نیاز داشتین فروشگاه SAS از بقیه فروشگاهها کمی ارزونتره و غذاهای فست فودد حدودا 1500 تا 2000 درام هست.
ولی یه توصیه که حتما کباب های ایروان رو امتهان کنید . سیخهای پدرمادر دار که خالی هم بخورید سیر میشید و خیلی خوشمزست شرط میبندم تو ایران همچین کبابی نخورده باشید. کباب خوک و بره و گوساله .
بالاخره روز مصاحبه رسید و ما 9.30 وقت مصاحبمون بود که حدودا 9.10 رسیدیم یه صف 10-15 نفری جلوی سفارت بود و ما رفتیم ته صف . بعد از دو دقیقه ماموری که پاسپورتهارو چک میکرد وقتی دید بچه کوچیک داریم مارو صدا زد و بدون صف فرستاد داخل. اگه میخواهید هنگام بازرسی زیاد معطل نشید فقط مدارکتون رو همراه ببرید چون خوراکی و وسایل اضافی رو ازتون میگیرن.
وقتی داشتم مدارک رو در باجه 9 تحویل میدادم مهاجر13 از کابین 10 خارج شد و تا به خودم بجنبم و ازشون نتیجه رو سوال کنم دور شده و رفتند . مصاحبه ما در کابین 11 انجام شد که افیسر خانم جوانی بود که فکر میکنم ارمنی بود.
افیسر تکمیل پرونده از من و همسرم پرسید آیا شما اسم دیگه ای دارید که گفتیم نه ولی وقتی نوبت به پرونده بچمون رسید به خانمم گفت شما میتونید بشینید و از من سوال کرد آیا بچتون اسم دیگه ای داره و من گفتم نه . غافل از اینکه همسرم موقع پر کردن فرمها اسمی رو که بچمون رو تو خونه صدا میزنیم رو تو قسمت Other name نوشته و افیسر گفت پس این اسمی که اینجا نوشتین چیه و من گفتم به این اسم توی خونه صداش میزنیم بعد از پشت میزش بلند شد و برای 30 ثانیه رفت و دوباره برگشت و ادامه داد . در پایان مصاحبه اصلی یه برگه آبی داد که روش اسم بچمون نوشته شده بود و گفت مدارک شما کامله و بعد از یک ماه سایتو چک کنید...
دوستان یه نکته مهم : حتما بعد از اتمام مصاحبه و قبل از خروج از سفارت کل مدارکتون رو چک کنید که جا نگذارید. چون اصل مدارک رو افیسر تکمیل پرونده ازتون میگیره و افیسر مصاحبه بهتون برمیگردونه . چک کنید که همرو بهتون برگردونه و چیزی روی صندلی ها جا نگذارید.بیرون سفارت خانم هموطنی رو دیدیم که شناسنامش پیش افیسر جا مونده بود و میگفت از صبح سه بار صف وایستادم ولی اجازه نمیدن برم داخل کلا الافی زیاد داره.
در ضمن استفاده از ایرانسل و همراه اول خیلی گرون درمیاد ، ما سیم کارت Vivacell گرفتیم همه جا گیر میاد و خیلی بصرفه هست.
خوب دوستان روند مصاحبه رو زیاد توضیح ندادم چون تکراری بود. امیدوارم به درد دوستان بخوره .
C.N. : 2013AS000014##
ارسال مدارک : May 28
کنسولگری : ایروان
تعداد نفرات : 3
کارنت : Oct 15
مصاحبه : اواخر NOV - کلیرنس 43 روزه - jan 11
دریافت ویزا :jan-24-2013
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-03 ساعت 01:33
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-03 ساعت 18:57 توسط eli irani.)
نوبتی هم باشه دیگه نوبت من که سفر ناممو بنویسم
میخوام از اول شروع کنم،برادرم گفت اسمتو بنویسم واسه لاتاری گفتم پ نه پ میخوای فقط اسم خودتو بنویسی؟
خلاصه یه روز همگی یعنی ۵تای رفتیم عکاسی برای عکس گرفتن،آقایی که از من عکس گرفت گفت ایشالا که قبول میشی اما هرسال خیلیها ثبت نام میکنن احتمالش خیلی کمه برنده بشی! خلاصه همونجا یکم ناامید شدم گفتم راست میگه ساله اولته پرو نشو دیگه!
عکسو گرفتیمو اومدیم خونه فرداش برادرم فرم هارو پر کرد،اینجوری بگم که من کلا واسه ثبتنام هیچکاری نکردم طفلی برادرم همهٔ کارارو انجام داد(تازه این اولش بود )
روزی که قرار بود نتیجه هارو اعلام کنن من امتحان داشتم و شبش تا ساعت 4 بیدار بودم،ساعت 6 صبح بود خوابیده بودم که یه دفعه برادرم اومد گفت پاشو خوابیدی؟!! ( با کلی هیجان...) گفتم خوب چته خوابم دیگه ! عجبا! گفت پاشو لاتاری برنده شدی! گفتم بیخیال اذیت نکن خوابم میاد! خلاصه بعد از کلی قسم باورم شد،راستش اولش نمیدونستم باید چیکار کنم،مامانم اینا کلی خوشحال بودن و من میگفتم خوب حالا چیکار کنم!!!
یکی 2 روزی گذشت و بخاطر اصرار برادرم با یکی از دوستام که چند ساله پیش برنده شده بود صحبت کردم تا یکمی بیشتر بدونم،اما خوب اون موقعی برنده شده بود که همهٔ مدارکو پست میکردن و هیچی اینترنتی نبود،خلاصه بهم گفت اول از همه اسپانسر پیدا کن،منم به یکی از آشناهای دور فکر کردم و قرار شد که باهاش صحبت کنم،من تاحالا این آقارو ندیدم ولی باورتون نمیشه که چقدر استقبال کرد! خلاصه همه چیزو قبول کرد و آدرس سایتو ازم خواست تا ببینه چه مدارکی رو باید برام بفرسته،تقریبا هرروز باهم صحبت میکردیم،وقتی همهٔ مدارکی که لازم بود کامل شد اونارو به یکی از اقوامشون داد و برام آوردن.
