کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
چه چیزهایی میتوانیم با خود ببریم؟
(2010-12-01 ساعت 11:58)R.F نوشته:  sib 24 حسرت نخور شاید پیدا شد!!Tongue

بچه ها به نظرم بیاین تو این تاپیک, شرکت ها و بیزنس های مربوط به خوراکی ایرانی و جاهایی که میشناسین رو اعلام کنید.
خودمون باید یه فکری به حال این چیزا بکنیم دیگه. شاید تو همون تگزاس نون بربری هم باشه اما جاشو بلد نباشید, یا اصلا اگه نباشه شاید یکی از همین مهاجرهای خودمون رفت و نانوایی باز کرد!!
اگه بدونیم هرجا چی داره و چی نداره, کمبود های اونجارو میفهمیم و در زمینه کار هم میتونه به کسایی که شغلشون تو این چیزا بوده یا سر رشته ای داشتن کمک کنه.

خوبه رزا جان منم تو فکر راه اندازی یه رستوران یا کبابی هستم.تو هم بیا یه نانوایی کنارش بزن نون داغ کباب داغ بدیم به مردم شکموی امریکا Big Grin یکی دیگه هم بره توی کار دوغ.متقاضیان عزیز لطفا رزومه بفرستن Big Grin
شماره کیس:2010AS296XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:Aug 22
کنسولگری:ANKARA
تاریخ کارنت شدن: Aug 2010
تاریخ مصاحبه: 2 Sep
تاریخ دریافت ویزا: Sep 4
جمع هزینه ها: 3.5 میلیون برای دو نفر
ورود به آمریکاBig Grinec 10
ایالت:ویرجینیا-حومه واشینگتون دی سی

پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، R.F ، Hossein81 ، iliad ، Eskandari ، sib 24 ، Mojhdeh ، بنيتا ، rayan.s ، Iman-gta ، peyman74 ، tata63 ، shkhmo
تا اونجا که من با این مردمونه آمریکایی سرو کار داشتم اینا اصلا غذا ندارن ..یعنی یه سری junk food دارن مثل مک دونالدو و کی اف سی و ازین قبیل که خودشون میدونن ضرر داره و پر از چربیو روغنه..اگه رو غذاها و خوراکهای ایرانی تبلیغ بشه واقعا طرفدار دارن.
به نظرم الان هرکی بره دنبال تاسیس رستوران با مواد ارگانیک و کم روغن و با استفاده از سبزیجات تازه ( شبیه subway) واقعا آینده خوبی براش تصور میشه.
نون سنگک و بربری که مثلا تو LA هم به اون کیفیت ایران نیست که حرف نداره.
Lottery 2010
U.S Citizen
Los Angeles, CA

Nothing is impossible
پاسخ
تشکر کنندگان: Linspire ، R.F ، laili ، Eskandari ، sib 24 ، farshidkhalafi ، sanaz2010 ، azin ، بنيتا ، rayan.s ، Iman-gta ، tata63 ، shkhmo ، pv-n ، فرنا ، آلیس-1980
اب البالو تکدانه هم هست Big Grin
شماره کیس:2010AS000165xx
تاریخ دریافت نامه قبولی:-2009-4-Aug
کنسولگری:Ankara
تاریخ کارنت شدن :may
تاریخ مصاحبه: 17 june
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه

پاسخ
تشکر کنندگان: farshidkhalafi ، sanaz2010 ، rayan.s ، Iman-gta ، peyman74 ، shkhmo ، pv-n
اینجا توی سن آنتونیوی تگزاس نون لواش و بربری از لس آنجلس میارن. ما همیشه نون لواش میخریم که خیلی عالیه ولی بربری هاش زیاد تعریفی نداره. آخه بربری باید داغ باشه!
2010AS3xxx
پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، sib 24 ، sanaz2010 ، indmehdi ، rayan.s ، Iman-gta ، saeedmv ، shkhmo ، آلیس-1980
راستش همسایه ما صاحب نانوایی بربری هست و میتونم کارشو یاد بگیرم بیام اونجا نون بربری راه بندازم اما فکرشو کنید من بشم شاطر نونوایی Sad به کلاسم نمیخوره همون رستورانو ترجیح میدم.یا سوهان پزی رو Cool
شماره کیس:2010AS296XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:Aug 22
کنسولگری:ANKARA
تاریخ کارنت شدن: Aug 2010
تاریخ مصاحبه: 2 Sep
تاریخ دریافت ویزا: Sep 4
جمع هزینه ها: 3.5 میلیون برای دو نفر
ورود به آمریکاBig Grinec 10
ایالت:ویرجینیا-حومه واشینگتون دی سی

