ارسالها: 179
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2014-12-29 ساعت 14:53
(آخرین تغییر در ارسال: 2014-12-29 ساعت 14:56 توسط Farnood1234.)
(2014-12-29 ساعت 02:33)قصه گو نوشته: فرنود عزيز، نفس ما به نفس بچه هامون بسته است، و البته وقتي مي گيم بچه، منظور خانواده است!! هر طور به خواهي حسابش كني، يه جور بلاتكليفيه، تا دو سال رو پشت سر نذاري، نميدوني واقعا ميتوني بموني يا نه، از نظر عاطفي مشكلي براي ترك وطن نداشتم، چون اينقدر پاي وايبر و اسكايپم، كه توي ايران اينقدر فاميلامو نميديدم كه الان ميبينم!! بحث مالي هم نيست، بحث بي ارزشي پولمونه كه به درد تبديل نميخوره و اينجا حتما بايد دلار دربياري و دلار خرج كني، از زماني كه برنده شديم تا الان همه ي ما يك سال و نيم پر استرس رو پشت سر گذاشتيم،تا چشم رو هم بذاريد دو سال بعدي هم مي گذره، و بعد از اون دو باره همه ي ٢٠١٤ اي ها اينجا دور هم جمع ميشن. و مطمئن باشيد زياد اختلاف نخواهيم داشت.منتظرتون مي مونم.
vm
دوست خوبم ، اميدوارم به زودي يك كار مناسب هم پيدا كنيد كه اين نگراني هم حل بشه و واقعا. از زندگيتون در كنار خانواده لذت ببريد.
اميدوارم هر جاي دنيا كه هستي دلت به خانواده و بچه هاتون گرم باشه. با اين دلگرمي تمام سختي ها را ميشه پشت سر گذاشت.
براي من و امثال من هم دعا كن كه بتونم اين فاصله را دوام بيارم. واقعاً اين لاتاري لطمه بزرگي به خانواده من زد. گاهي ميكم كاش اصلاً هيچ وقت برنده نميشديم. ما در استانبول زندگي خوبي داشتيم. حداقل آرامش داشتيم. الان قلبم پر از درده. هيچ كاري هم نميتونم بكنم. به قول شما ارتباطم با بچه هام شده روزي سه وعده اسكايپ و وايبر. اونم بايد تا دير وقت بيدار بمونم كه با ساعت اومدن بچه ها از مدرسه تداخل نكنه. اين اختلاف ساعت هم شده بلاي جونم.
از خدا ميخوام به همه ما بازمانده ها صبر بده و زودتر اين دوري تمام بشه. چون واقعاً براي شخص من ، زندگي در امريكا به اين قيمت ارزش نداشت. يكي از دلخوريهام از همسرم هم همينه. كه زندگي در امريكا را به حفظ خانواده ترجيح داد.
در واقع من براش اولويت دوم شدم.
هر چقدر هم كه كارش از نظر منطقي معقول باشه هنوز براي من از نظر احساسي قابل هضم نيست و اين شكافي كه با تصميمش بين ما ايجاد كرد از نظر من قابل بخشش نيست. حداقل الان هنوز نتونستم ببخشمش. اميدوارم گذشت زمان حالم را بهتر كنه. چون زندگي يك مادر بدون بچه هاش حكم جهنم داره. حتي اگر قرار باشه پشت اين جهنم يك بهشت نهفته باشه.
فكر ميكنم تمام كساني كه مادر باشند حال الان من را درك كنند. براي همه دعا ميكنم و از خدا براي همه دوستان حال خوش آرزومندم
جامانده از لاتاري ٢٠١٤- F2A- تاريخ PD: 3 nov 2014 - انتقال پرونده بدون اقدام ازمركز ورمونت به مركز كاليفرنيا در ٢٦ آگوست - دريافت پرونده در مركز كاليفرنيا ٨ سپتامبر - تاريخ اپروو ٢٨ سپتامبر -مصاحبه آنكارا- كامپليت فرم ٢٦٠ در تاريخ ٢٩ نوامبر ٢٠١٥ - دريافت ايميل كامپليت ١٧ دسامبر٢٠١٥- مصاحبه 7jun 2016-مجدد كليرنس -
23 sep دوخطي -
11oct o
١٣ اكتبر ٢٠١٦ دريافت نامه كلير
٢٠ اكتبر ايشود
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2013
رتبه:
67
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2014-12-29 ساعت 02:21)قصه گو نوشته: پري پري عزيزم، انرژي مثبت خودتو رو مضاعف كن كه به زودي توي تاپيك اولين سفر به آمريكا ببينمت.