من عضو گروه اولی بودم که کارنت شدن،و از اونجا به بعد من و اسپانسرم منتظر نامهٔ دوم بودیم،باورتون نمیشه که اون از من بیشتر هیجان داشت که بدونه تاریخ مصاحبم کیه،خلاصه تاریخ مصاحبه معلوم شد ولی بجای آنکارا ، ارمنستان! ( چه شانسی آوردم، چون اسپانسرم میگفت مدارکو پست کنم سفارت آنکارا خیلی رسمی تر به نظر میاد ولی چون من اصل اون فرمو خودم باید می بردم قرار شد که پستشون نکنه)
تقریبا 2 ماه فرصت داشتم،اما توی این2 ماه تمام اتفاقاتی که فکرشونو بکنین واسم پیش اومدن،تقریباً 1ماه گذشته بود و من اصلا فرصت نکرده بودم به کارم برسم،یه روز اومدم مهاجرسرا و واسه واکسن ها سوال پرسیدم،تقریبا یکی 2نفر گفتن نه دیگه دیره و واکسنارو نزن! تا اینکه mohajer13 عزیز منو راهنمای کرد و من واکسنارو زدم،بماند که هلال احمر اصفهان چقدر منو اذیت کرد!!!!
بازم برادرم! از دکترکریستین نوبت گرفت،دقیقا روز بعد از اینکه نوبت گرفتم نامهٔ دومم برداشته شده بود ولی من پرینتشو داشتم،که خوب این مشکلی بعد از چند روزبا تماس تلفنی حل شد، برای دکتر میل زدم و اونم تاریخ مدیکال تائید کرد و لیست مدارکی که باید می بردمو واسم فرستاد
توی این مدت دنبال تمکن مالی بودم،حسابم مال بانک ملت بود و اصلا نمیفهمیدن من چی میخوام،بعد از کلی این شعبه اون شعبه رفتن و توضیح دادنو اشتباه متوجه شدن رفتم سرپرستیشون و بالاخره اونا فهمیدن من چی میخوام!تو پرینت حسابم فقط نوشته بود که چقدر تو حسابم هست و نه تاریخ افتتاح حساب داشت نه هیچ چیز دیگه ایی،یعنی گفته بودم میخوام اما اینکارو واسم نکردن.
بعد از اون مدارکمو ترجمه کردم که بر اساس نوشتههای دوستان و برای محکم کاری 2 سری ترجمه کردم،و همرو با خودم بردم
یکی 2 هفته مونده بود به تاریخ مصاحبه که برادرم! گفت بلیط گرفتی! گفتم نه دیگه تو بگیر :دی
از فرداش رفت دنبال بلیط که یکی 2روز گذشت و دیدم قیمتا داره زیاد میشه که اینجا کلی همه منو دعوا کردن که چقدر بی فکری ! ( خوب راست میگفتن!!)آخرشم بلیط با قیمت 730 گرفتم
روز قبل از سفر از مدارکم کپی گرفتم و همرو مرتب کردم .مدارک مدیکال و مدارک سفارت و مدارک اسپانسر و یک سری مدارک اضافی و میل دکتر و بقیه چیزهارو توی یه کیف که فولدر بندی شده بود گذاشتم و بالای هر کدوم نوشتم که مربوط به چیه تا هم همه مدارک رو باهم داشته باشم هم اینکه منظم باشن ،من توی فرم اولی یه اشتباه داشتم که خوب میل زده بودم و پرینتشم گرفته بودم و با خودم بردم،روز مصاحبه هم یه سری جدید از اون فرم های اولیه رو با خودم بردم که اشتباهم رو درست کرده بودم البته اونارو همون شب مصاحبه با خودکار پر کردم و آدرس رو هم که قبلا ننوشته بودم رو اضافه کردم
از اصفهان قرار شد که با اتوبوس بریم فرودگاه ولی بلیط ها خیلی بد موقع بودن و ما مجبور شدیم سات 12:30 شب حرکت کنیم و 5:30صبح رسیدیم!! خلاصه با کلی بدبختی تا ساعت 3 تو فرودگاه الاف بودیم! تازه بد تر از اون این بود که پرواز 1 ساعت تاخیر داشت!!!
بالاخره رسیدیم فرودگاه و به شیوهٔ افشین ویزارو گرفتیم،فقط منو برادرم اون فرمو داشتیم و وقتی که ما چمدون هامونو تحویل گرفتیم و رفتیم همه هنوز داشتن اون فرمهارو رو درو دیوار پر میکردن( همینجا از افشین عزیز تشکر میکنم)
انقدر توی سفر گفتم افشین اینو گفت افشین اونو گفت دیگه برادرم داشت قاطی میکرد واسم :دی
ما هتل سیلاچی بودیم ولی خوب بعد از اینکه 2 تا از دوستان مهاجرسرارو دیدم پشیمون شدم که چرا نرفتیم هاستل اونا،اما هتل سیلاچیم به نظرم جای خوبی بود تمیز بود و امنیت خوبی داشت،پیاده تقریبا 15دقیقه با میدون جمهوری فاصله داشت،و اکثر مسافراش ایرانی بودن و وقت مصاحبه داشتن( تمام کسایی که تو هتل ما بودن جز یه خانوم که نقص مدرک داشت ویزاشونو گرفتن :دی )
روز مدیکال:
پنج شنبه شب وقتی رسیدیم یکم استراحت کردیم و بعد 1 ساعتی رفتیم بیرون،روز جمعه صبح زود بیدار شدیم و میخواستیم یکبار تا بیمارستان موراتسان بریم که هم شهرو ببینیم هم مسیرو چک کنیم،از هتل تا بیمارستان پیاده رفتیم و 35 دقیقه تو راه بودیم، 11:30 رسیدیم رفتم داخل و یه خانومی اومد کلی خوشحال میگفت دکتر کریستین؟و مارو برد دم دره اتاق،تا رسیدم منشی دکتر که از من قشنگ تر فارسی صحبت میکرد از اتاق اومد بیرون و گفت امروز نوبت دارید منم گفتم بله اما الان نیستاااا ساعت 2 ,گفت عب نداره،پاسپورتمو گرفت و گفت صبر کن،یکم منتظر موندم اما خیلی شلوغ بود و جا برای نشتن کم بود و تقریبا همشون پر بودن،دیگه خسته شده بودم،انوش اومد و کارت واکسن وعکس و کپی پاسپورتو و نامهٔ دومم رو گرفت،12:37 دقیقه منو فرستد برای آزمایش خون و عکس قفسهٔ سینه و گفت اینارو انجام بده بعد بیا پیش دکتر،اول رفتم صندوق پولو پرداخت کردم و بعدش عکس، 13:28 دقیقه نوبتم شد(هرجا میرفتم کلی تو صف بودم)
بعد رفتم برای آزمایش و از اونجای که خیلی شلوغ بود 13:56 دقیقه آزمایش خون دادم و بعدش برگشتم تا برم پیش دکتر،بازم اونجا کلی وقت منتظر بودم و سات 14:35 دقیقه نوبتم شد،قدو وزن فشار خونو چندتا سوال و از عملهای جراحی که داشتم چندتا سوال پرسید و لیزیکو بقیه سوال ها، بالاخره ساعت 14:46 دقیقه مدیکال تموم شد و من برگشتم هتل( الان دارم فک میکنم اگه همون ساعت 2 رفته بودم فک کنم کارم زودتر انجام میشد )
روز مصاحبه:
صبح زود بیدار شدم و ساعت 8 رسیدم سفارت و اولین نفر بودم.تقریبا 8:30 بود که اون آقای بد اخلاق صدام کرد و پاسپورتم رو گرفت گوشیمو خاموش کردم و رفتم داخل وقتی اون خانومی که دم در بود وسایلم رو گرفت یه شماره بهم داد که اصلا بهش نگاه نکردم ( باز کردن درها خیلی سخت بود البته نه بخاطر قفل هاشون فقط بخاطر اینکه خیلی سنگین بودن .هر دفعه مجبور بودم وسایلم رو بزارم یه جایی و درو هل بدم !)