پاسخ
تشکر کنندگان: R.F ، fairwall ، Linspire ، laili ، sib 24 ، frozen mind ، Hossein81 ، بنيتا ، rayan.s ، Iman-gta ، optoelec ، shkhmo ، آلیس-1980
راستی امروز یه مهمون آمریکایی داشتیم.همونی که قراره واسه شروع یک هفته بریم خراب شیم رو سرش Big Grin ساکن مریلنده و نزدیک واشینگتن هستن.گفتش همسرش سفارش داده از ایران واسش سیخ کباب و داروهای گیاهی و لواشک و آلوچه ببرم !
ما که برسیم اونجا شب یلدا در امریکا خواهیم بود.از اینجا آجیل میبریم و هندونه Big Grin این آخری رو جدی نگیریدا Tongue
شماره کیس:2010AS296XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:Aug 22
کنسولگری:ANKARA
تاریخ کارنت شدن: Aug 2010
تاریخ مصاحبه: 2 Sep
تاریخ دریافت ویزا: Sep 4
جمع هزینه ها: 3.5 میلیون برای دو نفر
ورود به آمریکاBig Grinec 10
ایالت:ویرجینیا-حومه واشینگتون دی سی

پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، Hossein81 ، بنيتا ، rayan.s ، Iman-gta ، tata63 ، shkhmo ، mitme
(2010-12-04 ساعت 01:16)farshidkhalafi نوشته:  راستش همسایه ما صاحب نانوایی بربری هست و میتونم کارشو یاد بگیرم بیام اونجا نون بربری راه بندازم اما فکرشو کنید من بشم شاطر نونوایی Sad به کلاسم نمیخوره همون رستورانو ترجیح میدم.یا سوهان پزی رو Cool

اتفاقا خوب فکری است.. راجع بهش جدی فکر کنید... میتونید دستگاه نون سنگگ پزی را از تهران بیاورید و اینجا راهش بندازید... میدونید کدوم را که میگم؟ اگر در تهران باشید همونی که در محله سعادت آباد تهران کار میکنه... نانهاش عالیست... با آنهایی که در تنور پخته میشوند هیچ فرقی نمیکنه..... بعضی ها اینکار را کرده اند ولی نمیدونم کجای آمریکا کار میکنند...
البته یک آقای ارمنی در اورنج کانتی کالیفرنیا خودش همین دستگاه را همینجا درست میکنه و از آمریکا هم مجوزش را میگیره ولی خوب بنظرم خیلی گرونتر درمیاد..... شنیدم واسه نانهایی که با این دستگاه در اورنج کانتی درست میکنند باید تو صف ایستاد.....
One day your life will flash before your eyes, make sure it's worth watching.
پاسخ
تشکر کنندگان: azin ، Hossein81 ، farshidkhalafi ، Iman-gta ، shkhmo ، فرنا ، آلیس-1980
(2010-12-04 ساعت 06:22)nicole.gemini نوشته:  
(2010-12-04 ساعت 01:16)farshidkhalafi نوشته:  راستش همسایه ما صاحب نانوایی بربری هست و میتونم کارشو یاد بگیرم بیام اونجا نون بربری راه بندازم اما فکرشو کنید من بشم شاطر نونوایی Sad به کلاسم نمیخوره همون رستورانو ترجیح میدم.یا سوهان پزی رو Cool

اتفاقا خوب فکری است.. راجع بهش جدی فکر کنید... میتونید دستگاه نون سنگگ پزی را از تهران بیاورید و اینجا راهش بندازید... میدونید کدوم را که میگم؟ اگر در تهران باشید همونی که در محله سعادت آباد تهران کار میکنه... نانهاش عالیست... با آنهایی که در تنور پخته میشوند هیچ فرقی نمیکنه..... بعضی ها اینکار را کرده اند ولی نمیدونم کجای آمریکا کار میکنند...
البته یک آقای ارمنی در اورنج کانتی کالیفرنیا خودش همین دستگاه را همینجا درست میکنه و از آمریکا هم مجوزش را میگیره ولی خوب بنظرم خیلی گرونتر درمیاد..... شنیدم واسه نانهایی که با این دستگاه در اورنج کانتی درست میکنند ساعتها باید تو صف ایستاد.....