ايشالا قصه گوى عزيز
جا مانده از لاتارى 2014
Pd:15 oct 2014....approve:2 march2015....case number&invoice number:28 may
2015....تكميل فرمDS261 :10 july ....دريافت cover sheet:15 julyپرداخت 120$ :21july پرداخت 325$:28july...تكميل فرم DS260:25 august....دريافت civil document & Affidavit of supportتوسط nvc:٣ سپتامبر
ارسالها: 604
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2011
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-01-03 ساعت 01:30
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-03 ساعت 01:31 توسط amjad.)
اقا عجیب هوس نون سنگک و چلوکباب کردم ، اینجا هست اما این کجا و آن کجا
سیگارای مفت بسته ای یه دلاری که از ایران اومده بود تموم شد حالا باید یازده دلاری بخرم !! منم که از این پولا خرج نمیکنم ، مصرفم شده روزی دوتا ، اما جونم به همین دوتا وصل ها !!
سوشیال همسر جان آمد مال من و بچه ها هنوز نه ، آخه 25 دسامبر همگی رفتیم دفتر سوشیال فرم پرکردیم ، کارمندشون گفت اگه نمیومدین هم براتون میفرستادن اما نه از طرف ما بلکه از طرف امگریشن ، گفتیم ما بیست روز بیشتر اینجائیم پس چرا نفرستادن گفت نمیدونم ما با هم کاری نداریم !!!
گرین کارتا روز 31 دسامبراومد ، خدائی من از دوسه روز مونده به آخرین روز کاری سال اصلا نمیرفتم سر کار!!! اینا تا دقیقه آخر سر کارن
اومدیم بریم منهتن برای تحویل سال ، ساعت حدود 9 شب بود دیدیم اخبار میگه نیاین جا نیست !! خیابونارو بسته بودن ، مترو هم تعطیل تازه تفتیش بدنی هم بود
که نوشیدنی همرات نباشه ، هوا هم صفر درجه !! گفتیم چه کاری ، پیتزا خریدیم نشستیم خونه پای تلوزیون جلو شومینه
تو برادوی یه جا داره بهش میگن تایم اسکوور ، محلی که استیج زده بودن موسیقی زنده و این حرفا ... و هرسال اون توپه سر میخوره میاد پایین ، ملت از صبح رفته بودن جا گرفته بودن تو اون سرما ، عید خودمونو عشق
بچه ها دوباره از این دوشنبه میرن مدرسه و منو همسر جان هم سر کار شبا هم مدرسه و درس
همه چیز داره میره به سمت نظم و روال عادی غیر از این زبان
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
ارسالها: 316
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
5
تشکر: 4
6 تشکر در 6 ارسال
(2015-01-03 ساعت 01:30)amjad نوشته: اقا عجیب هوس نون سنگک و چلوکباب کردم ، اینجا هست اما این کجا و آن کجا
سیگارای مفت بسته ای یه دلاری که از ایران اومده بود تموم شد حالا باید یازده دلاری بخرم !! منم که از این پولا خرج نمیکنم ، مصرفم شده روزی دوتا ، اما جونم به همین دوتا وصل ها !!
سوشیال همسر جان آمد مال من و بچه ها هنوز نه ، آخه 25 دسامبر همگی رفتیم دفتر سوشیال فرم پرکردیم ، کارمندشون گفت اگه نمیومدین هم براتون میفرستادن اما نه از طرف ما بلکه از طرف امگریشن ، گفتیم ما بیست روز بیشتر اینجائیم پس چرا نفرستادن گفت نمیدونم ما با هم کاری نداریم !!!