رو صندلی ها نشستم و منتظر بودم.چند نفری که از روز مدیکال باهم آشنا شده بودیم هم یکی یکی میومدن و تا منو میدیدن میومدن پیشم همه جا ساکت بود تا اینکه سوال ها شروع شد.همه اسممو صدا میکردن و سوال میپرسیدن اینجوری شد که من شدم یه گلوله استرس!! اصلا نمیتونستم تمرکز کنم خیلی حس بدی بود.رو همه چی حساس شده بودم که یه دفه خانومی که کنارم نشسته بود گفت اا شمارت 13!!! من با این شماره مشکلی ندارم واقعا , اما انقدر همه بد نگام کردن که باز استرسم بیشتر شد .همون موقع بود که باجه 8 گفت نفر اول! یه دفه همه منو نگاه کردن و اینا همه بیشتر منو اذیت میکرد ولی بلند شدم و پیش خودم گفتم این چیزا اصلا مهم نسیت !! سلام کردم و اون خانوم پاسپورت وکپی اش, اصل لیسانس و ترجمش و,شناسنامه و ترجمش رو خواست , تمکن مالی و عکس و انگشت نگاری. هیچ سوال دیگه ایی نپرسید و گفت برو باجه 3 و 330$ رو پرداخت کن و منتظر باش واسه مصاحبه با کنسول
تقریبا ساعت 9:15 دقیقه یه آقایی دقیقا با همون مشخصاتی که افشین گفته بود وارد باجه 10 شد,ساعت 9:30 دقیقه اسممو صدا کرد و رفتم داخل اول استرس داشتم اما وقتی سلام کرد کلا استرس یادم رفت . گفت قسم بخوریم؟ گفتم میشه یه چیزی بگم؟ گفت حتما . خلاصه چیزایی که باید توضیح میدادم رو گفتم و آخرش گفت خیلی خوب شد که اینارو توضیح دادی و کلی تشکر کرد بعد یه بار دیگه اثر انگشتای دست راستمو گرفت و قسم خوردم گه هرچی میگم حقیقته. اول پرسید تازه درست تموم شده؟ گفتم بله, پرسید چقدر وقته و جواب دادم , گفت این آدرس کیه؟ هنوز کامل توضیح نداده بودم که گفت اوکی! بعد پرسید کی میری؟ گفتم ویزامو بگیرم میرم ,در مورد رشتم و اینکه الان چیکار میکنم پرسید بعد از اون پرسید واسه چی میخوای بری که منم به توصیه mohajer13 عزیز گوش کردم و گفتم برای کار و زندگی ( اینجا باید از mohajer13 هم تشکر کنم چون خیلی راهنماییم کرد :* ) داشتم واسش توضیح میدادم که گفت به آمریکا خوش اومدی . همه چیز آسون تر از اون چیزی بود که فکر میکردم. گف پاسپورتت اینجا میمونه و 2 روز دیگه بهت زنگ میزنیم که بیای ویزاتو بگیری.از خوشحالی نمیدونستم چی بگم که گفت پروازت پنج شنبه است؟ گفتم بله تا اون موقع آماده میشه یا پروازمو عقب بندازم؟ گفت نه حتما آماده میشه. فرم هارو امضا کردم و یه شماره تماس ازم خواست که هرچی فک کردم یادم نیومد, گفتم میتونم برم از برادرم بگیرم ؟ دوباره گفت آره حتما و یه برگه بهم داد و گفت دم در اینو نشون بده تا بزارن بری و برگردی وقتی برگشتی هم اگه کسی اینجا بود بازم بیا داخل تا زودتر کارات انجام بشه. رفتم بیرون از خوشحالی کل مسیر از در ورودی تا پارکینگ رو دوییدم و پریدم بفل داداشم. کلی آدم اونجا بودن که همه بهم تبریک میگفتن.شماره رو گرفتم البته یه عا لمه پاسپورتو شماره و اینا هم گرفتم که بدم به کسایی که تو سفارت بودن !!!
دوباره دم در همه وسایلم رو گشتن و رفتم داخل و شماره تلفن رو دادم و خدافظی کردم. همه اون کسایی که باید یه چیزی رو بهشون میدادم رو پیدا کردم و رفتم
( به مرور این پستو ویرایش میکنم و یه سری عکسم هست که حتما اضافه شون میکنم )
ادامه دارد.......
شماره کیس:2013AS13XX / ایروان / تاریخ مصاحبه:هفته آخرنوامبر2012 / دریافت ویزا : یکضرب/دالاس
ارسالها: 283
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2012
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-05 ساعت 18:58
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-05 ساعت 19:02 توسط Acaro.)