مرسی از راهنماییت دوست خوبم.
من تصمیم دارم واسه چند سالی کار آزاد داشته باشم.یه چیزی توی همین مایه ها که الان صحبتشه.باید جوانب رو بیام اونجا بررسی کنم بعد تصمیم بگیرم.اما حتما چنین کارایی رو میکنم چون از کارمندی بیزار شدم.تخفیف دوستان هم سر جاشه ها Wink
شماره کیس:2010AS296XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:Aug 22
کنسولگری:ANKARA
تاریخ کارنت شدن: Aug 2010
تاریخ مصاحبه: 2 Sep
تاریخ دریافت ویزا: Sep 4
جمع هزینه ها: 3.5 میلیون برای دو نفر
ورود به آمریکاBig Grinec 10
ایالت:ویرجینیا-حومه واشینگتون دی سی

پاسخ
تشکر کنندگان: aadine ، بنيتا ، Iman-gta ، shkhmo
تو ایرواین whole some choice نون سنکک هست اما صفش4 یا 5 نفر هستن سنکک کنجدی بسته بندی هم هست توقفسه نون اونم خوشمزه است .کلا اگر می ایید LA نگران خوردنی های ایران نباشید همه چی هست
Smile
شماره کیس:2010AS000165xx
تاریخ دریافت نامه قبولی:-2009-4-Aug
کنسولگری:Ankara
تاریخ کارنت شدن :may
تاریخ مصاحبه: 17 june
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه

پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، AmericanHamid ، farshidkhalafi ، sib 24 ، merdax ، Iman-gta ، shkhmo ، آلیس-1980
(2010-12-01 ساعت 03:46)sib 24 نوشته:  وااااای خوش به حالتون.ما در tx در حسرت یه نون بر بری هستیم!!!!!!!!!!!!!

سلام سيب عزيز
اگه نون بربري خواستي من يه مغازه توي پلينو سراغ دارم به اسم شانديز. نون بربري داره كه همونجا هم ميپزه. اگه به موقع برخورد كني مي توني نون بربري داغ بخري. خيلي هم خوشمزه هست. بقيه مواقع هم نون‌ بربري سرد هست (توي نايلون) كه اون هم خوبه.
درسته كه شما آرلينگتون هستين و يه كم از پلينو دور هستين، ولي اگه يه روز گذرتون سمت دالاس و پلينو افتاد حتما يه سر به اونجا بزنين.

موفق باشيد
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، Mojhdeh ، Iman-gta ، shkhmo ، Asy ، hgbeigi ، odiseh ، آلیس-1980
(2010-10-17 ساعت 08:04)arshiya نوشته:  :cool
(2010-10-15 ساعت 22:43)arshiya نوشته:  دوستان عزیز سلام
اگه ما بخوایم مقداری ظرف شکستنی با خودمون ببریم ، باید توی جعبه مخصوص بزاریم یا می شه توی کارتن گذاشت و توی فرودگاه بگیم که برچسب شکستنی روش بزنن ؟
ما داریم می ریم دالاس اگه دوستان دالاس نشین اونجا دنبال چیز خاصی بودن و پیدا نکردن و آوردنش رو به ما توصیه میکنن خوشحال می شم اطلاع بدن !
سپاسSmile

