(2015-08-30 ساعت 08:58)بابراس نوشته:بابراس عزیز دقیقا آخری را گفتم:(2015-08-30 ساعت 08:41)بابراس نوشته:(2015-08-30 ساعت 08:22)ریحانا نوشته: دوستان حالا که تا فردا واشنگتن تعطیله ، یک سئوال میگذارم که انتظار امروزمونو راحتترکنه و در عین حال اگر همه نظرشونو بدهند میتونه همفکری خوبی باشه و هرکدام آماده تر باشید که چگونه با این موضوع برخوردکنید:
و اما سئوال اینکه موضوع لاتاری ، مهاجرت و داستانتونو به چه نحوی در محل کارتان و به مدیرو همکاران صمیمی و غیرصمیمی میگید چون نمیشه موضوع را تفکیک کرد باید به همه یکجورگفت با درنظرگرفتن اینکه باید به گونه ای عمل کرد که پل پشت سرت را هم خراب نکنی و موقعیت کاریت را به خطرنیندازی ؟؟؟؟؟
به برترین پاسخ جایزه تعلق میگیرد
اول از هرچيز و مهمترين مطلب اينه كه بدونيد مهاجرت در صورتي با موفقيت همراهه كه با همه وجود انجام شه و همه تفكر انسان براي شروع يك زندگي تازه همراه با تلاش بسيار براي رسيدن به موفقيت باشه يعني درسته كه يه نيم نگاهي بايد به بازگشت باشه ولي 99 درصد بايد به دنياي جديد معطوف شه پس خيلي مهم نيست كه اينور در حوزه كاري كه ميخايم رها كنيم چه اتفاقي ميوفته ....ولي حالا اگر براتون مهمه بايد عرض كنم خدمتتون توي اين دوره زمونه خوب يا بد ،آدم ها خيلي تغيير كردن بعضيها جلوي روي آدم از شنيدن خبر خوب و موفقيت، خوشحال ميشن ولي قلبن ناراحت ،بعضي ها حتي جلوي روي آدم هم خوشحال نميشن ....بعضي خنثي هستن و بعضي چون واقعن به معني واقعي دوست هستن از رفتنت دلگير ميشن ولي دوست دارن موفق باشي...واكنش هاي مختلفي ميتونه در رابطه با آدم هاي مختلف براي آدم پيش بياد ....يعني همه چيز برميگرده به آدم هاي اطرافتون...
من خودم در محيط كار چون با يك نفر از دوستانم خيلي صميمي هستم و با هم لاتاري ثبت نام كرديم فقط ايشون در حال حاضر از موضوع خبر داره ،خبر دار شدن بقيه رو هم گذاشتم در دقيقه 90....شايد هم اصلاً به هيچكدومشون نگم و از شركت با يه استعفا خارج شم
راستي يه چيز رو يادم رفت كار اينجا كه سفارت نيست بخوان براساس صداقت كليرمون كنن خيلي چيزا ميشه گفت:
مثلاً بگين از دانشگاههاي اونجا اپلاي گرفتين واسه ادامه تحصيل يا بگين دارين توريستي يه مدتي ميرين يا .....
من میخواهم مهاجرت کنم ولیکن در سفراول جهت فعالسازی و ویزیت و لمس محیط میروم و بعد برنامه ریزی های بعدیش .ولیکن میخواهم همه آپشنهایم را تا روز موعود حفظ کنم.
من که کلیر شدم باید سریع مرخصی یک هفته ای و تهیه بلیط و سایر اقدامات را انجام میدادم که سریع خودمو برسونم ارمنستان. دو ساعت بعد کلیرشدن در آن شرایط فورس مجبور شدم بگم که در سفرقبلیم درخواست ویزا دادم و الان جواب ویزام آمده باید برم بگیرمش و ددلاین داره .با اینکه گفتم برای ویزیت هست آنها به بعدترش که دو سه ماهی هم مرخصی از بابت رفتن به عمه ریکا درخواست خواهم کرد فکر میکردند وکلی به تکاپو افتادند و سئوال وجواب(چه برسه میگفتم قطعی برای مهاجرته) مجبور شدم به دروغ بگم ویزیته و نقطه شروعی شد که نتونم عین واقعیتو به احدی بگم حتی همکاران صمیمی ام چون باید حرفها یکجور می بود ولی جدا الان عذاب وجدان دارم
البته برای اینکه موضوع مهاجرت هم بازباشه گفتم میرم برای ویزیت نزد یکی از اقوامم که اگر اونجا را دوست داشته باشم گفته وکیلش کارم را درست خواهد کرد ولی همه اینها بسته به این هست که خودم اونجا را دوست داشته باشم و تازه اگر کارم توسط وکیل پیش بره .
ترس می تواند شما را زندانی نگهدارد و امید می تواند شما را آزاد نماید.
fear can hold you prisoner. Hope can set you free
شماره کیس:***6>کنسولگری:آنکارا»ایروان > تعداد افراد:3 نفر >مصاحبه:July6 نتیجه: خودمAug18 کلیر و همسرم Sep14 ورود:به امیدخدا Nov
سفرنامه من
fear can hold you prisoner. Hope can set you free
شماره کیس:***6>کنسولگری:آنکارا»ایروان > تعداد افراد:3 نفر >مصاحبه:July6 نتیجه: خودمAug18 کلیر و همسرم Sep14 ورود:به امیدخدا Nov
سفرنامه من