ارسالها: 48
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خب من اومدممممممممممممم خیلی وقتتون نمیگیرم سعی میکنم خیلی حرف نزنم مطالبی که دوستان تو سفرنامه بارها بهش اشاره کردن دیکه نگم
اول از اقا افشین تشکر میکنم که این مدت کمک به من کردن خیلی مزاحمشون شدم و همه دوستانی که سفر نامه نوشتن کمک کردن
قبل از این که به ایروان برم با صحبتایی که دو تا اقا افشینا اینجا کرده بودن تصمیم گرفتم همون خونه از صاحبخونه بگیرم با صاحبخونه هم صحبت کردیم تاریخ دادیم موافقت کرد
روزی که به ایروان رسیدم در اولین فرصت 2تا خط بیلاین از فرودگاه گرفتم هر کدوم 1000درام که 500درام موجودی تو هر کدوم داشت و یکی از سیم کارتا جوری بود که مکالمه با ایروان
چه خط ثابت چه موبایل هزینه ای نداشت مجانی بود. در کل مکالمه با این سیم کارت با ایران خیلی گرون بود صرف نداشت ولی اس ام اس خوب بود 20 درام هزینه داشت
بعد از فرودگاه اومدیم بیرون یه تاکسی از خود فرودگاه گرفتیم شماره صاحبخونه گرفتیم دادیم به راننده که خودش بهش ادرس بده
اولین اتفاقی که واقعا پیشبینی نمیشد این بود که اقا ویگن کس دیگ فرستاد اون به ما گفت ویگن خونه اش اجاره داده من فرستاده یک جا دیگه بهتون بدم
اولش ناراحت شدیم ولی بعد دیدیم شاید بهترم شد این اتفاق افتاد.ارمناک کسی بود که ویگن برا ما فرستاده بود که زبان فارسی خوب بلد بود.خودش هتل اپارتمان اجاره میداد ولی چون ما 4نفر
بودیم (من لاتاری برنده شدم فقط ولی همراهام زیاد بود)گرون در میومد.گفتیم خونه میخوایم
به چند نفر زنگ زد با زبون خودشون باهاشون حرف زد خلاصه یه خونه تو ابویان برامون پیدا کرد 7شب 230دلار خونهای که به ما داد امکاناتش خوب بود
یه خونه با 3تخت (یه تخت دو نفره دو تخت یک نفره) که یکیش خیلی صدا میداد
خونه شوفاژ بود و خیلی گرم خوب بود راحت میشد با یه لباس نازک تو خونه باشی لازم نبود زیاد لباش بپوشی من که شبا شوفاژ کنار تختمم خاموش میکردم میخوابیدم
تو این مدت که من اونجا بودم 12(روز)با اینکه هوا خیلی سرد بود ولی خونه واقعا عالی بود مشگل سرما نداشت
امکانات خونه : کاناپه مبل میز تلویزیون ماهواره(کانالهای ایرانی میگرفت ارمنی نبود)یخچال ظروف اشپز خانه ماشین لباسشویی اتو جارو برقی بود)
خوشبختانه ابم گرم بود راحت میشد حمام کرد قطعی اب سرما هم نداشتیم
صاحبخونه یه خانوم ارمنی بود که چند تا کلمه فارسی و چندتا اینگلیسی بلد بود حرف زدن باهاش خیلی سخت بود برا همین ارمناک باهاش همیشه حرف میزد خونه خودش رو برو خونه ای که
به ما اجاره داده بود بود شب اول کل مبلغ یه هفته اقامت گرفت باضافه یه پاسپورت!
روز مدیکال :از همون خیابون ابویان ماشین های ونی که شمارش 95 بود سوار شدم 100درام کرایه اش جلو بیمارستان پیادم کرد
در مور مدیکال چیزی نمیگم چون دوستان توضیحات دادن دوباره تکرار میشه من با دکتر کیریستین وقت داشتم که بیشتر سوالات و معاینه منشی اش ازم پرسید(برخورد جفتشون دوستانه
مودبانه است)
روز مصاحبه ساعت 10 وقت داشتم ولی تصمیم گرفتم زودتر برم چون اونروز باید میرفتم عکس قفسه سینه ام از دکتر می گرفتم و هم ببر میگشتم ایران
ساعت 8 از خونه اومدم بیرون با یه تاکسی رفتم سفارت 600درامم گرفت تو صف تنها ایرانی که بود من بود ولی بعد که رفتم تو 2تا خانواده ایرانی هم دیدم و بعد منم چندتا خانواده ایرانی دیگه
اومدن
باجه 3 اول ارمنی ها برا پرداخت پول صدا میکرد(به ارمنی ها شماره میدادن ولی ایرانی ها خودشون نوبتاشون حواسشون بود اول برا دریافت مدارک اسمشون میخوندن بعد برا پرداخت پول
میرفتن)
مدارک از من یه خانوم مو مشکی گرفت که فارسی خوب حرف میزد من 2تا فرم 230 122 دوباره دادم چون یه جاهایش قبلا پر نکرده بودم ادرس امریکام عوض کرده بودم اسم دانشگامم
ترجمه نکرده بودم زیر شاخش
( عکسای قبلی بهم پس داد (عکسا هم له شده بود هم یه قسمتیش پاره
دو تا عکس جدید ازم گرفت.اون خانوم که مدارک میگرفت انقدر ساده برخورد کرد که همون لحظه گفتم این هم استرسم الکی بود یه ضرب میگیرم
خانواده اول مصاحبشون تموم شد ابی گرفتن تصورم این بود که نوبت خانواده دوم که برن که بعد 7.8دقیقه فامیلی خودم شنیدم که صدا زده میشد
مصاحبه من تو با همون اقایی بود که قبلا دوستان درموردش حرف زدن انقدر برخوردش مودبانه و دوستانه بود که خیلی راحت میشد باهاش حرف زد ازم خواست قسم بخورم که
بهش جاهایی که تو فرما قبلی ننوشته بودم یا درست کرده بودم توضیح دادم خندید گفت اینا مشگلی نیست خب خیالم راحت شد چون خیلی از دوستان تا یه اشتباه تو فرماشون بود
صحیحش کرده بودن فرستاده بودن دوباره ولی من با داشتن اشتباه و تغییر درستش نکرده بودم تا روز مصاحبه
ازم پرسید ادرسی که دادی ادرس کیه ؟همون جا ساکن میشی؟رشته ات دقیقا چیه تو چه زیر شاخه ای؟(فکر کنم چون رشته ام جزو رشته های حساس به حساب میومد این سوال پرسید)منم یکم توضیح دادم براش اونم سرش تکون میداد)
اخرشم بهم گفت تا حالا کار نکردی تو این 1سال که فارغ التحصیل شدی؟منم گفتم اول دنبالش بودم ولی بعد که قضیه برنده شدنم پیش اومد گفتم ببینم چی میشه خندید گفت اصلا مشگلی نداره
تبریک میگم به خاطره قبولیت تو لاتاری و بعدشم گفت به امریکا خوش اومدی یه شماره تماس بده فردا یا پس فردا بهت زنگ میزنیم بیای پاسپورت بگیری اصل شناسنامه و اصل لیسانسم بهم
برگردوند بقیه چیزا پس نمیدن.من از دو تا بانک موجودی گرفته بودم هیچ سوالی در این باره ازم نپرسید.هیچ سوالی درباره این که اونجا چکار میخوام بکنم نپرسید.کلان سولا همونایی بود که گفتم
دو روز بعد زنگ زدن گفتن بیا ویزات حاضره از همون ابویان با ماشین های ون شماره 75 رفتم سفارت اول ویزا ارمنی ها رو میدادن بعد ایرانی ها همون خانوم که اون روز مدارک ازم
گرفت بهم ویزام با اون پاکت زرد معروف داد گفت رفتی امریکا تو همون فرودگاه بدش به اداره مهاجرت و بعدشم گفت ویزات 6ماه اعتبار داره
امیدوارم حرفایی که زدم مفید باشه منم دینم به مهاجر سرا ادا کرده باشم تنها توصیه ای که میتونم بهتون بکنم اینه که نگران نباشین ساده تر از اونچیزی که فکرش میکنین من وقتی تو صف
بودم از استرس اشکم داشت درمیومد.ولی انقدر برخودا دوستانه خوب بود که اروم شدم.