(2012-12-05 ساعت 18:48)mohammad.behrouzi نوشته: ببخشید اگه سوالمو اینجا می پرسم
از کسایی که مصاحبه رفتن و ویزاشونو به سلامتی گرفتن : آیا کسی بوده که سیگاری باشه؟
یه سوال . کسایی که سیگار می کشن تو عکس قفسه سینه معلوم می کنه؟یعنی اگه دکتر پرسید راستشو بگیم که سیگاری هستیم؟اونوقت خدایی نکرده دردسری برامون ایجاد نمیشه ؟
ممنوم میشم کسی اگه اطلاعات داره تو این مورد جوابمو بده
من سیگاری بودم ٫ قبلش هم دو تا پزشک رفتم تهران ٫ هر دو هم حسابی منو ترسوندند که امکان داره مشکوک به سل بشند در مدیکال تست! باور کنید بیش از ۱ میلیون تومان هزینه عکس و سی تی اسکن و آزمایش و ویزیت دکتر دادم
زمانی که عکس قفسه سینه من را در بیمارستان گرفتن و دکتر عکس را نگاه می کرد من هر لحظه آماده بودم که شورای پزشکی تشکیل بدن در همین افکار مشوش خودم بودم که دکتر هی گفت برو مشکلی نیست من اصلا متوجه نشدم بار سوم که فکر کنم نزدیک بود داد بزنه. ماجرا به همین جا هم ختم نشد تا دو روز بعد که برای دریافت عکس قفسه سینه و کارت واکسن آمریکا به بیمارستان مراجعه کردم کماکان نگران بودم تا اینکه از دکتر و خانم لوسی باز تاییدیه گرفتم. حتما بگو سیگار می کشی ... دروغ ممنوع!
من تمامی تست های ایران + عکس سی تی اسکن هم برده بودم
خلاصه نگران نباش
نوع ویزا : CR1 ✷ مصاحبه : هفته آخر نوامبر ۲۰۱۲ - ایروان ✷ دریافت ویزا : یکضرب ✷ مقصد : L.A ✷ تاریخ ورود : ۱۲/۱۲/۱۲
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
45
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام خدمت همه دوستان مهاجر سرایی
قسمت اول سفر نامه رو شروع میکنم
ما روز 8 دسامبر با پرواز آسمان از تهران به ایروان اومدیم پرواز همونطوری که فکر میکردم اصلا" جالب نبود و هواپیما فوق العاده قدیمی بود ولی خلبان هواپیما کارکشته بود و تیک آف و لندینگ فوق العاده نرم انجام گرفت. پس از رسیدن به فرودگاه ایروان اول از همه رفتیم و دلار رو با نرخ 402 درام چنج کردیم و بعد از اون به صف صدور ویزا رفتیم و به روش افشین فرم ها رو از قبل پر کرده بودیم و در عرض 5 دقیقه ویزا صادر شد و توی پاس ها زده شد.نکته جالب اینجا بود که همه خانواده ها و زوج ها با هم میرفتن گیشه صدور ویزا و آفیسر مربوطه هم براشون ویزا رو صادر میکرد ولی به ما که رسید آفیسره یکدفعه ای خواست خودی نشون بده و به ما گفت وان بای وان و خانمم مجبور شد برگرده تو صف تا ویزای من صادر بشه و بعد اون بیاد برای صدور ویزا و گیر دومش هم این بود که میگفت پول خورد بده من یک 5000 درامی و یک 1000 درامی آماده کرده بودم که پول ویزای خودم و خانمم رو بدم و هر چی به اون خانومه میگفتم ما 2 نفریم و 2 نفر حساب کن به خرجش نمیرفت و میگفت باید 3000 درام خورد بهم بدی!!! بالاخره بعد از 5 دقیقه بحث خندید و و پول رو ازم گرفت و گفت ول کام تو آرمنیا!!! و بهم به انگلیسی گفت که داشتم باهات شوخی میکردم!!! منم اعصابم خورد فقط نگاش کردم و دیگه هیچی نگفتم بعد از اون اومدیم و چمدونامون رو تحویل گرفتیم و راننده شرکت هیور رو پیدا کردیم و ایشون هم با احترام چمدونامون رو ازمون گرفت و داخل ماشین گذاشت و ما رو اورد هتل اربونی و کل پول رو ازمون گرفت و یک رسید هم بهمون داد. هتل اربونی هتل فوق العاده ایه و درست تو خود میدون جمهوری واقع شده که از نظر دسترسی به نقاط مختلف شهر واقعا" ایده آله. کل خرج هم همراه با ترانسفر برای ما اوفتاد نفری 30 دلار به ازای هر شب که واقعا" نرخ خوبیه.امروز هم رفتیم مدیکال . وقت ما ساعت 2 بعد ازظهر بود که ما ساعت 12 اونجا بودیم و وقت دکترمون هم با دکتر کریستین بود. قابل توجه دوستان که لوسی منشی دکتر که فارسی بلده عمل زیبایی بینی رو انجام داده و فعلا تشریف ندارند ولی یک منشی دیگه کار لوسی رو انجام میده که فارسی و انگلیسی بلد نیست و باید با زبون اشاره با ایشون صحبت کنید. خود دکتر کریستین هم دست و پا شکسته فارسی بلده که اگر بفهمه که شما انگلیسیتون خوبه دیگه فقط باهاتون انگلیسی صحبت میکنه. خلاصه ما ساعت 2 رفتیم پیش دکتر و معاینات اولیه رو انجام داد و بهمون گفت که برای عکس قفسه سینه و آزمایش خون باید برید طبقه پایین و ما هم طبق سفر نامه افشین عزیز این کار رو انجام دادیم و کلا نفری 45000 درام بابت مدیکال پرداخت کردیم و هیچ واکسن اضافی هم نخوردیم و کارت واکسن رو ازمون قبول کرد.دوستان برای اینکه تو پول کرایه ماشین هم صرفه جویی کنید میتونید از مترو استفاده کنید و به مطب دکتر برید.تاکسی ها معمولا بین 1000 تا 2000 درام ارتون کرایه طلب میکنن ولی با مترو نفری 100 درام هزینتون میشه. در ضمن برخلاف چیزی که شنیده بودیم که ارمنی ها انگلیسی بلد نیستن باید بهتون بگم هر کی به پست ما خورد انگلیسیش خوب بود و ما تا به حال به کسی برخورد نکردیم(به غیر از منشی جدید دکتر کریستین) که انگلیسی بلد نباشه تو مترو داشتم با خانمم فارسی صحبت میکردم یه آقایی داشت بهمون لبخند میزد اومد طرفمون و ازمون به انگلیسی پرسید شما فرانسوی هستید؟؟ ما هم با لبخند بهش گفتیم نه چطور مگه؟ ایشون گفت آخه لحجتون شبیه فرانسوی ها هست ما هم خندیدیم و گفتیم نه ما ایرانی هستیم و الانم داشتیم با هم فارسی صحبت میکردیم. خندید و گفت امیدوارم تو ارمنستان بهتون خوش بگذره و عذر خواهی کرد و رفت. کلا" فوق العاده آدمهای خوب و با محبتی هستند.
به مرور همین پست رو براتون آپدیت میکنم و قسمت های بعدی رو هم براتون کامل میکنم.
کارنت:SEP 10 2012/مصاحبه: DEC 12 2012/کلیرنس:JAN 23 2013/ویزا:2013 31 JAN/گرین کارت:2013 23 MAR/سیتیزن شیپ: SEP 2018 ساکن:شیکاگو
ارسالها: 134
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-11 ساعت 11:12
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-11 ساعت 12:25 توسط Almond.)
آموزش عبارات کلیدی ارمنی:
سلام: بارف (Baref)
بله : آیو (Ayo)
میخواهم به ...... بروم : اوزومم گنام (oozoomem genam)
بیمارستان: هیوان دانوتس (hivan danots)
خیابان: پوقودا (poghoda)
حالا از کلمات بالا ترکیب بسازیم:
میخواهم به بیمارستان موراتسان بروم: اوزومم گنام موراتسان هیوان دانوتس (oozoomem genam muratsan hivan danots).
میخواهم به خیابان نعلبندیان بروم: اوزومم گنام نالباندیان پوقودا.
اینجا: اسدق (esdegh)
کجا: وردق (vodegh)
یک: مگ (meg)
دو: یرگو (yergoo)
پنج: هینگ (hing)
ده: تاس (tas)
بیست: سان (san)
بیست و یک: سان مگ
بیست و دو: سان یرگو
هزار: هازار یا مگ هازار
دو هزار: یرگو هازار
لطفا یا خواهش میکنم: خنترم (khentrem)
آب : جور (joor)
پنیر: بانیر (Banir)
برنج: برینتز (Berintz)
البته تقریبا بیشتر افرادی که ما باهاشون سر و کار داشتیم انگلیسی رو در حد متوسط یا خوب حالا با لهجه ارمنی میدونستند، شامل: ریسپشن هتل (خوب)، دربان هتل (متوسط)، خدمه رستوران هتل (متوسط)، کارمندهای beeline (خوب)، کارمندهای ساس (متوسط، امکان داره چند کلمه فارسی هم بگویند)، فروشنده های خیابان ابوویان و خیابان شمالی (متوسط تا خوب)، جوونهایی که تو خیابان شمالی وقت گذرانی میکنند.
عمدتا افراد میانسال به بالا یا معدودی از جوانهاشون یا تعدادی از فروشنده های محلیشون انگلیسی رو حد ضعبف میدونند یا اصلا نمیدانند.
ارسالها: 134
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-11 ساعت 12:09
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-11 ساعت 12:24 توسط Almond.)
کار با دستگاه اکسچینج فرودگاه:
ما از دستگاه اکسچنج بانک AEB (یا ABB) توی فرودگاه استفاده کردیم که خیلی خیلی راحت چینج کردیم البته نکته اینکه با وجود اینکه زبان دستگاه رو انگلسی انتخاب کردیم باز هم دستگاهه ارمنی مینوشت. نرخ اون روز دستگاه 1 دلار برابر 405 درام بود. مثلا 100 دلاری رو که بهتره تقریبا صاف باشه باید در اون شکافی قرار بدهید که چراغش چشمک میزنه جوری بگذارید که لبه پول به لبه سمت چپ شکاف نزدیک باشه البته روی شکاف یک خطهایی است که میگه پول رو چجوری بگذارید. بعد دستگاه پول رو سریع میکشه داخل و در این زمان شما اصلا نترسید! روی صفحه مونیتور یک نوشته ای ظاهر میشه که به ارمنی هستش و در پایین اون دو تا نوشته دیگر هست یکی سبز یکی قرمز که احتمالا داره میپرسه که میخواهید اکسچنج انجام شود یا منصرف شده اید که باید سبز رو بزنید که اکسچنج انجام شود. بعد از زدن دکمه زیر عبارت سبز رنگ به محفظه شیشه ای که پایین و سمت چپ دستگاه است توجه کنید. اول یک چند تایی پول خورده توی همون محفظه شیشه ای میریزه پایین ولی هنوز کار تمام نشده بعدش اسکناسهای ارمنی از توی شکافی کنار همون پول خورده ها توی محفظه به شکل عمودی بالا میاد و چراغ محفظه روشن میشه. وقتی چراغ روشن شد اون زمان هست که در محفظه شل میشه اما شما خودتون باید در رو از پایین فشار بدهید ها! حالا سریع پولتون رو پردارید. خیلی راحت! من خودم اونجا برای چند نفر دیگه این کار رو انجام دادم که اتفاقا یکی اسکناسهاش 20 دلاری بود.
ما خودمون میخواستیم از ایران یک مقداری درام بگیریم که گرفتن ویزا راحت باشه یک صرافی هم پیدا کردیم اما با هزار چک و چونه درام رو در حدود 7.5 میخواست بده ولی ما در فرودگاه خیلی راحت از دستگاه استفاده کردیم و حدود 7 تومان شد.
باقی درام مورد نیاز مثل پول دکتر که حتما باید درام باشه رو هم همون شب پس از رسیدن به هتل رفتیم بیرون فروشگاه ساس که توی خیابان امیریان است چنج کردیم که هر دلار رو 406 درام حساب میکرد و روزهای بعد 407 درام حساب میکرد. در فروشگاه ساس دستگاه اکسچنج نیست باجه اکسچنج هست که یک نفر برای شما چنج میکنه و بهترین نرخ چنج رو داره.
پس اصلا نگران اینکه درام با خودتون ندارید نباشید.
خرید سیم کارت:
ما چند تماس اول رو با سیم کارت خودمون گرفتیم که البته 5 دقیقه بعد از روشن کردن گوشیمون در ارمنستان تونستیم تماس بگیریم.