گرین کارتا روز 31 دسامبراومد ، خدائی من از دوسه روز مونده به آخرین روز کاری سال اصلا نمیرفتم سر کار!!! اینا تا دقیقه آخر سر کارن
اومدیم بریم منهتن برای تحویل سال ، ساعت حدود 9 شب بود دیدیم اخبار میگه نیاین جا نیست !! خیابونارو بسته بودن ، مترو هم تعطیل تازه تفتیش بدنی هم بود
که نوشیدنی همرات نباشه ، هوا هم صفر درجه !! گفتیم چه کاری ، پیتزا خریدیم نشستیم خونه پای تلوزیون جلو شومینه
تو برادوی یه جا داره بهش میگن تایم اسکوور ، محلی که استیج زده بودن موسیقی زنده و این حرفا ... و هرسال اون توپه سر میخوره میاد پایین ، ملت از صبح رفته بودن جا گرفته بودن تو اون سرما ، عید خودمونو عشق
بچه ها دوباره از این دوشنبه میرن مدرسه و منو همسر جان هم سر کار شبا هم مدرسه و درس
همه چیز داره میره به سمت نظم و روال عادی غیر از این زبان
امجد عزیز ممنونم از نوشتنت .
امیدوارم خوش باشی .
اما ( برداشت من) اینطوریه که انگاری زیییییییااااد هم اونطوری نیست که میخوای . درسته؟ ( بازهم تاکید میکنم سوتفاهم نشه -برذاشت من این بود )
PD: 22AUG2008 - Category: F2B - ارسال مدارک 04MAY2015 - ارسال دوباره و کسری مدارک 06JUL2015 - مصاحبه: 14Sep2015 - ویزا : یکضرب
همسر: F2A -
PD: April 20 2016 - interview April 2018 - waiting for AP
لطفا بجای پیام جدا برای تشکر، از دکمه ی تشکر استفاده بفرمایید متشکرم
ارسالها: 235
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
43
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2014-12-29 ساعت 14:53)Farnood1234 نوشته: (2014-12-29 ساعت 02:33)قصه گو نوشته: فرنود عزيز، نفس ما به نفس بچه هامون بسته است، و البته وقتي مي گيم بچه، منظور خانواده است!! هر طور به خواهي حسابش كني، يه جور بلاتكليفيه، تا دو سال رو پشت سر نذاري، نميدوني واقعا ميتوني بموني يا نه، از نظر عاطفي مشكلي براي ترك وطن نداشتم، چون اينقدر پاي وايبر و اسكايپم، كه توي ايران اينقدر فاميلامو نميديدم كه الان ميبينم!! بحث مالي هم نيست، بحث بي ارزشي پولمونه كه به درد تبديل نميخوره و اينجا حتما بايد دلار دربياري و دلار خرج كني، از زماني كه برنده شديم تا الان همه ي ما يك سال و نيم پر استرس رو پشت سر گذاشتيم،تا چشم رو هم بذاريد دو سال بعدي هم مي گذره، و بعد از اون دو باره همه ي ٢٠١٤ اي ها اينجا دور هم جمع ميشن. و مطمئن باشيد زياد اختلاف نخواهيم داشت.منتظرتون مي مونم.
vm
دوست خوبم ، اميدوارم به زودي يك كار مناسب هم پيدا كنيد كه اين نگراني هم حل بشه و واقعا. از زندگيتون در كنار خانواده لذت ببريد.
اميدوارم هر جاي دنيا كه هستي دلت به خانواده و بچه هاتون گرم باشه. با اين دلگرمي تمام سختي ها را ميشه پشت سر گذاشت.
براي من و امثال من هم دعا كن كه بتونم اين فاصله را دوام بيارم. واقعاً اين لاتاري لطمه بزرگي به خانواده من زد. گاهي ميكم كاش اصلاً هيچ وقت برنده نميشديم. ما در استانبول زندگي خوبي داشتيم. حداقل آرامش داشتيم. الان قلبم پر از درده. هيچ كاري هم نميتونم بكنم. به قول شما ارتباطم با بچه هام شده روزي سه وعده اسكايپ و وايبر. اونم بايد تا دير وقت بيدار بمونم كه با ساعت اومدن بچه ها از مدرسه تداخل نكنه. اين اختلاف ساعت هم شده بلاي جونم.
از خدا ميخوام به همه ما بازمانده ها صبر بده و زودتر اين دوري تمام بشه. چون واقعاً براي شخص من ، زندگي در امريكا به اين قيمت ارزش نداشت. يكي از دلخوريهام از همسرم هم همينه. كه زندگي در امريكا را به حفظ خانواده ترجيح داد.
در واقع من براش اولويت دوم شدم.
هر چقدر هم كه كارش از نظر منطقي معقول باشه هنوز براي من از نظر احساسي قابل هضم نيست و اين شكافي كه با تصميمش بين ما ايجاد كرد از نظر من قابل بخشش نيست. حداقل الان هنوز نتونستم ببخشمش. اميدوارم گذشت زمان حالم را بهتر كنه. چون زندگي يك مادر بدون بچه هاش حكم جهنم داره. حتي اگر قرار باشه پشت اين جهنم يك بهشت نهفته باشه.
فكر ميكنم تمام كساني كه مادر باشند حال الان من را درك كنند. براي همه دعا ميكنم و از خدا براي همه دوستان حال خوش آرزومندم
سلام فرنود خانم
واقعا با شما موافقم که لاتاری برنامه عادی زندگی خیلیهارو به هم ریخت. شرایط ما هم همینطوره، با این تفاوت که بچه های من کنار مادرشون هستند و فکر کنم اینکه مادر و فرزند از هم دور بشن سخت تر باشه. البته پسرهای من خیلی نا آرومی میکنن و بهونه منو میگیرن و پرخاشگر شدن، ولی باز هم دوری مادر و فرزند مشکلتره. خدا به هممون صبر بده تا این دوران پر تنش تموم بشه.
با امید به خدای مهربون
بجا مانده از لاتاری 2014
Priority Date: Dec 05, 2014
Transferred from Vermont to California USCIS office: Aug 27, 2015
Received at California office: Sep 04, 2015
Approved: Sep 22, 2015
NVC Case Number & Invoice ID Number: Oct 29, 2015
I-261 & $120: Nov 16,2015
ارسالها: 179
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-01-03 ساعت 12:37
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-03 ساعت 12:39 توسط Farnood1234.)
(2015-01-03 ساعت 12:01)rezahoorjandi نوشته: (2014-12-29 ساعت 14:53)Farnood1234 نوشته: (2014-12-29 ساعت 02:33)قصه گو نوشته: فرنود عزيز، نفس ما به نفس بچه هامون بسته است، و البته وقتي مي گيم بچه، منظور خانواده است!! هر طور به خواهي حسابش كني، يه جور بلاتكليفيه، تا دو سال رو پشت سر نذاري، نميدوني واقعا ميتوني بموني يا نه، از نظر عاطفي مشكلي براي ترك وطن نداشتم، چون اينقدر پاي وايبر و اسكايپم، كه توي ايران اينقدر فاميلامو نميديدم كه الان ميبينم!! بحث مالي هم نيست، بحث بي ارزشي پولمونه كه به درد تبديل نميخوره و اينجا حتما بايد دلار دربياري و دلار خرج كني، از زماني كه برنده شديم تا الان همه ي ما يك سال و نيم پر استرس رو پشت سر گذاشتيم،تا چشم رو هم بذاريد دو سال بعدي هم مي گذره، و بعد از اون دو باره همه ي ٢٠١٤ اي ها اينجا دور هم جمع ميشن. و مطمئن باشيد زياد اختلاف نخواهيم داشت.منتظرتون مي مونم.
vm
دوست خوبم ، اميدوارم به زودي يك كار مناسب هم پيدا كنيد كه اين نگراني هم حل بشه و واقعا. از زندگيتون در كنار خانواده لذت ببريد.
اميدوارم هر جاي دنيا كه هستي دلت به خانواده و بچه هاتون گرم باشه. با اين دلگرمي تمام سختي ها را ميشه پشت سر گذاشت.