اگه کسی سوالی داره من در خدمتم شماره ارمناک اگه کسی میخواد تو پیغام خصوصی بهم بگه میترسم اینجا بزارم خلاف مقررات باشه
موفق باشید
CN:2013AS2XXX
سفارت:ایروان
افراد این کیس:1
مصاحبه:w3dec
دریافت ویزا:یکضرب
ارسالها: 42
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
3
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-24 ساعت 00:04
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-05-26 ساعت 10:34 توسط aydinaghajani.)
با سلام
اين دفعه ديگه نوبت خود خودمه:
من وقتي ديدم كه كارنت شدم سريع رفتم دنبال بقيه مدارك ام ترجمه كه در طول دو هفته همه رو اكي كردم يه ايميل به دكتر كريستين زدم و وقت پزشكي واسه 17 ام دسامير گرفتم مصاحبه من 19 دسامبر بود دكتر بهم يه فايلي رو فرستاد كه تو اون همه واكسن هاي لازم نوشته شده بود
اما واسه واكسنا كلي مشكل داشتم
هپاتيت كه لازم نبود واسه من(تو فرما جز واكسن هاي الزامي نبود) اما دو مرحله زده بودم
انفلوانزاي فصلي و ديفتري كزاز هم زدم
يه مرحله ام ام رو زدم رفتم پيش يه خانم دكتر تو تبريز بهم گفت كه شما چون بچگي دو نوبت سرخك زدي همون يه نوبت ام ام ار كافيه
ولي واسه ابله مرغان رفتم پيش متخصص عفوني باهاش صحبت كردم كه واسم تو دفترچه نوشت برم تستشو انجام بدم چون بيمه تكميلي هم داشتم رفتم پول آزمايش رو هم از بيمه تكميلي گرفتم.
نتيجه تست كه گرفتم رفتم پيش همون دكتر او روز نبود فرداش هم كه نمي تونستم برم رفتم پيش يه دكتر ديگه بهم گفت تو قبلا ابله نگرفته اي. تو اينترنت هم خودم يه كم سرچ كردم هردو گزينه واسم منفي نوشته شده بود كه من تو نت هم خوندم كه معنيش اينكه قبلا نگرفته ام.
بنابراين تصميم گرفتم دنبال واكسن ابله بگرم مگه پيدا ميشه... به دكتر كريستين ايميل زدم و بهش توضيح دادم كه من اين واكسنو اينچا نميتونم پيدا كنم و قبلا هم ابله نگرفته ام ازش كمك خواستم بهم جواب داده بود برم پاستور تهران، اما من تماس كه گرفته بودم مي دونستم ندارن
خلاصه جواب ازمايشو اسكن كردم و واسه دكتر كرسيتين فرستادم يه ساعت بعدش بهم جواب داده بود كه تو هيستوري اين بيماري را داري و لازم نيست واكسن ابله بزني و گفته بود حتما جواب ازمايش را با خودم ببرم
كلي خوشحال شدم
اما من واسه مدارك پزشكي و كارت واكسن پاستور نرفتم همون شهر خودمون(تبريز) رفتم مركز بهداشت پيش خانم دكتر بهروزي و اون كارت واكسن زرد بين المللي را صادر كرد و هيچ پولي بابتش هم نگرفت
حركت به ايروان
من با حساب كتابهايي كه كرده بودم ديدم بهتره كه با اتوبوس برم چون اگه ميخواستم با هواپيما برم بايد مي امدم تهران كه گفتم خوب تا تهران برم همون بهتر كه از اينجا سوار اتوبوش بشم و برم ايروان...
اما وقتي رفتم ميدان راه اهن تبريز كه قرار بود از او نجا سوار بشم هوا برفي بود خلاصه جاده خيلي افتضاح بود همش يخ بود قرار بود كه ساعت 9 صبح ايروان باشيم ساعت 9 شب رسيدم مديكال من كه ساعت 3.30 عصربود ديگه نرسيدم
شب ساعت 10 به دكتر كريستين زنگ زدم و جريانو بهش توضيح دادم كه چاده يخي بود و .... اونم گفت كه فردا اول وقت بيا كارتو راه مي اندازم
فردا ساعت 9.30 بيمارستان بودم و منتظر دكتر. ساعت 10 ديدم دو نفر ايراني اومدن (ايدين عزيز با مادرشون) يه كم بعد عليرضاي عزيز با خانمشون ( از بچه هاي مهاجر سرا) امدن حالا ديگه جمعمون جمع بود كه منشي دكتر اومد پاسپورتارو خواست
من نفر اول رفتم تو و يه كم بعد دكتر اومد و معاينه شروع شد اخراي كارم بود كه از دكتر پرسيدم شما تو فايلي كه برام من فرستاده بودين نوشته بودين منشي فارسي دارين بهم گفت كه الان مياد كار من تموم شده بود كه منشي فارسي زبان خانم دكتر اومدن. خلاصه بقيه ماجرا و ازمايش خون و ...
و اما روز مصاحبه
مصاحبه من ساعت 10 بود من ساعت 9.15 رسيدم تو صف وايستاده بودم كه يه كم بعد سهيل عزيز ( از بچه هاي مهاجر سرا) با خونوادشون اومدن. خلاصه نوبت من شد ورفتم داخل وتوسالن نشستم
يه لحظه ديم يه خانم بهم فارسي گفت بريد باجه تحويل مدارك
من رفتم باجه تحويل مدارك و اون زوج هم رفتن واسه مصاحبه با افيسر
مداركي كه ازم خواست
پاسپورت با كپي
شناسنامه+ ترجمه + كپي(من شناسنامه ام صفحه توضيحات داشت كه به حكم دادسراي اشاره شده بود و هيچ مدركي راجع به اين ازم نخواست)
دانشنامه ليسانس و فوق ليسانس + ترجمه + كپي(ريز نمرات نخواست منم ندادم)
كارت پايان خدمت + ترجمه+ كپي
تمكن مالي از بانك ملت 50 ميليون( بانك ملت گواهي سپرده را به زبان انگليسي به ريال با مهر برجسته داد تاريخ افتتاح حساب هم ننوشته بود فقط ميانگين گردش سه ماهه و موجودي را زده بود)
برگه اينترويو را نخواست منم چيزي نگفتم عكس هم نخواست.