سیم کارت رو هم از Beeline باز هم در خیابان امیریان گرفتیم بعد از نمایندگی vivacell و فکر میکنم بعد از فروشگاه بنتون بود. 3 تا گرفتیم که رایگان بود فقط کپی پاسپورت یکی از افراد رو هم میخواهند و یک فرمی که باید امضا کنید. هر کدام رو هم 2000 درام شارژ کردیم که 200 درامش رو 10G اینترنت داد و 1800 درام رو شارژ کرد. بعد خودش شماره ها رو براوتن اکتیو میکنه.
برای تماس ارزانتر باید *88* را قبل از شماره تلفنتون بگیرید (حتما بگیرید وگرنه شارژتون زود تمام میشه) و برای چک کردن حسابتون هم #102* را بقرستید چند ثانیه بعد یک پیامی میده به ارمنی انگلیسی که میتونید توش میزان درام باقی مونده رو ببینید. چند روز بعد یکی از سیم کارتها رو 2000 درام شارژ کردم. به همون شعبه رفتم و گفتم میخواهم شارژ رو 2000 درام دیگه افزایش بدهم شماره اون سیم کارت رو پرسید و بعد اسمم رو و بعد پول رو گرفت و گفت تا 2 دقیقه دیگه شارژ به گوشیتون میاد که تا من پام رو از دفتر بیلاین گذاشتم بیرون پیامک آمد که 2000 درام به میزان شارز باقی مانده اضافه شده (دیگه این دفعه همه رو شارژ داد).
خورده ریزهای مورد نیاز:
برس یا شانه مو، حوله دست و صورت 2 عدد، 2 تا 3 چوب رختی، یکی دو تا بشقاب کوچک کاغذی، چتر.
دستمال کاغذی حتما با خودتون ببرید حتما حداقل یک بسته رو ببرید. ما به توصیه افشین خان دمپایی بردیم و با وجودی که در هتل بودیم واقعا لازم شد. لیوان یک بار مصرف کاغذی و 3 برگ سفره کاغذی هم ببرید.
خرید خوراک:
ما مقداری خوراکی شامل 4 بسته نان، 2 پنیر، 1 بسته خرما، 1 بسته بزرگ بیسکوییت، مقدرای شکلات و گردو، میوه، یک بسته چای کیسه ای، مقداری غذا و ژامبونهای بسته بندی شده با خودمون برده بودیم.
آب لوله کشی قابل آشامیدن هست اما میتوانید آب معدنی هم بگیرید، فروشگاه ساس (همونی که توش پول رو چنج کردیم) یک آب معدنیهای در صورتی داره که در حدود 950 درام هستند ما نمیدونستیم و از اونها گرفتیم بعدا دیدیم که یک آب معدنیهای دیگری هم داره با در سرمه ای رنگ که در حدود 280 تا 300 درام هستند.
توی فرشگاه ساس خیابان امیریان در قسمت نانوایی یک نانهایی داره که ما امتحان کردیم خوشمزه بودند، شکل نون بربری هستند اما تقریبا لوزی شکل به قیمت 260 درام.
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
45
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام خدمت همه دوستان مهاجر سرایی
قسمت اول سفر نامه رو شروع میکنم
ما روز 8 دسامبر با پرواز آسمان از تهران به ایروان اومدیم پرواز همونطوری که فکر میکردم اصلا" جالب نبود و هواپیما فوق العاده قدیمی بود ولی خلبان هواپیما کارکشته بود و تیک آف و لندینگ فوق العاده نرم انجام گرفت. پس از رسیدن به فرودگاه ایروان اول از همه رفتیم و دلار رو با نرخ 402 درام چنج کردیم و بعد از اون به صف صدور ویزا رفتیم و به روش افشین فرم ها رو از قبل پر کرده بودیم و در عرض 5 دقیقه ویزا صادر شد و توی پاس ها زده شد.نکته جالب اینجا بود که همه خانواده ها و زوج ها با هم میرفتن گیشه صدور ویزا و آفیسر مربوطه هم براشون ویزا رو صادر میکرد ولی به ما که رسید آفیسره یکدفعه ای خواست خودی نشون بده و به ما گفت وان بای وان و خانمم مجبور شد برگرده تو صف تا ویزای من صادر بشه و بعد اون بیاد برای صدور ویزا و گیر دومش هم این بود که میگفت پول خورد بده من یک 5000 درامی و یک 1000 درامی آماده کرده بودم که پول ویزای خودم و خانمم رو بدم و هر چی به اون خانومه میگفتم ما 2 نفریم و 2 نفر حساب کن به خرجش نمیرفت و میگفت باید 3000 درام خورد بهم بدی!!! بالاخره بعد از 5 دقیقه بحث خندید و و پول رو ازم گرفت و گفت ول کام تو آرمنیا!!! و بهم به انگلیسی گفت که داشتم باهات شوخی میکردم!!! منم اعصابم خورد فقط نگاش کردم و دیگه هیچی نگفتم بعد از اون اومدیم و چمدونامون رو تحویل گرفتیم و راننده شرکت هیور رو پیدا کردیم و ایشون هم با احترام چمدونامون رو ازمون گرفت و داخل ماشین گذاشت و ما رو اورد هتل اربونی و کل پول رو ازمون گرفت و یک رسید هم بهمون داد. هتل اربونی هتل فوق العاده ایه و درست تو خود میدون جمهوری واقع شده که از نظر دسترسی به نقاط مختلف شهر واقعا" ایده آله. کل خرج هم همراه با ترانسفر برای ما اوفتاد نفری 30 دلار به ازای هر شب که واقعا" نرخ خوبیه.امروز هم رفتیم مدیکال . وقت ما ساعت 2 بعد ازظهر بود که ما ساعت 12 اونجا بودیم و وقت دکترمون هم با دکتر کریستین بود. قابل توجه دوستان که لوسی منشی دکتر که فارسی بلده عمل زیبایی بینی رو انجام داده و فعلا تشریف ندارند ولی یک منشی دیگه کار لوسی رو انجام میده که فارسی و انگلیسی بلد نیست و باید با زبون اشاره با ایشون صحبت کنید. خود دکتر کریستین هم دست و پا شکسته فارسی بلده که اگر بفهمه که شما انگلیسیتون خوبه دیگه فقط باهاتون انگلیسی صحبت میکنه. خلاصه ما ساعت 2 رفتیم پیش دکتر و معاینات اولیه رو انجام داد و بهمون گفت که برای عکس قفسه سینه و آزمایش خون باید برید طبقه پایین و ما هم طبق سفر نامه افشین عزیز این کار رو انجام دادیم و کلا نفری 45000 درام بابت مدیکال پرداخت کردیم و هیچ واکسن اضافی هم نخوردیم و کارت واکسن رو ازمون قبول کرد.دوستان برای اینکه تو پول کرایه ماشین هم صرفه جویی کنید میتونید از مترو استفاده کنید و به مطب دکتر برید.تاکسی ها معمولا بین 1000 تا 2000 درام ارتون کرایه طلب میکنن ولی با مترو نفری 100 درام هزینتون میشه. در ضمن برخلاف چیزی که شنیده بودیم که ارمنی ها انگلیسی بلد نیستن باید بهتون بگم هر کی به پست ما خورد انگلیسیش خوب بود و ما تا به حال به کسی برخورد نکردیم(به غیر از منشی جدید دکتر کریستین) که انگلیسی بلد نباشه تو مترو داشتم با خانمم فارسی صحبت میکردم یه آقایی داشت بهمون لبخند میزد اومد طرفمون و ازمون به انگلیسی پرسید شما فرانسوی هستید؟؟ ما هم با لبخند بهش گفتیم نه چطور مگه؟ ایشون گفت آخه لحجتون شبیه فرانسوی ها هست ما هم خندیدیم و گفتیم نه ما ایرانی هستیم و الانم داشتیم با هم فارسی صحبت میکردیم. خندید و گفت امیدوارم تو ارمنستان بهتون خوش بگذره و عذر خواهی کرد و رفت. کلا" فوق العاده آدمهای خوب و با محبتی هستند.
قسمت دوم و آخر سفرنامه:
ما روز بعد از مدیکال برای دریافت نتیجه آزمایشات پیش دکتر کریستین رفتیم و ایشون هم مدارک مارو بهمون تحویل داد که شامل یک پاکت بزرگ دربسته بود
و یک برگه که تمام واکسن هایی رو که تو کارت زرد وارد شده بود تو اون برگه هم ثبت شده بود و به ما گفتن که این مدارک رو در ادامه سفر به آمریکا در فرودگاه همراه خود داشته باشید و دکتر کریستین گفت من امروز مدارکتون رو به سفارت میفرستم و امیدوارم به موقع مدارک به سفارت برسه ما هم تشکر کردیم و اومدیم خونه. شب قبل از مصاحبه با بچه ها قرار گذاشتیم و جاتون خالی رفتیم یه شام و ... به بدن مبارک رسوندیم و حسابی خوش گذروندیم.
کلا" 8 کیس مهاجر سرایی بودیم که 3 تامون از جمله خود بنده امروز چهارشنبه مصاجبه داشتیم و 2 نفرمون هم سه شنبه مصاحبه داشتند که یکنفر آبی و یکنفر هم یکضرب گرفته بود و 3 تا دیگه هم فردا پنج شنبه مصاحبه دارند.
امروز صبح ساعت 8:15 دقیقه با یکی از بچه ها تو میدون جمهوری قرار گذاشتیم و یک تاکسی گرفتیم و 2000 درام بهش دادیم و ما رو برد دم سفارت پیاده کرد. بعد رفتیم تو صف سکیوریتی که یک صف بیستر نداشت و ارمنی ها و ایرانی ها با هم توی یک صف بودیم و بلافاصله و بدون معطلی ما رو فرستاد داخل و بعد از گذشتن از دستگاه وارد یک سالن شدیم که چند ردیف صندلی داشت و صندلی ها روبروی باجه ها بودند. بعد از گذشت نیم ساعت کار شروع شد و نفر اول به باجه شماره 9 و نفر دوم هم به باجه شماره 8 برای دادن مدارک فراخوانده شدند. ما نفر چهارم بودیم و به باجه 8 رفتیم. یک خانم با موهای خرمایی و کاملا" مسلط به زبان فارسی که من فکر میکنم ایشون ایرانی بودند با خوش آمد گویی مدارک رو دونه دونه ازمون گرفت و به من گفت برم باجه پرداخت پول و 660 دلار پرداخت کنم من هم همین کار رو انجام دادم و از قبل 660 دلار آماده کرده بودم که پرداخت کردم و رسید رو گرفتم و مجددا" به باجه 8 رفتم. توی این مدت که من مشغول پرداخت هزینه بودم اون خانمه تمام مدارک رو از همسرم گرفته بود و نوبت من شد و به من گفت کارت همینیه که اینجا نوشتی؟ و من تائید کردم و گفت غیر از اینجا دیگه جایی کار نکردی که من گفتم نه .بعد گفت تائیدیه بانکی که من بهش دادم و بهش گفتم که اسپانسر هم دارم و گفت لازم نیست بعد کارت پایان خدمت و شناسنامه رو هم گرفت و اصلا" نه از من و نه از خانمم کارت ملی و ترجمش رو نخواست و ما هم چیزی نگفتیم.عکس هم از ما نگرفت و وقتی بهش گفتیم که عکس رو نمیگیرید گفت عکساتون نرماله و همون که قبلا" فرستاده بودی کافیه. کلا" خانوم فوق العاده خوش برخورد و مهربونی بود که کلی از استرس ما رو کم کرد. بعد ایشون بهمون گفتن که میتونید برید بنشینید تا کنسول صداتون کنه که من بهشون گفتم میشه لطفا" مدارک اسپانسر رو هم ازمون بگیرید که ایشون با خوش رویی قبول کردند و مدارک اسپانسر رو هم ازمون گرفتن و ضمیمه پروندمون کردن. بعد از حدود 20 دقیقه آفیسر صدامون کرد که بریم باجه 10. اینم بگم که افشین تو سفرنامش گفته بود که ایرانی ها به باجه های 5 و 6 میرن برای مصاحبه ولی امروز بر عکس بود و ایرانی ها به باجه های 10 و 11 میرفتن و ارمنی ها به باجه های 5 و6 برای مصاحبه دعوت میشدند. خلاصه ما رفتیم باجه 10 و یک جوان آمریکایی فوق العاده خوش برخورد و مهربون بهمون خوش آمد گفت و بهمون گفت به خاک آمریکا خوش اومدین و ما هم ازشون تشکر کردیم و اسشون دوباره ازمون خواست که انگشت دست چپمون رو بذاریم روی دستگاه که ما هم اینکا رو انجام دادیم بعد بهمون گفت قبل از شروع باید قسم بخورید که ما هم دست راستمون رو بردیم بالا و قسم خوردیم و ابتدا از خانمم پرسید خانم شما شغلتون چیه؟ که خانمم گفت خانه دار و تا به حال کار نکردم بعد گفت میخاین به همین آدرسی که تو فرمها نوشته شده برین و ما هم تائید کردیم و گفت بسیار خوب بعد رو کرد و به من گفت شما در حال حاظر شاغلید که من گفتم خیر و گفت قبلا" چکار میکردید و من بهشون توضیح دادم .اصلا" هم در مورد سربازیم ازم سوال نپرسید و رو کرد بهمون و گفت بهتون تبریک میگم و ویزای شما مورد قبول واقع شده و مدارکتون هم کامله فقط یکسری مراحل اداری هست که باید انجام بشه و یک برگه آبی برداشت و کیس نامبرمون رو توش نوشت و دور آدرس اینترنتی سفارت رو خط کشید و گفت هر وقت شمارتون رو تو سایت دیدید یکنفرتون بیاد و ویزا ها رو بگیره و صدور ویزا هم 5 روز کاری زمان خواهد برد. و ادامه داد معمولا" مراحل اداری تا 2 ماه زمان میبره و شما برگردید ایران و راحت استراحت کنید و اصلا" تا 5 هفته سایت رو هم چک نکنید و بعد از 5 هفته هر روز سایتمون رو چک کنید و هر وقت شمارتون رو دیدید یعنی اینکه ما اینجا منتظر شما هستیم تا ویزاتون رو بهتون بدیم بعد هم بلند شد و ایستاد و گفت خیلی خوشحال شدم که شما رو دیدم و کلی ما رو شرمنده کرد و گفت خدا نگهدار و ما هم کلی ازش تشکر کردیم و بهش گفتیم از اینکه شما رو دیدیم خیلی خوشحال هستیم و ایشون هم ازمون تشکر کرد.
واقعا" جوان خوش برخورد و مهربونی بود.
و اینگونه بود که ما هم صاحب برگه آبی شدیم و به جمع منتظران پیوستیم.
امروز که ما مصاحبه داشتیم 3 دوست مهاجر سرایی دیگر هم با ما بودند که آنها هم به جمع منتظران پیوستند.
کارنت:SEP 10 2012/مصاحبه: DEC 12 2012/کلیرنس:JAN 23 2013/ویزا:2013 31 JAN/گرین کارت:2013 23 MAR/سیتیزن شیپ: SEP 2018 ساکن:شیکاگو
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
45
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-12 ساعت 14:16
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-13 ساعت 15:36 توسط امیر مهاجر.)
(2012-12-12 ساعت 14:08)Almond نوشته: سروش خان مبارک باشه، بهر حال آبی هم خوبه. ما هم آبی هستیم. انشالاه هم همه بزودی کلیر میشیم. یه سوال، آن خانواده ای که با شما در هتل اربونی بودند و 3 شنبه مصاحبه داشتند به همراه دختر خانمشان آمده بودند و آن آقای مجردی که امروز مصاحبه داشتند چکار کردند؟
در مورد تاکسی هم به سفارت هم فکر کنم کمی اندکی البته ها زیادی گرفته ما تا سفارت 700 درام دادیم! تاکسی پلاک زرد هم گرفتیم.
دوست عزیز ممنون
آن خانواده ای که با ما در هتل اربونی هستند هم دیروز صاحب برگه آبی شدند. آقای مجرد هم امروز 2 نفر با ما بودند که هر 2 نفر آبی گرفتند.
در مورد کرایه تاکسی هم متاسفانه ما اشتباه کردیم و از آن اشتباه تر موقع برگشت از سفارت بود که من تو حال خودم بودم و به مصاحبه فکر میکردم و اصلا" گیج بودم از دور دیدم یک ال 90 تاکسی به سمت ما میاد که من براش دست بلند کردم و باهاش چیزی رو طی نکردم و فقط بهش گفتم لطفا" هتل اربونی!!! ایشون هم نامبردی نکرد جلو هتل بهمون گفت 6000 درام!!!!!! و با کلی بحتث که متاسفانه نه انگلیسی بلد بود و نه فارسی 5000 درام ازم گرفت و هنوز داره دود از کلم بلند میشه که چجوری یه همچین اشتباهی کردم
کارنت:SEP 10 2012/مصاحبه: DEC 12 2012/کلیرنس:JAN 23 2013/ویزا:2013 31 JAN/گرین کارت:2013 23 MAR/سیتیزن شیپ: SEP 2018 ساکن:شیکاگو
ارسالها: 134
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-12 ساعت 14:56
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-01 ساعت 21:01 توسط sayeh_m.)
ای بابا! اشکال نداره، ببینید باید تاکسی پلاک زرد بگیرید که هم قیمتشون بهتره هم معمولا تاکسیمتر دارند. ما بیشتر تاکسی ها مون رو از همون میدون جمهوری گرفتیم دقیقا از زیر طاقی هتل که میومدیم بیرون سر خیابان تیگران (دست چپ طاقی). بعد که مسیرمون رو میگفتیم (البته قبل از سوار شدن) ، بهشون میگفتیم how much اگر متوجه نمیشد با دست علامت سکه پول شمردن رو نشون میدادیم و میگفتیم درام یا با انگشت روی آینه داخل ماشین که تاکسیمترشون روی آینه است میزدیم دیگه اون موقع میفهمیدن منظورمون کرایه هست بعد با انگشتهای دستشون یا با ماشین حساب یا با پول خورده هاشون کرایه رو نشون میدادند.
ما بعد از مصاحبه از همانجا یک تاکسی گرفتیم باهاش رفتیم بیمارستان که مدارک رو بگیریم تاکسیه 35 دقیقه هم دم بیمارستان معطل شد بعد از اونجا با همون تاکسی برگشتیم هتل و 3100 درام دادیم به نظرم خوب بود البته همون موقع فکر کردیم زیاد گرفته ولی چون در اختیار بود می ارزید.
حالا به سلامتی فردا خواستید بروید فرودگاه به خود رسپشن بگید براتون تاکسی بگیره میاد تا دم در وسایلتون رو هم خود راننده و دربان هتل میگذارند توی ماشین کرایه اش هم در حدود 2000 درام حالا اندکی بیشتر یا کمتر خواهد شد.
اگر خواستید بگویید خیلی گرانه بگویید : شاد تانگ