براي من و امثال من هم دعا كن كه بتونم اين فاصله را دوام بيارم. واقعاً اين لاتاري لطمه بزرگي به خانواده من زد. گاهي ميكم كاش اصلاً هيچ وقت برنده نميشديم. ما در استانبول زندگي خوبي داشتيم. حداقل آرامش داشتيم. الان قلبم پر از درده. هيچ كاري هم نميتونم بكنم. به قول شما ارتباطم با بچه هام شده روزي سه وعده اسكايپ و وايبر. اونم بايد تا دير وقت بيدار بمونم كه با ساعت اومدن بچه ها از مدرسه تداخل نكنه. اين اختلاف ساعت هم شده بلاي جونم.
از خدا ميخوام به همه ما بازمانده ها صبر بده و زودتر اين دوري تمام بشه. چون واقعاً براي شخص من ، زندگي در امريكا به اين قيمت ارزش نداشت. يكي از دلخوريهام از همسرم هم همينه. كه زندگي در امريكا را به حفظ خانواده ترجيح داد.
در واقع من براش اولويت دوم شدم.
هر چقدر هم كه كارش از نظر منطقي معقول باشه هنوز براي من از نظر احساسي قابل هضم نيست و اين شكافي كه با تصميمش بين ما ايجاد كرد از نظر من قابل بخشش نيست. حداقل الان هنوز نتونستم ببخشمش. اميدوارم گذشت زمان حالم را بهتر كنه. چون زندگي يك مادر بدون بچه هاش حكم جهنم داره. حتي اگر قرار باشه پشت اين جهنم يك بهشت نهفته باشه.
فكر ميكنم تمام كساني كه مادر باشند حال الان من را درك كنند. براي همه دعا ميكنم و از خدا براي همه دوستان حال خوش آرزومندم
سلام فرنود خانم
واقعا با شما موافقم که لاتاری برنامه عادی زندگی خیلیهارو به هم ریخت. شرایط ما هم همینطوره، با این تفاوت که بچه های من کنار مادرشون هستند و فکر کنم اینکه مادر و فرزند از هم دور بشن سخت تر باشه. البته پسرهای من خیلی نا آرومی میکنن و بهونه منو میگیرن و پرخاشگر شدن، ولی باز هم دوری مادر و فرزند مشکلتره. خدا به هممون صبر بده تا این دوران پر تنش تموم بشه.
با امید به خدای مهربون
اميدوارم خدا به خانم شما تحمل بده. با دو تا بچه توي كشور غريب خيلي سخته. از خدا ميخوام واقعاً اين دوري براي همه هر چه زودتر تمام بشه. نه خبري از اپرو شدنه. نه اين بولتين تكان ميخوره. يا فقط ١٥ روز ميره جلو. واقعاً فكر شرايط ما نيستند.
خدا اين افيسر ايروان را لعنت كنه. سفارت ايروان تمام خانواده ها را تكه باره كرد. فكر كرد لطف كرده و خانواده هاي بيشتري را ويزا داده. با اين كارش زندگي من را نابود كرد. كاش اصلاً به همسرم هم ويزا نميداد. داشتيم زندگيمون را ميكرديم.
جامانده از لاتاري ٢٠١٤- F2A- تاريخ PD: 3 nov 2014 - انتقال پرونده بدون اقدام ازمركز ورمونت به مركز كاليفرنيا در ٢٦ آگوست - دريافت پرونده در مركز كاليفرنيا ٨ سپتامبر - تاريخ اپروو ٢٨ سپتامبر -مصاحبه آنكارا- كامپليت فرم ٢٦٠ در تاريخ ٢٩ نوامبر ٢٠١٥ - دريافت ايميل كامپليت ١٧ دسامبر٢٠١٥- مصاحبه 7jun 2016-مجدد كليرنس -
23 sep دوخطي -
11oct o
١٣ اكتبر ٢٠١٦ دريافت نامه كلير
٢٠ اكتبر ايشود
ارسالها: 316
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
5
تشکر: 4
6 تشکر در 6 ارسال
2015-01-03 ساعت 18:39
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-03 ساعت 18:40 توسط babak.n.)
(2015-01-03 ساعت 12:01)rezahoorjandi نوشته: [quote='Farnood1234' pid='570298' dateline='1419848601']
[quote='قصه گو' pid='570236' dateline='1419804230']
سلام فرنود خانم
واقعا با شما موافقم که لاتاری برنامه عادی زندگی خیلیهارو به هم ریخت. شرایط ما هم همینطوره، با این تفاوت که بچه های من کنار مادرشون هستند و فکر کنم اینکه مادر و فرزند از هم دور بشن سخت تر باشه. البته پسرهای من خیلی نا آرومی میکنن و بهونه منو میگیرن و پرخاشگر شدن، ولی باز هم دوری مادر و فرزند مشکلتره. خدا به هممون صبر بده تا این دوران پر تنش تموم بشه.
با امید به خدای مهربون
دوست عزیز و گرامی اول از همه از صمیم قلب آرزو میکنم که مشکلات پیش روتون سریع تر حل بشه و به آرامش و اون چیزی که مد نظرتون هست برسید.
اما من با خوندن این پست بالایی شما یک سوال برام پیش اومده !
چرا انتخابی کردید که الان اینقدر دچار سختی و اذیت شدید
لاتاری یک چیز کااااملا انتخابیست. نه کسی میاد میگه حتما ثبت نام کنید نه کسی به روز میگه حالا که شانس با شما بوده و قبول شدید بیاد به زور برید و مهاجرت کنید .
امیدوارم جوابتون این نباشه که فقط برای آینده ی بچه ها بوده !
PD: 22AUG2008 - Category: F2B - ارسال مدارک 04MAY2015 - ارسال دوباره و کسری مدارک 06JUL2015 - مصاحبه: 14Sep2015 - ویزا : یکضرب
همسر: F2A -
PD: April 20 2016 - interview April 2018 - waiting for AP
لطفا بجای پیام جدا برای تشکر، از دکمه ی تشکر استفاده بفرمایید متشکرم
ارسالها: 1,132
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
رتبه:
121
تشکر: 1
6 تشکر در 1 ارسال
دقيقا فقط به خاطر آينده ي بچه هايي كه به ميل خودشون به اين دنيا نيومدن و ما مسئوليم!
**24/خودم/ سه نفر/ابوظبی/ نوامبر/ برگه ی سفید/ كلير بعد از ١٩٢ روز/ ورود به آمريكا: ٢٩ آگوست ٢٠١٤
ارسالها: 316
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
5
تشکر: 4
6 تشکر در 6 ارسال
من هر حرفی بزنم احتمالا با این جواب روبرو میشم که چون خودم بچه ندارم درک نمیکنم .!
اما بچه ها یکم دور از انصافه این دلیلتون
مثلا مگه مادربزرگهای ما نبودن ( مادر بزرگ خود من بچه هاش رفتن همین دیار دور و این بنده خدا اینجا )
من فکر میکنم پدر مادرها برای آینده بچه هاشون میتونن اونهارو بفرستند و خودشونم سالی ،دوسالی یک بار با ویزای توریستی برن ببیننشون . نه اینکه زندگی سختی رو متحمل بشن که بچه ها خوشبخت باشن؟ بعدش کلی فحش و ناله و نفرین بکنن آفیسرها و .. رو . این نمک دون شکوندن نیست ؟
پ.ن.: من خودم 6 سال از خانوادم دور هستم ( دو سال کلا و چهار سال هم یک خط درمیون ) برای پرونده گرین کارت و اومدن بالای 21 سال در زمان مصاحبه . پس تا حدودی درک میکنم شرایط رو
PD: 22AUG2008 - Category: F2B - ارسال مدارک 04MAY2015 - ارسال دوباره و کسری مدارک 06JUL2015 - مصاحبه: 14Sep2015 - ویزا : یکضرب
همسر: F2A -
PD: April 20 2016 - interview April 2018 - waiting for AP
لطفا بجای پیام جدا برای تشکر، از دکمه ی تشکر استفاده بفرمایید متشکرم
ارسالها: 356
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
من کاملن با حرف babak موافقم. به هر حال هممون کم و بیش سختی های انتظار و مهاجرت رو چشیدیم. وقتی مهاجرت رو انتخاب می کنیم بدون شک از اول می دونیم که پا توی چه راهی میذاریم و زندگیمون قراره یه جور دیگه باشه و دیگه مثل قبل نخواهد بود. از این رو در حالیکه حق می دم سختی ها بهمون فشار بیاره و بیایم اینجا درد و دل کنیم از طرف دیگه دوست دارم به دوستان بگم این انتخاب خودمون بوده و حتمن قبل از انتخاب این راه، خوبی ها و بدی هاش رو سنجیدیم و دیدیم که خوبی هاش برتری داشته و انتخابش کردیم پس بهتره پای تصمیم و انتخابمون محکم بایستیم. سختی ها جزوی از مهاجرتن. اما روزهای روشن در راهه! این چیزیه که همیشه به خود من قوت قلب میده.
Doctor of Audiology Student
ارسالها: 604
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2011
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-01-03 ساعت 10:27)babak.n نوشته: ( برداشت من) اینطوریه که انگاری زیییییییااااد هم اونطوری نیست که میخوای . درسته؟
بابک جان ممنون
من دقیقا میدونستم چی در انتظارمه ! از اونجائی که تجربه زندگی در هند رو هم داشتم از بودن در یک فضا و فرهنگ خارجی جا نخوردم اما این مهم در مورد همسرم صدق نکرد و گوشه گیر شده و کم حرف و پسرو دخترم خیلی خوششون اومده و فکر کنم سال دیگه کاملا native بشن
اما مادر بزرگ خدا بیامرزم همیشه میگفت اگه زمونه با تو نساخت تو با زمونه بساز
اینجا برای کسی که انعطاف پذیر نباشه سخت میگذره و همچنین برای متاهلینی که با انواع زخمهای درمان نشده قدیمی بیان !! من اینجا زیاد دیدم زوجهائی که از هم جدا شدن
البته برعکسش هم وجود داره و آدما بیشتر بهم نزدیک شدن باید تلاش کرد و زندگی رو ساخت و منیت رو گذاشت کنار
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
ارسالها: 106
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2012
رتبه:
7
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان عزیز و منتظر
مثل اینکه اینها بکلی پرونده های مارو فراموش کردند و اینکه مارو در چه موقعیت سختی گذاشتند.ما پس از اینک فرم اسپانسر را فرستادیم پس از گذشت 2 ماه ایمیل زدند که کامل نیست و اسپانسر خونسردمان که فقط حرف خودش را میزد و به حرفهای همسرم گوش نکرد و فرم دیگر را پر کرد اینبار هم یک ماه کار ما را عقب انداخت تا فرمها را تکمیل کرد و فرستاد باز ایمیل زدند که 2 ماه برای بررسی طول میکشد هوز وقت مصاحبه مشخص نشده و خانمم باید اول اسفند برگردد چون تاریخ پاس سفیدش تمام میشود و مشکل بدتر اینجاست که ما یک کوچولوی شیرین زبان یک ساله داریم که کارهای او را با من انجام میدهند خیلی بلاتکلیف شدیم همش به این فکر میکنیم تا آن زمان چه میشود آیا خانمم برود یا نه او هم نمیتواند دوری از فسقلی را تحمل کند و هر شب تا صبح بیدار است و فکر میکند دل ودماغ زبان خواندن هم ندارد فسقلی هم خیلی وابسته است نمیدانیم چه میشود؟برایمان خیلی دعا کنید متشکرم
خانوادگيF2A,تاريخ ارسال مدارك: 23ژانويه 2013 ,دريافت كيس نامبر:28 آگوست 2013,تاريخ واريز88$:20Feb,2014 تاريخ واريز 230$:6Mar,2014 ارسال فرم اسپانسر و جوينت اسپانسر و فرم DS-261 . تاریخ مصاحبه 1 ماه آپریل نتیجه برگه آبی
ارسالها: 1,132
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
رتبه:
121
تشکر: 1
6 تشکر در 1 ارسال
سام عزيز، نگران حال خانواده اتون شدم.اميدوارم اون خدايي كه من ميشناسم و ما رو تا اينجا اورده، از اين به بعد هم حامي ما باشه و نذاره افراد خانواده از هم دور بمونن، به خصوص مادر و فرزند.
**24/خودم/ سه نفر/ابوظبی/ نوامبر/ برگه ی سفید/ كلير بعد از ١٩٢ روز/ ورود به آمريكا: ٢٩ آگوست ٢٠١٤
ارسالها: 179
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-01-05 ساعت 20:11
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-05 ساعت 20:13 توسط Farnood1234.)
(2015-01-05 ساعت 03:14)sam11 نوشته: سلام دوستان عزیز و منتظر
مثل اینکه اینها بکلی پرونده های مارو فراموش کردند و اینکه مارو در چه موقعیت سختی گذاشتند.ما پس از اینک فرم اسپانسر را فرستادیم پس از گذشت 2 ماه ایمیل زدند که کامل نیست و اسپانسر خونسردمان که فقط حرف خودش را میزد و به حرفهای همسرم گوش نکرد و فرم دیگر را پر کرد اینبار هم یک ماه کار ما را عقب انداخت تا فرمها را تکمیل کرد و فرستاد باز ایمیل زدند که 2 ماه برای بررسی طول میکشد هوز وقت مصاحبه مشخص نشده و خانمم باید اول اسفند برگردد چون تاریخ پاس سفیدش تمام میشود و مشکل بدتر اینجاست که ما یک کوچولوی شیرین زبان یک ساله داریم که کارهای او را با من انجام میدهند خیلی بلاتکلیف شدیم همش به این فکر میکنیم تا آن زمان چه میشود آیا خانمم برود یا نه او هم نمیتواند دوری از فسقلی را تحمل کند و هر شب تا صبح بیدار است و فکر میکند دل ودماغ زبان خواندن هم ندارد فسقلی هم خیلی وابسته است نمیدانیم چه میشود؟برایمان خیلی دعا کنید متشکرم
سام عزيز. كاملاً دركتون ميكنم و اميدوارم هر چه زودتر مشكل مرحله ارائه اسپانسر شما هم درست بشه.
حقيقتش اين مبالغي كه در امضاتون نوشتيد كاملاً مشخصه كه ما هنوز تا رسيدن به خوان آخر خيلي ديگه راه داريم. اما اگر ممكنه در چند سطر كوتاه مراحل را بعد از ارسال مدارك و فرم i130 و دريافت تاريخ dp به طور مختصر به ما هم بگيد. چون من فكر ميكردم بعد از اين مرحله حدود سه تا ٥ ماه بعد اپروو ميشويم و يك سري مدارك به nvc مجدداً ميدهيم و در آنجا كيس نامبر ميگيريم و بر اساس زمان بولتين و pd وقت مصاحبه ميدهند و تمام.
اما در امضاتون مبالغ مختلف حاكي از مراحل مختلف داره.
ميدونم كه انتظار بيجايي دارم اما شايد اين سوال خيلي از منتظران هم باشه.
اگر هم برداشت من از مراحل درسته لطفاً فقط يك تاييد بفرماييد. ممنونم
جامانده از لاتاري ٢٠١٤- F2A- تاريخ PD: 3 nov 2014 - انتقال پرونده بدون اقدام ازمركز ورمونت به مركز كاليفرنيا در ٢٦ آگوست - دريافت پرونده در مركز كاليفرنيا ٨ سپتامبر - تاريخ اپروو ٢٨ سپتامبر -مصاحبه آنكارا- كامپليت فرم ٢٦٠ در تاريخ ٢٩ نوامبر ٢٠١٥ - دريافت ايميل كامپليت ١٧ دسامبر٢٠١٥- مصاحبه 7jun 2016-مجدد كليرنس -
23 sep دوخطي -
11oct o
١٣ اكتبر ٢٠١٦ دريافت نامه كلير
٢٠ اكتبر ايشود