کسی جواب سوال منو نمی دونه ؟Cool
بهترین راه ممکن فریت کردنه دوست عزیز

Case Number: 2009AS115XX
تاریخ مصاحبه: ,March 16 , 2009
دریافت ویزا: روز مصاحبه
دریافت کلیرنس همسر : Aug 4, 2009
ورود به آمریکا: Sep 7, 2009
خروج از آمریکا: Nov, 2009 / با دریافت پاس سفید 2 سال
ورود مجدد به امریکا: 2011 , 16, Jul
وقتی چترت " خداست " بگذار باران سرنوشت هر چه میخواهد ببارد.
پاسخ
تشکر کنندگان: arshiya ، Mojhdeh ، shkhmo
بدرقه کارتن‌های موز

حامد اسماعیلیون:کتاب‌ها مظلوم‌ترین قربانیان مهاجرت هستند. این جمله را کسی در جایی فرمایش نکرده بلکه خودم به تنهایی در یک عصر سرد پاییزی کشفش کردم؛ درست در بزنگاهی که فهمیده بودم هر مهاجر بیش از ۳۱ کیلوگرم نمی‌تواند با خودش به غربت ببرد و در این پارادوکس سهمگین برای انتخاب چه چیز مظلوم‌تر از کتاب‌ها.


اول گمان کردم که می‌شود چند جلدی را بردارم، دوباره به کتابخانه نگاه کردم و با خودم گفتم اینکه چیزی نیست، همه‌اش سه کارتن موز بیشتر نمی‌شود، یک‌جوری توی بوفه‌ای، صندوقی، چیزی جایش می‌دهیم. کافی است یک هزاری در کف کمک‌خلبان بگذاری. حتما این بوئینگ‌ها روی سقف هم بار خواهند زد. حالا روی بارها نایلونی، برزنتی، چیزی می‌کشند که آن بالاها خیس نشود. با این انگیزه دوچندان شروع کردم به انتقال کتاب‌ها به کارتن‌های موز. مشکلی نبود. کافی بود اول صبح سری به میوه‌فروش محله بزنم و چندتایی کارتن موز تقاضا کنم چرا که اهالی سختکوش ادبیات می‌دانند در مبحث انتقال کتاب و مجله و کاغذ جماعت محبوب‌تر از کارتن موز پیدا نمی‌شود. سه کارتن موز را گرفتم و خود را به خانه رساندم و عملیات انتقال آغاز شد. ردیفی از کتاب‌ها خالی شده بود و دست بردم که کارتن دیگری بردارم و دستم نمی‌رسید. و همین‌جا آغاز جداسری بود. جداسری من از کتاب‌هایم. دیگر پیش میوه‌فروش محله محلی نداشتم. می‌دانستم این کارتن‌ها را می‌فروشد و چون از من پول نمی‌گرفت شرمم می‌آمد، پنج‌شش‌تایی پدرم تیار کرد و خودم هم رفتم دور و برمیدان کاج آنقدر پرسه زدم که چندتایی کارتن نصیبم شد، راستش دنبال صحنه قتلی هم می‌گشتم تا بروم جلو و کمکی بکنم. عرقم را که خشک کردم از آن کتابخانه دو متری ۱۸ کارتن موز بیرون آمده بود! تازه به یادم آمده بود که به‌خاطر کمبود جا کتاب‌ها را دو ردیفه چیده‌ام، مهم‌ترها جلو و شهروندان درجه دوی کتابخانه پشت سر. بگذریم از سه کارتن فیلمی که در همین کتابخانه بود و فروختم. بگذریم از آرشیو بیست و چند ساله ماهنامه فیلم که به خود ماهنامه فیلم اهدا کردم. بگذریم از مجلاتی که با شرمساری از رنجی که روزنامه‌نگاران ایرانی می‌کشند رفتند در کیسه‌های پسماندهای خشک. کتابخانه چشمه زلال پربرکتی شده بود که مرا در برابر خودش به زانو در آورده بود. از این همه، بردن دو کارتن کتاب ضروری می‌نمود و جایی برای انتخاب نداشت؛ کتاب‌های دانشگاهی. کتاب‌های دانشگاهی هم که عمدتا قطورند و سنگین و حجیم. در کنارش جزوه‌های انگلیسی که پارسال خریده بودم. می‌دانستم برای همین ۵۰ کیلویی که گردآوری شد باید حدود ۱۶۰ هزار تومان بپردازم تا با هواپیمای باربری به تورنتو برسد. مهم نیست. اینها عصای دست من‌اند. با اینها باید امتحانات دشوار آنجا را پشت سر بگذارم. اما پس سودای نویسندگی چه می‌شود؟رمان تازه پوریا عالمی را یک‌جوری یواشکی چپاندم در کتاب‌های مرجع رشته خودم. می‌دانم در روزهای سخت درس خواندن به دردم خواهد خورد مخصوصا چون امضای خودش هم روی صفحه اول دیده می‌شود. از میان آن همه رمان کلاسیک و نو، رمان‌ها و مجموعه‌داستان‌های ایرانی و خارجی، کتاب‌های شعر و کتاب‌های مرجع فقط شاهنامه فردوسی را برداشتم. راستش نسبت به تاریخ بیهقی جای کمتری می‌گرفت. کمی وجدانم آسوده شد. دوست و آشنا و پدر خودم و پدر همسرم کمک کردند و در رفت و آمدهایی جداگانه کتاب‌ها را به یک انباری امن منتقل کردند. خودم هم رفتم و با دقت در جایی چیدم‌شان. باز هم اگر بخواهم راستش را بگویم جایزه گلشیری هم در میان‌شان بود. لوح هیات داوران را در چمدان جا داده بودم اما می‌دانستم با تندیس جایزه گلشیری‌ام فعلا آنجا و در شرایط خانه‌به‌دوشی کاری نمی‌توانم بکنم و در ایران سالم‌تر می‌ماند. حتی اگر دل من هم برایش تنگ نشود دل تندیس برای تاقچه بالای شومینه تنگ خواهد شد. دختر کوچکم اما از همه خوش‌شانس‌تر است. کتاب‌های شعر و داستان کودک و سی‌دی‌های کارتون را محال است فراموش کنم. انگار در پدیده مهاجرت همه‌چیز به نفع بچه‌ها خواهد بود. مثلا مگر می‌شود کتاب حسنی نگو یه دسته گل را برندارم؟ یا بعضی کتاب‌های کانونی دوره کودکی خودم را؟ با خودم می‌گویم حالا نوبت نسل آینده است که فارسی را بهتر حرف بزند. شاید هم اصلا نزند اصلا خوشش نیاید اما من که نمی‌توانم سعی‌ام را نکنم. کتاب‌های دخترم را می‌چینم در کارتن‌هایی که چند روز بعد از ورود ما به کانادا خواهند رسید و تلاش می‌کنم از کتابخانه دومتری‌ام که آن را یک دانشجوی مهندسی کامپیوتر خرید و با خوشحالی بار وانت کرد و برد چیزی به یاد نیاورم چون دیگر در این عصر سرد پاییزی دانسته‌ام مظلوم‌ترین قربانیان مهاجرت کتاب‌ها هستند.