فرمهاي اوليه را ابديت كرده بودم كه اونارو هم خودم دادم
رفتم 330 دلار و پرداخت كردم و دادم به باچه تحويل مدارك و امدم نشستم وقتي داشتم مداركمو تحويل مي دادم نگام به او زوج جوان افتاد شنيدم كه ابي گرفتن ديگه فرصت نشد بهشون تبريك بگم از همين جا بهشون تبريك ميگم و ارزوي موفقيت براشون ميكنم
من حدودا 45 دقيقه مننتظر موندم دراين فاصله يه خانم جوان ايراني هم مصاحبه شد وقتي درو باز كرد اومدبيرون گفت كه ابي گرفتم من احساس كردم خيلي ناراحت هستند و به احترام ايراني بودنم بلند شدم و بهشون تبريك گفتم براي ايشون هم ارزوي موفقيت دارم.
خلاصه نوبت من شد رفتم داخل بهم گفت كه خيلي خوش اومدي منهم تشكر كردم ازم خواست دست راستمو ببرم بالا وقسم بخورم كه ...
ازم پرسيد ادرسي كه نوشتي كيه؟بعد هم پرسيد شيرين عسل چيكار ميكني منم خيلي ساده جواب دادم تو كار برنامه ريزي توليد هستم
بعد ازم پرسيد دانشگاه چي درس دادي گفتم تحقيق درعمليات متوچه نشد سه بار پرسيد بالاخره گفتم operation research
ازم پرسيد پيش دكتر رفتم يا نه منم گفتم اره
شماره تلفن ادرسي كه نوشته بودم رو ازم خواست كه نداشتم
ديگه ازم چيزي نپرسيد بهم گفت خيلي ممنون كه تشريف اوردي مدارك شما كامله يه برگه ابي بهم داد و گفت بعد از 3 يا 4 هفته سايتو چك كن وقتي كيس نامبرخودتو ديدي با پاسپورت بيا و اون شماره تلفن را روي يه كاغذ بنويس و بنداز تو صندوق ...
تا اونجايي كه من اطلاع دارم روز 19 ام و 20ام دسامبر همه ابي گرفتن
خلاصه ما هم به جمع دوستان ديگه مون پيوستيم
قسمت دوم سفرنامه
با سلام دوباره به دوستان
بعد از کلیر شدنم به دلیل مشغله زیاد و مشکلات خانوادگی قادر نشدم به سفارت مراجعه کنم و ویزامو بگیرم به همین دلیل یه نفر دانشجوی دکترا اون ور می شناختم که بهش وکالت دادم بره سفارت وکارامو انجام بده
ولی متاسفانه سفارت همون روز اول بهش زنگ زده بود و گفته بود بیا مدارک و پس بگیر فقط باید خودش بیاد ویزارو بگیره
خلاصه اینکه با کلی مکافات مدارک رو پس گرفت وکیلم تا اینکه خودم مراجعه کردم و ویزارو گرفتم.
به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند رونده باش امید هیچ معجزه ای زمرده نیست زنده باش. خدا پشت پناه همتون باشه دوستان
ارسالها: 57
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سفرنامه ارمنستان قسمت سوم
سفرنامه ارمنستان قسمت دوم
http://mohajersara.com/thread-5613-post-...#pid253562
تقریبا کار مسافران تا ساعت 2:30 تمام شد و همه منتظر رد شدن اتوبوس شدند. اما متاسفانه بازرسی اتوبوس بخاطر بار زیاد خیلی طولانی شد و همه مسافرین منتظر بودند که بالاخره ساعت 5:00 صبح اتوبوس هم از مرز گذشت و مسافران خسته و خواب آلوده را سوار کرد و پس از نیم ساعت هم راه افتاد. فقط نکته ای را باید در مورد بازرسی گمرک ارمنستان یادآوری کنم. متاسفانه رفتار برخی از هموطنان ما جای ناراحتی و تاسف دارد که ماموران گمرک را نسبت به ایرانیان بد گمان کرده است. مامور گمرک با حالتی خاص از من پرسید هرچه داری از جیبت بیرون بیار تریاک، هروئین، شیشه و ... من از این حالت خیلی ناراحت شدم و افسوس خوردم که چرا ما حرمت خودمان را نگه نداشتیم. اصلا دوست ندارم ملیت های مختلف به ایرانی با دید تحقیر بنگرند. به ریشه این مشکلات کاری ندارم اما ما باید بیشتر به رفتارمان توجه داشته باشیم. ما دارای تمدن چندین هزار ساله هستیم اما گاهی با یک رفتار نادرست این تمدن کهن را لکه دار می کنیم. بگذریم اون شب در بین مسافران اتوبوس ما خوشبختانه چیزی پیدا نکردند. اما در ایروان با دوستی آشنا شدم که وقتی سر این مسئله صحبت شد گفت شبی که انها از مرز گذشتند مامور از جیب یک جوان ایرانی تعداد زیادی قرص ترامادون کشف کرده. البته برخوردشان خوب است و این فرد را پس از گرفتن قرصهایش آزاد کرده بودند اما کاش..
از موضوع دور شدم. خلاصه ما ساعت 5:30 از مرز حرکت کردیم و بطرف ایروان براه افتادیم. همه مسافران آنقدر خسته بودند که بالافاصله به خواب رفتند. تا ساعت 8:30 که راننده برای صرف صبحانه در یک رستوران جاده ای ارمنستان توقف کرد. رستورانهای جاده ای ارمنستان مانند ایران بد نام نیستند و تقریبا کیفیت خوراکهای ایروان را با همان نرخ می توانید آنجا هم پیدا کنید. تقریبا نرخ صبحانه برای یک نف حدود 1000 درام میشود. پس از صرف صبحانه و زمان یک ساعته اتوبوس حرکت کرد. ابتدای جاده ایروان بعد از مرز تقریبا خوب است و مانند جاده های کوهستانی است اما بدون گردنه. ولی پس از گذشتن حدود 4 ساعت از مرز گردنه های جاده شروع میشود. در طول مسیر تا ایروان از چندین شهر کوچک و بزرگ باید بگذرید مانند کاپان، وایک، آرارات و... مسیر مرز نوردوز تا ایروان حدود 400 کیلومتر است اما چون مسیر پر پیچ و خم است و کوهستانی اتوبوس بیشتر از 30 یا 40 کیلومتر در ساعت نمی تواند سرعت بگیرد. بنابراین این مسیر حدود 8 تا 10 ساعت طول می کشد. چند تا عکس هم از جاده ایروان گرفتم ولی به علت مه آلود بودن جاده متاسفانه چیزی مشخص نیست.
IF THERE IS A WILL, THERE IS A WAY
ورود به آمریکا مارچ 2013 ساکن سیاتل
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
45
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 494
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
72
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوستان عزیز
این تاپیک مخصوص سفرنامه است، لطفاً از ارسال پست های غیر مرتبط خودداری فرمایید. ارسالهای غیر از این عدم تایید خواهند شد.
ممنون
ارسالها: 57
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سفرنامه ارمنستان قسمت چهارم و آخر
بالاخره پس از 25 ساعت اتوبوس نشینی ساعت 1:30 دقیقه ظهر به ایروان رسیدیم. اتوبوس با گذشتن از خیابانهای مختلف به ترمینال رسید. البته چند دقیقه پیش از ترمینال متوجه شدم که از جلوی سفارت گذشتیم. ترمینال یک جایی شبیه ترمینالهای اتوبوسهای توی شهری در ایران هست و تعداد زیادی اتوبوس از مسیرهای مختلف شهر در این مکان توقف میکنند. جای کوچک و خیلی شلوغی است. این محل که منطقه مهمی توی ایروان هست و تقریبا برای همه جای شهر و حتی شهرهای دیگه ارمنستان هم وسیله داره اسمش آفتوگایان هست. من که از قبل یک هاستل روتوی همین محل در نظر گرفته بودم به سرعت به محل مورد نظر رسیدم. این هاستل درست روبروی ترمینال است یعنی کافی است از پله های زیر گذر عبورکنید و به هاستل برسید. این هاستل اسم نداشت اما با تابلوی نئون قرمز رنگ درشت نوشته Hostel که حتما میبینیدش. اینجا رو دوست خوبمون Ehsan به من لطف کردند و آدرس دادند که همینجا ازشون خیلی تشکر میکنم. کرایه هاستل شبی 20 دلار بود با اتاقهای دو تخته ولی من که یک نفر بودم ازش تخفیف گرفتم و شبی 15 دلار با من حساب کرد یعنی 6000 درام. جای خوبی بود اما کمی سرد بود و امکان آشپزی و چای هم نداشت. اما یک غذاخوری طبقه همکف خیابان زیر این هاستل قرار داره که دقیقا سمت چپ درب و راه پله این هاستل هست بعد از دو سوپر مارکت. این غذاخوری غذاهای خیلی با کیفیتی داشت که قیمتش هم خوب بود یعنی هر وعده غذا حدود 1400 درام و هر لیوان چای 250 درام. جای تمیزی بود. شماره تلفن هاستل 010562376 هست و اسم خیابونش Isakov. من چند جای دیگه هم برای آپارتمان می شناسم ولی خودم ندیدم. شماره هاشون خانم گارینه: 077102424 و از ایران 0037477102424. یک جای دیگه هم بنام ساتیک توماسیان به شماره 0037491737266. قیمت این آپارتماانها هم شبی 30 دلار هست. این هاستل چند تا مزیت خیلی خوب داشت که یکی نزدیکیش به سفارت آمریکا است. یعنی پیاده حدود 7 یا 8 دقیقه تا سفارت راه هست. یکی دیگه هم اینکه گفتم به دلیل فراوانی وسایل حمل و نقل عمومی برای همه جای شهر و بیمارستان وسیله داره با کرایه های 50 و 100 درام تا مرکز شهر هم حدود 20 دقیقه پیاده راه هست. من چند روز توی همین هاستل ماندم و خیلی هم بهم خوش گذشت چون چند نفر دوست خیلی خوب اونجا پیدا کردم که شاید جای دیگه شهر نمی تونستم پیدا کنم. اونها هم نذاشتند بهم سخت بگذره و تنها باشم. روز بعد از دریافت ویزاهام هم که خیلی راحت از همون ترمینال بلیط تهران خریدم و به ایران برگشتم. کرایه برگشت هم 22000 درام برای اتوبوس 32 نفره و 25000 درام هم برای اتوبوس 25 نفره. من با VIP 25 نفره برکشتم و خیلی هم راضی بودم. ساعت حرکت اتوبوس برگشت 10 صبح بود و ما فردای اون روز ساعت 7 صبح در ترمینال آزادی از اتوبوس پیاده شدیم.
این قسمت آخر سفرنامه من بود. دوستان اگر پرسشی داشتند میتونند پیام بگذارند.
IF THERE IS A WILL, THERE IS A WAY
ورود به آمریکا مارچ 2013 ساکن سیاتل
ارسالها: 22
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام به دوستان و تشکر فراوان از آقای افشین البته از طرف پدر و مادرم چون در واقع کیس متعلق به انها است.از انجایی که من همراه انها به ایروان نرفتم سفرنامه مفصلی نمیتوانم بنویسم ولی چند نکته که برای خودمون هم سوال بود و امیدوارم به موارد مشابه کمک کند را مینویسم.
نکته اول اینکه پدر م(کیس اصلی) با ترس از محدودیت سنی اقدام کردند که مانعی در این زمینه اصلا وجود نداشت.
2- با توجه به سفرنامه اقای افشین، هر دو سفر بسیار مطمئن و راحتی را طی کردند.
3- از پدرم تنها مدرک دانشگاهی را خواسته بودند و گرفتند و نداشتن مدرک دیپلم برای انها مشکل ساز نشد( اصلا دیپلم را نخواستند)
4- مدرک دانشگاهی مادرم را هم نخواستند
5- ترجمه یک مدرک شناسایی تولد کافی است.شناسنامه یا کارت ملی.یک مورد
6- بیماری های ناشی از سن منع پزشکی برایشان ایجاد نکرد.
7- کیس ما هم کلیرنس خورد و برگ آبی گرفت.با وجودی که پدرم پیش از انقلاب سربازی رفته بودند.البته در روز مصاحبه آنها 7 گروه بودند که یک نفر ویزا شده، یک نفر رد شده که هر دو مجرد بودند. 5 گروه خانواده بودند که همه کلیرنس خوردند.گفتند که تمام کسانی که کار دولتی داشتند همین شرایط را داشتند!
8- جالب اینجاست که هیچ عکسی هم مجدد از آنها نگرفته بودند!!!!!!!!!! عجیب بود خیلی
حالا ما هم منتظریم ببینیم که کی نتیجه را اعلام می کنند!
امیدوارم که کمکی کرده باشم!
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
45
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-12-28 ساعت 20:42)sla59 نوشته: با سلام به دوستان و تشکر فراوان از آقای افشین البته از طرف پدر و مادرم چون در واقع کیس متعلق به انها است.از انجایی که من همراه انها به ایروان نرفتم سفرنامه مفصلی نمیتوانم بنویسم ولی چند نکته که برای خودمون هم سوال بود و امیدوارم به موارد مشابه کمک کند را مینویسم.
نکته اول اینکه پدر م(کیس اصلی) با ترس از محدودیت سنی اقدام کردند که مانعی در این زمینه اصلا وجود نداشت.
2- با توجه به سفرنامه اقای افشین، هر دو سفر بسیار مطمئن و راحتی را طی کردند.
3- از پدرم تنها مدرک دانشگاهی را خواسته بودند و گرفتند و نداشتن مدرک دیپلم برای انها مشکل ساز نشد( اصلا دیپلم را نخواستند)
4- مدرک دانشگاهی مادرم را هم نخواستند
5- ترجمه یک مدرک شناسایی تولد کافی است.شناسنامه یا کارت ملی.یک مورد
6- بیماری های ناشی از سن منع پزشکی برایشان ایجاد نکرد.
7- کیس ما هم کلیرنس خورد و برگ آبی گرفت.با وجودی که پدرم پیش از انقلاب سربازی رفته بودند.البته در روز مصاحبه آنها 7 گروه بودند که یک نفر ویزا شده، یک نفر رد شده که هر دو مجرد بودند. 5 گروه خانواده بودند که همه کلیرنس خوردند.گفتند که تمام کسانی که کار دولتی داشتند همین شرایط را داشتند!
8- جالب اینجاست که هیچ عکسی هم مجدد از آنها نگرفته بودند!!!!!!!!!! عجیب بود خیلی
حالا ما هم منتظریم ببینیم که کی نتیجه را اعلام می کنند!
امیدوارم که کمکی کرده باشم!
دوست عزیز نگران گرفتن عکس نباشید
از ما هم عکس نگرفتند و وقتی نشسته بودیم تا آفیسر صدامون کنه متوجه شدم که از ما عکس نگرفتند و وقتی مجددا به باجه تحویل مدارک مراجعه کردم و علت نگرفتن عکس را جویا شدم به من گفتند عکس های شما نرماله و نیازی نیست مجددا عکس بدید مگر اینکه عکس جدیدی دارید و میخواهید آنها را جایگزین عکس های قبلی نمائید؟ که ما هم گفتیم نه همون قبلی ها رو داریم و خانمی که مدارک رو تحویل میگرفتند گفتند نه نیازی نیست و همونایی که قبلا دادید اوکی هست.(منطورشون همون عکس هایی بود که همراه با فرم های اولیه ثبت نام به کی سی سی ارسال کرده بودیم)
کارنت:SEP 10 2012/مصاحبه: DEC 12 2012/کلیرنس:JAN 23 2013/ویزا:2013 31 JAN/گرین کارت:2013 23 MAR/سیتیزن شیپ: SEP 2018 ساکن:شیکاگو
ارسالها: 49
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام به همگی.
اول از همه بگم که من چون تمام اطلاعاتی رو که می خواستم راجع به مصاحبه سفر و ... از اینجا پیدا کردم و حس آرامش گرفتم این دینو در خودم می بینم که حالا که تمام کارهام تموم شده منم تجربیاتم رو در اختیار دوستانی بذارم که مثل من خیلی استرس داشتند.
از اول همه رو می نویسم .من راستش خودم اصلا خبر نداشتم که در لاتاری ثبت نام شدم ،خواهر و شوهر خواهرم این کار بزرگ رو در حق من کردند.
فقط تو خرداد 91 وقتی سر کار بودم شوهر خواهرم زنگ زد و گفت که باید پند وقته دیگه بری ترکیه.پرسیدم چرا تازه ماجرا رو برام تعریف کرد.
خلاصه بعد از کلی خوشحالی .فرم 122 و230 و 2قطعه عکس رو به کی سی سی پست کردم.(راستش حتی این کار ها رو هم خودم نکردم واسه همین خیلی ازش نمی دونم از قسمت سفر رو با جزئیات براتون مینواواخر شهریور بود که کی سی سی جواب داد و وقت مصاحبه رو خودشون تو ارمنستان مشخص کرده بودند.(من آنکارا رو تو فرم انتخاب کرده بودم)
توی مهر ماه تازه دنبال کار هام افتادم.
اول از همه تو حساب بانک مهر ملی تو میرداماد 30 میلیون تومن پول گذاشتم و همون روز 15 دقیقه بعد گواهی حساب به زبان لاتین با کارمزد 3.5هزار تومن رو به من تحویل داد. (من توی این شعبه حساب نداشتم با این وجود این کارو کرد.یعنی حتما نباید به شعبه ای برید که توش حساب دارید.)
فرداش 23 میلیون از همون پول رو به حساب بانک سامانم ریختم و به بانک سامان شعبه میرداماد رفتم.علی رغم اینکه دوستان گفته بودن که بانک سامان خیلی اذیت میکنه ولی مسئولش به من گفت فردا 9صبح آمادس و 6هزار تومن کارمزد گرفت.(قابل توجه که پول را با نرخ دولتی 1226 تومن حساب کرد و به نفع من شد.)
تمام مدارک تحصیلی که شامل دیپلم،گواهی پیش دانشگاهی،مدرک دانشگاه و ریز نمرات به همراه شناسنامه گواهی سوء پیشینه ،که 10روز قبل براش اقدام کرده بودم،گواهی سابقه کار از تمام شرکت هایی که کار کردم(البته سفارت اصلا این آخری و ریز نمراتم رو ازم نخواست)،به دارالترجمه دادم.
قابل توجه که اصلا نیازی به مهر دادگستری نیست الکی پول اضافه ندین.
مبلغ دارالترجمه 70 هزار تومن شد.و بعد از 4 روز دریافت کردم.
بعد سراغ واکسنهام رفتم.به آدرس انستیتو تو خیابون شریعتی نرسیده به قدس کنار ایستگاه اتوبوس.
یه جای سرسبز با استخر کثیف.اونجا اول پیش خانم دکتر چشم زاغ و خوش اخلاقی رفتم پاس پورتم رو خواست و وقت مصاحبه رو پرسید.
قابل توجه که 1ماه قبل از سفرتون باید واکسنتون رو بزنید.برای من 16 آبان بود.
چون من هم آبله مرغون ،سرخک،سرخچه و اوریون رو گرفته بودم بهم آدرس داد که به یک آزمایشگاه تو سهروردی برم و آزمایش خون بدم.فقط واکسن هپاتیت و کزاز رو همون موقع برام زد و کارت زرد بهم داد.قرار شد که واکسن آنفولانزا رو خودم تهیه کنم و یا بزنم یا بیارم خودشون برام بزنن آخه اونجا واکسن آنفولانزا رو نداره.
رفتم آزمایش دادم حدوداٌ 50 هزار تومن شد.واکسن آنفولانزا رو به سختی گیر آوردم و زدم و گواهی گرفتم. جواب آزمایشم رو هم بصورت اینترنتی گرفتم پرینت کردم و باز با انستیتو رفتم.کارت زردم رو کامل کرد و بهم پس داد.
اسپانسر اصلا لازم نیست حتی تو سفارت هم اصلا ازم سوال هم نکرد فقط آدرس میخواد که تو فرم آدرس یکی از آشنایان رو زدم.
تمام این مدارک رو همراه با 2تا کپی از هر کدوم داخل یک کیف مدارک دیوایدر دار گذاشتم .
از اینترنت سایت سفارت آمریکا تو ارمنستان شماره دکتر تو ارمنستان رو گرفتم و برای 2 نوامبر بهم وقت داد.
2نفر هستند که کلا کار پزشکی رو برای سفارت انجام میدن.من با کریستینا وقت گرفتم(حتما توجه کنید که اگه انگلیسی مسلط نیستید با کریستینا وقت بگیرید مترجم فارسی داره و هیچ استرسی نخواهید داشت.)
خلاصه با پرواز آسمان 5شنبه 1 نوامبر بدون اینکه جایی رو برای اقامت رزرو کرده باشم به ارمنستان رفتم.
با تاخیر حدود ساعت 6 یا 7 بود که به ارمنستان رسیدم.(از حالاشو خیلی دقت کنین که خیلی کمکتون میکنه)
****** من فرم ویزا رو از ایران پر کرده بودم این کار باعث میشه وقتتون تلف نشه و استرس کمتری داشته باشین.
فرودگاه 3تاصرافی داره .یکیش باجه هست که یک نفر نشسته و دلارتونو چنج میکنه 2تای دیگش یه پیز مثل دستگاه خودپردازه.دستاه با نرخ بهتری چنج میکنه.به زبان ارمنی نوشته ولی کاملا مشخص هست که کدوم دکمه رو باید فشار بدین .خود دستگاه دکمه ای رو که باید فشار بدین سبز رنگ نشون میده.باجه هم صف میشه هم نرخش کمتره.
اولین نفر تو صف ویزا رفتم 3000درام دادم ویزام رو به پاس پورتم چسبوند.(ازم پرسید که چند وقت می مونم)
بعد از رد کردن قسمت چک کردن و اینها وقتی بارمونو گرفتیم توی سالن فرودگاه یکی پرسید خونه می خواین گفتیم بله.اسمش دیوید بود بسیاررررررر پسر منصف و خوبی بود.اگه خواستین شمارشو بهتون میدم.یه خونه تو خیابون بسیاررررر خوب آبوویان با شبی بین 30 تا 40 دلار اجاره کردیم.
اونجا تاکسی های فرودگاه خیلی کلاه بردارن حواستون باشه که کرایه تا شهر 3000 تا 4000 درام میشه و 5000 درام میگیرن.اما اگه بدونن که خبر از کرایه ها ندارین 12 تا 13 هزار دارم میگیرن ازتون.اصلا زیر بار نرین گیلومتری 250 درامه از فرودگاه بگین طبق کیلومتر.من حتی زمانی که تاکسی راه افتاد کیلومتر کار کرده تاکسی رو تو موبایلم دخیره کردم و موقع پیاده شدن از کیلومتر فعلی کم کردم که مطمئن بشم چقدر راه اومدیم .ما کلا 5000درام دادیم ولی کرایه 3500 میشد.
اول که خونه رو به شما نشون میدن خیلی تو ذوقتون می خوره چون کوچه و بیرون خونه هاش بسیاررر داغونه.اما داخلش تمیز بود و از همه مهم تر اینکه شلنگ داشت کلا کوچه و نمای خونه هاشون به جز خیابون اصلی کلا افتضاحه.زیاد تعجب نکنید.
فرداش ساعت 12 ظهربه آدرسی که تو سفارت واسه مدیکال زده بود رفتیم.من 2وقت داشتم.
***** حتما توجه کنین آدرسی که تو سایت سفارت آمریکا تو ارمنستان زده اشتباهه اون آدرس 3سال هست که عوض شده.من اونجا رفتم دیدم هیچکی نمیفهمه چی میگم زنگ زدم به دکتر کریستینا گفت این آدرس 3سال هست که عوض شده دوباره تاکسی گرفتم به آدرسی که گفته بود رفتم.
وارد بیمارستان که شدم ظبقه دوم انتهای سالن بعد از گذشتن از بخش اطفال به اتاق دکتر رسیدم.خیلی خوب بود که مترجم داشت.
اول قد و وزن و تست بینایی ازم گرفتن بعد شروع به سوال هایی کردن.
تند تند میپرسه و فقط سریع بله یا نه میگید.
میپرسه مثلا تا حالا عمل زیبایی انجام دادی.تاحالا دستت شکسته؟تتو یا خالی که خیلی شاخص باشه تو بدنتون دارید؟واریس داری؟سابقه آسم آلرژی داری؟بیماری قلبی داری؟تا حالا بیمارستان بستری شدی؟... از این قبیل سوالات.
بعد دکتر کمر و اعصاب زانو و دستم رو معاینه بدنی کرد.بهم یه برگه داد گفت برو صندوق پایین و 2شنبه برای جواب آزمایشت بیا همین جا.(کلا مبلغ مدیکال 110 دلار شد اما یه مقداریشو به درام به خود دکتر دادم و مابقی رو باید به صندوق میدادم که دقیقا" خاطرم نیست)
تاکید میکنه که بجز این 110 دلار هیچچچچچچ پول دیگه ای نباید بپردازی.
صندوق پول رو دادم 2تا فیش بهم داد .یکیش واسه عکس قفسه سینه یکیش واسه آزمایش خون.خودشون نشون میدن کجا باید بری.
واسه عکس از قفسه سینه کاملا باید لباستون رو دربیارین و مسوولش مرد هست تعجب نکنید چون من خیلی جا خوردم.
بعدش رفتم ساختمون پشتی روبروی زمین بازی یه خانم بد اخلاق ازم آزمایش خون گرفت که بعدا" جاش اندازه یه وجب کبود شد.
برگشتنی دیگه تاکسی دربست نگرفتیم تو ایستگاه تاکسی و اتوبوس ایستادیم از یکی پرسیدیم آبوویان پهجوری باید بریم؟به انگلیسی .اونجا ون داره و اتوبوس که شماره ای است مثلا ون شماره 20از فلان خیابونو فلانو فلان رد میشه.بهمون گفت شماره فلان که یادم نمیاد رو سوار شین.وقتی سوار شدیم گفتیم ای کاش از اول اینارو سوار میشدیم.تا هر جا که برین کرایه اش نفری 100 درام هست.کاری نداره اصلا نترسین.حتی اگر کسی انگلیسی بلد نبود اسم خیابونو بهش بگین بهتو می فهمونه که چه شماره ای رو سوار شین.بسیار آدم های کمک رسونی هستند.
2شنبه باز رفتم اون بیمارستان،دکتر عکس قفسه سینه رو بهم پلمپ شده رو بهم داد و تاکید کرد که بازش نکنم و فقط به فرودگاه آمریکا تحویل بدم.بقیه مدارک رو خودشون به سفارت میفرستن.
3شنبه ساعت 7.30 من جلو سفارت رسیدم.توی صف وایسادم.اولین نفر بودم.اونجا به ترتیب نوبت میرین تو هر پی زودتر بیاین زودتر میرین.ساعت 8اینطورا بو که دونه دونه گفتن بیاین تو.جلوی در میگردنتون و موبایلتونو میگیرن.بعد میرین حیاط از حیاط وارد یه ساختمون دیگه میشین.اونجا 4ردیف صندلی داره .منتظر میشینین.به ترتیب بعد از من دونه دونه بقیه هم وارد شدن.ساعت 9تازه باجه ها باز شد.10 تا باجه داره که کلا 5تاش کار میکنه.2تا باجه مدارک ایرانی هارو میگیره یکی مدارک ارمنی هارو یکی صندوق هست و یکی کابین دار هست که توش مصاحبه میکنن.
اصلا استرس نداشته باشین بجز حراست دم در همه به زبان فارسی باهاتون صحبت میکنن.حتی آفیسر آمریکایی.
توی بلندگو خیلی ناواضح صدا کردن نفر اول باجه 5.یه خانم ارمنی بود که فارسی حرف میزد.اول اصل همه ی مدارک ترجمه شده به همراه کپی هاشون و اصل مدرک فارسی رو دونه دونه ازم گرفت..اصل شناسنامه رو هم حتما میخواد و صفحه ی رای رو هم همینجوری یه نگاهی میندازه.
فقط سوء یشینه،مدارک سوابق شغلی رو ازم نخواست.بعد پاکتی رو که ازمدیکال براشون فرستاده بودن رو باز کرد.بهم گفت 300 دلار به صندوق پرداخت کنم و دوباره برگردم.پرداخت کردم و اصل شناسنامه رو بهم برگردوند و گفت که منتظر بمونم تا صدام کنن.
جالب اینجا بود که من نفر اول بودم اما منو یکی مونده به آخر ،ساعت 11.30 صداکردن.اول اونهایی رو که لاتاری نبودن صدا میکردن.
وارد کابین که شدم یه آقای خوشتیپ آمریکایی بود که بسیار خوش رو و مهربون بود و لهجه فارسیه بسیار بامزه ای داشت.اول ازم خواست که قسم بخورم که تمام حرفام راسته.بعد از قسم ازم پرسید که تو ایران چه کاره هستی گفتم مدیر مالی هستم.دوباره فرم 122 و230 رو یه نگاه کرد گفت آدرست همینه؟گفتم بله گفت می خوای بری آمریکا چیکار کنی؟گفتم اول میرم خونه ی فامیلم تا کار پیدا کنم بعد خودم خونه بگیرم.گفت حالا انگشتاتو بدار رو دستگاه(من اثر انگشت ضعیفی دارم حتی تو ایران هم برای سوء پیشینه خیلی سخت ازم اثر انگشت گرفتن)گذاشتم تعجب کرد و ازم خواست که دوباره بزارم.بالاخره به شوخی گفت شما تو ایران خیلی کار کردین و انگشتتون صاف شده.بهتون تبریک میگم شما گرین کارت گرفتین فقط پروسه اداریش نزدیک به 6 هفته طول میکشه اسمت که تو سایت اومد واسه 1هفته باز بیا و پاسپورتتو با یه شماره تلفن بنداز تو صندوق دم در بعد از 4تا 5 روز کاری زنگ میزنن تا بیای و تحویل بگیری.
با شنیدن این جملات یهو جا خوردم گفتم یعنی اف بی آی چک خوردم؟گفت ننننننننننه به هیچ عنوان .گفتم یعنی 100% گرین کارت میگیرم؟به شوخی با لهجه ی بامزه ی فارسیش گفت هیچ وقت نگو 100%همیشه 1%احتمال بده من میگم 99%.کلی خیالم راحت شد.یه برگه آبی بهم داد که بعدا فهمیدم اون برگه آبی یعنی کلیرینس خوردم اما به حرف آفیسر اطمینان داشتم واسه همین هیچ نگرانی نداشتم.
ساعت 12.30بود که ااز همون راهی که اومده بودم بیرون اومدم.
خیلی خوشحال به ایران اومدم و بعد از 6 هفته و 2روز اسمم تو سایت اومد و باز بلیط 1هفته ای گرفتم به ارمنستان اومدم.خونه رو باز از دیوید گرفتم و بسیار راضی بودم.دوشنبه صبح ساعت 9 جلوی در سفارت بودم پاسپورت و شماره موبایل ارمنستان رو که سری قبل که ارمنستان بودم ،خریده بودم رو توی پاکتی که خودش بهم داد گذاشتم و داخل صندوق انداختم.
4شنبه ظهر بهم زنگ زدن که 4.30 بعد از ظهر همون 4شنبه برم و پاسمو تحویل بگیرم.ساعت 4 رفتم این بار هم باید تو صف می ایستادم.بعد از گرفتن موبایل دوباره به همون ساختمون انتظار رفتم.به ترتیب نوبت میرفتیم و پاسپورت و یه پاکت زرد ،که تاکید میکرد اصلا بازش نکنین رو بهم داد.تازه اونجا متوجه شدم که بخاطر اثر انگشتم بود که بهم کلیرینس خورده بود.
و در آخر پرواز 5شنبه جا نداشت با پرواز شنبه به تهران اومدیم.قابل توجه که نمیخواد بلیط 1هفته ای بگیرید اگر شنبه میرید همون 5شنبه میتونید برگردید.
*****نکته بسیار مهم اینه که اصلا توی مصاحبه هاتون نباید استرس داشته باشید.ریلکس باشید و مطمئن باشید همه چی به خوبی پیش میره.
Category : F2A
Priority date :1 august 2013
Current date :13 sep 2013
Interview date : 10 june 2015
Ankara
Clearance 2 feb 2016
ارسالها: 46
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-02 ساعت 20:21
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-02 ساعت 20:24 توسط sasbk.)
تصمیم داشتم سفرنامه ام را زودتر از اینها اینجا بزارم ولی فرصت نشد .من تونستم ویزا یکضرب بگیرم این سایت به من واقعا کمک کرد پس نکاتی که به نظرم می آد را برایتان مینویسم امیدوارم که بتونه به شما دوستان کمک کنه مراحل مصاحبه در ارمنستان را راحت و با آرامش طی کنید.
پرواز
پرواز من با آسمان بود .پرواز به موقع انجام شد.نوع هواپیما بویینگ بود و جالب اینکه قسمت بیزینس هم داشت که من فکر نمی کردم آسمان این سرویس را هم داشته باشه .
صندلی های پرواز در دو ردیف سه نفره بود .کلا 30 ردیف که البته ردیف 28 دو نفره بود چون نزدیک در اضطراری بود.
پذیرایی و کترینگ هم در رفت هم برگشت غذای گرم بود و خیلی خوب .البته من مرغ زیاد دوست ندارم و شانس من .توی پرواز رفت مرغ و برنج وبرگشت جوجه کباب دادند!!!!!!.پرواز به نظرم خیلی کوتاه بود و البته راحت .تصور اینکه تو این فصل پرواز کاملا پر بود برام جالب بود.مسافرا تعدادی برای بیزینس یک عده برای سفارت آمریکا و حتی سفارت انگلیس و عده ای هم برای امتحان تافل بودند خلاصه برای ارمنستان خوب شده که تو این فصل اینقدر مسافر ایرانی را پذیراست.
آزمایشات پزشکی :
من با خانم دکتر کریستین وقت داشتم .قبل از هر چیز بگم برای من این مرحله از همه نگران کننده تر بود چون از بچگی اصلا از هر چی بیمارستان و تزریق و آزمایش خون بیزارم و فراری و حالم را بد می کنه من تقریبا هیچوقت عیادت کسی در بیمارستان نمی رم وهمه دوستام و فامیل هم می دونند و ناراحت نمی شن.
ولی فضا و ساختمان بیمارستان با اینکه قدیمه آزار دهنده نیست .کارت واکسن من کامل بود فقط آبله مرغان نداشت که حتی در موردش از من سوال هم نشد .کپی کارت واکسن با کپی پاس و 3 تا عکس را دادم و اصل کارت برام موند.
آزمایش خون آنقدر راحت بود که هنوز باورم نمیشه.کلا چند لحظه بیشتر طول نکشید و من اصلا حس نکردم( با دست دیگه ام چشمهام را گرفته بودم که چیزی نبینم ) تا کار پرستار تمام شد سریع بلند شدم تا از اتاق در برم که صدام کرد و با مهربانی گفت چند لحظه بشینم فکر کنم رنگم را دیده بود که از ترس هنوز رنگ پریده بود .
در مورد عکس ریه خانم ها توجه داشته باشن که اگر مو های بلند و باز داشته باشید باید با یه گیره جمع کنند اگر گردنبند یا گوشواره دارید در بیارید من فراموش کرده بودم و با کمک پرستار به سختی گردنبندم رابازش کردم .لباس های با لاتنه را بایستی در بیارید و هیچ روپوش یا با لاپوشی به شما نمی دهند.یک نکته :اگر پشت در منتظرید لطفا اگر کسی داخل هست تا صداتون نکردند وارد نشید این را می گم چون من وقتی داخل بودم یک نفراز کیس های سفارت همین طوری اومد تو فکر کنم یک سوالی داشت که البته سریع و با عصبانیت بیرونش کردن.
.لباس راحت بپوشید تا برای معاینه و فشار خون و آزمایش خون (از دست راستتان خون می گیرند ) راحت بتونید آستینتان را بالا ببرید.
خلاصه معتقدم اگر برای من که تنها بودم وآنهمه ترس و اضطراب داشتم به این راحتی بوده برای بقیه حتما راحتتر هم هست
روز مصاحبه:
هرقدر که پرونده شما کامل باشه باز هم اضطراب هست و چاره ای نیست و من هم همینطور بودم البته یکی دو مورد بود که فکر می کردم شاید باعث بشه پرونده ام نیاز به بررسی پیدا کنه که خوشبختانه اینطور نشد.من در صف آخرین ایرانی بودم که وارد شدم متوجه شدم ایرانیها همه اول صبح اومده بودند هر چند که وقتشان مثلا دیرتر از 9 صبح بود
.هوا خیلی سرد بود هر چند لباس رسمی خیلی گرمی پوشیده بودم ولی توی صف راستش خیلی اذیت شدم.داخل سفارت هم آخرین نفری بودم که مدارک را دادم –شناسنامه با ترجمه –دیپلم و ترجمه-لیسانس و ترجمه- نامه بانک .بعد خواستم که مدارک شغلی و ترجمه اش هم را بدم که قبول کرد.در فرم در قسمت آدرس منزل اشتباهی آدرس محل کار را نوشته بودم که تصحیح کرد .بعد پرسید قبلا خارج از ایران زندگی کردی که گفتم بله چند سال در کودکی و گفت بچگی اشکالی نداره مهم نیست .بعد هم پرداخت 330 دلار .
قبل از من دو خانواده ایرانی مدارکشان را تحویل داده بودند وهنوز منتظر مصاحبه بودند .من فقط چند دقیقه نشستم که قبل از دیگران من را برای مصاحبه صدا کردند (تعجب کردم ) .مصاحبه من فکر کنم کلا 3 دقیقه بیشتر طول نکشید .شامل قسم –چرا می خوای بری آمریکا-شغل شما چی بود -در آمریکا چه کسی را داری همین.. البته یکهو پرسید بچه داری و من گفتم نه مجردم –جواب های من کلا کوتاه بود و هیچ توضیحی هم نخواست .در آخر گفت پرونده شما کامله یه شماره تماس بدید با شما تماس می گیریم و پاسپورت من را نگه داشت و هیچ رسید و برگه ایی هم به من نداد. وای چه لحظه شیرینی بود.یک فرمی را امضا کردم فکر کنم کلا 15یا 20 دقیقه داخل سفارت بودم.( خدایا واقعا ممنون .)
روز بعد خبری نشد –من هم غروب تصمیم گرفتم یک ایمیل بفرستم و بپرسم که ویزای من کی حاضر میشه؟به دوستی که تو ایران بلیت آسمان را برایم گرفته بود هم ایمیل زدم و خواستم بلیت اپن من را برای اولین پرواز اکی کنه که انجام داد و برام ایمیل کرد (من کلا یک هفته ایروان بودم .)
فردای انروز دیدم صبح ساعت 8 یک ایمیل برام اومده که امروز ویزای شما حاضره و ساعت 16:30 با کپی پاسپورتتان برای تحویل ویزا بیایید.
خیلی خیلی خوشحال شدم که می تونم با اولین پرواز برگردم و ویزام را می گیرم و دیگه مجبور نیستم توی این هوای بد و سرد بیام ایروان.راستش من بیشتر زمانی که ایروان بودم را داخل هتل بودم بخاطر هوای بسیار سرد و برفی نشد راحت قدم بزنم و بیرون برم و از شهر لذت ببرم من سفر زیاد می رم و در سفر هام سعی می کنم شهرها را خوب بگردم ولی ایندفعه شاید هم کمی برای اضطراب اصلا اینطور نشد.محل اقامت من خیلی گرم و راحت بود با اینترنت خیلی خوب.
چیزی که برام جالب بود زمان تحویل مدارک از من عکس جدید خواست و عکس هایی که با فر م ها برای کی سی سی فرستاده بودم را به من برگرداند .ولی ویزا با همون عکس قدیمی بود نمی دونم برای دوستان دیگه هم همین اتفاق افتاده یا خیر و تاریخ صدور ویزا هم مربوط به روز بعد مصاحبه بود نمی دونم ولی فکر می کنم از همان اول وضعیت ویزا تقریبا معلوم بود و بررسی هاشون را انجام داده بودند و شرایط من را کاملا می دونستند و مصاحبه فقط برای یک اطمینان ویک پروسه فرمالیته بود.
برای همه و همه آرزوی ویزای یکضرب می کنم میدونم که همه با لاخره ویزا می گیرند ولی بلا تکلیفی و انتظار وبرنامه ریزی و هزینه برای سفر دوم خیلی سخته و کاملا درک می کنم چرا افراد بعد از گرفتن برگه کلیرنس ناراحت می شن .
ایروان :
ایروان شهری کوچیکی است (نسبت به شهرهای بزرگ ما مثل تهران) برای من تقریبا شبیه بعضی شهرهای شمال بود مثلا رشت مخصوصا وقتی از مرکز شهر خارج میشید . فکر کنم تابستان و زمانی که هوا خوبه جای خوب و دیدنی باشه متاسفانه من خیلی خوب شهر را ندیدم .ولی تو همان رفت و آمدهای کم متوجه شدم که آدم های خوبی داره البته اصلا گرم نیستند این هم شاید به این خاطره که مدت زیادی نیست که مستقل شدند و از دنیای کمونیسم جدا شدند.خیلی خیلی هم امن است مخصوصا مرکز شهر.ترافیک شهر معمولی البته برای سال نو مسیحی جنب و جوش زیاد بود و بیشتر فروشگاه ها مخصوصا برند ها تخفیف خیلی خوبی هم داشتند .
ارمنستان ساعت رسمی شان نیم ساعت از ایران جلوتره یعنی اگر ساعتتان را عوض نکنید باید همیشه نیم ساعت زودتر سر قرارتان باشید.
یک نکته برای ترانسفر از فرودگاه به شهر که یکی از دوستان ارمنی به من آنجا گفت اگر برای گرفتن تاکسی به قسمت ورودی پروازها برید تاکسی هایی که مسافر به فرودگاه می آرن چون باید خالی برگردند معمولا با چانه زدن با نرخ خیلی خوبی می تونید تاکسی پیدا کنید مثلا با 2000 درام در صورتی که در قسمت پرواز های خروجی قیمت ها خیلی بالاترند.
برای تماس با ایران از سیم کارت ارمنستان اگر *808* را اول شمارتون بگیرید برایتان خیلی ارزانتر حساب میشه.
من هر بار تاکسی گرفتم همیشه خودشان تاکسی متر را روشن کردند و هیچوقت بیشتر از 600 درام ندادم فقط از بیمارستان تا هتل به دلایلی 1000 درام دادم.
اگر نکته دیگری یادم آمد اضافه می کنم .
فکر کنم خیلی طولانی شد .ببخشید.
اگر سوالی هست که بتونم جواب بدم حتما اینکار را می کنم .بهترین آرزو ها را برای همه دوستان مهاجر سرایی در هر مرحله ای که هستند دارم.
نکته آخر اگر قرار بود دوباره به ارمنستان برم حتما ایران ویزای ارمنستان را می گرفتم و کمی درام هم به هر قیمتی از ایران با خودم می بردم البته من خیلی راحت مرحله ویزای ارمنستانم انجام شد و از تجربیات دوستان مهاجر سرایی کاملا استفاده کرده بودم فقط یکسری رفتار هایی دیدم که اگر ویزام دستم بود اقلا نمی دیدم .خاطره ویزای ارمنستان در فرودگاه را برای خودم نوشتم می خواستم بزارم ولی به دلایلی فعلا نه شاید در آینده بزارم .
**2013AS022ایروان1نفر مصاحبه دسامبر ویزا:دو روز بعد از مصاحبه سفرنامه اولین سفر بهار2013