منبع: http://www.farheekhtegan.ir/content/view/16892/64/
قرعه كشي 2010 خاطره شد ...
پاسخ
کیفیت چاپ ها که پایین نیست
فقط چون کپی رایت دارند خیلی گرون هستند. کتابی که تو ایران ده هزار تومان می خریدیم اینجا 30 دلاره. البته کاغذ مرغوبتری داره ولی قیمتش برای ما کمی زیاده ولی نسبت به درآمد استاندارد اینها خیلی زیاد نیست.
پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، Ashkan78 ، Iman-gta ، shkhmo
داغ دلم تازه شد برای کتاب هایی که به سختی ازشون دل کندم. سه تا کارتن موزی هم از کتاب هایی که یادگاری و بعضا امضا و تقدیم نویسنده و مولف داشت و نمی شد ازشون دل کند جا موند برای یه وقت نامعلوم
2010
------------------------------
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، Ashkan78 ، R.F ، sanaz2010 ، shkhmo ، schaghayegh ، فرنا
اینقدر از نون صحبت شد که یه نفر اومده و به زودی تو بلوار Pico تو LA یه سنگکی افتتاح میکنه.Wink
عجب مشکلی شده واسه مهاجران این نون.Big Grin
Lottery 2010
U.S Citizen
Los Angeles, CA

Nothing is impossible
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، frozen mind ، laili ، R.F ، merdax ، Iman-gta ، shkhmo




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان